eitaa logo
کانال نوحه وسینه زنی یا زینب(سلام الله علیها)
13.6هزار دنبال‌کننده
1.5هزار عکس
1.3هزار ویدیو
334 فایل
#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها #اللهم_عجل_لولیک_الفرج_والعافیه_والنصر #هدیه_محضر_امام_زمان_عج_صلوات http://eitaa.com/joinchat/2288255007C8509f44f1f
مشاهده در ایتا
دانلود
. در گوشه زندان غریبانه مردم چون مادرم فاطمه من سیلی خوردم واویلا واویلا     واویلا واویلا .... بیا رضا جان که بابای تو جان داد نفس نفس می زد و از نفس افتاد ..... تا لحظه آخر ترا صدا می زد با دست و پای بسته دست و پا می زد ..... بر غربتم می گرید کند و زنجیرم با جگر آتش گرفته می میرم .... نمیدانم که گناه من چه بوده ست مانند زهرا سراپایم کبوده ست ..... ای ماه من از آهم خیزد شراره تابوت من باشد از یک تخته پاره ...... ای پسرم بابایت را تماشا کن روی مرا جانب کرببلا کن ...... ماندم اگر در قفس هر روز و هر شب اما نماندم به زیر سم مرکب .👇
. منکه عزیزه حیدر و   به زهرا نور عینم پناه عالمینمو   غریــــب کاظـمیـــنم خیلی دلم گرفته لحظه آخر من ای کاش بود کنارم معصومه دختر من واویلا واویلا... هم ساق پای منو هم   حرمتمو شکوندن یه عمر از این زندان به اون   زندان منو کشوندن با درد و غم گذشته هر روز و هر شب من شد مستجاب دعای خلصنی یا رب من واویلا.. سلسله در گردن من  راه نفس رو بسته شبیه زین العابدین  بال و پرم شکسته ولی خدا رو شکر که اینجا برابر من نمیزنه نامحرم سیلی به دختر من واویلا... پای سر جدم حسین    کوفه و شام بلا عمه‌ی بی پناهمو   زدن نامحرما همه به زینب زدن چقدر ظالمانه یکی با کعبِ نی و یکی با تازیانه وای حسین... ✍ 👇
. دوباره رزقمون زياده، ديگه از اين نميشه بهتر خدا گذاشته روزيمونو، توو سفره هاى موسى بن جعفر آه،خاك حرم تو روى چشَم آه،به خاطر تو نفس مى كشم آه،آرزومه كاظمينى بشم آه، بيمه ى تو كردم اين بدنو آه،تو مى گيرى دست سينه زنو آه،بده آقا حاجتاى منو رد غل و زنجيرا،روى بدنت افتاد        من زندونى دنيام،تو زندونى بغداد اى واى،آه و واويلا ........ با اينكه تو قبله ى عشقه، تموم اهل آسمونى بگو بهم برا چى آقا، معذب فى قعر سجونى آه،خون دل از چشات اومده آه،چى به سر ساق پات اومده آه،فاطمه برا عزات اومده آه،دل تو خون از زمونه شده آه،روضه ى تو مادرونه شده آه،روزى تو تازيونه شده اسمترو رضاى تو، تا دم مى گيره امشب        با گريه ى معصومه،گريه ام مى گيره امشب اى واى،آه و واويلا ...... دوباره موقع وداع و،دوباره موسم عزا شد به سرزنان شدم كه امشب،سيا به تن امام رضا شد آه،آقاى ما ديده داغ پدر آه،يه  كبوترى و بى بال و پر آه،دارن ميارن رو تخته در آه،ديگه ساعت جدايى شده آه،دوباره دل عاشورايى شده آه،گريز ما كربلايى شده با اينكه برا بابات،هفت تا كفن آوردند          اما ز تن جدت،اون پيرهنم بردند اى واى،ابى عبدالله ✍ .👇
