🏴سبک زمزمه یا واحد سنگین ایام اسارت آل الله در کوفه
🏴بند اول
قرآنِ روی نیزه ها،صوتت چه دلنشین است
آرام قلب زینب و،سُکینه این طنین است
پشت سرت می آیم و،در سوگ تو نشستم
باشد گواه غربتم،اینجا دو دست بستم
با خطبه هایم،یار تو هستم
غمخوار من غمخوار تو هستم
سالار من پا کار تو هستم
حسین من ای شهید مظلوم
🏴بند دوم
دارد نگاهت میکِشد،من را به سوی نیزه
صحرا به صحرا میروم،در جستجوی نیزه
کرده غمت آشفته ام،ای مه جبین برادر
شد آرزویم بوسه ای،بر آن بریده حنجر
هر جا روی من،با تو میایم
که گفته از تو،اخا جدایم
با غربت کوفه آشنایم
حسین من ای شهید مظلوم
🏴بند سوم
از طعنه های دشمن و،سنگ جفا چه گویم
از شهر نامردی و از،نامحرما چه گویم
با حال خسته آمدم،در کوچه های کوفه
با سلسله من رد شدم،از کوچه های کوفه
بر گریه ی من،خندیدن اینجا
بر طبل شادی،کوبیدن اینجا
اُف بر تو دنیا،اُف بر تو دنیا
حسین من ای شهید مظلوم
#امیر_حسین_سلطانی
.
بـعـد از کــ🚩ـــربلا چـه گذشـت2⃣
❶ دفن شهدای کربلا
روز دفن بدنهای مطهر حضرت سیدالشهداء علیهالسلام و اهل بیت و اصحاب آن حضرت به یاری جمعی از بنیاسد و با راهنمایی و نظارت امام سجاد علیهالسلام ڪه به صورت معجزه به کربلا برگشته بود تا اجساد را شناسایی و دفن کنند، در کربلا صورت گرفت[1]
❷ ورود اهل بیت به کوفه
روز دوازدهم روز ورود اهل بیت علیهم السلام با حالت اسارت به کوفه است.
چون اسرا را وارد کوفه کردند ابن زیاد دستور داد تمام مردم شهر در قصر اجتماع کنند
در این روز ابن زیاد فرمان داد ڪه احدی حق ندارد با اسلحه از خانه بیرون آید و ده هزار سوار و پیاده بر تمام کوچهها و بازارها موکل گردانید ڪه احدی از شیعیان امیرالمؤمنین حرکتی نکند.
سپس فرمان داد سرهایی را ڪه در کوفه بود برگردانند و در پیش روی اهل بیت حرکت دهند و با هم وارد شهر کرده در کوی و بازار بگردانند.
مردم با دیدن حالت زار ذریّهٔ پیامبر و سرهای بر نیزه و بانوان و مخدرات در هودجهای بدون پوشش صدا به گریه بلند نمودند
زینب کبری، ام کلثوم، فاطمه بنت الحسین و امام زین العابدین علیهم السلام به ترتیب با جگرهای سوزان و قلوب دردناک ایراد خطبه نمودند ڪه عدهای از لشکر با دیدن این اوضاع از کرده خود پشیمان شدند[2]
سر حسین ابن علی علیهالسلام در داخل سپر کنار ابن زیاد قرار داشت، با چوب بر لب و دندان اباعبدالله میزد و میخندید...
زید ابن ارقم ڪه از صحابه رسول خدا بود وقتی مشاهده کرد ابن زیاد ضربات خود را مانند باران بر لب و دندان اباعبدالله وارد میکند!
صدا زد:
ابن زیاد!!! چوب را از لبان حسین بردار ڪه بخدا قسم مکرر دیدم رسول خدا این لبها را میبوسید، سپس شروع به گریستن کرد
ابن زیاد گفت: خدا همواره چشمانت را بگریاند ڪه برای پیروزی خدا گریه میکنی!
اگر نبود ڪه پیر و خرفت شده و عقلت را از دست دادهای، میدادم همین الان سرت را از بدنت جدا کنند!
زید گفت: پسر زیاد با امانت رسول خدا چه کردی؟!
سپس از مجلس خارج شد و گفت: شما مردم عرب از امروز همگی برده خواهید بود ڪه پسر پیغمبر خدا را کشتید و پسر مرجانه را امیر خود قرار دادید تا نزدیکان شما را بکشد!
حضرت زینب سلام الله علیها در گوشهای از مجلس ابن زیاد نشست، زنان و کنیزان اطرافش را گرفتند.
ابن زیاد سه بار پرسید:
این زن ڪه این چنین گوشهنشینی اختیار کرده کیست؟
کسی جواب او را نداد تا اینکه یکی از زنان گفت: این زینب دختر فاطمه دختر رسول خداست
این بار ابن زیاد با شماتت گفت:
خدا را سپاس ڪه شما را کشت
و حرکتتان را باطل گردانید.
زینب کبری فرمود:
خدا را حمد میکنم ڪه به وسیله پیامبرش ما را گرامی داشت و از پلیدیها پاک ساخت،
همانا فاسق رسوا میشود و فاجر دروغ میگوید و او غیر از ماست پسر مرجانه!
ابن زیاد گفت: دیدی خدا با برادرت چه کرد؟
حضرت زینب فرمود: من جز زیبایی و خوبی چیزی ندیدم، اینها جماعتی بودند ڪه خدا شهادت را بر ایشان مقدر کرده بود و به قتلگاه آمدند.
و روزی خدا میان تو و ایشان را جمع میکند و با تو مخامصه میکنند
آنگاه خواهی دید ڪه پیروز کیست؟
مادرت به عزایت بنشیند پسر مرجانه
ابن زیاد از نحوهٔ پاسخگویی حضرت زینب به خشم آمد و خواست او را بکشد.
عمروبن حریث گفت:
این زن از مصیبت نزدیکانش ناراحت است و نباید او را مواخذه کرد
سپس ابن زیاد نگاهی به اُسرا انداخت و امام زین العابدین را دید و پرسید: کیست این؟
گفتند: علی ابن الحسین
ابن زیاد گفت: مگر خدا علی ابن الحسین را در کربلا نکشت؟
امام سجاد فرمود: برادر دیگری داشتم به اسم علی ڪه شما او را کشتید
ابن زیاد با وقاحت فریاد کشید:
نه خدا او را کشت!
امام سجاد فرمود: آری خدا جان هر کس را هنگام مرگ میگیرد و هیچکس نمیمیرد مگر به اذن او
جسارت و حاضر جوابی امام خشم ابن زیاد را برانگیخت و فریاد زد:
تو را چنین جرأت است ڪه جواب مرا میدهی!!جلاد نفسش را بگیر!
حضرت زینب با شنیدن این سخن از جا پرید و امام سجاد را در بغل گرفت و گفت:
پسر مرجانه! خونهایی ڪه از ما ریختی کافی نیست برایت؟
غیر از این جوان چه کسی را برای ما باقی گذاشتی؟
اگر میخواهی او را بکشی اول مرا بکش!
ابن زیاد نانجیب شرمنده شد و با تعجب گفت: چه خویشاوندی عمیقی!
براستی حاضر است با او کشته شود
❸ روز شهادت امام سجاد علیهالسلام
بنابر قولی در این روز در سال 94 هجری در سن 57 سالگی واقع شده است.
و قول دیگر 25 محرم است.
◽️▪️◽️▪️◽️▪️◽️▪️◽️
✍ منابع:
[1]تذکرة الشهداء، صفحه۴۴۵،۴۴۷
[2]لهوف، صفحه ۲۰۰
📚بحارالانوار، جلد۴۵ صفحه۱۱۴
📘ارشاد القلوب، صفحه۲۲۸
📓طبری، ۳۷۱/۱
📗 نفس المهموم صفحه۴۰۴
📙 کامل ۸۱/۴
#دفن_شهدا
.
#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
#زمزمه سنتی
#ایام_اسارت
#حضرت_زینب_سلام_الله_علیها
حاج
#احمدصفاری
می میرم از جدایی
حسین من کجایی(3)
حسین تشنه لب
حسین محبوب رب
حسین جانم حسین (4)
من باغبان باغ
آتش گرفته هستم(3)
رفته تمام هستم
در این سفر زدستم (3)
حسین دور از وطن
حسین بی کفن
حسین جانم حسین (4)
جای نفس برایت
ازسینه ام شراره (3)
در آسمان زینب
نمانده یک ستاره (3)
حسین تشنه لب
حسین محبوب رب
حسین جانم حسین (4)
قرآن ز نی تلاوت
آیه به آیه کردی (3)
به محملم حسین جان
با سرتوسایه کردی (3)
الا ای همسفر
کمی آهسته تر(3)
حسین جانم حسین (4)
روز اول.mp3
44.83M
#سخنرانی
📝 صوت کامل سخنرانی در روز شهادت امام سجاد علیه السلام
🎤حجت الاسلام #استاد_عالی
ویژه. شهادت #امام_سجاد
📆 یکشنبه ۸ مرداد محرم ۱۴۰۲
▪️#امام_حسین
متن مداحی خداحافظ ای برادر زینب پویانفر
حسین جان ای آبروی دو عالم نگین سلیمان به حلقه ی خاتم/
نگین سلیمان به حلقه ی خاتم
خداحافظ ای برادر زینب به خون غلطان در برابر زینب
به خون غلطان در برابر زینب
برادر جان بی تو در دل صحرا شده تنها خواهرت گل زهرا
شده تنها خواهرت گل زهرا
حسین جان ای آبروی دو عالم نگین سلیمان به حلقه ی خاتم
نگین سلیمان به حلقه ی خاتم
حسین
ز زخم تنت روی ریگ بیابان به اشک دل و سوز آه یتیمان
خدایا از این غم چه چاره کنم
تنت بی سر مانده در دل صحرا سرت هر دم روی نیزه ی اعدا
خدایا از این غم چه چاره کنم
کند گریه خواهر تو به هر شب حسین
شده محمل جای روضه ی زینب
حسین
به شهر شام در هجوم نظرها کند خنده دشمنت به غم ما
کند خنده دشمنت به غم ما
زند سیلی دشمنت به رخ من دلم خون است از جسارت دشمن
خدایا از این غم چه چاره کنم
حسین جان ای آبروی دو عالم نگین سلیمان به حلقه ی خاتم
نگین سلیمان به حلقه ی خاتم
حسین جان ای آبروی دو عالم نگین سلیمان به حلقه ی خاتم
حسین
ميون همه دلها، امون از دل زينب
میون همه دلها ، امون از دل زینب
میون همه دلها ، امون از دل زینب
غم کوچه و سیلی ، غم صورت نیلی
غم یاس خزونی ، غم قد کمونی
غم غربت حاکی ، غم چادر خاکی
شده قاتل زینب ، امون از دل زینب
میون همه دلها ، امون از دل زینب
غم فرق شکسته ، غم حیدر خسته
غم تشت پر از خون ، غم صورت گلگون
شده قاتل زینب ، امون از دل زینب
غم دست بریده ، غم فرق دریده
غم شبه پیمبر ، غم غربت اکبر
غم محسن دیگر ، غم غربت اصغر
غم نیزه سواری ، غم ضربه و قاری
غم ناقه سواری ، غم طعنه و دشنام
غم سنگ لب بام ، غم و محنت و ناله
غم و محنت و ناله ، غم مرگ سه ساله
شده قاتل زینب ، امون از دل زینب
میون همه دلها ، امون از دل زینب
ميون همه دلها، امون از دل زينب
غم كوچه و سيلى، غم صورت نيلى، غم قدكمونى، غم ياس خزونى
شده قاتل زينب
غم غربت خاكى، غم چادر خاكى، غم غسل شبانه، غم بازوشانه
شده قاتل زينب
غم حيدر خسته، غم فرق شكسته، غم سينه گلگون، غم تشت پراز خون
شده قاتل زينب
غم شبه پيمبر، موى خونى اكبر، غم محسن ديگر، غم غربت اصغر
شده قاتل زينب
غم دست بريده، غم فرق دريد، غم قد خميده، غم رأس بريده
شده قاتل زينب
غم موى پريشان، غم پيكر عريان، غم نا له و زارى، غم ناقه سوارى
شده قاتل زينب
غم طعنه و دشنام، غمسنگ لببام، غم محنت و ناله، غم مرگ سه ساله
◾️◾️◾️◾️◾️◾️◾️◾️
#
حاج محمد رضا طاهری_شب 12 رمضان 97 - زمینه - میون همه دل ها امون از دل زینب-1527951971.mp3
22.31M
#زمینه #حضرت_زینب
میون همه دلها امان از دل زینب
🎤محمدرضا طاهری
#عاشورا_
⚫️در ظهر عاشورا چه گذشت..(قسمت پنجم)
🔴 السلام علیک یا حبیب ابن مظاهر اسدی
🌼حبیب از جمله کسانی بود که زمان رسول خدا را درک کرده بود و از خواص اصحاب امام علی و امام حسین (علیه السلام) به شمار می آمد.
🍃 ایمانی بسیار قوی داشت و در روز کربلا از همه خوشحال تر به نظر میرسید،
در یک شب قرآن را ختم میکرد و در زمان شهادت 75 سال داشت.
🌑شهادت حبیب
🌺بعد از اینکه ابوثمامه زمان نماز را به امام حسین یادآوری کرد به دستور امام از سپاه عمرسعد مهلت خواستند برای اقامه نماز.
🔥حصین بن تمیم صدا زد: نماز شما قبول نیست!
🌹 حبیب به او گفت: گمان میکنی نماز پسر پیامبر قبول نمیشود و نماز تو غدار الاغ قبول است؟
🔥حصین به حبیب حمله کرد و حبیب هم شمشیری به صورت اسب حصین زد و اسب حصین را به زمین زد،یارانش سریع اورا نجات دادند اما جنگ آغاز شده بود.
💥حبیب برای به دست آوردن حصین با سایر دشمنان جنگید و از کشته پشته میساخت تا اینکه دشمنان با هم به او حمله کردند و مجروحش ساختند،سپس حصین با شمشیر به فرق سرش زد و حبیب به شهادت رسید.
🔴مرگ حبیب امام حسین علیه السلام را شکست
☑️در روز عاشورا مرگ عده ای برای حسین علیه السلام گران آمد که یکی از آنها حبیب بود، با مرگ حبیب امام با دلشکستگی فرمود: جان خود و یارانم را به حساب خدا میگذارم..
🔴سوال حبیب از امام حسین علیه السلام
✳️از حبیب ابن مظاهر نقل شده که:
🌺از حسین علیه السلام پرسیدم: خدا قبل از اینکه شما را خلق کند شما چه بودید؟
✨فرمود: کنا اشباح نور،ندور حول عرش الرحمان،فنعلم الملائکته التسبیح و التهلیل و التمجید.
🌷فرمود: ما شخصیتهای نوری بودیم،گرد عرش پروردگار میچرخیدیم و فرشتگان را تسبیح و تهلیل و ذکر خدا می آموختیم...✨
✍ادامه دارد...
📗ابصارالعین، ص 60-
📘کامل 71/4.
📒 طبری 349/7
📓نفس المهموم ص 272
متن روضه و توسل به حضرت رقیه (س) – شب سوم محرم ۹۸
خرابه تاریکه
*خسته نشدی اینهمه داد زدی؟گریۀ شما با این سه ساله یه فرقش اینه که شماها که گریه میکنید کنار دستیت آرومت میکنه .. هی بهت آب میده هی حواسش هست تو حالت بد نشه اصلاً بالاتر مادر ما وایساده کنارت هی اشکاتُ پاک میکنه ..
امام سجاد فرمود ما گریه میکردیم با ته نیزه میزدن .. ما گریه میکردیم لگد میزدن .. اما تو امشب راحت داد بزن هرکی رفت خونه صداش گرفت بدونه یه ذره شکل رقیه شده*
خرابه تاریکه تو روشنش کردی
تو هم لبت زخمه تو هم پر از دردی
*چقد شکل هم شدیم بابا .. بابا من که چشمام درست نمیبینه تو منو نگاه کن*
نگام کن که چجوری پیرم کردن
بی امون منو زمین گیرم کردن
نگام کن بابا
زندگیمُ دادم ولی بابا عشقتُ نه
گهواره رو دادم ولی غم اصغرُ نه
*هرکی اهل کنایه بود من لال میشم این یدونه رو نمیتونم توضیح بدم هرکی گرفت داد بزنه*
سنگارو میدیدم ولی بابا عمه رو نه
گوشوارمُ دادم ولی بابا معجرُ نه
*فرمودند سرُ انداختن جلوش تا سرُ انداختن عقیلۀ بنی هاشم و بقیۀ مخدرات دویدن جلوی رقیه شاید سرُ نبینه .. خواستن یه کاری کنن حواسش پرت بشه سرُ نبینه ..*
برید کنار میخوام سرُ ببینم
زخمای روز آخرُ ببینم ..
*به خدا قسم امشبُ سالم رد کنی میرسیم به عاشورا ان شاءالله ، اینو حضرت آقای علوی می فرمود :کی میگه نشناخت ؟کی میگه گفت غذا نمیخوام؟ تا دید شلوغ شد خرابه زن و بچه ریختن به هم یه چیزی انداختن رو خاک ، همه چی همون اول دستگیرش شد*
برید کنار میخوام سرو ببینم
زخمای روز آخرو ببینم
جلو چشامو نگیرید که میخوام
پارگیای حنجرو ببینم ..
*سرو بغل کرد:
مَنْ الَّذي أَيتمني بابایی …
همتون کمک کنید یتیم نوازی همینه به خدا شب عاشورا همتون گریه کردید با این ، غریب گیر آووردنت حالا من امشب عوضش میکنم :
یتیم گیر آوردنت .. اینه رسمش؟*
مَنْ الَّذي أَيتمني بابایی
دیگه تو آغوش منی بابایی
اینهمه جا رفتی دلت نیومد
به دخترت سر نزنی بابایی
زندگیمُ دادم ولی بابا عشقتُ نه
گهواره رو دادم ولی غم اصغرو نه
سنگارو میدیدم ولی بابا عمه رو نه
گوشوارمُ دادم ولی بابا معجرو نه
*حالا حرفای در گوشی ؛ (دختر دارا میدونن) یه حرفای رو دخترا جلوی همه میزنن یه وقتایی بعضی حرفا حرفای درگوشیِ ، عمه نباید بشنوه*
کاشکی میشد بازم برام بخندی
پلکای زخمیتُ دیگه نبندی
خیلی تنم درد میکنه بابایی
از شبی که پرت شدم از بلندی
ببین لبم داره عجب شکافی
نمیشه موی سوختمُ ببافی
هر دفعه گفتم که بابامُ میخوام
بهم زدن یه سیلیِ حسابی
از کوچه ها نگو ،راستی خبر نداری از عمو
بگو اگه دیدیش ،سر رقیه سوخته مو به مو
از مجلس شراب چیزی بهش نگو
*بابا بهش نگو؛ چیو نگم؟بهش نگو تو جمعیت بودم دیدم یه نامحرم داره خواهرمُ نشون میده .. بابا تاحالا اسم کنیزُ نشنیده بودم .. بابا دیدم نامحرما به ما بد نگاه میکنن .. بابا بهش نگو ؛ عموم غیرت اللهِ .. بهش نگو ریختن روی سر عمم .. خودشُ انداخت رو بچه ها ،بچه هارو نزنن .. با کعب نی و تازیانه و نیزه … حسین .. بهش نگو از بالای ناقه افتادم .. بهش نگو موهامُ کشیدن .. بهش نگو پا برهنه رو خارا دویدم .. بهش نگو لگد خوردم ..*
زندگیمُ دادم ولی بابا عشقتُ نه
گهواره رو دادم ولی غم اصغرو نه
سنگارو میدیدم ولی بابا عمه رو نه
گوشوارمُ دادم ولی بابا معجرو نه
دستتُ بیار بالا ، به رقیه .. روزیِ اربعین دستِ رقیه ست .. باب الحسین رقیه ست .. بلند بگو یا حسین …
.
#مرثیه #ناحیه_مقدسه
#زیارت_ناحیه
#بعدازعاشورا
بخوان زیارت ناحیه از غم دلدار
بریز اشک و بزن ناله تا دم دیدار
بخوان زیارت ناحیه از دل خونین
که خونجگر شده مهدی زشیون بسیار
بخوان زیارت ناحیه تا شوی زائر
زیارتی به صد آه و به دیدهای خونبار
بخوان زیارت ناحیه با مصیبتهاش
که فاطمه به فغان آه میکشد هر بار
بخوان زیارت ناحیه و بخوان قرآن
دل آیه آیه شده «بِالعَشیِّ وَ الإِبکار»
بخوان زیارت ناحیه از زبان دل
چقدر بر دل زینب رسیده است آزار
بخوان زیارت ناحیه بردهاند او را
به همره همۀ اهل بیت در بازار
بخوان زیارت ناحیه برحسین او
چه کرده است به کرببلایش استکبار
بخوان زیارت ناحیه و بگو از جان
که روز حادثه یاران نمودهاند ایثار
بخوان زیارت ناحیه یک یک یاران
سرانشان همه رفته به نیزه و بر دار
بخوان زیارت ناحیه ذبح گشته حسین
کنار قتلگهش خواهری غمین و زار
بخوان زیارت ناحیه کیست ثارالله
کسی که عرش به مظلومیاش کند اقرار
بخوان زیارت ناحیه روز عاشورا
عزیزفاطمه شد پیش چشم حق انکار
بخوان زیارت ناحیه صبح و شام بسوز
سپاه عشق شده بی امیر و بی سردار
بخوان زیارت ناحیه و بخوان (طاهر)
چراکه مرثیهخوان خواسته تو را دادار
#استاد_مجید_طاهری✍
#راس_الحسین
............................................