روضه_روز_سوم_۹۴_کف_العباس_علیه_السلام.mp3
13.52M
#شب_سوم_محرم
#روضه_حضرت_رقیه_سلام_الله_علیها
تا قافله اطراق کرد یه نازدانه که تو این نقل نوشتن فاطمه بنت الحسین....
====================
متن روضه های حجتالاسلام میرزامحمدی
#شب_سوم_محرم
#روضه_حضرت_رقیه_سلام_الله_علیها
تا قافله اطراق کرد یه نازدانه که تو این نقل نوشتن فاطمه بنت الحسین که بعضیا هم گفتن این همون رقیه بود از سایه بوته خاری استفاده کرد، رفت زیر سایهی این خار اونقدر خسته بود تشنه بود گرسنه بود خواب برد
اگه اینجوری بخوای بیقراری کنی، من خودم بیقرار روضهی این نازدانهام
اجازه بدین امروز همه گریه کنن
عقبیا بیرونی و شهدا گریه کنن
خواب برد، قافله حرکت کرد، این دختر جا موند
گوش بده
قافله که حرکت کرد،
عقیلهی بنی هاشم خبردار شد این نازدانه جا مونده صدا زد،
یا قَوم بِالله،
شما و به خدا قدری صبر کنید
إفتَقَدَت إبنتُ اَخِ الحسین
جگر گوشهی حسینم جا مونده
حواست اینجاست یا نه؟
چنان نالهای زد، راوی میگه من شنیدم دستور دادن قافله توقف کنه
گفتن الان از نالهی زینب آسمان و زمین به هم میریزه
دونفر مامور شدند، این بچه رو برگردونند
یکی من بودم یکی زجر بن قیس...
آروم باش
من با زجر یا زهر بن قیس برگشتم عقب قافله
از دور داشتم میدیدم حالت این دختر رو
دیدم دست روی سر گذاشته هی تو بیابونا به سمت راست و چپ نگاه میکنه
هان
بچهی گم شده دیدی یا نه؟
بشنو
میدونی کیا رو صدا میزد
اولین کسی که صدا میزد عمو جانش بود
هی میگفت یا عماه، یا عمتاه، یا اماه
از دور داشتم میدیدم هی به سمت چپ و راست فرار میکرد، هی می نشست رو زمین پاهاش رو نگاه میکرد
چقدر خار تو این پا رفته بود نمیدونم
تا زجربن قیس بهش رسید چنان با تازیانه
آی حسین...
اینم مال شهیدمون
انشالله تو حرم اين نازدانه بریم عرض ادب
اولین سوالی که من دارم اینه
بگم خانوم پاهات خوب شده یا نه؟
این دختر حسینِ
از کربلا تا اینجا دائم کتک خورده، طعنه و ناسزا شنیده
یه جملهای گفت
من واسطه شدم گفتم زجر ملاحظه من، یتیمه
اجازه ندادم دیگه بیش از این اذیتش کنه، این دختر به من اعتماد کرد، فرمود من دختر پیغمبرم
بهش بگو اگه میخوای منم بکشی بکش اما فقط بزار یه بار دیگه عمهام رو ببینم...
آی حسین...
▪️بابا آتیش زدن به خیمههامون
▪️تار میبینه دیگه نگامون
▪️نمونده گوشواره برامون
▪️کجایی بابا
▪️سر تو روی نیزه دیدم
▪️دنبال نیزه میدویدم
▪️اما به تو من نرسیدم
▪️کجایی بابا؟
بابا،
▪️داری با خود هزار نشونه
▪️لبت به رنگ ارغوونه
▪️نگو که کار خیزرونه
▪️کجایی بابا؟
بابا،
▪️امان از این زخمای کاری
▪️خون از لب تو شده جاری
▪️کی سنگ زده بر لب قاری
▪️بابای خوبم
▪️سرت رو نیزه رو به روم بود
▪️اما یه بغضی توی گلوم بود
▪️گلوتو نیزهها بوسیدن
▪️اما یه بوسه آرزوم بود
ناله بزن
اگه میخوای دلت آروم بگیره، هر چی تو این مسیر کتکشون میزدند، طعنه و ناسزا بهشون میگفتند
این نازدانهها فقط سر بریده رو میدیدند، فقط میگفتن حسین...
#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
✍متن روضه های حجتالاسلام میرزامحمدی
207.8K
اول محرم
توی کوفه قیامت و غوغاس
همگی پستن و نمک نشناس
دارن آماده میشن از الان
واسه ی کشتن تو و عباس
واسه جنگیدن ، همه آماده ن
همه جا قول کُشتنت رو به هم دادن
قسمت میدم ، که نیا برگرد
گذراشون شلوغه و پُره از نامرد
یا اباعبدالله ، کوفه میا
کوفیا نانجیبن ای آقا
به تو رحمی نمی کُنن اینجا
نگرونم که پیکرت بی سر
روی خاکا بمونه توو صحرا
حرمت اینجا ، میشه آواره
کشیدن نقشه واسه ی سره شیرخواره
تن مجروحت ، میشه تیر بارون
زیر شمشیر و دشنه می مونی توو میدون
یا اباعبدالله ، کوفه میا
کوفیا عقده ای و بیمارن
همه دنبال کُشت و کُشتارن
نگرون رقیه ساداتم
همه اهل اذیت آزارن
می کِشن آتیش ، به دل خیمه ت
میبینم اون روز و که میشه حرم غارت
سر تو وقتی ، میره روو نیزه
میرسه غارت حرم به یه مشت هرزه
یا اباعبدالله ، کوفه میا
#عباس_قلعه
#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
_متن_وسبک_مداحی
#رضااااا_ابوالحسنی
.
#زمینه #زنجیرزنی
#حضرت_مسلم
#الاای_نوردوعینم
#شب_اول_محرم
🌷🌷🌷
✅بنداول
الا ای نور دوعینم
ببین من درشور و شینم
چگونه گویم که جانا
میا به کوفه حسینم
واویلا نگر قلب حزینم
نظر کن که باغمها عجینم
واویلا ببین کوچه نشینم (۲)
پرازکینه و فتنه و نیرنگ
همه یکسردارند باتو سرجنگ
زنند بر سر تو نوردیده
از بامشان سنگ
حسینم میا کوفه حسین جان
____
✅بنددوم
ز روی دارالعماره
کنم بر سویت نظاره
که تشنه من می دهم جان
ثارالله یا وابن ثاره(۲)
واویلا ببین حال عجیبم
نظرکن که درکوفه غریبم
واویلا نشد ابی نصیبم
تمنا دارم از تو ای حسین جان
چه دلشوره دارم برای طفلان
ز روزی که دراین بیابان
کام عطشان
حسینم میاکوفه حسین جان
____
#شاعرسبک_سازڪربلایے_مجیدمرادزاده
.👇#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
602.6K
#محرم
#امامحسین_عزاداری
#تک_ضرب #سه_ضرب
#سینه_زنی #زنجیرزنی
▪️نوحه امام حسین علیه السلام
ای شهیدِ مکتبِ سُرخ عاشورا
مرثیه خوانِ غمت حضرت زهرا
ای امیرِ عالَمین
بر نبی نور دو عین
یا حسین و یا حسین
یا حسین و یا حسین...
دیدهٔ ارض و سَما در غمت گریان
عزت و آزادگی از تو جاویدان
ای صفای بندگی
ای امید زندگی
علّت رزمندگی
یا حسین و یا حسین...
در میان نیزه و دِشنه افتادی
در میانِ قتلگاه تشنه جان دادی
ای به درد ما طبیب
ای غریبِ بی مُجیب
کُشتهٔ شَیبُ الخضیب
یا حسین و یا حسین...
✍امیر عباسی
مداح اهل بیت کربلایی درویشی🎤
4_290769337478807758.mp3
783.3K
#حضرت_مسلم علیهالسلام
#شهادت_حضرت_مسلم علیه السلام
#نوحه_حضرت_مسلم علیه السلام
چيکار کنم ميون کوفه خيلى تنها شدم
چيکار کنم اسير دست اين نامردا شدم
چيکار کنم اخه شرمنده از تو اقا شدم
سوختم و ساختم با غم دلدار
سرميزارم بر گوشه ديوار خسته و بى يار
به حق خاک چادر مادرت کوفه نيا
تو رو قسم به حرمت خواهرت کوفه نيا
تو را قسم به غيرت علمدار کوفه نيا
خواهرت و نکش ميون بازار کوفه نيا
کوفه ميا ميگم من دلخون
کوفه ميا ميشى سرگردون
کوفه ميا ميگم بى سامون
واى حسين ميا به کوفه
اگه مياى يه فکرى کن براى قحطى اب
اگه مياى يه فکرى کن براى طفل رباب
اگه مياى يه فکرى کن براى بزم شراب
بى کفن موندم توکفن بردار
تا نشى عريان پيروهن بردار پيروهن بردار
با لب تشنه سرم و بريدن کوفه ميا
پيکرم روى زمين کشيدن کوفه ميا
تمام موهات و به هم ميريزن کوفه ميا
بعد رو سر اهل حرم ميريزن کوفه ميا
کوفه ميا جوونه اکبر
کوفه ميا ميشى بى ياور
کوفه ميا عزيزه خواهر
واى حسين ميا به کوفه
#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
#قاسم_نعمتی
4_290769337478807745.mp3
698.3K
#حضرت_مسلم علیهالسلام
#شهادت_حضرت_مسلم علیه السلام
#نوحه_حضرت_مسلم علیه السلام
شدم آواره به کوفه – پریشان حال و غریبم
کجایی سالار زینب – میا کوفه ای حبیبم
حسین جان – سر دارالعماره
ندارم – دگر من راه چاره
سلامت – دهم با هر اشاره
تمام حرفم جز این سخن نیست
بگو زینب در کوفه کفن نیست
من این شهری که دیدم حسین جان – جای زن نیست
حسین جان میا کوفه حسین
گرفتاره کوچه هایم – گرفته بغضی گلویم
که برده این بی وفایی – به پیش تو آبرویم
حسین جان – پر از خون شد دهانم
پریشان – تمام گیسوانم
خودم را – به هر سو میکشانم
سفیرت ذبیحِ بالقفا شد
تنم بر خاک کوچه رها شد
ببین تشییعِ جسمم به زیر – دست و پا شد
حسین جان میا کوفه حسین
سخن از ضرب عمود و – سخن از چشم علمدار
از آن ترسم خواهر تو – تماشاگردد به بازار
حسین جان – میاور خواهرت را
به قاتل – مده موی سرت را
در آور – خودت انگشترت را
برای قتل تو نقشه دارند
لباسه کهنه از تن در آرند
به پیش چشم زینب به سینه – پا گذارند
#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
#قاسم_نعمتی
#حضرت_مسلم علیهالسلام
#شهادت_حضرت_مسلم علیه السلام
#نوحه_حضرت_مسلم علیه السلام
منم آواره بین کوفه – شدم بیچاره بین کوفه
لبم شد پاره بین کوفه – ( حسین جان )
کشیده کارم بر سر دار – خداحافظ ای شاه بی یار
قرار ما در بین بازار ( حسین جان )
سردارم – ولی خسته و بی کس و بی یارم
زروی تو آقا خجالت دارم – کجایی نگارم
میا به کوفه شد ذکر آخرم
به راه زینب افتاده این سرم
مرا دعا کن ای حاجی حرم
(( یابن الزهرا کوفه میا حسین ))
سفیر شاه کربلایم – به درد و غربت مبتلایم
شده شهر کوفه منایم ( حسین جان )
تماشایی شد ماجرایم – اسیر قومی بی وفایم
پریشان بین کوچه هایم ( حسین جان )
واویلا – کجایی ببینی تو احوالم را
تن بی سرم روی خاک صحرا – فدای تو آقا
نشیند اینجا بر نیزه ها سرت
دل نگرانم بر حال خواهرت
شود به کوفه آواره دخترت
(( یابن الزهرا کوفه میا حسین ))
ببین خون ریزد از لبانم – نشان نیزه بر دهانم
خودم را هر سو میکشانم ( حسین جان )
ببین آشفته گیسوانم – دهد با پا دشمن تکانم
نمانده سالم استخوانم ( حسین جان )
واویلا – میان مسیر و گذر افتادم
به زیر لگدهایشان جان دادم – برس تو بدادم
سرم بروی دروازه نازنین
کشیده جسمم شد روی این زمین
تو برقناره از پا تنم ببین
(( یابن الزهرا کوفه میا حسین ))
رسد روزیکه قحط آب است – پریشان گیسوی رباب است
علی اصغر در پیچ و تاب است ( حسین جان )
دل زینب در اضطراب است – رخت از خون لب خضاب است
سرت بین بزم شراب است ( حسین جان )
واویلا – لبت را به بازی بگیرد دشمن
به غارت رود پیکر و پیراهن – شبیه تن من
بریزد اینجا گیسوی تو به هم
به زیر نیزه پهلوی تو بهم
شده گسسته ابروی تو زهم
(( یابن الزهرا کوفه میا حسین ))
#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
#قاسم_نعمتی
روضه_روز_سوم_۹۳_کف_العباس_علیه_السلام.mp3
11.8M
#شب_سوم_محرم
#روضه_حضرت_رقیه_سلام_الله_علیها
روز سومه
یه کسی آمد پیش پیغمبر،
شکایت کرد از قساوت قلبش
====================
✍ متن روضه های حجتالاسلام میرزامحمدی
#شب_سوم_محرم
#روضه_حضرت_رقیه_سلام_الله_علیها
روز سومه
یه کسی آمد پیش پیغمبر،
شکایت کرد از قساوت قلبش،
ماهام اگه قساوت قلب داریم
شکایت کنیم
امام به منزله ی اب هست، پدره،
بریم به آقا شکایت کنیم در خواست کنیم
یا رسول الله قلبم قسی شده چه کنم؟
حضرت فرمودند دو کار کن
اَطعِمِ المِسکِین
وَ امسَح رأسَ الیَتِیم
برو یه بچه یتیم پیدا کن
یه دست نوازش رو سرش بکش
قساوت قلبت حل میشه
همین پیغمبر فرمود:
انَّ الیَتیمَ اِذا بَکیٰ
بچه یتیم وقتی گریه کنه
اِهتَزَّ لَهُ العَرش
عرش خدا به لرزه در میاد
و می فرماید
کی این بچه یتیم رو به گریه انداخته
وَ عِزَّتی وَ جَلالِی لا یَسکُتُه اَحَدٌ الّا اَوجَبتُ لَه الجَنَّة
هر کی این بچه یتیم رو ساکت کنه بهشت رو بهش واجب میکنم
امروز بلدی بچه یتیم ساکت کنی یا نه؟
عرش خدا به لرزه افتاد
وقتی این نازدانه ضجه میزد
حسین جان
تو ابوالاَیتامی
امام ابوالاَیتامه
ناله ها و گریه ها و ضجه ها و بی قراریهای ما سیدالشهدا تو مهد و گهواره ی معرفت و محبت و مودتش جوری به آرامش تبدیل کرده که وقتی تو جلسه ی ابی عبدالله میاید دلت نمیخاد زود تموم بشه جلسه، نه تعلق زن و بچه
نه تعلقات دنیا
هیچکدوم عقربه ی دلتو از کربلا و حسین جدا نمیکنه
دیروز وقتی رسید به کربلا 61 خیمه به پا کرد
هر بچه ای رو که با زنی مرتبط بود
مادری داشت کربلا،
این بچه رو تو یه خیمه راهی کرد ،
نوبت که رسید به این دختر،
این دختر مادر نداره ،
حسین اينو نگه داشت برا خودش، سفارششم به زینب کرد
بعضیا نوشتند از همین روز دوم تا روز عاشورا این بچه سجاده ی حسین رو هرروز پهن میکرد،
خیلی عاشق سیدالشهدا ست
هلال بن نافع میگه من بین دو صف لشکر ایستاده بودم یه صحنه ای دیدم خیلی دلم آتش گرفت
فَرَأیتُ جارِیةً صَغیرةً باکیةً
یه نازدانه ای رو دیدم در حالیکه گریه میکرد لباس عربی سیدالشهدا رو گرفته بود
هی میگفت بابا،
اَنا العَطشان
آنقدر به حسین این تشنگي نازدانه فشار آورد
که هلال میگه دیدم
فَبَکی الحُسین
حسینم داره گریه میکنه
هی میگه
الله یَسقِیک
دخترم آرام باش خدا سیرابت میکنه
السلام علیک یا اباعبدالله
حسین
یا صاحب الزمان
امروز نیت ما برا روضه ی این عمه ی سه ساله ات اینه
ان شاءالله حرمش باز بشه
قربون حرم خلوتش برم
ان شاءالله شیعه با نابودی وهابیت بازم بره زیارت این دو عمه جان امام زمان
شما دیگه مقدمه نمیخواید
من فقط برا خودش میگم
ان شاءالله یه زیارت روزی هممون کنه
گفت
بابا
▪️سخن آغاز کنم از دهنم یا گوشم
همه ی روضه تو همین یه بیته
▪️سخن آغاز کنم از دهنم یا گوشم
▪️که در اینجا دهنم زخم شد آنجا گوشم
حسین....
▪️چهار انگشت که مردانه و نامحرم بود
▪️پلی از درد زده از دهنم تا گوشم
حسین....
کجا ببرمت؟
اینهمه این نازدانه غصه داره
نیمه شب بلند شد
بزار ساده روضه بخونم
همه قدیمیا، شهدا، امام، همه فیض ببرند..
نیمه شب که بهانهای بابا رو گرفت
گفت عمه الان بابام زیارت کردم
گفت چجوری
سربریده اش توی تشت طلا بود،
هی داشت قران میخوند استغاثه میکرد
الله اکبر...
صندوق دار سر ابی عبدالله طاهر بن عبدالله دمشقیه،
میگه تو کاخ یزید سر ابیعبدلله تو تشت کنار من بود
یزید هم سرش رو زانوی من خوابش برده بود،
یه مرتبه دیدم این سر بریده توی تشت تکون خورد،
چشماش داره می چرخه
انگار دنبال یه گمشده داره میگرده، چشماشو چرخوند،
این سر گردوند
دیدم تا روبروی محازی خرابه قرار گرفت فقط یه جمله گفت،
صدا زد خواهرم دخترم رو ساکت کن
الله اکبر...
از این سروصدا یزید از خواب بیدار شد، گفت طاهر چه خبره؟
گفتم امیر هر خبری هست از خرابه هست
چون سر داره به سمت خرابه حرف میزنه
نانجیب دستور داد
إرفَعوا إلَیها رَأسَ ابیها...
سر باباش رو براش ببرید...
شنیدیها،
بشنو
شنیدی تو طبق آوردند،
این فقط یه نقل هست
من این نقل رو قبول ندارم چون کلام یزید ادامه داره،
گفت سر رو ببرید اما چجوری به دختر بدید؟
وَ ادفَعوا اِلَیها
این سر رو نه با احترام ،
بلکه این سر رو تو خرابه پرت کردند ...
این سری که بارها از رو نیزه افتاده بود...،
یا صاحب الزمان
اینجوری سر بریده جدت رو آوردند...
حسین..
بگو بگو تا دلت آرام بشه...
حسین...
حسین...
حسین...
▪️بابا بیتو دلم آروم نداره
▪️بابا خیلی رقیه بیقراره
▪️بابای خوبم
اینم مال بچههایی که سالهاست ازشون یاد نمیشه،
بچههایی که هنوز خبری از باباهاشون نیومده
اینم برا اونا بگم
اونا ما رو دعا کنند
شهدای گمنامی که آوردند
زینت مملکت ما هستند و بودند و خواهند بود
چقدر این بچهها چشم به راه بابا موندند هنوز خبری از با باهاشون نیومده
گفت بابا
▪️بیتو دلم آروم نداره
بی بی جان مدد بده...
▪️خیلی رقیه بیقراره
▪️دیگه نمونده راه چاره
▪️کجایی بابا؟
بابا
▪️آتیش گرفته خیمههامون
▪️تار میبینه دیگه نگامون
▪️نمونده گوشواره برامون
▪️کجایی بابا؟