eitaa logo
کانال نوحه وسینه زنی یا زینب(سلام الله علیها)
14.5هزار دنبال‌کننده
1.6هزار عکس
1.4هزار ویدیو
363 فایل
#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها #اللهم_عجل_لولیک_الفرج_والعافیه_والنصر #هدیه_محضر_امام_زمان_عج_صلوات http://eitaa.com/joinchat/2288255007C8509f44f1f
مشاهده در ایتا
دانلود
زمینه_حسینمو کشتن براش عزادارم.mp3
1.02M
. 🏴 شهادت سلام الله علیها و روضه حضرت عباس علیه السلام 🏴بند اول حسینمو کشتن،براش عزادارم ام البنین نیستم،من پسری ندارم عباسمو کشتن،براش عزادارم من دیگه تو باغم،هیچ ثمری ندارم شنیدم که پشت حسینم خمید دیگه بعد عباس شد اون ناامید یه لشکر واسه کشتنش صف کشید واویلا،علم افتاد(حرم پاشید)۲ واویلا،ابالفضلم(به خون غلطید)۲ واویلا (ابالفضلم)۳ 🏴بند دوم عصای دستم بود،دستای عباسم شنیدم از زینب،بریده شد دستاش شاگرد حیدر بود،پهلوون عباسم نقش زمین شد وای،حیفه قد و بالاش شنیدم به مشکش زدن تیر کین دلم شد از این غصه زار و غمین زدن با عمود با صورت خورد زمین واویلا،علم افتاد(حرم پاشید)۲ تا نعره،کشید دشمن(دلا لرزید)۲ واویلا (ابالفضلم)۳ 🏴بند سوم حرم به غارت رفت،پاشو علمدارم من دیگه بعد تو،پشت و پناه ندارم ای تکیه گاهه من،پاشو علمدارم اگه بری بعدت،دیگه سپاه ندارم پاشو غیرتی ای همه لشکرم ببین ریخته دشمن سر دخترم میره بعد تو روی نیزه سرم واویلا،علم افتاد(حرم پاشید)۲ معجرها،به غارت رفت(زمین لرزید)۲ واویلا (ابالفضلم)۳ ✍♩کربلایی امیرحسین سلطانی
حضرت زینب ( س ) در راه شام ای یارالی  گوز  تیکوب   بو کاروان منه      دوش قباقه ویر بو یوللاری نشان منه چوخ یورولموشام دیندیرون منی           ناقیه     گلین       میندرین منی کاروان گیدور  باغری قان گیدور زینبون   حسین    ناگران گیدور قمچی الده   باشیم   اوسته  ساربان  دوروب ساق صولومدا شمر و خولی و سنان دوروب بو    یارالارون    باغلیامادیم                      ایل      قبیلمه      آغلیامادیم   کاروان گیدور  باغری قان گیدور زینبون   حسین    ناگران گیدور کربلاده   آخدی   ظلمیله      آی     اولدوزون جانه دویدی سینه ن اوسته خیرداجا قیزون شامه و کوفیه  قافیلم   گیدور                     زینبون   الینده    علم  گیدور کاروان گیدور  باغری قان گیدور زینبون   حسین    ناگران گیدور گون   اوینده  بی کفن  یارالی  یاتموسان بو یامان گون اهل بیتی گوزدن آتموسان من مسافرم  خسته جان حسین           دور دالیمجا ویر بیر اذان حسین کاروان گیدور  باغری قان گیدور زینبون   حسین    ناگران گیدور ناقه   اوسته   غم   کتابینی  وراقلارام بو رقیّه نی گوز اوسته منده ساخلارام قویمارام  بونا  قمچی لر دَیَه                       بار  غم   بونون  قامتین  اَیَه کاروان گیدور  باغری قان گیدور زینبون   حسین    ناگران گیدور قویمارام  جهاندا  بو آخان  قانون  باتا گر ئولمده  قویمارام  بو  پرچمین  یاتا دخت حیدرم ، زیب منبرم                         حافظ          مرام           پیمبرم کاروان گیدور  باغری قان گیدور زینبون   حسین    ناگران گیدور اهل بیتین ال  قولوندا  قید و سلسله شامه و کوفیه گیدور بو غملی قافیله یولدا ناقه لر گوز یاشین الر                          اصغره   باخوب  آهولر ملر کاروان گیدور  باغری قان گیدور زینبون   حسین    ناگران گیدور هر   دقیقه   قلبیمی   بو   غصّه   تازه لر گون ایوینده عمری تازه ،گول جنازه لر باخ بو باشلارا ، گوزده یاشلارا                 نوک  نیزه ده  ، باغری  قانلارا کاروان گیدور  باغری قان گیدور زینبون   حسین    ناگران گیدور
السَّلاَمُ عَلَيْكِ يَا زَوْجَةَ  اَمیرالمؤمنین..." این آخرِ عمری دلم باور ندارد هفت آسمان من یکی اَختر ندارد *اصلاً وجود این مادر به خاطر این چهارتا پسرِ،وقتی چهارتا پسرش رو از دست داد دیگه بهانه ای برای زندگی نداشت،یه یک ساله و نیمی بهانه داشت، اونم زینب بود،می رفت برای زینب آب وضو می آورد، کمک زینب بود، وقتی زینب هم رفت،گفت:خدا! من دیگه برا چی زنده بمونم؟*   دیروز من را باغ هجده لاله‌ای بود امروز باغم هیچ برگ و بر ندارد *دلم خوش بود پسر بزرگ می کنم عصای پیریم باشه،"دیدی مادرا اینجور حرف می زنن؟ مادری که داغ جوون ببینه دیدی چه جوری زبون می گیره؟" دلم خوش بود ثمره ی زندگیم جلوم راه بره،قد و بالاش رو ببینم...*   ای کاش دستی که بهارم را خزان کرد یک لحظه سر از خاک ذلّت برندارد   من که نمردم چشم‌هایم تا قیامت گریان آن لب تشنه که مادر ندارد * دیگه کسی نگه حسین مادر نداره....*   گهوارۀ غارت زده، آغوشِ خالی یعنی ربابی که علی اصغر ندارد   آخر که گفته خنده می‌باشد جوابِ اندوه شاهی که دگر لشگر ندارد ای نامسلمانان سرِ بر نیزه رفته بردن کنار محمل خواهر ندارد *آی حسین.....*   گفتند از صد سرو در خاک آرمیده از سرو من کس قبر کوچکتر ندارد   گفتند عمودی ابروانش را دریده این روضه را اصلاً دلم باور ندارد *مادرای شهید به من اجازه بدند روضه بخونم،آخه امشب شب مادر چهارتا شهیده،یه مادر شهید ببینی احترام می کنی،میگن مادر دو تا شهیدِ بیشتر احترام میکنی،مادر چهار تا شهید "الله اکبر"... مادرای شهیدِ ما به اُم البنین اقتدا کردن شدن مادر شهید...مواضعی که مادرای شهدا به اُم البنین اقتدا کردن،درود خدا بر شما... موضع اول:موضعی ایست که مادر میخواد ثمره ی وجودش رو فدا کنه،مادرا می فهمن،بچه ای که با شیره ی جونت،با همه ی وجودت بزرگ کنی،آدم یه خار تو دست بچه اش بره خودش رو میزنه،اما روز اول به همه ی عالم نشون داد این بچه واسه چی به دنیا اومده،دیدن هی قنداقه رو دور سر حسین می چرخونه،هی میگه همه زندگیم فدای حسین،همه بچه هام فدای حسین... موضع دوم:اشتیاقِ به شهادت،تشویقِ به شهادت،آی مادرای شهید! یادتونِ بچه هاتون می اومدن خداحافظی چی می گفتید؟ با اشتیاقی ثمره ی وجودت رو می فرستادی؟ اُم البنینِ،وقتی داشت کاروان از مدینه می رفت،دست عباسش رو گرفت،دست بچه هاش رو گرفت،گفت:دارید از مدینه میرید،با حسین دارید میرید،یه قول مردونه به من بدید،مبادا بی حسین برگردید،مبادا شما زنده باشید یه مو از سر این آقا کم بشه،مبادا شما زنده باشید ازگل نازک تر به این آقا بگن،باید خودتون رو براش فدا کنید... اما موضع سوم روضه ی من تمومِ:چه صبری،چه طاقتی داشت این مادر،یه بار سراغ بچه هاش رو نگرفت،کجایید مادرای شهید؟ همچین که خبر شهادت بچه ات رو آوردن، اومدی جنازش رو دیدی،اما خم به ابرو نیاوردی،اولین جمله ای که گفتی،گفتی:فدای لبِ تشنه ات حسین، اولین جمله ای که گفتی،گفتی: "صل الله علیک یا مظلوم" همه چیزِ من فدای راه حسین،اما من میخوام یه جمله بگم،میخوام بگم: مادرای شهید! شما جنازه ی بچه هاتون رو دیدید،اما اُم البنین جنازه ی بچه اش رو ندیده،هنوز مادرایی هستن هنوز یه تیکه استخون از بچه شون ندیدن،هنوز منتظرن،هنوز مادرایی هستند خبر از جگر گوششون نیاوردن... اما برا اُم البنین خبر آوردن، اُم البنین! خوب شد کربلا نبودی،ندیدی به سر بچه ات چی آوردن،میخوام بگم اُم البنین! تو که مدینه بودی،تعجبی نداره بدن عباس رو ندیدی،این همه راه از مدینه تا کربلاست،اُم البنین! زینب هم بدن عباس رو ندید،زینبی که از قتلگاه تا علقمه راهی نبوده،چرا؟ آخه کسی نمیتونه این بدن رو ببینه،آخه این بدن،بدن معمولی نبوده،بابا زینب بدنِ "اِرباً اِربا" دیده،زینب بدن تیکه تیکه شده دیده،زینب بدن بچه هاش رو دیده،چی داری میگی؟ زینب بدنِ توی گودال رو دیده،اما بدن عباس فرق داره،میخوام بگم:یا اُم البنین! فقط تو کربلا یه نفر بدن عباست رو دید،یه نفر بدن بچه ات رو دید، تا نگاش به بدن افتاد،دیدن یه دست به کمرش گرفت،حسین..... یه نفر میتونه ببینه اونم کوهِ صبرِ،اونم حسینِ،کسی که داغ زیاد دیده،اما همین که نگاش افتاد به بدن اباالفضل، دستش رو گذاشت رو سرش،یه دست گذاشت به کمرش، همه بگید:حسین.... فرج امام زمان:حسین.... شفای مریضا:حسین.... 💠 اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ 💠
بسم الله الرحمن الرحیم -اشعارناب دشتی الاام البنین مویش کشیدند به نخلستان دوبازویش بریدند نبودی وتنش شدتیرباران بمیرم پیکرش درخون کشیدند انیس گریه‌ها افتادم ازپا امیره کربلا افتادم ازپا کمانی تر شدم چون زینب زار سرِ پیری خدا افتادم ازپا توراچون برگی از پاییز دیدم دلم را از غمت لبریز دیدم به رویِ نیزه راست کاش می‌ماند سرت بر روی اسب آویز دیدم عزایت غصه هابر سینه دارد غباری بر رخ آئینه دارد زِ داغت خاک و بر سر ریختم من دگر عباس دستم پینه دارد فتاداز سرو پر بنیاد دستش فتادازقامت شمشاد دستش دو دستی که عصای پیریم بود خداوندا زِ تَن اُفتاد دستش
🏴 🏴 ✍شاعر:حسین ایمانی ▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️ تابوتِ بانویِ ایثار و وفا می‌ره به سویِ بقیع رو شونه‌ها اُم‌ُّالبنین نَه مادرِ بی‌پسر پر می‌کشه تا کنارِ مرتضی اومد به استقبالِ تو پرستویِ بی‌بالِ تو اُمُّ‌البنین /۴/ با چشمِ خونین ساقیِ کربلا اومد سراغِ مادرِ باوفا عبّاسِ بی‌دست دستایِ مادر وُ ..... می‌ذاره تویِ دستِ خیرالنّسا ممنونتم اُمُّ‌البنین مادرِ ساقی آفرین اُمُّ‌البنین /۴/ عبّاسِ حیدر اگه نام‌آوره این پهلووُنی از شیرِ مادره اگه زبونزد تو ایثار و وفاست شاگردِ اُمُّ‌البنین و حیدره عبّاس شده ساقیِ دین تو دامنِ اُمُّ‌البنین اُمُّ‌البنین /۴/ به دستِ بی‌دست که مونده رو زمین مدینه کن قسمتم اُمُّ‌البنین هوایِ‌ قلبم دوباره کربلاست کرب‌وبلامو بده اُمُّ‌البنین مادرِ ابوفاضلی حلّالِ درد و مشکلی اُمُّ‌البنین /۴/
🏴😭🏴😭🏴😭🏴😭 خدا حافظ خدا حافـظ مدینه دیگه مه جان بَـرسیّه بـه سینه خدا حافظ بقیع ته خاک قروون دیگه دره شونه ته مرثیه خون غم و غصه و داغ خـدا نگـهدار دلتنگی و فـراق خدا نگهدار مه آسمون دیگه قمر ندارنه هیچکه مه دله جا خبر ندارنه هرچی گل داشتمه ره غم بَچییه خروار خروار غصه مه دل دَچییه اَتا روز داشتمه حسن و حسین زینب و کلثوم بینه مه نور عین وشونّـه کِردمه یتیم نـوازی الهی مه جا زهرا باشه راضی ای کاش که مه پَلی دَهیبو عباس اینجوری نکنم غریبی احساس چه روزگاری داشتمه مدینه زهرای وَچون مه دلخشی بِینه مه وِسّـه تا بَشیر بیارده خبر از عبدالله و از عثمان وجعفر اگر چه بَسوته مه باغ احساس اگر چه که بدیمه داغ عباس اَتا خبر جا مه دل سروشته مره داغ حسین اون روز بکوشته حسین غصه مره پیر هاکرده ونه غم مره زمینگیر هاکـرده مره این غصه خله دِنه آزار زهرا بی مزار و من دارمه مزار برو «مداح» بنالیم یا اباالفضل شریک غم بَهووم با اباالفضل 🏴😭🏴😭🏴😭🏴😭
‍ ‍ روضه خانم ام البنین( س )‍ بعداز واقعه کربلا @ کاروانیم یولدا لنگ اولدی حجازه گلمدی جانمازآچدیم ولی اوغلوم نمازه گلمدی الله الله دورداوغولدان بیرجنازه گلمدی ای مدینه عیبی یوخ اخبار غم بسدور منه من جنازه نیلورم قانلی علم بسدورمنه "زبانحال حضرت زینب" غملی قارداش غمووی اهل یقینه دئمه دیم. التماس ایلدی نسوان مدینه دئمه دیم. بعضی سین خلقه دئدیم، ام بنینه دئمه دیم. بیلدی آتدان یخیلوب قانه بورونموشدون سن. بیلمدی دشمن اراسیندا سورونموشدو سن مداح زنده یاد حاج محمدباقر منصوری اردبیلی