3. زمزمه.mp3
زمان:
حجم:
2.11M
#زمزمه_حضرت_رقیه
( سلام الله علیها )
#استاد_حیدرزاده
از شهر کوفه تا به شام
سنگ میزدند از روی بام
اینقدر بهم سیلی نزن
دیگه نمی بینه چشام
این دیگه باره آخره
نزن نزن نزن ..
ضرب لگد ، زجر آوره
نزن نزن نزن ..
یکی بگه این دختره
نزن نزن نزن ..
خسته شدم از قافله
بابا بابا بابا ..
پاهام شده پُر آبله
بابا بابا بابا ..
وای از سنان و حرمله
بابا بابا بابا ..
#روضه_شب_سوم_محرم
#پنجم_صفر
#شهادت_حضرت_رقیه_س😭🥀💔
#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
https://eitaa.com/eetazeinab
@MaddahionlinMohammad-Hossein-HadadianMesl-bache-morde-ha-128.mp3
زمان:
حجم:
5.79M
مثل بچه مرده ها گریه کنید
میخوام از رباب و دخترش بگم
این دفعه مصیبت رقیه رو
میخوام از زبون مادرش بگم
دخترم! مثل علی اصغر برات مادری کردم
رفتی و چادر خاکی تو را روسری کردم
تیرِ سه شعبه بود از، گلو بزرگتر
از صورت تو دست، عدو بزرگتر
الهی که براتون بمیره مادر
روز و شب باید که خون گریه کنم ،گريه کنم
من برا کدومتون گریه کنم،گریه کنم
برا آخرین ستارهی حسین
گریه میکنن همه آسمونها
نامسلمونها نذاشتن که تو رو
ببرم قبرستون مسلمونها
دخترم! مثل علی اصغر برات میزنم ناله
بمیرم حتی تو رو غسل نداد زن غساله
یادمه که رسیدم به پشت خیمه
روضه ی نبش قبر و خنده و گریه
الهی پیدا نشه قبرِ رقیه..
لااقل تو دیگه از پیشم نرو
میدونم خیلی کتک زدن تو رو
مثل زینب و غروب قتلگاه
بوسه میزدی رگ بریده رو
الوداع سلام من برسون به علی اصغر
والسلام تیر خلاص روضه اته غارت معجر
پری دیگه برا پر زدن نداری
حتی یه جای سالم به تن نداری
تو هم شبیه بابا کفن نداری
_________________
🎤 محمد حسین حدادیان
📝مثل بچه مرده ها گریه کنید
#شب_سوم_محرم
#حاج_محمدحسین_حدادیان
#شهادت_حضرت_رقیه_س
#زمینه
#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
🟩محرم شب سوم 🏴🏴🏴
@ashareyahosein4_5965268940564210330.mp3
زمان:
حجم:
2.42M
#محرم_زمینه
#شهادت_حضرت_رقیه_س
🏴بند اول:
این روزا حال دخترت گفتن نداره
شب ها روی خاک خرابه سر میذاره
از بس دویدم توی صحرا نا ندارم
سهمم کتک میشه تا اسمت رو میارم
هم معجرم سوخت
هم پیکرم سوخت
بابا تو آتیش، موی سرم سوخت
سوختم، تا که زجر اومد پیشم بابا
با اشک، میزدم همش تو رو صدا
دائم، کتکم میزد آخه چرا؟؟!
بابا، (دل تنگ تو هستم۳)
🏴بند دوم:
بابا کجا بودی چه قد دیر اومدی تو
حالا که اینجوری شدم پیر اومدی تو
انقد بهم سیلی زدن ابروم شکسته
من هم شبیه مادرت پهلوم شکسته
قدم خمیده
موهام سفیده
بابا رقیت، دیگه بریده
بابا، از رو ناقه افتادم زمین
بابا، دندونه شکسته مو ببین
بابا، شده غصه با دلم عجین
بابا، (دل تنگ تو هستم۳)
🏴بند سوم:
از روزی که رفتی سفر حالم خرابه
بابا بیا من رو ببر از این خرابه
دیگه نمیخوام توی این دنیا بمونم
درد سرم، زخمه تنم، بُرده امونم
ای مهربونم
آروم جونم
ببخش گرفته، لکنت زبونم
از تو، میخوام با همین چشای تَر
بابا، نری تنهایی بازم سفر
میری، تو رو به خدا منم ببر
بابا، (دل تنگ تو هستم۳)
شعر: #محمد_حسین_لطفی
#یاحسین(طاها تحقیقی)
#سید_مرتضی_پیرانیان. #کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
🏴 شعر منسوب به زینب کبری(س)
یَا أَخِی فَاطِمَ الصَّغِیرَهَ کَلِّمْهَافَقَدْ کَادَ قَلَبُهَا أَنْ یَذُوبَا
برادر! با فاطمه خردسال و صغیرت، سخن بگو که نزدیک است دلش از غصه آب شود.
📚منبع
بحارالانوار، علامه مجلسی، ج ۴۵، ص ۱۱۵
#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
#حضرت_امام_حسین_ع
#مصائب_اباعبدالله_ع
#شهادت_حضرت_رقیه_س
⚫️ چه کسی مرا در کودکی یتیم کرد؟!
وقتی سر مبارک امام حسین(ع) را برای حضرت رقیه(س) آوردند حضرت رقیه(س) سر را برداشت و به سینهاش چسبانید و میگریست و چنین میگفت:
«یا اَبَتاه! مَن ذَاالَّذی خَضَبَ بِدِمائِک؟یا اَبَتاه!مَن ذَاالَّذی قَطَعَ وَریدَک؟ یا اَبَتاه! مَن ذَاالَّذی أیتَمَنی عَلی صِغَرِ سِنی؟ یا اَبَتاه لِلیَتیمَهِ حَتّی تَکبُرَ…؟ یا اَبَتاه! لَیتَنی تَوَسَّدتُ التُراب و لا اَری شَیبَکَ مُخضباً بِالدِّماءِ.»
«ای بابا جان! چه کسی تو را به خونت رنگین کرد؟ چه کسی رگهای گردنت را برید؟ چه کسی مرا در کودکی یتیم کرد؟ دختر بی بابا به که پناه ببرد تا بزرگ شود؟ کاش نابینا بودم. کاش خاک را بالش زیر سر قرار میدادم ولی محاسن تو را خضاب شده به خون نمیدیدم.»
📚منبع
ثمرات الحیاة، سید محمود امامی اصفهانی، ج ۲، ص ۷۶
#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
#حضرت_امام_حسین_ع
#مصائب_اباعبدالله_ع
#شهادت_حضرت_رقیه_س
◾️ امام حسین(ع) با دل پر خون از دخترانش جدا شد
در بعضى از روایات نیز آمده است حضرت سکینه(س) در روز عاشورا به خواهر سه سالهاى (که به احتمال قوى همان رقیه(س) باشد) گفت: «بیا دامن پدر را بگیریم و نگذاریم برود کشته بشود.»
امام حسین(ع) با شنیدن این سخن بسیار اشک ریخت و آنگاه رقیه(س) صدا زد: «بابا! مانعت نمىشوم. صبر کن تا تو را ببینم.» امام حسین(ع) او را در آغوش گرفت و لبهاى خشکیدهاش را بوسید. در این هنگام آن نازدانه ندا داد: «العطش العطش، فان الظما قدا احرقنى؛ بابا بسیار تشنهام، شدت تشنگى جگرم را آتش زده است.»
امام حسین(ع) به او فرمود: «کنار خیمه بنشین تا براى تو آب بیاورم.» آنگاه امام حسین(ع) برخاست تا به سوى میدان برود. باز هم رقیه(س) دامن پدر را گرفت و با گریه گفت: «یا ابه این تمضى عنا؟»
«بابا جان کجا مىروى؟ چرا از ما بریدهاى؟» امام علیهالسلام یک بار دیگر او را در آغوش گرفت و آرام کرد و سپس با دلى پر خون از او جدا شد.
📚منبع
حضرت رقیه(س)، شیخ علی فلسفی، ص۵۵۰
#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
#حضرت_امام_حسین_ع
#مصائب_اباعبدالله_ع
#شهادت_حضرت_رقیه_س
مقدم/زمینه محرم ۹۸4_6016840064586221079.mp3
زمان:
حجم:
5.94M
#زمینه
#کربلایی_جواد_مقدم
#شهادت_حضرت_رقیه_س
#محرم98
عمه کجایی که میخوام بابامو
میخوام بهش بگم همه دردهامو
بگم چطور منو زدن نامردها
نشون بدم قامت چون زهرامو
منو آتیش بین موهام منو زخم روی بازوهام
میبینی دست به دیوارم من چون نداره رمق زانوهام
ویرونه شده جای دختر دردونه
ویرونه واسه دخترت مثل زندونه
من الذی ایتمنی بابا حسین
خبر داری خیلی برات بی تابم بابا جونم
کل خرابه اومدی مهتابم
منی که جام بوده فقط آغوشت
چند شبه که روی زمین میخوابم
منمو اشک وآه و ناله صورتم پرشده از آلاله
تن من گوشه ی ویرونه است و تن تو گوشه ی گوداله
دلتنگ دخترت با غصه ها میجنگه
دلتنگه بالش زیر سرت از سنگه
من الذی ایتمنی بابا حسین
با اینکه از نبودنت دلگیرم با اینکه تنهایی شده تقدیرم
خوش اومدی کنج خرابه بابا دارم کنار سر تو میمیرم
لبهای خونیت رو میبوسم شده لبخند تو افسوسم
تا چشمامو رو هم میذارم دوباره زجر میشه کابوسم
#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
غم داره منم و یه روسری پاره
غم داره منم و حسرت یک گوشواره
من الذی ایتمنی بابا حسین
زمان:
حجم:
392K
﷽
🔳 #سینه_زنی_حضرت_رقیه_س
🔳 #سبک دامن کشان رفتی
#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
🏴🏴🏴
گـفتـی مـیـری بـابـا(سـفـر برمی گردی۳)
هیچ وقت نـگـفتی که(با سربر میگردی۳)
😭😭
بـمیرم چـی آوردن سـرت بـابـا
الـهی بـمـیره دخـتـرت بابا
سـرت بـابـا،سـرت بـابـا
مـن از طـنـاب و سـلسـلـه(مـی تـرسـم بـابـا۳)
از شمر و زجـر و حـرمـله(مـی تـرسـم بـابـا۳)
😭😭
🔳من الذی ایتمنی(ابتاه حسین۳)
حـالا کـه بـرگـشتـی(بـبـیـن پـر نـدارم۳)
گـوشـواره و خـلخاـل و مـعـجـر نـدارم
بـبیـن پـر نـدارم بـبیـن پـر نـدارم
بابا یـک نـیـمه شـب گـم شـدم تـو راه
بـابـاخـوابـم بـرد زیـر نـور مـاه
مـیـون راه،میوون راه
یـهـو سـواری رسـیـد( پـریـدم زخـواب۳)
چنان مـوهـامـو کـشـیـد(پـریـدم زخـواب۳)
🔳من الذی ایتمنی(ابتاه حسین۳)
😭😭
بـابـا عـمـوم رفـتـه(بـرام آب بـیاره۳)
پـس کـی عـمـو مـیـاد( دلـم بـیقـراره۳)
عـمـوم بـرگـرده پـامـو نـشـون مـیـدم
مـوهـامـو گـوشـامـو نـشـون مـیـدم
نـشـون مـیـدم نـشـون مـیـدم
عـمـوم ابـوالـفـضل کـجـاسـت(شـکـایـت کـنـم۳)
کـربـلا کـوفـه شـام بـراش(حـکـایـت کـنـم۳)
😭😭
🔳من الذی ایتمنی(ابتاه حسین
#پنجم_صفر
#شهادت_حضرت_رقیه_س💔🏴
اجرا: مداح اهلبیت علیهمالسلام:
#حاج_محمدرضا_نیکخواه🎤
▪️▪️▪️▪️
#کانال_نوحه_وروضه_یازینب_سلام_الله_علیها
کپی بدون نام کانال جایز نیس❌
Mohsen DashtiMohsen Dashti - Baba Jon Khosh Omadi.mp3
زمان:
حجم:
9.74M
شرار غم میسوزم به تمامی وجود
دوباره باید بخونم یکی بود یکی نبود
بلبلی گوشه ویرونه میخوند برای یار
بعد مدتها کنار بابا بگرفته قرار
تمومه رنج سفر رو برا یار داره میگه
از غم بچه ها و عمه داره حرف میزنه
باباجون خوش اومدی به منزل فقیرونه
بیا بنشین بشنو درد دل یتیمونه
باباجون خوش اومدی قربون خاک قدمت
بخدا دلم میسوخت رفتی سفر ندیدمت
به خدا دلم میسوخت رفتی سفر ندیدمت
وقتی رفتی دشمنا آتیش زدن به خیمه ها
برا خاطر چی میزدن کتک به بچه ها
باباجون بین همه عممونو خیلی زدن
😭😭😭
بابا جون منو ببین به صورتم سیلی زدن
بابا جون دردت به جونم
هر کی صورتم رو دیده میگه چون زهرا شده
صورت مادر تو آخه مگه چطور شده
باباجون داداش علی رو به کجا بردی بابا
بچه ها میگن اونو پیش خدا بردی بابا
بابا جون به من بگو بر سر تو چی اومده
😭😭😭
داداشم علی اکبر برا چی نیومده
من نمیفهمم بابا بعضیا با هم چی میگن
همه بم میگن یتیم بابا یتیم به کی میگن
مگه هر کی که باباش رفته سفر یتیم میشه
یا یتیم اونی که تو خرابه ای مقیم میشه
اینجا با زخم زبون آتیش به دل ها میزنن
اینجا رسمشون بده بچه یتیم و میزنن
بر مشامم میرسد هر لحظه بوی کربلا
😭😭😭
نوحه باباجون خوش اومدی به منزل فقیرونه
#پنجم_صفر🏴
#شهادت_حضرت_رقیه_س💔
#کانال_نوحه_وروضه_یازینب_سلام_الله_علیها
#هدیه_محضر_امام_زمان_عج_صلوات
هدیه محضر حضرت رقیه سلام الله علیها ۵ صلوات🥀💔💔😭😭😭
Nariman Panahi1_20051539417.mp3
زمان:
حجم:
6.13M
﷽
#لطمه_زنی
#شور_حضرت_رقیه_س
#شهادت_حضرت_رقیه_س
بابا
از درد و غمِ تو می نالم
ببین که سوخته پَر و بالم
گریه زاری شده احوالم
ای وای ای وای ای وای ای وای
بابا
میریزه اشکام دونه دونه
نمیشه موهام دیگه شونه
آخه پُر از لخته ی خُونه
ای وای ای وای ای وای ای وای
سوخته موی تو، سَر و رویِ تو
سر تو بابا مگه کجا بوده
چرا زیرِ چشمای تو کبوده
ای وای ای وای ای وای ای وای
____
#بند۲
بابا
بار غم رو دوشم آووردم
نبودی چقد سیلی خوردم
خودمو به عمه سپُردم
ای وای ای وای ای وای ای وای
بابا
ببین چشم ترم میسوزه
بدجور بال و پرم میسوزه
داره موی سرم میسوزه
ای وای ای وای ای وای ای وای
چشم تو دور دید، با لگد کوبید
شبیه مادر پهلومو شکستن
می بینی دست و بازومو شکستن
ای وای ای وای ای وای ای وای
___
#بند۳
بابا
دستامونو بستن با طناب
میگه عمه با حال خراب
ما کجا و مجلس شراب
ای وای ای وای ای وای ای وای
بابا
می دونی که چقد عزیزی
می دیدم اشکِ غم میریزی
وقتی که شد حرفِ کنیزی
ای وای ای وای ای وای ای وای
چشم من گریون، دلِ عمه خون
دیدم با خیزران میزد به لبهات
خودم فهمیدم دردت رو از چشمات
ای وای ای وای ای وای ای وای
#روح_الله_نوروزی
#سجاد_نوروزی
#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها