.
#واحد
#شب_هفتم_محرم
#حضرت_علی_اصغر
توی خیمه هارباب ، شده خیلی نگرون
واسه بچش میخونه ،لالایی با دل خون
هرکاری که میکنم عزیزمن نمیخوابه
خیلی گرمش شده بچم تشنه ی جرعه آبه
بچم و نبر حسین بیرون خیمه آفتابه
چرا بارون نمی باره آسمون
شیرخارمون نداره دیگه توون
لالا لالا لالالالا لالایی
...................................................
#بند_دوم
اینجوری نگام نکن،قربون نگات علی
التماس دشمن و ،میکنم برات علی
آرزوم موند تو دلم یه بار بگی به من بابا
حالا روی دست من سرت شده از تن جدا
باچه رویی ببرم تور علی به خیمه ها
سرتوشد به یه پوستی آویزون
اناالله والیه راجعون
لالالالا لالالالا لالایی
#بند_سوم
پر غنداقت و من ،توی آغوش میگیریم
اونقدر لالا ، میخونم تا بمیرم
زیر آفتاب صورتم بی تو علی سوخت عزیزم
نانجیب من و که دید فکر کرد که مادر کنیزم
تا ابد از فراق تو پسرم اشک می ریزم
جشن یک سالگیت و من میگیرم
تا ابد از عشق تو من اسیرم
لالالالا لالالالا لالایی
___
#شب_هشتم_حضرت_علی_اکبر
کمی آهسته برو ، شبه پیغمبرمن
دل من پیش توئه، علی اکبر من
برو میدون پسرم خدا بشه پشت وپنات
لحظه های آخری عوض شده طرز نگات
تومیشی فدای من منم میشم بابا فدات
لب خشکت و می بوسم اکبرم
اضطرابی افتاده توی حرم
علی اکبر علی اکبر پسرم
.................................................
#بند_دوم
خون روی سرتو ، ریخته شدروی چشات
مسیرت عوض شدو، رفتی پیش دشمنات
بین اون نانجیبا گیرافتادی تو پسرم
اومدم بالا سرت شبیه یک محتضرم
عصای پیری من بودی علی اکبرم
دونه های تسبیه من شدجدا
رو زمین کربلا پخش وپلا
علی اکبر علی اکبر پسرم
___
#واحد_شب_تاسوعا
مشکت و رو دوشت بگیر، برو ای برادرم
می شینه منتظرت ، توی خیمه دخترم
می بینی که از عطش خشکه لبای اصغرم
برو عباس زود بیا امید این اهل حرم
توی کربلا شدی عزیزمن آب آورم
چش به راهه توئه چشمای رباب
داره امید که میای بامشک آب
عباس من عباس من داداشم
#بند_دوم
حرمله امیدت و ،ناامید کرده چرا
چی شده علمدارم،افتادی روی خاکا
بی تو دشمن میکنه چشماش و به خیمه ها تیز
تا الان رقیه حتی نشنیده لفظ کنیز
این سنان دائم الخمر داره خیلی چش هیز
ضربه ی عمود روفرقت کاری شد
چه قدر از تن تو خون جاری شد
پاشو عباس پاشوعباس داداشم
___
#واحد_شب_عاشورا
شب عاشورا همش، شبای مناجاته
هرکسی شهیدبشه،پای تو سعادته
یه جوره دیگه رباب علی رو میگیره بغل
میگه قاسم شهادت برام شیرینترازعسل
میریزه از چشای اکبر تو همش غزل
مکن ای صبح طلوع داداش غریبی
برای اهل وعیالت حبیبی
امون از این غریبی و جدایی
.............................................
#بند_دوم
چه قدر سخته برام ،من باتو ودا کنم
حنجرت رو می برن ،من فقط نگا کنم
سرت و بالا بیار تا که ببوسم حنجرت
جدایی سخته برام فدای کهنه پیرهنت
الهی که نبینم نیزه میره تو دهنت
تو غریب مادرم هستی حسین
خیلی فکرمعجرم هستی حسین
امون از این غریبی و جدایی
____
#واحد_غروب_عاشورا
توی گودال عزیزم ، شلوغه دوروبرت
داره میرسه بگوش،یا غریب مادرت
پیش چشمام چه قدر نیزه زدن روی پرت
پیش چشمام با عصا میزنه روی بدنت
پیش چشمام شده غارت عزیزم انگشترت
باکف پا میزنن رو دهنت
دریدن گرگا عزیزم پیرهنت
قتلگاه یا قتلگاه یا قتلگاه
#بند_دوم
روی خاک کربلا ، دلیل ماتم شدی
واسه درهمی داداش، چه قدر درهم شدی
حلالم کن که توی گودال غم گیرافتادی
حلالم کن زیر تیغ و دشنه ها تو جون دادی
تورو میزنن داداش قصد ثواب
من و میزنن توی بزم شراب
کربلا یاکربلا یا کربلا
___________________️
#واحد #دهه_محرم
#رسول_ملکی_حسرت✍
.