.
#شهدا
دل به تو دادم آقاجون
نزار که ناامید بشم
دعام اینه توروضه ها
الهی که شهید بشم
من آرزومه برسم
به کاروون شهدا
برم کنار اونا که
شدنبرا وطن فدا
به شهیدان کشورم (مدیونم)۳
تاابد پای رهبرم(میمونم)۳
وقتی که میباره چشام
دلمبه غصه اسیره
حاج علیِ محمدی
دست منو هم میگیره
میرافضلیِ شهر ما
پیرو فرمان ولیست
رفیقی مهربونتر از
سید پابرهنه نیست
خون پاک رفقامون(فانوسه)۳
زندگیم با شهدامون(مانوسه)۳
هر چی داریم از شهداس
از اون همه شور وشعور
پاسبانِ خون شونیم
ایشالا تا وقت ظهور
اینو بدونه عالمی
ولایت آبروی ماست
لشکری آماده داریم
شهادت آرزوی ماست
منبرای جون سپردن(بیتابم)۳
شبا باعشق شهادت'(میخوابم)۳
مرتضی عابدینی
..........................
بسم الله الرحمن الرحیم
به مناسبت #هفته_دفاع_مقدس
#شهدا_و_دفاع_مقدس
#محمود_ژولیده
▶️
من گدای سر کویت هستم
عاشق دیدنِ رویت هستم
تو که از حال دلم آگاهی
عاشقان را تو چراغ راهی
دیگر این خانه مرا تنگ بود
ماندن اینجا بخدا ننگ بود
دوستانم همه از دستم رفت
دل به هر پاکدلی بستم رفت
حال تنها و غریبم چکنم
زندگی داده فریبم چکنم
من زمین خورده ی عشقت هستم
عشقم این است بگیری دستم
چکنم بی شهدا بی یارم
نگران است دل ای دلدارم
□ □ □
یادِ ایام پر از نور بخیر
یاد مجنون و شب هور بخیر
یاد آوارگیِ در صحرا
رمز یا فاطمه و یا زهرا
من و ایام شلمچه به به
جان نثاران حلبچه به به
ای همه یاد شما دلخوشی ام
از شما تا به خدا دلخوشی ام
زندگی را به شما مدیونم
شهدای عرفه، ممنونم
آمدم معرفتی کسب کنم
از شما یک صفتی کسب کنم
دیده ام بندگی از حاج قاسم
من و شرمندگی از حاج قاسم
این همه دیدم و بنده نشدم
پیر گردیدم و بنده نشدم
تا امام و شهدا را دارم
مطمئنم که خدا را دارم
یارب از عبد بدَت دست بگیر
از دلم هر چه گناهست بگیر
تو مرا روح عبادت برسان
در ره خود به شهادت برسان
باز در راه هدایت مددی
به علمدار ولایت مددی
خود بخون شهدا پاکم کن
کربلایی کن و در خاکم کن
□ □ □
این من و این مددِ خون خدا
روضه ی قافله ی کرب و بلا
دل ارباب غمین شد ای وای
خواهری ناقه نشین شد ای وای
حاجیِ کرب و بلا راهی شد
چه گریزی، چه خدا خواهی شد
دانی این حج به کجا ختم شود
غارت خاتمِ او حتم شود
بر تنِ خسته کمی تاب دهند
گوسفندی چو کُشَند آب دهند
مانده در حکمتِ این بابم آه
ذبح شد تشنه لب اربابم آه
چونکه این باب به پایان برسد
حج ارباب به پایان برسد
#شهدا
⏹.
#شهدا_و_دفاع_مقدس؛ #امام_حسین_ع_شهادت؛ #اصحاب_امام_حسین_ع؛ #تعزیه
یادم آمد محرّم آنسال
عشق با ما قرار تازه گذاشت
حکم آماده باش لغو شد و
هیچکس میل بازگشت نداشت
دستهی دوستان اهل ادب
تحت فرمان شاعری بودند
همگی اهل یک حسینیه
تعزیهخوان ماهری بودند
خیمهسوزان عصر عاشورا
همه آتش شدند، آه شدند
دستهی دوستان تعزیهخوان
گل میدان صبحگاه شدند
چند روزی گذشت و شکر خدا
حکم آمادهباش هم آمد
روح از جسم و هوش از سر برد
بوی عطری که از حرم آمد
شب حمله به حکم فرمانده
اهل آن دسته انتخاب شدند
اولین راهیان آن میدان
پیشتازان فتح باب شدند
شب دلدادگان دریادل
شب رزمندگان عاشق بود
گریهی آنشب مخالفخوان
با معینالبُکا مـوافق بود
همه با حملههای برقآسا
وسط معرکه درخشیدند
بعد یک عمر تعزیه خواندن
کربلا را به چشم خود دیدند
آنکه نقش امام را میخواند
با ابالفضل و با علیاکبر
تانکها را در آتش افکندند
لرزه افتاد بر تن لشکر
در تب پیچوتاب پیشروی
عدهای در محاصره ماندند
همه با هم در آخرین اجرا
زخمی و تشنهلب رجز خواندند
دیدی ای دل که تعزیهخوانان
پیش فرمانده روسپید شدند
زیر باران آتش دشمن
همه جز یک نفر شهید شدند
دیدهبانان به چشم تر دیدند
آخرین پرده بود بیپرده
سر نعش حسین تعزیهخوان
شمر با گریه آب آورده
بعد سیسال آن مخالفخوان
به رفیقان همقسم پیوست
به مریدان حضرت زینب
به شهیدان آن حرم پیوست
روز تشییع پیکرش دیدند
اشک از چشم آسمان آمد
در حسینیه ولوله افتاد
تا صدای سکینهخوان آمد
نسخهی تعزیه ورق میخورد
شکوه با پیکر برادر بود
سر این صحنه شد به پا محشر
تن پاک شهید، بی سر بود
✍ #سعید_حدادیان