eitaa logo
کانال نوحه وسینه زنی یا زینب(سلام الله علیها)
14.4هزار دنبال‌کننده
1.6هزار عکس
1.4هزار ویدیو
364 فایل
#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها #اللهم_عجل_لولیک_الفرج_والعافیه_والنصر #هدیه_محضر_امام_زمان_عج_صلوات http://eitaa.com/joinchat/2288255007C8509f44f1f
مشاهده در ایتا
دانلود
پا پس نمیکشه.mp3
27.04M
|⇦پا پس نمیکشه... و توسل به حضرت سیدالشهدا علیه السلام اجرا شده به نفس کربلایی حسین ستوده•✾• ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻ امام حسین(ع): نعمت ها تا هستند ناشناخته اند و همین که رفتند قدرشان شناخته مى شوند....
هدایت شده از آسمان
نبش قبر حضرت رقیه سلام الله علیها ملا محمدهاشم خراسانی(ره) حکایت نبش قبر حضرت رقیه سلام الله علیها توسط ایشان به منظور ترمیم قبر و رفع آب‌گرفتگی مضجع شریف حضرت رقیه(س) در سال ۱۲۸۰ هجری، را این چنین نقل می‌کند. تاریخ انتشار : 1398/2/28   بازدید : 25505 ملا محمدهاشم خراسانی(ره) حکایت نبش قبر حضرت رقیه سلام الله علیها توسط ایشان به منظور ترمیم قبر و رفع آب‌گرفتگی مضجع شریف حضرت رقیه(س) در سال ۱۲۸۰ هجری، را نقل می‌کند: جناب آقا سیّد ابراهیم دمشقی که نَسَبش به  سیّد مرتضی علم‌الهدی منتهی می‌شد و سنّ شریفش بیش از 90 سال بود، سه دختر داشت و اولاد پسر نداشت. شبی دختر بزرگ ایشان حضرت رقیّه دختر امام حسین علیه‌السلام را در خواب دید که فرمودند: «به پدرت بگو: به والی بگوید: میان لحد و جسد من آب افتاده، و بدن من در اذّیت است، بیاید قبر و لحد مرا تعمیر کند.» دختر به سيّد عرض کرد، ولی سیّد از ترس اهل تسنّن، به خواب اعتنا ننمود. شب دوّم دختر وسطی سیّد همین خواب را دید و به پدر گفت، ترتیب اثری نداد. شب سوّم دختر کوچک سیّد همین خواب را دید و به پدر گفت، باز ترتیب اثری نداد. شب چهارم خود سیّد حضرت رقیّه را در خواب دید که به طریق عتاب فرمودند: چرا والی را خبردار نکردی؟! سیّد بیدار شد، صبح نزد والی شام رفت و خوابش را گفت. والی به علماء و صلحاء شام از شیعه و سنّی امر کرد که غسل کنند و لباس‌های پاکیزه بپوشند، به دست هر کس قفل ورودی حرم مطهّر باز شد، همان کس برود و قبر مقدّس او را نبش کند، پیکر را بیرون آورد تا قبر را تعمیر کنند. صلحاء و بزرگان از شیعه و سنّی در کمال آداب غسل کردند و لباس پاکیزه پوشیدند، قفل به دست هیچ کس باز نشد مگر به دست خود مرحوم سیّد، و چون میان حرم آمدند کلنگ هیچ کدام بر زمین اثر نکرد، مگر به دست سیّد ابراهیم. حرم را قُرق کردند و لحد را شکافتند. دیدند بدن نازنین حضرت رقیه سلام‌الله علیها، میان لحد و کفن صحیح و سالم است اما آب زیادی میان لحد جمع شده است. سیّدابراهیم در قبر رفت، همین که خشت بالای سر را برداشت دیدند ،سیّد افتاد. زیر بغلش را گرفتند، هی می‌گفت: «ای وای بر من.. وای بر من.. به ما گفته بودند یزید لعنةالله علیه، زن غسّاله و کفن فرستاده ولی اکنون فهمیدم دروغ بوده، چون دختر با پیراهن خودش دفن شده. من بدن را منتقل نمی‌کنم، می‌ترسم بدن را منتقل کنم و دیگر به عنوان "رقیّه بنت الحسین" شناخته نشود و من نتوانم جواب بدهم. سیّد بدن شریف را از میان لحد بیرون آورد و بر روی زانوی خود نهاد و سه روز بدین گونه بالای زانو خود نگه داشت و گریه می‌کرد تا اینکه قبر را تعمیر کردند. وقت نماز که می شد سیّد بدن حضرت را بالای جایی پاکیزه می‌گذاشت. پس از فراغ از نماز برمی‌داشت و بر زانو می‌نهاد، تا اینکه از تعمیر قبر و لحد فارغ شدند، سید بدن را دفن کرد. و از معجزه آن حضرت این که سیّد در این سه روز احتیاج به غذا و آب و تجدید وضو پیدا نکرد و چون خواست بدن را دفن کند دعا کرد که خداوند پسری به او عطا فرماید. دعای سیّد به اجابت رسید و در سن پیری خداوند پسری به او لطف فرمود که نام او را "سیّد مصطفی" گذاشت. آنگاه والی واقعه را به سلطان عبدالحمید عثمانی نوشت؛ او هم تولیت زینبیّه و مرقد شریف حضرت رقیّه و امّ کلثوم و سکینه را به سید ابراهیم واگذار کرد. این قضیه در سال ۱۲۴۲ هجری شمسی رخ داده و در کتاب «معالی» هم این قضیّه مجملاً نقل شده و در آخر اضافه کرده است: «فَنزلَ فی قبرها و وَضع علیها ثوباً لفَّها فیه و أخْرجها، فإذا هی بنتٌ صغیرةٌ دُونَ البُلوغِ و کانَ متْنُها مجروحةً مِنْ کثرةِ الضَّرب» «آن سیّد جلیل وارد قبر شد و پارچه ای بر او پیچید و او را خارج نمود، دختر کوچکی بود که هنوز به سن بلوغ نرسیده، و پشت شریفش از زیادی ضربات مجروح بود.» پس از درگذشت سیّد ابراهیم، تولیت آن مشاهد مشرفه به پسرش سیّد مصطفی و بعد از او به فرزندش سیّد عبّاس رسید.فرزندان سیّد ابراهیم دمشقی معروف و مشهور به "مستجاب الدعوه" هستند. منابع: 1-اسرار الشهادة، صفحه ٤٠٦. 2-منتخب التواریخ، صفحه ۳۸۸. 3-مقتل جامع مقدم، جلد ۲، صفحه ۲۰۸. تراجم اعلام النساء، جلد ۲، صفحه ۱۰۳.
هدایت شده از آسمان
چون جدا گردید از پیکر سَرَش اسب ، راندیم از جفا بر پیکرش راوی می‌گوید: ده نفری که بر بدن سید الشهدا اسب تاخته بودند، به مجلس ابن زیاد وارد شدند و در مقابل او ایستادند. اسید بن مالک، یکی از ده نفر برای اعلام جنایت‌شان به ابن زیاد شعری را خواند: ما بودیم که با اسب‌های بلندقامت و تندرو بر بدن حسین تاختیم ابتدا کمر او و سپس سینه‌اش را خرد کردیم تا جایی که استخوان‌های سینه‌اش آسیاب شد... ابن زیاد به آن‌ها جایزه کم ارزشی داد. ابوعمر زاهد می‌گوید: به چهره این ده نفر که نگاه کردیم، دیدیم همگی حرام زاده هستند. مختار این ده نفر را دستگیر کرد. دست و پایشان را با زنجیر آهنی بست و اسب بر پشت‌شان تازاند تا همگی هلاک شدند. منبع: اللهوف علی قتلى الطفوف
هدایت شده از آسمان
یا حسین استاد عالی می فرمودند دو نفر در کربلا هنوز به شهادت نرسیده بودند که بر پیکر آنها اسب تاختند حضرت قاسم سلام الله علیه و آقامون ابا عبدالله الحسین علیه السلام. فردی از شیخ جعفر شوشتری پرسید محدوده حرم آقا ابا عبدالله تا کجاست ؟ شیخ بعد از تاملی فرمود تا آنجا که اسب ها بر پیکر تاختند و رفتند...
هدایت شده از آسمان
داده خدا مقام مرا خادم الحسین ارباب خوانده نام مرا خادم الحسین من بی حسین گمشده ای بی نشانه ام بنویس پس تمام مرا خادم الحسین 🥀 ز کودکی خادم این تبار محترمم 🥀 هیئت شهدای گمنام «شهرستان الشتر» انتشارمطالب بدون ذکرمنبع هدیه به بقیه الله الاعظم ارواحنافداه بلامانع است
4_6048809284286811383.mp3
1.92M
☑️بند اول دنبال نیزه ت باچشم گریون می اومدیم با  پاهای  پرخون توو هر محل و هرکوی و کوچه میرفتیم از حال توو شهر کوفه ما رو با جسارت بردن بی بهونه با بی حرمتی و سیلی تازیونه واویلاواویلا ☑️بند دوم تنها سلاحم چشم ترم بود سایه ت توو هرجا  روی سرم بود چشمم همیشه به سوی نیزه کاشکی نیفتی  از روی نیزه روو نیزه که خوندی قران ای برادر میزدن به لبهات با سنگ قوم کافر واویلاواویلا ☑️بند سوم اون که سرت رو باسنگ شکسته دستای ما رو  با طعنه بسته بوسه گرفتن سنگا ازون لب هر چی خطا رفت میخورد به زینب افتادیم روو خاکا صد بار ای برادر کمونیه قدّم  شدم مثل مادر واویلاواویلا 💠💠💠1⃣1⃣5⃣2⃣💠💠💠 ⛈ 🦋
این یتیمان که ز اطعام علی سیر شدند این یتیمان که ز اطعام علی سیر شدند کربلا گوشه گودال همه شیر شدند دستشان ظرف پر از شیر ولی فردایی در پی قتل حسین دست به شمشیر شدند بارها پشت علی گرچه نمازی خواندند کربلا آل علی کافر و تکفیر شدند این جماعت که علی خورد و خوراکش میداد از چه بر غارت خلخال سرازیر شدند نمک سفره حیدر همه خوردند ولی بهر اولاد علی در پی تزویر شدند شمر از پشت جدا کرد به سختی سر را همه خرسند و مشغول به تکبیر شدند کاروان اسرا کوفه که آمد چه کشید این زن و بچه ارباب همه پیر شدند اف بر این کوفه واین مردم نامرد و لعین مردمانی که به نیرنگ چو تفسیر شدند سر بریدند و به ناموس علی خندیدند آخرش با زر و درهم همه تقدیر شدند برای سلامتی و ظهور آقا امام زمان صلوات
Mehdi Rasoli - Rabbana Atena (128).mp3
2.41M
نوحه ربنا آتنا‌ زیارت الحسین یوم الاربعین مهدی رسولی ربنا آتنا زیاره الحسین یوم الاربعین ثبت اقدامَنا سجّل اسماءَنا بین الزائرین حسین ای آب حیات حسین ای جانم فدات حسین ای راه نجات اهدنا الصراط میمیرم برات حسین میمیرم برات میمیرم برات میمیرم برات دانلود مداحی ربنا آتنا زیارت الحسین یوم الاربعین مهدی رسولی ای ارض کربلا خاک تو شد شفا مهمان آمده همراه لشکرش عباس و اکبرش سطان آمده شدی خاک عرشیان رسید آخر کاروان مدارا کن کربلا با این کودکان حسین میمیرم برات میمیرم برات میمیرم برات ای ارض کربلا خاک تو شد شفا مهمان آمده
غزل اول جلسه ای شب پنجم محرم هر کَس برای تو به تن خود کند سیاه او را خدا ز عرش مُعلّی کند نگاه اشکِ برای توست همانند کیمیا سازد سفید ، رویِ هر آنکه بود سیاه این خانه مأمنی ست که زهراست صاحبش چادُر سیاه او به همه هست جان پناه شوینده تر ز آب بهشتی ست گریه ها گردد ثواب بار تو باشد اگر گناه بردار یک قدم تو برای حسین و بعد بنشین ببین که کوه بخشد خدا به کاه شانه به شانه مهدی زهرا کنار توست در بین روضه میکشد او همره تو آه امشب خدا کند ببرد همره خودش ما را کنار تشنهء گودال قتلگاه عبدالله آمده که عمو را کند کمک جای پدر رسیده سرآسیمه در سپاه او آمده که دست خودش را سِپَر کند بر پیکری که پا خورد از هر که بین راه شاید کمک کند به عمو تا که بیش از این با نیزه جا بجا نشود جسم پادشاه با نیزه بر گلوی عمو ضربه میزنند بازیچه گشته گیسوی یوسف میان چاه بیرون زده زبین سِپَر دندهء حسین یا رب برای هیچ شهیدی چنین مخواه مجتبی صمدی شهاب محرم
🏴سبک زمزمه یا واحد سنگین ایام اسارت آل الله در کوفه 🏴بند اول قرآنِ روی نیزه ها،صوتت چه دلنشین است آرام قلب زینب و،سُکینه این طنین است پشت سرت می آیم و،در سوگ تو نشستم باشد گواه غربتم،اینجا دو دست بستم با خطبه هایم،یار تو هستم غمخوار من غمخوار تو هستم سالار من پا کار تو هستم حسین من ای شهید مظلوم 🏴بند دوم دارد نگاهت میکِشد،من را به سوی نیزه صحرا به صحرا میروم،در جستجوی نیزه کرده غمت آشفته ام،ای مه جبین برادر شد آرزویم بوسه ای،بر آن بریده حنجر هر جا روی من،با تو میایم که گفته از تو،اخا جدایم با غربت کوفه آشنایم حسین من ای شهید مظلوم 🏴بند سوم از طعنه های دشمن و،سنگ جفا چه گویم از شهر نامردی و از،نامحرما چه گویم با حال خسته آمدم،در کوچه های کوفه با سلسله من رد شدم،از کوچه های کوفه بر گریه ی من،خندیدن اینجا بر طبل شادی،کوبیدن اینجا اُف بر تو دنیا،اُف بر تو دنیا حسین من ای شهید مظلوم
مناجات وروضه حضرت رقیه وسینه زنی(شاهمندی).mp3
29.32M
و روضه حضرت رقیه (س) و سینه زنی 📼 پیشنهاد دانلود ✅ ای دل اگرکه خواهی دیدار آشنا را (غزل) ✅ خواهم ز خدا که پاک پاکم بکند(مقدمه ) ✅ خرابه باغ وسرتوگل و منم بلبل (مرثیه) ✅ دلم سرچشمه جام حسینه (نوحه تک) ✅ بابا ببین بال و پرم شکسته (نوحه تک) ✅ وقتی دلم از هرچی عشقه توی دنیا خسته میشه (شور) ✅ سقای دشت کربلا ابوالفضل (شور) ۹مرداد ۱۴۰۲ هیات تشنگان ماءمعین _اصفهان ┅┅┅┅┄❅💠❅┄┅┅┅┅┄ 🇮🇷🇮🇷