#حکایت_پند 🦋️#شفاعت_از_گنهكاران_مهریه_حضرت فاطمه_س
✍ احمد بن يوسف دمشقى در كتاب خويش به نام ((اخبارالدول و آثار الاءول )) چنين روايت مى كند:
🍃 در خبر آمده است : #زمانى كه پدر بزرگوارش ، او (#حضرت فاطمه ) را به #شوهر داده و #مالى اندك را به عنوان صداق تعيين فرمود، عرض كرد: اى رسول خدا، دختران مردم #نيز شوهر كرده و مقدار كمى به عنوان صداق بر ايشان #تعيين مى گردد، پس #فرق بين من و آنان چيست❓
🍃 اميدوار و خواهانم كه مهريه را به على (ع) #برگردانى و از خداى تعالى بخواهيد كه مهريه مرا #شفاعت گناهكاران از امت تو قرار دهد.
🌟 پس #جبرئيل نازل شد و با وى كاغذ كوچكى از حرير بود كه در آن نوشته شده بود: خداى تعالى #مهريه حضرت فاطمه را #شفاعت گناهكاران از امت پدرش قرار داده و به همين علت زمانى كه ايشان در حال #احتضار بودند، وصيت فرمودند كه آن كاغذ كوچك را روى #سينه شان در زير كفن قرار دهند. اين وصيت عمل شد
🌹 و حضرت فاطمه زهرا(س) فرمودند:
به هنگامى كه در قيامت برانگيخته شدم ، اين #كاغذ را به دست مى گيرم و از گناهكاران امت پدرم شفاعت مى كنم .
💠 در اين حديث همان گونه كه مى بينيد، از آنچه كه به حضرت فاطمه زهرا(س) از #عظمت شخصيت و علو همت و مرتبت بلند و بى حد و جلالت قدر عنايت گرديده ، حكايت مى كند؛ زيرا اين بزرگوار از پدر ارجمندش مى خواهد از خدا بخواهد كه به عنوان مهريه و صداق ، اين #حق عظيم ، يعنى شفاعت ، را در قيامت به او اعطا فرمايد و پروردگار مهربان هم در خواست رسول خويش را #اجابت فرموده و حاجت وى را برآورد و آن نامه را به وى عنايت فرمود و صديقه طاهره نيز آن سند را به هنگام حاجت ، يعنى در قيامت ، #آشكار خواهد فرمود.
🔺 صفورى در نزهة المجالس نقل مى كند كه نسفى گويد:
حضرت فاطمه زهرا(س) از پدر بزرگوارش رسول اكرم (ص ) در خواست نمود كه صداق وى را شفاعت براى امت او قرار دهد و اين بانوى بزرگوار زمانى كه بر صراط آيند، #صداق خويشتن را طلب كنند
📚 ۳۶۰ داستان از فضايل مصائب و #كرامات فاطمه زهرا (س)،عباس عزيزى
#مقتل_حضرت_علی_اکبر ع
#شب_هشتم_محرم
✅ #شیخ_جعفر_شوشتری مجتهد و عالم بزرگ نوشته است:
حسین علیه السلام در مصیبت علی اکبر سه بار به حال #احتضار و مشرف به مرگ شد.
🔹 اول: وقتی دید علی اکبر (ع) آماده ی رفتن به میدان است.
🔸 دوم: وقتی برگشت و از حضرت طلب آب کرد، او را به سینه گرفت و از شدت غصه و اندوه که نمی توانست آب برای او آماده کند، حالت احتضار به او دست داد.
🔹 سوم: وقتی علی اکبر از اسب افتاد و پدر را صدا زد، که حضرت سکینه کبری می گوید:
«لَمّا سَمِعَ أبی صوة وَلَدِه نَظَرتُ إلَیه» وقتی صدای اکبر را شنید، من پدر را نگاه کردم، «فَرَأیتُهُ قَد أشرَفَ عَلَی الموت» دیدم مشرف به مرگ شده است. «وَ عَیناهُ تَدورانِ کَالمُحتضَر» دو چشمش مثل آدم محتضر می گردد، «وَ جَعَلَ یَنظُرُ الأطرافَ الخِيمَة» اطراف خیمه را نگاه می کند، نزدیک است روح از بدنش برود. «وَ صاحَ مِن وَسَطِ الخِيمَة» وسط خیمه فریاد زد: «وَلَدی قَتَلَ الله مَن قَتَلوک».
#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها