eitaa logo
کانال نوحه وسینه زنی یا زینب(سلام الله علیها)
14.5هزار دنبال‌کننده
1.6هزار عکس
1.4هزار ویدیو
364 فایل
#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها #اللهم_عجل_لولیک_الفرج_والعافیه_والنصر #هدیه_محضر_امام_زمان_عج_صلوات http://eitaa.com/joinchat/2288255007C8509f44f1f
مشاهده در ایتا
دانلود
🟢تبیین و افشاگری مهم ترین اقدام اسرای کربلا مراقبت از نهضت مقدس حسینی و حفظ آن از تحریف و دروغ پردازی های دشمن است . تبیین و روشنگری توسط اسرای کربلا در کوفه،شام و در طول مسیر به شکل های مختلف انجام شده است که مواردی را ذکر میکنیم؛ 🔹خطبه حضرت زینب در کوفه حضرت زینب در کوفه با قدرت الهی که داشت با گفتن کلمه «اسکتوا» نه تنها اهل کوفه بلکه حیوانات را ساکت کرد تا جایی که صدای زنگوله شتران نیز شنیده نشد . آنگاه سخنرانی مهم و علی وار ایراد فرمود ؛ اهل کوفه را اهل مکر و خیانت نامید و سخنان را فصیح و بلیغ ادا فرمود تا اینکه گفت:«فَتَعْساً تَعْساً، وَ نُكْساً نُكْساً، لَقَدْ خابَ السَّعْيُ، وَ تَبَّتِ الاَْيْدِي، وَ خَسِرَتِ الصَّفْقَةُ، وَ بُؤْتُمْ بِغَضَب مِنَ اللهِ، وَ ضُرِبَتْ عَلَيْكُمُ الذِّلَّةُ وَ الْمَسْكَنَةُ. أَتَدْرُونَ وَيْلَكُمْ أَيَّ كَبِد لُِمحَمَّد(ص) فَرَثْتُمْ؟ وَ أَيَّ عَهْد نَكَثْتُمْ؟ وَ أيَّ كَرِيمَة لَهُ أَبْرَزْتُمْ؟ وَ أَيَّ حُرْمَة لَهُ هَتَكْتُمْ؟ وَ أَيَّ دَم لَهُ سَفَكْتُمْ؟ لَقَدْ جِئْتُمْ شَيْئاً إِدّاً، تَكادُ السَّمواتُ يَتَفَطَّرْنَ مِنْهُ، وَ تَنْشَقُّ الاَْرْضُ، وَتَخِرُّ الْجِبالُ هَدّاً». نابود شويد نابود! واژگون شوید واژگون! تلاشهايتان تباه، دستهايتان بريده و كالايتان گرفتار خسارت باد؛ شما به خشم خدا گرفتار گشته و خوارى و بيچارگى بر شما حتمى شد! واى بر شما! آيا مى دانيد چه جگرى را از محمد(ص) شكافتيد؟ و چه پيمانى را گسستيد؟ و چه حرمسراى ارزشمندى از رسول خدا(ص) را آشكار كرديد و چه حرمتى را از او هتك كرديد؟ و چه خونى را از او بر زمين ريختيد؟ به راستى كار زشت و وحشتناكى انجام داده ايد، كه نزديك است بخاطر اين كار، آسمانها از هم متلاشى گردد و زمين شكافته شود و كوهها به شدت فرو ريزد! 🔹خطبه ام کلثوم در کوفه از كسانى كه در كوفه براى مردم خطبه خواند جناب امّ كلثوم دختر اميرمؤمنان(ع) بود. آن حضرت در حالى كه صدايش به گريه بلند بود، اين خطبه را ايراد كرد: «يا أَهْلَ الْكُوفَةِ، سُوءاً لَكُمْ! ما لَكُمْ خَذَلْتُمْ حُسَيْناً وَ قَتَلْتُمُوهُ، وَ انْتَهَبْتُمْ أَمْوالَهُ وَ وَرِثْتُمُوهُ، وَ سَبَيْتُمْ نِساءَهُ وَ نَكَبْتُمُوهُ؟! فَتَبّاً لَكُمْ وَ سُحْقاً! وَيْلَكُمْ، أَتَدْرُونَ أَيَّ دَواه دَهَتْكُمْ؟ وَ أَيَّ وِزْر عَلى ظُهُورِكُمْ حَمَلْتُمْ؟ وَ أَيَّ دِماء سَفَكْتُمُوها؟ وَ أَيَّ كَريمَة اهْتَضَمْتُموها؟ وَ أَيَّ صِبْيَة سَلَبْتُمُوها؟ وَ أَيَّ أَمْوال نَهَبْتُمُوها؟ قَتَلْتُمْ خَيْرَ رِجالات بَعْدَ النَّبِيِّ، وَ نُزِعَتِ الرَّحْمَةُ مِنْ قُلُوبِكُمْ، أَلا إِنَّ حِزْبَ اللهِ هُمُ الْغالِبُونَ، وَ حِزْبَ الشَّيْطانِ هُمُ الْخاسِرُونَ». اى كوفيان! بدبختى و بيچارگى نصيب شما باد! چرا حسين(ع) را تنها گذاشتيد و او را كشتيد؛ اموالش را غارت كرده و آن را در اختيار گرفتيد؛ و زنان حرمش را به اسارت درآورديد و مورد شكنجه و آزار قرار داديد؟! نابود گرديد و به عذاب خدا گرفتار شويد! واى بر شما! آيا مى دانيد چه حادثه ناگوارى را مرتكب شديد؟ و چه بار گناهى را بر دوش گرفتيد؟ و چه خونهايى را بر زمين ريختيد؟ و چه بزرگانى را مورد ستم قرار داديد؟ و چه كودكانى را غارت كرديد؟ و چه اموالى را به يغما برديد؟ شما بهترين مردان ـ بعد از وجود مبارك پيامبر را به شهادت رسانديد؛ عاطفه و مهربانى از دل هاى شما ريشه كن شد. ولى آگاه باشيد كه حزب خدا پيروز است و حزب شيطان زيانكارند.(۲) 🔹اقدامی دیگر از ام کلثوم اهل کوفه به اطفال و کودکان اهل بيت ترحم مي کردند. ام کلثوم ناراحت شد و فرمود: اي اهل کوفه! تصدق بر ما اهل بيت رسالت حرام است. و آنها را از دست و دهان بچه ها مي گرفت و بر زمين مي انداخت. این اقدام در نوع خود بیان جایگاه اهل بیت است که آن فرزند پیامبر به خوبی آن را انجام دادند. آيت الله خوئي (ره) در اين باره مي نويسند: دليلي بر حرمت مطلق صدقات بر هاشميان نيست و همانا صدقه خاصه که زکات مال و بدن است برآنها حرام است و بعيد نيست که حرمت صدقه بر آنها حاکي از اين باشد که صدقاتي که مردم براي دفع بلاء و رد قضاء مي دهند نيز بر اهل بيت و هاشميان حرام باشد. همانا در اين نوع صدقه يک ذلت هست که با ذريه طاهره سازگاري ندارد و اينکه ام کلثوم در کوفه طعام را از اطفال مي گرفت و به سوي مردم مي انداخت و مي گفت: واي بر شما اي اهل کوفه همانا صدقه بر ما حرام است. از اين قبيل بوده است.(۳) 👇
🔹سخنان حضرت زینب و امام سجاد در مجلس ابن زیاد ➖ حضرت زینب(ع) در مقابل زخم زبان ها و اهانت های ابن زیاد، چنان شجاعانه و شکوهمندانه حرف زد که آن ملعون قصد کشتن را کرد اما افرادی از اطرافیان او را از این اقدام منع کردند. در همان سخنان بود که جمله تاریخی «ما رایت الا جمیلا» را بر زبان جاری فرمود . ➖ابن زیاد رو به امام زین‌العابدین (ع) کرد و پرسید: نامت چیست؟ گفت: علی بن حسین. گفت: مگر خدا علی بن حسین را نکشت؟ امام سجاد (عل) سکوت کرد. ابن زیاد گفت: چه شده است؟ چرا سخن نمی‌گویی؟ حضرت فرمود: برادری بزرگتر از خود به نام علی داشتم که مردم او را کشتند.  ابن زیاد گفت: خدا او را کشت. ابن زیاد با این سخنان،‌ اندیشه جبرگرایی را، که‌ اندیشه رایج و حاکم در سلسله اموی بود، القا کرد تا هم خود را تطهیر کند، و هم جنایاتش را به خواست خدا نسبت دهد و به آن مشروعیت بخشد. امام ساکت شد. ابن زیاد گفت: چرا سخن نمی‌گویی؟ امام فرمود: «اللَّهُ یَتَوَفَّی الْاَنْفُسَ حِینَ مَوْتِهَا؛ خدا جان انسان‌ها را هنگام مرگشان می‌گیرد.» «وَمَا کَانَ لِنَفْسٍ اَنْ تَمُوتَ اِلَّا بِاِذْنِ اللَّهِ؛ و هیچ کس جز به اذن خدا نمی‌میرد.» ابن زیاد خشمگین شد و گفت: تو جرئت پاسخ دادن مرا داری و می‌توانی سخن مرا رد کنی؟ او را ببرید و گردنش را بزنید. عمه‌اش زینب به او در آویخت و گفت: «ای ابن زیاد، از ما دست بردار. مگر از خون‌های ما سیر نشده‌ای؟ مگر کسی از ما باقی گذاشته‌ای؟» آن‌گاه زینب دست در گردن امام‌ انداخت و خطاب و به ابن زیاد گفت: «تو را به خدا، اگر ایمان داری، اگر او را می‌کشی، مرا هم با او بکش». و اینگونه حضرت زینب با حمایت از امام سجاد(ع) جان مقدس او را حفظ کرد. 🔹روشنگری افراد در مواردی اسرای کربلا به صورت چهره به چهره برخی افراد غافل را آگاهی داده اند به عنوان نمونه وقتی حرم پیامبر خدا(ص) را از دروازه ای که «تَوما» نامیده می شد، وارد شهر دمشق کردند، پیرمردی جلو آمد و به آنان نزدیک شد و گفت: ستایش ویژه خدایی است که شما را کُشت و هلاکتان ساخت و مردان را از آزار شما آسوده کرد و شما را در اختیار امیرمؤمنان نهاد! امام زین العابدین(ع) به او فرمود: «ای پیرمرد! آیا قرآن خوانده ای؟»، گفت: آری، آن را خوانده ام، فرمود: «پس این آیه را می دانی قُلْ لاَ أَسْئَلُکمْ عَلَیهِ اَجْراً إِلاَّ الْمَوَدَّةَ فِی الْقُرْبی»بگو: بر آن (رسالت)، اجری از شما نمی طلبم، جز مهروَرزی با نزدیکانم»، پیرمرد گفت: آن را خوانده ام. امام سجاد(ع) فرمود: «فَنَحْنُ الْقُرْبی یا شَیخُ»؛ ای پیرمرد! قربی ما هستیم. ، آیا در سوره بنی اسرائیل خوانده ای: «و حقّ نزدیکان را به آن ها بده»؟»، پیرمرد گفت: آن را خوانده ام. حضرت زین العابدین(ع) فرمود: «آیا آیه وَ اعْلَمُوا أَنَّمَا غَنِمْتُمْ مِنْ شَیء فَأَنَّ للهِِ خُمُسَهُ وَ لِلرَّسُولِ وَ لِذِی الْقُرْبی «ای پیرمرد! آن نزدیکان، ما هستیم، آیا این آیه را خوانده ای «و بدانید که یکْ پنجمِ آنچه به دست می آورید، برای خداوند و پیامبر و نزدیکان است»؟». پیرمرد گفت: آن را خوانده ام، امام(ع) فرمود: ای پیرمرد! آن نزدیکان، ما هستیم، آیا این آیه را خوانده ای: إِنَّمَا یریدُ اللهَ لِیذْهِبَ عَنْکمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَیتِ وَ یطَهِّرَکمْ تَطْهیراً» پیرمرد گفت: آن را خوانده ام. فرمود: «ما آن اهل بیتیم و خداوند، آیه طهارت را مخصوص ما کرده است»، پیرمرد، لحظه ای خاموش و از گفته خویش پشیمان شد، سپس سرش را به سوی آسمان، بالا برد و گفت: خدایا! من از آنچه گفتم و از دشمنی با این اهل بیت، توبه می کنم، خدایا! من از دشمن محمّد و خاندان محمّد ـ جن باشد یا انسان ـ به درگاه تو بیزاری می جویم. سپس گفت: آیا می توانم توبه کنم؟ حضرت زین العابدین(ع) به او فرمود: «آری، اگر به سوی خدا باز گردی، خدا هم به سوی تو باز می گردد و تو با ما خواهی بود»، پیرمرد گفت: من توبه کارم! ماجرای پیرمرد به گوش یزید بن معاویه رسید و او فرمان داد پیرمرد را بکُشند. 👇
