eitaa logo
کانال نوحه وسینه زنی یا زینب(سلام الله علیها)
13.6هزار دنبال‌کننده
1.5هزار عکس
1.3هزار ویدیو
331 فایل
#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها #اللهم_عجل_لولیک_الفرج_والعافیه_والنصر #هدیه_محضر_امام_زمان_عج_صلوات http://eitaa.com/joinchat/2288255007C8509f44f1f
مشاهده در ایتا
دانلود
. علیه السلام علیه‌السلام رئیس مذهب ما،امام مکتب ما صادق آل عبا زمزمه لب ما،روشنیِ شب ما صادق آل عبا چو قبر تو قلب ما زغصه ویرانه وجود هر عاشقی شده عزا خانه امام عطشانم،غم تو در جانم،زغصه گریانم وای وای واویلا --------------------------- توصاحب کرمی،امام بی حرمی صادق آل عبا به اشک دیده تر،تو کوه رنج و غمی صادق آل عبا به دست بسته شدی تو وارث حیدر محاسنت شد سپید ز غصه مادر تو گفته ای زیر لب،علت قتل او ز ضربه قنفذُ شکستن بازو به دیدگان تر،غریب بی یاور،گریه کن مادر وای وای واویلا --------------------------- میان آتش دود،زحمله های یهود شکسته حرمت تو به ضرب دست عدو،رخ و گشته بود شکسته حرمت تو میان کوچه شدی غریب و آواره به تازیانه شده لباس تو پاره رسیده گرجان تو زغصه ها بر لب ولی کنی گریه بر اسیری زینب به نیزه سرهاشد،روی عدو واشد،وقت تماشاشد وای وای واویلا --------------------------- آتش خانه کجا،آتش خیمه کجا واویلا واویلا هرطرفی کودکی،ناله زد عمه بیا واویلا واویلا گمشده یک دختری در این دل صحرا فقط صدا می زند مادر خود زهرا به قامتی خم شده به سینه ای پر درد در آن شلوغی خدا رقیه را گم کرد وقت اسارت شد،خیمه چه غارت شد به او جسارت شد وای وای واویلا ✍ .
. علیه السلام ای غریبِ شهر یثرب صادقِ آل پیمبر ای امامِ مهربانی... وارثِ زهرایِ اَطهر غربتت بی انتها آقا جان به عشقت مبتلا آقا کُشته ی زهرِ جفا آقا جان فدایت، در عزایت، مبتلایت، هر عاشق یابن زهرا، یابن زهرا، یابن زهرا، یا صادق... (مظلوم.. یا امامِ صادق) تو رئیس مذهبی و.. ما مریدِ مذهب تو ای هزاران دانش آموز آمده در مکتب تو مظهر لطف و کرم هستی صاحب لوح و قلم هستی کوه درد و کوه غم هستی از کلامت، ذکر و نامت، این غلامت، شد لایق یابن زهرا، یابن زهرا، یابن زهرا، یا صادق... (مظلوم.. یا امامِ صادق) زهر دشمن شد به جسمت.. کاری ای آقای خوبان بین حجره، نزدِ کاظم.. داده ای تو جان به جانان در مدینه غصه ها خوردی مثل حیدر ارثِ غم بُردی دست تو شد بسته، آزُردی مثل حیدر، بودی مضطر، یادِ مادر، از سابق یابن زهرا، یابن زهرا، یابن زهرا، یا صادق... (مظلوم.. یا امامِ صادق) .👇👇
. علیه السلام غم ببار ای آسمان در غربت صادق ناله کن دل در عزای حضرت صادق در عزایش نوحه خوان باش هم نوا با قدسیان باش... (یابن زهرا یابن زهرا..) مسموم وا اماما مظلوم وا اماما او که شد مسموم زهرِ دشمن بی دین خانه اش آتش گرفت و شد دلش غمگین می کشید آتش زبانه بر سرش از بام خانه مسموم وا اماما مظلوم وا اماما بینِ اَنظار عمومی بُردَنَش او را... پا برهنه،پشتِ مرکب،نیمه شب تنها آن امامِ شیعیان را کرده غمگین ظلم اعدا مسموم وا اماما مظلوم وا اماما آخری عمری دلش بی تابِ مادر بود او که دردش هم شبیه دردِ حیدر بود درد دستِ خسته ی او دوش پینه بسته ی او.. مسموم وا اماما مظلوم وا اماما بین حجره کاظمش دیده غمِ بابا لحظه ی آخر شده او همدمِ بابا ناله ها کرده برایش او کفن بُرده برایش مسموم وا اماما مظلوم وا اماما شکر حق بر پیکرش آخِر کفن بوده کِی دگر در قتلگه خونین دهن بوده کِی سرش بر روی نی رفت خواهرش در بزم می رفت.. شهید وا حسینا غریب وا حسینا
. سبک واحد امام صادق علیه السلام امامِ صادق، مسمومِ کین شد حضرت زهرا از غمش زار و حزین شد آقا دلش با، غصه عجین شد حضرت زهرا از غمش زار و حزین شد آروم آروم نفسهاش میگیره توی سینه میسوزه سینَش از غم تو غربت مدینه باید بمیره شیعه در غربت امامش شکسته شد مدینه چون حرمت امامش مظلوم امامِ صادق... بازم مدینه، راویِ غمهاست شیخ الائمه غربتش شبیه مولاست چشم ملائک، شبیه دریاست شیخ الائمه غربتش شبیه مولاست حمله به خانه ی او دل رو به غم کشونده آتیش و دود و هیزم دلها رو باز سوزونده غربت از این بالاتر که حرمتش شکسته بازم شبیه حیدر شد دست آقا بسته مظلوم امامِ صادق... گرچه که بستند، دستای او را اما امان داشتن دیگه ناموس آقا در بین کوچه، در بیت اعدا اما امان داشتن دیگه ناموس آقا آتش زدن اگر چه بر خانه ی این آقا غارت نشد ولی باز خانه به دست اعدا اما خودِ آقامون دلخونه کربلا بود روضه خونه حسین و.. غارتِ خیمه ها بود حسین غریبِ مادر... .👇
. علیه السلام علیه‌السلام یاصادق ال عبا بنیانگذار روضه ها ای رئیس مذهب ما ای زادهءخیرالنسا مدینه گشته کربلا ازگریه محشری بپا گفتی میان شعله ها ازآتش آن خیمه ها .
. من به راهت قدم‌گذاشته ام حاج ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ اَلسَّلامُ عَلَيْكُمْ يا اَهْلَ بَيْتِ النُّبُوَّةِ، وَمَوْضِعَ الرِّسالَةِ، وَمُخْتَلَفَ الْمَلائِكَةِ.  يا اَبا عَبْدِ اللّهِ يا جَعْفَرَ بْنَ مُحَمَّدٍ اَيُّهَا الصّادِقُ يَا بْنَ رَسُولِ اللّهِ يا حُجَّةَ اللّهِ عَلى خَلْقِهِ يا سَيِّدَنا وَمَوْلينا اِنّا تَوَجَّهْنا وَاسْتَشْفَعْنا وَتَوَسَّلْنا بِكَ اِلَى اللّهِ وَقَدَّمْناكَ بَيْنَ يَدَىْ حاجاتِنا، يا وَجيهاً عِنْدَ اللّهِ اِشْفَعْ لَنا عِنْدَ اللّهِ. من به راهت قدم‌گذاشته ام روی دوشم قلم‌گذاشته ام در کنار قلم بیا و ببین چوبه دار هم‌ گذاشته ام پای خود جایِ پایِ امثال دعبل و محتشم‌ گذاشته ام سر خودرابه روی دیوارِ خانه ای محترم گذاشته ام ششمین سجده حاکی از این است سربه پای تو هم‌ گذاشته ام در خیالم سرمزارِ تو‌ من چهارده تاعلم‌ گذاشته ام هرچه دارم برای احداثِ یک رواق حرم‌ گذاشته ام هرچقدر اشکم‌ هم بریزم باز درعزای تو‌ کم‌ گذاشته ام روی فرش عزای تو امشب به امیدی قدم‌ گذاشته ام بی ارادت نمیشود که نگفت از عطایت نمیشود که نگفت *غلام‌حضرتِ، کارش اینه افسار مرکب حضرت رو‌داشته، حضرت باید میرفت برمیگشت، یه عده ای شیعیان از خراسان اومدن‌ مدینه خدمت امام صادق، ثروتمندبودن،وضع مالی خوبی داشتن، یکی از اونا اومد پیشِ غلامی که افسار مرکب حضرت رو‌داشت، گفت: غلام! بیا باهم یه معامله کنیم، چه معامله ای؟ گفت: من تو‌خراسان منزل دارم، باغ دارم، ثروت دارم همه رو به تو‌ میدم، تو هم اجازه بده از این به بعد من افسار مرکب امام صادق رو داشته باشم... غلام اومد خدمت امام صادق، عرض ادب کرد، گفت: آقاجان! اگر من که غلام‌ شمام خیری بخواد به من برسه، شما مانع میشید؟ امام فرمود: هرگز، اگه خیری بخواد بهت برسه هرگز مانع نمیشم. گفت: آقاجان! چنین پیشنهادی به من شده، یکی بیاد جا من وایسته غلامی شمارو کنه، افسار مرکبتون رو به دست بگیره، از اون طرف منم به ثروت و مال و منالی برسم. حضرت فرمود: مانعی نداره اختیارش باخودتِ. همچین که راه افتاد بره، امام صادق فرمود: یه لحظه بیا یه نکته بهت بگم. گفت: آقاجان! بفرما؛ فرمود: سالها خدمت کردی به ما؛ حق داری به گردن ما، میترسم‌ بهت نگم‌جفا کرده باشم در حقت، وَ نکته اینه: فردای قیامت جَدِّ ما پیغمبر میاد، امیرالمؤمنین‌میاد، فرزندان امیرالمؤمنین میان، همه نورانی، هرکی به ما خدمت کرده باشه نزدیکترِ به اهل بیت. غلام یه لحظه درنگ کرد، من چی به دست بیارم و چی از دست بدم، چقدر این نکته مهمِ، یه لحظه به خودش نهیب زد، اومد پیش مَردِ خراسانی، گفت: من پشیمون شدم، من از مولام جدا نمیشم.... مرد خراسانی گفت: من میدونستم بری پیش امام صادق مطرح‌کنی حضرت راه جلو‌پات میذاره و از این معامله پشیمون میشی....* بی ارادات نمیشود که نگفت از عطایت نمیشود‌ که نگفت دلمان را خودت دوباره بساز از زمستانمان بهاره بساز برگ ریزانِ فصلِ پاییزم از وجود‌ من استعاره بساز تکه های دلِ مرا بردار سَرِهم کرده چارپاره بساز نوحۀ پنجمِ صفر با من تو برایش دوگوشواره بساز یا شب هفتم از منِ بیتاب حلقه برگوشِ شیرخواره بساز درد دارم که آمدم امشب چارۀ درد، راهِ چاره بساز ــــــــــــــــــ .
