#شب_سیزدهم_محرم
#روضه_دفن_شهدای_کربلا
متن روضه 1
🔸سلام ما به تو ای سومین امام حسین
هر کجای مجلس نشستی...
با توجه امروز میخواهیم از همین جا...
به آقامون سلام بدیم....
🔸سلام ما به تو ای سومین امام حسین
🔸که در حضور تو مهدی کند سلام حسین
امروز امام زمانم سلام میده...
اما... به بدن های بی سر...
روی خاک...
سلام ما به اون بدن های که بی غسل و کفن...
سه روز روی زمین کربلا بود...
🔸سلام بر تو و آن قطره هاى خون سرت
🔸كه ريخت روى زمين در مسير شام حسين
🔸سلام بر تو و بر مهدی ات که روز ظهور
🔸ز دشمنان تو بستاند انتقام حسین
ان شاء الله امام زمان میاد...
انتقام خون به نا حق ریخته ی حسین رو میگیره...
🔸ز دشمنان تو بستاند انتقام حسین
یا بن الحسن...
🔸بعد از سه روز پيكر سرخش كفن نداشت
سه روز بدن عزیز زهرا...
بی غسل و بی کفن...
روی زمین گرم کربلا...
🔸بعد از سه روز پيكر سرخش كفن نداشت
🔸يوسف ترين شهيد خدا پيرُهن نداشت
🔸از بسكه پيكرش شده پامال اسبها
🔸يك جاي بي جراحت و سالم، بدن نداشت
چه کردند با بدن پاک عزیز زهرا...
مثل یه همچین روزی...
وقتی بنی اسد اومدند کربلا...
نگاه کردن دیدند این نانجیبها بدن های خودشون رو دفن کردند...
اما بدن عزیز زهرا حسین...
روی زمین کربلا...
میخواستند بدن ها رو دفن کنند...
اما بدنها رو نمیشناختند...
آخه سر در بدن ندارند...
متحیر ایستادند...
یک دفعه دیدند یه آقایی سوار بر اسب وارد شد...
🔸بنی اسد بیاید
🔸کفن با خود بیارید
🔸مگر خبر ندارید
🔸حسین کفن ندارد
بنی اسد من این بدن ها رو خوب میشناسم...
این بدن بی سر...
بدن بابای غریبم حسینه...
این بدن قطعه قطعه برادرم علی اکبره...
این بدن قاسمه...
اون بدنی که کنار شط فرات...
دستهاش رو جدا کردند...
بدن عمو جانم عباسه...
بنی اسد...
برید یه قطعه بوریا بیارید...
🔸مگر به کربلا کفن، بغیر بوریا نبود
🔸مگر حسین فاطمه، عزیز مصطفی نبود
امام سجاد دستهای مبارک رو زیر بدن مطهر امام حسین قرار دادند و فرمودند:
بسم الله و فی سبیل الله و علی ملة رسول الله
بدن ابی عبدالله رو غریبانه داخل قبر گذاشتند...
سخت ترین لحظه برای فرزند لحظه ای هست که میخواد داخل قبر با پدر وداع کنه...
بنی اسد دارن نگاه میکنند...
دیدند امام سجاد رفت داخل قبر...
میخواد با پدر وداع کنه...
ای واااااای ای واااااااای...
دیدن امام سجاد این لب ها رو گذاشته روی رگ های بریده ی حسین...
هی صدا میزنه وای غریب حسین...
وای مظلوم حسین...
وقتی از قبر بیرون اومدند...
با دستان مبارک نوشتند...
هذا قَبْرُ الْحُسَيْنِ بْنِ عَليِّ بْنِ ابيطالِب، الّذي قَتَلوُهُ عَطْشاناً
🔸كاش در لحظه ی دفن پدرم میمردم
🔸آن كه بوسيد چو عمه، رگ حلقوم، منم
الا لعنت الله علی القوم الظالمین
#شب_سیزدهم_محرم
#روضه_دفن_شهدای_کربلا
متن روضه 1
🔸سلام ما به تو ای سومین امام حسین
هر کجای مجلس نشستی...
با توجه امروز میخواهیم از همین جا...
به آقامون سلام بدیم....
🔸سلام ما به تو ای سومین امام حسین
🔸که در حضور تو مهدی کند سلام حسین
امروز امام زمانم سلام میده...
اما... به بدن های بی سر...
روی خاک...
سلام ما به اون بدن های که بی غسل و کفن...
سه روز روی زمین کربلا بود...
🔸سلام بر تو و آن قطره هاى خون سرت
🔸كه ريخت روى زمين در مسير شام حسين
🔸سلام بر تو و بر مهدی ات که روز ظهور
🔸ز دشمنان تو بستاند انتقام حسین
ان شاء الله امام زمان میاد...
