eitaa logo
کانال نوحه وسینه زنی یا زینب(سلام الله علیها)
14.5هزار دنبال‌کننده
1.6هزار عکس
1.4هزار ویدیو
364 فایل
#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها #اللهم_عجل_لولیک_الفرج_والعافیه_والنصر #هدیه_محضر_امام_زمان_عج_صلوات http://eitaa.com/joinchat/2288255007C8509f44f1f
مشاهده در ایتا
دانلود
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐 در این زندان که ره بسته است پرواز صدایم را نمی بینم کسی را جز خودم را و خدایم را سرم را می گذارم روی زانوهای لرزانم یکایک می شمارم غصه های زخم هایم را پریشان حالم و از استخوانم درد می ریزد نمی جویم ز دست هر کس و ناکس دوایم را اگر چه زخم تن دارم کبودیِ بدن دارم ولی خرج عبادت می نمایم لحظه هایم را حضور دانه ی زنجیر در راه گلوگاهم دو چندانمی نماید بغض سنگین دعایم را نمی گویم چه کرده تازیانه با وجود من ببین پُر کرده خون پیکر من بوریایم را اگر بنشسته می خوانم نمازم را در این زندان غل و زنجیرها کوبیده کرده ساق پایم را شاعر:علی اکبر لطیفیان.
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐 از داغ دوری پسرش پیر بود و بس از این فراق، گریه گلوگیر بود و بس با اشک چشم آن چه ز لب، گوش می شنید تسبیح و حمد و آیه و تکبیر بود و بس آن یار و غمگسار که تا آخرین نَفَس از او جدا نشد غل و زنجیر بود و بس از آن همه شکنجه، فقط بر دل و جگر دشنام ها به مادر او تیر بود و بس شاعر : سید علی احمدی
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐 يوسف زهرا به زندان بلا افتاده بود در كف هارون دون مرد خدا افتاده بود روى خاك تيره جسمش آب شد مانند شمع كز غمش آتش بجان ما سوى افتاده بود گه به بغداد و گهى در بصره زندانى شده گاه در تبعيد دور از اقربا افتاده بود آن فروزان مشعل آزادى و عدل و شرف سالهاى سال در ظلمت سرا افتاده بود شد بهار دين خزان آن دم كه در گنج قفس بلبل باغ ولايت از نوا افتاده بود چاه زندان جايگاه يوسف زهرا نبود شير حق در بند روباه دغا افتاده بود )حافظى( با دست ظلم اهل باطل با رها دهر و حق گوشه ى زندان ز پا افتاده بود.
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐 من در این کُنج قفس غوغای محشر می کنم پیروی از مادرم زهرای اطهر می کنم کاخ استبداد را بر فرق هارون دغا واژگون با نعره الله اکبر می کنم تا زند سیلی به رویم سِندی از راه ستم یاد سیلی خوردن زهرای اطهر می کنم گر چه در قید غُل و زنجیر می باشم ولی استقامت در بر دشمن چو حیدر می کنم گر ز پا و گردن رنجور من خون می چکد یاد میخ و سینه مجروح مادر می کنم.
مربوط به امام کاظم علیه السلام(در دعای توسل) آموزش ✍تایپ و 🎧اجرا: مداح پیرزاده 🎤 آی گرفتارها!آی گریه کنان اهل بیت علیه السلام امشب اگرمی خواهید به امام کاظم علیه السلام توسل پیدا کنید اگر می خواهید امام هفتم راواسطه قراردهید تاخدا شمارو شفاعت کنه اگر می خواهید به امام کاظم علیه السلام التماس کنید تاحاجات وگرفتاریهای شمارو برطرف کنه نمی تونید برید درخانه ی امام کاظم علیه السلام چرا که امام کاظم علیه السلام سالهاست که خانه نیست اگه می خواهید برید سراغِ امامتان تابه اومتوسل بشید بایدبرید زندان بغداد. زندانی که تنگ وتاریکه! بمیرم برای غریبی آقا!چهارده سال تو زندان بود. آی زن و مرد! امشب بیایید بریم ملاقات اماممان!آخه کسیکه توزندانه همیشه چشمش به درِزندانه همیشه منتظره یکی بیاد ملاقاتش. آی مردم!غروبها که میشد دل امام هفتم علیه السلام می گرفت دلش برای معصومه ورضایش خیلی تنگ می شد. امّا مردم اگه رفتیدزندان بغداد تا امامتان را ملاقات کنید فکر نکنید بااحترام شما روراهنمایی می کنند تابرید امام کاظم علیه السلام رو ببینید!آخه دمِ درِزندان باز میشه آقا فکرمیکنه ملاقات داره امّا بمیرم سندی بن شاهک رو تازیانه به دست می بینه! آی مردم!فقط باید کنار زندان منتظر بایستید حقّ دیدن آقا روندارید فقط صدای مناجات امام خود رو می شنوید امّا اگه چند روزی کنار دیوار زندان بایستید می بینید صدای آقا ومناجاتش عوض میشه صدا می زنه "یا مُخَلَصّ الرّوحِ مِنَ الاحشاءِوَ الامعاءِخَلَصنی مِن یَدِ هارونِ الرَّشید"! خدایا!مرا از دست هارون خلاص کن!دیگه آقا هرروز صدا می زنه خدایا!مرگ موسی بن جعفر رابرسان!آی مردم امشب بیایید حاجات خودمونو فراموش کنیم وبرای امام خوددعا کنیم حاجتمون این باشه که خدایا آقارو از زندان هارون نجات بده!بیایید پشت درزندان بغداد "امَّن یُجیب "بخوانیم تابلکه امام ماآزاد بشه امّا بمیرم وقتی آقا روآزاد کردند دیدند امام کاظم علیه السلام جان داده هنوز غُل وزنجیر به بدن آقاست! سالهای زیادی بودکه امام کاظم علیه السلام درزندان به سرمی برد.حضرت معصومه علیه السلام هم،روزهارابه چشم انتظار او شب می‌کرد؛هر کاروانی که وارد مدینه می شد،می فرمود:بروید بپرسید،بابای من آمده یانه؟ازپدرم خبری دارند یانه؟همواره منتظر دیدار پدربود وبرای آن لحظه، لحظه شماری می کرد. شده بودمثل آن دختر ۳ساله ای که اوهم، انتظار رسیدن بابایش را می‌کشیدوسراغ بابا رااز عمه اش می گرفت:عمه جان بابایم کجاست؟ _رقیه جان بابات رفته سفر. _عمه!مگر کسی که سفر رفت برنمی گردد؟"مگرشام یتیمان سحر نمی گردد؟ " گوشه ی خرابه می نشست وبهانه ی بابا را می گرفت: به قربان سرت بابا، بگردددخترت بابا کدامین دست کین آخر، بریده حنجرت بابا توراای لاله ی زهرا که از شاخه جُداکرده؟ مرا چون بلبل شیدا به داغت مبتلا کرده الهی بشکند دستی، که رگ های تو ببریده نداده گوئیاآبت،که لب های توخشکیده توآقای جوانان بهشتی ای گل بی خار خرابه جای تونبود به چشمانم قدم بگذار چه شب های درازی را به آه وناله سر کردم برای دیدن رویت چهل منزل سفرکردم نمی گویم مرا بنشان به روی زانو ودامان ولی ای قاری قرآن بخوان قرآن، بخوان قرآن اجرای روضه با خود مادحین هست این روضه را خودتان اجرا کنید لطفا👆👆 👇👇👇👇 تایپ و اجرای روضه مداح پیرزاده🎤 ۱۴۰۲/۱۱/۹
یارب به کنج زندان برلب رسیده جانم زهر جفا رسیده تا مغز استخوانم آمد مرا به لب جان کجایی ای رضاجان کجایی ای رضاجان ۴🌴 از بس ستم کشیدم کاهیده شد تن من کس نشنود دراینجا یک لحظه شیون من مردم زجور عدوان کجایی ای رضا جان کجایی ای رضاجان ۴ زهر جفای دشمن زد بر دلم شراره این قلب خون تر از خون گردیده پاره پاره عمرم شده به پایان کجایی ای رضاجان کجایی ای رضاجان ۴🌴 در زیرکند و زنجیر بی یاورو اسیرم از بس ستم کشیدم راضی شدم بمیرم بیاتودر کنارم کجایی ای رضاجان کجایی ای رضا جان ۴
3.14M
اجرای روضه ویس اول مقدمه 👆
. علیه السلام به هر که روزِ ازل نعمتی عطا کردند مرا به روضه ی ارباب مبتلا کردند دلم خوش است گره های زندگی مرا به حُرمتِ قسمِ «یا رقیه»وا کردند بهشت از نظرِ آسمانیان افتاد همین که کرب و بلای تو را بنا کردند کبوترِ دلِ من را درست روز ازل حوالیِ حرمِ کربلا رها کردند منِ خراب کجا و هوای روضه ی تو.. مرا به لطف «حسن»با تو آشنا کردند برای زخم تنت گریه کردم و دیدم علی و فاطمه عمری مرا دعا کردند # جماعتی که تو را می زدند در گودال فقط به تو نه...به انسانیت جفا کردند کسی نگفت چرا نعل تازه آوردند کسی نگفت سرت را چرا جدا کردند چه ها که زینب کبری ندید در گودال.. سنان و حرمله با پیکرت چه ها کردند 👇
. ۵۴ یا موسی جعفر تو گل باغ ولایی هفتم گل دین از نسب شیر خدایی تو باب حوائج،تو حبل المتینی چون جد غریبت،تو حامی دینی یا موسی جعفر۲ بر تو ز کرم ذات خدا داده موالی در گوشه ی زندان بلا غرق ملالی در گوشه ی زندان،با دیده ی گریان مشغول عبادت،در خدمت یزدان یا موسی جعفر۲ خون شد دل تو از ستم دشمن قرآن مرگت ز خدا خواسته ای با دل سوزان زد شرر به جانت،زهر ستم و کین خون شد جگر تو،ای فدایی دین یا موسی جعفر۲ شیعه بزند زین همه غم های تو فریاد مانده است سه روز پیکر تو بر پل بغداد ای نور ولایت،غربتت عیان شد قامت گل تو،در غمت کمان شد یا موسی جعفر۲ از زهر ستم موسی جعفر شدی خاموش با دست رضا گشته ای مولی تو کفن پوش داغ گل زهرا،شد دوباره تازه گشته پیکر تو،تشییع جنازه یا موسی جعفر۲