eitaa logo
کانال نوحه وسینه زنی یا زینب(سلام الله علیها)
14.6هزار دنبال‌کننده
1.6هزار عکس
1.4هزار ویدیو
369 فایل
#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها #اللهم_عجل_لولیک_الفرج_والعافیه_والنصر #هدیه_محضر_امام_زمان_عج_صلوات http://eitaa.com/joinchat/2288255007C8509f44f1f
مشاهده در ایتا
دانلود
◾روضه حضرت اُم البنین سلام الله علیها ◾بانوای :ِ حاج مهدی سلحشور قسم به گریه ی صاحب عزایِ اُمِّ بَنین من آفریده شدم با دعای اُمِّ بَنین قسم به کعبه که از کعبه حُرمتم بیش است چنان که سوختم از ماجرایِ اُمِّ بَنین پس از ظهور اگر آمدم مدینه رفیق قرارمان دَمِ ایوان طلایِ اُمِّ بَنین به جانِ دستِ قلم،در جزا نمی سوزد دلی که سوخت در نینوایِ اُمِّ بَنین مکان گریه برای حسین اگر حرم است مگو بقیع، بگو کربلایِ اُمِّ بَنین شبیه مشک اباالفضل می چکد اشکم به پای غربتِ بی انتهایِ اُمِّ بَنین اگر چه دست ندارد به تن،ز راه کرم گرفته دستِ مرا،مرتضایِ اُمِّ بَنین به یادِ چادر زهراست،بالِ شان خاکی کبوترانِ حریمِ هوایِ اُمِّ بَنین *می اومد پشت بقیع می نشست،مدینه ای ها می اومدن،کربلایی ها می اومدن،دورِ اُمُّ البَنین حلقه می زدند،شروع می کرد روضه خواندن،یه جمله اُمُّ البَنین می گفت،زینب گریه می کرد،یه جمله زینب می گفت، اُمُّ البَنین گریه می کرد،اما اونی که اون وسط روضه رو به هم می ریخت ناله زدن های سکینه بود،ناله می زد،ناله می زد،می گفت: اُمُّ البَنین منو حلال کن، من مشک رو دادم دستِ عباست* نخورد آب زمانی که روضه می خوانده گرفته بوده یقیناً صدایِ اُمِّ بَنین "محمّدقاسمی" تو زیبا شدی،کوه و دریا شدی یه باغی پُر از عطرِ گُل ها شدی یه همدم تو غم ها برایِ علی یه زهرا ترین بعدِ زهرا شدی تو موندی کنار علی یک تنه تو گفتی که زهرا پناهه منه نذاشتی علی بهت بگه فاطمه نذاشتی که زینب دلش بشکنه *اصرار کرد،علی جان! دیگه منو فاطمه صدا نزن...چرا؟ چون هر وقت میگی:فاطمه! این بچه ها زانوهاشون رو بغل می گیرند،یاد مادرشون می افتند...* نخِ چادُرت دلبری میکنه تو رو فاطمه یاوری میکنه واسه بچه هاش مادری کَردیُ برا بچه هات مادری میکنه چقدر مثل زهرا شده شوکتت چقدر مثل زهرا شده غیرتت ان شاءالله نشه دست و بازوت کبود ان شاءالله که نیلی نشه صورتت ان شاءالله که آتیش نیاد سویِ تو نشینه غلافی رو بازویِ تو بمونی همیشه کنارِ علی نره میخِ در تویِ پهلویِ تو الهی نبینی غمِ حیدر رو نبینی غمِ ساقیِ کوثر رو نداره دلی خوش زدیوار و در امیری که کنده دَرِ خیبر رو می ترسم بخونم برات روضه من فقط اینه دیگه دعام دائماً ان شاءالله توی کوچه عباسِ تو نبینه چیزایی که دیده حسن خدا گر زحکمت ببندد دری زرحمت گشاید دَرِ دیگری خدا محسنُ بُرده پیشِ خودش به جاش داده عباسِ نام آوری *نیمه شب که کاروان از مدینه حرکت کرد،یه خورده که از شهر فاصله گرفت،دو نفر خودشون رو رساندند به قافله،یکی عبدالله بود،دست بچه هاشو گرفته بود رسوند به قافله،اینقدر زینب خوشحال شد،گفت:عبدالله خدا خیرت بده،دستِ خالی نیستم کربلا،قربونی هایِ منو آوردی،نکنه رباب هدیه داشته باشه من نداشته باشم،نکه نجمه هدیه داشته باشه من نداشته باشم،خدا خیرت بده...بچه هارو گرفت برد.. نفر دوم هم،ابی عبدالله نگاه کرد دید یه خانوم بلند قامتی داره خودش رو میرسونه به قافله،نگاه کرد دید اُم البنینِ داره میاد،گفت:عباسم مادرتون داره میاد،با شما کار داره،عباس که برگشت،سریع برگشت داداش هاشو خبر کرد،مادر اومده با ما کار داره،چهار برادر اومدن،دور مادر حلقه زدن،ابی عبدالله داره از دور این منظره رو میبینه،لذت میبره،قند تو دل حسین داره آب میشه،دور مادر که حلقه زدن،گفت:عباسم!عونم،عزیزانم،دارید با حسین می روید کربلا،اگه حسین برگشت حق دارید برگردید،اگه حسین برنگشت حق ندارید برگردید،نکنه شما باشید یه مو از سر حسین کم بشه،پای شما ایستادم برای اینچنین روزی،عباسم! نکنه من شرمنده ی فاطمه بشم،نکنه من خجالت زده بشم،همه دغدغه اش اینه کربلا میرن میتونن روی مادر رو سفید کنند یا نه؟ گذشت،گذشت،حالا از کربلا قافله برگشته،کربلایی ها از این طرف با محوریت زینب،مدینه ای ها از طرف دیگر با محوریت اُم البنین،راه باز کردن این دو مادر شهید رسیدن به هم،دست به گردن هم انداختن،نشستن زمین،ام البنین به زینب سر سلامتی میده،زینب به ام البنین،این دوتا شروع کردن برا هم روضه خواندن،هر کار کرد زینب که از عباس بگه،ام البنین نذاشت،هی می گفت:عباسم رو رها کن،از حسینم چه خبر؟ خیلی که اصرار کرد زینب گفت: بهت بگم ام البنین چه خبر شد؟ فقط بگم خوب شد کربلا نیومدی،برو ببین رباب رو ، چه حال و روزی داره،دیگه از زیر آفتاب نمیآد تو سایه،گفت: بیشتر توضیح بده زینب جان،گفت:آمدم بالای یک بلندی ایستادم دیدم دور حسینم حلقه زدن، نیزه دار با نیزه میزد،شمشیر دار با شمشیر میزد،اونی که شمشیر و نیزه نداشت سنگ میزد،اُم البنین! نگاه کردم دیدم پیرمردها دارن با عصا میزنند،حسین....
enc_16398199585046300759790-۱.mp3
6.97M
🏴🏴🏴 همه مادر دارن من ندارم سایۀ سر دارن؛ من ندارم همه میگن زهرا سیلی خورده همه باور دارن؛ من ندارم مگه کسی/ دلش میاد/ دست روی مادرم بُلَن کنه حالا بابام/ با چه دلی/ تنهایی عشقشو کفن کنه رو سرِ این خونه بارونه دل علی خونه بارونه چشمای خیس ما مهمونِ بارونه همه طاقت دارن؛ من ندارم خواب راحت دارن؛ من ندارم راحت از زخمای پهلو میگن انگار عادت دارن؛ من ندارم چجور دلم/ میاد بگم/ چشمای مادرم شده کبود تُو کوچه‌ها/ داد می‌زدم/ کمک کنید ولی کسی نبود بغض گلوی من پنهونه کی حال و روزم رو می‌دونه همه اینا یادم می‌مونه بارونه خوشی دیدن مردم؛ ما ندیدیم هرچی طعنه بودو ؛ ما شنیدیم سرِحالن مردم، بیخیالن همۀ دردا رو ما کشیدیم چیکار کنم/ دلم پره/ هیچکی نگفت اینا گنا دارن یکی نگفت/ حیا کنید/ یه بچۀ کوچیک/ تُو را دارن بابام تُو این شبها حیرونه محسنشو کشتن، گریونه باگریه لالایی می‌خونه، بارونه حمید رمی✍ 🏴🏴 😭😭😭😭 هديه محضر بانوی دو عالم حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها صلوات 🌷🍃
26042.mp3
2.3M
🏴روضه حضرت محسن با نوای حاج خلج🎙 آرزو داشتم، دُردونه ی من چشم سرت و ببند،چشم دل تو باز كن، ببین فاطمه نشسته، گوشه ی خونش، كنار قبر محسن، داره حرف می زنه آرزو داشتم، دُردونه ی من گریه می كردی، صدات می پیچید تو خونه ی من، دُردونه ی من واست می خوندم، لالایی مادر تا كه بخوابی سر می ذاشتی روی شونم لالایی مادر این خاكارو زیر و رو می كرد كجایی مادر، نمی تونم بعد تو من ،زنده بمونم كاشكی صداتو می شنیدم باگریه ات از خواب می پریدم اسم تو رو محسن می ذاشتم چه آرزوها كه نداشتم دوردونه ی من برگ گل من، خزون گرفتی مگه تو خوابم ،تو رو ببینم كه جون گرفتی، خزون گرفتی كاشكی می دیدم ،راه رفتنت رو کاشکی میدیدم اون موقعی كه دست تو می گذاشتی رو زمین، منم بهت می گفتم ،پسرم یا علی بگو بلند شو كاشكی می دیدم، راه رفتنت رو آرزو داشتم ببینم، شكفتنت رو اون روزای پا گرفتنت رو كاشكی می دیدم، راه رفتنت رو آرزو داشتم ببینم، شكفتنت رو اون روزای پا گرفتنت رو كاشكی علی می شنیده، بابا گفتنت رو مدینه مردمش حسودن نام خود را خصم داغ ننگ زد دید بار شیشه دارد سنگ زد مدینه مردمش حسودن منتظر این روزها بودند اینها نقشه داشتند، علی مو خونه نشین كنن، منو پهلو شكسته، بعد تورو بكشند مدینه مردمش حسودن منتظر این روزها بودند غنچه ی ناشكفته پر پر الهی كه بمیره مادر بمیره مادر ▪️▪️▪️▪️▪️▪️
enc_17021782248749468528476.mp3
4.56M
با یه پرچم سیاه ساده سر در خونه ام با یه مجلس در حد وسعم اگه نتونم میشینم واسه خونوادم خودم حدیث کسا میخونم که تو غمت شریک بشم غم تو ماتم منه فاطمیه هم تو خونه مون چراغ روضه روشنه تو هم میای تو مجلس روضه مون ولو شده دقیقه آخرش مگه اصن میشه نباشه پسر تو مجلس مصیبت مادرش روضه فاطمیه درس وفای عهده هر کسی فاطمی شد اهل دعای عهده العجل یا حجت بن الحسن العسکری ... با یه سفره نذری ساده توی اداره دم حجره ش یه سینی خرما کسی بذاره اگه تو نیتش رو داری روضه گرفتن کاری نداره بیا تو این فاطمیه به یک حدیث عمل کنیم بیا به نیت فرج کار یکی رو حل کنیم فاطمیه باید که احیا بشه ما همه سینه رو سپر میکنیم برای تسلیت به صاحب الزمان تموم شهرو با خبر میکنیم روضه فاطمیه درس وفای عهده هر کسی فاطمی شد اهل دعای عهده العجل یا حجت بن الحسن العسکری ...
2. به پشت در خانه.mp3
3.28M
به پشتِ ، درِ خانه ات آمدم ، مادر به اِذنِ ، حسین و حسن در زدم مادر بگیرم ، دوباره پَرِ چادرت را بمیرم ، برایِ غریبی مولا ... سلام ای ، یار حیدر سلام ای ، یاس پرپر سلام مادر، سلام مادر سیدةُ النِّساء ، یا زهرا مَلیکةُ السَّماء ، یا زهرا عَلَی بَابِکِ الْقَلْبُ بِالْحُزْنِ جَاء ... أمِّی یُنَاجِیکْ وَ الَّلحْنُ صُوتُ الْبُکاء ... أمِّی أنینی ...حَنینی ... لِکَسْرِ الضُّلوعِ وَ آهِی ، شِتَاءُ لِحَرِّ الدُّمُوعِ سَلامُ دَمْعِ عَیْنِی عَلَی أمِّ الْحُسِیْن أیْاَ زهرا سیدةُ النِّساء ، یا زهرا مَلیکةُ السَّماء ، یا زهرا
. سلام‌الله‌علیها ✍ واعتصموا بحبل الله به آیه‌های قدر و اعطینا به ریشه های چادر زهرا به رشتهٔ محبت مولا سیدة النسا، ای نامت بر هر درد بی دوا، دوا ما را با دستان شکسته کن دعا، سیدة النسا بانوی عالمین، ام الزینبین یا ام الحسن، یا ام الحسین ———————- واعتصموا بحبل الله این رشته سرنخ یک راهه راهی که سیر الی اللهه سیر الی الله این درگاهه عین عبادته مشق زهرا سرلوحهٔ سعادته مردن پای عشق علی شهادته عین عبادته قسم به یاعلی _گفتنِ فاطمه مُهر شهادت و میزنه فاطمه ———————- واعتصموا بحبل الله تا نشی توی فتنه‌ها گمراه راه تو میشه تا خدا کوتاه با یه نگاه ابی عبدالله باب نجات حسین تا وفاتم ای قربان وفات حسین تا نفس دارم می‌زنم صدات حسین جان به فدات حسین من اسمه دوا، و ذکره شفا جون من و بگیر، تو راه کربلا شهید کربلا ———————- «روضه » واعتصموا بحبل الله چی شد سفارشای پیغمبر آتیش گرفته سوره کوثر افتاده زیر دست و پا مادر کسی نگفت زنه یه زن تنها بین چل تا دشمنه قنفذ خسته میشه مغیره میزنه کسی نگفت زنه میون شعله‌ها، فضه رو زد صدا بلنده ای خدا، دست یه بی حیا «اللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّک‌َالفَرَج» «اللهم العَن الجِبت والطّاغوت والنّعثل»
. |⇦•کیه داره در میزنه.... حضرت زهرا سلام الله علیها اجرا شده ۱۴۰۱ به نفس حاج‌ محمد کریمی ●━━━━━━─────── کیه داره در میزنه انگاری مهمون اومده خدارو شکر که یک نفر به خونه ی ما سر زده طوری که در میکوبه، انگاری سر آورده خونه ی ما تا حالا، اینجوری در نخورده این غریبه کند از جا در رو دود گرفته کُلِّ کوچه رو مادرم میره سمت درچشمای بابا میگه نرو «نرو فاطمه نرو..» تو کوچه امون محشر شد و تو خونه امون شد ازدحام پهلوی مادرم شکست بسته شده دست.ِ بابا چهل نفر تو کوچه تا کشیدن بابا رو گفت یک نفر بگیره چشمای بچه ها رو مادرم صدا زد که نرو بی حیا رها کن حیدر رو تا لباس بابا رو گرفت زد با تازیونه مادرو «نرو فاطمه نرو..» همش داره داد میزنه شمشیری توی دستشه ما تنهاییم و اما او یه لشکری همدستشه از پشت درهمین که صدای مادر اومد مزد رسالت و داد محکم به در لگد زد مادرم صدا زد فضّه رو گفت بلند کن از روم این در رو محسنم رو کشت این بی حیا چی بدم جواب حیدر رو ــــــــــــــــــ ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ 👇
Fadaeian_Fatemiyeh1401-04_14011002_07.mp3
14.8M
|⇦کیه داره در میزنه..... وتوسل به حضرت زهرا سلام الله علیها اجرا شده ۱۴۰۱ به نفس حاج محمد کریمی