#نوحه_ساربان
سفينة الزهراء
92/8/24
+ کارواني سر به صحرا در بيابان ميرود
گوئيا آن زينب است با چشم گريان ميرود
.
.
ساربان آهسته ران آرام جان گم کردهام
من در اين درياي خون دُرِّ گران گم کردهام
ساربان آهسته ران تندي مکن با کاروان
مهربانم ميرود، آرام جانم ميرود
ساربانا مهلتي، دارم در اينجا مشکلي
رفته از دستم گُلي، از وي نبردم حاصلي
اندرين دشت بلا رفته ز دستم نوگلي
من حسين باوفا، آرام جان، گم کردهام
سير بي سلوك 9متن نوحه زنجير زني
کاروانی سر به صحرا در بیابان می رود
گوئیا آن زینب است با چشم گریان می رود
ادامه ی نوحه:
ساربان آهسته ران آرام جان گم کرده ام
من در این دریای خون دُرِّ گران گم کرده ام
ساربان آهسته ران تندی مکن با کاروان
مهربانم می رود ،آرام جانم می رود
ساربانا مهلتی،دارم در اینجا مشکلی
رفته از دستم گلی،از وی نبردم حاصلی
اندرین دشت بلا رفته ز دستم نوگلی
من حسین باوفا،آرام جان،گم کرده ام
ساربان بهر خدای من کمی آهسته تر
اندرین دشت بلا گم گشته از من تاج سر
شش برادر،شش دلاور،از من خونین جگر
اندرین صحرا ز جور کوفیان گم کرده ام
ساربانا مهلتی،تا بر سر نعش حسین
از دلم گویم،ببارم خون دل از هر دو عین
در عزایش عالمی را پُر کنم از هر دو عین
من برادر در میان خاک وخون گم کرده ام #کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها