eitaa logo
کانال نوحه وسینه زنی یا زینب(سلام الله علیها)
18.3هزار دنبال‌کننده
2هزار عکس
1.7هزار ویدیو
428 فایل
#کانال_نوحه_وروضه_یازینب_سلام_الله_علیها http://eitaa.com/joinchat/2288255007C8509f44f1f #هدیه_محضر_امام_زمان_عج_صلوات التماس_دعای_فرج_وعاقبت_بخیری ⛔️کپی مطالب بدون نام کانال ممنوع⛔️
مشاهده در ایتا
دانلود
زمان: حجم: 345.3K
. #⃣ ع #⃣ #⃣ ■■■■■■■■■■■■■■■■■■■■■■■■■■■■■■■■■■■ بعد ازتو ای برادر ،تا بی معین شدم من تو روی نیزه رفتی،محمل نشین شدم من ای وای برادرمن عزیز مادرمن * ای تشنه لب زخونت، ترشد گلوی نیزه خون گلوی پاکت، ریزد به روی نیزه ای وای برادرمن عزیز مادرمن * نذر رخ کبودت ، اشک زلال زینب کردی غروب ازچه، زودای هلال زینب ای وای برادرمن عزیز مادرمن * کن رفع تهمت ازما، با آن گلوی پاره ای نفس مطمئنه، قرآن بخوان دوباره ای وای برادرمن عزیز مادرمن * دیدم جمال پاکت، درخاک وخون نشسته سر را زدم به محمل ،پیشانیم شکسته ای وای برادرمن عزیز مادرمن *** 🏴🏴🥀🥀🏴🏴
. به گریه ما دگر نخندید ای مردم شام به روی زخمم نمک نپاشید ای مردم شام جانم رسیده برلبم من زینبم من زینبم از بار داغ هجده عزیزم پشتم شکسته من زائر این سرهای پاکم با دست بسته جانم رسیده برلبم من زینبم من زینبم غمی ندارم گر بازویم را از کینه بستید با سنگ از چه فرق حسین من را شکستید جانم رسیده برلبم من زینبم من زینبم روی کبود واشک یتیمان دیدن ندارد ای مردم شام ناموس یزدان دیدن ندارد جانم رسیده برلبم من زینبم من زینبم آتش زکینه بر بال و پرهای ما نریزید خاکستر از بام بر روی سرهای ما نریزید جانم رسیده برلبم من زینبم من زینبم از هیچ ظلمی برآل عصمت پروا ندارید ای مردم شام شرم وحیا از زهرا ندارید جانم رسیده برلبم من زینبم من زینبم ✍ 👇
. امشب به پاس كـرب و بلايت دلم گرفت ازداغ هجرصحن وســرايت دلم گرفت چشمم به عكسی ازحرمت اوفتـادوبـاز بهــرحــريـم روح فـزايت دلم گرفت خـودراكنــارقتلگـهت ديــدم وسپس بايـاد خـاك سـرخ منـايت دلم گرفت درخود فروشكستم و ديدم محُرّم است چون خيمه های غرق عزايت دلم گرفت وقتی شنيـدم ازغـم اكبـر چه ديده اي ازنغمــه هــای واولـدايت دلم گرفت درهـم شكست از غم عبـاس پشت تو دراين هجــوم درد بـرايت دلم گرفت گفتنـد تيرحــرملـه بااصغـرت چه كرد بـرغنچـه ی زشـاخه جـدايت دلم گرفت پيچيـده است نغمـه ی هل من معيـن تو ازغُربتی كه داشت صـدايت دلم گرفت ازايـن كـه من ليــاقت آن رانــداشتم تابـاشـم وشـوم به فــدايت دلم گرفت درخاك وخون فتادی وغـرق خـداشدی هم رنگ با دعـای منــايت دلم گرفت مثل دل حـرم كه درآن جـا گـرفت ، نه ازشرم ذوالنجـاح رهــايت دلم گرفت سعی وصفا نمودسـرت بعـد حـج خون همچـون محيط سعي وصفايت دلم گرفت چون پـرچمی كه سُـرخ شدازخون داغ تو بـرگنبــدهميشـه طـلايت ،دلم گرفت پـروانـه ی سفـربـه«وفـایی» تـوداده ای هـرگه برای كـرب وبـلايت دلم گرفت ✍ .
زمان: حجم: 216.7K
سی سال گریه کسی چه داند ،که من چه دیدم چه بار داغی ، به دل کشیدم دیدم به روی خاک صحرا گل های بی سر حرم را امان امان ازاین غریبی ۲ چون من ندیده،کسی به عالم جسم امامی، پاشیده از هم تنش میان خون رها بود سرش به روی نیزه ها بود امان امان ازاین غریبی ۲ در آن هیاهو،در آن بیابان کنار جسم ، شهید عطشان آتش زده از دل زبانه زینب کجا و تازیانه امان امان ازاین غریبی ۲ وقتی تنش را، صدپاره دیدم با آه دل را ، آتش کشیدم دارم به روی لب نوایی او را کفن شد بوریایی امان امان ازاین غریبی ۲ هرگز نکرده، غم ها رهایم زنجیر بستند، بر دست وپایم خون می چکد از گردن من شد باعث جان کندن من امان امان ازاین غریبی ۲ سی سال گریه،سی سال ناله در شام دیدم، داغ سه ساله دارم به سینه بس که آلام شد ذکر من الشام الشام امان امان ازاین غریبی ۲
گل گلزار جناتی رقیه حسینی خو و مرآتی رقیه توسل برتو می جویم که پیداست کلید قفل حاجاتی رقیه ✍️
پاره های جگر تا نگاهش به مزار گل زهرا افتاد به روی تربت او زینب کبری افتاد زیر لب زمزمه می کرد برادر برخیز زیر بار غم تو خواهرت از پا افتاد غم به تصویر کشیده است به پیش چشمم اتفاقی که برای دلم این جا افتاد گر که فریاد دلم سوخته بر می خیزد پاره های جگرم بر روی صحرا افتاد کو علی اکبر وکوقاسم و کو اصغر من زین همه داغ به دل شورش وغوغا افتاد همه فریاد زنان رو به مزارش کردند تانگاه همه بر تربت سقا افتاد یاد لب های تو و اصغر خود افتاده است گر رباب تو ز پا برلب دریا افتاد همه گل های تو جمعند به گردت اما دختر تو به کنار سرت از پا افتاد انقلاب دگری گشت به پا در کوفه خطبه ام شعله شد وبر دل اعدا افتاد مرگ خود را زخداوند طلب می کردم سوی سرنیزه نگاهم به سرت تا افتاد هر زمانی که فتاد از اثر سنگ سرت دخترت گریه کنان گفت که بابا افتاد وای من چوب به روی لب تو کوبیدند درد این داغ مرا برهمه اعضا افتاد یاس های چمنت گرکه کبودند ببخش تازیانه به تن خسته ی گل ها افتاد همره قافله ی عشق «وفایی» به خدا اربعین شوق زیارت به دل ما افتاد
لبیک یاحسین ازعمق جان بگو لبیک یاحسین با هرتوان بگو لبیک یاحسین با یاد نغمه ی هل من معین او با عرشیان بگو لبیک یاحسین گرکه زمین شود پر از یزیدیان با آسمان بگو لبیک یاحسین بریاری امام فرقی نمی کند با هرزبان بگو لبیک یاحسین درس نماز را از او فرابگیر وقت اذان بگو لبیک یاحسین گاهی حبیب باش گاهی زهیر باش گه توأمان بگو لبیک یاحسین سوریه وعراق ایران ویا یمن درهرمکان بگو لبیک یاحسین مثل مدافعان جان رابه کف بگیر با نقد جان بگو لبیک یاحسین گه درهمایشی مانند اربعین با زائران بگو لبیک یاحسین با یاد غربتش در دشت کربلا گریه کنان بگو لبیک یاحسین مثل «وفایی» نغمه سرای دین درهربیان بگو لبیک یاحسین
زمان: حجم: 179.7K
حب الحسین حب الحسین یجمعنا از خیابان نجف تا کربلا شوری از محشر شده گویی به پا هریکی با پرچم سرخ حسین می رود با نغمه ی یا لیتنا.. هرسوفرشته ای زند ،بر زائران او صدا حب الحسین یجمعنا، حب الحسین یجمعنا بنگر هر طرفی قدم قدم اجتماع عرب و ترک و عجم همه راهی به سوی باغ بهشت وه چه زیباست حرم تا به حرم پای پیاده می روند ، دلدادگان کربلا حب الحسین یجمعنا، حب الحسین یجمعنا بچه وپیر و زن و مرد همه شده راهی به کنار علقمه می فتد برهمه زوار حسین نظر ام بنین و فاطمه خون ابوالفضل وحسین، بنوشته برلوح وفا حب الحسین یجمعنا، حب الحسین یجمعنا کعبه ی اهل ولا شد حرمش چشم داریم همه برکرمش در همه راه دعایی داریم به امید فرج منتقمش روزی زکعبه می رسد،براهل عالم این ندا حب الحسین یجمعنا، حب الحسین یجمعنا
زمان: حجم: 167.1K
پیاده رو ی به کربلا پای پیاده می روم قدم قدم سوی حرم قبله نما شده دلم سوی حرم سوی حرم ازجان ودل زنم ای نورهردوعین لبیک یا حسین لبیک یاحسین * کبوتران این حرم که دسته دسته می روند به سوی گنبد حسین چه پرشکسته می روند برما زمهرخویش دادی تو زیب وزین لبیک یا حسین لبیک یاحسین * شکر خدا کنم که من برحرم تو زائرم خاک ره عطیه و غبار راه جابرم خاک تو زینتی داده برعالمین لبیک یا حسین لبیک یاحسین * روم که یک سیاهی همایشی زدین شوم همره زینبین او زائر اربعین شوم من ذره ی توام ای مهر مشرقین لبیک یا حسین لبیک یاحسین * سزاست گرطلب کنم زحق امام نور را نظر کنم به چشم دل جاده ای از ظهور را ای آفتاب عشق ای نورنیرین لبیک یا حسین لبیک یاحسین
پرستوی مهاجر ای مدینه سوی تو با دیدۀ تر آمدم با برادر رفته بودم، بی برادر آمدم ای مدینه دربرویم وامکن راهم مده چون که بی امید جان خود براین درآمدم ای مدینه تاکه گویم شرح حال خویش را همچو مادر برسر قبر پیمبرآمدم ای مدینه همره یک کاروان رنج وملال سوی تو با کودکان ناز پرور آمدم ای مدینه سوختم از آتش داغ حسین چون پرستویی مهاجر گرکه بی پرآمدم کاخ استبداد را با خطبه ام آتش زدم دشمنان را ناتوان دیدم ، توانگر آمدم وقت رفتن قاسم وعباس واکبر داشتم بی علی اکبرو عباس واکبر آمدم دیده ام خونین بدن گلهای باغ عشق را ازکنار گلشنی در خون شناور آمدم یوسف آل علی را دشمنان کشتند ومن همره پیراهنش با دیدۀ تر آمدم گرکه ریزم برسر خود خاک غم،عیبم مکن کزکنار پیکری صد چاک وبی سر آمدم گرکه نشناسد مرا عبدالله جعفر بگو زینبم من کز سفر با دیدۀ تر آمدم کزخودم دادم نشان، ازاین دیار «وفایی» با اشک ریزان رفتم و،با دیدۀ تر آمدم
زمان: حجم: 922.2K
🏴🏴 او واسطۀ رحمت حق بود و کرم داشت ابر کرمش بر سر هر بام، علم داشت بخشید سه نوبت همۀ ثروت خود را ارباب کرم بود که بر خلق، کرم داشت تن داد به صلحی که در آن مصلحتی بود هرچند که مانند علی تیغِ دودم داشت زهر آمد و زد بر جگر و زود برون زد ازبس دل او ماتم و اندوه و الم داشت وقتی جگرش ریخت میان دل آن تشت گفتند که: این حجت حق، این‌همه غم داشت؟ با دیدن اشک دو برادر همه دیدند «دل‌های غریبانِ جهان راه به هم داشت» بنویس «وفایی» که پس از این همه غُربت ای کاش که این حجت معبود، حرم داشت ✍ 📝 مداح اهل‌بیت علیهم‌السلام: 🎤 نشر مطالب با نام کانال مجاز است. ✅
. یابن الحسن فدای تو و دیده ی ترت خون جای اشک می چکد از چشم اطهرت داغی نشسته بر جگر داغدار تو درخون نشسته است دل درد پرورت قربان آن امام، که درآخرین نفس سیراب گشته است به دست مطهرت ای سرو سرفراز جهان، سروسربلند ازماتم پدر چه رسیده ست برسرت بهر تسلی دل درد آشنای تو صف بسته اند خیل ملائک برابرت مارا شریک درد وغم خود حساب کن مادل شکسته ایم ز احوال مضطرت دلتنگ سامرای توهستیم وچون نسیم مارا ببر به دیدن باغ معطرت رفتی به پشت پرده ی غیبت ولی شده است صدها هزار عاشق وعارف کبوترت چشم انتظار مانده زمین تا کدام روز روشن شود جهان زحضور منورت از روی اشتیاق «وفایی» شب فراق دارد سلام وعرض ارادت به محضرت