eitaa logo
کانال نوحه وسینه زنی یا زینب(سلام الله علیها)
13.6هزار دنبال‌کننده
1.5هزار عکس
1.3هزار ویدیو
331 فایل
#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها #اللهم_عجل_لولیک_الفرج_والعافیه_والنصر #هدیه_محضر_امام_زمان_عج_صلوات http://eitaa.com/joinchat/2288255007C8509f44f1f
مشاهده در ایتا
دانلود
Sh 09 Moharam 1402 Taheri [Mohjat_Net] (6).mp3
1.08M
باز بارون اشکه وای از اون چشمی که از غمت بدون اشکه همه ی خاطره های خوب زندگیم از میدون مشکه تو روضه ها شنیدم این غصه رو صدبار اکبر ناظم وسط دسته ی بازار با سوز دل گفت به عباسِ علمدار از من نوکری میاد و از تو مرده زنده کردن آسمونا باید که دور ماه بنی هاشم بگردن سقای دشت کربلا ابالفضل دستش شده از تن جدا ابالفضل **** تو حبل المتینی با یه نیم نگاهتم سلمان آفرینی یادتم هر روز مخصوصاً شنبه هایِ ام البنینی سلامِ ما به دست و مشک و علم تو رسمه برن زائرا اول حرم تو برات کرب و بلا و کرم تو یاد شمع و سقاخونم دیوونت از اون قدیمم منم شبیه آذری ها عاشق شعر حاج سلیمم ای منی آواره گویان ابالفضل گلمیشم امدادی اویان ابالفضل 1402
🏴 🏴 🏴 🎤مداح :حاج مهدی رسولی سال ۱۴۰۳ ▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️ تو آسمون عشق تو ماه کاملی ای پهلوون عشق علیِ در علی ابوالعجائبی ابوالغرائبی ابوالخصائلی ابوالفضائلی ای هست حسین ای سرمست حسین دستت همه عمر بوده تو دست حسین بدر البدوری یا ابالفضل شیر غیوری یا ابالفضل نور علی نور یا ابالفضل طهر و طهوری یا ابالفضل ذخر الحسین فخر الحسین ▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️ عجب حکایتی عجب سعادتی عجب لیاقتی عجب عبادتی تو کاشف الکروب تو فارس الحروب عجب شجاعتی عجب شهادتی ای یار حسین ای کرار حسین سرباز سر افزارِ بیدار حسین صاحب لوایی یا ابالفضل آب بقایی یا ابالفضل باب الحوائج یا ابالفضل مشکل گشایی یا ابالفضل ذخر الحسین فخر الحسین ▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️ ای اولین امید ای آخرین امید کی مثل تو دلیر کی مثل تو رشید به اوصیا وزیر به انبیا مرید یا ایها القمر یا ایها الشهید ای باب الحسین ای محراب الحسین ای واسطه ی خیرِ اصحاب حسین ای جان جانان یا ابالفضل ای روح و ریحان یا ابالفضل ای سلب ایمان یا ابالفضل جانم قوربان یا ابالفضل ذخر الحسین فخر الحسین
Sh 10 Moharram 1403 Karimi [Mohjat_Net] (8).mp3
2.13M
حال منه دیوونه تماشائیه کار تو برای گریه سقائیه تو کرب و بلا ای یل ام البنین دربار تو عجب جائیه امشب که توی رویام دیدم توی دربارم حاجاتم شد فراموش میگفتم دوسِت دارم سایت افتاد رو دیوار هنوز رو به دیوارم یل کرب و بلا علمدار حسین **** زلفت میتونه روز منو شب کنه میمیرم برا هرکی برات تب کنه برده اونکه تو تلاطم روزگار زندگیشو عشقت مرتب کنه رمز قفل قلب ما فقط یا ابالفضله با ارزش ترین سوگند به مولا ابالفضله روی قلبم نوشته که حق با ابالفضله یل کرب و بلا علمدار حسین **** از عالم گره وا میکنه نوکرت مُرده زنده میکنه گدای درت من چیزی بغیر از تو نمیخوام ازت حاجاتام تمومش فدای سرت شاید اولش درمون میخواستم برا دردام درمون شد همش اما دیدم کم نشد اشکام تنها درد من اینه من از تو – تو رو میخوام یل کرب و بلا علمدار حسین 🔻شور 🎤 شب عاشورا محرم 1403 .
4_5807774130497393697.mp3
16.13M
☑️ 🔈(ابالفضل تو بودی پناه من و تکیه گاه سپاهم)🔈 ۱٤٤٦_ه_ق 🎤 ابالفضل تو بودی پناه منو تکیه گاهه سپاهم کنار تنت مات و مبهوتم و غرق آهم واویلا ابالفضل بلند شو که چشم انتظاره توو خیمه سکینه رقیه م می میره تورو با همین وضع ببینه واویلا پاشو از روو خاکا علمدار ، جان من علم رو یه بار دیگه بردار ، جان من به شیرخواره داده رقیه ، قول آب منو بیشتر از این نکن زار ، جان من --------------------- ابالفضل شکستی قدم رو بدون رفته صبر و قرارم روو دست بریده ت با گریه سرم رو میذارم واویلا ابالفضل بمیرم تنت رو با سر نیزه وا کردن از هم الانه که لشکر بریزن توی خیمه کم کم واویلا نباشی حرم میره غارت ، عباسم می ریزن برای غنیمت ، عباسم می ترسم از اون لحظه ای که ، با سیلی به زنها بشه هتک حرمت ، عباسم ---------------------- ابالفضل تمومه دیگه بعد تو کارم اینو میدونم اینایی که دیدم نمیدن یه لحظه امونم واویلا ابالفضل بلند شو یه بغض عجیبی میون گلومه بلند شو که توو دشمنا صحبت از آبرومه واویلا شروع میشه غمهای زینب ، بعد از تو می خندن به اشکای زینب ، بعد از تو اگه پا نشی از روی خاک ، می بندن طناب روی دستای زینب ، بعد از تو ----------------------
. برا مشک و علمت گریه کنم برا دست قلمت گریه کنم پهلوون من برای صورت و خونِ روی پرچمت گریه کنم گریه میکنم برات گریه زیاد کی میگه گریه به مردا نمیاد تو زمین خوردی و خوردم زمین میخنده لشکر ابن زیاد زدنت عباس میزنم ناله علم افتاده زمین و شمر خوشحاله آخرین کارش توی گوداله علم افتاده زمین و شمر خوشحاله **** چجوری غمت رو باور بکنم چشم درهمت رو باور بکنم قد بلند هاشمی آخه چطور بدن کمت رو باور بکنم پیش هم بچینم اعضای تو رو پیش بازوهات دستای تو رو من دیگه فکر نمیکردم ای وای که بخوان قطع کنن پای تو رو صورتت واسم کاشف الکربه به همین صورت حیدری زدن ضربه بی هوا خوردی وای از این حربه به همین صورت حیدری زدن ضربه محرم 1403 .👇
. ای آقا ، ای شهید عصر عاشورا  ای آقا ، ای امامِ زینب حورا  ای آقا ، تشنه لبای تو دریا تشنه بودی وسط دو نهر آب ، وای ازین عذاب۲ از عطش می‌دیدی هرجا رو سراب ، وای ازین عذاب۲ با سرِ نیزه می‌دادنت عذاب ، وای ازین عذاب۲ قلب سنگ از داغ تو شده مُذاب ، وای ازین عذاب۲ ----------------------- ای آقا ، ای شهید بی سر ای مولا ای آقا ، از ازل تا به همین حالا ای آقا ، گریونِ تو عالم بالا همه‌ی محاسنت و به خون خضاب ، وای ازین عذاب۲ زدنت با ضربه های بی حساب ، وای ازین عذاب۲ به تنت با نیزه دادن پیچ و تاب ، وای ازین عذاب۲ بین خاک و خون گل ابوتراب ، وای ازین عذاب۲ ----------------------- ای آقا ، بفدای تو دوصد یحیی ای آقا ، به شما وفا نکرد دنیا  ای آقا ، کفنت یه تکه بوریا با وضو کشتن تو رو برا ثواب ، وای ازین عذاب۲ طول دادن کشتنت و چه بی حساب ، وای ازین عذاب۲ تهِ گودال و تنِ عالیجناب ، وای ازین عذاب۲ موند سه روز تن تو زیره آفِتاب ، وای ازین عذاب۲ ----------------------- ای آقا ، از غریبیِ تو واویلا  ای آقا ، مظلومانه کشتنت وَلّا ای آقا ، واجبه مُردن برات تَلّا ده سواره رسیدن چه با شتاب ، وای ازین عذاب۲ بگیرن از گل فاطمه گلاب ، وای ازین عذاب۲ مثل گندم بدنت شد آسیاب ، وای ازین عذاب۲ دنیا شد رو سر خواهرت خراب ، وای ازین عذاب۲ ----------------------- ای آقا ، وای من از غصه ی فردا ای آقا ، وای من از دست نامَردا ای آقا ، تو که رفتی شد شروع دردا خیمه ها سوختن همه توو التهاب ، وای ازین عذاب۲ دست ناموس تو بستن با طناب ، وای ازین عذاب۲ بچه هات از غم تو در تب و تاب ، وای ازین عذاب۲ اشک زینب و گذاشتن بی جواب ، وای ازین عذاب۲ ----------------------- ای آقا ، کاروان بود و یه زن تنها ای آقا ، یک تنه میون دشمن ها ای آقا ، محملِ بی پرده و زَنها خواهرت صد دفه مُرد از اضطراب ، وای ازین عذاب۲ نگرفت کسی برا زینب رکاب ، وای ازین عذاب۲ بچه هات و می‌زدن حتی توو خواب ،  وای ازین عذاب۲ روی نیزه سرِ اصغرِ رباب ، وای ازین عذاب۲ ----------------------- ای آقا ، وای من از زینبِ صُغری ای آقا ، کاش فقط بودن توی صحرا ای آقا ، بزم مِی بود و بَنِی الزّهرا کاش می‌شد دعای زینب مستجاب ، وای ازین عذاب۲ چوب خیزران و ضربه پُر شتاب ، وای ازین عذاب۲ رو سرت ریختن برای چی شراب ، وای ازین عذاب۲ زینبت رو خارجی کردن خطاب ، وای ازین عذاب۲ سبک محمد اسداللهی🎼 ✍ 1403 ..................... (ع) یاعباس ، ای خدای غیرت و احساس یاعباس ، می‌درخشی مثل یک الماس  یاعباس ، بفدای تو همه انفاس خاکه زیر پای تو دُرُّ و گوهر ، حضرت قمر۲  پیِ تو همهْ ملائک دربدر ، حضرت قمر۲  جا داره بِگَم به وصفت از جگر ، حضرت قمر۲  ها ابالفضلْ بشرُ کَیفَ بشر ، حضرت قمر۲ ------------------------------- یاعباس ، قد و بالات بخدا غوغاس یاعباس ، صورت و سیرت تو زیباس یاعباس ، مادر تو حضرت زهراس عبدِ صالحِ خداوند جلی ، عباس علی۲   مثل تو جهان ندید به خود یَلی ، عباس علی۲  گوشِ تو فقط به فرمان ولی ، عباس علی۲  به وفا و مَردی ضربُ المثلی ، عباس علی۲  ------------------------------- یاعباس ، کَرَمِت به وسعتِ دریاس یاعباس ، نوکریت فخر همهْ دنیاس یاعباس ، سایه ی تو رو سر ماهاس بَه چه رُتبه ای به تو داده خدا ، ماه کربلا۲ متحیر از مقامت شهدا ، ماه کربلا۲ بعد تو واویلتا از خیمه ها ، ماه کربلا۲  از اسارت نَوامیس خدا ، ماه کربلا۲ ------------------------------- یاعباس ، کُشتنت قوم خدانشناس  یاعباس ، بعد تو حسین دیگه تنهاس یاعباس ، رفتنت شروعِ این دَرداس سر تو که از بدن جدا شده ، خون به پا شده۲ دشمنم بعد تو بی حیا شده ، خون به پا شده۲ سرت از پهلو به نیزه جا شده ، خون به پا شده۲ موقعِ غارت معجرا شده ، خون به پا شده۲  ------------------------------- یاعباس ، اخمِ تو قیامت کُبراس یاعباس ، مهدی روی اسم تو حساس یاعباس ، مادرت دعاگوی ماهاس ای به زهرای مُطهر جانشین ، یا ام البنین۲  شد ابالفضلِ تو اِعجاز آفرین ، یا ام البنین۲  بعدِ زهرا تویی اُمُّ المؤمنین ، یا ام البنین۲  مادرِ ما عامیان تویی یقین ، یا ام البنین۲ سبک محمد اسداللهی ✍ بهمن عظیمی .👇
