eitaa logo
کانال نوحه وسینه زنی یا زینب(سلام الله علیها)
13.6هزار دنبال‌کننده
1.5هزار عکس
1.3هزار ویدیو
331 فایل
#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها #اللهم_عجل_لولیک_الفرج_والعافیه_والنصر #هدیه_محضر_امام_زمان_عج_صلوات http://eitaa.com/joinchat/2288255007C8509f44f1f
مشاهده در ایتا
دانلود
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
. امام حسین(ع) خطر نکردم عمرم با تو طی شد و، ضرر نکردم خطا نکردم از تو راهمو حسین، جدا نکردم شدی امیدم جز خوبی توو زندگیم، ازت ندیدم عطا رسیده دائم لطف تو حسین، به ما رسیده لطفی که کرده ای تو به من مادرم نکرد ای مهربان تر از پدرم و مادرم حسین یادم نمی رود که همه عزتم تویی من پای سفره ی تو شدم محترم حسین یااااااا، رحمت الله الواسعه ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ ببین گرفته م می دونی یه مدته، حرم نرفتم ببین خرابم دوری از بهشت تو، شده عذابم قسم به زهرا دل کندن ازت برام، محاله آقا میگم همیشه هیچ جا واسه نوکرات، حرم نمیشه در کوچه‌های سینه زنی سالیان سال در حسرت هوای حرم می‌پرم حسین تا گفتم اسم کرب و بلا را دلم گرفت مانند خواهری که صدا زد دلم حسین یااااا، رحمة الله الواسعه ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ صدامو داری می دونم همیشه تو، هوامو داری خدایی مردی می دونم تو سختیام، ولم نکردی قرار من باش وقت مردنم بیا، کنار من باش تو مهربونی کاش آقا یه فاتحه، برام بخونی ای با غریبه های جهان آشنا حسین ای دستگیر مردم بی دست و پا حسین ای بی کفن رها شده ی دشتِ کربلا ما را به حالِ خود تو نکردی رها حسین ۱۴ اسفند ۱۴٠۲ **دو بیت آخر هر بند از شعرای بزرگوار دیگری هست.
. ای سایه ات فتاده به روی سرم حسین معنای واقعی اصول الکرم حسین   یک یاحسین گفتم و دیدم غمی نماند تسکین دردهای دل مضطرم حسین یادم نمی‌رود که همه عزتم تویی من پای سفرۀ تو شدم محترم حسین   لطفی که کرده‌ای تو به من مادرم نکرد ای مهربان‌تر از پدر و مادرم حسین من سال‌هاست در به در روضه توام داغ تو را به جان و دلم می‌خرم حسین   در کوچه‌های سینه زنی سالیان سال در حسرت هوای حرم می‌پرم حسین کابوس من شده غم دوری کربلا در خواب هم ذکر لب من حرم حسین   اینجا عجیب بوی فراق تو می‌رسد یک دم نگاه کن تو به چشم ترم حسین مجموع حرف‌های من اینجا خلاصه شد در یک کلام: ای همۀ باورم حسین ✍ .
. ((ای دستگیر مردم بی دست و پا حُسین)) دستم بگیر محض رضای خدا حُسین راه تسلّی دل من غیر گریه چیست؟ حالا که روزی ام نشده کربلا حُسین روزی نداشتم که بدون تو سر شود از‌ لحظه‌ای‌ که‌با‌تو شدم‌ آشنا‌ حُسین جُز دوری‌از خدا‌به‌خداحاصلی‌نداشت جُز دورِ تو پرید دلم هر کجا حُسین گرم‌است‌پُشت‌من‌به‌تو‌ ای‌کوه‌معرفت گرچه‌همه‌زدند به من پُشت‌ِ پا حُسین تاانتها به‌مَرحمت گریه‌ با‌ من‌ است شوقی‌که‌داشتم‌‌به تو از ابتدا‌ حُسین داروی دردهای بدون دوای من چیزی‌به‌غیر تُربت‌ِتو نیست"یاحُسین" ((دربارگاه‌قُدس‌که‌جای مَلال نیست)) شیون کنند در غم تو انبیا حُسین حور و ملک به صورت خود لطمه می‌زنند با ضجّه‌های حضرت خیرُالنّسا حُسین مادر گرفته بود سرت را به دامنش که شمر ذبح کرد تورا از قفا حُسین این غم کجا بَریم که قبل از شهادتت لِه شد تن تو زیر سُمّ اسب‌هاحُسین ✍ .
