سید رضا نریمانی4_5956198115663938832.mp3
زمان:
حجم:
13.68M
# ای که به عشقت اسیر خیل بنی آدمند
#سبک_زمینه
با نوای کربلایی سیدرضا نریمانی
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــ
@eetazeinab
ای که به عشقت اسیر ، خیل بنیآدمند
سوختگان غمت ، با غم دل خرّمند
هرکه غمت را خرید ، عشرت عالم فروخت
با خبران غمت ، بیخبر از عالمند
«آبروی دو عالم ، آبروی دو عالم»
یوسف مصر بقا ، در همه عالم تویی
در طلبت مرد و زن ، آمده با دِرهماند
تاج سر بوالبشر ، خاک شهیدان توست
کاین شهدا تا ابد ، فخر بنیآدمند
خاک سر کوی تو ، زنده کند مرده را
زانکه شهیدان تو ، جمله مسیحادمند
«آبروی دو عالم ، آبروی دو عالم»
*شاعر: #فؤاد_کرمانی
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــ
🥀🥀🥀
@eetazeinab
.
#مدح
#امام_علی سلاماللهعلیه
#امیرالمؤمنین سلاماللهعلیه
نه مراست قدرت آنکه دم زنم از جلال تو یا علی
نه مرا زبان که بیان کنم، صفتِ کمال تو یا علی
شده مات عقل موحدین، همه در جمالِ تو یا علی
چو نیافت غیر تو آگهی، ز بیانِ حالِ تو یا علی
نبرد به وصف تو ره کسی، مگر از مقال تو یا علی
هله ای مُجلّیِ عارفان، تو چه مطلعی تو چه منظری
هله ای مولّه عاشقان، تو چه شاهدی تو چه دلبَری
که ندیده ام به دو دیده ام چو تو گوهری چو تو جوهری
چه در انبیا چه در اولیا، نه تو راست عدلی و هم سری
به کدام کس مَثلت زنم که بُوَد مثالِ تو یا علی
توئی آنکه غیر وجود خود، به شهود و غیب ندیدهای
همه دیدهای نه چنین بود شه من تو دیدهی دیدهای
فقرات نفس شکسته ای، سبحات وهم دریده ای
ز حدود فصل گذشته ای به صعود وصل رسیده ای
ز فنای ذات به ذاتِ حق بُوَد اتّصال تو یا علی
چو عقول و افئده را نشد، ملکوتِ سرّ تو مُنکشف
ز بیانِ وصف تو هر کسی، رقم گمان زده مختلف
همه گفتهاند و نگفته شد، ز کتابِ فضل تو یک الف
فصحای دهر به عجز خود، ز ادایِ وصف تو معترف
بُلغای عصر به نطقِ خود شدهاند لالِ تو یا علی
تو که خلق هیئت متصل کنی از عناصر منفصل
تو که از طبیعت آب و گل بدر آوری صنم چگل
تو که می نهی دل معتدل به میان تودهء آب و گل
زنم اعتدال ترا مثل به کدام خلقت معتدل
که بر اعتدال تو مستدل بود اعتدال تو یاعلی
تو ز وصف خلق منزّهی که رسیده ای به کمال رب
ملکوتیان جبروتیان همه از کمال تو در عجب
که کند چو عقل تو نفس را به سیاط علم و عمل ادب
احدی ز خلق ندیده ام که بجای خصم کُشد غضب
متحیرم متفکرم همه در خصال تو یا علی
تویی آن که در همه آیتی، نگری به چشم خدای بین
تویی آن که از کُشِفَ الغطا، نشود زیاده ترا یقین
شده از وجودِ مقدّست، همه سرّ کَنزِ خفا مبین
ز چه رو دَم از أنا ربکّم نزنی، بزن بدلیل این
که به نورِ حق شده منتهی، شرف ِ کمال تو یا علی
تو همان درخت حقیقتی، که در این حدیقهی دنیوی
ز بروق نورِ تو مُشتعل شده نارِ نخلهی موسوی
أنا ربّکم تو زنی و بس، به لسان تازی و پهلوی
ز تو در لسانِ موحّدین، بُوَد این ترانهء معنوی
که اناالحق است به حقِّ حق، ثمرِ نهالِ تو یا علی
تویی آن تجلّیّ ذوالمنن، که فروغ عالم و آدمی
ز بروز جلوه ماخلق، به مقام و رتبه مقدّمی
هله ای مشیّتِ ذاتِ حق، که به ذات خویش مُسلّمی
به جلالِ خویش مُجلّلی، ز نوالِ خویش مُنعَمی
همه گنج ذاتِ مقدّست، شده مُلک و مالِ تو یا علی
چو به آب زندگی از قدم گل ممکنات سرشته شد
همه را ز کلک منیع حق رقم ممات نوشته شد
احدی ز موت نشد رها به حیات اگرچه فرشته شد
ز اجل مقام تو شد اجل که اجل به تیغ تو کشته شد
تویی آنکه مرگ نبرده جان ز صف قتال تو یا علی
تو چه بندهای که خدائیت، ز خداست منصب و مرتبت
رسدت ز مایهء بندگی، که رسی به پایهء سلطنت
احدی نیافت ز اولیا، چو تو این شرافت و منزلت
همه خاندانِ تو در صفت، چو توأند مشرقِ معرفت
شده ختم دورهی عِلم و دین، به کمالِ آل تو یا علی
تو همان مَلیکِ مُهیمنی، که بهشت جنّت و نه فلک
شده ذکرِ نام مقدّست، همه وِردِ اَلسنهء مَلَک
پیِ جستجوی تو سالکان، به طریقت آمد یک به یک
به خدا که احمدِ مصطفی، به فلک قدم نزد از سَمَک
مگر آنکه داشت در این سفر طلبِ وصالِ تو یا علی
تویی آن که تکیهء سلطنت، زدهای به تخت مؤبّدی
به فرازِ فرقِ مبارکت، شده نصب تاج مُخلّدی
ز شکوه شأن تو بر مَلا، جَلَواتِ عِزِّ و ممجّدی
متصرّف آمده در یَدَت ملکوتِ دولتِ سرمدی
تو نه آن شهی که ز سلطنت، بود اعتزالِ تو یا علی
تویی آنکه هستی ما خلق شده بر عطای تو مستدل
ز محیط جود تو منتشر قطرات جان رشحات دل
به دل تو چون دل عالمی دل عالمی شده متصل
نه همین منم ز تو مشتعل نه همین منم به تو مشتغل
دل هر که می نگرم در او بود اشتغال تو یاعلی
به می خُمِ تو سِرشته شد ، گِل کاس جانِ سبوکشان
ز رَحیقِ جام تو سرگران، سِر سرخوشان،دل بیهُشان
به پیالهء دلِ عارفان ، شده ترکِ چشمِ تو میفشان
نه منم ز بادهی عشق تو ، هله مست و بیدل و بینشان
همه کس چشیده به قدرِ خود، ز میِ زُلالِ تو یا علی
#فؤاد_کرمانی ✍
.#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
💔#دوبیتی_حضرت_زینب س
تصویر تمام کربلا زینب بود۶
تفسیر پیام کربلا زینب بود
در عشق و فداکاری و ایمان و وفا
زهرای قیام کربلا زینب بود
(#مؤید)
زیبایی گلشن علی زینب بود
پرورده دامن علی زینب بود
بر خصم شکست داد ولی خود نشکست
آیینه نشکن علی زینب بود
(#مؤید)
در فضل، محیط بیکرانی زینب
در صبر، بسیط آسمانی زینب
ای خورده به سینه ات مدال عظمت
بانوی همیشه قهرمانی زینب
(#مؤید)
زینب که به عشق جوشش آموخته است
ماه است و چو مهر رخ برافروخته است
کارآیی انقلاب خونین حسین
بر قامت صبر او نظر دوخته است
(#مؤید)
زینب که به کار عاشقی غوغا کرد
صد بار شهادت به رخش در وا کرد
دو دسته گل یاس که در دامن داشت
تقدیم به باغبان عاشورا کرد
(#مؤید)
من مظهر صبر، زینب کبرایم
هر جا که بود حسین، من آن جایم
هر چند که آفتاب بی سایه بود
من سایه آفتاب عاشورایم
(#مؤید)
زینب که شکوه عشق پاینده از اوست
ماهی ست که نور صبر تابنده از اوست
اسلام ز کربلا بود زنده، ولی
تاریخ حیات کربلا، زنده از اوست
(#مؤید)
#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
زینب که دل و روح دلیری دارد
در یاری دین سهم کثیری دارد
همچون حسن و حسین و زهرا و علی
نیرویِ شکست ناپذیری دارد
(#مؤید)
زینب که قیام کربلا زنده ازاوست
ایثارگری و صبر پاینده از اوست
از جلوه او چهارده قرن گذشت
امّا به خدا همیشه آینده از اوست
(#سازگار)
با داغ و فراق، آشنایی زینب
با درد و غم و عشق، دوایی زینب
سوگند به مظلومی زهرای بتول
تو فاطمه کرب و بلایی زینب
(#وفائی)
چون قافله عشق رسیدند ز راه
بر تربت شاه دین، به صد ناله و آه
زینب به سر قبر برادر می گفت
لا حول و لا قوة الاّ بالله
(#صفا_تویسرکانی)
تسلیم و رضا نگر که آن دُخت بتول
در مقتل کشتگان چو فرمود نزول
شکرانه سرود، که ای خداوند جلیل
قربانی ما به پیشگاه تو قبول
(#فؤاد_کرمانی)
تسکین دل شکسته، آهم ندهد
بی هم نفسم کسی، پناهم ندهد
من زینب بی حسینم و برگشتم
جا دارد اگر مدینه راهم ندهد
(#موحدیان_امید)
سر در بر امر حق فرود آوردم
شاهد به غمش، تن کبود آوردم
رفتم ز مدینه و پس از آن همه داغ
جز طفل سه ساله، هر چه بود آوردم
(#موحدیان_امید)
بر حنجر خون، نوای عشقی زینب
دلداده و جان فدای عشقی زینب
در بهت سکوت کوفه، در ظلمت شام
پیغامبرِ خدای عشقی زینب
(#شفق)
زینب، تو که در حنجر حق، آوایی
تندیس علی، آیینه ی زهرایی
در مکتب عارفان و در دفتر عشق
گلواژه انقلاب عاشورایی
(#شفق)
#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
آن روز که خون عاشقان ریخت به دشت
دریای فرات، غرق در خون می گشت
دیدم که به دنبال حسینش، زینب
سر تا سر دشت کربلا را می گشت
(#حسن_علی_پور)
ای شمع شبستان وِلا، یا زینب
ای اختر صحرای بلا، یا زینب
دریاب که از کف نرود دامن صبر
سوگند به خون شهدا، یا زینب
(#سپیده_کاشانی)
در مسلخ عشق کرده غوغا زینب
در سنگر صبر، کرده مأوا زینب
همراه رقیّه رفته در شام بلا
برگشته ز شهر شام تنها زینب
(#ژولیده_نیشابوری)
ای پرچم کربلا به دوشت، زینب
قربان تو و خشم و خروشت زینب
تا موی سرت، سپید شد از غم دوست
شد کعبه ی دل، سیاه پوشت زینب
(#علی_موسوی_گرمارودی)
می سوخت چو شمع و پایداری می کرد
دل از مژه جای اشک جاری می کرد
شب دختر شیر حقّ به جای عباس
از عترت عشق پاسداری می کرد
(#احد_ده_بزرگی)
#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
رُکن سنگین را به زینب داده اند
سرّ هر دین را به زینب داده اند
در سمینار بزرگ عاشقان
لوح زرّین را به زینب داده اند
زینب کبری ز حق شوکت گرفت
عشق را در حیطهء خدمت گرفت
در جدال عشقبازان خدا
زینب از هر عاشقی سبقت گرفت
رتبهء زینب زِهَر کَس افضل است
عشق بی زینب حقیر و منحل است
روی سکّوی بلند عاشقی
جای زینب جایگاه اوّل است
این بزم بزم عشق است هرگز ریا ندارد
زینب خدای عشق است چون و چرا ندارد
بالای درب جنت این جمله را نوشتند
زان فتنه خونین که به بار آمده بود
خورشید ولا، بر سر دار آمده بود
با پای برهنه، دشت ها را زینب
دنبال حسین، سایه وار آمده بود
(#حسین_اسرافیلی)
از داغ غمت خون جگر دارم من
وز یاد لبت دیده تر دارم من
تو از سر نی سایه فکندی به سرم
یا سایه خورشید به سر دارم من؟
(#شکوهی)
در عشق علامتی به جز زینب نیست
در صبر قیامتی به جز زینب نیست
آن جامه عصمتی که زهرا پوشید
زیبنده قامتی به جز زینب نیست
(#موید)
والاییِ قدر تو نهان نتوان کـرد
خورشیدِ تو را نمی توان پنهان کرد
توفندگی خطبه ي توفانی تو
کاخِ ستمِ یزید را ویران کرد
#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
#امام_حسین_علیه_السلام
آنکه جانان طلبد بهر چه خواهد جان را؟
ترک جان گوی اگر میطلبی جانان را
قرب جانان هوس هر دل وجانیست ولی
دل کسی داد به جانان که نخواهد جان را
کیست آن بنده زیبنده به جز نفس #حسین
که به لطفی اثر از قهر برَد سبحان را؟
بحر موّاج کرم اوست که با تشنه لبی
نخورد آب و دهد آب، لب عطشان را
خالق عزوجل کرد ز ایجاد حسین
ختم بر امّت خاتم، کرم و احسان را
دید پیش از گِل ما، بار گنه بر دل ما
کآفرید از پی این درد، خدا، درمان را
مظهر اسم "عفُوّ" ست چو این منبع جود
مغفرت جوی و بدین اسم بجو غفران را
رحمت واسعه نامش برِ خاصان خداست
که رحیمیّت از این اسم بود رحمان را
یادِ ابروش به چشم دل من شمشیریاست
که بدین تیغ، موحد بکشد شیطان را
#فؤاد_کرمانی
#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها