شبانگاهان روی دوش علی.mp3
3.62M
#زمزمه_شهادت_حضرت_زهرا
#سبک_شبانگاهان
#فاطمیه
◾️◾️◾️◾️◾️◾️◾️
شبانگاهان روی دوش علی نعش فاطمه تا نا کجا می رفت
به دنبالش آه و زمزمه ی زینبین و حسین تا خدا میرفت
مدینه با سوز سینه کشید آه سینه سوز از غم حیدر
خدا میداند که اشک غم از چشم خونبار کوچه ها میرفت
ز سوز آه دل زینب ،رسیده جان علی برلب
▪️آه و واویلا آه و واویلا
گل یاس باغ احمدی از سیلی پاییز ار غوانی شد
در آن صحنه باغ سبز علی زرد و غمزده گشت و خزانی شد
چه سازد یا رب به این غم سنگین علیِ غریب و ستمدیده
که تنها هم پای زندگیش در جوانی قامت کمانی شد
ببین حال فاتح خیبر
نهان در گل شد گل حیدر
▪️آه و واویلا آه و واویلا
فقط میداند حسن که در آن کوچه ی غم و غربت چه رخ داده
که اینگونه بیقرار و پریشان شده و به سر میزند بادست
درون ذهنش چه خاطره ای آمده که به زینب چنین گوید
بگردید اینجا در این کوچه گوشواره ای از مادر افتاده
مدینه شد غرق در ناله#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
که پرپر شد غنچه و لاله
▪️آه و اویلا ،آه واویلا، آه و واویلا
2_144193254628969537.mp3
6.4M
#شهادت_حضرت_زهرا_س
🎤•| #حاج_سیدمجیدبنی_فاطمه |•
به در بگو دیوار بشنوه
این روضه رو صد بار بشنوه
ضربان قلب محسن و
خدا کنه مسمار بشنوه
تو خونه ریختن بی اجازه
منو ببخشید روضه بازه
اومده فضه واسه تشییع جنازه
گر گرفته چادر فاطمه وای وای وای
به زمین که می خوره فاطمه وای وای وای
نفسش می بره فاطمه وای وای وای
وای مادر
گر گرفته چادر فاطمه وای مادر
به زمین که می خوره فاطمه وای مادر
نفسش می بره فاطمه وای مادر
اونی که آتیش تو مشتشه
یه لشکر از هیزم پشتشه
یه جوری زد که در بشکنه
فاطمه تو خونه اش کشته شه
چادر زهرا رو زمینه
کی فکر می کرد که تو مدینه
فاطمه پهلوش بشکنه حیدر ببینه
پشت در انقده فریاد زدن وای وای وای
مادر و تا که در افتاد زدن وای وای وای
سر مادر حسین داد زدن وای وای وای
وای وای وای
اینا می خوان زهرا خسته شه
تا دستای مولا بسته شه
تو کوچه ها قنفذ اومده
اون چیه که توی دستشه
تا ریخت گواه این مصافه
سند برا این اعترافه
کشتن زهرا گردن ضربه غلافه
کوچه ها عجب شده مقتلی وای وای وای
فاطمه رسید به مولا ولی وای وای وای
زدنش جلو چشای علی وای وای وای
وای وای وای
گر گرفته چادر فاطمه وای وای وای
به زمین که می خوره فاطمه وای وای وای
نفسش می بره فاطمه وای وای وای
وای مادر
#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
┅┅┅┅┄❅💠❅┄┅┅┅┅┄
🇮🇷اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ🇮🇷
زبانحال حضرت خانم زينب از فراق مادر
منيم آنام وفاليدی
پيغمبرين ماراليدی
سنيبدی قول قابورقاسی
آنام زهرا ياراليدی
گيجه لر چوغ اغليان ننه
جديمه ياس ساخليان ننه
منيم آنام هارا گيدوب
اوره گينده يارا گيدوب
قبر ايونه جوان ننم
باشيندا بير قرا گيدوب
گل کيمی سولوب سارالان ننه
غم غصه دن قوجالان ننه
سن گل اکيب بير درمدون
زينبون طويون گورمدون
بالالارون قالوب آغلار
سن هارا گتدون گلمدون
ای گل کيمين سولان آی ننه
قبری گيزلينده قالان آی ننه
سن سيز جهاندا قالمارام
اورگ باشين من داغلارام
گيجه گوندوز من آغلارام
هاياندا قالدون آی ننه غصه قلبيمه دولوب آی ننه
گل کيمی رنگيم سولوب آی ننه
882.6K
درد دل امیر المومنین علیه السلام با زهرای مرضیه سلام الله علیها
(میگذرد کاروان)
(به صورت سوال و جواب)
بانوای حاج علیرضاداداش نژاد میاندوآب
اجرادردستگاه : همایون کوشه شوشتری
فاطمه من حیدرم//گورنجه دیده تَرم
شهریده بی یاورم//گیتمه بیله فاطمه س
باخ پوزولان گلشنه//تزدی بو ئولماق سنه
رحم ایله زهرا منه // گیتمه بیله فاطمه س
اُلفَت رَختین سویما فاطمه
حیدری تک قویما فاطمه
عم اوغلووام زهرا
ای ایویمون کوثری // ظلموله سینمیش پَری
آتما بیله حیدری // گیتمه بیله فاطمه س
دوشدی مَحاقه قَمر // اینجیموسن پُشتِ دَر
یوردی سنی سیلی لر // گیتمه بیله فاطمه س
سالدی اَیاقدان ثانی سنی
یاندیردی یخیلماقون منی
عم اوغلووام زهرا
گیتمه بالالار سولار // قلبیلری قان اولار
زلفونی زینب یولار // گیتمه بیله فاطمه س
اینجیموسن غصّه دن //درد و غمِ کوچه دن
آز قالور ئولسون حَسن // گیتمه بیله فاطمه س
درده دوشدون غم کوچه دن
مندن اوز دوتدون زهرا ندن؟
عم اوغلووام زهرا
ای منه نورِ دوعین // دیلده واریم شور و شین
گورنه سولوبدی حسین// گیتمه بیله فاطمه س
حقلیدی قان آغلاسا// قلبی یارا باغلاسا
سینه سینی داغلاسا // گیتمه بیله فاطمه س
آغوشه آل بیر ساکت ایله
بلکه رنج و غمدن دینجَله
عم اوغلووام زهرا
باخ بو رُخ زَردیمه // یا نَفَسِ سَردیمه
کیم باخاجاق دردیمه// گیتمه بیله فاطمه س
دردی کیمه من دییم// هانسی غمه آغلییم
آغلامیوم نیلییم // گیتمه بیله فاطمه س
((بیکَسم )) قلبیمی غم سیخار
حیدری
6.AmOli.mp3_85722.mp3
864.1K
متن شعر:
الهی نَنَم نن اوزولدی الیم
بو هجران غمینن نجه دینجلیم
اورک دولدی یا رب
یتیم اولدی زینب
آخار گوز یاشیم
توکر اشک حسرت
دیر وا مصیبت
حسین قارداشیم
مدینه بو غمده سیه پوش اولور
الهی وفا شمعی خاموش اولور
نَنَم محسنیلن هم آغوش اولور
باتوب ماه عصمت
معین ولایت
آخار گوز یاشیم
ننه سیزلرین قلبی سوزان اولور
اذان وقتی حالی پریشان اولور... r> ننم گلمسه بو اورک قان اولور
قالیب جانمازی
منه سوز وسازی
آخور گوز یاشی
حسین سسلینده دوراردی ننم
باشی اوسته خیمه قوراردی ننم
اُو رخساره بوسه وُراردی ننم
دیردی گلوم یات
آنووی آز آغلات
آخار گوز یاشیم
#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
زبان حال علی در سوگ زهرا
خدایا رفته از دنیا گل یاس سپیدم
ز داغت فاطمه پشتم شکسته ناامیدم
کجا رفتی تو ای زهرا گل باغ پیمبر
ز هجر تو ببین زار و نزار گردید حیدر
(قرار منی عزیز منی ز داغت بیقرارم
دگر طاقت ندارم)
پس از تو فاطمه دیگر علی یاری ندارد
برای کودکان خود پرستاری ندارد
چراغ خانه ام گشته خموش ای نورطاها
ببین زینب پریشان با حسن گردیده تنها
(قرار منی عزیز منی ز داغت بیقرارم
دگر طاقت ندارم)
حسینِ ات را ببین زانوی غم در بر گرفته
تو رفتی و دگر او لحظه ای هرگز نخفته
صدای مادرم ای مادرم از او شنیدم
پس تو فاطمه آرامشی در خود ندیدم
(قرار منی عزیز منی ز داغت بیقرارم
دگر طاقت ندارم)
تو ای شهر مدینه از علی یارم گرفتی
تمام هستیم صبر و قرارم را گرفتی
الهی تا ابد نفرین عالم بر تو بادا
شکستی شاخه طوبی عزیزمرتضی را
(قرارمنی عزیز منی ز داغت( بیقرارم )
دگر طاقت ندارم)
#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
بیقرار اصفهانی
زبان حال علی در سوگ زهرا
خدایا رفته از دنیا گل یاس سپیدم
ز داغت فاطمه پشتم شکسته ناامیدم
کجا رفتی تو ای زهرا گل باغ پیمبر
ز هجر تو ببین زار و نزار گردید حیدر
(قرار منی عزیز منی ز داغت بیقرارم
دگر طاقت ندارم)
پس از تو فاطمه دیگر علی یاری ندارد
برای کودکان خود پرستاری ندارد
چراغ خانه ام گشته خموش ای نورطاها
ببین زینب پریشان با حسن گردیده تنها
(قرار منی عزیز منی ز داغت بیقرارم
دگر طاقت ندارم)
حسینِ ات را ببین زانوی غم در بر گرفته
تو رفتی و دگر او لحظه ای هرگز نخفته
صدای مادرم ای مادرم از او شنیدم
پس تو فاطمه آرامشی در خود ندیدم
(قرار منی عزیز منی ز داغت بیقرارم
دگر طاقت ندارم)
تو ای شهر مدینه از علی یارم گرفتی
تمام هستیم صبر و قرارم را گرفتی
الهی تا ابد نفرین عالم بر تو بادا
شکستی شاخه طوبی عزیزمرتضی را
(قرارمنی عزیز منی ز داغت( بیقرارم )
دگر طاقت ندارم)
بیقرار اصفهانی#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
16092247193578931041866.mp3
3.15M
یارالیزهرا💔
.😭.