🟢 اقدامات در شام 🔹 خطبه حضرت زینب حضرت زینب وقتی در کاخ یزید با بی ادبی یزید به سر مقدس امام حسین(ع) مواجه بود که این حرکت آن ملعون اشک و ناله خانواده پیامبر را باعث شده بود او را مخاطب قرار داد؛ «وَ لَئِنْ جَرَّتْ عَلَيَّ الدَّوَاهِي مُخَاطَبَتَكَ إِنِّي لَأَسْتَصْغِرُ قَدْرَكَ وَ أَسْتَعْظِمُ تَقْرِيعَكَ وَ أَسْتَكْثِرُ تَوْبِيخَكَ لَكِنَّ الْعُيُونَ عبْرَى وَ الصُّدُورَ حَرَّى» و اگر مصایب روزگار مرا بر آن داشت که با تو مخاطبه و تکلم کنم ولی بدان قدر تو را کم می کنم و سرزنش تو را عظیم و توبیخ تو را بسیار می شمارم، این جزع و بی تابی که می بینی نه از ترس قدرت و هیبت توست، لکن چشمها گریان و سینه ها سوزان است. و در ادامه فرمود: فَكِدْ كَيْدَكَ وَ اسْعَ سَعْيَكَ وَ نَاصِبْ جُهْدَكَ فَوَ اللَّهِ لَا تَمْحُو ذِكْرَنَا وَ لَا تُمِيتُ وَحْيَنَا وَ لَا تُدْرِكُ أَمَدَنَا وَ لَا تَرْحَضُ عَنْكَ عَارَهَا وَ هَلْ رَأْيُكَ إِلَّا فَنَدٌ وَ أَيَّامُكَ إِلَّا عَدَدٌ وَ جَمْعُكَ إِلَّا بَدَدٌ يَوْمَ يُنَادِي الْمُنَادِي‏ أَلا لَعْنَةُ اللَّهِ عَلَى الظَّالِمِينَ‏ ای یزید! هر کید و مکر که داری بکن، هر کوشش که خواهی بنمای، هر جهد که داری به کار گیر، به خدا سوگند هرگز نتوانی نام و یاد ما را محو کنی، وحی ما را نتوانی از بین ببری، به نهایت ما نتوانی رسید، هرگز ننگ این ستم را از خود نتوانی زدود، رای توست و روزهای قدرت تو اندک و جمعیت تو رو به پراکندگی است،‌ در روزی که منادی حق ندا کند که لعنت خدا بر ستمکاران باد. 🔹 خطبه امام سجاد(ع) امام سجاد(ع) در مسجد شام خطبه تاریخی ایراد فرمود که با این عبارات شروع می شود: ««أيُّهَا النّاسُ، اُعطينا سِتّاً، وفُضِّلنا بِسَبعٍ: اُعطينَا العِلمَ، وَالحِلمَ، وَالسَّماحَةَ، وَالفَصاحَةَ، وَالشَّجاعَةَ، وَالمَحَبَّةَ في قُلوبِ المُؤمِنينَ. وفُضِّلنا بِأَنَّ مِنَّا النَّبِيَّ المُختارَ مُحَمَّداً صلى اللَّه عليه وآله، ومِنَّا الصِّدّيقُ، ومِنَّا الطَّيّارُ، ومِنَّا أسَدُاللَّهِ وأسَدُ الرَّسولِ، ومِنّا سَيِّدَةُ نِساءِ العالَمينَ فاطِمَةُ البَتولُ، ومِنّا سِبطا هذِهِ الاُمَّةِ، وسَيِّدا شَبابِ أهلِ الجَنَّةِ» ای مردم شش چیز به ما عطا شده است و به هفت چیز بر دیگران فضیلت یافته‌ایم. دانش، بردباری، بخشندگی، فصاحت، شجاعت و محبت در دل‌های مؤمنان، شش فضیلتی است که به ما عطا شده است؛ و اما هفت چیز که خداوند ما را بدان بر دیگر مخلوقات جهان برتری داد از این قرار است: رسول خدا (ص) -محمد (ص)- از ماست. صدیق و راستگوی این امت (علی (ع)) از ماست. جعفر طیار از ماست. (حمزه) شیر خدا و رسول (ص) از ماست. سرور زنان عالم، بتول (س)، از ماست. دو سبط این امت و دو سرور جوانان بهشت، از ما هستند. امام سجاد (ع) در ادامه خطبه، ابتدا اشاره ای به مقام معراج جد بزرگوارشان حضرت محمد(ص) داشتند سپس به بیان فضایل امام علی(ع) پرداختند. و در آخر مظلومیت پدر بزرگوارشان را بیان کردند که گریه اهل مجلس را به دنبال داشت. 👈در نتیجه رفتار و گفتار روشنگرانه اسرای مظلوم واقعه کربلا به ویژه خطبه های امام سجاد و حضرت زینب یزید ناچار شد اسرا را با تکریم و احترام آزاد سازد. 🔹سه خواسته از یزید روایت شده که یزید در یکی از جلسات به امام (ع) وعده داده بود که سه خواسته امام (ع) را برآورده سازد.  از این رو وقتی یزید تصمیم گرفت اهل بیت (ع) پیامبر (ص) را به مدینه باز گرداند بنابر وعده‌ای که یزید به حضرت (ع) داده بود که تا سه خواسته ایشان را برآورده سازد، امام (ع) از یزید خواست تا اولا سر امام (ع) را به ایشان بازگرداند. ثانیا آن چه را که از اهل بیت (ع) گرفته شده است به آنان باز گرداند و ثالثا این که اگر آهنگ کشتن حضرت (ع) را دارد کسی را با این زنان همراه کند تا آن‌ها را به حرم جدشان باز گرداند. یزید به امام (ع) گفت: «اما چهره پدرت را نخواهی دید و از کشتن تو چشم پوشیدم و زنان را جز تو کسی به مدینه باز نمی‌گرداند. اما اموالی که از شما گرفته شده است من چندین برابر قیمتش را به شما می‌پردازم.» امام (ع) فرمود: «ما را به مال تو نیازی نیست آن چه از ما گرفته‌اند به ما باز گردانند.» ــــــــــــــــــــــــــــ 📎پی نوشتها ۱.عوالم العلوم ؛ ج۱۱ , ص ۹۵۴ ۲.ملهوف (لهوف)، ص۱۹۸ ۳.خوئي، ابوالقاسم، مصباح الفقاهة،ج۱، ص۵۲۴. 🌺 والسلام علی من اتبع الهدی 🌺 .
. کجایی امان از این جدایی اقتباس از آهنگ تو ای پری کجایی از استاد حسین قوامی تبر هَمه شاخه و برگِتو چیده قد مَنو خواهر و خیمه خَمیده به شیوَن زینب و ضَجه زهرا من آمَدم در پی دَست بریده برادرم کُجایی؟!؟ امان از این جُدایی دل من مثلِ تن تو شده خون با رفتَن تو دلم به این خوش بود که تو را دارَم مُخدراتم را به که بِسپارم!؟! برادرم کُجایی؟!؟ امان از این جُدایی تن پَریشان روی دامَن صحرا سر شِکسته ، رویِ دامن زهرا دَوان دوان آمدم ، از پیت اِی ماه ببین چه آواره شَدم من تنها برادرم کُجایی؟!؟ امان از این جُدایی ای امیر لَشکر من ای اُمید آخر من در این شَب یلدا ، قمَرم بودی در این گِرفتاری ، سِپرم بودی برادرم کُجایی؟!؟ امان از این جُدایی در آتش خُشکیده ، بغضِ گلویم حرارَت داغ تو را به کِه گویم؟!؟ تو رَفتی و در پی خیمه ، کَسی نیست دمی که قاتِل زده ، پنجه به مویَم برادرم کُجایی ؟!؟ امان از این جُدایی ز فِراق تو به خدا ، که در این گِرداب بلا سَرت جدا گردد ، بدنَم عریا شَود همه غارت ، حَرم و طفلان 👇
Mahmood Karimi - Baradaram Kojaie 128 (MusicTarin).mp3
6.45M
تبر هَمه شاخه و برگِتو چیده 😭😭😭😭😭😭😭😭
هردل خرسند بامهدی خوش است لعل پر لبخند بامهدی خوش است گفت کام عشق را شیرین کنم بوسه ای چون قند بامهدی خوش است تا اسیر تیغ ابرویش شدم آنچه دل را کند بامهدی خوش است حرف بسیار است اما دلبریست حرف یاسوگند بامهدی خوش است میوه ی تنها ثمر دارد ولی میوه ی پیوند بامهدی خوش است گرچه فرقی نیست در فرزندها اولین فرزند بامهدی خوش است علت لبخند طاها اوست او آخرین فرزند زهرا اوست او کشتی امواج، دریا مهدی است آسمان نه عرش اعلی مهدی است تا نوشتم ماه امشب سر زده تو بگو خورشید فردا مهدی است طاق دنیا ناگهان لرزید و گفت آخرین منجی دنیا مهدی است تاکه صد آمد نود هم میرود آن دم اعلا مسیحا مهدی است خواب رویش آرزوی مابود اهل عالم یار رویا مهدی است گفت مجنون کوری چشم حسود کف بزن زیرا که لیلا مهدی است شمس دلخواه بنی هاشم تویی آخرین ماه بنی هاشم تویی هرکه از نامش دوا برداشته نسخه ی درمان این دلها تویی من یقین دارم که محشر میکنی چون شفا بردرد های ما تویی نه فقط حُسنت حجاز و کوفه را سرزمین شام را مولاتویی تیر مژگانت خطا هرگز نکرد چون کمانش سوی ما آقا تویی در رگ تو خون حیدرجاری است اوج ایثار و وفاتنها تویی بر دل لشگر زدی وقت فرج کوفه را بانگ عزا تنها تویی درسحرمهدی موعود آمده آخرین منجی معبودآمده عرش وفرش امشب پریشانت شده برسر خوان تو مهمانت شده درقیامت با پیمبر برنخیز بینتان جبریل حیرانت شده معتقد هستم که با یک گوشه چشم عالم ایجاد ، سلمانت شده دیده و چشمت اگر لب‌ تر کند هر ستون انگوربارانت شده میوه ی عمر امام عسکری خنده کن بابا یت حیرانت شده میرسد آوای حق ازنای تو ای به قربان قد و بالای تو شدعیان درقامتت قدر وجلال دروجود اطهرت پیدا کمال یک بشر سرتابپا خیرالبشر درتوباشد این همه حسن وجمال سروقدت نخل امید بشر روی ماهت آفتاب بی زوال هم فصاحت هم شجاعت هم ادب درعیان قامتت قدروجلال هرکه چشم افکند برماه رخت گشته مبهوت ازنگاه آن جمال هرچه دارد انبیا واولیا دروجودت ذات پاک ذوالجلال آن طلوع ماه شعبانی رسید مژده مهدی ماه کنعانی رسید۰ آرمین غلامی(مجنون)
زندگی حکمت داره.mp3
3.57M
زندگی حکمت داره، عشق علت داره، خیلی قیمت داره این که برات می میرم واقعیت داره دارم من هوای موکب و مشایه می میرم برای پایین پای ضریح با صفای اربابم من زغری بعزائک وابکی رضائک عاشگ کربلائک گنبد سمائک من ایرف لوائک یا مذبوح یه سلام از راه دور منو نزدیک می کنه به کربلا یه روز آخر می میرم توی روضه غریب کربلا تربتت شده مونسم کی به کربلا می رسم از خودت می دونی منو به حسینُ منّی قسم انت سر حیاة الغرام ای عشگ بدونک حرام کل نبض دلیلی یصبح سیدی علیک السلام شهر منه کربلا روح و تنه کربلا صلی اللهُ علیک یا ساکن کربلا یا نور النشأتین تبکیک کل عین صلی اللهُ علیک مولای یا حسین
مرهم واسه 1.mp3
3.14M
مرهم واسه چشم ترم می خوام حال دلم بده حرم می خوام حال دلم خیلی بده جا موندم از قافله بازم کرب و بلای تو شده تو این روزا همه نیازم چاره ندارم می دونم باید بسوزم و بسازم جانم حسین رحمی بکن به چشمای زارم خیلی بدم اما دوستت دارم تا کی تحمل بکنم تلخی و درد روزگارو بهم بگو که تا به کی باید نبینم کربلا رو آخر می میرم از غمت کی میشه دعوت کنی ما رو معلومه کاری نداری با من وقتی همه اومدن الا من همه شدن زائر تو به غیر من که رو سیاهم از دوری حرم ببین لبریز اشک و سوز و آهم جان رقیه بطلب یه عمره آقا چشم به راهم
