بسم رب الشهدا و الصدیقین
چند بیتی تقدیم به شهدای مظلوم
عملیات کربلای چهار
نهرِ خیّن ؛سکوتِ نیمهٔ شب
لشگری صف کشیده از غوّاص
پشتِ بیسیم؛ پیام فرمانده
همگی رو به سویِ اُمِّ الرصاص
ماه ِ دی با وجودِ سرمایش
گرم شبهای فاطمیه بود
چشمِ سربندهای یا زهرا🤲
در تماشای فاطمیه بود
در مسیر ِ عبورِ غواصان
عطرِ وصلِ حبیب می آمد
همچنان کوچهٔ بنی هاشم
هر نفس بوی سیب می آمد
گوئیا دست های نامردی😡
نقشهٔ جنگ را فروخته بود
بر غزالان فاطمی آن شب
چشم یک گله گرگ، دوخته بود
پشت بیسیم صدای فرمانده
گفت آهسته:«یا رسول الله»
عملیات گفته شد رمزش
راه افتاد قافله ،آنگاه
رفته رفته در آن شبِ تاریک
راه، باریک و تنگ تر می شد
دلِ در اضطرابِ خیّن هم
مثل ِ کوچه چه پُر خطر می شد
لحظاتی گذشت و هر تصویر
در دل ِ نهر ،مثلِ خاطره شد
لحظهٔ تابشِ منوّرها
خبر آمد... حرم محاصره شد
مثل ِ کفتار، لشگرِ بعثی
جمع را تار و مار می کردند
مثلِ ماهی میان ِ تُنگِ آب
بچه ها را شکار می کردند
ب خدا یادمان نخواهد رفت
کربلای چهار و امّ الرصاص
آن بدنهای سوخته برخاک
خنده ها وقت تیرهای ِ خلاص
لشگری رفت و دسته ای برگشت
دفن شد زیر خاک آیهٔ نور
چه جوانها که بی نشان رفتند
چه جوانها شدند زنده به گور
بار ِمسئولیت به شانهٔ ما
تا زمان ظهور سنگین است
اوجب واجبات ای مردم
چون شهیدان صیانت از دین است
✍قاسم_نعمتی🇮🇷
#کربلای_چهار
کانال نوحه یازینب سلام الله علیها