السلام علیک یا اباالفضل العباس ▪️ای ماهتاب خانه ی مولی اباالفضل ▪️زیباترین سقای این دنیا اباالفضل کجا اینجوری سقا دیدی ▪️ای ساقی لب تشنه ی دریا اباالفضل ▪️امید قلب زینب کبری اباالفضل ▪️برخیز از روی زمین نور دو عینم ▪️برخیز سردار سپاهم من حسینم خدا رحمت کنه مرحوم واعظ خراسانی رو توی حرم قمر بنی هاشم منبر میرفت ، مرحوم آیت الله سید ابراهیم قزوینی هم ، پای منبر نشسته بود. مرحوم واعظ رسید به اینجا که تیر به چشم عباس زدند روضه تمام شد مرحوم آیت الله قزوینی ، ایشون رو صدا زدند ، گفتند این روضه ای که تیر به چشم عباس خورده، زیاد سند قوی ای نداره ، اینارو نخوان شب اومد منزل امام جماعت حرم بود خود قمر بنی هاشم رو زیارت کرد حضرت فرمود سید ابراهیم! می خواهی بگم کربلا با من چه کردند؟! خود آقا روضه خوانده فرمود گفتی تیر به چشم زدن سند نداره! حالا من برات می گم بعد از اینکه دستامو قطع کردند مشک آبمو تیر زدند تیری به چشم راستم زدند دست نداشتم تیر رو در بیارم عذر می خوام از علما خم شدم ، ▪️سرم رو گذاشتم بین زانو هام ▪️تیر رو با نوک زانوهام در بیارم کلاه خودم افتاد اینجا بود چنان با عمود آهن به فرقم زدند ▪️از تن جدا ، افتاده دستانت اباالفضل هم گریه کن هم عباست رو بگو ▪️چشم رقیه هست گریانت اباالفضل ▪️حرفی بزن دستم به دامانت اباالفضل ▪️جان همه عالم به قربانت اباالفضل ▪️ای وای من این جای سنگین عمود است ▪️که صورتت مثل رخ مادر کبود است به خدا شاعر خیلی احتیاط کرده خوبه بعضی شاعرا که همه مقتل رو نمی دونن تعبیر مقتل اینه من هنوز نتونستم اینو بفهمم روضه خونا وی گند سرش رو به دامن گرفت من نمی تونم قبول کنم چون تعبیر اینه وقتی عمود زدند فَسَقَطَ مُخُّ رَأسِهِ عَلیٰ کِتفِه سر متلاشی شد حسین چی رو بغل گرفت حتی بعضی ها نوشتند هر چی تلاش کردند سر رو به نیزه بزنند دیدند نمی شه ، سر رو به گردن اسب آویزان کردند ✍کانال متن روضه های حجت‌الاسلام میرزامحمدی
1402.05.05_1.mp3
25.39M
کی می شود به حال خرابم دعا کنی ۲ نام مرا میان قنوتت صدا کنی ✍کانال متن روضه های میرزا
1402.05.05_3.mp3
9.28M
السلام علیک یا اباالفضل العباس ▪️ای ماهتاب خانه ی مولی اباالفضل ▪️زیباترین سقای این دنیا اباالفضل ✍کانال متن روضه های حجت‌الاسلام میرزامحمدی
|⇦•هنوز علمدار حسین.. و توسل به حضرت عباس علیه السلام اجرا شده به نفسِ حاج میثم مطیعی•✾• ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻ موج نزن آب فرات، تو خیمه موج عطشه تشنگی بیداد میکنه، حرم تو اوج عطشه رسیده علمدار نیومدم آب بخورم، بذار بسوزه جگرم من به سکینه قول دادم، آب به خیمه ببرم رسیده علمدار رسیده تا موجای تو آهم فقط بمون تا خیمه همراهم دل نگرونه طفل شش ماهم *امشب شب دوتا باب الحوائجه...یکی بی دسته یکیم دستاش خیلی کوچیکه..اونایی که نتونستن شب هفتم خوب گریه کنین...* میدونی آبروی سقایی میبرمت به خیمه تنهایی به انتظارتن چه لب‌هایی *وارد شریعه شد.یه عمری خودشو آماده کرده بود بره میدان بجنگه مشق رزم کرده بود.اومد مقابل آقا " اَنَّ العبّاس لَمّا رَآی وَحدَتَه"وقتی دید برادر دیگه تنها شده دیگه کسی براش نمانده آمد مقابل مولا صدا زد :"هل مِن رُخصَة؟! "به من اجازه میدان میدی؟ امام حسین حرفی نزد اما یه کاری انجام داد...مجلسی نوشته:"فَبَکی الحسین، بکائاً شدیدا..."شروع کرد های های گریه کردن. آقا یه نگاهی به برادر انداخت."یا اخی انت صاحبُ لوائی"تو علمدار منی..."و اذا مضَیتَ تَفَرَّقَ عسکری"اگه تو بری لشکرم از هم می پاشه. کسی براش نمونده بوداما عباسش یه تنه امید خیمه هاش بود. سرشو پایین انداخت. فرمود:"قَدْ ضَاقَ صَدْرِي"سینه ام تنگی میکنه"وَ سَئِمتُ مِنَ الحیاة"دیگه از این زندگی خسته ام."وَ أُرِيدُ أَنْ أَطْلُبَ ثَأْرِي مِنْ هَؤُلَاءِ الْمُنَافِقِينَ"میخوام برم از اینا انتقام بگیرم. "فَقَالَ الْحُسَيْنُ فَاطْلُبْ لِهَؤُلَاءِ الْأَطْفَالِ قَلِيلًا مِنَ الْمَاءِ..." شما میدون نرو، شما برو برای بچه ها آب بیار چشم!...هرچی تو بگی هرچی تو بخوای... قبل از اینکه آب بیاره اجازه خواست.رفت مقابل لشکر ایستاد."وَ وعَظَهُم وحَذّشرَهُم فَلَم يَنفَعَهم..."موعظه اشون کرد،از عذاب خدا برحذر داشت...اما فایده ای نداشت...(اونقدر شکم هاشون از حرام پر شده بود...)"فَرَجَعَ إلى أخيه"برگشت پیش برادر اینجا که اومد با آقا وداع کنه، مرحوم مجلسی نوشته:"فَسَمِعَ الأطفال يُنادون العطش العطش!"صدای بچه ها رو شنید که صدا میزدند..آب آب...عمو تشنگی ما رو کشت...امشب حرم آل علی آب ندارد... "فَرَكِبَ فَرسَه و أخذ رُمحَه و القِربَة "سوار اسب شد، مشک رو برداشت...فقط یه نیزه برداشت."وَ قَصَدَ نَحوَ الفُرات فأحاط بِه أربعة آلافٍ ممن كانوا موكلين بالفُرات"چهارهزار نفر احاطه ش کردند."وَ رَمَوهُ بِالنِّبال"بهش تیر میزدند. همه رو کنار زد.جنگ نمایانی کرد..."غیرمبال لذلک الجم"بدون توجه به این دشمنان خدا وارد شریعه شد..."فلما أراد أن يشرب غرفة من الماء "آب رو بالا آورد.."ذَكَرَ عَطَشَ الحُسَين یادش افتاد آقاش تشنه است."فرمى الماء..."آب رو روی آب ریخت .مشک رو پر کرد...روی دوش انداخت...* میدونی آبروی سقایی میبرمت به خیمه تنهایی به انتظارتن چه لب‌هایی «سقای دشت کربلا عباس...» امید هیچ دلاوری، الهی نا امید نشه الهی هیچ پهلوونی، تو غریبی شهید نشه الهی، الهی... وقتی که مشکشو زدن خیلی دلش شکست عمو... *راوی میگه وقتی دست راست و چپش رو زدن، با هزار زحمت، مشک رو به دندان گرفت هنوز امید داره. عباس! چیزی نشده،دست نداری...آب که داری..."فَجائَه سَهمٌ "یه تیری آمد"فَأصاب القِربَة ..."تیر به مشک خورد"وَ أُريق ماؤها..."آب روی زمین ریخت. زمان از حرکت ایستاد نفس ها در سینه حبس شد."فَوَقَفَ العباس مُتَحَیِّراً"همینطور ایستاد...* (دست ها رو بلند کنید به سمت خدا... یا دلیل المتحیرین به حق این دست های بریده...الهی العفو‌‌‌...) وقتی که مشکشو زدن خیلی دلش شکست عمو... دیگه نمیخواس ببینه فقط چشاشو بست عمو... علمدار...علمدار... ↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』 .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... ‼️هزینه استفاده از مطالب کانال دعای خیر شماست... به ساحت مقدس روحی له الفداء و ارواح اهلبیت، پیامبران، شهدا، اؤلیای الهی، و محبین امیرالمؤمنین، بد وارث و بی وارثها و كه سر به سینه تراب نهاده اند، در تمامی عوالم .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ.....
Shab09Moharram1402[01].mp3
64M
|⇦•هنوز علمدار حسین.... و توسل به حضرت عباس علیه السلام اجرا شده به نفسِ حاج میثم مطیعی•✾• ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻
. زمینه شب تاسوعا - حضرت ابالفضل (ع) بند1️⃣ امشب ، شب گرفتاراس شب اون دلای درمونده ی بیچاره هر کی خیلی حاجت نگفتنی داره شب علمداره بگه یاابالفضل ، هر کی تُو زندگیش افتاده گره خودش ناامید شد ، نمیزاره کسی نا امید بره مرد مرداس این آقا عین دریاس این آقا ما که جای خود داریم پناه بچه‌های زهراس این آقا یا ابوفاضل (الدخیل)۳ بند2️⃣ ای مشک ، جون علی اصغر ببین التماس‌مو برام یه کاری کن تا برم به خیمه ها یه خورده یاری کن آبرو داری کن امید خیامی ، نذاری یه وقتی آبروم بره حرم چشم به راهه ، دختر برادرم منتظره درد و درمونی ای‌مشک آرزومونی ای‌مشک تو بیُفتی از دستم برای من می‌مونه حیرونی ای مشک یا ابوفاضل (ای غریب)۳ بند3️⃣ ای تیر ، دلم پُر از خونه بستی واسه ی همیشه دیگه چشمامو آخ دیگه نمی‌بینم صورت آقامو می‌دونی دردامو امونم بریده ، ای سه شعبه چی آوردی سر من شدم من زمینگیر ، وای به حال حنجر اصغر من فکر حلق اصغر باش تو نری سمتش ای‌کاش خواهشم اینه ای تیر تشنه ذبحش نکنی تُو بغل باباش یا ابوفاضل (ای غریب)۳ 🖍️به‌قلم؛ .👇
نوحه ابالفضل،ع،،،.mp3
1.83M
.حاج آرمین غلامی هستم گلی از نسل(گلزار علی عباس)۲ بر دست من از رحمت(بوسه زده خیر الناس)۲ عباسم فرزند ام البنینم جان مولی امیرالمؤمنینم یا قمر العشیره ابوفاضل۲ از مادر خود درس(ایثار و وفا دارم)۲ سقای حرم هستم(هم میر و علمدارم)۲ من نور دیدگان زینبینم من غلام خانه زاد حسینم یا قمر العشیره ابوفاضل۲ با اذن خدا دارم(بر عالمیان احسان)۲ هر کس که سویم آید(دردش بشود درمان)۲ بین هاشمیان ماه تمامم باب حاجات عالم گشته نامم یا قمر العشیره ابوفاضل۲ بر اهل ولا تا حشر(من کعبه ی دل هایم)۲ در کرب و بلا یار و(همسنگر مولایم)۲ از تبار علی ولی اللهم سردار و علمدار ثار اللهم یا قمر العشیره ابوفاضل۲ پنجم گل آل آلله(باشد همه ی هستم)۲ در راه حسین افتاد(از پیکر من دستم)۲ نور دیدگان آل عبایم جان نثار حسین خون خدایم یا قمر العشیره ابوفاضل۲ با تیر ستم یاران(شد دیده ی من بسته)۲ از ظلم عدوی دین(فرقم شده بشکسته) دستم افتاد از یسار و یمینم با پیکر در خون نقش زمینم یا قمر العشیره ابوفاضل۲ بنموده عدو بر من(ظلم و ستم و بیداد)۲ در راه امام خود(دست از بدنم افتاد)۲ آمده کنارم یوسف زهرا ذکر حسین گشته آه و واویلا یا قمر العشیره ابوفاضل۲ من عبد حسین هستم(ریزه خور زهرایم)۲ با پیکر بی دستم(در علقمه تنهایم)۲ قتلگاه من گردیده علقمه دیده گریان من گشته فاطمه یا قمر العشیره ابوفاضل۲
روضه حضرت_عباس .حاج آرمین غلامی تا سایه ی تو از سر این کاروان رفت از ترس رنگ از صورت نیلوفران رفت اینکه به من خواهر نگفتی بر دلم ماند  حسرت به دل از پیش تو این قد کمان رفت تیرِ کمان هم داشت شوق ابرویت را که پر درآورد از کمان تا آن کمان رفت دست تو که افتاد ، دستِ کوفه سمت پوشیه ی حوریه ی این خاندان رفت تو علقمه بودی ندیدی من که دیدم  با خنجری سمت حسینم ساربان رفت من را به جبرِ کعب نی بردند آخر  بلبل کجا با میل خود از بوستان رفت؟! فهمیدم از طرز نگاهت روی نیزه تیری که تیرانداز زد تا استخوان رفت   ای محرم زینب خبر داری که زینب  وقتی نبودی مجلس نامحرمان رفت؟! ام البنین باور نکرد اما پس از تو  زینب به کوفه با سنان بد دهان رفت یابن الحسن... مشرف شد به زیارت بیت الله الحرام اعمال مکه رو که بجا آورد به رفیقاش گفت من جلوتر میرم تا مقدمات حضور شما رو تو عرفه و تو عرفات فراهم کنم، هیشکی نمیدونه مرحوم محمدعلی فشندی کجا داره میره جلوتر از همه اومد وسط صحرای عرفات چادر زد هر چی اون مامور گفتن زود اومدی ، امنیت نداره این بیابون، گفت من اینجا قرار دارم، مشغول تهجد و شب زنده‌داری، مناجات با امیرالحاج، حجة بن الحسن شد نیمه شب دید چند نفر اومدند تو خیمش، محمدعلی فشندی تویی؟ آماده باش امام زمان داره میاد دیدنت، حضرت تشریف آوردن فرمودند ما گرسنمونه، مقداری نان و ماست داشتم مقابل حضرت گذاشتم چند لقمه آقا میل کرد، بلند شدند که از خیمه برند، بیچاره شدم، افتادم به دست و پای حضرت، آقاجان کجا دارید میرید، تازه پیداتون کردم، فرمود الان خیلیا دارند منو صدا میزنند باید به اونا هم سرکشی کنم. آقاجان بازم زیارتتون میکنم یا نه؟ فرمودند آری روز عرفه بازم من مهدی رو می‌بینی آقاجان اینهمه زائر تو اون صحرا، چجوری پیداتون کنم؟ یه نشانی دقیقتری به من بدید فرمود بیا تو اون خیمه‌ی که روضه‌ی عموم عباس رو میخونند محمدعلی فشندی با گریه امام زمان رو میگه بدرقه کردم نشونی یادم رفت تا روز عرفه رسید، اعمال رو بجا آوردیم، حاجیا هرکدوم تو چادراشون رفتند اومدم تو چادر رفقا، بازم نشانی یادم رفت همینکه دعاخون و روضه خوان روضه‌ی قمربنی هاشم را خواند یه مرتبه یاد نشانی آقام افتادم یه نگاه کردم دیدم یوسف فاطمه ،دم در خیمه رو زمین نشسته ها، فهمیدی امروز کجا اومدی؟ آقاجان من که آبرو ندارم بگم تو روضه‌ی ما بیا روضه روضه‌ی عموجانت، قمربنی هاشمه السلام علیک یا اباالفضل العباس السلام علیک یا ابا القِربَه ای پدر مشک ، که همه امیدت این بود که آب رو به خیمه‌ها برسانی، اما نشد ▪️یارب مکن امید کسی را تو نا امید دست راستش رو زدن مشک رو داد به دست چپ دست چپ رو زدن مشک رو به دندان گرفت اما امان از اون ساعتی که تیر به مشک آب خورد فَقامَ العَباس مُتُحیّرا دست نداشت که بجنگه، آب نداشت که به خیمه‌ها برسانه یه لحظه متحیر ماند اینجا بود ظالمی چنان با عمود آهن... ساکتی ها این صداها امروز باید خرج قمربنی‌هاشم بشه روضه‌ی این آقا روضه‌ی شکستگی حسینه بٰانَ الاِنکِسارُ فِی وَجه‌ِ الحُسین ابی‌عبدلله اومد بالینش اما چه آمدنی فَقامَ الحُسَین مُنْحَنیا دست به کمر گرفت صدا زد أَلانَ إنکَسَرَ ظَهرِي حسین... ▪️جلو چشای من، پاتو نکش زمین ▪️تو رو خدا پاشو یل ام البنین بدون تو چجوری برگردم ▪️خون دل از چشام میاد نم‌نم ▪️خمیده میشه کمرم کم‌کم داداش ▪️جواب زینب خودت پاشو بده ▪️از دم خیمه به اینجا زل زده ▪️پاشو که آبروم داره میره ▪️اگه پاشی علی نمی‌میره ▪️باور نمیکنم دستات جدا شده ▪️خونی شده چشات فرقت دوتا شده ▪️تو رو به حق حیدر کرار ▪️پاشو علم رو از زمین بردار ▪️تا بچه‌ها نرن سر بازار انشالله چشمی ساکت نباشه.. هان.. ▪️بعد از تو میزنن به دستشون طناب ▪️زینب رو میبرن به مجلس شراب حسین... ▪️پاشو نزار هر بی‌حیایی ▪️به اشک خواهرم بخنده ▪️پاشو نزار هر کی بیادُ ▪️دست رقیه‌مو ببنده به قصد تعجیل فرج بگو حسین... ====================
نوحه ابالفضل،ع۱.mp3
1.41M
۱۴۰۳ .حاج آرمین غلامی ▪️نوحه تاسوعا ای علمدارم بودی غمخوارم رفتی ای یارم یا ابالفضل یا ابوفاضل(۳) یا ابالفضل بی تو غم دارم ناله شد كارم ای سپهدارم یا ابالفضل یا ابوفاضل(۳) یا ابالفضل از حرم آید ناله ی طفلان بر لبِ آنان ای عمو جان یا ابوفاضل(۳) یا اباالفضل اصغر زارم با چشمِ گریان گشته پژمرده کامِ عطشان یا ابوفاضل(۳) یا اباالفضل
نوحه ابالفضل۴.mp3
1.24M
۱۴۰۳ .حاج آرمین غلامی ▪️نوحه تاسوعا 🎙 ای آشنا ابالفضل درد و دوا ابالفضل شور و نوا ابالفضل شاه وفا ابالفضل سیدنا ابالفضل(۴) آقا به حقِ چشمی كه غرقِ خون ز تیره هر ساله تو تاسوعا دلم برات می گیره پر می زنه دلِ من به علقمه دمادم لحظه ی جون دادنت آقا میاد به یادم سیدنا ابالفضل(۴) وقتی می آد به یادم كه مرغ دل رها شد لحظه ای كه آقاجون دستِ شما جدا شد وقتی می آد به یادم كه ناله سر می دادی از روی زینِ اسبت سر رو زمین نهادی سیدنا ابالفضل(۴) وقتی می آد به یادم که مشک آب زمین ریخت میون خیمه ی غم اشک رباب زمین ریخت وقتی می آد به یادم كه با نوای خسته نقش زمین شدی و فرقِ سرت شكسته سیدنا ابالفضل(۴) وقتی می آد به یادم علقمه بسترت بود ناله ای رو شنیدی كه آه مادرت بود می گفت منم فاطمه مادر تو یاسِ من قربون قد و بالات حضرتِ عباسِ من سیدنا ابالفضل(۴) چرا قدت شكسته همچو قدِ كمونم قصه ی مشك پاره از تو چشات بخوونم بعد تو روز حرم تیره و تاره چون شب وای از حسین تنها وای از نگاه زینب سیدنا ابالفضل(۴)
. دلبر خوبه ابالفضل خیلی محبوبه ابالفضل هم تو دنیا هم تو قبرم میکنم رو به ابالفضل اونکه میخوامه ابالفضل دین و دنیامه ابالفضل شنیدم یه ارمنی گفت قربون نام ابالفضل اسمت مرهم درده ماه دور تو میگرده با تو عشقو فهمیدم چشمات عاشقم کرده جانم یا ابوفاضل **** نور آفاقه ابالفضل ذکر عشاقه ابالفضله خوش به حال هرکسی که به تو مشتاقه ابالفضل معنی عزت ابالفضل یل با غیرت ابالفضل خوش به حال هرکی از تو میگیره حاجت ابالفضل ای ماه شب تارم بی عشق تو بیمارم باور کن که راست میگم من خیلی دوسِت دارم جانم یا ابوفاضل اجرا :شب ششم صفر 1403 👇
متن روضه 1 🔸ای اهل حرم میرو علمدار نیامد یا ابوالفضل العباس 🔸ای اهل حرم میرو علمدار نیامد 🔸سقای حرم سید و سالار نیامد یاابوالفضل العباس باب الحوائج... اقا جان.... امشب اومدیم در خونه شما اقای من... آقا امشب کلیمی ها... امشب مسیحی ها میان در خونتون... دست خالی ردشون نمیکنی آقا... من که یه عمره گدای در خونه شمام.... میشه یه نگاهی هم به مجلس ما کنید آقا.... خدا ميدونه ... اینها همشون عاشق شما هستند... امشب به عشق ابالفضل اومدند آقا... به یه امیدی اومدند آقا... خیلی ها مریض دارند... گرفتارند...حاجت دارند... @roze1 🔸سقای حرم میر و علمدار نیامد روز عاشورا وقتی صدای غربت ابی عبدالله بلند شد... ابالفضل العباس سریع خودش رو رسوند کنار برادر... صدازد ‌آقا جانم... قَدْ ضَاقَ صَدْرِي دیگه سینه ام تنگ شده... دیگه طاقت ندارم صدای غربتت رو بشنوم... ‌ اجازه میدان بده ... ابی عبدالله فرمودند.. برادرم... يا أَخِي أَنْتَ صَاحِبُ لِوَائِي تو علمدار منی .‌.. تو پرچمدار منی .. عباسم میخای بری برادرت رو تنها بگذاری... تمام دلخوشی بچه ها تویی عباسم... این بچه ها میان نگاه میکنند میبینند... هنوز خیمه عباس برپاست خوشحال میشند... فَاطْلُبْ لِهَؤُلَاءِ الْأَطْفَالِ قَلِيلًا مِنَ الْمَاءِ میخواهی بری اول برا بچه ها آب بیار عباسم... صدا زد سمعا و طاعتا مولای... عباس علمدار مشک و گرفت... حرکت کرد... اما دید صدای غربت بچه های حسین بلنده... هی بچها میگن االعطش العطش... خدا ميدونه چه کرد صدا العطش بچه ها با دل عباس... رفت به سمت شریعه ی فرات... دیدن مشک رو پر از آب کرد ... دست برد زیر آب... میخواد آب بنوشه اما... ذَكَرَ عَطَش الحسين و اهل بيته یادش اومد از لب تشنه ی حسین... یادش اومد از لب تشنه علی اصغر یادش اومد از لبان تشنه بچه های ابی عبدالله... آی عباس تو میخای آب بنوشی... درحالیکه بچه های حسین توی خیمه ها تشنه اند... صداشون به ناله بلنده... هی میگن العطش... برگشت به سمت خیمه ها... یه نانجیبی خدا لعنتش کنه... دست راست حضرت رو قطع کرد... صدا زد... وَ اللهِ اِنْ قَطَعْتُموا يَميني، اِنّي اُحامي اَبَداً عَنْ ديني بخدا اگه دست راستم رو قطع کنید من از دینم دست برنمیدارم... یه نانجیبی هم دست چپ آقا رو قطع کرد... (یارب مکن امید کسی را تو ناامید) همه ی امید اباالفضل اینه آب رو به خیمه ها برسونه... 🔸ای مشک تو لااقل وفاداری کن 🔸من دست ندارم تو مرا یاری کن 🔸من وعده آب تو به اصغر دادم 🔸یک جرعه برای او نگهداری کن چهار هزار نفر کمان دار دور آقا رو گرفتند... هرکسی تیری از کمان رها میکنه... یک تیر آمد و به مشک اصابت کرد... آب روی زمین ریخت..‌. ‌یا زهراا ... همین جا بود که دیگه امید اباالفضل نا امید شد... آقا جانم ابالفضل ....اینام امشب به یه امیدی اومدن درخونه ی شما آقا... فَوَقَف متحیرا متحیر ایستاد... دیگه دست دربدن نداره... آب هم نداره... با چه رویی برگرده به سمت خیمه ها... در همون حالت تیری آمد و به چشم مبارک.... ای وای... ای وای... هرچی سر رو حرکت داد این تیر از چشم بیرون نیومد... سر رو خم‌ کرد... ‌‌ نانجیب... آنچنان با عمود آهنین بر فرق ابالفضل زد... صدای ناله اش بلند شد... (یا اخا ادرک اخاک) برادر حسین به فریادم برس یاصاحب الزمان منو ببخشید آقا... هر کسی از بلندی بر زمین میخوره... اول کاری که میکنه دستانش را سپر میکنه... عباس که دست در بدن نداشت... بمیرم باصورت به زمین افتاد... تا صدای ابالفضل رو ابی عبدالله شنید... خودش رو سریع رساند کنار برادر... خدایا چکار کردن با برادرم... اومد کنار بدن عباسش نشست... صدا زد... 🔸گر نخیزی تو زجا کار حسین سخت تر است برادرم عباسم پاشو ببین دیگه تنها شدم 🔸نگران حرمم آبرویم در خطر است آی برادر خوبم... بلند شو ببین بچه ها بهونه ی آب گرفتند نه... میگن دیگه آب هم نمیخواهیم... بگید عموجانمون عباس برگرده... 🔸قامت خم شده را هر که ببیند گوید‌ برادر ببین دیگه قدم خمیده... 🔸بی علمدار شده دست حسین بر کمر است نگاه کرد به بدن عباسش... دید دستهای برادر رو قطع کردن... تیر به چشم عباسش زدند... عمود آهنین به فرقش زدند... بدن رو قطعه قطعه کردند... طاقت نیاورد... دستهاش رو گذاشت روی کمر... صدا زد... اَلآن اِنْکَسَر ظهری، وَقَلَّتْ حیلتی ، وَشَمَتَ بی عدوّی الان کمرم رو شکستند... بلند شو عباسم ببین دشمن داره به من میخنده... 🔸تا تو بودی خیمه ها آرام بود 🔸دشمنم در کربلا ناکام بود 🔸تا تو بودی خیمه ها پاینده بود 🔸اصغر ششماهه ی من زنده بود 🔸تا تو رفتی چهره ها نیلی شدند 🔸دستها آماده سیلی شدند - فایل صوتی👇
20230726_112905-AudioConverter.mp3
1.46M
▪️نوحه حضرت اباالفضل علیه السلام دنیای منه سائل، مولا یا ابوفاضل قرص قمر کامل، مولا یا ابوفاضل هاشمی نسب_رب ادبی یا ذخرالحسین_شیر عربی تو جهانداری؛تو سپهداری تو ابوالفضائلی مظهر ایثاری تو جهانگیری؛تو علمگیری قمر ام البنین و زادهٔ شیری ای صاحب لوا سیدی ابالفضل ماه کربلا سیدی ابالفضل به دردم دوا سیدی ابالفضل 《سیدی ابالفضل》 لطفت به همه شامل، مولا یا ابوفاضل با دست تو حل مشکل، مولا یا ابوفاضل سردار حسین_قلب لشکری هم با ادب و_هم دلاوری تو فداکاری؛یل پیکاری به حسین بن علی یار وفاداری شیر غُرّانی؛مرد میدانی تو که با هیبتی و یک تنه طوفانی ای صاحب علم سیدی ابالفضل دریای کرم سیدی ابالفضل ذکرم دم به دم سیدی ابالفضل 《سیدی ابالفضل》 سرلشکر دریا دل مولا یا ابوفاضل همچون پدرت فاضل مولا یا ابوفاضل با رزم تو شد_زنده مرتضی شاگرد علی_شیر کربلا دلنشینی تو؛مه جبینی تو بهترین یار حسین و بی قرینی تو اشجع الناسی؛دُرُّ و الماسی پسر حضرت زهرایی و عباسی صاحب منصبی سیدی ابالفضل یار مکتبی سیدی ابالفضل عشقه زینبی سیدی ابالفضل ‌《سیدی ابالفضل》 ✍امیر حسین سلطانی
43689_1398613100601_1678008.mp3
1.77M
▪️نوحه تاسوعا برادرم ابالفضل آب آورم ابالفضل بی تو میان دشمن بی یاورم ابالفضل عباس ابالفضل ـ عمرِ مرا كم كردی عباس ابالفضل ـ قدِ مرا خم كردی برادر من ـ عباس ابالفضل(۴) راه صدای من را بغضِ گلو گرفته سقای تشنه ی من با خون وضو گرفته برادر من ـ حرم شده خرابت برادر من ـ کو مشک پر ز آبت برادر من ـ عباس ابالفضل(۴) با چشم پر ز اشك و با حالِ زار و خسته زینب كنارِ خیمه دل منتظر نشسته چشم انتظارت ـ می نالد از جدایی پیوسته گوید ـ برادرم کجایی؟ برادر من ـ عباس ابالفضل(۴) زهرا نشسته اینجا با ناله خو گرفته دستی به صحن پهلو دستی به رو گرفته موی كمندت ـ مادر كند نظاره قد بلندت ـ مادر كند اشاره برادر من ـ عباس ابالفضل(۴) ✍حسن ثابت جو
. جان نثارِ علقمه میکرد نجوا با خدا بر لبِ شط فرات آن ماه دارد ماجرا عکسِ خود را دید در آب زلال آن تشنه لب با شریعه گفتم عطشانن طفلان بی وفا نامِ من سقاست کی نوشم ازین آبِ خنک تا صدایِ العطش آید به گوش از خیمه ها با سکینه وعده کرد آب در خیمه برم با رقیه گفته ام سیراب میسازم تو را مشک های خشک را پر کرد از آب فرات راه نخلستان گرفت و داشت زیر لب دعا یا رب از کام علی اصغر خجالت می کشم خود مدد کن شاد گردد هاجر کرب و بلا هم چنان می آمد و رویش به سویِ خیمه بود نا جوانمردی ز پشت نخلی آمد بی هوا من چه گویم تیغ دشمن زد چنان بر بازویش دست آن بالا بلند افتاد از پیکر چرا والله ان قطعتموا یمینی انی احامی ابدا عن دینی . لب تشنه ی فرات ‌،فدای سرت شوم قربان حلق خشکِ علی اصغرت شوم لب تشنه فرات دو چشم خویش باز کن برخیز و بر جنازه اکبر نماز کن .