eitaa logo
کانال نوحه وسینه زنی یا زینب(سلام الله علیها)
18.3هزار دنبال‌کننده
2هزار عکس
1.7هزار ویدیو
428 فایل
#کانال_نوحه_وروضه_یازینب_سلام_الله_علیها http://eitaa.com/joinchat/2288255007C8509f44f1f #هدیه_محضر_امام_زمان_عج_صلوات التماس_دعای_فرج_وعاقبت_بخیری ⛔️کپی مطالب بدون نام کانال ممنوع⛔️
مشاهده در ایتا
دانلود
در جلالت بانوی محشر صدیقه ی طاهره علیها السلام (فارسی_ ترکی) (مناسب برای دشتی و مقدمه و زمینه) تمامِ هستیِ عالَم برای فاطمه است ولای حضرتِ حیدر، ولایِ فاطمه است یقین به قلبِ خلایق همیشه سُلطان است همان کسی که به عالَم، گدایِ فاطمه است (شَفیعه ی دوسَرا، فاطمه سلامٌ عَلَیک) خوشم که سائل کوی و سرایِ فاطمه ام قبول اگر کُنَدَم من، گدایِ فاطمه ام زِ لطفِ و مَرحَمتِ آلِ او، خدا خواهد فدای آلِ علیّ و فدایِ فاطمه ام دلیل خلقت عالَم جنابِ فاطمه است تمامِ آتشِ دوزخ عِتابِ فاطمه است قیامتی که همه خوف و واهِمه دارند حساب دستِ علیّ و کتاب، فاطمه است لِوایِ فاطمه دائم، گرفته بَر دوشَم زِ جامِ مِهرِ ولایَش، همیشه مِی نوشَم سؤال شد اگراین، جامه ی سیاهَت چیست عَزای مادَرم آمد، سیاه میپوشَم تَمامِ عالَمِ امکان، صفاسی فاطمه دی بوتون شکسته اورکلر، جَلاسی فاطمه دی حسینه نوکَر اولانلار، بونی یقین ایتسین تَمامِ اَهلِ ولانین، آناسی فاطمه دی ولایَت اَهلینه زهرا، عنایت ایلیه جاق مسیرِ عزّته حتماً، هدایت ایلیه جاق علی سوونلره اولسون بَشارتِ اَبَدی قیامتین گونی زهرا، قیامت ایلیه جاق کَرَمده فاطمیه یوخدی بیر نَفر هَمتا همیشه ایلیوب احسان، منه گُلِ طاها قالاندا (بیکَس) و تنها،بودور منه عادَت گیدَر غَمیم اوره گیمدن، دییَنده یا زهرا التماس دعای فرج الاحقر مهدی عبادی 👇👇
زبانحال حضرت زینب کبری علیهاالسلام در کنار جسم بی جان مادر (العَجل، صاحب زمان /مولا) ایوای/زینبون ئولسون آنا / گیتمه ایوای/واردی سینَنده یارا / گیتمه آخِر /سَن مسافر سن هارا / گیتمه اَشکیمی ایتمه یوزه /جاری گیتمه ایودن سن گجه / یاری (قالمیوب منده توان / گیتمه زینبی آغلار قویان / گیتمه) عمرون/ گلشنی سولدی آنا / غَمدن نه تِز /کَسموسن اُلفَت آنا / مَندن گر چه /سن حیاتوندان آنا / دویدون امّا / دویمییوب دویماز قیزون/سَندن زینبی گوزدن آتان /گیتمه قبریده من سیز یاتان / گیتمه غَمدن /صورتون اَفسوس آنا / سولدی ایوده / نچّه یول گونده گوزون / دولدی ثانی / یاندیراندان دَرگَهون /ظُلمه گوردوم / خواهشون عَجّل وَفات /اولدی یاره لی جسمه فَدا / گیتمه غُصّه دن اولدون رَها / گیتمه من تک / تیرِ غَم هیچ کیم دیله /ساشماز سَدِّ /صبرِ زینب گورنجه / داشماز سن کی/ گیزلَدَردون دردیوی / حتّی نیلوم / مجتبی کوچه سوزون / آشماز هرگجه قان اوتموسان / ایوده نچّه آی اوز دوتموسان / ایوده یوردی / اوز حیاتوندان نچه / اَرذَل گیت یات/ قبریده بیر آز آنا / دینجَل امّا / قُوی اَیاقوندان اوپوم / بیرده لطف ایت /کربلا صحراسینه / تِز گَل قیزلارون گول نَک سولار / تِز گَل (بیکَس) و غَمخوار اولار / تِز گَل التماس دعای فرج الاحقر مهدی عبادی 👇👇
