هدایت شده از اشعارمناجات امام زمان(عج الله تعالی فرجه الشریف)
مداحی آنلاین - عبا به روی سر خود کشید و هی افتاد - کریمی.mp3
3.27M
🌷🔳 #شهادت_امام_رضا(علیهالسلام)
🌴عبا به روی سر خود کشید و هی افتاد
🌴همین که زهر جگر درید و هی افتاد
🎙حاج #محمود_کریمی
⏯ #روضه
#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
#التماس_دعای_فرج_وعاقبت_بخیری
https://eitaa.com/yaemamzamanadrekni
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
♨️😭به یاد خادمالرضا، شهید سلیمانی، همه باهم بخوانیم و اشک بریزیم...
ای صفای قلب زارم...
هرچه دارم از تو دارم...
🏴 صلیاللهعلیکیاابالحسن
#شهادت_امامرضا
#اللهم_صل_علی_محمدﷺ_و_آل_محمدﷺ_و_عجل_فرجهم
https://eitaa.com/yaemamzamanadrekni
مداحی_آنلاین_آثار_زیارت_امام_رضا_حجت_الاسلام_مومنی.mp3
3.5M
🏴 #شهادت_امام_رضا(ع)
♨️آثار زیارت امام رضا(ع)
👌 #سخنرانی بسیار شنیدنی
🎙حجت الاسلام #مومنی
📡حداقل برای☝️نفر ارسال کنید.
10.16M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
به نام خدا
#زمزمه_ترکی
#امام_رضا_علیه_السلام
#سروده_رقیه_سعیدی_کیمیا
بوگؤزل بارگهیـــن شاهینــه حیــرانم آقا
زائرم، وئرسـُـون اجازه سنــه مهمـانم آقا
اَلی بوش گلمیشم ایندی بوکرم درگهیوه
من گــدای بوسخاوت لیـده سلــطانم آقا
گلمیــشم محضریوه عرض ارادت اِلییَم
من ثنـــاخــوان ولـی نعمــت ایرانم آقا
سن غریب الغرباسن یا رضا منده غریب
سایه وی اؤزمَه باشیمنان کی پریشانم آقا
دئمَلی سؤزلریم امابیلیسن چوخدی سـنه
نظر اِئت سـؤزلَریمَه ،نی کیمــی نالانم آقا
یازاسان بیــرجه منـه تذکره کرب و بلا
عــاشقــم در به در شــاه شهیــدانم آقا
شب جمعه نه اولارقسمت اولا کرب وبلا
یاحسین ،تشنه قالان جانیـوه قوربانم آقا
سنه یوخ فرقی ،بودرگاهه گَلَه شاه وگدا
من ، گــدای حــرم شــاه خراسـانم آقا
"کیمیا" ده بیر امیــدیلَه بودرگاهــه گلیب
اَلی بوش سالما یولا خسته وبی جانم آقا
#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
✍رقیه سعیدی(ڪیمیا)
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📣 حضور کشیش مسیحی در حرم رضوی
🔺️این کشیشِ اهل مصر، برای نخستینبار به زیارت قبور ائمه اطهار و امام رضا(ع) آمده
*************
#متن روضه شهادت
#امام رضا علیه السلام
به همان کس که محرم زهراست
دل من غرق ماتم زهراست
شب آخریه بی بی می خواد سفره و جمع کنند، سفره ای که خودش دو ماه برا حسینش، براحسنش، برا باباش، برا امام رضا پهن کرده، شب آخر ماه صفر، با دستای خودش شال عزا از گردن مهدی در میاره، همه می گن ما مزد عزاداری از فاطمه می خواهیم، ما میگیم عذر عزاداری از فاطمه می خواهیم، بی بی جان عذر می خواهیم نتونستیم حق روضه هاتونو ادا کنیم، تا فاطمیه زنده باشم قول می دم جبران کنم، مادر مادر مادر
به همان کس که محرم زهراست
دل من غرق ماتم زهراست
گر محرم عزای زینب بود
فاطمیه محرم زهراست
طاق محراب و گنبد مسجد
یادگار قد خم زهراست
و آن چه در حشر هم نمی خشکد
کوثر اشک نم نم زهراست
و آنچه شرح غمش بود بسیار
زندگی کردن کم زهراست
و آنچه خشم خدا به آن بسته است
موی خاکی و در هم زهراست
وقتی خواست از مدینه حرکت کنه، زن وبچه اهل و عیال، همه رو جمع کرد، فرمود: من دارم میرم، همتون پشت سر من گریه کنید، وقتی گفتند: آقا جان خوب نیست آدم پشت سر مسافر گریه کنه، آقا سر انداخت پایین، فرمود: آره، اما مسافری که امید برگشت داره، من که یقین دارم که دیگه از این سفر برنمی گردم، می خوام عرض کنم آقاجان، هرکی می خواد بره سفر، اگر امید برگشت نداشته باشه، اگر قرار بر اینه اهل و عیالو و خانواد ه اش و دعوت به گریه و ناله کنه، درستشم شاید همین باشه، یه سوال دارم از شما، می خوام بگم چرا کربلا جریان برعکس شد، حسین داشت می رفت میدان، دید زینب داره گریه می کنه، گفت: زینب جان گریه نکن، گریه ها رو نگه دار، چرا گریه نکنم، گریه ها رو نگه دار، برا وقتی که تو رو به اسارت می برند، می بینم دستای تو رو بستند، کوچه به کوچه، شهر به شهر، گذر به گذر، با دست بسته تو رو می برند، گریه ها رو نگه دار برا اون روز.
یا امام رضا این آرزوهایی که ما داریم، همه از خواسته های شما نشئت میگیره، آرزویه تک تک ماست، واسه ارباب بی کفنمون جون بدیم، شما هم همین کارو کردید، اون لحظات آخر، دیدند، فرشای حجره رو جمع کردید، فرمود می خوام رو خاک جون بدم مثل جد غریبم حسین، نمی دونم اون لحظات آخر لب تشنه بودید، یا نه، عرضم تمام همین یک جمله، اما خدار و صد هزار مرتبه شکر، وقتی می خواستی جون بدید، دیگه زن و بچه کنارت نبود، دخترت نبود، لحظه جون دادن تو رو ندید، اما بمیرم برای اون آقایی که، وقتی که می خواست جون بده، زینب آمد بالای تل زینبیه، از اون بالای بلندی نگاه کنه، ببینه دور حسین حلقه زدند، های اخرین ناله های محرم و صفره، ها، نیزه دار با نیزه می زنه، شمشیر دار با شمشیر می زنه ، حسین…. لذا وقتی برگشت مدینه، این روضه اگر متواتر نبود تو مقاتل، باورش برا، آدم سخت بود، مگه می شه، دو تا همسر، دو ماه همدیگر رو ندیدند، همدیگر رو نشناسند، عبدالله چشم تو چشم زینب، گفت: تو خانم منو ندیدی، گفت عبدالله حق داری منو نشناسی، خودم دیدم بین دو نهر آب…. حسین….
#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
**********