.
#گریز_حدیث_کسا
#پنج_تن
💞حضرت رضا عليه السلام در ضمن حديثی فرمودند:
👈 «چون باری تعالی آدم را به سبب سجده ملائکه بر او گرامی داشت
و نيز او را در بهشت جای داد،
وی نزد خود گمان کرد که کسی به فضيلت او نبوده لذا خداوند به او وحی فرمود:
❣️به ساق عرش نظر کن!
ديد نوشته شده:
❤️«لا اله الا اللّه
❤️ محمد رسول اللّه « صلی الله علیه و آله و سلم»
❤️علی بن ابی طالب اميرالمؤمنين«صلوات الله علیهما»
❤️وزوجته فاطمه« صلوات الله علیها» سيدة النساء
❤️والحسن « صلوات الله علیه» والحسين« صلوات الله علیه» سيدا شباب اهل الجنه.
💓آدم عرضه داشت:
🍂 اينها کيانند؟
💓پروردگار فرمود:
اينها فرزندان تو هستند و بهتر از تو و همه مخلوقاتم میباشند،
🌹 و اگر آنها نبودند نه تو را خلق میکردم و نه بهشت و نه دوزخ و نه آسمانها و نه زمين را».
📚عيون اخبار الرضا عليه السلام: ج2 ص274.
#حدیث_کسا
#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
.
#پنج_تن
حاج سعید حدادیان
این #حدیث_کسا از جابر بن عبدالله انصاری رسیده، کساء به عبای یمانی میگن ِ * عَنْ فاطِمَهَ الزَّهْراَّءِ*حضرت زهرا داره برا ما حرف میزنه،چقدر خوبه امشب بریم پا صحبت حضرت زهرا بشینیم* عَنْ فاطِمَهَ الزَّهْراَّءِ عَلَیْهَا السَّلامُ بِنْتِ رَسُولِ اللَّهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ،وَآلِهِ قالَ سَمِعْتُ فاطِمَهَ اَنَّها قالَتْ دَخَلَ عَلَىَّ اَبى رَسُولُ اللَّهِ فى بَعْضِ الاَْیّامِ فَقالَ السَّلامُ عَلَیْکِ یا فاطِمَهُ*حضرت زهرا سلام الله علیها میگه که: یه روز بابام بر من وارد شد"بعد پیغمبر که داره سلام میده ما داریم سلام پیغمبر رو به حضرت زهرا میدیم،یه نکته بگم:" "رسول مکرم اسلام صل الله علیه و آله و سلم روحی فداه فرمودند: اگر کسی سه روز به من و فاطمه ام سلام کنه اهل بهشته" حالا پیغمبر:* فَقالَ:*بابام فرمود:* السَّلامُ عَلَیْکِ یا فاطِمَهُ، فَقُلْتُ عَلَیْکَ السَّلامُ قالَ اِنّى اَجِدُ فى بَدَنى ضُعْفاً* "فرمود: دخترم من توی بدنم احساس ضعف می کنم" الله اکبر، پیغمبر اسلام وقتی احساس ضعف میکنه میره در خونه ی فاطمه،پیغمبر مسجد میخواست بره اول می رفت دیدن زهرا،از مسجد میومد اول می رفت دیدن زهرا* قالَ اِنّى اَجِدُ فى بَدَنى ضُعْفاً ، فَقُلْتُ لَهُ اُعیذُکَ بِاللَّهِ یا اَبَتاهُ مِنَ الضُّعْفِ*فرمود دخترم تو بدنم احساس ضعف می کنم،فاطمه عرض کرد بابا،از این ضعفی که دارید،پناهت میدم به خدا*فَقَالَ یا فاطِمَهُ ایتینى بِالْکِساَّءِ الْیَمانى فَغَطّینى بِهِ*آقا رسول الله فرمود:اون عبای یمانی رو برام بیار* فَاَتَیْتُهُ بِالْکِساَّءِ الْیَمانى فَغَطَّیْتُهُ بِهِ*عبارو آوردم،کساء رو آوردم انداختم رو بابام* وَصِرْتُ اَنْظُرُ اِلَیْهِ* اون وقت شروع کردم به نگاه کردن به بابام"حضرت زهرا سلام الله علیها فرمود: از همه ی این دنیا سه چیز رو دوست دارم،انفاق کردن،قرآن خواندن،نگاه کردن به صورت بابام" چی میشد امشب ما نگاه می کردیم به صورت امام زمان(عج)؟* وَاِذا وَجْهُهُ یَتَلاَْلَؤُ کَاَنَّهُ الْبَدْرُ فى لَیْلَهِ تَمامِهِ وَکَمالِهِ*نگاه کردم دیدم صورت بابام مثل ماه شب چهارده داره میدرخشه* فَما کانَتْ اِلاّ ساعَهً وَاِذا بِوَلَدِىَ الْحَسَنِ قَدْ اَقْبَلَ وَقالَ السَّلامُ عَلَیْکِ یا اُمّاهُ فَقُلْتُ وَعَلَیْکَ السَّلامُ یا قُرَّهَ عَیْنى وَثَمَرَهَ فُؤ ادى* دیری نگذشت حسنم اومد،سلام کرد،گفتم:سلام نور چشمم،میوه ی دلم* فَقالَ یا اُمّاهُ اِنّى اَشَمُّ عِنْدَکِ راَّئِحَهً طَیِّبَهً کَاَنَّها راَّئِحَهُ جَدّى رَسُولِ اللَّهِ*مادر یه بوی خوشی میاد تو خونه،مثل بوی جدم ِ انگار؟