eitaa logo
کانال نوحه وسینه زنی یا زینب(سلام الله علیها)
14.4هزار دنبال‌کننده
1.6هزار عکس
1.4هزار ویدیو
358 فایل
#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها #اللهم_عجل_لولیک_الفرج_والعافیه_والنصر #هدیه_محضر_امام_زمان_عج_صلوات http://eitaa.com/joinchat/2288255007C8509f44f1f
مشاهده در ایتا
دانلود
نماهنگ شور جنون.mp3
2.97M
تویی شور جنون من تویی تاب و توون من حسین تویی سِرّ درون من هوای تو به جون من حسین 🎙 ✳️ #️⃣ #️⃣ #️⃣ تویی شور جنون من تویی تاب و توون من حسین تویی سِرّ درون من هوای تو به جون من حسین کرب و بلا آخر رویامه کرب و بلا علت اشکامه خونه مادری من اونجاس کرب و بلا تموم دنیامه مولانا یا حسین سیدنا یا حسین ... بیا آقا که دلگیره شبا و غم سرازیره مدام ببین هر لحظه میباره چشمامو عمریه تاره شبام از این فراق و فاصله خسته ام به دیدن روی تو دل بستم دلم همیشه روشنه آقا بگو که میرسه به تو دستم مولانا العجل سیدنا العجل ...
نماهنگ ایام مسلمیه.mp3
2.35M
ای صحرای ماریه ای تل زینبیه 🎙 #️⃣ #️⃣ ای صحرای ماریه ای تل زینبیه بار دیگر رسیده ایام مسلمیه بی کس و تنها بین بازار مسلم نهاده سر بر دیوار آه و واویلا یا بن الزهرا 
. علیه السلام ✍ 〰️〰️〰️〰️〰️〰️ توی قاب چشم کربلا همه آرامشم کربلا عرفه اومده، باز شده همه ی خواهشم کربلا من از تو دورم / این چه اقبالیه امشب توو صحنت / جای من خالیه تسبیح تربت / شب و روز دستمه دوری حقم نیست / به خدا بسمه ۲ دورم از تو و - پُرِ دلسردی آقا منو توو فراق - جون به لب کردی آقا ۲ 〰️〰️〰️〰️〰️〰️ وصله ی جونمه کربلا سر و سامونمه کربلا برمی‌گردم حرم آخرش به خدا خونَمه کربلا وقتی دلتنگم / حال من رو ببین بازم دعوت کن / که بیام اربعین توو صحن سقا / بارون نم نمه آخر لب تشنه / می‌رسم علقمه ۲ پیش تو باشم - ندارم دردی آقا منو توو فراق - جون به لب کردی آقا ۲ 〰️〰️〰️〰️〰️〰️ آرزومه حرم، یا حسین با پدر مادرم، یا حسین چی میشه آخرش جون بدم شبای مُحرم، یا حسین واسه محرم / دل من لک زده دور از تو باشم / خیلی حالم بده کنج این هیئت / خوبه حال دلم توو روضه لطفت / می‌شه باز شاملم ۲ به همه میگم - واقعا مردی آقا با همه بدیم - دعوتم کردی آقا ۲ . 👇
ShahadatImamBagher1403[07].mp3
5.53M
🎧 شباهت تنهایی حضرت مسلم به امام حسین (ع) (روضه) 🎤 حاج میثم مطیعی
. کنار بیت خدایی به یاد ماهم باش به مروه یا به صفایی به یاد ماهم باش در استلام حجر نیز یادی از ما کن همین که گرم دعایی به یاد ماهم باش چو دور کعبه طواف آوری به کعبه قسم تو کعبۀ دل مایی به یاد ماهم باش به ما که رو نگشودی ، به ما نگاهی کن ز ما اگر که جدایی به یاد ما هم باش کنار زمزم اگر یاد کام خشک حسین نظر به آب نمایی به یاد ماهم باش کنار حجر همان لحظه ای که اشک فشان به سید الشهدایی به یاد ماهم باش دمی که از در باب السلام اشک فشان به سوی بیت می آیی به یاد ماهم باش کنار قبر رسول خدا کنار بقیع مقیم کرب و بلایی به یاد ماهم باش مقیم شهر نجف کاظمین سامرا کنار قبر رضایی به یاد ماهم باش چنان که گرم دعایی به ما دعایی کن همین که یاد خدایی به یاد ماهم باش استادحاج غلامرضاسازگار✍ .
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
‍ ❣﷽❣ 📿 👤 الّلهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد وَعَجِّل فَرَجَهُم لا حَوْلَ وَلا قُوَّهَ اِلا بِالله اَلعَلِیِّ العَظیمِ من که با پایِ خودم نیومدم ... حالا که خودت منو کشوندی آوردی دستمو بگیر ...حَسْبُنَا اللَّهُ وَ نِعْمَ الْوَکیلُ نِعْمَ الْمَوْلى وَ نِعْمَ النَّصیر همین اولِ دعا میگم:امیری حسین و نِعمَ الامیر ..تا عمر داریم به نسخۀ امام رضا عمل می کنیم،فرمود إِنْ کُنْتَ بَاکِیاً لِشَیْ ءٍ فَابْکِ لِلْحُسَیْنِ،اگه بخوام با تو هم مناجات کنم خودشون دستور دادن اول بر ابی عبدالله گریه کنم ... اصلاًما بدونِ گریۀ بر اربابمون بلد نیستیم با تو مناجات کنیم،امیری حسین و نعمَ الامیر .. چه قدر خوب میشه دمِ مردنم آقا به ما بگه عجب گدایِ خوبی داره میاد دیدنِ من ... هرکی میخواد خودشو معطر کنه به قولِ امام رضا فرمود بویِ بدّ گناهان آبروتونو برده ... هر کی میخوادبویِ گناها آبروشو نبره نزد ملائکه و اولیاء الهی استغفار کنه ... حضرت رضا فرمود : تَعَطروا بِالاِسْتِغْفار ... أَسْتَغْفِرُ اللَّهَ الَّذِي لاَ إِلَهَ إِلاَّ هُوَ الْحَيُّ الْقَيُّومُ الرَّحْمَنُ الرَّحِيمُ ... کِی میخوای این دلِ مردۀ منو زنده کنی؟ أَمَاتَ قَلْبِي عَظِيمُ جِنَايَتِي من با گناه کاری کردم که دلم بمیره ... فَأَحْيِهِ بِتَوْبَةٍ مِنْكَ ... اگه تو امروز روتو به ما برنگردونی ، تمومه ... الرَّحْمَنُ الرَّحِيمُ ذُو الْجَلاَلِ وَ الْإِكْرَامِ‏ حاجیا اونجا دارن لَبِیک میگن .. اما امروز خدا به شما لبیک میگه ... حضرت صادق فرمود هر بندۀ مومنی که خدا رو با این اسمُ لقب صدا بزنه (یا ذَا الْجَلاَلِ وَ الْإِكْرَامِ‏) بلافاصله ندا میاد لبیک ... چی میخوای بندۀ من ...؟ دستِ گداییت رو بیار بالا اولِ دعا ، آخر دعا همۀ خواسته ام اینه : الهی العفو ..... پاک است خدا ولی گدا آلوده دیدن همه رویِ مرا آلوده هرچند که نیست مثلِ ما آلوده فرمود بیا بیا بیا آلوده فرمود بیا که آمدم ،پس لبیک امروز که میهمان شدم پس لبیک خوش به حالتون که شماها راحت میتونید گریه کنید،حاجیا دورِ کعبه طواف میکنن و میگن لَکَ لبیک،کی میشه ما دورِ آقامون طواف کنیم و بگیم لبیک ... ما آمده ایم اهلِِ خدا برگردیم ما سنگ شدیم طلا برگردیم جا هست برایِ همه یا برگردیم وقتی کرمت هست چرا برگردیم در وا نکنی آبرویم میریزد اعطا نکنی آبرویم میریزد مردم به یه امیدی به ما التماسِ دعا گفتن من غافلُ بی عار نبودم هرگز من این همه بیمار نبودم هرگز اینقدر گرفتار نبودم هرگز ای کاش گنهکار نبودم هرگز در باز کن عبدِ نگران آمده است جاماندۀ ماهِ رمضان آمده است این عدۀ تحبس الدعا پس چه کنند؟ گر جود نیاری فقرا پس چه کنند بی لطفِ تو این چند گدا پس چه کنند این کرببلا نرفته ها پس چه کنند ... ندیدنش یه دردِ اما دیدنش هزار دردِ ... ما طیفِ حسینیم حسنی عبدِ توایم ما را بزنی یا نزنی عبدِ توایم ... اگه از درِ خونتم برونی دیگه نمیرم،یه سالِ منتظرِ نشونیِ عرفه بودم روزِ عرفه زجنسِ شبهایِ خداست از حیثِ اجابت حرمِ کرببلاست هنگامِ ملاقاتِ گدا با مولاست رمزِ به خدا رسیدنش یازهراست روزِ عرفه روزِ حسینی شدن است روزِ غمُ غصه بر شه بی کفن است سوگند به چشمانِ ترِ اربابم سوگند به میرِ لشگرِ اربابم سونگ به زیرِ حنجرِ اربابم تا روزِ حساب نوکرِ اربابم امروز سر خان حسین آمده ام امروز به احسانِ حسین آمده ام چقدِ امروز گریه کرد برا مسلم ابن عقیل،مثلِ دیروزی همه بارِ سفرشونو بستن،مشکاشونو تو مکه پرِ آب کردن برن سمت عرفات و مشعرُ منا ... اما دیدن یه حاجی دستِ زنُ بچه شو گرفته ... از مکه داره میره بیرون .... کجا داری میری ... دستِ گداییت رو بیار بالا،بدونِ اشک الهی العفو بی نمکه پیغمبر فرمود هر وقت بندۀ مومنی دستِ گداییش رو اونقده بالا بیاره درِ خونۀ خدا که از سرُ گردنش بالاتر بیاد،خودِ خدا به ملائکه میگه من حیا میکنم این دستا رو دستِ خالی برگردونم ... بینِ این حاجی و اون حاجی،شباهت ها و تفاوت هایی هست ، حاجی ها آخرین عملی که انجام میدن حَلق میکنن،مویِ سرشونو میتراشن ... این حاجی هم همین کار و کرد ... او به جایِ موی سر ، سر میدهد بالحسین الهی العفو.
2_144176761490726681.mp3
9.51M
🎤•| |• رسیده مسلم خراب و ناامید و قد خمیده مسلم به چشم کوفه چه صحنه ها ز رزم افریده مسلم چنان عمویش چقدر طعنه از همه شنیده مسلم شنیده ها را میان کوچه ها به چشم دیده مسلم ز خولی و شمر چه زجر ها که از سنان کشیده مسلم خبر رسیده بجز سپر دو تا زره خریده مسلم دمِ شهادت خبر ندارد آه از حمیده مسلم امامشان را نخواستند و ریختند جامشان را که پهن کردند دوباره در میان کوفه دامشان را به خون مسلم گشوده اند کوفیان صیامشان را به رسم کوفه گرفته اند از تو انتقامشان را ادامه داده اند دو مرتبه نماز بی سلامشان را به سمت منکر کشانده اند مسجد الحرامشان را دوباره این قوم نگه نداشتند احترامشان را به رسم کوفه بلند ساخته اند پشت بامشان را عذاب را دید همین که روی بام ظرف اب را دید میان ان ظرف لب علی اصغر رباب را دید چه شد رقیه میان چشم زینب اظطراب را دید بجز حمیده به دست های کودکان طناب را دید میان بزمی سر حسین و خوردن کباب را دید کباب که هیچ به دست های کوفیان شراب را دید ┅┅┅┅┄❅💠❅┄┅┅┅┅┄ 🇮🇷اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ🇮🇷
2_144176761489129270.mp3
3.7M
🎤•| |• حرفام می‌ریزه از این چشم های خیسم چی‌بگم گیرم که می‌تونم نامه بنویسم چی‌بگم برگرد اینجا برای تو یاری نیست برات دلِ بی‌قراری نیست به کوفیا اعتباری نیست رحم نمی‌کنن به طفل شیرخواره‌ات به پیراهن پاره‌ات غروب عاشورامیان برای غارت وای پسر عمو برگرد آروم نمی‌گیره قلبِ بی‌قرارم چه کنم دلواپس تو ام دلشوره‌ات رو دارم چه کنم برگرد اینجا جای تو که انقدر جوون توقافلت داری نیست به کوفیا اعتباری نیست نقشه کشیدن برا علی اکبر برای انگشتر برای چشمای سقای آب‌آور وای پسر عمو برگرد یعنی سر تو که میره روی نیزه چی‌میشه سنگین میشه توی کربلا روضه چی میشه برگرد برای خانواده‌ات آقا اینجا جای عضا داری نیست به کوفیا اعتباری نیست می‌دونی حسین زینب کجا میره تو کوچه ها میره بدون تو بین نامحرما میره ┅┅┅┅┄❅💠❅┄┅┅┅┅┄ 🇮🇷اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ🇮🇷
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🏴 فرا رسیدن نهم ذی‌الحجّه، سالروز شهادت مظلومانۀ حضرت مسلم بن عقیل، سفیر امام حسین علیهماالسلام را به محضر مقدّس حضرت بقیة‌الله‌الأعظم امام‌زمان عجّل‌الله‌فرجه‌الشریف و همۀ شیعیان و منتظران تسلیت عرض می‌نمائیم. 🏴🥀🏴 حضرت مسلم ابن عقیل معنای واقعی ولایت مداری در سیستم یاران اسلام است مسلم ابن عقیل ثابت کرد باید پای ولایت بمانیم حتی اگر تک و تنها باشیم. 🥀 https://eitaa.com/eetazeinab
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
کانال نوحه وسینه زنی یا زینب(سلام الله علیها)
#حضرت_رقیه_سلام_الله_علیها #روزعرفه۱۴۰۳ #شهادت_مسلم_بن_عقیل 🥀🥀🏴🏴 #کربلایی_جناب_آقای_جاودان #کانال_
حضرت رقیه(س)-شهادت از خیمه ها که رفتی و دیدی مرا به خواب داغی بزرگ بر دل کوچک نهاده ای گرچه زمن لب تو خداحافظی نکرد می گفت عمّه ام به رخم بوسه داده ای من با هوای دیدن تو زنده مانده ام جویای گنج بودم و ویرانه نشین شدم ممکن نشد که بوسه دهم بر رخت به نی با چشم خود ز خرمن تو خوشه چین شدم تا گفتگوی عمّه شنیدم میان راه دیدم تو را به نیزه و باور نداشتم تا یک نگه ز گوشه ی چشمی به من کنی من چشم از سر تو دمی بر نداشتم با آنکه آن نگاه ، مرا جان تازه داد اما دوپلک خود ز چه بر هم گذاشتی یکباره از چه رو، دو ستاره افول کرد گویا توان دیدن عمّه نداشتی من کنار عمّه سِتادم به روی پای مجروح پا و اِذن نشستن نداشتم دستی سیاه بی ادبی کرد با سرت من هم کبود دست روی سر گذاشتم با آنکه دستبرد خزان دیده ای و لیک باغ ولایت است که سر سبز و خرّم است رخسار توست باغ همیشه بهار من افسوس از اینکه فرصت دیدار بس کم است ای گل اگر چه آب ندیدی ولی بُوَد از غنچه های صبح لبت نو شکفته تر از جورها که با من و عمـّه شد مپرس این راز سر به مُهر، چه بهتر نهفته تر هر کس غمم شنید، غم خود زیاد برد بر زاری ام ز دیده و دل ، زار گریه کرد هر گاه کودک تو ، به دیوار سر گذاشت بر حال او دل در و دیوار گریه کرد ای مه که شمع محفل تاریک من شدی امشب حسد به کلبه ی من ماه می برد گر میزبان نیامده امشب به پیشواز از من مَرَنج، عمّه مرا راه می برد گر اشک من به چهره ی مهتابی ام نبود ای ماه، این سپهر، اثَر از شَفَق نداشت معذور دار، اگر شده آشفته موی من دستم بر شانه به گیسو رَمَق نداشت ویرانه،غصّه،زخم زبان،داغ، بی کسی این کوه را بگو، تن چون کاه چون کِشَد؟ پای تو کو؟ که بر سَرِ چشمان خود نَهم دست تو کو؟ که خار ز پایم برون کشد سیلی نخوره نیست کسی بین ما ولی کو آن زبان؟ که با تو بگویم چگونه ام دست عَدو بزرگ تر از چهره ی من است یک ضربه زد کبود شده هر دو گونه ام یکبار سر به گوشه ی ویران بزن ، ببین من خاک پای تو به جبین می کشم بیا کن زنده یاد مادر خود را ببین چسان خود را از درد روی زمین می کشم بیا گر در بَرَت به پای نخیزم ز من مپرس اما ببخش، نیست توانی به پای من نه شمع در خرابه، نه تو گفتگو کنی مشکل شده شناختن تو برای من ای آرزوی گمشده پیدا شدی و من دست از جهان و هر چه در آن هست می کشم سیلی، گرفته قوّت بینایی ام من تا شناسمت به رخت دست می کشم ای گل، زعطر ناب تو آگه شدم، تویی ویرانه، روز گشته اگر چه دل شب است انگشت ها که با لب تو بوده آشنا باور نمی کنند که این لب همان لب است علی انسانی با نوای : مداح اهل‌بیت علیهم‌السلام 🎤🎤🥀🥀
◾روضه حضرت اُم البنین سلام الله علیها ◾ قسم به گریه ی صاحب عزایِ اُمِّ بَنین من آفریده شدم با دعای اُمِّ بَنین قسم به کعبه که از کعبه حُرمتم بیش است چنان که سوختم از ماجرایِ اُمِّ بَنین پس از ظهور اگر آمدم مدینه رفیق قرارمان دَمِ ایوان طلایِ اُمِّ بَنین به جانِ دستِ قلم،در جزا نمی سوزد دلی که سوخت در نینوایِ اُمِّ بَنین مکان گریه برای حسین اگر حرم است مگو بقیع، بگو کربلایِ اُمِّ بَنین شبیه مشک اباالفضل می چکد اشکم به پای غربتِ بی انتهایِ اُمِّ بَنین اگر چه دست ندارد به تن،ز راه کرم گرفته دستِ مرا،مرتضایِ اُمِّ بَنین به یادِ چادر زهراست،بالِ شان خاکی کبوترانِ حریمِ هوایِ اُمِّ بَنین *می اومد پشت بقیع می نشست،مدینه ای ها می اومدن،کربلایی ها می اومدن،دورِ اُمُّ البَنین حلقه می زدند،شروع می کرد روضه خواندن،یه جمله اُمُّ البَنین می گفت،زینب گریه می کرد،یه جمله زینب می گفت، اُمُّ البَنین گریه می کرد،اما اونی که اون وسط روضه رو به هم می ریخت ناله زدن های سکینه بود،ناله می زد،ناله می زد،می گفت: اُمُّ البَنین منو حلال کن، من مشک رو دادم دستِ عباست* نخورد آب زمانی که روضه می خوانده گرفته بوده یقیناً صدایِ اُمِّ بَنین "محمّدقاسمی" تو زیبا شدی،کوه و دریا شدی یه باغی پُر از عطرِ گُل ها شدی یه همدم تو غم ها برایِ علی یه زهرا ترین بعدِ زهرا شدی تو موندی کنار علی یک تنه تو گفتی که زهرا پناهه منه نذاشتی علی بهت بگه فاطمه نذاشتی که زینب دلش بشکنه *اصرار کرد،علی جان! دیگه منو فاطمه صدا نزن...چرا؟ چون هر وقت میگی:فاطمه! این بچه ها زانوهاشون رو بغل می گیرند،یاد مادرشون می افتند...* نخِ چادُرت دلبری میکنه تو رو فاطمه یاوری میکنه واسه بچه هاش مادری کَردیُ برا بچه هات مادری میکنه چقدر مثل زهرا شده شوکتت چقدر مثل زهرا شده غیرتت ان شاءالله نشه دست و بازوت کبود ان شاءالله که نیلی نشه صورتت ان شاءالله که آتیش نیاد سویِ تو نشینه غلافی رو بازویِ تو بمونی همیشه کنارِ علی نره میخِ در تویِ پهلویِ تو الهی نبینی غمِ حیدر رو نبینی غمِ ساقیِ کوثر رو نداره دلی خوش ز دیوار و در امیری که کنده دَرِ خیبر رو می ترسم بخونم برات روضه من فقط اینه دیگه دعام دائماً ان شاءالله توی کوچه عباسِ تو نبینه چیزایی که دیده حسن خدا گر ز حکمت ببندد دری ز رحمت گشاید دَرِ دیگری خدا محسنُ بُرده پیشِ خودش به جاش داده عباسِ نام آوری. *نیمه شب که کاروان از مدینه حرکت کرد،یه خورده که از شهر فاصله گرفت،دو نفر خودشون رو رساندند به قافله،یکی عبدالله بود،دست بچه هاشو گرفته بود رسوند به قافله،اینقدر زینب خوشحال شد،گفت:عبدالله خدا خیرت بده،دستِ خالی نیستم کربلا،قربونی هایِ منو آوردی،نکنه رباب هدیه داشته باشه من نداشته باشم،نکه نجمه هدیه داشته باشه من نداشته باشم،خدا خیرت بده...بچه هارو گرفت برد.. نفر دوم هم،ابی عبدالله نگاه کرد دید یه خانوم بلند قامتی داره خودش رو میرسونه به قافله،نگاه کرد دید اُم البنینِ داره میاد،گفت:عباسم مادرتون داره میاد،با شما کار داره،عباس که برگشت،سریع برگشت داداش هاشو خبر کرد،مادر اومده با ما کار داره،چهار برادر اومدن،دور مادر حلقه زدن،ابی عبدالله داره از دور این منظره رو میبینه،لذت میبره،قند تو دل حسین داره آب میشه،دور مادر که حلقه زدن،گفت:عباسم!عونم،عزیزانم،دارید با حسین می روید کربلا،اگه حسین برگشت حق دارید برگردید،اگه حسین برنگشت حق ندارید برگردید،نکنه شما باشید یه مو از سر حسین کم بشه،پای شما ایستادم برای اینچنین روزی،عباسم! نکنه من شرمنده ی فاطمه بشم،نکنه من خجالت زده بشم،همه دغدغه اش اینه کربلا میرن میتونن روی مادر رو سفید کنند یا نه؟ گذشت،گذشت،حالا از کربلا قافله برگشته،کربلایی ها از این طرف با محوریت زینب،مدینه ای ها از طرف دیگر با محوریت اُم البنین،راه باز کردن این دو مادر شهید رسیدن به هم،دست به گردن هم انداختن،نشستن زمین،ام البنین به زینب سر سلامتی میده،زینب به ام البنین،این دوتا شروع کردن برا هم روضه خواندن،هر کار کرد زینب که از عباس بگه،ام البنین نذاشت،هی می گفت:عباسم رو رها کن،از حسینم چه خبر؟ خیلی که اصرار کرد زینب گفت: بهت بگم ام البنین چه خبر شد؟ فقط بگم خوب شد کربلا نیومدی،برو ببین رباب رو ، چه حال و روزی داره،دیگه از زیر آفتاب نمیآد تو سایه،گفت: بیشتر توضیح بده زینب جان،گفت:آمدم بالای یک بلندی ایستادم دیدم دور حسینم حلقه زدن، نیزه دار با نیزه میزد،شمشیر دار با شمشیر میزد،اونی که شمشیر و نیزه نداشت سنگ میزد،اُم البنین! نگاه کردم دیدم پیرمردها دارن با عصا میزنند،حسین.... با نوای مداح اهل‌بیت علیهم‌السلام 🥀🍃🥀
3.74M
روضه حضرت ام البنین سلام الله علیها 🥀🍃🥀 🎤 حذف هشتک نام کانال ممنوع ❌
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
3.1M
دل که می‌‎گیرد دوچشم تر به دادم می‎رسد در زمان فقر این گوهر به دادم می‎رسد وسع کم هرگز برای ما فقیران ننگ نیست دست من خالی که باشدسربه دادم می‎رسد دست بردارید مردم از سر من چون که من دلبری دارم که او بهتر به دادم می‎رسد از شب قدر تو جا ماندم که امروز آمدم گفته‎اند اینجا حسین آخر به دادم می‎رسد این کریمی را که من دارم گدایی می‏‎کنم مطمئن هستم که پشت در به دادم می‎رسد حیف, آقای به این خوبی کنارم باشد و فکر این باشم یکی دیگر به دادم می‎رسد من سراغ هرکسی رفتم دلم را زد شکست غالباً این لحظه‎ها مادر به دادم می‎رسد فاطمه مِیلش که باشد وضع برمی‎گردد و مرتضی با ظرفی از کوثر به دادم می‎رسد اعتباری نیست برتقوای من, این لطف توست لحظه‎ی تشخیص خیروشر به دادم می‎رسد پاک‎ها کرب و بلا رفتند و من جا مانده‎ ام فطرسم امروز, بال و پر به دادم می‎رسد حتم دارم قبل حتّى حضرت خیرالنساء دخترى دردانه در محشر به دادم مى رسد خواهری دلخسته پرسیدازخودش بالای تل این برادر زیر این خنجر به دادم می‎رسد؟ می‎برند این‎ها هر آنچه روی سر دارم ولی می‎رسد عباس و با معجر به دادم می‎رسد زانوی محمل بلند و دامن من هم بلند در سفر این وقت‎ها اکبر به دادم می‎رسد 🎤 حذف هشتک نام کانال ممنوع ❌