. واویلا واویلا واویلا بند اول: تو سینم یه دنیا غم دارم سر رو خاک زندون میذارم خیلی سندی میده آزارم شده تازیونه افطارم چقد ظلم بی حد وای مادر به تو حرف بد زد وای مادر منو خیلی بد زد وای مادر به پهلوم لگد زد وای مادر بند دوم: اگرچه پریشون احوالم اگرچه تو غربت مینالم اگرچه شکسته شد بالم ولی من به یاد گودالم حسینو غریب گیر آوردن روی نیزه سرش رو بردن دل خواهرش رو آزردن چقد بچه هاش سیلی خوردن بند سوم: اسیر دست این صیادم رسد تا آسمان فریادم یاد شام بلا افتادم به یاد غربت سجادم زینب و شهر شام واویلا بین بزم حرام واویلا کوچه و ازدحام واویلا سنگه از روی بام واویلا .👇
. میون زندونمو     نفس بُریدم خدا لحظه های آخرم  برس به دادم رضا توو غُل و زنجیرمو  شکسته بال و پرم یه جای سالم دیگه  نمونده روو پیکرم روزه ام و  وای از غصه ها افطارم شد تازیوونه ها وای غریبم آه غریبم ....... خدا می دونه پُر از   کبودیه دست و پام برای معصومه ام   دیده به راهه چشام سِندیه ملعون مُدام  زخم زبون میزنه با سیلی و با لگد    چه بی امون میزنه بین غربت قلبم خون شده حال و احوالم محزوون شده وای غریبم آه غریبم ...... توو اوج دلواپسی    یادِ غم کربلام تشنه ام و فکر اون   تشنه لب قتلگام شهیدی که از جفا  شد هدف نیزه ها افتاده بود روی خاک جلو چشِ عمه ها این دَم آخر با شور و شین گریونم واسه جدّم حسین وای حسینم آه حسینم .👇
. دوباره رزقمون زياده، ديگه از اين نميشه بهتر خدا گذاشته روزيمونو، توو سفره هاى موسى بن جعفر آه،خاك حرم تو روى چشَم آه،به خاطر تو نفس مى كشم آه،آرزومه كاظمينى بشم آه، بيمه ى تو كردم اين بدنو آه،تو مى گيرى دست سينه زنو آه،بده آقا حاجتاى منو رد غل و زنجيرا،روى بدنت افتاد        من زندونى دنيام،تو زندونى بغداد اى واى،آه و واويلا ........ با اينكه تو قبله ى عشقه، تموم اهل آسمونى بگو بهم برا چى آقا، معذب فى قعر سجونى آه،خون دل از چشات اومده آه،چى به سر ساق پات اومده آه،فاطمه برا عزات اومده آه،دل تو خون از زمونه شده آه،روضه ى تو مادرونه شده آه،روزى تو تازيونه شده اسمترو رضاى تو، تا دم مى گيره امشب        با گريه ى معصومه،گريه ام مى گيره امشب اى واى،آه و واويلا ...... دوباره موقع وداع و،دوباره موسم عزا شد به سرزنان شدم كه امشب،سيا به تن امام رضا شد آه،آقاى ما ديده داغ پدر آه،يه  كبوترى و بى بال و پر آه،دارن ميارن رو تخته در آه،ديگه ساعت جدايى شده آه،دوباره دل عاشورايى شده آه،گريز ما كربلايى شده با اينكه برا بابات،هفت تا كفن آوردند          اما ز تن جدت،اون پيرهنم بردند اى واى،ابى عبدالله ✍ .👇
. بند اول: گوشه ی زندان/ تنهای تنها/ غریبم و یاری ندارم نه دخترم هست/ نه پسری که/ سر روی پای اون بزارم یه کاری کرده زنجیر * رمق نمونده توو پام انقد منو زدن که * شکسته استخونام هر شب - بارون غم - از چشمای - دیوار و در - می باره هر وقت - که اسم ما-در منو - روی زبون - میاره بند دوم: شبیه یوسف/ قعر یه چاهم/ پر از غمه دل صبورم آروم نمی شن/ این نانجیبا/ تا نکنن زنده به گورم برای گریه کردن * دلم پُر از بهانه ست افطار هر شب من * سیلی و تازیانه ست روزم - تیره شده - فرقی ندا-ره واسه من - روز و شب زیرِ - لگد فقط - با گریه فر-یاد می زنم - یا زینب ۲ 👇
. از زندان بان/دل من خونه میاد دیدارم/با تازیونه مونده جای ضرب دستش روگونم من بر نمیگردم اینو میدونم تا آخر عمرم اینجا میمونم رضا بیا/زَهر تموم پیکرم رو آب کرد رضا بیا/که تشنگی قلب منُ کباب کرد رضا بیا/سلسله ها گردنمُ عذاب کرد بند دوم این زنجیرا/میده آزارم از درد پام/تا صبح بیدارم افتاده بر سلسله ها رد خون هر شب میخونم با چشمای گریون «خلِّصنی یا رب من السجن هارون» خدا خدا/به پیکرم دیگه نمونده طاقت خدا خدا/خسته شدم من از غم اسارت خدا خدا/بس که شنیدم از همه جسارت بند سوم چارده ساله/تو این زندونم روزا بی تاب و/شبا گریونم با دستِ بسته،تو زندون،معذب من روضه میخونم اما زیر لب یادم نمیره اسیریِّ زینب خدا رو شکر/خواهر من اسیر دشمنا نیست... خدا رو شکر/تنم رو خاک کربلا رها نیست... خدا رو شکر/شهر به شهر سرم رو نیزه ها نیست... ✍ 👇
. رضاجان الهی بمیرم برا غربتت که تو زندان کفن کردی باباتو آخر با چشمای گریان   آقاجان رضا‌جان تک‌وتنها‌غُسلش‌دادی‌وقتی‌باحال‌خسته چقدرسوختی‌بادیدن ساق‌پای شکسته   آقاجان غُل و زنجیرا گریه کردن   همراهت برا خونِ زخمای‌تاز‌ه‌ش یامظلوم گمونم دیدی بین مَردُم   زهرا رو اومد واسه تشییع‌ جنازه‌ش یامظلوم ((رضاجان))۸ رضاجان بازم‌شُکرخداروکه‌هنگام تشییعش‌همرات نبودن‌ببینن‌غُل‌وزنجیرا رو خواهرهات  آقاجان رضاجان کسی‌هتک‌حُرمت‌نکرد از نَوامیسِت اون روز نخندیدبه‌اشکت‌کسی‌بعدازاین‌داغ‌جانسوز  آقاجان نشد بسته دستای بی‌بی معصومه نزد تازیانه کسی به این بانو نبردن دیگه خواهراتو   تو بازار نزد هیچکی با کعب نیزه بر پهلو ((رضاجان))۸ کی‌دیده؟__تن یک امام و روی تخته‌‌پاره بیارن به‌عمد اونو یک‌جای پُر‌رفت‌و آمدبزارن   واویلا درسته__سه‌روزمونده نعش آقامون روی‌جسرِبغداد ولی رو تنش ذره‌ای نور آفتاب نیافتاد   یازهرا ولی جدشون بعد از اینکه   عریان شد سه‌روز و دو شب رو زمین موند  واویلا بمیرم روی رمل داغ   صحرا بود حرارت تنش رو می سوزوند  واویلا ((حسین جان))۸ ✍ .👇
. فی قعر السجون  وقت هر اذون  خیلی دلگیره ، گریم میگیره  دستا وُ پاهام ، توی زنجیره  فشار زنجیرای بی امون رو استخون  سربارمه روزه میگیرمو دم اذون  زخم زبون  افطارمه  خیلی وقته  رنگ خونمو ندیدم وای من معصوممو ندیدم وای خیلی وقته درد بی کسی کشیدم وای من معصوممو ندیدم وای  ای وای _ امون از غریبی  فی قعر السجون  از گودالِ خون  روضه می خونم _ خیلی محزونم  خیلی دلگیر از _ اون ساربونم  که کرگ صحرا واسه ی سرش دور و برش گریونه و چادرشو کشید رو پیکرش  هی مادرش  میخونه و  یا بنی  نبینمت بی پیرهن باشی  مادر نمرده بی کفن باشی  یا بنی  چطور میخوای بین حصیر جا شی مادر نمرده بی کفن باشی     ای وای _ امون از غریبی فی قعر السجون واسه عمه جون  گریونم هر بار  _ که بین انظار  عمه زینب رو _ می بردن بازار  می بردنش با صورت کبود  وقتی نبود  چادر سرش  وای من از محله ی یهود  محرم نبود  دور و برش  من یه مَردم  این دردا نداره روم تاثیر  اما بود رقیه بی تقصیر  من یه مردم  له کرد استخونمو زنجیر  اما بود رقیه بی تقصیر  ای وای _ کجایی ابالفضل ✍ .👇
