eitaa logo
کانال نوحه وسینه زنی یا زینب(سلام الله علیها)
14.5هزار دنبال‌کننده
1.6هزار عکس
1.4هزار ویدیو
364 فایل
#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها #اللهم_عجل_لولیک_الفرج_والعافیه_والنصر #هدیه_محضر_امام_زمان_عج_صلوات http://eitaa.com/joinchat/2288255007C8509f44f1f
مشاهده در ایتا
دانلود
☑️بند اول بلند شو برادر که زینب رسیده ۲ ببین رنگ و رو از رخ من پریده ۲ حسین جان ببین دیده های ترم رو ببین حال و روزه بد و مضطرم رو تو رفتی عزیزم مصیبت کشیدم چه چیزا که من توو اسارت ندیدم ما رو میزدن بی بهانه/ آوردم برا تو نشانه با حال پریشان ؛ میخونم حسین جان حسین جان ... ☑️بند دوم چهل روز کشیدم غم هجر و دوری چهل روز فقط کار ما شد صبوری چهل روزه سخت تر گذشت از چهل سال ندیدیم خوشی بعدِ جنجالِ گودال غم تو برادر نشست روی این دل ازون روز سرت رو دیدم در مقابل نبودی که دستام و بستند سرم رو توی شام شکستند ببین نور دیده ؛ قد من خمیده حسین جان ... ☑️بند سوم تو روو نیزه بودی به ما شد جسارت با خلخال ما کردن اینها تجارت میدیدم که بستس چشای علمدار میبردن با خفت ماها رو توو بازار همه حاجتم بود برادر یه چیزی که توی اسارت نریم به کنیزی بگو جرم ماها چی بوده که کل تن ما کبوده وای از ازدحام و شلوغی شام و حسین جان ... ☑️بند چهارم نمیدونی داداش شدم من دل آشوب تو قران میخوندی و میخورد لبت چوب میسوختیم با اشک و با درد و عذاب و تعارف میکردن به ماها شراب و یکی زد من و با لگد یا که با مشت ولی اون نگاه های هرزه منو کشت دلم غرق رنج و عذابه که افتاد و غش کرد ربابه دلم غرق خونه / تنم نیمه جونه حسین جان ... 💠💠💠1⃣0⃣8⃣6⃣💠💠💠 ✍ ┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈
☑️بند اول بلند شو برادر که زینب رسیده ۲ ببین رنگ و رو از رخ من پریده ۲ حسین جان ببین دیده های ترم رو ببین حال و روزه بد و مضطرم رو تو رفتی عزیزم مصیبت کشیدم چه چیزا که من توو اسارت ندیدم ما رو میزدن بی بهانه/ آوردم برا تو نشانه با حال پریشان ؛ میخونم حسین جان حسین جان ... ☑️بند دوم چهل روز کشیدم غم هجر و دوری چهل روز فقط کار ما شد صبوری چهل روزه سخت تر گذشت از چهل سال ندیدیم خوشی بعدِ جنجالِ گودال غم تو برادر نشست روی این دل ازون روز سرت رو دیدم در مقابل نبودی که دستام و بستند سرم رو توی شام شکستند ببین نور دیده ؛ قد من خمیده حسین جان ... ☑️بند سوم تو روو نیزه بودی به ما شد جسارت با خلخال ما کردن اینها تجارت میدیدم که بستس چشای علمدار میبردن با خفت ماها رو توو بازار همه حاجتم بود برادر یه چیزی که توی اسارت نریم به کنیزی بگو جرم ماها چی بوده که کل تن ما کبوده وای از ازدحام و شلوغی شام و حسین جان ... ☑️بند چهارم نمیدونی داداش شدم من دل آشوب تو قران میخوندی و میخورد لبت چوب میسوختیم با اشک و با درد و عذاب و تعارف میکردن به ماها شراب و یکی زد من و با لگد یا که با مشت ولی اون نگاه های هرزه منو کشت دلم غرق رنج و عذابه که افتاد و غش کرد ربابه دلم غرق خونه / تنم نیمه جونه حسین جان ... 💠💠💠1⃣0⃣8⃣6⃣💠💠💠 ✍ ┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