🖤ی شمع غم بسوز..
#زمزمه و توسل ویژۀ شهادت باب الحوائج حضرت امام موسی ابن جعفر علیه السلام اجرا شده ۱۴۰۱
"یا غریبَ الوَطن،يا اَبَا الْحَسَنِ يا مُوسَى بْنَ جَعْفَرٍ اَيُّهَا الْكاظِمُ يَا بْنَ رَسُولِ اللّهِ يا حُجَّةَ اللّهِ عَلى خَلْقِهِ يا سَيِّدَنا وَ مَوْلينا اِنّا تَوَجَّهْنا وَ اسْتَشْفَعْنا وَ تَوَسَّلْنا بِكَ اِلَى اللّهِ وَ قَدَّمْناكَ بَيْنَ يَدَىْ حاجاتِنا يا وَجيهاً عِنْدَ اللّهِ اِشْفَعْ لَنا عِنْدَ اللّهِ..."
ای شمعِ غم بسوز؛ به ایوانِ کاظمین
تاریک مانده صحن و شبستانِ کاظمین
امشب صدای ناله نیامد به گوشِ جان
از سجده برنخواسته مهمانِ کاظمین
گویا عزیزِ فاطمه افتاده از نَفس
خلق ایستاده بر درِ زندانِ کاظمین
فریادِ نوح میرسد از آسمان به گوش
کشتی دین شکسته به طوفانِ کاظمین
آه این غریب؛ حضرت موسی بن جعفر است
نوحِ حجاز و موسیِ عمرانِ کاظمین
بغداد، کربلاست رضا جان تو هم بیا
مسموم شد اسیرِ پریشانِ کاظمین
#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
#اَللّهُمَّ_عَجِّل_لِوَلیِّکَ_الفَرَج
#روضه_امام_موسی_الکاظم_علیه_السلام
#حاج_نادر_جوادی
AudioCutter_مداحی_آنلاین_ای_شمع_غم_بسوز_به_ایوان_کاظمین_نادر_جوادی.mp3
2M
🖤ای شمع غم بسوز....
#زمزمه و توسل ویژهٔ شهادت باب الحوائج حضرت امام موسی ابن جعفر علیه السلام شده
.
#حضرت_رباب سلامالله_علیها
تو که هستی که محوِ نام تو شد
چشم لیلی و قلبِ عاشقِ قِیس*
تو که هستی که عشق میبالد
در هوایِ خیام اَمروالقیس**
خیمه خیمه قبیلهی پدرت
رج به رج غرقِ شوقِ نام علی است
روی پیشانیِ عشیرهتان
خط به خط عشق و احترامِ علی است
آسمان آسمان چراغان شد
از همان لحظههای آمدنت
سرنوشت تورا رقم میزد
عشق از ابتدای آمدنت
بارها بین عرشِ رویایت
جلوههای جلوسِ فاطمه است
آمدی و خدا به عالم گفت :
این مقامِ عروسِ فاطمه است
خوشبحالت نوشت دستِ خدا
که تو پروانهی حسین شَوی
نو عروسِ علی شَوی یک روز
بانوی خانهی حسین شَوی
تا بیایی فرشتهها با شوق
چادری بافتند از جبروت
از حریر تبسم گلها
محملی ساختند از ملکوت
مرتضی عاقدت و شاهدِ عقد
حضرت فاطمه است بین بهشت
دخترِ سر به زیرِ شرم و حیا
میشود همسرِ حسینِ بهشت
خطبه را مرتضی که انشاء کرد
زود امالبنین بغل وا کرد
چشم تو خیره شد به چشم حسین
فاطمه عشق را تماشا کرد
دست تو بِین دست زینب بود
تا بیایی به خانهی زهرا
مثل امالبنین تو هم دادی...
بوسه بر آستانهی زهرا
گفت آقا لَعَُمرکِ ، یعنی...
با سکینه تمامِ جان هستی
هست تنها میان قلب حسین
خانهای که تو بِین آن هستی
شعر اگر گفت زینبش فهمید
حرف پنهانیِ حسینت هست
احتیاجی نداشتی به چراغ
نور پیشانی حسینت هست
حیف از آن نور ، نورِ پیشانی
پیش چشم تو سنگ خورد و شکست
وای از آن سینه ، سینهای که دوبار
پیش تو بِین آن سهشعبه نشست
پدری رو زد و ولی عوضاش
کودک گرم خواب را کُشتند
در حرم کس نگفت اصغر رفت
گفت زینب ، رُباب را کشتند...
............
*قیس عامری به مشهور به مجنون
**نام پدر بزرگوار حضرت رباب سلام الله علیها
(حسن لطفی ۱۴۰۲/۱۱/۱۲)
#دکتر_حسن_لطفی ✍
.#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
.
#زمزمه
#شهادت_امام_کاظم
شهادت موسی ابن جعفر علیه السلام
بیا رضا جان که تو را صدا زدم من
با دست و پای بسته دست و پا زدم من
ببین فلک چها آورده بر سرم
ببین شدم سر تا به پا شبیه مادرم
بیا ببین شدم سر تا به پا کبود
تابوت برای من به غیر تخته در نبود
########
کاشکی یه مقدار به من وفا میکردن
موقع سیلی دست وپام و وا میکردن
رضای من بیا حال من و ببین
ببین به مثل مادرم من خورده ام زمین
من و در این قفس چه بی خبر زدند
ولی میگن مادرم و چهل نفر زدند
########
دلم میخواد بیایی و پیشم بمونی
بیای برایم روضه گودال بخونی
به مثل جد خود بی سر نگشته ام
مانند جد خود دیگه من برنگشته ام
اگر که هر طرف خود رو کشونده ام
ولی دیگه به زیر ده مرکب نمونده ام
########
دائم به یاد عمه و شام خرابم
دائم به یاد عمه و بزم شرابم
میگن تو کوچه ها کوچه واکرده اند
میگن که ناموس من و تماشا کرده اند
عمه به مجلس اغیار نرفته بود
تمام عمرش بر سر بازار نرفته بود
########
استاد حاج #سید_محسن_حسینی✍
👇#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
.
#شور
#زمزمه
#شهادت_امام_کاظم
شهادت موسی ابن جعفر علیه السلام
صید شکسته پرم در قفس افتاده ام
نفس شمرده زدم از نفس افتاده ام
واویلتا واویلتا . واویلتا واویلتا
########
به کنج زندان چها که آمده بر سرم
ببین رضا جان مرا یاد کن از مادرم
واویلتا واویلتا . واویلتا واویلتا
########
بیا رضا جان ببین در قفس مرده ام
دگر تو نشناسی ام بسکه زمین خورده ام
واویلتا واویلتا. واویلتا واویلتا
########
لحظه آخر شده بیا بیا ای رضا
بکن تو روی مرا جانب کرببلا
واویلتا واویلتا. واویلتا واویلتا
########
بیا بیا ساعتی به پیش بابا بمون
بیا تو گودال من روضه گودال بخون
واویلتا واویلتا. واویلتا واویلتا
########
ببین تو گودالم از نیزه لبالب نشد
پیکرم آشفته تر به زیر مرکب نشد
....
"وای حسین جان حسین۲"
########
حاج سید محسن حسینی ✍
👇#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
.
#زمزمه
#شهادت_امام_کاظم
شهادت موسی ابن جعفر علیه السلام
پسرم بدیدنم بیابیا
به کجایی یا علی موسی الرضا
پسرم دیر اومدی و زده ام
من با دست و پای بسته دست وپا
########
خیلی دیدنی شده حالم بیا
توی گودال یاد گودالم بیا
توقفس من نفسم بند اومده
سپری شده مه و سالم بیا
########
جون من رسیده بر لب پسرم
روزم اینجا شده چون شب پسرم
من اگر به زیر زنجیر مونده ام
نمیمونم زیر مرکب پسرم
########
میدونم جد من و سوزوندنش
توی گودال هر طرف کشوندنش
پیش چشم مادر ما فاطمه
میدونم با نیزه برگردوندنش
########
عمه شد قافله سالار پسرم
روز عمه ام شده تار پسرم
میدونم که خودتم خبر داری
عمه رفته سر بازار پسرم
########
یوسف فاطمه پیرهن نداشت
یوسف فاطمه یک کفن نداشت
عمه مونده چجوری جمعش کنه
زیر مرکب مونده بود و تن نداشت
########
حاج #سید_محسن_حسینی ✍
.👇#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
.
#زمینه #شور_احساسی
#شب_جمعه #امام_حسین
#ای_معدن_جودو_سخاوت
بند1⃣
ای معدن جود و سخاوت
ای چراغ راه هدایت
هرکسی که باشه غلامت
میشه سعادتش ضمانت
.....
مهر تو از ازل تو قلب من زد جوونه
نوکریت آقاجون شد منصب این دیوونه
تو سلطانی و من نوکره حلقه به گوشم
سرم رو بِبُر با تیغ اَبروت از رو دوشم
یا حسین یاحسین
🔸🔸🔸🔸🔸🔸
بند2⃣
نوکریه تو افتخاره
مثه یه مهره اعتباره
کاش غلامت آقا زمانِ
مرگش سر رو پاهات بذاره
.....
عاقبت بخیره کسیکه عبد تو آقاس
ضامن تموم نوکراتم بی بی زهراس
بیا ای أمیرم به هنگام احتضارم
نکن دیر که آقا من اونجا چشم انتظارم
یا حسین یاحسین
🔸🔸🔸🔸🔸🔸
بند3⃣
قدمتو بگذار رو چشمام
به روی چِشِ خیس و دریام
لحظه ی تاریکیِّ قبرم
خیلی پریشونمو تنهام
تو بغل بگیر این غلام بَدِ روسیاتو
آروم کن با لبخند پریشونی گداتو
نداره به جز تو پناهی دیگه غلامت
کمک کن بلند شم تو قبرم به احترامت
یا حسین یا حسین
🔸🔸🔸🔸🔸🔸
به قلم :
#سید_ناصراسماعیل_نسب
#سیدمرتضی_پیرانیان
.👇#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
🏴🏴🏴﷽🏴🏴🏴
🔘 #روضه_امام_کاظم_ع
🔘گریز به امام رضا ع
🔘گریز به حضرت رقیه ع
🩸برحضرت مصطفی محمدصلوات
🩸بر مرشد مرتضی محمد صلوات
🩸بر دشمن شیعیان حیدر لعنت
🩸بر سیدالا نبیا محمد ص صلوات
♨️ اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ أَهْلِ بَيْتِهِ وَ صَلِّ عَلَى مُوسَى بْنِ جَعْفَرٍ وَصِيِّ الْأَبْرَارِ وَ إِمَامِ الْأَخْيَارِ
♨️ "الْمُعَذَّبِ فِي قَعْرِ السُّجُونِ وَ ظُلَمِ الْمَطَامِيرِ ذِي السَّاقِ الْمَرْضُوضِ بِحَلَقِ الْقُيُودِ وَ الْجَنَازَةِ الْمُنَادَى عَلَيْهَا بِذُلِّ الاسْتِخْفَافِ وَ الْوَارِدِ عَلَى جَدِّهِ الْمُصْطَفَى وَ أَبِيهِ الْمُرْتَضَى وَ أُمِّهِ سَيِّدَةِ النِّسَاءِ،"
♨️السلام علیک یا باب الحوائج یا موسی ابن جعفر
◾کشیده شعله در دلها
◾عزای حضرت کاظم
◾بسوز ای دل بسوز ای دل
◾برای حضرت کاظم
◾میان محبس هارون
◾زغربت ناله ها میزد
◾به اشک و آه جانسوزش
◾ رضایش را صدا میزد
◾بمیرم من بمیرم من
◾که زندان قتلگاهش شد
◾تمام پیکرش نیلی
◾شد از شلاق زندانبان
◾به زندان با تنی مجروح
◾به زهر کینه جان داده
⬅️امروز دلتو روونه کاظمین کن... بریم کنار حرم آقا موسی ابن جعفر..
همه حاجتهارو مد نظر بگیرید..میخوایم در خونه باب الحوائج رو بزنیم..
🔘تو تاریخ نوشتند هر وقت هر کسی گرفتار میشد ( حتی سنی های کاظمین و بغداد..) وقتی بیماری داشتند.. وقتی دکتر جواب کرده داشتند... وقتی امیدشون ناامید میشد.. میرفتند دره خونه آقا موسی ابن جعفر ..آقا جان شما باب الحوائجی حاجت مارو بده.. آقا هم جواب شونو میداد..
🔲یا موسی ابن جعفر..فدات بشم آقا جان.. یا باب الحوایج...
(امروز کیا گرفتارند..کیا مریض دارند..کیا جوون دارند..کیا حاجت به دل دارند.. آقا باب الحوائجه..)
امروز یجوری گریه کن دست خالی برنگردی...
آی مادری که میگی جوونم گرفتاره... ای عزیزی که گفتی مریض دارم..
ای کسی که گفتی دردایی تودلمه نمیتونم به کسی بگم...
درد نگفتنی داری امروز در خونه آقا موسی ابن جعفر ناله بزن...
⬅️قربون غصه های دلت آقا...
امروز برا اون آقایی گریه کن به روایتی 7سال .. به روایتی 14 سال ..از این زندان به آن زندان..
( اونم زندانی که شب روز مشخص نمیشد.. مثل چاه بود زندان..)
پاهای حضرت رو با غل و زنجیر بسته بودن
بمیرم برا غریبیت آقا...
قربون مظلومیت برم آقا جان..
چه غصه ها به دل آقا کردند..
یا باب الحوایج یا موسی ابن جعفر...
قربون اسمت برم آقاجان..
کنج زندان بغداد ناله میکرد...
🔹آخ صدای ناله ای از کنج زندان
🔹به گوشم میرسد با آه سوزان
🔹گمانم باشد این صوت مکرر
🔹صدای حضرت موسی ابن جعفر
(چی میگه آقا)
🔹دگر معصومه جان بابت نبینی
🔹به مرگم در مدینه مینشینی
🔹آخ رضا بابا بیا اندر بر من
🔹روم سوی وطن باچشم خونبار
⬅️مسّیب می گه.. یک وقت دیدم آقا داره ناله می کنه... آقا داره ضجه می زنه... خیلی حالش منقلبه. گفتم: آقا جان! چی شده امشب خیلی ناراحتید خیلی منقلبید؟
صدا زد: مسیب! به خدا دلم برا رضام تنگ شده .. می خوام برم مدینه پسرمو ببینم. می خوام برم مدینه رضامو ببینم..
✔️ (ان شاالله آقا موسی ابن جعفر امروز نگات کنه حاجتت رو روا کنه.. دست خالی ردت نکنه..)
⚫️آخ..
لحظات آخر هی صدا میزد .. رضام کجاست.. بگید رضام بیاد..
خدا نکنه کسی چشم انتظار باشه..
(بخدا چشم انتظاری خیلی سخته)
این آرزوی هر پدریه دوست داره لحظات آخر سرش به دامن عزیزش باشه..
آخ...قربون غریبیت یا موسی ابن جعفر
🔺مردم به غریبی و ندارد خبر از من
🔺ز دوری رضا نور دو چشمان تر من
🔺معصومه کجایی به عزایم بنشینی
🔺ای دخترغمخوار و ضیا و بصر من
میخوام بگم یا امام رضا چقدر بابا منتظرت بود ..آقا جان نشد بابا رو ببینی ..نشد لحظات آخر سر بابا رو به دامن بگیری..
(اما ناله داری ببرمت یه جایی ...بریم خرابه شام..)
لحظه ای که سه ساله حسین ع سر بابا رو بغل گرفت..
✴️(ناله داری یا نه)
هی سر و میبوسه گریه میکنه..ناله میکنه..
🏴عمه بیا گمشده پیدا شده
🏴کنج خرابه شب یلدا شده
🏴 آخ پدر فدای سر نورانیت
🏴سنگ جفاکه زدبه پیشانیت
🏴بابا..بسکه دویدم عقب قافله
🏴پای من از ره شده پر آبله
🏴یا ابتا یا حسین 3
⏺هر چقدر ناله داری به سوز جگر سه ساله ابی عبدالله ع
به سوز جگر حضرت معصومه در فراق پدر ..صدای ناله تو بلند کن سه مرتبه ناله بزن بگو یا حسین...
👇صلوات حذف نشه لطفا👇
🌹هدیه به حضرت معصومه سلام الله علیها (صلوات)🌹
#امام_حسین
#زمینه
نباشی من نمیتونم/ نباشی کم میارم
نباشی خیلی ابریه / هوای قلب زارم
خرابه حال من بی تو / نباشی خیلی افسردم
دلم آباد شد از وقتی/ نمک تو رو خوردم
من با غم بی تو بودن چه کنم
جز تو به کی میشه من رو بزنم
نباشی خیلی سخته - همه دنیا عذابه
نمیرسم به دریا - همه دنیا سرابه
(حسین حسین حسین)
نباشی اشکمو واسه/ غمای کی بریزم
قتیل العبرات آقا/ فدا اشکات عزیزم
بهشت اگر برم حتی/ بی توچه ارزشی داره
صدامو میشنوی آقا / نوکرت خواهشی داره
دستاتو به سوی دستام میاری؟
حتی شده یک دم تنهام نذاری؟
وجود تو دلیل همه آسودگیمه
بردن اسمت آقا نمک زندگیمه
(حسین حسین حسین)
نباشه کربلا دیگه /کجا پناه من شه
به جز این شهر رویایی / کجا برام وطن شه
بهونه گیر این شهره / دل دیوونه من
به چه زبون بگم آقا / حرمه خونه ی من
اوج آرزوی نوکر حرمه
عکساش روبه روی چشم ترمه
چه قشنگه حریمت - وقتی بارون میگیره
الهی نوکر تو - کنار تو بمیره. #کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
❣﷽❣
🔘 #دفتری_بازگشت_کاروان_به_مدینه
🔘 #دفتری_ام_البنین_س
🔘 #بازگشت_کاروان_به_مدینه
🔅بر نام حسین و کربلایش صلوات
🔅بر نام اباالفضل و وفایش صلوات
🔅بر اهل حرم به حق زهرای بتول
🔅بر جمله ی یاوران مهدی صلوات
(دعای فرج)
السلام علیک یا مظلوم … یا غریب … یا ذبیح العطشان …عریان بکربلا… یا حسین یا حسین یا حسین
⚡خسته و بی نور عین برگشته ام
⚡سوزم و با شوروشین برگشته ام
(نوای دل خانم زینب کبری ست وقتی بی برادر برگشت مدینه)
⚡ای پیمبر از شما شرمنده ام 2
⚡در مدینه بی حسین برگشته ام
⚡زینب اینک آمده یا فاطمه
⚡نور عینت آمده یا فاطمه
⚡دختر خونین دلو غم دیده ات
⚡بی حسین ات آمده یا فاطمه
(ایام ایام برگشت برگشت کاروان به مدینه است)
⬅️کاروان نزدیک مدینه که رسیدند خیمه ها رو بپا کردند
امام سجاد به بشیر امر فرمود بشیر… برو خبر اومدن کاروان رو به مدینه برسون
(بشیر اومد مدینه…)
همه رو دعوت کرد کنار قبر پیغمبر
(همه اومدن ببینند چه خبره بشیر چه خبری آورده)
آی خانما … اول کسی که به استقبال بشیر اومد خانم ام البنینه
بشیر بگو ببینم چه خبری آوردی
صدا زد خانم جان سرت سلامت
عبدالله تو کشتن
(بشیر از حسین چه خبر داری …)
بی بی جان جعفرت روکشتن عثمان ت روکشتند…
(بشیر میگم از حسینم چه خبر …)
صدا زد
▪️قاصدم من قاصد کرببلا ام البنین
▪️آمدم از کربلای پر بلا امالبنین
▪️شرح حال عزیزان خوداز من مپرس
▪️شد زمین کربلا ماتم سرا امالبنین
⏺بگمو همه پدر و مادرا فیض ببرن اونایی که مارو با محبت امام حسین ع بزرگ کردن… اونایی که بودن بین ما و الان اسیر خاک ها هستند (اموات بانی مجلس هم فیض ببره بخصوص( مادر عزیزش))
بی بی جان
▪️4فرزندان تو گشتند قربان حسین
▪️شد دودست از جسم عباست جدا ام البنین
⬅️صدا زد بی بی جان سرت سلامت عباستو کشتن…
(صدا زد من باور نمیکنم … کسی حریف عباس من نمیشد)
صدا زد بی بی عباست رو همینجوری نکشتند
اول دست راستشو از بدن جدا کردند … اشک بی بی سرازیر شد…خانم جان دست چپ عباست رو هم از بدن جدا کردند…
(شدت گریه خانم امالبنین بیشتر شد)
یه جمله گفت بشیر دل خانم ام البنین آتش گرفت
صدا زد بی بی عمود آهن به فرق عباست زدن
▪️فرق عباس تو از ضرب عمود آهنین شکست
▪️خورد بر چشمش ز کین تیر جفا ام البنین
▪️بی پسر گشتی ز جور کوفیان بی حیا
▪️کن به تن از داغشان رخت عزا ام البنین
صدا زد بشیر بچه هام فدای حسین
بگو ببینم از حسینم چه خبر
بی بی جان
▪️گر خبر گیری تواز سلطان مظلومان حسین
▪️شد به ده ضربت جدا سر از قفا ام البنین
▪️آب مهر مادرش ،عطشان شده آن شه شهید
▪️رأس او شد به نوک نیزه ها ام البنین
▪️تیر بر حلق علی اصغر زدند از بهر آب
▪️شه دلش خون شد از تیر جفا ام البنین
صدا ناله خانم ام البنین بلند شد
گفتن خانم خدا صبرت بده
(داغ سنگینه داغ اولاد دیده)
صدا زد گریه ام برا عباسم نیست … گریه ام برا حسینه …عباس من مادر داره… گریم برا اون آقاییه که مادر نداره
ای وای ای وای
▪️قاسمش پامال اسبان گشت دشت ماریه
▪️نجمه از بهر پسر غرق عزا ام البنین
▪️کودکان بی پدر آورده ام سوی وطن
▪️بین که زینب به غمها مبتلاست ام البنین
🏴صدا زد بی بی دیگه برید لباس عزا به تن کنید این کاروان که دارن میاد عزا داره
⬅️ محفل عزا بپا کردند کاروان وارد مدینه شد
بی بی زینب اومد کنار مرقد مطهر پیغمبر
(میگن بی بی درهای مسجد پیغمبرو گرفت ناله میکرد گریه میکرد)
صدا یا جدا یا رسول الله برات خبر آوردم
خبر شهادت حسینتو آوردم
نوشتن یه جمله دیگه هم گفت خانم خطاب به مادرش زهرا …
⬅️(اوج) صدا زد مادر مادر مادر…مادر
هر کی سفر بره سوغات میاره مادر…
مادر برات سوغاتی آوردم… یه وقت نگاه کردن دیدن بی بی ناله ای زد یه پیراهن خونی رو در آورد صدا زد مادر پیراهن خونی حسینتو برات آوردم … ای مادر مادر مادر
صل الله علیک یا مظلوم … یا غریب … یاسید العطشان … یا اباعبدالله
🔅دلی دارم که دلدارم حسین است
🔅تمام یار غمخوارم حسین است
🔅به وقت حشر گویم من به فریاد
🔅همه هست و مددکارم حسین است
(شاعر. علی اصغر بابا)
⚫️هر چقدر ناله داری به ناله های دل زینب کبری صدای ناله تو بلند کن سه مرتبه ناله بزن بگو یا حسین …
⬇️صلوات حذف نشه لطفا⬇️
🌹هدیه به حضرت معصومه سلام الله علیها (صلوات)🌹
#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈
عمری زدیم از دل صدا باب الحوائج را
خواندیم بعد از ربنا باب الحوائج را
.
روزی ما کرده خدا باب الحوائج را
از ما نگیرد کاش ” یا باب الحوائج ” را
.
هرکس صدایش کرد بیچاره نخواهد شد
کارش به یک مو هم رسد پاره نخواهد شد
.
یادش بخیر آن روزها که مادر خانه
گه گاه میزد پرچمی را سردر خانه
.
