eitaa logo
کانال نوحه وسینه زنی یا زینب(سلام الله علیها)
14.4هزار دنبال‌کننده
1.6هزار عکس
1.4هزار ویدیو
360 فایل
#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها #اللهم_عجل_لولیک_الفرج_والعافیه_والنصر #هدیه_محضر_امام_زمان_عج_صلوات http://eitaa.com/joinchat/2288255007C8509f44f1f
مشاهده در ایتا
دانلود
4_5911008840597373431.mp3
78.5K
ان شاء الله فردای قیامت، مزد همه این عزاداریها، اشک ریختن ها، سینه زدن ها رو از مادرمون خانم حضرت زهرا سلام الله علیها بگیریم به برکت صلوات بر محمد و ال محمد. (الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ. وَعَجِّلْ فَرَجَهُمْ وَالْعَنْ أعْداءَهُم) -
شبانگاهان روی دوش علی.mp3
3.62M
◾️◾️◾️◾️◾️◾️◾️ شبانگاهان روی دوش علی نعش فاطمه تا نا کجا می رفت به دنبالش آه و زمزمه ی زینبین و حسین تا خدا میرفت مدینه با سوز سینه کشید آه سینه سوز از غم حیدر خدا میداند که اشک غم از چشم خونبار کوچه ها میرفت ز سوز آه دل زینب ،رسیده جان علی برلب ▪️آه و واویلا آه و واویلا گل یاس باغ احمدی از سیلی پاییز ار غوانی شد در آن صحنه باغ سبز علی زرد و غمزده گشت و خزانی شد چه سازد یا رب به این غم سنگین علیِ غریب و ستمدیده که تنها هم پای زندگیش در جوانی قامت کمانی شد ببین حال فاتح خیبر نهان در گل شد گل حیدر ▪️آه و واویلا آه و واویلا فقط میداند حسن که در آن کوچه ی غم و غربت چه رخ داده که اینگونه بیقرار و پریشان شده و به سر میزند بادست درون ذهنش چه خاطره ای آمده که به زینب چنین گوید بگردید اینجا در این کوچه گوشواره ای از مادر افتاده مدینه شد غرق در ناله که پرپر شد غنچه و لاله ▪️آه و اویلا ،آه واویلا، آه و واویلا
2_144193254628969537.mp3
6.4M
🎤•| |• به در بگو دیوار بشنوه این روضه رو صد بار بشنوه ضربان قلب محسن و خدا کنه مسمار بشنوه تو خونه ریختن بی اجازه منو ببخشید روضه بازه اومده فضه واسه تشییع جنازه گر گرفته چادر فاطمه وای وای وای به زمین که می خوره فاطمه وای وای وای نفسش می بره فاطمه وای وای وای وای مادر گر گرفته چادر فاطمه وای مادر به زمین که می خوره فاطمه وای مادر نفسش می بره فاطمه وای مادر اونی که آتیش تو مشتشه یه لشکر از هیزم پشتشه یه جوری زد که در بشکنه فاطمه تو خونه اش کشته شه چادر زهرا رو زمینه کی فکر می کرد که تو مدینه فاطمه پهلوش بشکنه حیدر ببینه پشت در انقده فریاد زدن وای وای وای مادر و تا که در افتاد زدن وای وای وای سر مادر حسین داد زدن وای وای وای وای وای وای اینا می خوان زهرا خسته شه تا دستای مولا بسته شه تو کوچه ها قنفذ اومده اون چیه که توی دستشه تا ریخت گواه این مصافه سند برا این اعترافه کشتن زهرا گردن ضربه غلافه کوچه ها عجب شده مقتلی وای وای وای فاطمه رسید به مولا ولی وای وای وای زدنش جلو چشای علی وای وای وای وای وای وای گر گرفته چادر فاطمه وای وای وای به زمین که می خوره فاطمه وای وای وای نفسش می بره فاطمه وای وای وای وای مادر ┅┅┅┅┄❅💠❅┄┅┅┅┅┄ 🇮🇷اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ🇮🇷
زبانحال حضرت خانم زينب از فراق مادر منيم آنام وفاليدی پيغمبرين ماراليدی سنيبدی قول قابورقاسی آنام زهرا ياراليدی گيجه لر چوغ اغليان ننه جديمه ياس ساخليان ننه منيم آنام هارا گيدوب اوره گينده يارا گيدوب قبر ايونه جوان ننم باشيندا بير قرا گيدوب گل کيمی سولوب سارالان ننه غم غصه دن قوجالان ننه سن گل اکيب بير درمدون زينبون طويون گورمدون بالالارون قالوب آغلار سن هارا گتدون گلمدون ای گل کيمين سولان آی ننه قبری گيزلينده قالان آی ننه سن سيز جهاندا قالمارام اورگ باشين من داغلارام گيجه گوندوز من آغلارام هاياندا قالدون آی ننه غصه قلبيمه دولوب آی ننه گل کيمی رنگيم سولوب آی ننه
882.6K
درد دل امیر المومنین علیه السلام با زهرای مرضیه سلام الله علیها (میگذرد کاروان) (به صورت سوال و جواب) بانوای حاج علیرضاداداش نژاد میاندوآب اجرادردستگاه : همایون کوشه شوشتری فاطمه من حیدرم//گورنجه دیده تَرم شهریده بی یاورم//گیتمه بیله فاطمه س باخ پوزولان گلشنه//تزدی بو ئولماق سنه رحم ایله زهرا منه // گیتمه بیله فاطمه س اُلفَت رَختین سویما فاطمه حیدری تک قویما فاطمه عم اوغلووام زهرا ای ایویمون کوثری // ظلموله سینمیش پَری آتما بیله حیدری  // گیتمه بیله فاطمه س دوشدی مَحاقه قَمر // اینجیموسن پُشتِ دَر یوردی سنی سیلی لر // گیتمه بیله فاطمه س سالدی اَیاقدان ثانی سنی یاندیردی یخیلماقون منی عم اوغلووام زهرا گیتمه بالالار سولار // قلبیلری قان اولار زلفونی زینب یولار // گیتمه بیله فاطمه س اینجیموسن غصّه دن //درد و غمِ کوچه دن آز قالور ئولسون حَسن // گیتمه بیله فاطمه س درده دوشدون غم  کوچه دن مندن اوز دوتدون زهرا ندن؟ عم اوغلووام زهرا ای منه نورِ دوعین // دیلده واریم شور و شین گورنه سولوبدی حسین// گیتمه بیله فاطمه س حقلیدی قان آغلاسا// قلبی یارا باغلاسا سینه سینی داغلاسا // گیتمه بیله فاطمه س آغوشه آل بیر ساکت ایله بلکه رنج و غمدن دینجَله عم اوغلووام زهرا باخ بو رُخ زَردیمه // یا نَفَسِ سَردیمه کیم باخاجاق دردیمه// گیتمه بیله فاطمه س دردی کیمه من دییم// هانسی غمه آغلییم آغلامیوم نیلییم  // گیتمه بیله فاطمه س ((بیکَسم )) قلبیمی غم سیخار حیدری
6.AmOli.mp3_85722.mp3
864.1K
متن شعر: الهی نَنَم نن اوزولدی الیم بو هجران غمینن نجه دینجلیم اورک دولدی یا رب یتیم اولدی زینب آخار گوز یاشیم توکر اشک حسرت دیر وا مصیبت حسین قارداشیم مدینه بو غمده سیه پوش اولور الهی وفا شمعی خاموش اولور نَنَم محسنیلن هم آغوش اولور باتوب ماه عصمت معین ولایت آخار گوز یاشیم ننه سیزلرین قلبی سوزان اولور اذان وقتی حالی پریشان اولور... r> ننم گلمسه بو اورک قان اولور قالیب جانمازی منه سوز وسازی آخور گوز یاشی حسین سسلینده دوراردی ننم باشی اوسته خیمه قوراردی ننم اُو رخساره بوسه وُراردی ننم دیردی گلوم یات آنووی آز آغلات آخار گوز یاشیم   
زبان حال علی در سوگ زهرا خدایا  رفته  از  دنیا  گل  یاس   سپیدم ز داغت فاطمه  پشتم  شکسته  ناامیدم کجا رفتی تو  ای   زهرا  گل  باغ   پیمبر ز  هجر  تو ببین زار  و نزار گردید حیدر (قرار  منی  عزیز منی  ز داغت  بیقرارم دگر طاقت ندارم) پس از تو  فاطمه دیگر علی یاری  ندارد برای    کودکان  خود     پرستاری  ندارد چراغ خانه ام گشته خموش ای نورطاها ببین  زینب پریشان با حسن گردیده تنها (قرار  منی عزیز منی  ز  داغت  بیقرارم دگر طاقت ندارم) حسینِ ات را ببین زانوی غم در بر گرفته تو رفتی و دگر او  لحظه ای هرگز نخفته صدای  مادرم   ای مادرم  از   او  شنیدم پس تو    فاطمه  آرامشی در خود ندیدم (قرار منی  عزیز منی  ز  داغت  بیقرارم دگر طاقت ندارم) تو  ای  شهر  مدینه از  علی یارم گرفتی تمام   هستیم  صبر  و  قرارم را  گرفتی الهی  تا  ابد   نفرین  عالم   بر   تو   بادا شکستی  شاخه  طوبی عزیزمرتضی را (قرارمنی عزیز منی ز داغت( بیقرارم ) دگر طاقت ندارم) بیقرار اصفهانی
زبان حال علی در سوگ زهرا خدایا  رفته  از  دنیا  گل  یاس   سپیدم ز داغت فاطمه  پشتم  شکسته  ناامیدم کجا رفتی تو  ای   زهرا  گل  باغ   پیمبر ز  هجر  تو ببین زار  و نزار گردید حیدر (قرار  منی  عزیز منی  ز داغت  بیقرارم دگر طاقت ندارم) پس از تو  فاطمه دیگر علی یاری  ندارد برای    کودکان  خود     پرستاری  ندارد چراغ خانه ام گشته خموش ای نورطاها ببین  زینب پریشان با حسن گردیده تنها (قرار  منی عزیز منی  ز  داغت  بیقرارم دگر طاقت ندارم) حسینِ ات را ببین زانوی غم در بر گرفته تو رفتی و دگر او  لحظه ای هرگز نخفته صدای  مادرم   ای مادرم  از   او  شنیدم پس تو    فاطمه  آرامشی در خود ندیدم (قرار منی  عزیز منی  ز  داغت  بیقرارم دگر طاقت ندارم) تو  ای  شهر  مدینه از  علی یارم گرفتی تمام   هستیم  صبر  و  قرارم را  گرفتی الهی  تا  ابد   نفرین  عالم   بر   تو   بادا شکستی  شاخه  طوبی عزیزمرتضی را (قرارمنی عزیز منی ز داغت( بیقرارم ) دگر طاقت ندارم) بیقرار اصفهانی
متن روضه 🔸به تنگ آمد دلم از کینه منصور یا جدا زبانحال غریب مدینه... آقامون امام صادق... با جد بزرگوارش... 🔸به تنگ آمد دلم از کینه منصور یا جدا 🔸فلک بین باچه کس کرده مرا محشور یا جدا قربون مظلومیت برم یا امام صادق... 🔸نکرده شرم از روی تو درآن شام ظلمانی یا جدا نبودی ببینی... با من چه کردند... 🔸نکرده شرم از روی تو درآن شام ظلمانی 🔸نموده بی حیائی بر سرم مامور یا جدا دیگه دلتون اینجا نباشه... بریم خانه امام صادق... به یاد اون شبی که... ابن ربیع نانجیب... بدون اجازه... وارد خانه امام صادق شد... خدا لعنتش کنه... نانجیب حتی اجازه نداد... امام صادق عمامه به سر کنه... ای وای... ای وای ... بگم یا نه... 🔸پیاده، سربرهنه، از پی اسبش دوانیدم 🔸به عذر اینکه من مامورم ومعذور یا جدا من از شما سوال میکنم... اگه یک پیرمرد ببینی... چطوری باهاش برخورد میکنی... حتی اگه نشناسیش بازم احترامش میکنی... اما ابن ربیع نانجیب... با آقای ما... امام صادق... چه کرد... یا صاحب الزمان... خودش بر روی مرکب و... امام صادق رو... با سر برهنه و پای پیاده... هی توی کوچه های مدینه میدواند... خود نانجیبش میگه... یکوقت برگشتم... دیدم... انقدر حضرت خسته شده... عرق به پیشانیش نشسته... داره نفس نفس میزنه... 🔸به عذر اینکه من مامورم ومعذور یا جدا قربان مظلومیت برم آقاجان امام صادق... خیلی غریب بودید آقا... شما رو مظلومانه... توی کوچه ها میکشیدند... اما میخوام بگم آقاجان... دیگه کسی به همسرتون جسارت نکرد... همسرتون رو جلو چشماتون نزدند... ديگه بچه های شما این صحنه ها رو ندیدند... من یک آقایی میشناسم... تو همین شهر مدینه... ریسمان گردنش انداختند... کشون کشون میبردندش... تصور کن... یک طرف دستهای امیرالمومنین رو بستند... یکطرف بچه ها... یکطرف هم زهرای مرضیه... آی غیرتی ها... صدا زد نمیزارم آقام رو ببرید... دومی ملعون، اشاره کرد... گفت قنفذ... چرا آروم نشستی... بزنید زهرا رو... 😭 زبانم لال بشه... یا امام صادق منو ببخشید... یه نفر با تازیانه میزد... یه نفر با غلاف شمشیر... یه نفر با لگد میزد... انقدر زدند... واويلا... انقدر زدند... که مادر نقش زمین شد... 🔸قنفذ و ثانی مغیره هر سه زهرا را زدند 🔸بارها آن عصمت باریتعالی کشته شد یا الله... اگه تو مدینه زهرای مرضیه رو نمیزدند... کربلا کسی جرات نمیکرد... زینب کبری رو بزنه... یک وقت دیدند دختر ابی عبدالله... کنار بدن بی سر بابا... بی تاب شده... هی صدا میزنه... بابا... أُنظُر إلی عَمَّتِیَ المَضروُبَة بابا بلند شو ببین... دارن عمه جانم زینب رو میزنند... 🔸با همان دستی كه زهرا را زدند 🔸در كنار ِ پیكرت ما را زدند ناله بزن یا حسین... (و سَیعلَمُ الّذینَ ظَلَموا أَی مَنقَلَبٍ ینقَلِبونَ. سوره: شعراء آیه: 227)
متن روضه 🔸به تنگ آمد دلم از کینه منصور یا جدا زبانحال غریب مدینه... آقامون امام صادق... با جد بزرگوارش... 🔸به تنگ آمد دلم از کینه منصور یا جدا 🔸فلک بین باچه کس کرده مرا محشور یا جدا قربون مظلومیت برم یا امام صادق... 🔸نکرده شرم از روی تو درآن شام ظلمانی یا جدا نبودی ببینی... با من چه کردند... 🔸نکرده شرم از روی تو درآن شام ظلمانی 🔸نموده بی حیائی بر سرم مامور یا جدا دیگه دلتون اینجا نباشه... بریم خانه امام صادق... به یاد اون شبی که... ابن ربیع نانجیب... بدون اجازه... وارد خانه امام صادق شد... خدا لعنتش کنه... نانجیب حتی اجازه نداد... امام صادق عمامه به سر کنه... ای وای... ای وای ... بگم یا نه... 🔸پیاده، سربرهنه، از پی اسبش دوانیدم 🔸به عذر اینکه من مامورم ومعذور یا جدا من از شما سوال میکنم... اگه یک پیرمرد ببینی... چطوری باهاش برخورد میکنی... حتی اگه نشناسیش بازم احترامش میکنی... اما ابن ربیع نانجیب... با آقای ما... امام صادق... چه کرد... یا صاحب الزمان... خودش بر روی مرکب و... امام صادق رو... با سر برهنه و پای پیاده... هی توی کوچه های مدینه میدواند... خود نانجیبش میگه... یکوقت برگشتم... دیدم... انقدر حضرت خسته شده... عرق به پیشانیش نشسته... داره نفس نفس میزنه... 🔸به عذر اینکه من مامورم ومعذور یا جدا قربان مظلومیت برم آقاجان امام صادق... خیلی غریب بودید آقا... شما رو مظلومانه... توی کوچه ها میکشیدند... اما میخوام بگم آقاجان... دیگه کسی به همسرتون جسارت نکرد... همسرتون رو جلو چشماتون نزدند... ديگه بچه های شما این صحنه ها رو ندیدند... من یک آقایی میشناسم... تو همین شهر مدینه... ریسمان گردنش انداختند... کشون کشون میبردندش... تصور کن... یک طرف دستهای امیرالمومنین رو بستند... یکطرف بچه ها... یکطرف هم زهرای مرضیه... آی غیرتی ها... صدا زد نمیزارم آقام رو ببرید... دومی ملعون، اشاره کرد... گفت قنفذ... چرا آروم نشستی... بزنید زهرا رو... 😭 زبانم لال بشه... یا امام صادق منو ببخشید... یه نفر با تازیانه میزد... یه نفر با غلاف شمشیر... یه نفر با لگد میزد... انقدر زدند... واويلا... انقدر زدند... که مادر نقش زمین شد... 🔸قنفذ و ثانی مغیره هر سه زهرا را زدند 🔸بارها آن عصمت باریتعالی کشته شد یا الله... اگه تو مدینه زهرای مرضیه رو نمیزدند... کربلا کسی جرات نمیکرد... زینب کبری رو بزنه... یک وقت دیدند دختر ابی عبدالله... کنار بدن بی سر بابا... بی تاب شده... هی صدا میزنه... بابا... أُنظُر إلی عَمَّتِیَ المَضروُبَة بابا بلند شو ببین... دارن عمه جانم زینب رو میزنند... 🔸با همان دستی كه زهرا را زدند 🔸در كنار ِ پیكرت ما را زدند ناله بزن یا حسین... (و سَیعلَمُ الّذینَ ظَلَموا أَی مَنقَلَبٍ ینقَلِبونَ. سوره: شعراء آیه: 227)
زیباست حتما بخونید💯 وحشتناک ترين لحظه ى زندگى، لحظه ايست که انسان رادر سرازيرى قبر ميگذارند. شخصى نزد امام صادق(ع) رفت و گفت من از ان لحظه بسيار ميترسم، چه کنم؟ امام صادق(ع) فرمودند: زيارت عاشورا را زياد بخوان.آن مرد گفت: چگونه با خواندن زيارت عاشورا از خوف آن لحظه در امان باشم؟ امام صادق فرمود: مگر در پايان زیارت عاشورا نمى خوانيد اَللّهُمَّ ارْزُقْنی شَفاعَهَ الْحُسَیْنِ یَوْمَ الْوُرُودِ ؟ یعنی خدايا شفاعت حسين(ع)را هنگام ورود به قبر روزى من کن. زيارت عاشورا بخوانيد تا امام حسين(ع) در آن لحظه به فريادتان برسد.❤️ اگر خواستید قرائت زیارت عاشورا را ترویج کنید برای دیگران ارسال نمایید... امیدوارم هر ﺩﺳﺘﯽ ﮐﻪ ﺍﯾﻦ ﭘﯿﺎﻡ ﺭﺍ می فرﺳﺘﺪ ﺁﺗﺶ ﺟﻬﻨﻢ ﺭﺍ ﻟﻤﺲ ﻧﮑﻨﺪ... ‎‎‌‌‎‎
▫️سلام بر تو ای تدبیرگر عالم هستی، ای مولایی که ظهورت چاره ی همه ی بیچارگان است. 📖 السَّلامُ عَلَيْكَ يا صاحِبَ التَّدْبيرِ... ‌ ‌🌱🌱
۱۴ صلوات هدیه به حضرت نرجس خاتون مادر امام زمان عج تا میتوانیدانتشاردهید تاسیل صلوات راه بیفته
✨💚🌹✨💚🌹✨💚🌹✨💚 💚 هرگاه به هر امامی سلام دهید خــــــود آن امام جواب ســـــــلام تان را میدهـــــد...❣ ‼️ولی اگر کسی بگوید ❣ “السلام علیک یا فاطمه الزهرا”❣ همه‌ی امامان جواب میدهند …😍 می‌گویند: چه شده است که این فرد نام مادرمان را برده است ⁉️🍃💚 🍃✨♡السلام علیک یا فاطمهُ الزهراء(س)♡✨🍃 تا ابد این نکته را انشا کنید🍃 پای این طومار را امضا کنید🍃 هر کجا ماندید در کل امور🍃 رو به سوی حضرت زهرا کنید🍃 💚✨السلام علیک یا فاطمه الزهرا (س)✨💚 السَّلامُ عَلَيْكِ يَا بِنْتَ رَسُولِ اللَّهِ✨💚 السَّلامُ عَلَيْكِ يَا بِنْتَ نَبِيِّ اللَّه✨💚 السَّلامُ عَلَيْكِ يَا بِنْتَ حَبِيبِ اللَّهِ✨💚 السَّلامُ عَلَيْكِ يَا بِنْتَ خَلِيلِ اللَّهِ✨💚 السَّلامُ عَلَيْكِ يَا بِنْتَ صَفِيِّ اللَّهِ✨💚 السَّلامُ عَلَيْكِ يَا بِنْتَ أَمِينِ اللَّهِ✨💚 السَّلامُ عَلَيْكِ يَا بِنْتَ خَيْرِ خَلْقِ اللَّه✨💚 السَّلامُ عَلَيْكِ يَا بِنْتَ أَفْضَلِ أَنْبِيَاءِ اللَّهِ وَ رُسُلِهِ وَ مَلائِكَتِه✨💚 السَّلامُ عَلَيْكِ يَا بِنْتَ خَيْرِ الْبَرِيَّةِ✨💚 السَّلامُ عَلَيْكِ يَا سَيِّدَةَ نِسَاءِ الْعَالَمِينَ✨💚 مِنَ الْأَوَّلِينَ وَ الْآخِرِينَ السَّلامُ عَلَيْكِ يَا زَوْجَةَ وَلِيِّ اللَّهِ وَ خَيْرِ الْخَلْقِ بَعْدَ رَسُولِ اللَّهِ✨💚 🍃✍🏻دمے با مادر پهلو شکسته *~~✿💚⃟💛✿~~* 🌠⃟♥️صلوات حضࢪت زهرا 🫀 اللهُمَّ صَلِّ عَلے فاطِمَةَ وَ أَبیها وَ بَعلِها وَ بَنیها وَالسِّࢪِّ المُستَودَع فيها بعدد ما احاط به علمک🤲💚✨
*✿࿐ྀུ༅✿✿ ‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌࿐ྀུ༅✿** السلام علیک یافاطمةالزهرا (س) 🕯فرا رسيدن ايام حزن انگيز فاطميه و سالروز شهادت حضرت فاطمه زهرا (س) را به محضر امام عصر روحي وارواح العالمين لتراب مقدمه الفدا‌‌ء و تمامي محبان اهل بيت عصمت و طهارت عليهم السلام تسليت عرض مي نمايم . اللّهُمَّ صَلِّ عَلی فاطِمَةَ وَ اَبیها وَ بَعْلِها وَ بنیها وَالسِّرِّ الْمُسْتَوْدَعِ فیها بِعَدَدِ ما اَحاطَ بِه علمک *┄┅┅٭❅✨✨❅٭┅┅┄* *أللَّھُـمَ ؏َـجِّـلْ لِوَلیِڪْ ألْـفَـرج
نهی از شبیه شدن به کافران ۳۳-حضرت فاطمه زهرا (س) در آخرین روزهای عمر پر برکتشان ضمن وصیتی به اسماء فرمودند: من بسیار زشت و زننده می‌دانم که جنازه زنان را پس از مرگ با انداختن پارچه‌ای روی بدنش تشییع می‌کنند و افرادی اندام و حجم بدن او را مشاهده کرده و برای دیگران تعریف می‌نمایند. مرا بر تختی که اطرافش پوشیده نیست و مانع مشاهده دیگران نباشد، قرار مده؛ بلکه مرا با پوشش کامل تشییع کن، خداوند تو را از آتش جهنم مستور و محفوظ نماید. (تهذیب الأحکام، ج ۱، ص ۴۲۹) 🔻43 حدیث و روایت پیرامون حجاب و های
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
ای کـربلا در چشم تـو زیـــــباتـر از هــــــمه 🏴 مسیر عشق این هستش که انسان با چیزهایی که دوست نداره👉🏼 روبرو بشه... الهی به حق زینب الکبری' (سلام‌الله‌علیها)🤲 اللّهم عجل لولیک الفرج 💔
متن روضه ۲ 🔸آتش زدن به خانه‌ي مولا بهانه بود امشب دلت رو با من همراه کن بریم مدینه... بریم خونه ی امیرالمومنین... 🔸آتش زدن به خانه‌ي مولا بهانه بود 🔸مقصود خصم، كشتن بانوي خانه بود ای وای...ای وای 🔸از آن به باب وحي لگد زد عدو كه ديد 🔸جان علی به پشت در آستانه بود روضه امشب خیلی سنگینه... شیعه تا قیام قیامت، با این مصیبت میسوزه... یه عده نامرد ریختند در خونه حضرت زهرا... (مدینه.. عجب روزایی رو دیدی) یه نامردی اومد جلو... صدازد... علی بیرون بیا... زهرای مرضیه حامی ولایته... اومد پشت درب خونه... شاید اینا ببینند دختر پیغمبره... حیا کنند برگردند... فرمود... أَما تَتَّقِی اللَّهَ؟ تَدْخُلُ عَلی بَیْتی از خدا نمیترسی نانجیب... برا چی اومدید... مگه نمیدونید... ما عزاداریم... نانجیب صدا زد: دختر پیغمبر... در رو باز کن... وگرنه خونه رو آتیش میزنم... خود نامردش نامه نوشت گفت معاویه... میدونی چه کردم... هر چی صدا زدم زهرای مرضیه در رو باز نکرد... تازیانه رو از قنفذ گرفتم واويلا... أَخَذْتُ سَوْطَ قُنْفُذٍ فَضَرَبْتُ اول با تازیانه... دختر پیغمبر رو زدم... گفتم حالا هیزم ها رو بیارید... دیدم زهرای مرضیه بازم استقامت میکنه... فَضَرَبْتُ كَفَّيْهَا بِالسَّوْطِ فَأَلَّمَهَا، فَسَمِعْتُ لَهَا زَفِيراً وَ بُكَائا سادات منو ببخشید... میگه دوباره با تازیانه به دستان مبارک زدم... صدای ناله دختر پیغمبر بلند شد... نزدیک بود دلم بسوزه... اما... یاد کینه هایی که از علی داشتم افتادم و... هر چقدر توان داشتم جمع کردم... با لگد... محکم به در زدم... همینجا بود زهرای مرضیه یه جوری ناله زد... انگار تمام مدینه زیر رو شد... 🔸کاش روز حادثه، در پشت زهرا نبود 🔸شاهد پهلوشکستن، زینب کبری نبود یا صاحب الزمان 🔸کاش وقت در شکستن، پای دشمن میشکست 🔸تا که میخ در، نشان پهلوی زهرا نبود اما معاویه... به اینا اکتفا نکردم... تا زهرا در مقابلم قرار گرفت... فَصَفَقْتُ صَفْقَةً عَلَى خَدَّیْهَا مِنْ ظَاهِر ِ الْخِمَارِ فَانْقَطَعَ قُرْطُهَا وَ تَنَاثَرَتْ إِلَى الْأَرْض آی غیرتی ها... طاقت دارید بگم یا نه... میگه از روي مقنعه... آنچنان سيلي زدم... گوشواره شكست و روی زمين افتاد.. (منبع: بحارالانوار، ج‏30، ص 492) 🔸بابا ببین که مادر 🔸خورده زمین پشت در بابا بیا ببین... مادرم رو کشتند... 🔸پاشیده روی دیوار 🔸خون از پهلوی مادر روضه من تمام... فقط همینو بگم... اگه اینجا خونه امیرالمومنین رو آتیش نمیزدند... کربلا کسی جرات نداشت خیمه ابی عبدالله رو آتیش بزنه... راوى ميگه ديدم... روز عاشورا... يه بى بى مجلله... ميان يه خيمه نيمه سوخته... هی وارد میشه... بيرون مياد... عرضه داشتم بى بى جان... دارید چکار میکنید... خيام حرم آتیش گرفته... فرمود... من داخل اين خيمه يه بيمار دارم... امام سجاد... از شدت بیماری، با صورت به زمین افتاده... میترسم بیمارم در آتش بسوزه... 🔸از آن ترسم که آتش برفروزد 🔸میان خیمه بیمارم بسوزد 🔸از آن ترسم که آتش شعله گیرد 🔸میان خیمه بیمارم بمیرد 🔸درون خیمه زین العابدین است 🔸همه دار و ندار من همین است فایل صوتی👇
متن روضه ۴ 🔸دلم به یاد مدینه بهانه میگیرد 🔸سراغ باغ گلی را شبانه میگیرد 🔸چه حکمت است چون نام فاطمه آید 🔸دلم برای گریه بهانه میگیرد انقدر مادرمون زهرا مظلومه... تا نامش برده میشه... ناخودآگاه آدم اشکش جاری میشه... یا فاطمه... یا زهرا.... (زمزمه) ابن عباس میگه لحظات آخر عمر پیغمبر دیدند... حضرت داره گریه میکنه... عرضه داشتند... چی شده یا رسول الله... چرا دارید گریه میکنید... فرمودند... أَبْكِي لِذُرِّيَّتِي وَ مَا تَصْنَعُ بِهِمْ شِرَارُ أُمَّتِي مِنْ بَعْدِي برا غربت بچه هام گریه میکنم... برا میوه دلم فاطمه گریه میکنم... كَأَنِّي بِفَاطِمَةَ بِنْتِي وَ قَدْ ظُلِمَتْ بَعْدِي میبینم بعد از خودم... امتم به فاطمه ام ظلم میکنند... صداش به ناله بلنده... وَ هِيَ تُنَادِي يَا أَبَتَاهْ هی صدا میزنه...میگه یا ابتاه...یارسول الله... فَلَا يُعِينُهَا أَحَدٌ مِنْ أُمَّتِي اما کسی به داد زهرام نمیرسه... (منبع: الامالی للطوسی ص: 188) ((درصورتیکه خواندن متن عربی برایتان دشوار بود به متن فارسی اکتفا کنید)) عرضه بداریم یا رسول الله... خیلی سفارش زهرای مرضیه رو کردید... اما نبودید ببینید با یادگارتون چه کردند... 🔸در گلشن رسالت، آتش زبانه ميزد 🔸گل گشته بود خاموش، بلبل ترانه ميزد یا رسول الله در خونه اش رو آتیش زدند... 🔸وقتی که باغ می سوخت، صیّاد بی مروّت 🔸مرغ شکسته پر را، در آشیانه می زد تا اون نانجیب با لگد به در زد... زهرای مرضیه بین در و دیوار... دو تا ناله زد... ناله اول صدا زد... یا ابتاه... یا رسول الله... بابا ببین با حبیبه ات چه کردند... هکَذا کانَ یُفْعَلَ بِحَبیبَتِکَ ناله دوم صدا زد... یا فِضَّةُ خُذینی فَقَدْ قُتِلَ وَ اللَّه ما فی اَحْشائی مِن الْحَمْل فضه بیا بدادم برس... بخدا محسنم رو کشتند... 🔸از فضّه، غم مادر و فرزند بپرسيد 🔸کو شاهد حال من و قتل پسرم بود نانجیب ها وارد خونه شدند... دستهای امیرالمومنین رو بستند... تا این صحنه رو زهرای مرضیه دید... طاقت نیاورد... هر طوری بود از جاش بلند شد... حالا میخوام تصور کنید... مادرمون زهرا... یه دست به پهلو گرفته... یه دست به دیوار گرفته... 🔸دنبال حیدر میدوید 🔸از پهلویش خون میچکید اومد کنار امیرالمومنین... دید ریسمان گردن آقاش انداختند... دست هاش رو بستند... دارن کشون کشون به سمت مسجد میبرند... صدا زد نمیزارم آقام رو ببرید... یا صاحب الزمان... همینجا بود دومی نامرد اشاره کرد... قنفذ... چرا آروم نشستی... بزنید زهرا رو...😭 زبانم لال بشه... دختر پیغمبر کجا... تازیانه اون نامرد کجا... دور مادر رو گرفتند... یه نفر با تازیانه میزد... یه نفر با غلاف شمشیر... یه نفر با لگد میزد... انقدر مادر رو زدند... دستهاش رها شد... روی زمین افتاد... 🔸قنفذ و ثانی مغیره هر سه زهرا را زدند 🔸بارها آن عصمت باریتعالی کشته شد یا صاحب الزمان... اگه تو مدینه مادرتون زهرا رو نمیزدند... کربلا کسی جرات نمیکرد... عمه جانتون زینب کبری رو بزنه... دیدند دختر ابی عبدالله کنار بدن بی سر بابا... بی تاب شده... هی صدا میزنه بابا... أُنظُر إلی عَمَّتِیَ المَضروُبَة بابا بلند شو ببین... دارن عمه جانم زینب رو میزنند... 🔸با همان دستی كه زهرا را زدند 🔸در كنار ِ پیكرت ما را زدند ناله بزن یا حسین... (و سَیعلَمُ الّذینَ ظَلَموا أَی مَنقَلَبٍ ینقَلِبونَ) شعراء 227 فایل صوتی👇