. ای خسته از جماعتِ غرقِ ریا حسین ای دل بُریده از همه ی رنگ ها حسین بر قتلِ تو فقیهِ دروغین بداد رأی ای کشته ی شیوخِ مقدس نما حسین سَمتِ تو از تمامی مردم فراری ام ای با غریب های جهان آشنا حسین ای بی کفن رها شده ی دشتِ کربلا ما را به حالِ خود تو نکردی رها حسین مصراعِ (شهریار) چنین نیز خواندنیست: ای عهده دارِ مردم بی دست و پا حسین در حقِ دشمنانِ خودَت هم تو سالها کردی به جای لعنت و نفرین دعا حسین با یک نفس تمامِ جهنم شوَد بهشت گویند اگر جهنمیان یک صدا : حسین امیدِ عابدان شده بعد از نماز حج امیدِ عاشقان شده بعد از خدا حسین آری برای یاری او استخاره ها کردند مومنان و نماندند با حسین معیار اگر که پینه ی پیشانی است و ریش تنها نبود این همه اربابِ ما حسین ننگا به ما که بی ادبانه برایمان گشته خلاصه در عطش و کربلا حسین من از حسینِ معرکه گیران گریختم از این حسین راهِ زیادیست تا حسین او را اگر که زنده شود باز می کُشند یک عِدّه زاهدانه و با ذکرِ یاحسین! ای کشته ی حسادت دنیا حسین جان ای تشنه ی مُقطَع الاعضا حسین جان…   ✍ .
. ای جلوه جلال و جمال خدا علی در هر چه جز خدا به جلالت جدا علی در تو جمالی از ابدیت نموده اند ای آبگینه ابدیت نما علی ای مظهر جمال و جلال خدا علی یا مظهر العجایب و یا مرتضی علی از شهریار پیر زمین گیر دست گیر ای دست گیر مردم بی دست و پا علی .
Poianfar Tak Sot 1402 [Mohjat_Net] 05.mp3
2.06M
از روی تو آفتاب را ساخته اند زیبایی بی حساب را ساخته اند از باده ی چشمان پر از مستی تو انگور و شراب ناب را ساخته اند حق علی مولا حق علی مولا مولا مولا مولا مولا **** من بی می ناب زیستن نتوانم بی باده کشیده بار تن نتوانم من بنده ی آن دمم که ساقی گوید یک جام دگر بگیر و من نتوانم حق علی مولا حق علی مولا مولا مولا مولا مولا **** یک جام پر از شراب دستت باشد تا حال منه خراب دستت باشد تا آخر روزگار میرقصی گر پیمانه ی بوتراب دستت باشد حق علی مولا حق علی مولا مولا مولا مولا مولا **** مرغ دل من کبوتر بام علیست سرمستی بی وقفه ام از جام علیست عمریست به هر کوی و گذر میخوانم نامی که به رقص آورد نام علیست حق علی مولا حق علی مولا مولا مولا مولا مولا **** این حضرت حیدر است ماشاالله این ساقی کوثر است ماشاالله لاحول و لا قوه الا بالله این جان پیمبر است ماشاالله حق علی مولا حق علی مولا مولا مولا مولا مولا **** ای حضرت عشق حضرت سرمستی تو جان جهان و جان جانان هستی ای دست همه دست نبی دست خدا هرگز روی دست نو نیاید دستی حق علی مولا حق علی مولا مولا مولا مولا مولا هیئت هفتگی اسفند 1402 .
. با گریز به روضه حضرت عباس ای یاد رویت عبادتم در آرزوی زیارتم کی میشود تا دورت بگردم ای کعبه ام ای امام من در هر قنوت و در هر دعا وصل تو را خواهم از خدا بر آن روی تو بر گیسوی تو هر صبح و هر شب سلام من من در فراق تو آن چنانم که بلبلی از گلشن جداست چرا نسوزم چرا نگریم وقتی امامم از من جداست یابن الحسن الغوث الامان....... آیینه ها مانده در غبار تا کی جدایی و انتظار ای گرد راه تو توتیای دوچشم مانده به راه من من گرچه آلوده و بدم به سوی لطف تو آمدم چه میشود گر منت گذارد نگاه تو بر نگاه من نگاه تو خاک بی بها را به یک نظر کیمیا کند چه میشود گر که یک نظر هم به جانب این گدا کند یابن الحسن الغوث الامان..... قسم به فریاد و زمزمه به اشک چشمان علقمه به آن دو دستی که غرق در خون جدا شده از مشک و علم قسم به سقای نا امید به آن قدی که از غم خمید به آن امامی که چشم گریان بوسه زده بر دست قلم به لحظه ای که در اوج غربت عمود خیمه کشیده شد بیا که دیگر ز قلب عالم توان و طاقت برچیده شد یابن الحسن الغوث الامان ✍ 👇
. 7-مناجات با امام زمان با گریز به روضه علی اصغر علیه السلام ای کعبه ی عالم که بی تو غرق دردیم کی میرسد روزی که دور تو بگردیم ای قدر من چون گیسویت پریشانم سرو خرامانم ببین سر گردانم از سائلان سهله و جمکرانم الغوث و الغوث ، الامان یاابن الزهرا ادرکنی یا صاحب زمان یاابن الزهرا _____ سودای تو شد در قنوتم جاودانه تسبیح من نام تو شد دانه به دانه تو دلربای عاشق دلخسته ای تو دلگشای غنچه ی سر بسته ای تو آرزوی هر دل بشکسته ای الغوث و.........___________ من از نفس افتاده ی این کاروانم پشت در بسته نشسته دیدگانم صحرا به صحرا رهسپارم کن مولا در کعبه ی خود بی قرارم کن مولا مهمان چو ابن مهزیارم کن مولا الغوث و ......__________ مولای من قلب شقایق دردمند است از کربلا فریاد ششماهه بلند است از چشم طفلان حرم خون می بارد در پشت خیمه ها پدر گل می کارد گهواره ی قبری به لب لا لا دارد الغوث و..... ✍ 👇
. آه ای روی تو خورشید راهم آیینه در غبار آهم شرمنده از بار گناهم آقا آه ای شاهد معصیت من بودی گواه خلوت من بین گریه ی خجالت من آقا عهدی که با تو بستم _ با غفلتم شکستم دست خدا کرم کن _ رها مکن تو دستم یاابن الحسن کجایی _ میمیرم از جدایی ________ آه به راه تو چشم انتظارم دل بی قرارم ای قرارم جز اشک خود چیزی ندارم آقا آه گرچه گنه شده حجابم از نوکرانت کن حسابم من سائلم ، مکن جوابم آقا بد بوده ام ، ولیکن_ با من تو بد نبودی هر جا زدم صدایت _ در بر رویم گشودی یابن الحسن کجایی میمیرم از جدایی ✍ 👇
مناجات مهدوی_ بیات اصفهان.mp3
4M
عج 18 اسفند 1402 علیه‌السلام شهیدی در میان کاروانت می‌شوم یا نه؟ غبار رهگذار عاشقانت می‌شوم یا نه؟ دلم سنگ است می‌دانم، دلم تنگ است می‌دانی نمی‌دانم که خاک آستانت می‌شوم یا نه؟ مرا با گوشه‌چشمی خواندی اما کاش می‌گفتی فدای چشم‌های مهربانت می‌شوم یا نه؟ سرم را کاش بر زانو بگیری یوسف زهرا بگو وقت شهادت، میهمانت می‌شوم یا نه؟ 📝