می باره بارون.mp3
6.85M
می باره بارون، روی سر مجنون تو یه خیابون رویایی می لرزه پاهاش، بارونیه چشماش میگه خدایی تو آقایی من مأنوسم با حرمت آقا حرم تو والله برام بهشته انگار دستی اومده و از غیب روی دلم اینجور برات نوشته کربلا کربلا کربلا اللهم ارزقنا صفا و مروه دیده‌ام گرد حرم دویده ام هیچ کجا برای من کرب و بلا نمی شود می دونم آخر می رسه یه روزی کنار تو آروم بگیرم با چشمای تر، یا که توی هیئت یا وسط روضه بمیرم یادم میاد که مادرم هر شب منو می آوردش میون هیئت یادم میاد مادر من با اشک می گفت تو رو کشتن تو اوج غربت کوچیک بودم که مادرم حرز تو گردنم می کرد وقتی محرم می اومد لباس سیاه تنم می کرد بزرگترای من منو به مجلس تو برده اند هوامو داشته باش آقا منو به تو سپرده اند صدقه سر مادرمه آقا که شده دل من مجنونت من که نه کل ایل و تبارم هم تا به ابد آقا مدیونت اومدم تا باب القبله دخیلمو آقا همونجا بستم اینقدر آقا می باره این اشکا به خدا به قدری که مست مستم مست توام مست توام باده به پیمونه بریز کبوتر بام توام برای من دونه بریز هر کی به من دونه بده من سر بامش نمی رم اگه تو سنگم بزنی از بوم تو نمی پرم
حسین جان به یاد 1.mp3
3M
حسین جان ‏ به یاد لبت یک شبم خواب راحت نداشتم‎ کنار تن بی سرت کاسه ی آب گذاشتم ‏ واویلا‎ حسین جان ‏ تو بودی و گودال و ریگ و، تنت زیر نیزه‎ خداحافظی کردی با زینبت زیر نیزه ‏ واویلا‎ صدا می زدم مادرت رو یا مظلوم‎ نشون می دادم حنجرت رو یا مظلوم‎ صدا می زدم مادرت رو، ای بی کس!‏‎ به دامن بگیره سرت رو یا مظلوم‎ حسین جان به صحرا ‏ سپردم که با خاک بپوشونه داداش تنت رو‎ بمیرم که بردن جلو چشم من پیرهنت رو ‏ واویلا‎ تا حالا ‏ از این خونواده زنی رو نبردن اسارت‎ الهی می مردم نمی دیدم اونقدر جسارت واویلا‎ به آتیش کشیدن حرم رو یا مظلوم‎ نبودی شکستن سرم رو یا مظلوم‎ ندیدی چشای ترم رو، با غیرت!‏‎ شلوغی دور و برم رو یا مظلوم‎ حسین جان ‏
حسین جان تو رفتی.mp3
3.83M
حسین جان، حسین جان ‏ تو رفتی و شد زینب آواره دشت و صحرا ‏ تو رفتی شکسته شده حرمت تک تک ما ‏ واویلا ‏ حسین جان، حسین جان ‏ کجایی ببینی که رو ناقه میرم اسارت ‏ کجایی ببینی به زن ها چقدر شد جسارت ‏ واویلا ‏ ز بس طعنه خوردم بریدم یا مظلوم ‏ فقط ناسزا می شنیدم یا مظلوم ‏ به دنبال رأس بریده ات ای بی کس توی دشت و صحرا دویدم یا مظلوم ‏ حسین جان، حسین جان ‏ امونم رو تو شهر کوفه بریدن با کینه زدن دختراتو با کعب نی و تازیونه واویلا حسین جان، حسین جان ‏ با دستای بسته توی کوچه ها ما رو بردن ندیدی چیا رو سر اهل بیتت آوردن واویلا شکستن با سنگا سرم رو یا مظلوم زدن حلقه دور و برم رو یا مظلوم به اشک رباب و سکینه خندیدن غریب دیدن اهل حرم رو یا مظلوم ‏