‌............. سقای دشت کربلا اباالفضل اباالفضل اباالفضل دستش شده از تن جدا اباالفضل اباالفضل *دست نداره اما هر کی در خونه ش دستشو دراز کنه دیگه دستش محتاج درِ خونه ی دیگری نمیشه...* وقتی که دید موج عطش بی حساب شد در بین خیمه همهمه ی آب، آب شد وقتی نگاه کرد به طفل رباب و دید از فرط تشنگیش چنین غرق خواب شد شمشیر را گذاشت سپس مَشک را گرفت سقای اهل بیت چنین انتخاب شد بر روی شانه های خود انداخت مَشک را اذن از حسین خواست و پا در رکاب شد سوی شریعه یک نفس و با شتاب رفت پشت سرش هم اشکِ حرم پر شتاب شد وقتی رسید دست در آب فرات برد تصویر خشکیِ لب ارباب قاب شد گفت ای فرات! هیچ خبردار گشته ای یک قطره از تو حسرت طفل رباب شد؟ *شروع کرد با آب حرف زدن، بعضیا میگن وقتی آب رو آورد بالا خواست بخوره یاد خیمه ها افتاد نه والله، خواست با آب حرف بزنه بگه خیلی بی وفایی، تو خیمه بچه ها دارن بال بال میزنن، مگه میشه عباس از آقاش غافل باشه..* دیگر نبود جای درنگ و نشستنی پُر شد که مَشک از آب زمانِ شتاب شد *زودی مَشکشو آب کرد گفت زودی برسم به خیمه.. مگه خبر نداری سکینه عموشو صدا زد مشک خالی بهش داد، همچین که برگشت گفت رباب خیالت راحت، قول عمو نشد نداره، مگه میشه عموم اباالفضل...* *هی به خودش می‌گفت عباس مادرت یه عمر اینجوری تربیتت کرده، برا همچین روزی، عباس یادته شب بیست و یکم بابات علی، دست تو رو تو دست حسین گذاشت، بجنب بچه ها دارن بال بال می‌زنن...* برگشت پر امید ولی در میان راه تیری رسید و حیف تمامش خراب شد خالی شد و قطره به قطره امید او آبی که بود سهم سکینه، سراب شد فرمود که مرا بزنید و نه مشک را خیلی در آن میانه اباالفضل عذاب شد *دست نداشت، اما با دندوناش مشکو گرفت، گفت هر جور باشه باید خودتو برسونی به خیمه، میخوای بدونی چرا هر ناامیدی درِ خونه ش میره امیدش ناامید نمیشه؟ برا اینکه طعمشو چشیده..* تیری به مشک و تیر دگر هم به چَشم خورد از اسب واژگون تنِ عالیجناب شد دستش به خاک بود و به نامردی اش زدند دیگر عمود آمد و فصلُ الخِطاب شد *مرحوم قزوینی هم آورده، وقتی یه روضه خون روضه میخوند گفت: تیر به چشم عباس زدن، چطور از اسب واژگون شد.. ایراد گرفت از این روضه خون، میگه همچین که روضه تموم شد رفتم خوابیدم خواب آقام اباالفضل رو دیدم، فرمود: چرا به این روضه خون اینطور گفتی..خیلی سخت تر از این حرفا بوده، می‌خوای خودم برات بگم؟ مشکو آب کردم، خود عباس داره روضه میخونه..دستامو بریده بودن، خدا نیاره یه خاری تو چشمی بره، وقتی صدمه به چشم می‌خوره اول دستتو زود رو صورتت میذاری، تیر به چشمش زدن، هر چه کرد نتونست تیرو دربیاره، فرمود: دو تا پاهامو جمع کردم، ته پیکانُ بگیرم تیرو بیرون بیارم، یه وقت حس کردم یه پایی اومد رو پاهام، گفت: بلند شو، مگه تو عباس نیستی؟ از ترسِ تو لشکر من خوابشون نمی‌بره، صدا زد نامرد وقتی اومدی که من دست ندارم، گفت تو دست نداری ولی من دارم، چنان عمود به سر زد، آی حسین... یجور به فرقش زد، همه ی سرا رو بالا نیزه زدن، فقط سر عباس دیگه رو نیزه بند نمی‌شد، سر عباسو به پهلو زدن، تو خیمه بچه ها منتظرن، الان عمو میاد، رباب ساکتش کن، هنوز به علی نگفتی عمو رفته آب بیاره...؟* .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ.....
Shab09Moharram1397[03].mp3
10.31M
دریا توو دستاته برادر، ممنون دستاتم علمدار دستی نداری تا بگیرم، از زمین پاشی میشه دوباره باز علمدار حرم باشی؟ این بچه ها دیگه نمیخوان آب؛ تو رو میخوان میشه براشون باز سقاشی؟ وقتی خجالت میکشی شرمنده تر میشم سقا بدون دست هم سقاست باورکن توو چشم عباسم نبینم اشک غم باشه بی تو حسین تنهاست باور کن دریا توو دستاته برادر ممنون دستاتم علمدار چشمات پر از خون شد عزیزم دلتنگ چشماتم علمدار * * * * دستم رو میگیرم به پهلو راه میرم من اونچه نباید عاقبت دیدی سرم اومد تا که نشستم پیش تو انگار حس کردم یک لحظه بوی مادرم اومد دیدی بهت گفتم کبوده صورت مادر؟ دیدی بهت گفتم که خیلی سخت راه میره؟ دیدی چقد سخته ببینی مادرت هربار دستش رو به پهلوش میگیره؟ دریا توو دستاته برادر ممنون دستاتم علمدار چشمات پر از خون شد عزیزم دلتنگ چشماتم علمدار نغمه پرداز: اکبر شیخی شاعر: امیررضا یزدانی مداح: حاج میثم مطیعی
. 🎤 صنما ماهِ بنی‌هاشم تا همیشه پرچمت بالاس عَلَمت پاینده می‌مونه رَفَعَ‌الله رایةَالعباس ساقی یا قمر ماهِ عراقی یا قمر شاهی یا قمر گوشه نگاهی یا قمر دنیا فانی و تاابد باقی یا قمر شجاعته عباس استقامته عباس به‌ شخص حیدر رفته مهارتِ عباس صلابته عباس کوه غیرته عباس تمامی میدان در اسارته عباس ابوفاضل ابوفاضل، ... .👇