* فَقُلْتُ نَعَمْ*آره پسرم* اِنَّ جَدَّکَ تَحْتَ الْکِساَّءِ فَاَقْبَلَ الْحَسَنُ نَحْوَ الْکِساَّءِ وَقالَ السَّلامُ عَلَیْکَ یا جَدّاهُ یا رَسُولَ اللَّهِ*اومد مقابل پیغمبر مؤدب ایستاد،سلام کرد * اَتَاْذَنُ لى اَنْ اَدْخُلَ مَعَکَ تَحْتَ الْکِساَّءِ* امام حسن میگه:اجازه میدید منم بیام کنار شما زیر عبا؟* فَقالَ وَعَلَیْکَ السَّلامُ یا وَلَدى وَیاصاحِبَ حَوْضى قَدْ اَذِنْتُ لَکَ فَدَخَلَ مَعَهُ تَحْتَ الْکِساَّءِ *اجازه داد حسنم رفت زیر عبا*فَما کانَتْ اِلاّ ساعَهً وَاِذا بِوَلَدِىَ الْحُسَیْنِ قَدْ اَقْبَلَ وَقالَ السَّلامُ عَلَیْکِ یا اُمّاهُ فَقُلْتُ وَعَلَیْکَ السَّلامُ یا وَلَدى وَیا قُرَّهَ عَیْنى وَثَمَرَهَ فُؤ ادى*سلام پسرم،نور چشمم،میوه ی دلم* فَقالَ لى یا اُمّاهُ اِنّىَّ اَشَمُّ عِنْدَکِ راَّئِحَهً طَیِّبَهً کَاَنَّها راَّئِحَهُ جَدّى رَسُولِ اللَّهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَآلِهِ فَقُلْتُ نَعَمْ اِنَّ جَدَّکَ وَاَخاکَ تَحْتَ الْکِساَّءِ فَدَنَى الْحُسَیْنُ نَحْوَ الْکِساَّءِ وَقالَ السَّلامُ عَلَیْکَ یا جَدّاهُ اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا مَنِ اخْتارَهُ اللَّهُ اَتَاْذَنُ لى اَنْ اَکُونَ مَعَکُما تَحْتَ الْکِساَّءِ*حسین اومد، سلام و جواب سلام،همون حرفایی که امام حسن زد،فرمود:آره جدت و برادرت زیر کساء هستند، اومد سلام داد به پیغمبر،اجازه میدید منم بیام؟* فَقالَ وَعَلَیْکَ السَّلامُ یا وَلَدى*یه کارایی می کرد پیغمبر با حسین همه تعجب می کردند،در روایت اومده: از همسران پیغمبر نگاه می کرد دید که پیغمبر دوتا انگشت بزرگ هر دست حسین رو گرفته،امام حسین کم سن و ساله،کوچیک بود،این دوتا انگشت رو گرفته،نگه داشته،خودش رو دو کنده زانو نشسته هی داره دست و بدن و پای حسین رو می بوسه،گلوش رو می بوسه.سئوال کردند:یا رسول الله؟ فرمود: این جای زخم های نیزه و شمشیر و ... بعد فرمود: حسینم شهید میشه،هر کسی حسین مرا زیارت کند،ثواب یک حج من برا اونه،سئوال کردند:یک حج؟ حضرت فرمود: دو حج. باز سئوال کردند:دو حج؟ حضرت فرموند:چهار حج. هی تعجب کردند،تا حضرت فرمودن:تا هفتاد حج امشب می نویسی ما بریم کربلا
.
ادامه روضه #پنج_تن متنی
شک هم نکن"یه روایت بگم؟ دارد در آسمانها،ملائکه ای که از جلسات اهلبیت می روند و می رسند،ملائکه ی دیگه میگن عجب بوی عطری با خودتون آوردید؟کجا بودید؟ جواب میدن:مجلس حسین. هنوز جلسه هست ما هم بریم؟ اگه تموم نشده بود که ما نمی اومدیم* فَقالَ عَلِىُّ اِذاً وَاللَّهِ فُزْنا وَفازَ شیعَتُنا وَرَبِّ الْکَعْبَهِ* امیرالمؤمنین فرمودند: شیعیان ما رستگار شدند به خدای کعبه، به خاطر داشتن این حدیث* فَقالَ النَّبِىُّ ثانِیاً*دوباره پیغمبر فرمود* یا عَلِىُّ وَالَّذى بَعَثَنى بِالْحَقِّ نَبِیّاً وَاصْطَفانى بِالرِّسالَهِ نَجِیّاً ما ذُکِرَ خَبَرُنا هذا فى مَحْفِلٍ مِنْ مَحافِلِ اَهْلِ الاَْرْضِ وَفیهِ جَمْعٌ مِنْ شیعَتِنا وَمُحِبّینا وَفیهِمْ مَهْمُومٌ اِلاّوَفَرَّجَ اللَّهُ هَمَّهُ*اگه هر کسی که هم و غمی داشته باشه،پای این این حدیث بشینه، خدا همش رو از بین می بره* وَلا مَغْمُومٌ اِلاّ وَکَشَفَ اللَّهُ غَمَّهُ* خدا غم رو از دل اونا که غم دارن می بره* وَلا طالِبُ حاجَهٍ اِلاّوَقَضَى اللّهُ حاجَتَهُ*هر حاجتمندی خدا حاجتش رو برآورده میکنه... خدایا دیگه آقامون رو برسون* فَقالَ عَلِىُّ اِذاًوَاللَّهِ فُزْنا وَسُعِدْنا وَکَذلِکَ شیعَتُنا فازُوا وَسُعِدُوا فِى الدُّنْیا وَالاْخِرَهِ وَرَبِّ الْکَعْبَه. "پایان دعا" دو سه تا دعا کنم: خدایا! " اَللَّهُمَّ اِنِّی اَسئَلُکَ بِحَقِّ فاطِمَةَ وَ اَبیهَا وَ بَعلِهَا وَ بَنیهَا وَ سِرِّالمُستَودَعِ فِیهَا:یاالله،یا الله...
#روضه_پنج_تن
.#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
.
#روضه_پنج_تن
السلام علیکم یا اهل بیت النبوه
یا اباعبدالله
السلام علی الحسین
وعلی علی بن الحسین
وعلی اولاد الحسین
وعلی اصحاب الحسین
کجایی ای یابن الزهراء
کجایی ای مهربانم(۲)
کجایی ای منجی ما
که از هجرت نوحه خوانم
به شام غمها سحر مولا
بیا ازاین غیبت کبری
بیا آقا جان، بیا آقا
بیا آقاجان ، بیا آقا(۲)
بگو امشب در کجایی
مدینه یا سامرایی
تو مشهد یا کاظمینی
ویا دشت کربلایی
آقاجان
رسیده جانت اگر برلب
مرا باخود هم ببر امشب
بخوان برما روضه زینب
بیا آقاجان، بیا آقا(۲)
امان از درد غریبی
حسینم وا حسیناه
سرجدت روی نیزه
کنار آن راس سقا
فدای چشم تر عمه
بریزد خون از سر عمه
شکسته بال وپر عمه
بیا آقاجان،بیا آقا(۲)
وارد خانه ی امیرالمؤمنین شد پیغمبر
کنارش فاطمه(س) نشست
علی نشست ،حسن نشست،حسین نشست، زینب نشست
خنده روی لبهای پیغمبر اومد، گاه علی را بوسه میزد
گاه فاطمه رو بغل میگرفت
گاه حسنو می بوسید
گاه حسینو می بوسید وگاه زینب
اما خنده روی لباهای پیغمبر یه دفعه دیدند آرام آرام ، مبدل به گریه شد
اشک از گوشه ی چشم آقا رسول الله جاری شد
یا رسول الله یا ابتاه بابا
توکه داشتی میخندیدی ،چی شد یهو زدی زیر گریه؟
فرمود:فاطمه جانم خدا راشکر میکردم
که دامادم علیه ،دخترم فاطمه ست
نوه هام حسن وحسین
پنج تن آل عبا هستند.
ناگهان جبرئیل نازل شد یا رسول الله داری میخندی خوشحالی
پنج تن آل عبا هم کنار هم هستید
میخوام خبری بهت بدم
بگو جبرائیل برادرم
یا رسول الله خبر داری یه روزی بین در ودیوار یه جوری زهرا رو میزنند
خبر داری چه بلایی سر فاطمه ات میارند مردم مدینه.....
یا رسول الله خبر داری تو محراب مسجد کوفه فرق علی رو میشکافند
پیغمبر گریه میکرد خبر آورده برام جبرائیل
یا رسول الله یه روزی خون از لب ودهن حسنت میریزه
یا رسول الله خبر داری یه روز در گودی گودال قتلگاه حسینت ....
الله اکبر
گریه ی من برا اینه
روضه ی حضرت زهرا بخونم این مجلس آخر را
دو خط مرحوم ژولیده ی نیشابوری فیض ببره شاعرش
یا اباعبدالله شب جمعه ست
یکی دو دقیقه روضه ی مادرت زهرا رو میخوایم بخونیم بلکه مادربه ما نظر کنه
یا الله
گلی به فصل جوانی
به پای خس افتاد
که بلبل از غم او مردو
در قفس افتاد
به جرم حفظ ولایت
مغیره زهرا را
به تازیانه چنان زد
که از نفس افتاد
یه خط دیگه برای گریه کنای زهرای مرضیه
میگفت
اگربال وپرت را بزنند
یا زهرا مدینه ایی ها
میگفت اگر بال وپرت را بزنند
یا اینکه به شمشیر سرت را بزنند
آی گریه کنا
آسان تر از آن است که چند نامحرم
در گوشه ی خانه همسرت را بزنند
امیرالمومنین میگه:
من ایستاده بودم دیدم که همسرم را
قاتل گهی به کوچه گاهی با خانه میزد
بلند بگو: یا زهرا(س)
#پنج_تن
#حسین_کریمی_نیا ✍🎤
👇
#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
#استقبال_از_ماه_مبارک_رمضان
#امام_حسین_ع_گودال_قتلگاه
ماه مهمانی خدا آمد
ابروی یار در سما آمد
تا که راهم دهند بنشینم
سوز و آهم دهند بنشینم
قَدر و یس و نور میخوانم
از شراب طهور میخوانم
گریههای زیاد میخواهم
های های زیاد میخواهم
اشک من گاه اشک توبه شود
اشک من گاه اشک روضه شود
بنده اینجا بیاید آزاد است
هر که ویران بیاید آباد است
در پناهِ حسین میبخشند
با نگاهِ حسین میبخشند
شمع و پروانهی دل است حسین
در نهانخانهی دل است حسین
در توانِ غریب نایی نیست
حاجتی غیر آشنایی نیست
از حضورت نیامده گفتیم
محنتی بدتر از جدایی نیست
چشم و دل سیرها خبر دارند
بهتر از ساحت تو جایی نیست
پیش لطف کسی به غیر از تو
دست من کاسهی گدایی نیست
در حضور تو ای اجابت محض
مسئلتکردن ابتدایی نیست