انتقام خون به نا حق ریخته ی حسین رو میگیره...
🔸ز دشمنان تو بستاند انتقام حسین
یا بن الحسن...
🔸بعد از سه روز پيكر سرخش كفن نداشت
سه روز بدن عزیز زهرا...
بی غسل و بی کفن...
روی زمین گرم کربلا...
🔸بعد از سه روز پيكر سرخش كفن نداشت
🔸يوسف ترين شهيد خدا پيرُهن نداشت
🔸از بسكه پيكرش شده پامال اسبها
🔸يك جاي بي جراحت و سالم، بدن نداشت
چه کردند با بدن پاک عزیز زهرا...
مثل یه همچین روزی...
وقتی بنی اسد اومدند کربلا...
نگاه کردن دیدند این نانجیبها بدن های خودشون رو دفن کردند...
اما بدن عزیز زهرا حسین...
روی زمین کربلا...
میخواستند بدن ها رو دفن کنند...
اما بدنها رو نمیشناختند...
آخه سر در بدن ندارند...
متحیر ایستادند...
یک دفعه دیدند یه آقایی سوار بر اسب وارد شد...
🔸بنی اسد بیاید
🔸کفن با خود بیارید
🔸مگر خبر ندارید
🔸حسین کفن ندارد
بنی اسد من این بدن ها رو خوب میشناسم...
این بدن بی سر...
بدن بابای غریبم حسینه...
این بدن قطعه قطعه برادرم علی اکبره...
این بدن قاسمه...
اون بدنی که کنار شط فرات...
دستهاش رو جدا کردند...
بدن عمو جانم عباسه...
بنی اسد...
برید یه قطعه بوریا بیارید...
🔸مگر به کربلا کفن، بغیر بوریا نبود
🔸مگر حسین فاطمه، عزیز مصطفی نبود
امام سجاد دستهای مبارک رو زیر بدن مطهر امام حسین قرار دادند و فرمودند:
بسم الله و فی سبیل الله و علی ملة رسول الله
بدن ابی عبدالله رو غریبانه داخل قبر گذاشتند...
سخت ترین لحظه برای فرزند لحظه ای هست که میخواد داخل قبر با پدر وداع کنه...
بنی اسد دارن نگاه میکنند...
دیدند امام سجاد رفت داخل قبر...
میخواد با پدر وداع کنه...
ای واااااای ای واااااااای...
دیدن امام سجاد این لب ها رو گذاشته روی رگ های بریده ی حسین...
هی صدا میزنه وای غریب حسین...
وای مظلوم حسین...
وقتی از قبر بیرون اومدند...
با دستان مبارک نوشتند...
هذا قَبْرُ الْحُسَيْنِ بْنِ عَليِّ بْنِ ابيطالِب، الّذي قَتَلوُهُ عَطْشاناً
🔸كاش در لحظه ی دفن پدرم میمردم
🔸آن كه بوسيد چو عمه، رگ حلقوم، منم
الا لعنت الله علی القوم الظالمین
#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
-#سوم_امام
.
روز دوازدهم محرم
#شب_سیزدهم_محرم
#روضه_دفن_شهدای_کربلا
#سوم_امام_حسین
🔸سلام ما به تو ای سومین امام حسین
هر کجای مجلس نشستی...
با توجه امروز میخواهیم از همین جا...
به آقامون سلام بدیم....
🔸سلام ما به تو ای سومین امام حسین
🔸که در حضور تو مهدی کند سلام حسین
امروز امام زمانم سلام میده...
اما... به بدن های بی سر...
روی خاک...
سلام ما به اون بدن های که بی غسل و کفن...
سه روز روی زمین کربلا بود...
🔸سلام بر تو و آن قطره هاى خون سرت
🔸كه ريخت روى زمين در مسير شام حسين
🔸سلام بر تو و بر مهدی ات که روز ظهور
🔸ز دشمنان تو بستاند انتقام حسین
ان شاء الله امام زمان میاد...
انتقام خون به نا حق ریخته ی حسین رو میگیره...
🔸ز دشمنان تو بستاند انتقام حسین
یا بن الحسن...
🔸بعد از سه روز پيكر سرخش كفن نداشت
سه روز بدن عزیز زهرا...
بی غسل و بی کفن...
روی زمین گرم کربلا...
🔸بعد از سه روز پيكر سرخش كفن نداشت
🔸يوسف ترين شهيد خدا پيرُهن نداشت
🔸از بسكه پيكرش شده پامال اسبها
🔸يك جاي بي جراحت و سالم، بدن نداشت
چه کردند با بدن پاک عزیز زهرا...
مثل یه همچین روزی...
وقتی بنی اسد اومدند کربلا...
نگاه کردن دیدند این نانجیبها بدن های خودشون رو دفن کردند...
اما بدن عزیز زهرا حسین...
روی زمین کربلا...
میخواستند بدن ها رو دفن کنند...
اما بدنها رو نمیشناختند...
آخه سر در بدن ندارند...
متحیر ایستادند...
یک دفعه دیدند یه آقایی سوار بر اسب وارد شد...
🔸بنی اسد بیاید
🔸کفن با خود بیارید
🔸مگر خبر ندارید
🔸حسین کفن ندارد
بنی اسد من این بدن ها رو خوب میشناسم...
این بدن بی سر...
بدن بابای غریبم حسینه...
این بدن قطعه قطعه برادرم علی اکبره...
این بدن قاسمه...
اون بدنی که کنار شط فرات...
دستهاش رو جدا کردند...
بدن عمو جانم عباسه...
بنی اسد...
برید یه قطعه بوریا بیارید...
🔸مگر به کربلا کفن، بغیر بوریا نبود
🔸مگر حسین فاطمه، عزیز مصطفی نبود
امام سجاد دستهای مبارک رو زیر بدن مطهر امام حسین قرار دادند و فرمودند:
بسم الله و فی سبیل الله و علی ملة رسول الله
بدن ابی عبدالله رو غریبانه داخل قبر گذاشتند...
سخت ترین لحظه برای فرزند لحظه ای هست که میخواد داخل قبر با پدر وداع کنه...
بنی اسد دارن نگاه میکنند...
دیدند امام سجاد رفت داخل قبر...
میخواد با پدر وداع کنه...
ای واااااای ای واااااااای...
دیدن امام سجاد این لب ها رو گذاشته روی رگ های بریده ی حسین...
هی صدا میزنه وای غریب حسین...
وای مظلوم حسین...
وقتی از قبر بیرون اومدند...
با دستان مبارک نوشتند...
هذا قَبْرُ الْحُسَيْنِ بْنِ عَليِّ بْنِ ابيطالِب، الّذي قَتَلوُهُ عَطْشاناً
🔸كاش در لحظه ی دفن پدرم میمردم
🔸آن كه بوسيد چو عمه، رگ حلقوم، منم
الا لعنت الله علی القوم الظالمین
#دفن_شهدا
#روز_دوازدهم_محرم
#روضه_دفن_شهدا
.#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
c7286d381656e38a1a95d69c9db873e236781756-144p_1_1.mp3
22.56M
#روضه_دفن_شهدای_کربلا
میخاستیم گناهو ترک کنیم با گریه ی بر اباعبدالله ترک میکردیم،
میخایم یه اختلاف رو آشتی بدیم اول گریه بر ابی عبدالله میکردیم میرفتیم
#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
====================
متن روضه های حجتالاسلام میرزامحمدی
#روضه_دفن_شهدای_کربلا
میخاستیم گناهو ترک کنیم با گریه ی بر اباعبدالله ترک میکردیم،
میخایم یه اختلاف رو آشتی بدیم اول گریه بر ابی عبدالله میکردیم میرفتیم
میخایم با خصم امام حسین مناظره کنیم اول گریه بر ابی عبدالله میکردیم بعد میرفتیم، به این قیل و قالهای کتابها و مدرسه ها اکتفا نمیکنیم هرکی هر چی میخاد بگه، هر خبری هست اینجاست ، وقتی انبیا با این گریه بر ابی عبدالله یه نردبان ترقی و تقرب الی الله براشون درست شده ما چه کنیم
و همشون سر این سفره ثبتنام کردند،
و الا چه معنا داره چند هزار سال قبل از تولد ابی عبدالله ، خدا به پیامبری اولوالعزم مثل حضرت موسی بگوید...
صَغِیرُهُم یُمِیتُهُ العَطَش....
اصلا حرمله نمیخاد،
یُمِیتُهُ العَطَش...
کـَبیرُهُم جِلدُه مُنکـَمَش
وَ رَأسُه فَوقَ السَّنان فِی البُلدان.....
چه معنا داره؟
بعد این پیامبر گریه کنه ،
مؤمنین بنی اسرائیل رو وادار کنه به گریه ی بر ابی عبدالله،
هنوز حسین به دنیا نیامده....
دیگه ما اصلا کرامات رو باید بریم از اونجا دربیاریم
وقتی از کوه طور برگشت
مامور شد به مؤمنین شریعتش بگه،
به مؤمنین بنی اسرائیل گفت
یعنی حضرت موسی منبر رفت برای ابی عبدالله
مومنین شریعتش از فردا صبح که میخاستند برند به کار و بارشون برسند
اول یه دل سیر برا حسین گریه میکردند
ما خیلی عقبیم
یه روز این زن و شوهر بلند شدند مثل عمل عبادی، گریه بر ابی عبدالله کردن آنقدر منقلب شدند از بچه غافل شدند،
بچه همینجوری افتاد تو تنور خونه،
یه مرتبه از گریه فارغ شدند
دیدند بچه نیست
دیدند بچه تو تنور روشن،
دیدند به برکت گریه بر ابی عبدالله بچه تو گلستان افتاده
جناب موسی گریه کن حسین اینه
حَرَّمتُ جَسَدَه عَلَی النّار
بدنش رو نمی گذارم آتش بسوزاند
السلام علیک یا اباعبدالله
▪️کعبه یک زمزم اگر در همه عالم دارد
▪️چشم عشّاق تو نازم! که دو زمزم دارد
▪️نه محرّم، نه صفر، بلکه همه دورهی سال
▪️کعبه با یاد غمت، جامهی ماتم دارد
▪️روضهخوانِ تو خدا، گریهکنِ تو آدم
▪️گریه ، ارثی است که ذریّهی آدم دارد
▪️اشک در ماتم تو بس که عزیز است حسین
▪️جای در چشم رسولان مکرّم دارد
با امیرالمومنین میومد تو کوچه،
دید ابی عبدالله تو کوچه ست پیغمبر دنبالش کرد
ابی عبدالله به دلخوشی پیامبر فرار کرد از دست پیامبر
حضرت فرمود : یا عَلی اَمسِکْهُ
حسین رو بگیر
امیرالمومنین جوانتر بود
ابی عبدالله رو بغل کرد آوردنش تو بغل پیامبر،
از خوشحالی تو بغل پیامبر دست و پا میزنه،
دید پیامبر پیراهنش رو بالا زد سینه و شکمشو بوسید
اما وقتی رسید زیر گلو،
هم بوسید هم گریه کرد
ابی عبدالله تعجب کرد
چرا دیگه گریه میکنی یا رسول الله ،
فرمود اُقَبّـِلُ مَوضِعَ السُّیوف
خوب دقت کن چی میگم
این مال شما خواصه
اقلّ جمع سه تاست، ما فقط یه خنجر شمر رو شنیدیم
اُقَبّـِلُ مَوضِعَ السُّیوف
نشون میده با یه ضربه و یه خنجر نکشتنش،
▪️از هر که آمده بود ز راه، نیزه خورد
▪️گاهی لگد گهی سنان گاه نیزه خورد
▪️شد نوبت سنان دهنش آه نیزه خورد
چه عجیب کشتنت آقا
قربونت برم آقا
تا دیروز بهت میگفتیم «غریب کشتنت» اما حالا که نگاه میکنیم « عجیب کشتنت» ،
یه جوری کشتنت که پیامبر،
نَهیٰ رسولُ اللهِ عَن قَتل کـَلبِ العَقور ....
ترجمه نمی کنم
به قتل صبر کشتنت،
این روزا وقتی رسیدند کوفه
زین العابدین اینجوری خودشو معرفی کرد
أنا ابنُ مَن قُتِلَ صَبراً
وَ کـَفیٰ بِذٰلک َ فَخراً
یعنی زنده زنده اونقدر بابام رو زدند....
از همه بدتر اینه
حضرت فرمود ابوحمزه
هنوز بابام داشت حرف میزد
حرفاش تموم نشده بود سر از بدنش جدا کردند
به نقل مرحوم مقرّم
امروز زین العابدین اومد کربلا بدنها رو دفن کنه،
کدوم بدنهاست ؟
سر ندارند
قابل شناسایی نبودند
بنی اسد متحیر ماندند
تا قیامت ما از بنی اسد گلایه داریم
زنهاشون امروز اومدند از فرات آب ببرند
دیدند این بدنها روی زمین مانده
به مردهاشون گفتند (اگه مرد باشند)،
مهریههامون حلال،
ما میریم این بدنها رو دفع کنیم...
آفرین به غیرت این زنها
اینجوری شد مردهاشون اومدند
الله اکبر
نمیشه خیلی حرفها رو زد
گلایه ها هم بمونه برای قیامت،...
زین العابدین فرمودند من این بدنها رو میشناسم
بدن شهدا رو یکجا دفن کردند
نوبت رسید به بدن ابی عبدالله ،
فرمود
تَنَهُّوا عَنّی
دور بشید از من
این بدن بدنیه که «لا یَمَسَّهُ اِلّا المُطَهَّرون»
فَإنَّ مَعِی مَن یُعینُنِی
هستند کسانی که توی دفنش منو کمک کنند
پیغمبر اینجاست، امیرالمومنین اینجاست ،امام حسن و فاطمه اینجا هستند،
فقط برید یه قطعه بوریا بیارید
بدن رو روی حصیر قرار داد
آورد میان قبر،
دو دست پیغمبر بیرون اومد
حسینم رو بده...
مستحب زیر سر یک بالشی از خاک درست کنند
اما این آقا که سرش توی کوفه سرگردانه. #کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها