eitaa logo
کانال نوحه وسینه زنی یا زینب(سلام الله علیها)
14.6هزار دنبال‌کننده
1.6هزار عکس
1.4هزار ویدیو
369 فایل
#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها #اللهم_عجل_لولیک_الفرج_والعافیه_والنصر #هدیه_محضر_امام_زمان_عج_صلوات http://eitaa.com/joinchat/2288255007C8509f44f1f
مشاهده در ایتا
دانلود
❣﷽❣ 🔶 4 🔷 🔷 4 ❣بر چهرهٔ قرصِ ماه مهدی صلوات ❣بر عطر خوش نگاه مهدی صلوات ❣برندبه های جمعه های منتظران ❣بر خاک ره سپاه مهدی صلوات 🌿 🌿 🌟مرغ دل پرمیزند پیوسته سوی کربلا 🌟گشته ذکر صبح وشامم گفتگوی کربلا 🌟درصف محشرکه سرمی آورم بیرون زخاک 🌟میکندچشمم به هرسو جستجوی کربلا 🌟دوست دارم تا بگریم در کنار قتلگاه 🌟بشنوم در گوشهٔ مقتل صدای فاطمه 🌟دوست دارم مرقدشش گوشه گیرم دربغل 🌟با سرشک دیده سقایی کنم در کربلا 🌟عضو عضو پیکرم پیوسته گوید یا حسین 🌟تابرات کربلایم راکند امضا حسین 🌟با همین پروندهٔ سنگین و این بار گناه 🌟می خرد مارا دراین دنیاوآن دنیا حسین 💥 ♻️ گفت برادرم از دنیا رفت دو سه شب از مرگش.. یک شب تو خواب دیدم خیلی گرفتاره.. خیلی ناراحته.. از خواب بیدار شدم خیلی ناراحت شدم. یکی دو شب گذشت. دوباره خوابشو دیدم.. دیدم تو ناز و نعمته... گفتم: برادر! چه شد یک دفعه حال و روزت خوب شد؟ گفت: دیشب خانمی رو تو قبرستان دفن کردند.. خدا بخاطر اون زن عذاب رو از همه اهل قبرستان برداشت. گفتم: این زن کیه؟؟ گفت: عیال استاد اشرف آهنگره گفتم: مگر این زن چه کرده؟ گفت: نمی دونم؛ همین قدر بهت بگم.. این خانم اینقدر مهمه.. که از سر شب تا به صبح امام حسین(ع) سه مرتبه اینجا به دیدنش اومده 🔅 میگه صبح از خواب بیدار شدم. اومدم به بازار آهنگرا ،دیدم یکی از مغازه ها بسته است. گفتم: این مغازه کیه؟ گفتند: مغازه اشرف آهنگره گفتم: چرا بسته است؟ گفتند: خانمش از دنیا رفته.. میگه من هم مثل بقیه برای تسلیت رفتم پیش اشرف آهنگر.. میگه وقتی خلوت شد گفتم: آقا! خانمت کربلا رفته است؟ گفت: نه. گفتم: خانمت روضه خوان امام حسین ع بوده؟ گفت: نه. (گفت: آقا! به خانم من چه کار داری؟اینا چه سوالیه میکنی) گفتم: یک خواب عجیبی دیدم..جریان را نقل کردم تا جریان را گفتم،، گفت: درست خواب دیدی گفتم: چرا گفت: خانم من فقط یک برنامه داشت. مقید هم بود..صبح که نمازشو میخوند، می اومد زیر آسمان بالای بلندی رو به قبله می ایستاد و سه مرتبه صدا میزد.. السلام علیک یا ابا عبدالله! زیارت عاشورا میخوند.. (پول نداشت کربلا برود.. کار دیگری هم نمی توانست انجام بدهد دست به سینه به امام سلام میداد) آقا جان قربونت برم آقا تو به یاد من بلشی ولی من یادت نکنم آقا ؟ 🌺 ⬅️دلتو ببرم کربلا آی کربلائیا..آی حاجت دار آی جوون دارا.. شب/روز هفت ابی عبدالله... روز هفتم/سوم که میشه..دختر میاد کنار قبر بابا...خواهر میاد کنار قبر برادر.. دسته گل میارن..عکس بابارو میارن . زیر بغلای خواهرا و دخترها رو میگیرن..تسلا میدن..یه دل سیر گریه میکنند (عزاداری میکنند سبک میشن) ⬅️اما من بمیرم برا یتیمان ابی عبدالله...آوارهٔ بیابونا...سر حسین ع بالای نیزه ..بدنش تو کربلا...بچه ها آواره اند...به هر بهانه ای کتکتشون میزنند...آب میخوان میزنند.. غذا میخوان کنک میزنند.. بابارو میخوان کتک میخورند.. ⏹الهی غریب نشی... الهی گرفتار نشی...الهی بی کس نشی.. چه کشیدند یتیمان حسین ع چه کشید بی بی زینب س 💔امان از دل زینب 💔چه خون شد دل زینب ✔️(هر روضه ای میشه خوند)✔️ صدا زد... ◼️به‌سوی‌شام‌وکوفه‌ام‌چه ظالمانه میبرند ◼️نمیروم ولی مرا به تازیانه میبرند ◼️سر تو را به نوک نی زدند این ستمگران ◼️نمی روم ولی مرا به تازیانه میبرند ⬅️عصر روز یازدهم عمر سعد دستور داد یک عده عرب اومدند محمل ها را بستند. یک وقت دستور داد: حالا برید زن و بچه هارو سوار کنید. تا جلو اومدند که زنها را سوار کنند، بی بی زینب صدا زد: شما مردها به ما نامحرمید. ما به شما نامحرمیم. کنار بروید.. بی بی همهٔ زنها و بچه های اهل خیمه رو سوار ناقه کرد.. نوبت رسید به عمه سادات زینب.. بمیرم اومد سوار ناقه بشه هر چی دورو بر خودشو نگاه کرد..دید محرم نداره.. صدا زد.. () کجایید ای هواداران ببینید محمل زینب که بر باد فنا رفته بساط محمل زینب کجایی ای علی اکبر، شبیه روی پیغمبر کجایی ای علمدارم، ضیای چشم خونبارم یه وقت دیدند بی بی زینب س صدا زد: وا غربتاه.. وا حسیناه..ای داد از غریبی.. ☑️خواهره دیگه... کنار جنازه برادره اگر گریه نکند چه کنه.. جا داشت یک عده بیان بی بی رو دلداری بدن..بهش تسلیت بگن.. از کنار بدن برادر بلندش کنند.. چه کردند؟ بمیرم زینب را کتک زدند.. با تازیانه... 💔امان از دل زینب 💔چه خون شد دل زینب هر چقدر ناله داری به سوز جگر زینب کبری س سه مرتبه ناله بزن بگو 🌹
631.2K
◾نوحه شب هفتم امام حسین(ع)◾ شبِ هفتِ شهادت، سرِ مهدی سلامت(۲) عزای هفتم شده بهر شاهنشه دین سر مُطهر او جدا شد از ره کین شبِ هفتِ شهادت، سر مهدی سلامت(۲) صدای واحسینا آید زِ ارض و سماء خیلِ مَلَک ناله زن بهرِ عزیز زهرا شبِ هفتِ شهادت، سر مهدی سلامت(۲) بگویم از راه دور سلام به تن های پاک که روی خاک صحرا گردیده اند چاک چاک شبِ هفتِ شهادت، سر مهدی سلامت(۲) هفت شبه کربُبلا گردیده بی تکاور حسین و لاله هایش به خون خود شناور شبِ هفتِ شهادت، سر مهدی سلامت(۲) به گوش جان میرسد هنوز صدای ناله امشب شب هفتم است بریز زِ دیده ژاله شبِ هفتِ شهادت، سر مهدی سلامت(۲) یوسف زهرا بیا امشب به کربُبلا بهر جدِّ غریبت بگیر عزای عُظما شبِ هفتِ شهادت، سر مهدی سلامت(۲) 👈🏻اجرای سبک: استاد پرویزی🎙️ 👈🏻سراینده شعر: علیمحمدی📝
دشتی شب هفت امام حسین علیه السلام فدای چشم چون دریای زینب بمیرم واسه ی غمهای زینب شب هفتم سر قبر حسینش چقدر خالیه امشب جای زینب شب هفتم شده زینب کجایی سر قبر حسین خود بیایی شب هفتم کنار قبر سقا بگو ام البنین داد از جدایی یه گوشه زار و تنهایی رقیه گرفته ذکر بابایی رقیه به یاد اصغر شیرین زبونش داره میخونه لالایی رقیه بگو پس نور چشمای ترت کو بگو شبه پیمبر اکبرت کو نه حر موند و نه عبدالله و قاسم ابالفضل ،ساقی آب آورت کو شب هفتم شد و قلبم کبابه همه دنیا به چشم ما سرابه امون از داغ طفل شیرخواره که حالش از همه بدتر ربابه میسوزونه غمت از ما پر وبال چه سخته همسفر با قوم دجال تو بیداری که پیش شمر و زجرم تو خوابم میرم هرشب بین گودال شب هفتم گرفتم روضه ی سر امان از ناله ی پر سوز خواهر اسیر شمر بودم من اگر که نبودم مجلس ختمت برادر بنال ای دل از این غم بی شماره ندارد اسمانم یک ستاره شب هفتم شده شیون کن ای دل به یاد آن گلوی پاره پاره حسین کریمی نیا
دعای توسل دل چه صفا گیرد از دعای توسل حالِ دعا گیرد از دعای توسل قلب همه عاشقانِ آل محمد (ص) نور خدا گیرد از دعای توسل هر دلِ آکنده از محبت مولا شور و نواگیرد از دعای توسل ای که دلت روشن است ز نور ولایت دیده ضیا گیرد از دعای توسل هر دلِ افروخته از عشق و محبت نور ولا گیرد از دعای توسل مهر و ولای علی و آل پیمبر در دل جا گیرد از دعای توسل شیعه ی مخلص به ذکر و شور حسینی کربُبلا گیرد از دعای توسل ای که مریضی ، مریضِ جرم و معاصی درد شفا گیرد از دعای توسل دست توسل بزن به دامن عترت قلب جلا گیرد از دعای توسل دست « رضا » را خدا از کرم خویش روز جزا گیرد از دعای توسل
🥀🥀🥀🥀🥀 کربلا کربلا… کربلا کربلا… ●♪♫ این دلِ تنگم عقده ها دارد؛ گوییا میلِ کربلا دارد ●♪♫ کربلا کربلا… کربلا کربلا… ●♪♫ یا رضا؛ ما را کربلایی کن ●♪♫ بعد از آن ما را نینوایی کن ●♪♫ یا حسین یا حسین… یا حسین یا حسین… ●♪♫ حسین حسین؛ حسین واویلا! واویلا! ●♪♫ امشب را شهِ دین؛ در حرمش مهمان است ●♪♫ عصرِ فردا؛ بدنش زیر سمِ اسبان است… ●♪♫ 🥀🥀🥀🥀🥀 حسین وای! حسین وای! ●♪♫ مکن ای صبح، طلوع… مکن ای صبح، طلوع… ●♪♫ بی برادرم نکن؛ بی یاورم نکن… ●♪♫ واویلا! واویلا! ●♪♫ تو خیمه ها، غوغا میشه ●♪♫ رقیه؛ بی بابا میشه ●♪♫ خیمه بی سقا میشه… ●♪♫ مکن ای صبح، طلوع… مکن ای صبح، طلوع… ●♪♫ 🥀🥀🥀🥀 این دل تنگم عقده ها دارد 🥀🥀🥀🥀🥀
متن نوحه دستامو بگیر پاشم حسین رضا نریمانی ───┤ ♩♬♫♪♭ ├─── تو پناهمی تو تکیه گاه محکمی؛ تو پناهمی تو کشتی نجاتمی! تو پناهمی تو یک نیاز مبرمی آقا؛ من أین لی النجاة الا روضه… دلتنگ حرم هستم حسین؛ ولی دل به علم بستم حسین! به کتیبه ها که دست میکشمپغ به ضریح میرسه دستم حسین… قو علی خدمتک جوارحی، و اشدد علی العزیمة جوانحی… چه عنایتی چه شاه با کرامتی، چه سعادتی چه ذکر با حلاوتی! چه عبادتی چه وزن پر محبتی آقا، من أین لی الرفیق الا روضه دستامو بگیر پاشم حسین؛ زیر خیمه تو جا شم حسین… بی نیاز همه دنیا میشم؛ اگه با تو رفیق باشم حسین… دلتنگ حرم هستم حسین؛ ولی دل به علم بستم حسین! به کتیبه ها که دست میکشم به ضریح میرسه دستم حسین… قو علی خدمتک جوارحی، و اشدد علی العزیمة جوانحی! ───┤ ♩♬♫♪♭ ├─── رضا نریمانی دستامو بگیر پاشم حسین
Reza Narimani - Dastamo Begir (320).mp3
3.73M
متن نوحه دستامو بگیر پاشم حسین رضا نریمانی
دعای توسل دل چه صفا گیرد از دعای توسل حالِ دعا گیرد از دعای توسل قلب همه عاشقانِ آل محمد (ص) نور خدا گیرد از دعای توسل هر دلِ آکنده از محبت مولا شور و نواگیرد از دعای توسل ای که دلت روشن است ز نور ولایت دیده ضیا گیرد از دعای توسل هر دلِ افروخته از عشق و محبت نور ولا گیرد از دعای توسل مهر و ولای علی و آل پیمبر در دل جا گیرد از دعای توسل شیعه ی مخلص به ذکر و شور حسینی کربُبلا گیرد از دعای توسل ای که مریضی ، مریضِ جرم و معاصی درد شفا گیرد از دعای توسل دست توسل بزن به دامن عترت قلب جلا گیرد از دعای توسل دست « رضا » را خدا از کرم خویش روز جزا گیرد از دعای توسل
روضه حضرت ابوالفضل علیه السلام وگریزبه روضه حضرت رقیه: 🔸درزمان علامه ی بحرالعلوم قبرقمرمنیربنی هاشم به تعمیرنیازپیداکرد.قرارشد یروزمعینی به اتفاق معمار به سرداب مقدس رفته وقبراتجدیدبناکنند انروزرسیدومعماروقتی قبرونگاه کردبه علامه گفت؛ اقااجازه میفرمایید یسوال کنم؟علامه فرمود:بپرس معمارگفت:تاحالاشنیدم حضرت عباس اندامی موزون ورشیدوقدبلندی داشتند.به گونه ای سواراسب میشدندکه زانوهاشون دربرابرباگوش اسب قرارمیگرفت.پس حالاباید قبراقا بزرگ وطولانی باشه.ولی حالامیبینم قبرکوچیکه؟ ایامن اشتباه شنیدم یانه؟ علامه بجای جواب دادن سربه دیوارگذاشت وگریه کرد.فرمود:معمارشنیده هات درسته. اما حرفت منویادمصائب ودردهای واردشده به علمدارانداخت. اری.عباس اندام رشیدوقامتی بلندداشت.ولی بقدری ضربت شمشیروتیرونیزه بربدن نازنین او واردکردن که بدن قطعه قطعه شد.اندام رشید اقابه قطعات خونین تبدیل شد. انتظارداری این بددن پاره پاره علمدار که توسط حضرت امام سجادجمع اوری ودفن شد.قبری بزرگتر ازاین قبرداشته باشه.😢 نه ان طاقت که برگردم.تنت برجای گذارم نه قوت تاکه جسمت رازروی خاک بردارم اما:مردم ینفردیگم سراغ دارم قبرش کوچیکه... مثل قبر علمدار.خیلی این نازدانه شبیه عموش شد بزاراینطوربگما:شاید حضرت رقیه درلحظات اخر اینطورگفته باشند: عموجون سرم دردمیکنه، عموجون بالوپرم دردمیکنه (عموعباس اگر توفرق سرت شکافت. من رقیه را انقدر از موی سربلندم کردوزجربه زمینم زد) عموجون نه درست بسته میشه نه وامیشه پلک چشم من ورم کرده .دردمیکنه (عمو اگرتیربرچشم توزدن. تونبودی.بابام نبود انقدر سیلی زدن)😢 اما درآخردیدن صدای نازدانه نمیاد..چخبره؟ رقیه جان داده...قبر کوچکی حفرکردند.بدن خانومو دفن کردن..امان ازدل زینب...ای وای ازدل زینب
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
4_5962997813397686356.mp3
2.75M
‍ دیر راهب نصرانی اي میهمان بی بدن ای سر خوش آمدي از بزم این جماعت مهمان کش آمدي با چه سختی پول داد گفت این سرُ یه شب مهمانِ من کنید .. دِیریست وا نگشته به این دیر پایِ غیر تو آمدی که با تو شوم عاقبت بخیر در کسوت مسیح به مهمانی آمدی وقتی به دیر راهب نصرانی آمدی تو قصد کرده ای همه دنیایِ من شوی ترسا شدم كه حضرتِ عیسایِ من شوی بي پيكر آمدي سر و جانم فدایِ تو اي سر! بگو چگونه نهم سر به پایِ تو اي سيبِ سرخ؛ آمده اي تا ببويمت بگذار با گلابِ نگاهم بشويمت *شروع کرد شستنِ سر .. گفت خودت خودت رو معرفی کن به من .. تو کی هستی ؟.. دید لباش مثه چوبِ خشک تکان خورد أنَا ابنُ مُحَمَّدٍ المُصطَفى، وأنَا ابنُ عَلِیٍّ المُرتَضى، وأنَا ابنُ فاطِمَةَ الزَّهراءِ، وأنَا المَقتولُ بِکَربَلاءَ، أنَا المَظلومُ، أنَا العَطشان ...* اين دير كربلا شده قرباني ات شوم قربان زخم گوشۀ پيشاني ات شوم دامن مكش ز دستم ، دستم به دامنت رأست چنين شده است چه كردند با تنت تير و سنان و نيزه و شمشير و ريگ و خار از هر چه هست زخمي داري به يادگار با اينكه از لبان تو پيداست تشنه اي گويا نرفته تشنه ز خون تو دشنه اي از وضع نامرتب رگهاي گردنت پيداست بد جدا شده رأس تو از تنت "زخم لبت" گمان كنم اين زخم، كهنه نيست اين خرده چوب ها كه نشسته به لب ز چیست