ابتدا گر کنی به جود و کرم
میرسد دائم، انتهایی نیست
پَر شکستم که پیش تو باشم
این کبوتر دلش هوایی نیست
دائماً بُردهایم در بندت
لذتی را که در رهایی نیست
حسرت بی حساب خواهد خورد
هر که را مُهر کربلایی نیست
خاکِ راهِ توأم، به سر غیر از
جای پای تو ردِّ پایی نیست
داد و فریاد میکنم اینجا
گریه بر بوریا ریایی نیست
**
بی کفن مانده بود در گودال
از وطن مانده بود در گودال
ظاهرا یک نفر ولی در اصل
#پنج_تن مانده بود در گودال
آتش خیمهها که جای خودش
سوختن مانده بود در گودال
از گلوی بریده گفت بیا
از سخن مانده بود در گودال
مادرش قد خمیده مویهکُنان
با حسن مانده بود در گودال
از حسینِ مدینه تنها یک
پیرهن مانده بود در گودال
گفت زینب: زمان رفتن خود
جان من مانده بود در گودال
✍ #محمدعلی_بقایی
#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
.
#روضه_پنج_تن
السلام علیکم یا اهل بیت النبوه
یا اباعبدالله
السلام علی الحسین
وعلی علی بن الحسین
وعلی اولاد الحسین
وعلی اصحاب الحسین
کجایی ای یابن الزهراء
کجایی ای مهربانم(۲)
کجایی ای منجی ما
که از هجرت نوحه خوانم
به شام غمها سحر مولا
بیا ازاین غیبت کبری
بیا آقا جان، بیا آقا
بیا آقاجان ، بیا آقا(۲)
بگو امشب در کجایی
مدینه یا سامرایی
تو مشهد یا کاظمینی
ویا دشت کربلایی
آقاجان
رسیده جانت اگر برلب
مرا باخود هم ببر امشب
بخوان برما روضه زینب
بیا آقاجان، بیا آقا(۲)
امان از درد غریبی
حسینم وا حسیناه
سرجدت روی نیزه
کنار آن راس سقا
فدای چشم تر عمه
بریزد خون از سر عمه
شکسته بال وپر عمه
بیا آقاجان،بیا آقا(۲)
وارد خانه ی امیرالمؤمنین شد پیغمبر
کنارش فاطمه(س) نشست
علی نشست ،حسن نشست،حسین نشست، زینب نشست
خنده روی لبهای پیغمبر اومد، گاه علی را بوسه میزد
گاه فاطمه رو بغل میگرفت
گاه حسنو می بوسید
گاه حسینو می بوسید وگاه زینب
اما خنده روی لباهای پیغمبر یه دفعه دیدند آرام آرام ، مبدل به گریه شد
اشک از گوشه ی چشم آقا رسول الله جاری شد
یا رسول الله یا ابتاه بابا
توکه داشتی میخندیدی ،چی شد یهو زدی زیر گریه؟
فرمود:فاطمه جانم خدا راشکر میکردم
که دامادم علیه ،دخترم فاطمه ست
نوه هام حسن وحسین
پنج تن آل عبا هستند.
ناگهان جبرئیل نازل شد یا رسول الله داری میخندی خوشحالی
پنج تن آل عبا هم کنار هم هستید
میخوام خبری بهت بدم
بگو جبرائیل برادرم
یا رسول الله خبر داری یه روزی بین در ودیوار یه جوری زهرا رو میزنند
خبر داری چه بلایی سر فاطمه ات میارند مردم مدینه.....
یا رسول الله خبر داری تو محراب مسجد کوفه فرق علی رو میشکافند
پیغمبر گریه میکرد خبر آورده برام جبرائیل
یا رسول الله یه روزی خون از لب ودهن حسنت میریزه
یا رسول الله خبر داری یه روز در گودی گودال قتلگاه حسینت ....
الله اکبر
گریه ی من برا اینه
روضه ی حضرت زهرا بخونم این مجلس آخر را
دو خط مرحوم ژولیده ی نیشابوری فیض ببره شاعرش
یا اباعبدالله شب جمعه ست
یکی دو دقیقه روضه ی مادرت زهرا رو میخوایم بخونیم بلکه مادربه ما نظر کنه
یا الله
گلی به فصل جوانی
به پای خس افتاد
که بلبل از غم او مردو
در قفس افتاد
به جرم حفظ ولایت
مغیره زهرا را
به تازیانه چنان زد
که از نفس افتاد
یه خط دیگه برای گریه کنای زهرای مرضیه
میگفت
اگربال وپرت را بزنند
یا زهرا مدینه ایی ها
میگفت اگر بال وپرت را بزنند
یا اینکه به شمشیر سرت را بزنند
آی گریه کنا
آسان تر از آن است که چند نامحرم
در گوشه ی خانه همسرت را بزنند
امیرالمومنین میگه:
من ایستاده بودم دیدم که همسرم را
قاتل گهی به کوچه گاهی با خانه میزد
بلند بگو: یا زهرا(س)
#پنج_تن
#حسین_کریمی_نیا ✍🎤
👇#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
.
#پنج_تن
حاج سعید حدادیان
این #حدیث_کسا از جابر بن عبدالله انصاری رسیده، کساء به عبای یمانی میگن ِ * عَنْ فاطِمَهَ الزَّهْراَّءِ*حضرت زهرا داره برا ما حرف میزنه،چقدر خوبه امشب بریم پا صحبت حضرت زهرا بشینیم* عَنْ فاطِمَهَ الزَّهْراَّءِ عَلَیْهَا السَّلامُ بِنْتِ رَسُولِ اللَّهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ،وَآلِهِ قالَ سَمِعْتُ فاطِمَهَ اَنَّها قالَتْ دَخَلَ عَلَىَّ اَبى رَسُولُ اللَّهِ فى بَعْضِ الاَْیّامِ فَقالَ السَّلامُ عَلَیْکِ یا فاطِمَهُ*حضرت زهرا سلام الله علیها میگه که: یه روز بابام بر من وارد شد"بعد پیغمبر که داره سلام میده ما داریم سلام پیغمبر رو به حضرت زهرا میدیم،یه نکته بگم:" "رسول مکرم اسلام صل الله علیه و آله و سلم روحی فداه فرمودند: اگر کسی سه روز به من و فاطمه ام سلام کنه اهل بهشته" حالا پیغمبر:* فَقالَ:*بابام فرمود:* السَّلامُ عَلَیْکِ یا فاطِمَهُ، فَقُلْتُ عَلَیْکَ السَّلامُ قالَ اِنّى اَجِدُ فى بَدَنى ضُعْفاً* "فرمود: دخترم من توی بدنم احساس ضعف می کنم" الله اکبر، پیغمبر اسلام وقتی احساس ضعف میکنه میره در خونه ی فاطمه،پیغمبر مسجد میخواست بره اول می رفت دیدن زهرا،از مسجد میومد اول می رفت دیدن زهرا* قالَ اِنّى اَجِدُ فى بَدَنى ضُعْفاً ، فَقُلْتُ لَهُ اُعیذُکَ بِاللَّهِ یا اَبَتاهُ مِنَ الضُّعْفِ*فرمود دخترم تو بدنم احساس ضعف می کنم،فاطمه عرض کرد بابا،از این ضعفی که دارید،پناهت میدم به خدا*فَقَالَ یا فاطِمَهُ ایتینى بِالْکِساَّءِ الْیَمانى فَغَطّینى بِهِ*آقا رسول الله فرمود:اون عبای یمانی رو برام بیار* فَاَتَیْتُهُ بِالْکِساَّءِ الْیَمانى فَغَطَّیْتُهُ بِهِ*عبارو آوردم،کساء رو آوردم انداختم رو بابام* وَصِرْتُ اَنْظُرُ اِلَیْهِ* اون وقت شروع کردم به نگاه کردن به بابام"حضرت زهرا سلام الله علیها فرمود: از همه ی این دنیا سه چیز رو دوست دارم،انفاق کردن،قرآن خواندن،نگاه کردن به صورت بابام" چی میشد امشب ما نگاه می کردیم به صورت امام زمان(عج)؟* وَاِذا وَجْهُهُ یَتَلاَْلَؤُ کَاَنَّهُ الْبَدْرُ فى لَیْلَهِ تَمامِهِ وَکَمالِهِ*نگاه کردم دیدم صورت بابام مثل ماه شب چهارده داره میدرخشه* فَما کانَتْ اِلاّ ساعَهً وَاِذا بِوَلَدِىَ الْحَسَنِ قَدْ اَقْبَلَ وَقالَ السَّلامُ عَلَیْکِ یا اُمّاهُ فَقُلْتُ وَعَلَیْکَ السَّلامُ یا قُرَّهَ عَیْنى وَثَمَرَهَ فُؤ ادى* دیری نگذشت حسنم اومد،سلام کرد،گفتم:سلام نور چشمم،میوه ی دلم* فَقالَ یا اُمّاهُ اِنّى اَشَمُّ عِنْدَکِ راَّئِحَهً طَیِّبَهً کَاَنَّها راَّئِحَهُ جَدّى رَسُولِ اللَّهِ*مادر یه بوی خوشی میاد تو خونه،مثل بوی جدم ِ انگار؟* فَقُلْتُ نَعَمْ*آره پسرم* اِنَّ جَدَّکَ تَحْتَ الْکِساَّءِ فَاَقْبَلَ الْحَسَنُ نَحْوَ الْکِساَّءِ وَقالَ السَّلامُ عَلَیْکَ یا جَدّاهُ یا رَسُولَ اللَّهِ*اومد مقابل پیغمبر مؤدب ایستاد،سلام کرد * اَتَاْذَنُ لى اَنْ اَدْخُلَ مَعَکَ تَحْتَ الْکِساَّءِ* امام حسن میگه:اجازه میدید منم بیام کنار شما زیر عبا؟* فَقالَ وَعَلَیْکَ السَّلامُ یا وَلَدى وَیاصاحِبَ حَوْضى قَدْ اَذِنْتُ لَکَ فَدَخَلَ مَعَهُ تَحْتَ الْکِساَّءِ *اجازه داد حسنم رفت زیر عبا*فَما کانَتْ اِلاّ ساعَهً وَاِذا بِوَلَدِىَ الْحُسَیْنِ قَدْ اَقْبَلَ وَقالَ السَّلامُ عَلَیْکِ یا اُمّاهُ فَقُلْتُ وَعَلَیْکَ السَّلامُ یا وَلَدى وَیا قُرَّهَ عَیْنى وَثَمَرَهَ فُؤ ادى*سلام پسرم،نور چشمم،میوه ی دلم* فَقالَ لى یا اُمّاهُ اِنّىَّ اَشَمُّ عِنْدَکِ راَّئِحَهً طَیِّبَهً کَاَنَّها راَّئِحَهُ جَدّى رَسُولِ اللَّهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَآلِهِ فَقُلْتُ نَعَمْ اِنَّ جَدَّکَ وَاَخاکَ تَحْتَ الْکِساَّءِ فَدَنَى الْحُسَیْنُ نَحْوَ الْکِساَّءِ وَقالَ السَّلامُ عَلَیْکَ یا جَدّاهُ اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا مَنِ اخْتارَهُ اللَّهُ اَتَاْذَنُ لى اَنْ اَکُونَ مَعَکُما تَحْتَ الْکِساَّءِ*حسین اومد، سلام و جواب سلام،همون حرفایی که امام حسن زد،فرمود:آره جدت و برادرت زیر کساء هستند، اومد سلام داد به پیغمبر،اجازه میدید منم بیام؟* فَقالَ وَعَلَیْکَ السَّلامُ یا وَلَدى*یه کارایی می کرد پیغمبر با حسین همه تعجب می کردند،در روایت اومده: از همسران پیغمبر نگاه می کرد دید که پیغمبر دوتا انگشت بزرگ هر دست حسین رو گرفته،امام حسین کم سن و ساله،کوچیک بود،این دوتا انگشت رو گرفته،نگه داشته،خودش رو دو کنده زانو نشسته هی داره دست و بدن و پای حسین رو می بوسه،گلوش رو می بوسه.سئوال کردند:یا رسول الله؟ فرمود: این جای زخم های نیزه و شمشیر و ... بعد فرمود: حسینم شهید میشه،هر کسی حسین مرا زیارت کند،ثواب یک حج من برا اونه،سئوال کردند:یک حج؟ حضرت فرمود: دو حج. باز سئوال کردند:دو حج؟ حضرت فرموند:چهار حج. هی تعجب کردند،تا حضرت فرمودن:تا هفتاد حج امشب می نویسی ما بریم کربلا
.
ادامه روضه #پنج_تن متنی
شک هم نکن"یه روایت بگم؟ دارد در آسمانها،ملائکه ای که از جلسات اهلبیت می روند و می رسند،ملائکه ی دیگه میگن عجب بوی عطری با خودتون آوردید؟کجا بودید؟ جواب میدن:مجلس حسین. هنوز جلسه هست ما هم بریم؟ اگه تموم نشده بود که ما نمی اومدیم* فَقالَ عَلِىُّ اِذاً وَاللَّهِ فُزْنا وَفازَ شیعَتُنا وَرَبِّ الْکَعْبَهِ* امیرالمؤمنین فرمودند: شیعیان ما رستگار شدند به خدای کعبه، به خاطر داشتن این حدیث* فَقالَ النَّبِىُّ ثانِیاً*دوباره پیغمبر فرمود* یا عَلِىُّ وَالَّذى بَعَثَنى بِالْحَقِّ نَبِیّاً وَاصْطَفانى بِالرِّسالَهِ نَجِیّاً ما ذُکِرَ خَبَرُنا هذا فى مَحْفِلٍ مِنْ مَحافِلِ اَهْلِ الاَْرْضِ وَفیهِ جَمْعٌ مِنْ شیعَتِنا وَمُحِبّینا وَفیهِمْ مَهْمُومٌ اِلاّوَفَرَّجَ اللَّهُ هَمَّهُ*اگه هر کسی که هم و غمی داشته باشه،پای این این حدیث بشینه، خدا همش رو از بین می بره* وَلا مَغْمُومٌ اِلاّ وَکَشَفَ اللَّهُ غَمَّهُ* خدا غم رو از دل اونا که غم دارن می بره* وَلا طالِبُ حاجَهٍ اِلاّوَقَضَى اللّهُ حاجَتَهُ*هر حاجتمندی خدا حاجتش رو برآورده میکنه... خدایا دیگه آقامون رو برسون* فَقالَ عَلِىُّ اِذاًوَاللَّهِ فُزْنا وَسُعِدْنا وَکَذلِکَ شیعَتُنا فازُوا وَسُعِدُوا فِى الدُّنْیا وَالاْخِرَهِ وَرَبِّ الْکَعْبَه. "پایان دعا" دو سه تا دعا کنم: خدایا! " اَللَّهُمَّ اِنِّی اَسئَلُکَ بِحَقِّ فاطِمَةَ وَ اَبیهَا وَ بَعلِهَا وَ بَنیهَا وَ سِرِّالمُستَودَعِ فِیهَا:یاالله،یا الله...
#روضه_پنج_تن
.
.
