eitaa logo
کانال نوحه وسینه زنی یا زینب(سلام الله علیها)
14.5هزار دنبال‌کننده
1.6هزار عکس
1.4هزار ویدیو
356 فایل
#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها #اللهم_عجل_لولیک_الفرج_والعافیه_والنصر #هدیه_محضر_امام_زمان_عج_صلوات http://eitaa.com/joinchat/2288255007C8509f44f1f
مشاهده در ایتا
دانلود
284.6K
⚘گمنام⚘: بی سر و سامانم و خیلی پریشانم حسین غرق در عصیانم و خیلی پشیمانم حسین سفره ی دل را همیشه پیش تو وا میکنم مونس تنهایی ام... گرمی مژگانم حسین با همه آلودگی ام دوستت دارم حسین دوست داری نوکرت را، خوب می دانم حسین جان من این چند قطره اشک را از من نگیر چون که با این اشک ها لبریز ایمانم حسین کشته ی اشکی و من پاره گریبان تو ام ای تمام حاجت چشمان گریانم حسین خوش به حال نوکری که پیر این درگاه شد در حرم یا بین روضه ها بمیرانم حسین هر شب جمعه که دلتنگ حریمت می شوم از سر شب تا سحر هر لحظه می خوانم: حسین "نازنینا ما به ناز تو جوانی داده ایم" کربلایم را بده... دیگر مرنجانم حسین وقت هر درد و غمی فرمود: "فابک للحسین" روضه ی روز و شب شاه خراسانم حسین دست و پا کمتر بزن، خواهر فدای پیکرت ای غریب مادرم...گیسو پریشانم...حسین پنجه ی گرگی به جان زلف تو افتاده است تو ته گودال و من پاره گریبانم حسین یک طرف آتش گرفته روسری دختران یک طرف آتش گرفته صحن دامانم حسین 🎤
. حضرت علی اصغر (ع) عجب حال خوشی در روضه ها هست به قدر وسعت عالم صفا هست در این شهر سیه رو بین روضه نفس تنگی نمیگیری هوا هست به دور هم جمعند عاشقان و به قدر وُسع عشق است و وفا هست حرم را در حسینیه ببینید به هر جا روضه باشد کربلا هست سگ کهف حریم کربلا شو فنای جای دگر اینجا بقا هست اگر داری مریض لا علاجی بیا روضه بیا دارالشّفا هست به این خانه بیا تا که ببینی سر این سُفره شاه است و گدا هست خضاب دیگران رنگی ندارد در این وادی زخون آری حنا هست اگر با گوش دل، دل داده باشی صدای گریهء یک آشنا هست هزار و چار صد سال است مهدی(عج) عزادار غمِ خون خدا هست روایت از امام صادق(ع) آمد که گریه بهر جدّم کیمیا هست خدا این اشک را از ما نگیرد که هر چه خیر از حال بُکا هست بخوان ای روضه خوان تا که بگرییم برای تشنه ای که سر جدا هست به لطف مادرش زهرا همیشه میان روضه ها آب و غذا هست اگر چه آب مهر مادرش بود ولی شرح غمش پُر ماجرا هست به منّت بهر طفلش آب خواهد ز قومی که تماما اشقیا هست پدر فریاد زد رحمی به طفلم اگر یک مرد در بین شما هست ... بگیرد طفل من سیراب سازد اگر یک ذرّه ای لطف و عطا هست به جای آب تیر آمد چه تیری که بهر صید زخمش بی دوا هست چه تیری اُستخوان حلق بشکست چنین ذبح عظیمی در کجا هست؟ علی را تا نبیند مادر او چه جایی بهتر از زیر عبا هست به حیرانی بابا خنده کردند بگو آیا که یک ذره حیا هست الهی مادرش اصلا نبیند سرِ ششماهه در طشت طلا هست مجتبی صمدی شهاب ✍ .
حیدر کند دعایت، زهرا زند صدایت الغوث یابن زهرا ! عجّل علی ظهورك زخمِ به خون نشسته، پیشانیِ شکسته دارند با تو نجوا، عجّل علی ظهورك خون دو دیده گوید، دست بریده گوید بر انتقام بازآ، عجّل علی ظهورك هم عمّه‌ها پریشان، هم جدّ توست عطشان هم چشم ماست دریا، عجّل علی ظهورك 😭😭 قبل ازشروع دعای توسل ای آفتاب زهرا عَجّل علی ظهورک تنهای شهر و صحرا، عجّل علی ظهورک گم گشته وجودی، هم غیب و هم شهودی در دیده و دل ما، عجّل علی ظهورک بی تو غریب قرآن، بی تو اسیر عترت بی تو علی ست تنها، عجّل علی ظهورک نه طاقتی نه صبری، تا چند پشت ابری؟ ای مهر عالم آرا عجّل علی ظهورک دنیا در انتظار است، خون قلب روزگار است پا در رکاب بنما، عجّل علی ظهورک حیدر کند دعایت، زهرا زند صدایت الغوث یابن زهرا! عجّل علی ظهورک زخمِ به خون نشسته، پیشانیِ شکسته دارند با تو نجوا، عجّل علی ظهورک خون دو دیده گوید، دست بریده گوید بر انتقام بازآ، عجّل علی ظهورک هم عمّه ها پریشان، هم جدّ توست عطشان هم چشم ماست دریا، عجّل علی ظهورک بر "میثمت" نگاهی، از لطف گاه گاهی ای چشم حق تعالی! عجّل علی ظهورک =================== شاعر :سازگار ✍ .
. غزل شروع مجلس📝 امام زمان(عج) چرا آواره کوه و بیابانم، نمی دانم چه می خواهد غم عشق تو از جانم، نمی دانم به سمت آسمان رو می کنم هر جمعه می پرسم کجایی ماهِ پشت ابر پنهانم؟ نمی دانم تو که هر هفته امضا می کنی پرونده مارا نمی مانم چرا بر عهد و پیمانم، نمی دانم در این عصر غم و تردید آقا با ظهور تو به جا می ماند آیا دین و ایمانم؟ نمی دانم نمی دانم که هستم آن زمان پای رکاب تو چه هستم؟ کافرم گبرم مسلمانم، نمی دانم فدای قلب پر مهرت که این شب ها پر از درد است محرَم مثل تو ناحیه می خوانم، نمی دانم چه می شد اینکه مانند شما خون گریه می کردم خدا می کرد چون زینب پریشانم، نمی دانم شبیه حُر سرم زیر است پشت خیمه ارباب نگاهش می کند امروز مهمانم؟، نمی دانم ✍ عباس احمدی 🎤 👇
. و گریز به روضه (س) در روضه ایم و روضه ی رضوان گدای ماست اینجا دعای حضرت زهرا برای ماست حالا که فرصت است غنیمت شمار عمر فردا به زیر سردی این خاک جای ماست *دردم نهفته به ز طبیبان مدعی* گردِ عبای حضرت جانان دوای ماست *آنان که خاک را به نظر کیمیا کنند* یک گوشه چشمشان به خدا کیمیای ماست این اشک، رحمتی است که از عرش می رسد این چاه زمزمی است که در چشم های ماست اینجا میان عرش خدا سیر می کنیم بالا نشسته ایم و جهان زیر پای ماست این اشک ها همیشه گره باز می کنند گریه برای فاطمه مشکل گشای ماست ما عهد بسته ایم بمیریم در غمش مردن برای روضه ی مادر بنای ماست دست شکسته، سینه ی زخمی، رخ کبود این واژه ها خلاصه ی شرح عزای ماست .... قنفذ رسید و بازوی مادر سیاه شد در ازدحام، پهلوی مادر سیاه شد ۲۵ آبان ۱۴۰۲ .
. شعر بهر جارو زدن صحن تو مژگان داریم جگر پاره ز داغ تو به دندان داریم مو پریشان شده ی زلف پریشان توایم ما در آشفتگی عشق تو سامان داریم منت از دست طبیبان نکشیدیم دمی چون به دستان شفابخش تو ایمان داریم جانمان خرج عزایت نشود می میریم ما فقط بین حسینیه به تن جان داریم همه چشمیم ، بنه پا ، به خدا دلتنگیم چند یعقوب در این کلبه ی احزان داریم ما شنیدیم برات حرمت دست رضاست انتظار نظر از شاه خراسان داریم كرم دست تو بدجور گدا می طلبد بی سبب نيست اگر ميل كريمان داريم نام تو برده شد و مادرت از راه رسيد رفقا جمع بشينيد كه مهمان داريم بخدا حسرت هر طائر قدسی ست رفیق شوروحالی که دراین روضه ی رضوان داریم ✍ 👇
. 📋 غرق گناهم یا مرا امروز رسوا کن ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ غرق گناهم یا مرا امروز رسوا کن یا با من آلوده‌ دامان هم مدارا کن یک روز می‌آیم به کارت پس خودت از من نوکر بساز آماده‌ی روز مبادا کن با اشک روضه پاک کن تسویه کن من را آب گل‌آلودم مرا آب گوارا کن لک زد دلم شش‌گوشه روزی کن شب جمعه پای برات کربلایم را تو امضا کن مِنَّت سَرم بگذار نوکر زاده‌ات را هم از مرحمت هم شغل با اجداد و آبا کن امشب بکش پای مرا در مجلس روضه دستم و بگیر و مرحمت بر طفل نوپا کن یک یا حسین از سوز دل قسمت کن و ما را صاحب نفس کن هم ردیف با مسیحا کن بازارِ دنیا مال اهلش، اهل هیئت را سرگرم بازار خودت مشغول اینجاکن پیراهنِ مشکی به تن کردیم اما تو در این محرم جامعه‌ی تقوا تن ما کن ما را ز خود بی‌خود بکن تا گریه‌کن باشیم ما را برای روزِ عاشورا مهیا کن گرچه نرفته آمدیم اما محبت کن مانند قبلا‌ها خودت در روی ما وا کن ما حواله بر کس دیگر مده اصلا محتاج خود را بی‌نیاز از خلق دنیا کن چشمِ تَری بر ما بده با اشک ما را هم در زمره سادات کن، فرزند زهرا کن ما را غمِ نان شب اصلا نیست لطفی کن ما مستمندان را به لطفش دارا کن بگذار تا از گریه‌کن‌های غمت باشیم رخصت بده ما نیز زیرِ پرچمت باشیم ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ .
. 📋 عاشق شدن شاید اگر اما نمی‌خواهد حاج سید رضا نریمانی ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ عاشق شدن شاید، اگر اما نمی‌خواهد مجنون نمی‌گوید، مرا لیلا نمی‌خواهد من آمدم دورت بگردم، برنگردانم شمع نگاهت گِرد خود، پروانه می‌خواهد دنیا برای اهل دنیا، من تو را دارم آن که تو را دارد، دگر دنیا نمی‌خواهد امروز جایی نوکری کردم که اربابش هرچه شود، عذر مرا فردا نمی‌خواهد عاشق میان سینه دارد، یک حسینیه عاشق برای گریه کردن، جا نمی‌خواهد هرکس که چای روضه را، پس میزند انگار در جنت است و آب کوثر نمی‌خواهد گریه کند با دست بر سر می‌زند یعنی از غصه‌ی ذبح سرت سر را نمی‌خواهد از کربلا چه گفته، پیغمبر که بعد از آن گویی تورا در بطن خود، زهرا نمی‌خواهد رو می‌زند خیمه به خیمه، پیشِ اصحابت تنهاییت را، زینب کبری نمی‌خواهد داغِ علی‌اکبر به جانت آتش افکنده جسم تو دیگر تابش گرما نمی‌خواهد حداقل یک پارچه رویت بیاندازند پوشاندن پیکر دیگر فتوا نمی‌خواهد از کربلا تا کوفه و، از کوفه تا شام راهب فقط فهمید مویت، شانه می‌خواهد ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ .
509K
🏴🏴 🏴🥀🏴 من را ابد حسین و مرا از ازل حسین صَلّوا علی الحسین و سَلامٌ علی الحسین باید هرآنچه هست فقط خرج او کنیم حی علی الحسین که خیرالعمل حسین حس میکنم همیشه کنار ضریح او من را گرفته است میان بغل حسین مسجد حسینیه است و حسینیه مسجد است جای دعا حسین و بجای غزل حسین هنگام مرگ ای ملک الموت صبر کن ‌عمری صدا زدیم برای اجل حسین مثل حسن  حسین  به نوکر رسیده است بین کریم‌ها شده ضرب‌المثل حسین تنها تویی که دلخوشیِ ما فقط شدی ما را نداد هیچ کس اینجا محل حسین با گریه‌های فاطمه ماهم گریستیم این ارث فاطمه است که نوحوا علی‌الحسین (حسن لطفی۱۴۰۳/۰۴/۱۶)✍ . اجرای سبک: مداح اهل‌بیت علیهم‌السلام 🎤 🏴🥀🏴
. علیه السلام ((حسین جان ای آبروی دوعالم نگین سلیمان به حلقه ی خاتم حسین جانم)) حسین جان ای بیت و مشعر و زمزم نوای قلبم، همیشه دمادم حسین.جانم تو معشوق حوری و مَلَک السّلامُ علیک حمد و قدر و طاها یا عزیزَ الزّهرا کُشته ی عاشورا جان یا مولا زیرِ شمشیر و سَنان بر لبت یا رب غرق خون جان داده اي در برِ زینب بی کفن، خونین بدن دین و قرآنِ من اصلِ ایمانِ من جانِ جانِ جانان؛ ای حسین جان...
. علیه السلام کشته ما را کشتهٔ دور از وطن یابن الشبیب روضه خوانی کن برای جدّ من یابن الشبیب اشک میریزم برای لحظه ای که مانده بود سر به روی نیزه، رویِ خاک؛ تن یابن الشبیب تا که غارت شد عقیقش، شک ندارم میرسید- ناله هایِ "وا حسینا" از یمن یابن الشبیب با خبر بود از چنین داغی که وقتِ احتضار گفت: "لا یومَ کیومکْ" را حسن(ع) یابن الشبیب ضربهٔ شمشیر می آمد پس از زخم ِ زبان بعد از آن دشنام و حرف بد زدن یابن الشبیب ابتدا "خدّ التریب" و انتها "شیبُ الخضیب" دُور تا دُورش ملائک لطمه-زن یابن الشبیب تار و پودش سخت نیزه خورد و در گودال شد- وقتِ غارت؛ پاره پاره پیرهن یابن الشبیب نعلِ تازه پایِ مرکَب را قویتر میکند نامرتّب شد سراپایِ بدن یابن الشبیب مهربان بود و پذیرایِ هزاران زخم شد پیکرش شد عاقبت با خون کفن یابن الشبیب عمه جانم رفت و از داغ اسارت سالهاست کاملا سربسته میگویم سخن یابن الشبیب بی برادر، بی پسرها، بی برادرزاده ها پیر شد از یک شبه تنها شدن...یابن الشبیب رفت با داغِ عزیزانش پس از کوفه به شام سخت بود اینگونه ماندن در وطن یابن الشبیب! ✍ .