گشوده اند درِ رحمت الهی را فزوده اند بساط زیاده خواهی را تباه میکند این فیض هر تباهی را سفید میکند این لطف هر سیاهی را بیا که هر نفست را خدا خریدار است بیا که فرصت خوبی برای دیدار است به هر زبان که دلت خواست دل ربایی کن بیا به رهگذر بندگی، خدایی کن غریبه نیستی ای دوست آشنایی کن بخند و پنجره را باز کن، رهایی کن اگر اراده کنی راه آسمان باز است ببند بار سفر را که وقت پرواز است اگر چه خوبی اگر چه بدی، خوش آمده ای! قدم به خانه رحمت زدی، خوش آمده ای! مقیم خوب ترین مقصدی، خوش آمده ای! به میهمانی حق آمدی، خوش آمده ای! گذشت هر چه که بودی، رسیده وقت اذان وضو بگیر و دو رکعت نماز توبه بخوان! دو قطره اشکِ ندامت گره گشا گردد دلت به نور خدا غرق در صفا گردد همین که در دل تو پای عشق وا گردد محیط سینه ی تو خانه ی خدا گردد به هر طرف بروی کعبه پیش رو داری به هر غزل فقط از عشق گفتگو داری در این زیارت دل خواه، تشنه باید بود به حالِ خوب سحرگاه، تشنه باید بود در این مسیر الی الله تشنه باید بود چنان حسین در این راه تشنه باید بود نیایش از لبِ لبْ تشنه ها شنیدنیَ است به زیر بار بلا، حال عشق دیدنیَ است حسین دید به وقت نماز داور را که هدیه داد به الله اکبر، اکبر را چراغ راه خدا کرد خون اصغر را که دستگیر شود رهروان دیگر را قسم به خون علی اصغرش که تابنده است هنوز دین خدا از قیام او زنده است ✍ .
. هجر تو برده صبر و تابم داغ ندیدنت عذابم دیده تر گرفته خوابم ای که ظهور عدل و دادی غَيْبَتُكَ نَفَتْ رُقَادِي سیدی یا بقیه الله محرم درد ما کجایی شد عَظُمَ البَلا کجایی سوره ی سامرا کجایی ای که تو رکن هر بلادی غَيْبَتُكَ نَفَتْ رُقَادِي سیدی یا بقیه الله رنگ خوشی ندیده دنیا ای همه آرزوی دلها خیمه نشین کوه رضوی غم زده در غروب وادی غَيْبَتُكَ نَفَتْ رُقَادِي سید یا بقیه الله غرق غمیم و نیست ساحل در همه جا فتاده مشکل ای که هزار دل روی دل در شب گیسویت نهادی غَيْبَتُكَ نَفَتْ رُقَادِي سیدی یا بقیه الله اشک غروب کربلایی زمزمه های سر جدایی نوحه سرایِ کاف و ها یی جامه درانِ عین و صادی غَيْبَتُكَ نَفَتْ رُقَادِي سیدی یا بقیه الله ✍ .......... امام صادق علیه السلام : سَيِّدِي غَيْبَتُكَ نَفَتْ رُقَادِي وَ ضَيَّقَتْ عَلَيَّ مِهَادِي وَ ابْتَزَّتْ عَنِّي رَاحَةَ فُؤَادِي‏... اى آقاى من! غیبت تو خواب از دیدگانم ربوده، خاطرم را پریشان ساخته، آرامش قلبم را سلب نموده است... 👇
. ای سحر من شب جدایی کی سحر آید خبر ندارم که از نگارم کی خبر آید هر شب بنالیم من و ستاره از دوری ماه چون شمع سوزان چون ابر گریان شب تا سحرگاه آقا کجایی داد ازجدایی یابن الزهرا ای گیسوی تو پایان جمع پاشیده ی ما ای نور دیده کی پا گذاری بر دیده ی ما بی تو نمانده شادی به باغ و عطری به گلها بی تو شکسته آیینه های امروز و فردا آقا کجایی داد از جدایی صد قافله دل منزل به منزل آید بسویت کعبه نشسته چشم انتظار دیدار رویت دیدار رویت در هر قنوتم شد خواهش من ای ذکرو یادت روح دعا و آرامش من آقا کجایی داد از جدایی ✍ .👇
. 20_ یا صاحب الزمان عج با گریز به روضه حضرت زهرا سلام الله علیها چون بغض گلو گیرم   چون گریه سرازیرم ماندم که چرا بی تو    از غصه نمی میرم مولا یا اباصالح......... ای کوی تو معراجم    ای خاک رهت تاجم بر مِهر تو مشتاقم   بر جود تو محتاجم مولا یا اباصالح........ آرامش هر روحی    باب الله مفتوحی در راه خدا ، خضری  در بحر بلا نوحی مولا یا اباصالح....... ای دلبر جانانه    عالم شد عزاخانه در بین در و دیوار   سوزد گل و پروانه مولا یا اباصالح....... ✍ 👇
مناجات  ماه رمضان  علی علی بیگی بارالها کوله باری از گناه آورده ام بر حریم امن یزدانت پناه آورده ام از تمام جرم و عصیان و خطایم در گذر بنده ای آلوده ام آه ای خدایم در گذر آمده وقتش که اظهار پشیمانی کنم نفس را در لحظه ی افطار قربانی کنم  هر چه دارم خوب میدانم تمامش مال توست خوب میدانی اگر دورم دلم دنبال توست آمدم تنها برای بندگی رخصت دهی توبه کردم که مرا قدری دگر فرصت دهی با نگاه خود کمی حال مناجاتم بده تو کریمی و بیا اذن ملاقاتم بده از خودم شرمنده ام روی سیاهم را ببخش یا حسین میگویم و کوه گناهم را ببخش
زمینه۱۹ رمضان داره میاد از تو چشما بارون سرش شد پرخون علیِّ تنها با صورت علی توی محرابه حسن بی‌تابه می‌گه واویلا آه زدن با نامردی مردُ آه زدن این مرد شبگردُ آه زدند آخر کوه دردُ وقتی زد علی رو  قیامت شد به صحیفهء حق جسارت شد شددو نیمه سرش فلک لرزید زخمیه هدفش عدالت شد حیدر حیدر یا علی یا حیدر همین‌که نشست به فرقش شمشیر بی‌جرم و تقصیر درست شد کارش یه‌جورایی از غماراحت شد علی دعوت شد به سوی یارش آه علی آزار از مردم دید آه گل یاسش رو دنیا چید آه بی زهرا زندگیش پاشید طی شد عمر علی به یاد یار سوخت دلش به یاد غم دلدار تیغ اومد نجاتش داد از ماتم محسنش رو گرفت نوک مسمار حیدر حیدر یاعلی یا حیدر چه زجری کشید تنش می‌لرزید همینکه می‌دید در و دیوار رو نگفت به کسی علی غیر از شاه با اشک و با آه غم بسیار و آه علی دل مثل دریا داشت آه دلی لبریز از غم‌ها آه علی شرمی اززهرا داشت زهراشُ که زدن علی جون داد زهراشُ که زدن ز پا افتاد زهرا توی کوچه لگد می‌خورد اما یا علی رو میزد فریاد حیدر حیدر یا علی یا حیدر التماس دعا مجتبی صمدی شهاب ۱۴۰۱
جز در خونه ی تو که جایی رو ندارم وقتی می خورم زمین اسم تو من میارم بامدد از نام تو بلند میشم از زمین تورهام نمیکنی یا امیر المومنین دل خوشیم اینه حیدر تورو دارم تا وقتی با تو ام غمی ندارم اسم تو تو گرفتاری میارم یا علی شده ذکر شب و روزم از غمه دوری از نجف میسوزم کی میشه چشم به صهن تو بدوزم حیدر مدد حیدر مدد ای ساقیه کوثر مدد شب نوزدهم شده رو به آسمون کنیم برا داغ مرتضی دیده هارو خون کنیم شب نوزدهم شده دیده ها پراز نمه میبره به زیر لب علی اسم فاطمه فاطمه روزهای بی تو تموم شد فاطمه شبهای بی تو تموم شد فاطمه دنیای بی تو تموم شد فاطمه روز های جدایی سر شد فاطمه شب غم رفت و سحر شد بعد تو علی خیلی خون جگر شد حیدر مدد. حیدر مدد ای ساقیه کوثر مدد نمیره از خاطرم در میان کو چه ها که صدا میزدی تو خیلی تنهاس مرتضی به دست و گردن من طناب و وقتی دیدی به داد دله علی، تو بود ی که رسیدی به خدا اینا نامردو پلیدن اشکای تورو فاطمه ندیدن تن مو روی خاکا میکشیدن به خدا زهرا این قوم خیلی پستن دستای من و با طناب که بستن بازوی تورو فاطمه شکستن رضا نصابی امیرالمومنین (ع) زمینه