.... مادرم_زهرا .
#روضه_امام_صادق_علیه_السلام
متن روضه
🔸به تنگ آمد دلم از کینه منصور یا جدا
زبانحال غریب مدینه...
آقامون امام صادق...
با جد بزرگوارش...
🔸به تنگ آمد دلم از کینه منصور یا جدا
🔸فلک بین باچه کس کرده مرا محشور یا جدا
قربون مظلومیت برم یا امام صادق...
🔸نکرده شرم از روی تو درآن شام ظلمانی
یا جدا نبودی ببینی...
با من چه کردند...
🔸نکرده شرم از روی تو درآن شام ظلمانی
🔸نموده بی حیائی بر سرم مامور یا جدا
دیگه دلتون اینجا نباشه...
بریم خانه امام صادق...
به یاد اون شبی که...
ابن ربیع نانجیب...
بدون اجازه...
وارد خانه امام صادق شد...
خدا لعنتش کنه...
نانجیب حتی اجازه نداد...
امام صادق عمامه به سر کنه...
ای وای... ای وای ...
بگم یا نه...
🔸پیاده، سربرهنه، از پی اسبش دوانیدم
🔸به عذر اینکه من مامورم ومعذور یا جدا
من از شما سوال میکنم...
اگه یک پیرمرد ببینی...
چطوری باهاش برخورد میکنی...
حتی اگه نشناسیش بازم احترامش میکنی...
اما ابن ربیع نانجیب...
با آقای ما...
امام صادق...
چه کرد...
یا صاحب الزمان...
خودش بر روی مرکب و...
امام صادق رو...
با سر برهنه و پای پیاده...
هی توی کوچه های مدینه میدواند...
خود نانجیبش میگه...
یکوقت برگشتم...
دیدم...
انقدر حضرت خسته شده...
عرق به پیشانیش نشسته...
داره نفس نفس میزنه...
🔸به عذر اینکه من مامورم ومعذور یا جدا
قربان مظلومیت برم آقاجان امام صادق...
خیلی غریب بودید آقا...
شما رو مظلومانه...
توی کوچه ها میکشیدند...
اما میخوام بگم آقاجان...
دیگه کسی به همسرتون جسارت نکرد...
همسرتون رو جلو چشماتون نزدند...
ديگه بچه های شما این صحنه ها رو ندیدند...
من یک آقایی میشناسم...
تو همین شهر مدینه...
ریسمان گردنش انداختند...
کشون کشون میبردندش...
تصور کن...
یک طرف دستهای امیرالمومنین رو بستند...
یکطرف بچه ها...
یکطرف هم زهرای مرضیه...
آی غیرتی ها...
صدا زد نمیزارم آقام رو ببرید...
دومی ملعون، اشاره کرد...
گفت قنفذ...
چرا آروم نشستی...
بزنید زهرا رو... 😭
زبانم لال بشه...
یا امام صادق منو ببخشید...
یه نفر با تازیانه میزد...
یه نفر با غلاف شمشیر...
یه نفر با لگد میزد...
انقدر زدند...
واويلا...
انقدر زدند...
که مادر نقش زمین شد...
🔸قنفذ و ثانی مغیره هر سه زهرا را زدند
🔸بارها آن عصمت باریتعالی کشته شد
یا الله...
اگه تو مدینه زهرای مرضیه رو نمیزدند...
کربلا کسی جرات نمیکرد...
زینب کبری رو بزنه...
یک وقت دیدند دختر ابی عبدالله...
کنار بدن بی سر بابا...
بی تاب شده...
هی صدا میزنه...
بابا...
أُنظُر إلی عَمَّتِیَ المَضروُبَة
بابا بلند شو ببین...
دارن عمه جانم زینب رو میزنند...
🔸با همان دستی كه زهرا را زدند
🔸در كنار ِ پیكرت ما را زدند
ناله بزن یا حسین...
(و سَیعلَمُ الّذینَ ظَلَموا أَی مَنقَلَبٍ ینقَلِبونَ. سوره: شعراء آیه: 227)
#روضه_امام_صادق_علیه_السلام
متن روضه
🔸به تنگ آمد دلم از کینه منصور یا جدا
زبانحال غریب مدینه...
آقامون امام صادق...
با جد بزرگوارش...
🔸به تنگ آمد دلم از کینه منصور یا جدا
🔸فلک بین باچه کس کرده مرا محشور یا جدا
قربون مظلومیت برم یا امام صادق...
🔸نکرده شرم از روی تو درآن شام ظلمانی
یا جدا نبودی ببینی...
با من چه کردند...
🔸نکرده شرم از روی تو درآن شام ظلمانی
🔸نموده بی حیائی بر سرم مامور یا جدا
دیگه دلتون اینجا نباشه...
بریم خانه امام صادق...
به یاد اون شبی که...
ابن ربیع نانجیب...
بدون اجازه...
وارد خانه امام صادق شد...
خدا لعنتش کنه...
نانجیب حتی اجازه نداد...
امام صادق عمامه به سر کنه...
ای وای... ای وای ...
بگم یا نه...
🔸پیاده، سربرهنه، از پی اسبش دوانیدم
🔸به عذر اینکه من مامورم ومعذور یا جدا
من از شما سوال میکنم...
اگه یک پیرمرد ببینی...
چطوری باهاش برخورد میکنی...
حتی اگه نشناسیش بازم احترامش میکنی...
اما ابن ربیع نانجیب...
با آقای ما...
امام صادق...
چه کرد...
یا صاحب الزمان...
خودش بر روی مرکب و...
امام صادق رو...
با سر برهنه و پای پیاده...
هی توی کوچه های مدینه میدواند...
خود نانجیبش میگه...
یکوقت برگشتم...
دیدم...
انقدر حضرت خسته شده...
عرق به پیشانیش نشسته...
داره نفس نفس میزنه...
🔸به عذر اینکه من مامورم ومعذور یا جدا
قربان مظلومیت برم آقاجان امام صادق...
خیلی غریب بودید آقا...
شما رو مظلومانه...
توی کوچه ها میکشیدند...
اما میخوام بگم آقاجان...
دیگه کسی به همسرتون جسارت نکرد...
همسرتون رو جلو چشماتون نزدند...
ديگه بچه های شما این صحنه ها رو ندیدند...
من یک آقایی میشناسم...
تو همین شهر مدینه...
ریسمان گردنش انداختند...
کشون کشون میبردندش...
تصور کن...
یک طرف دستهای امیرالمومنین رو بستند...
یکطرف بچه ها...
یکطرف هم زهرای مرضیه...
آی غیرتی ها...
صدا زد نمیزارم آقام رو ببرید...
دومی ملعون، اشاره کرد...
گفت قنفذ...
چرا آروم نشستی...
بزنید زهرا رو... 😭
زبانم لال بشه...
یا امام صادق منو ببخشید...
یه نفر با تازیانه میزد...
یه نفر با غلاف شمشیر...
یه نفر با لگد میزد...
انقدر زدند...
واويلا...
انقدر زدند...
که مادر نقش زمین شد...
🔸قنفذ و ثانی مغیره هر سه زهرا را زدند
🔸بارها آن عصمت باریتعالی کشته شد
یا الله...
اگه تو مدینه زهرای مرضیه رو نمیزدند...
کربلا کسی جرات نمیکرد...
زینب کبری رو بزنه...
یک وقت دیدند دختر ابی عبدالله...
کنار بدن بی سر بابا...
بی تاب شده...
هی صدا میزنه...
بابا...
أُنظُر إلی عَمَّتِیَ المَضروُبَة
بابا بلند شو ببین...
دارن عمه جانم زینب رو میزنند...
🔸با همان دستی كه زهرا را زدند
🔸در كنار ِ پیكرت ما را زدند
ناله بزن یا حسین...
#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
(و سَیعلَمُ الّذینَ ظَلَموا أَی مَنقَلَبٍ ینقَلِبونَ. سوره: شعراء آیه: 227)