#صلواتی
#پنج_تن
خوشبو بنما دهان خود با صلوات
ولله نجات داده ما را صلوات
تا جان به تنت هست بگو پیوسته
بر احمد و مرتضی و زهرا صلوات
#مجلس_حدیث_کسا
با تمسک بر خدای پنج تن
میکنم مدح و ثنای پنج تن
در دلم باشد ولا و مهرشان
در سرم دارم هوای پنج تن
نوکری یک جزء از ذات من است
آمدم دنیا برای پنج تن
پاشدم من راست قامت تر شدم
هرچه افتادم به پای پنج تن
ثروت عالم برابر هست با
یک سر سوزن ولای پنج تن
مینماید رزق ما را بیشتر
حضرت حق با دعای پنج تن
پادشاهی را چه میخواهد،ببین
عالمی دارد گدای پنج تن
میشود تطهیر روحم هر شبی
در میان روضه های پنج تن
بسکه در هیات به سینه می زنم
سینه ام شد کربلای پنج تن
چشمهایم روضه خوانی میکند
از تمام ماجرای پنج تن
با دعاهایی که مادر میکند
میشوم آخر فدای پنج تن
قابض الارواح جانم را بگیر
جان زینب در عزای پنج تن
شک ندارم زائر شش گوشه ام
دعوتم افتاد پای پنج تن
➖➖➖➖➖➖➖
#حدیث_کسا
#میلاد_یعقوبی_اراک✍
#حسنا
.
.
# نوحه_ پنج_ تن
پنج تن ال عبا زیر کسا یمنی
فاطمه بودو نبی بود و علی بود حسن بود و حسین ابن علی
کرد دعا،،۲،،، احمد مختار که ای خالق من
پاک کن فاطمه و انکه بود در بر من
افریدم همه دریا و زمین بحر رسول
این حسین و حسن و فاطمه و زوج بتول
پنج تن آل عبا زیر کسای یمنی
فاطمه بود و نبی بودو علی بود و حسن بود و حسین بن علی
گفت جبریل که اینها کیانند یا رب
این مقامات بزرگ نزد تو دارند یا رب
گفت این فاطمه هست و پدر و همسر او
این حسین وحسن ونور دو چشم تر او
پنج تن ال عبا زیر کسای یمنی
فاطمه بود و نبی بود و علی بود و حسن بود و حسین بن علی
پنج نوری که بود نور خدا در ارضین
مصطفی بود و علی فاطمه و بدر حنین
هرکه باشد زمحبان و بخواهد حاجت
بر در ال کسا اید و جوید حاجت
پنج تن ال عبا زیر کسای یمنی
فاطمه بود و نبی بود و علی بود و حسن بود و حسین بن علی
آفریدند آفرینش را برای ، پنج تن
پس همه هستند خلق ماجرای ، پنج تن
عالم کون و مکان را کبریای پنج تن
عالمی را افریده حق برای پنج تن
پنج تن ال عبا زیر کسای یمنی
فاطمه بود و نبی بود و علی بود و حسن بود و حسین بن علی
پنج نور حق چو در زیر کسا گشتند جمع
احمد مرسل که بودی مقتدای پنج تن
هم شفاعت در جزا باشد جزای پنج تن
رو بزن دست توسل بر ولای پنج تن
پنج تن ال عبا زیر کسای یمنی
فاطمه بود و نبی بود و علی بود و حسن بود و حسین بن علی
بشنو از ذرات عالم خود ثنای پنج تن
حق زهرا و علی و مصطفی، اولادشان
حاجت بانی بر آورای خدای پنج تن
پنج تن ال عبا زیر کسای یمنی
فاطمه بود و نبی بود و علی بود و حسن بود و حسین بن علی
#پنج_تن
#حدیث_کسا
.👇
.
#زمرمه
لالایی #پنج_تن
لالالالا لا اله الا الله
لالایی محمدٌ رسول الله
لالالایی علیٌ ولی الله
حسین ثارالله، اباعبدالله
لالا لالا عزیزم گل پونه
مادر میخواد برات قصه بخونه
هزارون ماجرا داره زمونه
عزیز مادر، گل نیلوفر
لالالالا لا اله الا الله
لالایی محمدً رسول الله
لالالایی علیٌ ولی الله
حسین ثارالله، اباعبدالله
گل محمدی لالایی لالا
سلام و صلواتش رو لب ما
مدینه زائرش می شیم ایشالا
بهشت دنیا، رسول خدا
لالالالا لا اله الا الله
لالایی محمدٌ رسول الله
لالالایی علیٌ ولی الله
حسین ثارالله، اباعبدالله
لالا لالا گل یاس پیغمبر
گلی از همهٔ گلها خوشبوتر
واسه ما فاطمهس بهترین مادر
نیفتی از پا، بگو یا زهرا
لالالالا لا اله الا الله
لالایی محمدٌ رسول الله
لالالایی علیٌ ولی الله
حسین ثارالله، اباعبدالله
گل نعنا، گل بادوم و زیره
یادت باشه، علی تنها امیره
الهی دستتو مولا بگیره
علی یار تو، نگهدار تو
لالالالا لا اله الا الله
لالایی محمدٌ رسول الله
لالالایی علیٌ ولی الله
حسین ثارالله، اباعبدالله
لالا لالا لالا گل یاسمن
دلت وامیشه تا بگی یا حسن
هنوز از اسم او می ترسه دشمن
غریب زهراس، پناه دلهاس
لالالالا لا اله الا الله
لالایی محمدً رسول الله
لالالایی علیٌ ولی الله
حسین ثارالله، اباعبدالله
گل لاله گل سرخ شهیده
کسی که با حسینه روسفیده
یادت باشه، حسین تنها امیده
همین روزا ما، میریم کربلا
لالالالا لا اله الا الله
لالایی محمدً رسول الله
لالالایی علیٌ ولی الله
حسین ثارالله، اباعبدالله
لالالالا گل نرگس کجایی
تو رمز انتقام لالههایی
میدونم هرکجایی فکر مایی
کجایی ای ماه، بقیه الله
لالالالا لا اله الا الله
لالایی محمدٌ رسول الله
لالالایی علیٌ ولی الله
حسین ثارالله، اباعبدالله
نغمه پرداز: سیدمهدی سرخان
👇
.
🌹#روضه_پنج_تن
🌹روضه #پنج_تن
❇️بر احمد و محمود و محمد صلوات
❇️بر شافع رهروان عبد مؤید صلوات
❇️بر احمد و زهرا و علی و حسین
❇️بر پنج تن آل محمد صلوات
🥀السلام علیک یا مظلوم یا رسول الله ص
🥀 السلام علیک یا مظلوم یا امیرالمومنین ع
🥀 السلام علیک یا مظلوم یا فاطمة الزهرا یا بنت رسول الله
🥀 السلام علیک یا مظلوم یا ابامحمدیا حسن بن علی ع
🥀السلام علیک یا مظلوم یا اباعبدالله (یا حسین)3
⏪نبی در بسترو زهرا کنارش
⏪عزیز قلب او شد بی قرارش
⏪بگوید دخترم کمتر نوا کُن
⏪ برای رفتن بابا دعا کن
✅نمیدونم مدینه رفتی یانه
گنبد خضرای پیغمبرو دیدی یا نه،
دل بده با هم بریم مدینه،
بیاد اون پیغمبری که تو بستر بود،
الهی هیچ دختری لحظه جان دادن بابا کنار بستر بابا نباشه،
آخ بمیرم تو مدینه یه دختری کنار بستر بابا گریه میکرد،..ناله میکرد...
🔆بابای خوب و مهربون
🔆 حرفامو از نگام بخون
🔆من التماست می کنم
🔆یه شب دیگه پیشم بمون
کنار بستر باباش پیغمبر گریه میکرد،
ناله میزد،
بابا بابا میگفت،
امیرالمومنینم ایستاده،
یه مرتبه پیغمبر صدا زد فاطمه جان جلوتر بیا بابا،
صدای ناله فاطمه بلند شد،
فاطمه جان بابا دارید به فراق من مبتلا می شید دو مرتبه صدا زد فاطمه جان بیا جلو بابا،
وقتی بیبی جلو آومد،
صدازد فاطمه جان اولین کسی که به من پیغمبر ملحق می شه تو یی بابا،
💠آی مردم هنوز آب غسل کفن پیغمبر خشک نشده بود،
اومدن دستههای هیزم آوردند،
در خانه زهرا شو آتش زدن،
فاطمه شو بین در و دیوار گذاشتن،
بین در و دیوار ناله زد،
یا ابتا یا رسول الله
بابا بابا پاشو بیا غریبیّ علی رو ببین بابا
پاشو بیا مظلومیّ علی رو ببین بابا
همون سینه ای که تو می بوسیدی،
اون سینه رو بین در و دیوار قرار دادن،
میخ در سینه زهراتو مجروح کرده بابا،
💠 چه کردند با دختر پیغمبر،
صدا زد زد علی جان شبانه بدنم رو غسل بده شبانه بدنم رو کفن کن شبانه بدنم را تشیع کن،
امیر المومنین نیمه شبی داره بدن زهراشو غسل میده
✳️ اسما بریز آب روان بر روی گلبرگ گلم
ولی آهسته آهسته
✳️ ببین بشکسته پهلویش سیه گردیده بازویش
✳️بریز آب روان رویش ولی آهسته آهسته
⬅️بدن زهرا رو غسل داد،
بدن زهرا رو کفن کرد،
یه مرتبه نگاه کرد بچههای فاطمه دارن پر و بال میزنند،
مادر داری یا نه،
اگه مادر نداری امروز ناله بزن،
انیس یه دختر مادره،
مونس یه دختر مادره،
میگه تا گفتم بچهها بیایید،
یه وقت دیدم بندای کفن زهرا باز شد،
دستای زهرا از کفن بیرون اومد،
گاهی حَسَنو تو بغل میگیره ،
گاهی حسینو بغل میگیره،
گاهی زینبین رو بغل میگیره،
یه مرتبه هاتفی ندا داد علی جان،
بچه ها را از روی بدن مادر بلند کن،
دیگه ملائکه طاقت نمیارن این صحنه رو تماشا کنند،
حق بچه یتیمه،
⬅️اینجا علی دست سر یتیمان زهرا کشید
🔺 اما می خوام بگم آی ناله دارا....
آی جوون دارا....
آی مریض دارا ....
آی حسینیا....
میخوای ناله بزنی دلتو ببرم کربلا...
☑️میخوام بگم این رسم تو کربلا نبود،
کنار کشته بابا دختر یتیمو تازیانه زدن،
🔺 ای غریب حسین مظلوم حسین ع
🔸بی سرو سامان توأم یا حسین
🔹دست به دامان توأم یا حسین
🔸برسر نی زلف رها کرده ای
🔹با جگر شیعه چها کرده ای
🔸زهرهٔ منظومهٔ زهرا حسین
🔹کُشتهٔ افتاده به صحرا حسین
.