🏴😭🏴😭🏴😭🏴😭 پرستوی شکسته بال،اگه میخوای پر بکشی گفته باشم بارفتنت،دیگه علی رومی کُشی فاطمه جان من نرو،بچه هاتویتیم نکن منوبرای همیشه،توغم خونه مقیم نکن فاطمه ام ای همهٔ،دلخوشی و آرزوهام چراغ خونه ی علی،خاموش نشو نور چشام شنیده ام کردی دعا،مرگتوخواستی از خدا مگه نمی بینی تواین،مدینه غربت مرا؟ خودت میدونی که همه،دشمن من شدند ولی راضی نشوکه بیش ازاین،غریب تر بشه علی وقت گرفتاری همش،سرم روشانهٔ تو بود بیاکنار هم باشیم،قرار ما که این نبود هنوزجوونی فاطمه،بال شکسته خوب میشه کبودی صورت واین،پهلوی بسته خوب میشه مگه ز یادمن میره،توشعله دست وپا زدی یا فِضّةُ خُذینی رو، باناله بی هوا زدی مگه ز یادمن میره،تاکه برام سپر شدی بالگد یه نانجیب،افتادی بی پسر شدی بعدتو ای همدم من،سرم رو زانوی غمه پرازغم وغصه میشم،زخم دلم بی مرهمه این بچه های نازنین،به بودن تو دلخوشند اگه میشه نرو نزار،طعم یتیمی بچشند خودت میدونی بچه هات،مادری هستن چه کنم میون گریه هازمن،گرتوروخواستن چه کنم سینهٔ «مداح» ز ازل،درغم تو پر شرره چشم امیدش بتوای،فاطمه روزمحشره 🏴😭🏴😭🏴😭🏴😭
... 🏴😭🏴😭🏴😭🏴😭 مدینه بودو علی بودو سوز زمزمه اش مدینه ماندوعلی ماندورفت فاطمه اش ز داغ فاطمه حیدر به قلب صحرا زد چه ناله ها که دل شب برای زهرا زد بیا رویم و بگیریم سراغ حال علی که باشهادت زهراشکسته بال علی همان علی که دلیرانه دل به خیبر زد ولی ز ماتم زهرا دو دست بر سر زد همان علی که غم اوغم یتیمان بود برای سفرهٔ خالیِ بی کسان نان بود همان علی که خداوند ندارد همتایش همان علی که شده داغدار زهرایش غریب شهر مدینه بدون همدم شد قـدِ مبارکش از داغ فـاطمه خم شد خدا، علی چه کنداین همه مصیبت را؟ فـراق فـاطمه و بـی کسی و غربت را چه آمده به سرِزینب وحسین وحسن که دیده مادرشان را پدر نموده کفن صـدای گـریه ی پنهان کـودکان علی گرفته تـاب و تـوان و بُرید اَمان علی خـدا نیـاورد از خـانه ای جـوان برود و یا که همسر مظلوم ومهربان برود زبعدغسل وکفن تانمازبه فاطمه خواند علی برای خودآنشب هماره فاتحه خواند شبی که دست علی برشکسته پهلو خورد کنارفاطمه«مداح»همان دم حیدر مُرد 🏴😭🏴😭🏴😭🏴😭
فراموش کن‌...mp3
زمان: حجم: 3.51M
حسن جان مادر میدونم سخته برات چیزایی رو که دیدی حسن جان مادر میدونم سخته برات چیزایی که شنیدی ولی مادر فراموش کن شدیم توی کوچه گرفتار فراموش کن که شد آسمون چشام تار فراموش کن که من خوردم اون روز به دیوار تو دیگه واسه خودت یک مردی اون روزم سعی خودت رو کردی نزاری  بابات بفهمه مادر که زده به صورتم نامردی حسین جان مادر چرا آسمون چشمات شده پر ستاره حسین جان مادر یکمی برای دلخوشیم بخند دوباره بیا مادر فراموش کن که دیدی منو پشت اون در فراموش کن تو آتیش چطور سوخته مادر فراموش کن که اومد تو خونه یه لشکر پسرم گریه نکن  آروم باش غم و غصه تو نبینم ای کاش دوباره میام پیشت روزی که آسمون خونه برا تو چشماش بیا زینب جان کمکم کن که بلن شم از میون بستر بیا زینب جان موهاتو شونه کنم برای بار آخر دیگه مادر فراموش کن اگه خون پهلومو دیدی فراموش کن کبودیه بازومو دیدی فراموش کن اگه زخم ابرومو دیدی کاش میشد پیشت بمونم اما دیگه خسته شدم از این دنیا زینبم گریه نکن واسه من بزار اشکاتو برا عاشورا
زبانحال حضرت زینب کبری علیهاالسلام در کنار جسم بی جان مادر (العَجل، صاحب زمان /مولا) ایوای/زینبون ئولسون آنا / گیتمه ایوای/واردی سینَنده یارا / گیتمه آخِر /سَن مسافر سن هارا / گیتمه اَشکیمی ایتمه یوزه /جاری گیتمه ایودن سن گجه / یاری (قالمیوب منده توان / گیتمه زینبی آغلار قویان / گیتمه) عمرون/ گلشنی سولدی آنا / غَمدن نه تِز /کَسموسن اُلفَت آنا / مَندن گر چه /سن حیاتوندان آنا / دویدون امّا / دویمییوب دویماز قیزون/سَندن زینبی گوزدن آتان /گیتمه قبریده من سیز یاتان / گیتمه غَمدن /صورتون اَفسوس آنا / سولدی ایوده / نچّه یول گونده گوزون / دولدی ثانی / یاندیراندان دَرگَهون /ظُلمه گوردوم / خواهشون عَجّل وَفات /اولدی یاره لی جسمه فَدا / گیتمه غُصّه دن اولدون رَها / گیتمه من تک / تیرِ غَم هیچ کیم دیله /ساشماز سَدِّ /صبرِ زینب گورنجه / داشماز سن کی/ گیزلَدَردون دردیوی / حتّی نیلوم / مجتبی کوچه سوزون / آشماز هرگجه قان اوتموسان / ایوده نچّه آی اوز دوتموسان / ایوده یوردی / اوز حیاتوندان نچه / اَرذَل گیت یات/ قبریده بیر آز آنا / دینجَل امّا / قُوی اَیاقوندان اوپوم / بیرده لطف ایت /کربلا صحراسینه / تِز گَل قیزلارون گول نَک سولار / تِز گَل (بیکَس) و غَمخوار اولار / تِز گَل التماس دعای فرج الاحقر مهدی عبادی 👇👇
در جلالت بانوی محشر صدیقه ی طاهره علیها السلام (فارسی_ ترکی) (مناسب برای دشتی و مقدمه و زمینه) تمامِ هستیِ عالَم برای فاطمه است ولای حضرتِ حیدر، ولایِ فاطمه است یقین به قلبِ خلایق همیشه سُلطان است همان کسی که به عالَم، گدایِ فاطمه است (شَفیعه ی دوسَرا، فاطمه سلامٌ عَلَیک) خوشم که سائل کوی و سرایِ فاطمه ام قبول اگر کُنَدَم من، گدایِ فاطمه ام زِ لطفِ و مَرحَمتِ آلِ او، خدا خواهد فدای آلِ علیّ و فدایِ فاطمه ام دلیل خلقت عالَم جنابِ فاطمه است تمامِ آتشِ دوزخ عِتابِ فاطمه است قیامتی که همه خوف و واهِمه دارند حساب دستِ علیّ و کتاب، فاطمه است لِوایِ فاطمه دائم، گرفته بَر دوشَم زِ جامِ مِهرِ ولایَش، همیشه مِی نوشَم سؤال شد اگراین، جامه ی سیاهَت چیست عَزای مادَرم آمد، سیاه میپوشَم تَمامِ عالَمِ امکان، صفاسی فاطمه دی بوتون شکسته اورکلر، جَلاسی فاطمه دی حسینه نوکَر اولانلار، بونی یقین ایتسین تَمامِ اَهلِ ولانین، آناسی فاطمه دی ولایَت اَهلینه زهرا، عنایت ایلیه جاق مسیرِ عزّته حتماً، هدایت ایلیه جاق علی سوونلره اولسون بَشارتِ اَبَدی قیامتین گونی زهرا، قیامت ایلیه جاق کَرَمده فاطمیه یوخدی بیر نَفر هَمتا همیشه ایلیوب احسان، منه گُلِ طاها قالاندا (بیکَس) و تنها،بودور منه عادَت گیدَر غَمیم اوره گیمدن، دییَنده یا زهرا التماس دعای فرج الاحقر مهدی عبادی 👇👇
غزل فاطمیه نه تنها مادرِ سادات زهراست که حتی فاطمه ام ابیهاست من از طرزِ دعاهایی که می‌کرد، یقین کردم که زهرا مادرِ ماست چه مادر، مادرِ سبطینِ طاها چه بانو، بانویِ عرشِ مُعلاست فقیهه، عالمه، اِنسیه، حورا فهیمه، فاطمه، ریحانه، عَذراست بهشتی که به زیرِ پاش اُفتاد همانا مُزدِ شیعه صبحِ فرداست اگر آدم غلامِ مرتضی بود کنیزِ حضرتِ صدیقه حواست فقط نَه ماه و خورشید و فَلک، نَه تمامِ کائنات از آنِ زهراست اُمیدِ «ملتمس» بر چادر اوست همان چادر که خونآلودِ غمهاست مجتبی دسترنج ملتمس
غزل فاطمیه نه تنها مادرِ سادات زهراست که حتی فاطمه ام ابیهاست من از طرزِ دعاهایی که می‌کرد، یقین کردم که زهرا مادرِ ماست چه مادر، مادرِ سبطینِ طاها چه بانو، بانویِ عرشِ مُعلاست فقیهه، عالمه، اِنسیه، حورا فهیمه، فاطمه، ریحانه، عَذراست بهشتی که به زیرِ پاش اُفتاد همانا مُزدِ شیعه صبحِ فرداست اگر آدم غلامِ مرتضی بود کنیزِ حضرتِ صدیقه حواست فقط نَه ماه و خورشید و فَلک، نَه تمامِ کائنات از آنِ زهراست اُمیدِ «ملتمس» بر چادر اوست همان چادر که خونآلودِ غمهاست مجتبی دسترنج ملتمس
زمینه قرار بوده. در و دیوار.mp3
زمان: حجم: 2.56M
«در و دیوار»زبانحال مولا بند1️⃣ قرار بوده ، شادی بیاد توو خونه مون قرار بوده ، یه بار دیگه پدر بشم قرار نبود ، این اتفاق بیفته و... اینجوری بی پسر بشم فضه کمک کن ، برسون خودتو سراسیمه فضه کمک کن ، می‌بینی حال‌زهرا وخیمه فضه کمک کن ، فضه کمک کن بار اوّله ، سر و صدا تو خونه شد واسه کشتنش ، یه میخ در بهونه شد خون بچه‌م از ، کنج دیوار روونه شد ( ای وای ، ای وای ) بند2️⃣ قرار بوده ، خونه مون آسمون باشه قرار بوده ، خونه ی امن مون باشه قرار نبود ، این اتفاق بیفته و ... حالا سر زبون باشه می‌بینی زهرا، تو که توو محل آبرو داری می‌بینی زهرا، هیچکسی نیومد واسه یاری می‌بینی زهرا، می‌بینی زهرا توی کوچه مون ، سر و صدا بلند شده واسه کشتنت ، چرا بگو بخند شده ضربه ی غلاف ، شبیه بازوبند شده (ای وای ، ای وای) بند3️⃣ قرار بوده ، تا آخرش با هم باشیم قرار بوده ، جدا از درد و غم باشیم قرارنبود ، این اتفاق بیفته ... روزی با قدّ خم باشیم اون روزُ می‌گم ، روز پر از آشوبِ گودال اون روزُ می‌گم ، سر پیراهن میشه جنجال اون روزُ می‌گم ، اون روزُ می‌گم گریه کردی و ، پیرْهَن و دوختی فاطمه کشتنِ حسین ، یه فرقی داره با همه زیر خنجری ، رگای نامنظمه (ای وای ، ای وای) 🖍️
زمان: حجم: 582.8K
ای که با دست ورم کرده ی خود پای منی با نفس های کمت نیز مسیحای منی ماه ماه است عزیزم چه گرفته چه هلال ... رو بگیری ز علی ، باز تو زهرای منی ماندنت درد من  و رفتن تو زجر من است غم امروز منی ،  حسرت فردای منی آه زانو به بغل کردن من دیدنی است؟! از پس پوشیه سرگرم تماشای منی همه ی زندگی ام ،مرگ تمنا نکنی ... خسته ای ، بی رمقی؟! باز تمنای منی خواست  دنیای مرا تیره کند ، سیلی زد دشمنم نیز  خبر داشت تو  دنیای منی رو به قبله مشو ای قبله ی بی سوی علی یار بی صحبت من ، همدم شبهای منی ☝️
عرش اعظم روح بلند مصطفی تا عرشِ اعظم می رسد بالاتر از بالاست...من اینقدر عقلم می رسد! هر زحمتی که می کشد، خیرش به عالم می رسد پس بوسه بر خاک درش، بر نسل آدم می رسد با او ترازوی عمل، آنقدر سنگین می شود... شاءن گدایش برتر از شاءن سلاطین می شود وقت کرم، در کیسه اش درّ و گهر دارد فقط چون از میان خانهء زهرا گذر دارد فقط از قُوسِ اَو اَدنای او، حیدر خبر دارد فقط در غزوه ها بر ذوالفقار او نظر دارد فقط با دست خود نهری کنار نهر کوثر می کشد صد جرعه را وقت عطش، با یاعلی سر می کشد انگشتر دستش، سراغ سنگ خاتم را گرفت در بین هیئت ها خودش هربار، پرچم را گرفت بعد از حُسینُ مِنِّی اش، در روضه ها دم را گرفت با گریه های او گدا، اشک محرم را گرفت لرزه به روی شانهء عرش برین افتاده است بابا بزرگ روضه خوان ها بر زمین افتاده است آنکس که ماهِ هر سحر، شب زنده دارش بوده است بعد نماز آخرش، زهرا کنارش بوده است ام ابیها که نبی هم بیقرارش بوده است... میخ ثقیفه، سال ها در انتظارش بوده است مانده جنازه بر زمین، هیزم میان کوچه هاست آن چادر خاکی شده وقتی که می سوزد عزاست در با لگد که وا شود، صد لاله پرپر می شود یاس سفید باغ حیدر رنگ دیگر می شود زهرا نگفته با کسی که باز، مادر می شود محسن که شش ماهش شود، اوضاع، بدتر می شود ای وای! از این کوچه و این خانه و این سرزمین صد مرد باهم جان دهد، یک زن نیفتد بر زمین! یا مصطفی! شد بعد تو تنهای تنها دخترت هرچند بارانی شده چشمان زهرا دخترت... کاری ندارد هیچکس، این دور و بر با دخترت راحت بغل کرده ترا هر دفعه اینجا دخترت با آن غمی که مانده در قلب حزینت گریه کن امشب برای دختر ویران نشینت گریه کن آن دختری که خسته در آغوشِ خار افتاده بود از دست زجر بی حیا، دستش ز کار افتاده بود از روی ناقه بر زمین، با چشم تار افتاده بود بین طبق می دید سر را که کنار افتاده بود قدری بغل می خواست که آغوش بابا را ندید سر بود...گردن بود...اما باز آقا را ندید رضا دین پرور