. زندانی هارون جانش فدا شد روی یک تخته چوب جسمش رها شد اولاد حیدر موسی ابن جعفر یا صاحب الزمان اجرک الله شکسته گشته ساق استخوانش لعنت به زندان بان بد دهانش کنج سیه چال جسمش شد پامال یا صاحب الزمان اجرک الله چشم فلک ز داغش غرق خون است المعذب فی القعر السجون است الساق المرضوض زین داغ جانسوز یا صاحب الزمان اجرک الله .👇
. ذکر همه دلهای عاشق و مضطر یا باب الحوائج یا موسی بن جعفر یا باب الحوائج یا موسی بن جعفر من که به گرداب درد و غم افتادم ای پسر فاطمه برس به دادم یا باب الحوائج یا موسی بن جعفر گوشه ی چشمی به دل ناشادم کن زائر درگاه باب المرادم کن یا باب الحوائج یا موسی بن جعفر من که به عشق شما گفتگو دارم صحن و سرای تو را آرزو دارم یا باب الحوائج یا موسی بن جعفر کاظمین از داغ تو ماتم سرا شد امام رضا در غمت صاحب عزا شد یا باب الحوائج یا موسی بن جعفر آتش به جان افتاد از آه ونوایش سلسله بوسه زده به زخم پایش یا باب الحوائج یا موسی بن جعفر گوشه زندان و دور از وطن بوده اما به یاد جد بی کفن بوده یا باب الحوائج یا موسی بن جعفر زندانی فاطمه حاجت روا شد مرغ شکسته پر از قفس رها شد یا باب الحوائج یا موسی بن جعفر سهم موسی بن جعفر خون جگر بود تشییع او بر روی تخته ی در بود یا باب الحوائج یا موسی بن جعفر خون شده قلب مهدی بقیه الله یا حضرت معصومه آجرک الله یا باب الحوائج یا موسی بن جعفر ✍ 👇
. کی میدونه چقدَر غریبم... همه از غربت من بی خبرن خونواده سال ها منتظـــرن برا تنهــایی من خون جگرن کی میدونه چقدَر غریبم... تـــو دلــــم یه دُنِیــــا دردِ دله گاهی در بین نمـــاز و نافلـــه کمی صحبت می کنم باسلسه آشنای من.... تـــــو مدارا کن با دست و پای من با تو خیلی سخته سجده های من به شمـــاره افتــــــاد نفســــای من سلسله رحمی به حال زارم من که جز تو آشنــــا ندارم گردنم رو ساعتی رها کن بتونم به سجده سر بذارم واویلا...علی الغریب کی میدونه چقدَر غریبم.... کشیدن از مدینه منو به زور موندم از تموم خونواده دور چی بگم از این سیه چالِ نَمور کی میدونه چقدَر غریبم... از کدوم اذیت و آزار بگم؟ غصه ها به کدوم یار بگم؟ درد دل با در و دیوار بگم ای در و دیوار... مونس من باشید تو شبـــای تار شبـایی که هستــم تاسحر بیدار همراهم باشید تا لحظه‌ی افطار شمــــاکه همدم این اسیــرید حاجت غریب و می پذیرید؟ کمکــــم کنید غروب و راهِ..... سنـدیِ بن شاهک و بگیــــرید کی میدونه چقدَر غریبم... حالم از شکنجه ها زار شده مثل مادرم چشام تار شده اینجا مثل در و دیوار شده کی میدونه چقدَر غریبم... جای سیلی روی چشم تَرَمه شبـــا تـازیـانه دور و بَـــرَمه اینا یادگاریِ  مادرمه بی هوا میزد... من به سجده بودم بی حیا میزد من و بیـنِ ذکـــرِ  رَبَّنـــــــا میزد مادرم رو حرف ناروا میزد وای از این سفره‌ی ظالمانه این پذیراییِ  وحشیانه مونده روی سر و صورت من جای سیلی  جای تازیانه 👇