مداحی آنلاین - آه دوباره یه کوچه یه آقا - عینی فرد.mp3
9.81M
|⇦•آقا جان امام صادق.... علیه السلام اجرا شده به نفسِ کربلایی حسین عینی فرد
. علیه السلام ✍ 〰️〰️〰️〰️〰️〰️ باز شعله و دود - بازم شراره آتیش چرا دست از سر این خونواده - بر نمیداره؟ ۲ بس نبود خونه‌ی حیدر؟ بس نبود شکستن در؟ بس نبود سوختن غنچه / همراه مادر؟ بس نبود اون روز مدینه؟ بس نبود آتیش کینه؟ بس نبود داغیِ یک میخ / زخم توو سینه؟ 〰️〰️〰️〰️〰️〰️ باز کودکی در - حال فراره آتیش چرا دست از سر این خانواده بر- نمیداره ۲ بس نبود کربلا می‌سوخت؟ بس نبود خیمه‌ها می‌سوخت؟ بس نبود پای رقیه / توو صحرا می‌سوخت؟ بس نبود بال و پری سوخت؟ بس نبود که حنجری سوخت؟ بس نبود تنور خولی / موی سری سوخت؟ .👇
. السلام علیک یا جعفرابن محمد الصادق ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ آتش فشانِ سینه‌ام فصل خزانِ سینه‌ام از نسل ابرهیمم‌و در شعله‌ها مأوا گرفتم من زادهٔ زهرایم‌و با ناله‌ها آوا گرفتم می‌سوزد این جانم خدا از جور منصور لعین با دست بسته می‌روم مثل امیرالمؤمنین ای وای من (۴) ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ وقتی که آتش پا گرفت دل ذکر یا زهرا گرفت در خاطرم آمد هجوم چل نفر وحشی بی دین آن سوی در قامت خمیده مادری محزون و غمگین واویلتا واویلتا از مادر و دیوار و در شد نوحه‌اش فضه بیا در ماتم داغ پسر ای وای من (۴) ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ در کوچه‌های بی کسی با غربت و دلواپسی دشمن سواره من پیاده در پی مرکب روانم یاد سه ساله عمه‌ام آتش زده بر قلب و جانم گاهِ زمین خوردن خدا آهسته ناله می‌کنم دنبال مرکب می‌دوم یاد سه ساله می‌کنم ای وای من (۴) ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ .
955.8K
علیه السلام علیه‌السلام علیه السلام علیه السلام 🎙نوحه به سبک قدیمی نسیمی جان فزا می آید دیده گریان شده هر عاشق در عزای امام صادق واویلا واویلا واویلا میان شعله با چشم تر ناله می زد ب یاد مادر پابرهنه میان کوچه گریه کرده برای حیدر واویلا واویلا واویلا کربلایی ب پا شد آن شب پابرهنه به پشت مرکب هر قدم تا زمین می افتاد ناله میزد مدد یا زینب واویلا واویلا واویلا به عشق تمام شهدا نسیمی جانفزا می آید بوی کرببلا می آید بنی! بنی! واویلا [۴] شب جمعه شد و غوغا شد روضه خوان حرم زهرا شد پیش چشمان مادر ، گودال بر سر پیرهن دعوا شد واویلا واویلا واویلا.... . 🇮🇷 اجرای سبک: ⬇️ مداح اهل‌بیت علیهم‌السلام 🥀🥀
. |⇦•آسمون چشمام... علیه السلام اجرا شده ۱۴۰۲ به نفسِ سید مجید بنی فاطمه ●━━━━━━─────── آسمون چشمام هم رنگ پاییزه حال بقیع امشب خیلی غم انگیزه نه گنبد و صحنی آرومه آرومه زائرش این شب ها فقط یه خانومه یه مادری که خاک بقیع رو به چشم تر میذاره به جای ماها روضه میخونه رو خاکا سر میذاره «غریب مادر؛ غریب مادر» *همیشه گفتن باید به ریش سفیدا یه جور دیگه احترام بذاری..احترام آقامونو نداشتن نیمه شب ریختن تو خونه آقامون* هجومشون نگذاشت عبا رو برداره فرصت نشد اصلاً عصاشو برداره چیزی نمیبینم خونه پر از دوده رو دیوارا جای آتیشِ نمروده تو نیمه ی شب عرش خدا رو با نعره هاشون لرزوندن با لگداشون، به درب خونه بچه هامو ترسوندن *نیمه شب ریختن تو خونه حضرت حضرت تو نماز شب بود عبا و جانماز رو از زیر پاهاش کشیدن با صورت به روی زمین افتاد جلوی زن و بچش بی عمامه کشوندنش بیرون دست‌هاشو بستن. اما به ناموسش جسارت نکردند. یکی می‌گفت آقا رو بی‌ عمامه نبرید.. پابرهنه نبرید.. من بمیرم برای اون آقایی که دست‌هاشو بستن در خونشو آتیش زدن آی غیرتی‌ها جلوی چشمش سیلی به ناموسش زدن الهی بشکنه دست مغیره یه جوری زد داد علی بلند شد..* شرمندگی مرد درد بی‌درمونه دست منو بستن جلو در خونه همسایه ها دیدن از غصه جون دادم کشوندنم رو خاک از نفس افتادم پشت یه مرکب وسط کوچه، خوردم زمین، با پهلو یاد مدینه، روضه میخونم، از اون غلاف و بازو *ابن ربیع ملعون سوار بر اسب شد دست‌های این پیرمرد رو بستن نانجیب هی می‌تازید. هی امام صادق زمین می‌خورد.. گاهی آقا رو رو زمین می‌کشید. وسط بیابون روی خارا می‌رفت. آقا جان! شما یه مرد بودی پاهات انقدر اذیت شد.. من یه دختری رو می‌شناسم پاهاش کوچولو بود وسط بیابون هی می‌گفت: بابا پاهام درد می‌کنه..* *حضرت رو بردن تو کاخ منصور آقا نفس نفس میزد. همه صورت زخمی لباس‌ها پاره.. نانجیب همچین که نشسته بود خواست غرور حضرت رو بشکونه اون زهرماری رو می‌خورد به آقا تعارف می‌کرد کار به جایی رسید شمشیر و کشید آقا رو شهید کنه.. یه وقت دیدم تا منصور شمشیر و مقابل امام صادق کشید دیدن دستش داره می‌لرزه صورتش رنگش عوض شد.. چی شد منصور؟ گفت: همچین که من شمشیر و کشیدم وجود نازنین پیامبر رو مقابل دیدم فرمود: منصور شمشیر و از بالا سر جگر گوشه ام کنار ببر و الّا تاج و تختت رو به هم می‌ریزم.. یا رسول الله!یه شمشیر بالا سر امام صادق دیدی طاقت نیاوردی .. من بمیرم برای اون خانومی که با عجله دوید اومد بالای بلندی دید حسین افتاده شمشیردار شمشیر می‌زد نیزه‌دار نیزه می‌زد..اون‌هایی که حربه‌ای نداشتند سنگ آورده بودند....حسین....* .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅
. |⇦•غم‌ می نشست و... علیه السلام اجرا شده۱۴۰۲ به نفسِ حاج محمد رضا طاهری ●━━━━━━─────── غم می نشست و قلب تو در سینه می گداخت آمد شرارِ زهرُ تو را رو به قبله ساخت آتش زِ پای تا سرت از بس که آب کرد دیگر کسی ز چهره شما را نمی شناخت ای لحظه لحظه،، از نفست خِیر دیده شهر تا دیده است دیده تو را قد خمیده شهر اصلا خودت بهانۀ این بارِ روضه ای پا بر زمین مکوب محاسن سفیدِ شهر شیخ الائمه غصه تو را پیر کرده است این زهر بد به جانِ تو تاثیر کرده است از پیله های روضه که بر تن تنیده ای حالا نفس به سینه اتان گیر کرده است جانِ به لب رسیده چرا گریه میکنی؟! بر حال شیعه،گرم دعا گریه میکنی این آخرین روضۀ بعد از وصیّت است بر سر جدایِ کرب و بَلا گریه میکنی *امشب تو میگی حسین ، امام صادق هم باهات میگه حسین .. در و دیوار خانه ی خدا هم میگه حسین...خوب گوش بدی مادرش زهرا هم میگه حسین ..اصلا همه روضه ها منتهی به روضۀ ابی عبدالله میشه ..* غیر از تو هَمّ و غم کسی دین نمیشود این قدر صورتش پُرِ از چین نمیشود خیلی شُدید پیر ولی وقتِ احتضار با چکمه سینۀ تو که سنگین نمیشود در بستری ولی تنِ تو پا نمی خورد خواهر ز دیدنِ بدنت جا نمی خورد در آفتاب تشنه رهایت نمی کنند بر پهلوی تو نیزۀ اعدا نمی کنند «ای حسین..» امام صادق علیه السلام بالای منبر مشغولِ درس بود یه وقت دید روضه خونِ ابی عبدالله وارد شد حضرت اومد پایین فرمود: برو بالا منبر روضه بخوان ..شروع کرد روضه خواندن، هی مدارا میکنه مقابلِ امامِ .. حضرت فرمود نه؛اینطوری نه.! همونطور که بینِ خودتون روضه میخونید بخون...شروع کرد روضه خواندن دیدن آقا به پهنایِ صورت داره اشک میریزه .. وقتی چراغ عمر تو خاموش می شود خاکِ بقیعِ غم به تو آغوش می شود ناموسِ داغ دارِ تو هم مثلِ جَدِّتان با ضرب تازیانه سیه پوش می شود *گفت فردای همون شبی که اومدن در خانۀ امام صادقُ آتش زدن ، اومدم خدمت حضرت دیدم سر سجاده نشسته، خیلی بی قراره خیلی داره گریه میکنه .. گفتم آقا شما مظهرِ صبرید،طوری نشد که در خونه رو آتیش زدن الحمدالله کسی آسیب ندید که ..حضرت فرمود: تو گمان میکنی من برا خودم گریه میکنم؟! دیشب این بچه هام از ترس هی از این حجره به آن حجره میدویدن ..یادم افتاد از بچه های جد مظلومم حسین .. وقتی خیمه ها رو آتیش زده بودن ..* بر پیکرِ تو زخم مُکرّر نمیرسد یک بوسه از لب تو به خواهر نمیرسد انگشتر و عمامه و پیراهن و عبا دختر که هست بر کس دیگر نمیرسد ای آسمان به حسرتِ اشک شبانه ات سجاده بود و زمزمۀ عاشقانه ات آتش گرفت خانه ات اما تکان نخورد یک لحظه روسری به سرِ اهل خانه ات شمشیر بر گلوی تو کاری نمی شود بر پیکر تو اسب سواری نمی شود در کوچه هایِ دلهره انگیزه سنگ و چوب بر روی نی سر تو که قاری نمی شود پا برهنه یه پیرمردُ دنباله مرکب شبونه بردن باز دوباره هیزم به دستا سمت یه خونه هجوم آوردن آه! سجاده رو از زیر پاش کشیدن و دستاش و بستن … همونایی که با لگد زدن به در پهلو شکستن … رویِ دستام .. جایِ طنابِ شبیه حیدر خیلی غریبه بس که تو راه .. افتاده رو خاک شبیه جدش خَد التریبِ آه! آقایی که دشمن براش سه مرتبه شمشیر کشیده … پیش زن و بچه ش کسی از بدنش سر نبریده … دستور امام صادقِ به ابابصیر فرمود: اگه میخوای مادرم زهرا رو یاری کنی راهش اینه برا مصیبت جد غریبم ناله بزنی و بگی حسین.. .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅
. ‍ 🎤 تحلیل توسط موضوع: روضه علیه السلام 👇 گوشه ای از حرای حجره ی خویش نیمه شبها خدا خدا میکرد طبق رسمی که ارث مادر بود مردم شهر را دعا میکرد هر ملک در دل آرزویش بود بشنود سوز ربنایش را آرزو داشت لحظه ای بوسد مهر و تسبیح کربلایش را هر زمان دل شکسته تر میشد فاطمه اشفعی لنا میخواند زیر لب با صدای بغض آلود روضه ی تلخ کوچه را میخواند عاقبت در یکی از آن شبها دل او را به درد آوردند بی نمازان شهر پیغمبر سر سجاده دوره اش کردند پیرمرد قبیله ی ما را در دل شب کشان کشان بردند با طنابی که دور دستش بود پشت مرکب کشان کشان بردند ناجوانمردهای بی انصاف سن و سالی گذشته از آقا میشود لااقل نگهدارید حرمت گیسوی سپیدش را ریختن خونه ی امام صادق. نگم دستاشُ بستن. حرمت ریش سفیدش رو نگه نداشتن. ابن ربیع ملعون سوار بر اسب هی میتازید این پیرمرد زمین میخورد. هزارتا جوون زمین بخورن، اما یه پیرمرد زمین نخوره. هزار تا پیر و جوون زمین بخوره اما یه زن زمین نخوره. هزار زن و مرد زمین بخورن، اما یه زن جلو شوهر کتک نخوره. هزار زن زمین بخوره اما یه دختر نصفه شب از رو ناقه زمین نیفته.پابرهنه و بی عمامه آوردنش بیرون. گفتن بذارید عبا به تن کنه گفتن نه نمیشه. در خونشُ آتش زدن. آقاجان پا برهنه آوردنت بیرون در خونتم آتش زدن، اما کسی به ناموست نگاه نکرد. من بمیرم برا اون آقایی که از صبح تشنه بوده، بدن زخمیه، علمدارشُ کشتن، علی اکبرشُ اربا اربا کردن. حسین جان تو گودال بودی همه از ترست گفتن تا سرشُ بالا نیزه نزدید سمت خیمه ها نرید. آخه حسین غیرتییه. اگه زنده باشه بلند شه دمار از روزگارتون در میاره. چهار هزار تا شاگرد اومدن تشیع جنازه امام صادق. کفن آوردن. بهترین تشیع جنازه شد. گفتن آقامونه، اماممونه. همه اومدن اما قربونت برم یه وقت نگی آقای ما کفن نداره، کفنم بود نمیشد حسینُ کفن کرد؛ انقدر بدن پاره پاره بود. زین العابدین فرمود بوریا بیارید... ✅دو بیتی های به هم پیوسته شعری که در این جلسه خوانده شده است، قالب چهارپاره یا دو بیتی های به هم پیوسته است و خوب است ذاکرین اهل بیت (ع) قالب های شعری را بشناسند. این قالب قالبی است که مقارن با شعر نو به وجود امد و آن مرکب از بندهای دو بیتی است که با هم قافیه متفاوت و معنای به هم پیوسته دارند . به عبارت ساده تر آن که این شعر شامل چند دوبیتی است با قافیه های متفاوت ولی کل شعر از نظر معنا با هم در ارتباط است و به هم مربوط است . معمولا مصرع های زوج (سمت چپ) هم قافیه اند . ✅ذکر مبارک حسین(ع) در بین روضه معصومین (ع) گاهی بین روضه معصومین (ع) غیر از امام حسین(ع)، مستمع ذکر مبارک «حسین (ع) » را دم می دهد، در این جلسه آقای بنی فاطمه یک «حُسن تعلیلِ» زیبایی را به عنوان فلسفه این کار بیان می کنند و به مکاشفه حضرت سکینه (س) در گودی قتلگاه اشاره می کنند: که امام حسین (ع) به آن حضرت فرمودند: به شیعیان من بگو: «شیعتی مَهْما شَرِبْتُم ماءِ عَذْبٍ فاذکرونی ـ اَوْ سَمِعْتُم بِغَریبٍ اَوْ شَهیدٍ فَانْدُبُونی» (شیعیان من! هنگامی که آب گوارا نوشیدید، مرا یاد کنید ویاهنگامی که از غریبی یا شهیدی خبری شنیدید، برمن ندبه کنید) به نوعی گفتن ذکر مبارک «حسین(ع)» در روضه را به عنوان سفارش آن حضرت بیان می کنند. ☑️نکات ناب در روضه اگر ذاکرین اهل بیت (ع) در روضه های آل الله با تدبر، به نکات ناب دسترسی پیدا کنند و برای مخاطب بیان کنند، اثر گذاری بیشتری خواهند داشت. به عنوان نمونه در این جلسه یکی از نکات ناب عبارت است از:« هزارتا جوون زمین بخورن، اما یه پیرمرد زمین نخوره. هزار تا پیر و جوون زمین بخوره اما یه زن زمین نخوره. هزار زن و مرد زمین بخورن، اما یه زن جلو شوهر کتک نخوره. هزار زن زمین بخوره اما یه دختر نصفه شب از رو ناقه زمین نیفته» نکته ناب دیگر در گریز: «یه وقت نگی آقای ما کفن نداره، کفنم بود نمیشد حسینُ کفن کرد؛ انقدر بدن پاره پاره بود. زین العابدین فرمود بوریا بیارید...» 🔆 ✅ مداحی مطلوب، آن است که پیامی را نیز به مخاطب منتقل کند، در این جلسه آقای بنی فاطمه، به عاطفه، محبت و حق مادر اشاره می کنند و می گویند : «مادری که با دست پینه بسته اش، لباسام و می شوره، می گه بچه م بپوشه، مؤدب تو روضه بره، مادری که همیشه نگران منه» بعد از این مقدمات، با این جمله اثر گذار به روضه بر می گردند که : «الهی مادرم فدات آقا» .
زمینه؛ اعتبار شیعه.mp3
1.42M
علیه‌السلام 🔹اعتبار شیعه🔹 نداره توی آسمونش ستاره مدینه شهر غصه‌ها شد دوباره دیگه همیشه باغ ما بی‌بهاره دوباره با غم تو خون شد، دل پر از شرارِ شیعه آخه به مکتبت مدیونه، تموم اعتبار شیعه می‌باره چشم ما دریا دریا آوارۀ غمت هستیم مولا «فدای غربتت یابن ‌الزهرا» ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ یه دنیا غم بازم نشسته رو سینه تموم نمیشه قصه‌های مدینه حکایتاش با اشک حسرت عجینه زبونه می‌کشه آتیش از، بهشت خونۀ تو آقا زبون می‌گیره دل با حسرت، به یادِ روضه‌های زهرا چی دیدی توی کوچه یا مولا چه کرده با دل تو این غم‌ها «فدای غربتت یابن ‌الزهرا» ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ می‌گفتی روشنی دل‌ها حسینه نشون شیعه بودن ما حسینه برکت زندگی دنیا حسینه می‌گن که روضۀ جدّت بود، همیشه توی خونه‌ت برپا می‌گن که زنده می‌شد هربار، برات مصیبت عاشورا تو هم غریبونه موندی تنها می‌خوندی روضه با اشک چشما «فدای غربتت یابن ‌الزهرا» شاعر: نغمه‌پرداز: #کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
امام صادق (ع).mp3
2.82M