پر می شد از همسایه ها دور و بر خانه
یک سفره نذری ، قدر وسع شوهر خانه
.
مادر پدرهامان همین که کم میاوردند
یک سفره ی موسی بن جعفر نذر می کردند
.
عصر سه شنبه خانه ی ما رو به را می شد
یک سفره می افتاد و درد ما دوا می شد
.
با اشک وقتی چشم مادر آشنا می شد
آجیل های سفره هم مشکل گشا می شد
.
آنچه همیشه طالبش چندین برابر بود
نان و پنیر سفره ی موسی بن جعفر بود
.
گاهی میان روضه ی ما شور می آمد
پیرزنی از راه خیلی دور می آمد
.
با دختری از هر دو چشمش کور … می آمد
بهر شفای کودک منظور می آمد
.
یک بار در بین دعا مابین آمینم
برخاست از جا گفت دارم خوب می بینم
.
آنکه توسل یاد چشمم داد مادر بود
آنکه میان روضه می زد داد مادر بود
.
آنکه کنار سفره می افتاد مادر بود
گریه کن زندانی بغداد مادر بود
.
حتی نفس در سینه ی او گیر می افتاد
هر بار که یاد غل و زنجیر می افتاد
.
می گفت چیزی بر لبش جز جان نیامد … آه
در خلوت او غیر زندانبان نیامد … آه
.
این بار یوسف زنده از زندان نیامد … آه
پیراهنش هم جانب کنعان نیامد … آه
.
از آه او در خانه ی زنجیر شیون ماند
بر روی آهن تا همیشه ردّ گردن ماند
.
این اتفاق انگار که بسیار می افتاد
نه نیمه ی شب موقع افطار می افتاد
.
هر شب به جانش دست بد کردار می افتاد
انقدر میزد دست او از کار می افتاد
.
وقتی که فرقی بینشان در چشم دشمن نیست
صد شکر که مرد است زیر دست و پا ، زن نیست
#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
محسن عرب خالقی
4_5879890526932569730.mp3
7.43M
🍃 امامزمانعج الله
بسیارعالی بانفس کربلایی جواد مقدم🎙
🍃🍃🍃🍃
به دل دارم شوق روی تو را عطر و بوی تو را ای حبیب من
شده مجنون گوشه گیر غمت زار و پیر غمت ای طبیب من
به عشق لیلا شدم مجنون مرا با دوری مکن دل خون
♪♪♪
یوسف زهرا یوسف زهرا
اباصالح العجل آقا اباصالح العجل آقا
♪♪♪
به عشق خود لایقم کردی عاشقم کردی جان به قربانت
تمام هستم فدای تو دل برای تو بحر احسانت
مرا تاب انتظارم نیست دگر آرام و قرارم نیست
♪♪♪
یوسف زهرا یوسف زهرا
اباصالح العجل آقا اباصالح العجل آقا
♪♪♪
گنه کارم زار و خسته اسیر توبه ام بپذیر از شکیبایی
شود یوسف مست بوی تو محو روی تو بس که زیبایی
ببین از غم گریه سر دادم عزیز دل بشنو فریادم
♪♪♪
یوسف زهرا یوسف زهرا
اباصالح العجل آقا اباصالح العجل آقا
♪♪♪
اباصالح التماس دعا هرکجا رفتی یاد ما هم باش
نجف رفتی کاظمین رفتی کربلا رفتی یاد ما هم باش
به عشق لیلا شدم مجنون مرا با دوری نکن دل خون
♪♪♪
یوسف زهرا یوسف زهرا
اباصالح العجل آقا اباصالح العجل آقا
😭😭😭😭😭😭
#امام_زمان_عج_الله
#جمعه_های_دلتنگی
🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃 #کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐#شهادتامامکاظمعلیهالسلام
يوسف زهرا به زندان بلا افتاده بود
در كف هارون دون مرد خدا افتاده بود
روى خاك تيره جسمش آب شد مانند شمع
كز غمش آتش بجان ما سوى افتاده بود
گه به بغداد و گهى در بصره زندانى شده
گاه در تبعيد دور از اقربا افتاده بود
آن فروزان مشعل آزادى و عدل و شرف
سالهاى سال در ظلمت سرا افتاده بود
شد بهار دين خزان آن دم كه در گنج قفس
بلبل باغ ولايت از نوا افتاده بود
چاه زندان جايگاه يوسف زهرا نبود
شير حق در بند روباه دغا افتاده بود
)حافظى( با دست ظلم اهل باطل با رها
دهر و حق گوشه ى زندان ز پا افتاده بود
امام کاظم (ع)
روضه
(4)
حالا مرغ دلتو پَر بده کاظمین، حرم باصفای آقا موسی بن جعفر چه صفایی داره تو کاظمین، وقتی نگاه میکنی به دو گنبد طلای آقا موسی بن جعفر و آقا جواد الائمه دلت جلا میگیره، چقد امشب جای همه مون خالیه کاظمین، خوشا بحال اونایی که الان پروانه وار کنار حرمش اند، ان شاءالله به زودی از نزدیک عرض ارادت کنیم، بریم زیارت و برا غربت آقامون اشک بریزیم، ان شاءالله هیچ کس از در خونش نا امید بر نگرده، آی حاجت دارا ، مریض دارا، گرفتارا ،جوون دارا، امشب بگیر دامن آقا موسی بن جعفر رو زندانی غریب بغداد، دو نفر مرگ خودشونواز خدا طلب کردن ، آقا یا صاحب الزمان منو ببخش😭😭😭 یکی مادرتون زهرای مرضیه حسنین و زینبین رو صدا زد فرمود: میخوام دعا کنم دستتونو بیارین بالا یازهرا... بچه ها خوشحال شدن گفتن مادر میخوای برای شفات دعا کنی؟ آره مادر😭😭😭
اینجا بود که بی بی فرمود: اللهم عجل وفاتی سریعا، خدایا دیگه مرگ فاطمه رو برسون.
یکی هم میوه دلش امام کاظم بود فرمود: خدا دیگه مرگ موسی بن جعفر رو برسون😭😭😭چقد زود دعای آقامون مستجاب شد، آی آبرو دارا، گرفتارا، یه وقت دیدن درِ زندان باز شد چهار نفر دارن بدنی رو غریبانه از زندان بیرون میارن یه مرتبه دیدن خدایا چقد بدن آقا سنگینه😭😭😭خدایا بدنی که سالهای سال گوشه ی زندان بوده نباید اینقدر سنگین باشه، تا عبا رو کنار زدن دیدن هنوز غُل و زنجیر به دست و پای مبارک آقا موسی بن جعفره(آی غریب آقاااااااا)😭😭😭
صفحه 4
شیعیان اومدن بدن امام رو با احترام کفن کردن ، تشییع جنازه ی با شکوهی برگزار کردن اما آی کربلائیا، آی حسینیا دلها بسوزه برا جده غریبش حسین😭😭😭
وقتی امام سجاد میخواست بدن بابا رو دفن کنه صدا زد بنی اسد یه قطعه حصیر بیارید میخوام بدن بابای غریبمو کفن کنم
آخ مگر به کربلا کفن، به غیر بوریا نبود
مگر حسین تشنه لب، عزیز مصطفی نبود
يَا أَبَا الْحَسَنِ يَا عَلِىَّ بْنَ مُوسىٰ، أَيُّهَا الرِّضا، يَا ابْنَ رَسُولِ اللّٰهِ، يَا حُجَّةَ اللّٰهِ عَلىٰ خَلْقِهِ، يَا سَيِّدَنا وَمَوْلانا إِنَّا تَوَجَّهْنا وَاسْتَشْفَعْنا وَتَوَسَّلْنا بِكَ إِلَى اللّٰهِ وَقَدَّمْناكَ بَيْنَ يَدَيْ حَاجَاتِنا، يَا وَجِيهاً عِنْدَ اللّٰهِ اشْفَعْ لَنا عِنْدَ اللّٰهِ؛
فرمود اباصلت من میرم مجلس مامون...
ساعتی بعد برمیگردم
اگه دیدی عبا رو سرم کشیدم
دیگه با من حرف نزن...
بدان کارم تمامه...
یا صاحب الزمان.
اباصلت میگه دیدم امام رضا از مجلس مامون بیرون اومدن...
عبا روی سر کشیدن...
حالشون منقلبه...
هی روی زمین میشینه...
هی بلند میشه.
وارد حجره شد...
صدا زد اباصلت...
درها رو ببند...
میخام تنها باشم...
یه گوشه ای داخل حجره..
این فرش ها رو کنار زد.
روی زمین نشست.
مثل مار گزیده ای از شدت درد به خودش میپیچه وناله میزنه.
خدایا یدفعه دید یه جوانی اومده...
یه گوشه ای ایستاده...
اباصلت میگه اومدم نزدیکتر...
عرضه داشتم...
من تمام درها رو بسته بودم شما از کجا وارد شدید...
فرمود اباصلت...
اون خدایی که منو از مدینه تا طوس آورده.
از در های بسته هم عبور میده...
میگه دیدم تا این آقازاده وارد حجره امام رضا شد
حضرت خوشحال شدند.
از جاشون بلند شدند .
هی صدا میزدند.
پسرم خوش آمدی بابا...
جوانم جواد... خوش آمدی بابا.
فهمیدم میوهی دل امام رضا...
آقام جوادالائمه است...
سر بابا رو در آغوش گرفت...
دارن با هم نجوا میکنن ...
عجب لحظات سختیه...
امام رضا داره وصیت میکنه...
اما طولی نکشید.
یه دفعه دیدن حضرت آرام آرام چشمانشون رو از این دنیا بستند...
صدای اقا جوادالائمه به ناله بلند شد
يَا أَبا جَعْفَرٍ يَا مُحَمَّدَ بْنَ عَلِيٍّ، أَيُّهَا التَّقِىُّ الْجَوادُ، يَا ابْنَ رَسُولِ اللّٰهِ، يَا حُجَّةَ اللّٰهِ عَلىٰ خَلْقِهِ، يَا سَيِّدَنا وَمَوْلانَا إِنَّا تَوَجَّهْنا وَاسْتَشْفَعْنا وَتَوَسَّلْنا بِكَ إِلَى اللّٰهِ وَقَدَّمْناكَ بَيْنَ يَدَيْ حَاجَاتِنا، يَا وَجِيهاً عِنْدَ اللّٰهِ اشْفَعْ لَنا عِنْدَ اللّٰهِ؛
آقاجون اجازه بده روضه جواد الائمه ات رو بخونیم، چه جوادی” چه جوادی” جوان ترین امام بین دوازده امام، حضرت جوادالائمه هست؛ این قدر رئوف و مهربون بوده، این قدر بخشش می کرده، این قدر زیبا بوده…” گفتن باید توسط ام الفضل انتقام بگیریم، من نمی دونم چه ظلمی کرده بود، آقا به خودشم گفت بگو من چه کردم به تو که این زهر رو به من دادی! خیلی دردناکه… الله اکبر” این قدر سوخت صدای ناله جوادالائمه و مناجاتش بلند بود گاهی هم می گفت: تشنمه
بعضیا این طوری روضه خوندن: کنیزی از کنیزان گفت اگر منو بکشند هم باید آب به لب های جوادالائمه ابن الرضا برسانم، خودشو رسوند پشت در اتاق یه مرتبه ام الفضل دیدش؛ چه می کنی؟ گفت : ناجنس مگه نمی بینی آقا تشنشه؟! ناله میزنه! آب ها رو گرفت به زمین ریخت، دستور داد زن ها و کنیزا کف بزنند، طشت بزنند، صدای بلند هلهله کنند.
.
#واحد
#شهادت_امام_کاظم(ع)
#ای_هفتمین_نور_امامت
🔘🔘
بند1⃣
ای هفتمین نور امامت
تو شاهی و منم غلامت
از باب قبله دست رو سینه
ای مهربون میدم سلامت
.....
تا کاظمینت آقاجون ، امشب دلم پر میزنه
به پشت در نشسته و ،با التماس در میزنه
عمریه که داره دم از، موسی بن جعفر میزنه
.....
تو که امیدِ، هر بی پناهی
بر این گدا کن، شاها نگاهی
باب الحوائج، بگیر تو دستم
تا نره این دل، رو به تباهی
ابالرضا ،بگیر تو دستم
.....
بند2⃣
گوشه ی زندونِ بلایی
زخمیه دستِ بی حیایی
بسکه عذاب کشیدی آقا
دیگه برات نمونده نایی
.....
از بس که اون سندی پست، میزد تو رو بی بهونه
شبیه زینب رو تنت، داری هزار تا نشونه
میکردی افطار آقا جون، با لگد و تازیونه
.....
محاسنِ تو ،دیگه سپیده
از غصه جونت ،بر لب رسیده
چقدی شد تو، نحیف و لاغر
زیر لگدها قدِت خمیده
ابالرضا، داد از غریبی
......
بند3⃣
خیری ندیدی این همه سال
عذاب کشیدی توو سیاه چال
این لحظه یِ آخر میخونی
یاد حسین روضه ی گودال
.....
عزیز زهرا تشنه لب، یکه و تنها بی پناه
آروم آروم نفس میزد، به رویِ خاکِ قتلگاه
زخم میزدن هی جای زخم چندین نفر نه! یک سپاه
......
یکی با کینه ،از راه رسیدو
نشست رو سینه ،خنجر کشید و
خنجر حیا کرد، ولی حرومی
با چنتا ضربه ،سر رو بریدو
مظلوم حسین، غریب مادر
💠💠💠💠💠💠
به قلم:
#سید_ناصراسماعیل_نسب ✍
👇#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
جمعه ها یکی یکی رفت و خبر از تو نیومد
این فراق و فاصله چه آتیشی به قلبمون زد
ماهنوز نفهمیدیم که زندگی بی تو تباهه
داشتن امید به هرکسی به جز تو اشتباهه
آخه تنها تویی دوای دردمون آقا
خسته شدیم از این و اون آقا
تو این شلوغیا شدیم گم
فرج الله بدجوری کارمون گره خورده
امید این دلای افسرده
بیا برس به داد مردم
نکنه عمرم کفاف دیدن تو رو نمیده
نکنه بمیرم و بگن که آقاشو ندیده
خیلی بد میشه اگه روی تو رو نبینه چشمام
بده نوکر تورو نبینه بمیره ناکام
بیا اقا توروبحق روضه زینب
دست به دعا میشم برات هرشب
ببین چقدر خالی دستم
یه نگاه کن یاحجت الله علی خلقه
اشکی که تو چشام زده حلقه
یعنی ازاین جدایی خستم. #کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها