واحد _ کربلایی احمد متولی طاهر .mp3
11.79M
🔸 واحد _ کربلایی احمد متولی طاهر
🔹مجلس سوگواری حضرت فاطمه ی زهرا سلام الله علیها ۱۴۰۳/۰۹/۱۱
🔹شب هشتم
▪️هیات سجادیه رهروان ثارالله بابل
گروه اشعار وروضه حضرت زینب سلاماللهعلیها
هدیه_محضر_امام_زمان_عج_صلوات
450.7K
#نوحه_واحد_سنگین
#حضرت_ام_البنین_سلام_الله_علیها
(ام البنین فرشتۀ مهرُ وفا
ام البنین مادرِ مهربونیا ۲ )۲
ام البنین دلش به شورُ شِینِ
ام البنین ذکرِ لبش دم همه دم حسینِ
می گفت به عباس پسرم ارباب تو حسینِ
تو شبهای غربتُ و غم مهتابِ تو حسینِ
(ام البنین فرشتۀ مهرُ وفا
ام البنین مادرِ مهربونیا ۲ ) ۲
یه کاروون برگشته اما بی سپاه ۲
یه آسمون ستارۀ بدونِ ماه ۲
براش خبر آوردن از کربلا
از علقمه ، از ماهِ نخلستونا
از سرایی که رفت رو نیزه ها
میگفت چهارتا پسرم فدای نور عینم
میگفت به زینب عزیزم بگو کجاست حسینم
(ام البنین فرشتۀ مهرُ وفا
ام البنین مادرِ مهربونیا ۲ ) ۲
زینب حالا دارِ میده شرحِ سفر ۲
با اشک میگه از چل تا شامِ بی سحر
(غریبونه گُلایِ یاسُ چیدن
ماهِ منُ به خاکُ خون کشیدن
پیش چشام ، حسینُ سر بریدن ...)۲
پیشونیِ حسینمُ با سنگاشون شکستن...
سر ابوالفضل تورو به روی نیزه بستن .....
اِی حسین
#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
۲۶ دسامبر، ۲۰.۳۹.mp3
6.61M
#حضرت_ام_البنین_سلام_الله_علیها
#روضه_خانگی_
کریمان همه مات ام البنین اند
فقیر کرامات ام البنین اند
نه تنها دل ما که داوود و موسیٰ
اسیر مناجات ام البنین اند
همه ساقیانی که صاحب سبویند
دخیل خرابات ام البنین اند
مریدان عباسِ او در دو عالم
به دنبال خیرات ام البنین اند
پسرهای او یار خون خدایند
دلیل مباهات ام البنین اند
پسرهای نور و تجلی نورند
تجلی آیات ام البنین اند...
به خورشید تابان قمرها می آید
به ام البنین این پسرها می آید
گرفتند ماهش... همه تکیه گاهش
گرفتند ابالفضل... پشت و پناهش
عصایی ندارد دم پیری حالا
نشانده زمانه به خاک سیاهش
امان از صبوری... کشیده قبوری
روی خاک و غربت گرفته نگاهش
خدای ادب شد، بصیر عرب شد
ولی بوده هر جا به زینب نگاهش
ندیده دو عالم، کسی جز یل او
که دامان زهرا شود قتلگاهش
بشیر از پسرهای او دم نزن تو
بگو از حسینش... چه شد قبله گاهش؟!
پسرهای او نذر راه حسین اند
قمرهای او نذر راه حسین اند
غرورش شکسته ولی بازویش نه
دلش گرچه خون شد ولی پهلویش نه
کسی دیده در بین خانه بیافتد
شراره به جان سر گیسویش... نه
کسی دیده در بین کوچه بیافتد
رد پنجه ی لاله چین بر رویش... نه
شده شوهرش را ببیند که از غم
گذارد سرش بر روی زانویش... نه
شنیده کسی که زن پا به ماهی
در سوخته بیاید سویش... نه
شده زیر در مادری باشد و بعد
کسی با لگد رد شود از رویش... نه
بهار دل آل حیدر خزان شد
قد فاطمه در جوانی کمان شد
محمدجواد شیرازی
#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها