eitaa logo
کانال نوحه وسینه زنی یا زینب(سلام الله علیها)
13.6هزار دنبال‌کننده
1.5هزار عکس
1.3هزار ویدیو
334 فایل
#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها #اللهم_عجل_لولیک_الفرج_والعافیه_والنصر #هدیه_محضر_امام_زمان_عج_صلوات http://eitaa.com/joinchat/2288255007C8509f44f1f
مشاهده در ایتا
دانلود
یارب به کنج زندان برلب رسیده جانم زهر جفا رسیده تا مغز استخوانم آمد مرا به لب جان کجایی ای رضاجان کجایی ای رضاجان ۴🌴 از بس ستم کشیدم کاهیده شد تن من کس نشنود دراینجا یک لحظه شیون من مردم زجور عدوان کجایی ای رضا جان کجایی ای رضاجان ۴ زهر جفای دشمن زد بر دلم شراره این قلب خون تر از خون گردیده پاره پاره عمرم شده به پایان کجایی ای رضاجان کجایی ای رضاجان ۴🌴 در زیرکند و زنجیر بی یاورو اسیرم از بس ستم کشیدم راضی شدم بمیرم بیاتودر کنارم کجایی ای رضاجان کجایی ای رضا جان ۴
3.14M
اجرای روضه ویس اول مقدمه 👆
. علیه السلام به هر که روزِ ازل نعمتی عطا کردند مرا به روضه ی ارباب مبتلا کردند دلم خوش است گره های زندگی مرا به حُرمتِ قسمِ «یا رقیه»وا کردند بهشت از نظرِ آسمانیان افتاد همین که کرب و بلای تو را بنا کردند کبوترِ دلِ من را درست روز ازل حوالیِ حرمِ کربلا رها کردند منِ خراب کجا و هوای روضه ی تو.. مرا به لطف «حسن»با تو آشنا کردند برای زخم تنت گریه کردم و دیدم علی و فاطمه عمری مرا دعا کردند # جماعتی که تو را می زدند در گودال فقط به تو نه...به انسانیت جفا کردند کسی نگفت چرا نعل تازه آوردند کسی نگفت سرت را چرا جدا کردند چه ها که زینب کبری ندید در گودال.. سنان و حرمله با پیکرت چه ها کردند 👇
. ۵۴ یا موسی جعفر تو گل باغ ولایی هفتم گل دین از نسب شیر خدایی تو باب حوائج،تو حبل المتینی چون جد غریبت،تو حامی دینی یا موسی جعفر۲ بر تو ز کرم ذات خدا داده موالی در گوشه ی زندان بلا غرق ملالی در گوشه ی زندان،با دیده ی گریان مشغول عبادت،در خدمت یزدان یا موسی جعفر۲ خون شد دل تو از ستم دشمن قرآن مرگت ز خدا خواسته ای با دل سوزان زد شرر به جانت،زهر ستم و کین خون شد جگر تو،ای فدایی دین یا موسی جعفر۲ شیعه بزند زین همه غم های تو فریاد مانده است سه روز پیکر تو بر پل بغداد ای نور ولایت،غربتت عیان شد قامت گل تو،در غمت کمان شد یا موسی جعفر۲ از زهر ستم موسی جعفر شدی خاموش با دست رضا گشته ای مولی تو کفن پوش داغ گل زهرا،شد دوباره تازه گشته پیکر تو،تشییع جنازه یا موسی جعفر۲
. حضرت موسی بن جعفر علیه السلام به آیات خدا زنجیر بستند به دستان دعا زنجیر بستند چرا تابوت او سنگین نباشد پر پروانه را زنجیر بستند .......... . پرواز دل است و صحن روح افزایش دارد چه صفایی حرم زیبایش بغداد چگونه یاد مشهد نکنیم با دیدن گنبد و کبوترهایش .......... . اگر چه بسته در زنجیر دستم به یاد مادرم در خود شکستم در و دیوارِ زندانم گواه است که گریانِ در و دیوار هستم ......... . دل او از سقیفه شعله ور شد دو دست بسته اش ارث از پدر شد تنش بر تخته ی در روضه می‌خواند که او هم کشته ی دیوار و در شد ✍ .
. سوره ی نور است در کنج زندان بسته در زنجیر شد دست قرآن باب الحوائج موسی ابن جعفر سجاده ی او از خاک نمناک در ظلمت محبوس شد ماه افلاک باب الحوائج.......... به ملاقاتش چه ظالمانه دشمن می آمد با تازیانه ............ نوحه خوان گشته زهرای اطهر زینت عرش است بر تخته ی در ............. یوسف زهرا افتاده در چاه حضرت رضا آجرک الله علیه السلام ✍ 👇
ـــــــــــــ ‏رزمندگان در شرایط جنگی از صندوق های رأی گیری غافل نبودند.... تا ابد مدیون شهداییم
4_5785362097793664965.mp3
638.3K
‍ مناجات با امام زمان (عج) زمزمه ای دلبرم من دل به گیسوی تو بستم ای عمر من عمری سر راهت نشستم محراب من ابـروی تو          یا بن الزهرا ای قبــله من  روی تو        یا بن الزهرا ای شـام قدرم موی تو       یا بن الزهرا از دیده خون افشانده‌ام      یا بن الزهرا چشم انتظارت مـانده‌ام     یا بن الزهرا هر جمعه ندبه خوانده‌ام     یا بن الزهرا كی می‌شود از خاك پای تو بوسه گیرم كی می‌شود دورت بـگـــردم و بمیرم من دیده بر راه توام           یا بن الزهرا من عبـد درگاه توام           یا بن الزهرا محو رخ مـــاه توام             یا بن الزهرا روی تو بـاشد قمرم           یا بن الزهرا خال تو بـاشد حجرم          یا بن الزهرا ناز تو با جان می‌خرم        یا بن الزهرا مادر به زیر تازیانه زد صـدایت بین در و دیوار خانه زد صدایت زمزمه می‌گوید بیا                        یا بن الزهرا علقمه می‌گوید بیا           یا بن الزهرا فاطمه می‌گوید بیا            یا بن الزهرا هر خوشــه می‌گوید بیا     یا بن الزهرا بی تـوشـه می‌گوید بیا      یا بن الزهرا شش گوشه می‌گوید بیا   یا بن الزهرا ای آبروی روی زشت من كجــایی ای چشم تو باغ بهشت من كجایی هر نــاله می‌گوید بیا         یا بن الزهرا هر لالـه  می‌گوید بیا         یا بن الزهرا سه ساله می‌گوید بیا       یا بن الزهرا پروانه  می‌گوید بیـا           یا بن الزهرا ویرانه  می‌گوید بیـا           یا بن الزهرا دردانه  می‌گوید بیا.
انقدر خدا خدا میگم خدا                 که درو وا کنی روی این گدا گدای بی سرو پای تو منم              که در خونتو امشب میزنم با دعا در می زنم این خونه رو          تا ببینم روی صاحب خونه رو اگه که جواب ندی من نمیرم            اونقده در میزنم تا بمیرم تو خودت گفتی بیا من اومدم           خودم هم خوب میدونم خیلی بدم تو خودت گفتی توبه ها رو میخری     آبروی ماها رو نمیبری گفتی هر کی پشیمون بیاد پیشم    عاشقونه منتش رو میکشم حالا که ما رو آوردی ای خدا             بده که جواب رد بدی به ما.
‍ ‍ 🏴توسل و روضه ویژه ی شب قدر ۲۱ ماه رمضان 🏴شهادت حضرت علی ع ✅ سبک دشتی مداح: حاج مرتضی طاهری 🏴🏴🏴🏴🏴 سحر محو مناجات علی بود سحر مات از حکایات علی بود سحر مبهوت طاعات علی بود سحر مست از عنایات علی بود سحر امشب ندایش یا علی بود سحر امشب وداعش با علی بود😭 علی امشب هوای دوست دارد علی امشب نوای دوست دارد علی سعی وصفای دوست دارد علی شوق لقای دوست دارد علی را نیست امشب لحظه ای خواب ، علی را هست امشب شوق محراب، شاید مثل همین ساعتا بود ، ام الکلثوم میگه نگاه به بابام می کردم دلم آتیش می گرفت، می دیدم هی میاد به آسمون نگاه می کنه ، میگه آی صبح پس کی میرسی😭 گاهی میگه انالله واناالیه راجعون، 😭 من فکر می کنم گاهی هم زیر لب می گفت : زهرا اومدم، زهرا جان یادته موقعی که می خواستی از دنیا بری، برای تنهایی من گریه می کردی، دیگه تنهایی تموم شد علی داره میاد، امیر عشق برمسجد روان شد به سوی آسمان بانگ اذان شد به تکبیرش عیان رازی نهان شد به سجده برخدایش میهمان شد ستمکاران شقاوت برگزیدند، خدای عشق را در خون کشیدند، علی علی علی علی... آی دیگه از فردا زینب از کوفه بدش اومد، کوفه ایی که انقد بی وفاست دیگه جای موندن نیست، وقتی نگاه به بابا کرد فهمید دیگه باباش از دستش رفته ، گفت بابا (من می خوام از کوفه برم، کنار قبر مادرم)۲ هدیه براش عمامه ی خونیتُ بابا ببرم آی امان، آی... خیلی زینب سفر نرفته، خیلی از مدینه بیرون نرفته اما هر موقع رفته برگشته دست خالی نیومده ،یه روز عمامه ی خونی بابا را آورده ، یه روز هم دیدن زینب اومد کنار قبر رسول الله صدا زد یا جدا برات از سفر سوغاتی آوردم، همه دارن نگاه می کنند زینب چه سوغات براپیغمبر آورده، یه وقت دیدن یه بسته رو بیرون آورد گره ی این بسته را باز کرد یه پیراهن خون آلود😭 🏴حسین .... 🏴🏴🏴🏴🏴
دشتی خوانی و روضه.mp3
4.31M
✔️ شب ۲۱ رمضان غمش هردیده را خونبار می‌کرد اگر یاد از درو دیوار میکرد برای خاطر زخم دلش بود که بانان ونمک افطار میکرد هرغصه که خورده ای زغربت خوردی یک ضربه نه،ضربه بینهایت خوردی این عمق شکاف را که من میبینم انگار که باغلاف ضربت خوردی ای تیغ نجات بخش حیدر بودی ازتیغ زبان خلق بهتربودی هرچند شکافت دیدسرم را الحق صدمرتبه مهربان تر از در بودی
1. تویی آبرویم.mp3
7.23M
قسمت اول : ای علی جان ، تویی آبرویم گشته صحنِ ، نجف آرزویم السلامُ علی ، سیدُ الاوصیا ساقی کوثری ، زائرت انبیا ( یاعلی یاعلی یاعلی یاعلی ... ) تکرار من فدایت ، تو نعمَ الامیری دارم امید ، که دستم بگیری جانِ طاها علی روحِ زهرا علی ذکرِ لب های ما هر نفس یاعلی .. ( یاعلی یاعلی یاعلی یاعلی ... ) تکرار جانِ زهرا ، نگاهی به ما کن قسمت ما ، خودت کربلا کن اَلسَّلامُ علی ، ساکنِ کربلا قسمت ما همه یک شب ، ایوان طلا ( یاعلی یاعلی یاعلی یاعلی ... ) تکرار کوفه گشته ، عزادار حیدر بیتِ مولا ، شده دشت محشر ناله ها برلب است شام غم امشب است گریه کن مجتبی روضه خوان ، زینب است ( یاعلی یاعلی یاعلی یاعلی ... ) تکرار
2. مسجد کوفه.mp3
3.41M
قسمت دوم : ( تمام شعر با سبک بر مشامم میرسد خوانده میشه ، فقط هر چی جلوتر میرویم ، سرعت کار افزایش پیدا میکند ... ) مسجد کوفه ببین عزم سفر کرد با دلی خون زتو هر لحظه نظر کرد مسجد کوفه مگر مسجدُ الاقصایی تو که ز مِحراب تو تا عرش سفر کرد رفت آن شب که به مهمانیِ اُمِ کلثوم دخترش را زغمی تلخ خبر کرد بر مشامم میرسد هر لحظه بوی کربلا بر دلم ترسم بماند آرزوی کربلا ... تشنه ی عشق حسین ای اجل مهلت بده تا بگیرم در بغل قبر شهید کربلا .. از ازل در طَلَبَت چشم ترم گفت هركجا بال زدم ، بال و پرم گفت مادرم داد به من شیرِ محبت اما من حسيني شدم از بس پدرم گفت هرچه دارم همه از لطف پدر بود كه او عوض ِ قِصه به بالين ِ سرم گفت شعر غزل از : ای علمدارِ سپاه منو ای میرِ حرم دیده بگشا و نظر که چه آمد به سرم دیده بر هم منه ای سروِ به خون غلطیده تا نگویند حسین ، داغ برادر دیده ...
1_989445028.mp3
12.89M
♣️ مناجات با خدا و روضه امیرالمومنین ♣️ ✅ امشب بگو که ای خدا شرمندتم ✅ دیگر صدای ناله ی مولا نیامد شب قدر (۲۳) ۱۳۹۹ ( امامزاده شاه امیر حمزه اصفهان) بانوای⬇️⬇️⬇️
‍ ‍ ‍ روضه و توسل جانسوز_ ویژۀ ماهِ مبارکِ رمضان _ اللَّهُمَّ رَبَّ شَهْرِ رَمَضَانَ* خداحافظ ، خداحافظ ... چقدر با تو به خدا نزدیک تر شده بودم ... چقدر بال پرواز پیدا کرده بودم ، چقدر زود داری از ما جدا میشی ..." من به خودم امید ندارم ، آگه بمیرم ، ماه رمضانِ سال آینده رو نبینم ... چه کنم ؟ کجا برم با رفیقامو علی دوست ها نیمه شب جمع بشم العفو بگم ؟* اللَّهُمَّ رَبَّ شَهْرِ رَمَضَان ... ممنونم اگر نروی ... *هم داری با ماه رمضون وداع می کنی،هم دونه دونه روضه های وداع رو داره یادت میاد،وداع علی با زهرا ...* ممنونم اگر نروی ... *حالا ببرمت وداع کربلا ؟* کمی آهسته تر ، زپیش من برو عزیز مادرم مرا همره ببر عزیز مادرم ، که من هم خواهرم اللَّهُمَّ رَبَّ شَهْرِ رَمَضَان الَّذِي أَنْزَلْتَ فِيهِ الْقُرآنَ وَ افْتَرَضْتَ عَلَى عِبَادِكَ فِيهِ الصِّيَامَ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ ارْزُقْنِي حَجَّ بَيْتِكَ الْحَرَامِ "اللَّهُمَّ لَا تَجْعَلْ آخِرَ الْعَهْدِ من الصِّيَامَ" فِی عَامِی هَذَا وَ فِی کُلِّ عَامٍ ... وداع ابی عبدالله از مدینه ، اومد کنار قبر پیغمبر ،خوابش برد،پیغمبر فرمود حبیبی حسین ... جایی که پیغمبر به ابی عبدالله بگه حبیبی ، ما دیگه غمی نداریم ... شکایت هاشو کرد ، حضرت فرمود "أَخْرُجْ إِلَى الْعِرَاقِ" اما حسین "كأني أراك عن قريب مُرمِلاً بِدِمائِك" دارم میبینم تو خون داری دست و پا میزنی ..." می کشنت ، اما تشنه لب" .... از قبر پیغمبر اومد کنار قبر مادر پهلو شکستش* میروم مادر که اینک کربلا می خواندم ... آخ عجب خداحافظی کرد" .... وَاغْفِرْ لي تِلْكَ الذُّنُوبَ الْعِظامَ،فَاِنَّهُ لا يَغْفِرُها غَيْرُكَ يا رَحْمنُ يا عَلاّمُ" دست گداییتو بالا بیار ، به وداع این خواهر و برادر ؛ به وداع فاطمه و علی ... به وداع بچه های زهرا و بدن زهرا ده مرتبه بگو: الهی العفو ... بانوای حجت السلام میرزا محمدی 👇👇
002 سحر محو مناجات علی بود .mp3
6.5M
‍ ☘🌾توسل و روضه جانسوز ویژ🍄 23رمضان 🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃 ✅شهادت حضرت علی علیه السلام ا ✅ سبک دشتی حاج مرتضی،طاهری سحر محو مناجات علی بود سحر مات از حکایات علی بود سحر مست از عنایات مبهوت طاعات علی بود سحر مست از عنایات علی بود سحر امشب ندایش یا علی بود سحر امشب وداعش با علی بود علی امشب هوای دوست دارد علی امشب نوای دوست دارد علی سعی وصفای دوست دارد علی شوق لقای دوست دارد علی رانیست امشب لحظه ای خواب .. علی را هست امشب شوق محراب شاید مثل همین ساعتا بود ام الکلثوم میگه نگاه به بابام می کردم دلم آتیش می گرفت می دیدم هی میاد به آسمون نگاه می کنه  میگه ای صبح پس کی میرسی گاهی  می گه انالله واناالیه راجعون من فکر می کنم گاهی هم زیر لب می گفت زهرا اومدم زهرا جان دیگه تنهایی تموم شد علی  داره میاد امیر عشق برمسجد روان شد به سوی آسمان بانک اذان شد به تکبیرش عیان رازی نهان شد به سجده برخدایش میهمان شد ستمکاران شقاوت برگذیدند خدای عشق را در خون کشیدند علی علی علی آی دیگه از فردا زینب از کوفه بدش اومد کوفه ای که انقدر بی وفاست دیگه جای موندن نیست وقتی نگاه به بابا کرد فهمید دیگه باباش از دستش رفته گفت بابا من می خوام از کوفه برم کنار قبر مادرم هدیه براش عمامه خونیتُ بابا ببرم آی امان خیلی زینب سفر نرفته خیلی از مدینه بیرون نرفته اما هر موقع رفتن برگشته دست خالی نیومده یه روز عمامه خونی بابا را آورده یه روز هم دیدن زینب اومد کنار قبر رسول الله صدا زد یا جدا برات از سفر سوقاتی آوردم همه دارن نگاه می کنند زینب چه سوقات براپیغمبر آورده یه وقت دیدن یه بسته رو بیرون آور
نوحه شب بیست وسوم کوفه گردیده ماتمسرا به پاگردیده بزم عزا حسن سوزدازداغ بابا واویلاواویلاواویلا۳ خانه ی علی شدغمخانه اشک زینب شده روانه خونجگرامام فرزانه واویلاواویلاواویلا۳ یتیمان نوحه گرگردیدند گلانش خونجگرگردیدند زینبین دیده ترگردیدند واویلاواویلاواویلا۳ زینبش بادل بشکسته شده اززندگی اش خسته کنارقبراو بنشسته واویلاواویلاواویلا۳ کوفه گردیده غرق محن حسین گشته شمع انجمن بِگریَدبهرباباحسن واویلاواویلاواویلا۳ زینب ازغم شده پریشان گِریَداز سوزِداغِ هجران بنالدبادوروح وریحان واویلاواویلاواویلا۳ بهربابا حسن حساس است اشک او بِسانِ الماس است تسلای دلش عباس است واویلاواویلاواویلا۳.
002 سحر محو مناجات علی بود .mp3
6.5M
‍ ☘🌾توسل و روضه جانسوز ویژ🍄 23رمضان 🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃 ✅شهادت حضرت علی علیه السلام ا ✅ سبک دشتی حاج مرتضی،طاهری سحر محو مناجات علی بود سحر مات از حکایات علی بود سحر مست از عنایات مبهوت طاعات علی بود سحر مست از عنایات علی بود سحر امشب ندایش یا علی بود سحر امشب وداعش با علی بود علی امشب هوای دوست دارد علی امشب نوای دوست دارد علی سعی وصفای دوست دارد علی شوق لقای دوست دارد علی رانیست امشب لحظه ای خواب .. علی را هست امشب شوق محراب شاید مثل همین ساعتا بود ام الکلثوم میگه نگاه به بابام می کردم دلم آتیش می گرفت می دیدم هی میاد به آسمون نگاه می کنه  میگه ای صبح پس کی میرسی گاهی  می گه انالله واناالیه راجعون من فکر می کنم گاهی هم زیر لب می گفت زهرا اومدم زهرا جان دیگه تنهایی تموم شد علی  داره میاد امیر عشق برمسجد روان شد به سوی آسمان بانک اذان شد به تکبیرش عیان رازی نهان شد به سجده برخدایش میهمان شد ستمکاران شقاوت برگذیدند خدای عشق را در خون کشیدند علی علی علی آی دیگه از فردا زینب از کوفه بدش اومد کوفه ای که انقدر بی وفاست دیگه جای موندن نیست وقتی نگاه به بابا کرد فهمید دیگه باباش از دستش رفته گفت بابا من می خوام از کوفه برم کنار قبر مادرم هدیه براش عمامه خونیتُ بابا ببرم آی امان خیلی زینب سفر نرفته خیلی از مدینه بیرون نرفته اما هر موقع رفتن برگشته دست خالی نیومده یه روز عمامه خونی بابا را آورده یه روز هم دیدن زینب اومد کنار قبر رسول الله صدا زد یا جدا برات از سفر سوقاتی آوردم همه دارن نگاه می کنند زینب چه سوقات براپیغمبر آورده یه وقت دیدن یه بسته رو بیرون آور