eitaa logo
کانال نوحه وسینه زنی یا زینب(سلام الله علیها)
14.4هزار دنبال‌کننده
1.6هزار عکس
1.4هزار ویدیو
358 فایل
#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها #اللهم_عجل_لولیک_الفرج_والعافیه_والنصر #هدیه_محضر_امام_زمان_عج_صلوات http://eitaa.com/joinchat/2288255007C8509f44f1f
مشاهده در ایتا
دانلود
مجسم کن گلیم خانم درخونه پهنه .حسن یه گوشه حسین یه گوشه ، ام کلثوم یه گوشه زینبم مثل پروانه ای دور مادر میگرده شنیدین توی این نه ساله زندگی باعلی یه جا فاطمه خواهش ازعلی نکرده اما یه وقت صدا زد حسینم بابات علی بگو بیاد کارش دارم .علی خوشحاله خانمش میخوادچی بگه! علی جان یه خواهشی دارم .چیه خانمم؟ علی جان شنیدم بلال اذان گوی بابام اومده مدینه. به بلال بگو دختر پیغمبر سلام رسونده به بلال بگو برو بالای مناره برام اذان بگو علی اومد توکوچه های مدینه تا بلال علی رو دید اشک چشای بلال جاری شد ..علی جان شنیدم هیزم آوردن درخونتو آتیشش زدن.علی جان شنیدم جلوی چشای امام حسن توصورتش سیلی زدن..دیگه چی؟ علی جان شنیدم چهل نفر دربه روی خانمت فشار دادن.. علی جان شنیدم هرموقع فاطمه نفس میکشه خون ازسینش بالا میاد.. صدا زد بلال همه کارایی دادن .بلال دستامو باریسمان بستن .بلال آنچنان مغیره غلاف به بازوی همسرم زد.جگر علی رو مردم مدینه آتیش زدن ....ب لال زهرا دلش گرفته.گفته اگه میشه برو به بلال بگو برام اذان بگه بلال رفت بالای مناره .گلیم مادردرخونه پهنش کردن ...الله میخوادچه خبربشه .الله اکبر بخدا زن ومرد دیدن مادرامام زمان گریش شروع شده..یه نگاه به حرم بالا انداخت بابا یارسول الله بلند شو بابا، بابا بیا نگاه کن فاطمتو خونه نشین کردن..بابا ازوقتی رفتی ازعلی رو میگیرم بابا الله اکبر... یاالله... حسن خسته ،حسین خسته، زینب خسته مادرشون داره جلوی چشاشون بال بال میزنه صدازد بابا منو بغل میکردی بابا میگفتی فاطمه من تو بوی بهشت میدی بابا حالا بیا سینم بو کن بوی خون گرفته اشهدان لا اله الله ..... حسین دیگه طاقتش نمیاد .زینب چیکارکنم؟.خواهرم مادرم داره میمیره خواهرم نگاه کن دیگه مادرم نمیتونه نفس بکشه زینب صدازد حسنم حسینم برید به بلال بگید دیگه اذان نگه اشهدان محمدرسول الله... یازهرا....بابا بیا ببین دیگه دستم بالا نمیاد دستت وبیار بالا هرجا نشستی بگو یازهراااا ✏️خادمه اهل بیت #کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
خدا داند دلم خون گریه می کرد به حالم دشت و هامون گریه می کرد *خدا ان شاءالله هیچ مردی به چه کنم چه کنم‌نندازه صدا زد اسما توآب بریز میخوام‌بدن محبوبم و غسل بدم..اون روز امیرالمومنین فرمود به بچه ها گریه نکن به توکه نمیگم هرجور دوست داری گریه کن* ندیدم زخم پهلو را در آن شب  ولی دیدم کفن خون گریه می کند شب آمد بر سرت تنها نشستم زپا افتاده و در خود شکستم برای مرگ من پس باشد این داغ که من با دست خود چشم  تو بستم  *امروز برا مادری گریه کن که وقتی گریه کرد اومدن گفتن علی به زهرا بگو یاشب گریه کنه یا روز.. بابا آدم مادرش مریض میشه تا یه ناله میزنه همسایه ها درمیزنن، میگن کمک نمیخوای مادرم ما نیمه شب میگفت: آخ پهلوم آخ بازوم مردم گله گی کردن امروز تو دادبزن آخ مادر...* *اجازه میدی یاامام رضا یه جمله بگم ان شاءالله بخونن وگریه کنیم همیشه یه پدر میخواد کاری کنه خونواده رو به پسر بزرگش میسپره.صدازد: حسن جان توبایدحسین آروم کنی توباید زینب آروم کنی.وقتی مادرمیخوایم دفن کنیم نباید بلند گریه کنی.وسطای کوچه علی همچین که زهرا رو بغل گرفته یه وقت شنید پشت سرش آقازاده داره داد میزنه برگشت دید حسن داره گریه میکنه گفت :پسرم چرا داد میزنی توباید خواهرت آروم کنی گفت آخه بابا همین جا بود نامرد یه کاری کرد بگم‌یانه؟ یه کاری کرد مادرم دور خودش میگشت* ◾️◾️◾️◾️◾️◾️◾️◾️