علیه‌السلام 🔹وارث خاتم🔹 کعبۀ عالم، حضرت صادق وارث خاتم، حضرت صادق هر حدیث تو، حضرت صادق چشمۀ زمزم، حضرت صادق مسجدالنبی آقا شاهده هر کسی پای منبر می‌شینه مثل این‌که خود پیغمبرو جای تو روی منبر می‌بینه روایاتت، سراسر نور می‌شه از لب تو جاری یه کوثر نور تو که نورٌ علی نوری تمام مسجد و محراب و منبر نور «اباعبدالله، امام صادق» ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ آیۀ ایمان، حضرت صادق برترین برهان، حضرت صادق ملجأ شیعه، حضرت صادق تالی قرآن، حضرت صادق تا ابد همه مدیون توایم که شده مذهب ما جعفری با تو ما به ولایت می‌رسیم با تو ما همه هستیم حیدری برامون از ولی گفتی حقایقو به آوای جلی گفتی تو از راه نجات خلق همیشه از ولایت علی گفتی «اباعبدالله، امام صادق» شاعر:
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
✍🎤 ----------- یارب مدینه چون کربلا شد بیت ولایت ماتمسرا شد شیخ الائمه صادق فدا شد آه و واویلا ، آه و واویلا ..... امشب مدینه در غم نشسته نخل ولایت از کین شکسته ارکان هستی از هم گسسته عالم ازین غم غرقِ بلا شد آه و واویلا ، آه و واویلا ..... صادق خدایا مسموم کین شد از ماتم او دلها غمین شد در اوج اندوه حَبلُ الْمَتین شد شهر مدینه چون نینوا شد آه و واویلا ، آه و واویلا ..... سوزد جهانی داغی مکرّر صاحب عزا شد موسی بن جعفر چیده عدو گل از آل حیدر یعنی عزادار اهل ولا شد آه و واویلا ، آه و واویلا ..... از ابر هستی ماتم به بارد بر جان ما غم آتش گذارد شمع و چراغی قبرش ندارد روشن به دلها شمع عزا شد آه و واویلا ، آه و واویلا ..... محمود تاری «یاسر»✍
نماهنگ سلام آخر.mp3
2.79M
امام آسمونا روی زمینه نفس هاش شماره افتاده تو سینه چراغ آخری شهر مدینه آی مدینه 🎙 #️⃣ #️⃣ امام آسمونا روی زمینه نفس هاش شماره افتاده تو سینه چراغ آخری شهر مدینه آی مدینه امام حکمت و علم تمام رأفت و حلم علوم حق با روضه اش عجینه کلام آخرش نماز، تقوا، حسین سلام آخرش سلام و یا حسین بمیرم عطش لبهاش تشنه مونده چه اشکی میریزه دلها رو سوزونده گمونم که دم آخر نوحه خونده روضه خونده غروب سرخ مقتل نبود سنگی معطل رمق توی جسمش نمونده درست دم غروب شمر، خولی، سنان گل بنفشه کو عصا، نیزه، کمان .
. تو گل باغ ولایی، نور حی کبریایی ششمین شمس ولایت شیعیان رامقتدایی تویی ششم امام تویی ماه تمام به شیعه تابه حشر بود لطفت مدام مدد صادق مدد۴ تو صفای قلب مایی درد ما را تو دوایی تو به اذن حی یکتا هر گره را می‌گشایی من از احسان تو شدم مهمان تو نشستم از کرم کنار خوان تو مدد صادق مدد۴ عالم علم پیمبر، صادق آل محمد حی داور را تو مظهر صادق آل محمد تویی یار و حبیب به درد ما طبیب تو هستی صادقا به شهر خود غریب مدد صادق مدد۴ ای امام بی قرینه،تو به شهر خود مدینه گشته ای بادست دشمن توشهیدظلم و کینه ز ظلم و کینه‌ها شده پر خون دلت زده زهر ستم شرر بر حاصلت مدد صادق مدد۴ زده دشمن آتش کین ازستم کاشانه ی تو دشمنان بی حیایت آمده درخانه ی تو عدوی بی حیا زده آتش به جان ز غم فرزند تو شده قامت کمان مدد صادق مدد۴ صادق آل محمد جز غم و محنت ندیدی دست بسته یابن زهرا درپی اسب میدویدی از این ظلم و ستم شدی مولا حزین بمیرم صادقا فتادی بر زمین مدد صادق مدد۴ از غم داغ تو مولا شد مدینه غرق ماتم زین مصیبت یابن زهرا قامت موسی شده خم ز سوز داغ تو مدینه در عزاست درون خانه‌ات زغم ماتم سراست مدد صادق مدد۴ مرقد تو در مدینه شد نشان غربت تو مانده خاکی یابن زهرا از ستم ها تربت تو بسان فاطمه بود قدرت رفیع غریب از ظلم و کین بود قبرت بقیع مدد صادق مدد۴ .
. 🎙 از 🗓 در ۱۴۰۳ 📍 "علیه‌السلام" 🏷 (ع) مرهمی نیست که این زخم، مداوا بکند کاش‌کی با جگرش، زهر مدارا بکند زهر، آهسته تمام جگرش را سوزاند حق بده این‌همه از درد، تقلّا بکند چند روز است که کارش شده از بستر مرگ خانه‌ای سوخته را خوب تماشا بکند غربت این است که در شهر مدینه هرشب باید او با در آتش‌زده، احیا بکند رسم این است در این شهر که حرمت شکنند چقدر روضه مهیّاست که برپا بکند این حرامی که رسیده است که او را ببرد از زن و بچّه‌اش ای کاش که پروا بکند پیرمرد است؛ عصا یا که عبا یا نعلین فرصتی حیف ندادند، مهیّا بکند عادتش بود که در آخر هر مجلس درس روی زانو بزند؛ وای حسینا بکند عمّه‌اش تا دل گودال ندارد راهی باید او داد زند؛ با همه دعوا بکند تا مگر بعد سه‌ساعت برسد پیش حسین قبل از آنی‌که بر آن سینه، کسی جا بکند بعد از آن‌هم بدود خیمه‌به‌خیمه، تنها تا مگر دختر آتش‌زده، پیدا بکند .👇
. 🎙 از 🗓 در 📍 "علیه‌السلام" 🏷 (ع) ای مهر و مهتابم بی‌تابم؛ بی‌تابم دلتنگم؛ دل‌خونم دریابم اربابم تو شاهنشاه عشقی، حسین تو تکیه‌گاه عشقی، حسین تو ثارالله عشقی، حسین وقتی‌که دلگیرم از این دنیا سیرم چشمامو می‌بندم دستاتو می‌گیرم من مجنون مجنونم، حسین من به چشمات مدیونم، حسین من توو روضه‌ت مهمونم، حسین دل‌تنگ دیدارم از عشقت سرشارم روز مرگم باشه دست از تو بردارم ای ارباب مظلومم! حسین از کربلا محرومم، حسین با یاد تو آرومم، حسین من عبد و تو مولا من مجنون؛ تو لیلا من خاکم؛ تو بارون من تشنه؛ تو دریا ای رحمت بی‌پایان! حسین در جسم بی‌جانم جان، حسین ای جانیم سَنَ قوربان، حسین کربلا دنیامه کربلا رویامه مرکز هستی و خونه‌ی آقامه شور شیرین عشق! داغت آئین عشق سرّ سرّاللهی دین من، دین عشق .👇
مداحی آنلاین - شهر مدینه باز عزادار یه داغه - نریمان پناهی.mp3
3.16M
🔳 (ع) 🌴شهر مدینه باز عزادار یه داغه 🌴بازم بلا پشت بلا داره می‌باره 🎙 . (ع) شهر مدینه باز عزاداره یه داغه بازم بلا پشت بلا داره می باره هیزم به دستا اومدن رحمی نکردن شد زنده یاد روضه ی مادر دوباره ریختن توو کوچه باز بی بهونه داره میونه شعله میسوزه یه خونه آقای ما رو دستاشو بستن می بُردن از خونه با ضرب تازیونه (آه و واویلا۲ مظلوم آقام ۲ آه و واویلا ) پای برهنه پشت مرکب داره میره با حال مضطر از غم مادر می خونه شکر خدا اینجا زنی با سر نیوفتاد داره غم مادر دلش رو می سوزونه اون مادری که بی بال و پر شد طوری لگد خورد پشت در که بی پسر شد با ضربه ی پا پهلوش شکست و کردن جسارت دَنده و بازوش شکست و (آه و واویلا۲ مظلوم آقام ۲ آه و واویلا ) گاهی به یاد مادر و گاهی به یاد غم‌های گودال و مصیبت های شامه با اینکه خیلی بی قراره حال و روزش اما به یاد قتلگاه و ازدهامه شکر خدا که اینجا زنی نیست اینجا خبر از غارت پیراهنی نیست اینجا خبر از سنگای بام نیست اینجا زن و بچه میونه ازدهام نیست (آه و واویلا۲ مظلوم آقام ۲ آه و واویلا ) .
. (ع) ⚫️⚫️⚫️ بند1⃣ بی حیا .خلوتم . رو با خدا خراب کرد نیمه شب .دستمو . اسیر یک طناب کرد باحرف ِ .ناروا . اشک منو درآورد میونِ . شعله ها .دل منو کباب کرد ...... میکشیدن عبامو وحشیونه میبردنم به زور تازیونه چی بگم از ترسی که افتاده بود توی دل اهل و عیال خونه ...... پای پیاده دویدم میون کوچه صدای ناله شنیدم میون کوچه به یاد حیدر خمیدم میون کوچه واااای ازغم غربت .... بند2⃣ لحظه‌ی. آخرم. فقط میگم یا حسین به یادِ. کربلا. هِی میخونم. وا حسین شنیدم. از بابام. کنار آب فرات با لبِ . تشنه بود. غریب و تنها حسین به یاد غربتش چشام میباره دلم برا غمش چه بی‌قراره یادم میاد بابام میگفت برامون غروب عاشورا شدیم آواره زمزمه‌ی روی لبام آه و واویلا یه عمره که شده عزام آه و واویلا خرابه‌های شهر شام آه و واویلا واااای ازغم غربت 💠💠💠💠💠💠 به قلم : .👇👇
. ریزد سرشکِ زهرا ، از دیده چون ستاره داغ امام صادق ، زد بر دلش شراره با چشم دل نظر کن ، یک لحظه در مدینه بر تربتش که دارد ، بر غربتش اشاره دل تنگِ مادرش بود ، آن یادگار زهرا مهمان مادرش شد ، با قلب پاره پاره هر شب به یک بهانه ، می بُردنش زخانه از ظلم و جور منصور ، خون شد دلش هماره کی دیده پیرمردِ هفتاد ساله ای را در کوچه ها پیاده ، دنبال یک سواره ابن ربیع نامرد ، رحمی به او نمیکرد می دید که نفس هاش ، افتاده در شماره شد فاطمیه تکرار ، آتش گرفت گلزار اما زنی نبوده ، در پشت در دوباره میزد قدم در آتش ، میگفت وای مادر جز سوختن چه راهی ، جز ساختن چه چاره یکبار منزلش سوخت ، صد مرتبه دلش سوخت بر حال کودکانش ، بنمود تا نظاره صد شکر دخترانش ، بابا کنارشان بود غارت نشد از آنها ، خلخال و گوشواره .