.
#نوحه
#حضرت_معصومه سلام_الله_علیها
#سبک_سید_مجید_بنی_فاطمه
#سبک_اسم_تو_میبارد_از_نفس_باران
ای حرم پاکت _ دارالشفای ما
هم نجف ما هم _ کرببلای ما
کریمه قم ، پناه مردم
بانوی والا مقام
بر روح بلندت سلام
سلام ...
ای دختر بدرالدجا
ای خواهر شمس الشموس
ای عمه باب المراد
سلام ...
ای بانوی با منزلت
همسایه من سایه ات
از روی سرم کم مباد
یا بنت رسول الله _ یا حضرت معصومه
اشفعی لی عند الله _ یا حضرت معصومه
.......
لطف تو باران و _ کرامتت دریاست
زیارتت مثلِ _ زیارت زهراست
شمیمِ عطرِ ، فاطمه آید
از حرم تو مدام
بر روح بلندت سلام
سلام ...
ای فخر و مباهات ما
ای قبله حاجات ما
ای کریمه اهلبیت
سلام ...
ای معدن جود و کرم
دورم مکن از این حرم
ای کریمه اهلبیت
یا بنت رسول الله _ یا حضرت معصومه
اشفعی لی عند الله _ یا حضرت معصومه
......
کرامت موسی بن جعفری داری
به گردن ما حق مادری داری
عنایت تو ، کرامت تو
رسیده بر خاص و عام
بر روح بلندت سلام
سلام ...
ای کوثر هفتم امام
همشیره هشتم امام
ای زینت و زِین قم
سلام ...
ای عمه صاحب زمان
از کوی تو تا جمکران
بین الحرمین قم
یا بنت رسول الله _ یا حضرت معصومه
اشفعی لی عند الله _ یا حضرت معصومه
......
در این حرم دردِ همه دوا گردد
به روی ما دربِ بهشت وا گردد
به زائرِ تو _ بهشت واجب _ آتش دوزخ حرام
بر روح بلندت سلام
سلام ...
ای پناه امروز من
ای امید فردای من
ای رحمت و خیر کثیر
سلام ...
یا فاطمه جانِ رضا
در روز حساب و جزا
لطفی کن و دستم بگیر
یا بنت رسول الله _ یا حضرت معصومه
اشفعی لی عند الله _ یا حضرت معصومه
......
خدا کند باشیم تا به صف محشر
تحتِ لوای این برادر و خواهر
زحیِّ سرمد _ زآل احمد _ بر این برادر سلام
هم به روح خواهر سلام
سلام ... بر بضعه پاک نبی
بر عالم آل علی
بر محضر سلطان طوس
سلام ... بر قائمه عرش حق
بر فاطمه شهر قم
بر خواهر سلطان طوس
یا بنت رسول الله _ یا حضرت معصومه
اشفعی لی عند الله _ یا حضرت معصومه
#عبدالحسین✍
#وفات_حضرت_معصومه
.👇
.
#حضرت_معصومه
#زمینه
بند اول
یه خواهر مضطر و حزینم
یه آرزو مونده توی سینه م
یه بار دیگه تو رو ببینم ۳ - رضا جان
جونمو به لب می رسونه
ندیدنت رضا جان
شوق تو منو می کشه از
مدینه تا خراسان
آتیش افتاده به جونم
دوری از تو می سوزونم
زیر لب به عشق دیدنت می خونم :
برای دیدنت چشم انتظارم
برادر ، برادر
خدا میدونه که طاقت ندارم
برادر ، برادر
"واویلا ، واویلا ، واویلا ، واویلا ۴"
بند دوم
زمونه چه پست و نابکاره
نذاشته برام یه راه چاره
نمیشه ببینمت دوباره ۳ - رضا جان
یاد تو می افتم رو دلم
آتیش غم می شینه
خیلی سخته خواهر نتونه
داداششو ببینه
بی تو از همه بریدم
آخرش تو رو ندیدم
کاش میدیدی چه سختی هایی کشیدم
غریب و خسته و دلخون و تنها
برادر ، برادر
ندارم طاقت موندن تو دنیا
برادر ، برادر
"واویلا ، واویلا ، واویلا ، واویلا ۴"
بند سوم
تو این دم آخری عمرم
نشست رو دلم یه کوهی از غم
دلم میگیره به یاد عمه م ۳ - رضا جان
می میرم برات و می بینم
به آرزوم رسیدم
اما شکر حق که سر تو
رو نیزه ها ندیدم
آخ بشم فدای زینب
رنج و غصه های زینب
می خونم من این شعرو به جای زینب :
گلی گم کرده ام می جویم او را
واویلا ، واویلا
به هرگل می رسم می بویم او را
واویلا ، واویلا
گل من یک نشانی در بدن داشت
واویلا ، واویلا
یکی پیراهن کهنه به تن داشت
واویلا ، واویلا
"واویلا ، واویلا ، واویلا ، واویلا ۴"
#مجتبی_خرسندی✍
#وفات_حضرت_معصومه
.👇
.
#حضرت_معصومه
#زمینه
ذکر شب و روزم ؛ رضا رضا جانم
ماه شب افروزم ؛ رضا رضا جانم
خسته شدم دگر از این جدایی
چرا برای دیدنم نیایی
ببین غریبونه دارم میمیرم
یا غریب الغربا کجایی
واویلا واویلا واویلا
.....
نیامدی پیشِ ؛ خواهرِ بیمارت
برو به دیدارِ ؛ مادرِ بیمارت
مادرمون دیگه داره میمیره
محاله که دیگه شفا بگیره
با هر نفس که میکشه ، بمیرم...
از زخمِ سینه خونِ تازه میره
واویلا واویلا واویلا
.......
اینجا به استقبال ؛ گلاب آوردند
ولی زنانِ شام ؛ شراب آوردند
زنانِ قم چه احترام کردند
با دسته گل به من سلام کردند
ولی به شهرِ شام عمه ام را
واردِ مجلسِ حرام کردند
واویلا واویلا واویلا
#عبدالحسین ✍
#وفات_حضرت_معصومه
👇
.
#واحد
#حضرت_معصومه_واحد
اینهمه راه آمدم ، به شوق تو برادرم
بمیرم و نبینمت ، اصن نمیشه باورم
برادرم ... نگاه کن به حال زار و خسته ام
برادرم ... بیا ببین چقدر دل شکسته ام/برادرم
کجایی ای حبیب من/برادر غریب من۲
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
دلت میاد که از غمت ، گریه حسرت بکنم
کاشکی کنارم بودی تا ، بهت وصیت بکنم
خبرداری ... چقدر گـــریه کــردم از نبودنت
خبر داری ... چقدر غصه خوردم از ندیدنت
برادرم....
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
انگار که قسمت من ، بار فــــراق بردنه
یه عمر هجر پدر و ، حالا تو رو ندیدنه
یادت میاد ... میگفتی خیلی بَده جای پدرم
می گفتی که ... شکسته استخوان پای پدرم
برادرم....
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
وقتی که فکر می کنم ، به روزای فراقمون
بغض گلومو می گیره ، به یاد عمه جانمون
عمـــــهی ما ... برادرش رو دید زیر دست وپا
جلوچشاش ... سر حسین شو زدن به نیزه ها
برادرم...
#محمدعلی_قاسمی_خادم ✍
#وفات_حضرت_معصومه
👇
.
#حضرت_معصومه
#نوحه
#سبک_به_تماشا_بیا_ای_پسرفاطمه
حضرت زینب ِ شاه خراسان سلام
جلوه مادر عالم امکان سلام
نور چشم رضا
کوه شرم و حیا
اشفعی لی
بنت موسی
........
ای کریمه منم گدای احسان تو
دین و دنیای من ، تو و رضا جان تو
ای پناه دلم
تکیه گاه دلم
اشفعی لی
بنت موسی
.......
گرچه دور از رضا خمیده شد قامتت :
چون رقیه نشد ، شکر خدا قسمتت
تهمت و ناسزا
سیلی بی هوا
اشفعی لی
بنت موسی
.........
#محمدحسین_رحیمیان✍
#وفات_حضرت_معصومه
#زنجیرزنی #نوحه_سنتی
............
.
#حضرت_معصومه_سلام_الله_علیها
#نوحه
۸۹۰
شد رضا در عزای خواهرش خونجگر
گه به سینه زند گهی زغصه به سر
شهر قم در عزا
گشته ماتمسرا
وامصیبت
گر چه در خاک تیره شد نهان روی تو
کس نزد ضربه ی لگد به پهلوی تو
دیده دریا کنم
یاد زهرا کنم
وامصیبت
کعب نی بر تن اطهر تو کی زدند
عمه ات را ولی به مجلس می زدند
غم به دلها نشست
دل از این غم شکست
وامصیبت
#محمود_اسدی_شائق✍
.
.👇
.
#حضرت_معصومه
#زمینه
باد صبــا اگـه میــری سمت دیار یارمون
ازطرف من به امام رضا سلامی برسون
خبر بده که خواهرش ــ اسیــر نیــرنگ شده
یه سربیـــاد به دیدنم ــ دلم براش تنگ شده
یاسیدةَ المَظلومه .... یافاطمةَ المعصومه۲
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
نامه تودر بغـل گرفتم لحظات آخـرم
خدا کنه صدامُ بشنوی بیای بالا سرم
نزار که تنها بمیرم ، تو شهر بی حبیب رضا
بیا کنـــار بستــ.رم ، بــــرادر غـــــریب رضا
یاسیدةَ المَظلومه .... یافاطمةَ المعصومه۲
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
بابای مظلومم و زندان ستم ازم گرفت
برادرم رو روزگار درد و غم ازم گرفت
حالا غریبانه باید ، بر پدرم گریه کنم؟
یا به فراق و غربت ، برادرم گریه گنم؟
یاسیدةَ المَظلومه .... یافاطمةَ المعصومه۲
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
اینجا میون شعله ها به سینه مسمارنخورد
ازضــرب سیلی سر خواهرت به یوارنخورد
بیاباهم گـریه کنیــم ــ بـه غربت مادرمون
جلو همه سیلی زدن ــ به صورت مادرمون
یاسیدةَ المَظلومه .... یافاطمةَ المعصومه۲
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
اینجا کسی به اشگ چشم خواهرت جفانکرد
غیــر مخـدرات کسـی بــه محملــــم نِگا نکرد
وای که عمه جان ما ــ اسیر ازدحام شد
به دست بسته وارد ــ مجالس حرام شد
#محمدعلی_قاسمی_خادم✍
#محمدعلی_انصاری✍
#وفات_حضرت_معصومه
.👇
.
#زمینه
#حضرت_معصومه_زمینه
ما سائل کریمه آل عباییم
همسایه معصومه اخت الرضاییم
گداییِ در او ؛ تاج سعادت ماست
این بانوی کریمه ؛ ولیِ نعمت ماست
یاحضرت معصومه
.......
قبر تو دل را میکشد سوی مدینه
بوی خراسان دارد و بوی مدینه
قبر تو قبر زهراست ؛ جلالت تو کم نیست
در حرم تو دیدم ؛ فاطمه بی حرم نیست
یاحضرت معصومه
......
چرا قرار قلب مضطرم نیامد
جانم به لب آمد برادرم نیامد
پایم به سوی قبله ؛ رویم سویم خراسان
چشم مرا ببندید ؛ با ذکر یا رضا جان
یاحضرت معصومه
........
شکر خدا در این سفر به قم رسیدم
از مردم قم من به جز خوبی ندیدم
من رقص و پایکوبی ؛ در کوچه ها ندیدم
نه تازیانه خوردم ؛ نه ناسزا شنیدم
یاحضرت معصومه
#عبدالحسین ✍
#حضرت_معصومه
#وفات_حضرت_معصومه
.👇
.
#زمینه
#حضرت_معصومه_زمینه
درد فراق و ، هجران شکسته ، بال و پرم را
خیلی دلم سوخت ، نشد ببینـــم ، برادرم را
آه و واویلا
چشم انتظارتم تو نفس های آخرم ــ امام رضا۲
جان برلبـم رسیده کجــایی برادرم ــ امام رضا۲
هرنفس که می کشم ، می زنم تو را صدا
الـــــــــــوداع برادرم ، الــــوداع امام رضا
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
دور از تو دارم ، درشهرغربت ، جان می سپارم
من آرزوم بـود ، وقتی می میــرم ، باشی کنارم
آه و واویلا
می خواستم که باشی قرارم ولی نشد « امام رضا۲
سر روی شــانهی تـو گـذارم ولی نشد «امام رضا۲
بعد مُردنم بیــــــــــا ــ خودت کفن کن مرا
الـــــــــــوداع برادرم ــ الــــوداع امام رضا
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــ
یک عمر غصه ، یک عمر داشتیم،گریه شب وروز
یادته باهم ،روضه می خوندیم،ازسّاقِ مرضوض
آه و وایلا
گفتی که در میان سیه چال بردنش«ای وای من۲
گفتی به جای سفرهی افطار میزدنش«ای وای من۲
دارم میشوم خلاص ــ ازاین غم وغصه ها
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
اینجا نیـــامد ، دور حریمِ ، من ظالمـــــانه
نه یک حرامی ، نه آتش و دود ، نه تازیانه
آه و واویلا
احوال مادرم کجـــا احوال من کجـــا «امام رضا۲
حرمت گرفتن از زن و سیلی زدن کجا«امام رضا۲
چهل نفــــر می زدن ، مادر مظلـــــومه را
الـــــــــــوداع برادرم ، الــــوداع امام رضا
#محمدعلی_قاسمی_خادم✍
#وفات_حضرت_معصومه
.👇
.
#واحد
#حضرت_معصومه
بردارم می شِنوی صدامو یا...نه
می شِنوی نالهی یارضـامو یا...نه
خبر داری دلیل گریه هامو یا...نه/واویلا۲
فقط به شـــــــوق یک نگاه آمدم / ولی نشد۲
به خاطــــرت اینهمــــه راه آمدم / ولی نشد۲
دلم می خواست باشی کناربسترم/ولی نشد۲
تلقیــن بخـونی حالا که مُحـتَضَرم/ولی نشد۲
واویلا ... واویلا
خواهرمظلومه ات ــ از نفس افتـــــاد آقا
ســــاعَدَ اللّهُ قَلبَکْ ـــ یاعلی موسی الرضا
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
فلک همه هستی من رو داده بر باد
چهارده سال زدم فقط ناله و فریاد
گــریه می کـــردم برا زندانی بغداد/واویلا۲
می گفتی تو سینه صداش خُرد شده/واویلا۲
می گفتی استخـــوان پاش خُردشده/واویلا۲
می گفتی روی بدنش نشــــــــانه بود/واویلا۲
افطارش سیلی و تـــازیــانـــــــه بود/واویلا۲
خواهرت میسوزد با ــ روضــهی هجر بابا
ســــاعَدَ اللّهُ قَلبَکْ ـــ یاعلی موسی الرضا
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
محتــــــرمم میون این بَلَد برادر
من نَشِنیدم اینجا حرف بد برادر
کسی لگد به پهلــــــویم نزد برادر/واویلا۲
مادر مارو بین کـوچه ها زدن/واویلا۲
مادر مارو سیلی بی هوا زدن/واویلا۲
قلاف تیغ و بازوی مادرمون/واویلا۲
لگد زدن به پهلوی مادرمون/واویلا۲
مادرمارا کشتنـــــد ــ در میـــــان شعله ها
ســــاعَدَ اللّهُ قَلبَکْ ـــ یاعلی موسی الرضا
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
داره تموم میشه غم و محنت خواهر
دل نگـــــــران نباش برا غربت خواهر
اینجا شکستــــه نمیشه حرمت خواهر/واویلا۲
خواهـــر تــو نشد اسیـــر ازدحام /برادرم۲
خواهر تو سنگ نخورد از روی بام/برادرم۲
خواهر تو مجلس اغیــــــار نرفت/برادرم۲
بــا چــادر پــــاره تــو بــازار نرفت/برادرم۲
عمـــهی مارا بردند ــ کــوچهی یهـــــودیها
ســــاعَدَ اللّهُ قَلبَکْ ـــ یاعلی موسی الرضا
#محمدعلی_قاسمی_خادم
#وفات_حضرت_معصومه
👇
.
#زمینه
#حضرت_معصومه_زمینه
زبانحال امام رضا علیه السلام باخواهر
(ای خواهر درد آشنا معصومه جانم
غمخوار من ای باوفا معصومه جانم)
چشم انتظارم ای خواهر من
تا از مدینه آیی بر من
معصومه جانم معصومه جانم
......
بعد از مدینه در خراسان تا رسیدم
غیر از غم و درد و بلا چیزی ندیدم
خواهر کجایی وای از جدایی
نامه نوشتم تا که بیایی
معصومه جانم معصومه جانم
......
آه غم و هجران برآید از نهادم
ای خواهرم دلتنگه دلبندم جوادم
در بر بگیر و چون گل ببویش
بزن به جایم بوسه به رویش
معصومه جانم معصومه جانم
......
ای خواهرم درلحظه های آخرمن
تو نیستی اما می آیدمادرمن
آن دم که سوزدسرتابه پایم
می آوردآب زهرا برایم
معصومه جانم معصومه جانم
....
وقتی که می آیی به قم ای نوردیده
دیگرنگردی مثل زینب قدخمیده
آنجانبینی با دیده ی تر
بر روی نیزه رأس برادر
معصومه جانم معصومه جانم
#محمد_خرمفر✍
#وفات_حضرت_معصومه
.👇
.
#نوحه_سنتی
#زنجیرزنی
#حضرت_معصومه
#سبک_به_تماشا_بیا_ای_پسرفاطمه
من که مظلومه ام ، دختر پیغمبرم
عصمت اللّهم و فاطمه ی دیگرم
میشود جسم من
در جوانی کفن
اُختُ الرضایم
.......
کودکی بوده ام شد پدر من شهید
داغ هجر رضا شعله به جانم کشید
رفته اند از برم
سایه های سرم
اخت الرضایم
.......
تربت اطهرم قبله ی مردم شده
چادر خاکی ام آبروی قم شده
عمر من شد تمام
در صراطِ امام
اخت الرضایم
......
داغِ رویِ دل من شده داغ بهشت
مرقد من بود دری به باغ بهشت
جان دهم خونجگر
در عزای پدر
اخت الرضایم
#میثم_مومنی_نژاد ✍
#وفات_حضرت_معصومه
👇
4_5992161079424192829.mp3
11.88M
📌 وفات حضرت معصومه (س) ۱۴۴۴
🎙 بـا مدّاحــی: #حاج_محمود_كريمى
🕌 قم، حـــرم حضـرت معصومه (س)
#روضه_حضرت_معصومه
.
#وفات_حضرت_معصومه
#گریز_کربلا
برای بار غمت سوگوار باید شد
تمام عمر از این غصه زار باید شد
برای خضرشدن در کنارصحن تو با
غلام و نوکر تو همجوار باید شد
نوشته اند برای زیارت زهرا
بسوی مرقد تو رهسپار باید شد
برای مثل سلیمان شدن فقط بی بی
به روی فرش حریمت سوار باید شد
برای اینکه امام رضا مرا بخرد
ز داغ روضه ات ابر بهار باید شد
ندیدی آخر کاری برادر خود را
از این مصیبت تو غصه دار باید شد
نوشته اند: کریمه، به مصحف نامت
به شوق دانه رسیدم دوباره بربامت
تو آمدی و همه آمدند دیدن تو
بهار شد همه جا با تب رسیدن تو
شبیه خیمه و گودال کربلا که نبود
کریمه،پشت امام رضا دویدن تو
اگرچه از نفس افتادی و شدی پرپر
ولی نبود چو زینب نفس بریدن تو
تو آمدی و در این شهر دلسپرده کسی
به تازیانه نیامد برای چیدن تو
تو را نبرد کسی بر دهانه بازار
فقط فراق شده علت خمیدن تو
عنان ناقه ی تو دست محرمان بود و
نیامدند برای اسیر دیدن تو
ولی زسینه ی زینب زبانه بالا رفت
به هرکجا که رسید تازیانه بالا رفت
سه ساله دخترکی زیر دست و پا افتاد
به روی گونه ی این تک ستاره جا افتاد
هزار مرتبه جای همه کتک زدنش
هزار مرتبه از ناقه بی هوا افتاد
به تازیانه کتک خورد و پاشد از جایش
ولی دو مرتبه با ضربه های پا افتاد
زمین که خورد سه ساله کنار او عمه
به یاد صحنه گودال کربلا افتاد
کنار دیده درخون نشسته اش صد بار
سر عموی رشیدش ز نیزه ها افتاد
شبی که گم شد و آن زجر رفت دنبالش
به روی ناقه روان بود و بی صدا افتاد
ولی به عمه پر از بوی فاطمه برگشت
به سوی قافله زخمی تراز همه برگشت
#مهدی_نظری✍
.