۱
(کوفه)
کوفیان بی وفا،از ره جور و جفا
اهل بیت مصطفی،کرده اند غرق بلا۲
کوفیان بر دل شان مهر جفا ننگ زدند
جای گل بر سر زینب به خدا سنگ زدند
ای برادر یا حسین جان یا حسین جان یا حسین۲
اهل بیت مصطفی،دختران مرتضی
گشته بر کوفی اسیر،محرم آل عبا۲
کوفیان بر اسرا چنگ و نی و دف زده اند
در کنار سر ببریده خدا کف زده اند
ای برادر یا حسین جان یا حسین جان یا حسین۲
بر سر نی یا حسین،سر پاکت یا حسین
بهر زینب قرآن،کن تلاوت یا حسین۲
یا که خم شو تا ببوسد سر تو دختر تو
یا عقب رو که نبینند رخ انور تو
ای برادر یا حسین جان یا حسین جان یا حسین۲
من فدای سر تو،آن مه انور تو
سر زینب سالم،شد شکسته سر تو۲
سوزد از دیدن رأس تو حسینم دل من
بین شکسته سر زینب ز وفا ای گل من
ای برادر یا حسین جان یا حسین جان یا حسین۲
#رضا_یعقوبیان
#سبک_گل_مینوی_علی
#کوفه
#زنجیرزنی #زنجیر_زنی. #کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
۴
(کوفه)
من زینب آل رسولم
دختر زهرای بتولم
من با شما در گفت و گویم
درد دلم را من بگویم
سر حسین است رو به رویم
حسین من عزیز زهرا۳
من زینبم مردم کوفه
جان بر لبم مردم کوفه
پیغمبر کرب و بلایم
سفیر شاه سرجدایم
نام حسین شور و نوایم
حسین من عزیز زهرا۳
از بس شماها بی وفایید
بی غیرتید و بی حیایید
ننگ دو عالم را خریدید
در قتلگه خنجر کشیدید
سر حسینم را بریدید
حسین من عزیز زهرا۳
مردم کوفه بد سرشتید
مهمان تان از کینه کشتید
در کربلا غوغا به پا شد
خونین دل آل عبا شد
سر حسین من جدا شد
حسین من عزیز زهرا۳
خواهم گل رویت ببویم
خون از رخ ماهت بشویم
گو در کجا بودی تو دیشب
جانم رسیده بی تو بر لب
خون از غمت شد دل زینب
حسین من عزیز زهرا۳
داغت زده آتش به جانم
سوزانده مغز استخوانم
بی تو گل باغ مدینه
پر می زند روحش ز سینه
کن یک تکلم با سکینه
حسین من عزیز زهرا۳
امان ز مردمان کوفه
داغت زده بر دل شکوفه
حسین ز رگ های بریده
قرآن بخوان ای نور دیده
بنگر قد زینب خمیده
حسین من عزیز زهرا۳
بر زانویم قوت نمانده
داغت مرا از پا فشانده
خون گلویی که بریده
بر روی نیزه ات چکیده
رنگ سکینه ات پریده
حسین من عزیز زهرا۳
#رضا_یعقوبیان
#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
#کوفه
۵
(کوفه)
من که در شور و شینم،بر علی نور عینم
کوفیان من سفیر،گل زهرا حسینم
ای عزیز زینب یا حسین
شده جانم بر لب یا حسین
یا حسین مولی مولی مولی۲
همه دور از خدایید،سنگدل و بی حیایید
مردم شهر کوفه،همگی بی وفایید
ای عزیز زینب یا حسین
شده جانم بر لب یا حسین
یا حسین مولی مولی مولی۲
همه رذلید و پستید،همه بی غیرت هستید
با حسین پور زهرا،همه بیعت شکستید
ای عزیز زینب یا حسین
شده جانم بر لب یا حسین
یا حسین مولی مولی مولی۲
آن سر روی نیزه،کوفیان نور عین است
گل زهرا و حیدر،جان زینب حسین است
ای عزیز زینب یا حسین
شده جانم بر لب یا حسین
یا حسین مولی مولی مولی۲
گل خوشرنگ و بویم،با تو در گفت و گویم
از ستم های دشمن،یا حسین چه بگویم
ای عزیز زینب یا حسین
شده جانم بر لب یا حسین
یا حسین مولی مولی مولی۲
ای برادر حسین جان،آمدم بر اسیری
بر روی خواهر خود،بنگر گرد پیری
ای عزیز زینب یا حسین
شده جانم بر لب یا حسین
یا حسین مولی مولی مولی۲
ای که بودی حبیبم،بنگر من غریبم
شده ای نور دیده،غم عالم نصیبم
ای عزیز زینب یا حسین
شده جانم بر لب یا حسین
یا حسین مولی مولی مولی۲
روی محمل نشستم،من که روح عفافم
سر تو روی نی من،دور تو در طوافم
ای عزیز زینب یا حسین
شده جانم بر لب یا حسین
یا حسین مولی مولی مولی۲
ای مه بی قرینه،گل باغ مدینه
کن تکلم حسین با،دختر خود سکینه
ای عزیز زینب یا حسین
شده جانم بر لب یا حسین
یا حسین مولی مولی مولی۲
دشمنت زد پس از تو،آتش کین به خیمه
کودکانت بدیدند،سر تو روی نیزه
ای عزیز زینب یا حسین
شده جانم بر لب یا حسین
یا حسین مولی مولی مولی۲
#رضا_یعقوبیان
#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
#کوفه
۶
(کوفه)
من اسیر کوفیانم
جان رسیده بر لبانم
بر فلک می رسد سوز آهم
بر سران بریده نگاهم
ای برادر حسین جان حسین جان۲
ای امان از شهر کوفه
غنچه ی غم زد شکوفه
کوفیان جمله نامرد و پستند
قلب ما را ز کینه شکستند
ای برادر حسین جان حسین جان۲
کوفی از ما کینه دارد
کینه ای دیرینه دارد
کوفیان مردمی بی حیایند
اهل تزویر نیرنگ ریایند
ای برادر حسین جان حسین جان۲
یوسف کنعان زینب
قاری قرآن زینب
رو به رویم تویی در تجلی
داده صوت تو بر من تسلی
ای برادر حسین جان حسین جان۲
چشم زینب سوی نیزه
کن نظر از روی نیزه
کن نظر تو به حال سکینه
می زنند کودکان را ز کینه
ای برادر حسین جان حسین جان۲
بر سر نیزه سر تو
پیش چشم خواهر تو
تا که دیدم سرت در مقابل
ای برادر زدم سر به محمل
ای برادر حسین جان حسین جان۲
#رضا_یعقوبیان
#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
#کوفه
Rozeh 1.Shab 13.Beytozahra97 (1).mp3
5.68M
#روضه_اسارت_اهلبیت_علیهم_السلام
زینب کبری یه نگاه کردن دیدند رأس مطهر ابی عبدالله،
داره عقب قافله رو نگاه میکنه، آمدند خدمت زین العابدین
#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
====================
✍کانال متن روضه های حجتالاسلام میرزامحمدی
#روضه_اسارت_اهلبیت_علیهم_السلام
زینب کبری یه نگاه کردن دیدند رأس مطهر ابی عبدالله،
داره عقب قافله رو نگاه میکنه، آمدند خدمت زین العابدین ، امام زمانشون، عزیز برادرم،چه خبره؟
فرمود بچه هارو شمارش کن،
به نظر یه بچه جا مانده، شمارش کردن دیدن بله یه دختری از قافله جا مانده ،
ان شاء الله دسته جمع بریم با نابودی آل صعود و قاطبه و اربابانشون، اون حرم بی بی رو جوری بسازیم که از حرم زینب کبری تا حرم حضرت رقیه یه بین الحرمین دیگری ، درست کنیم،
اون حرمی که هر کی مشرف میشد یکی از هدایایی که میبرد عروسک یا اسباب بازی بود ،
میخاست به مردم شام، یاد بده، نانجیبا، دختر اگه بی قراری کنه با اسباب بازی ساکتش می کنند نه با رأسُ الحُسین
بچه ها رو شمارش کرد دید یه دختر جا مانده، تو بعضی نقلها داره که نیزه ای که سر ابی عبدالله روش بود یه مرتبه در زمین فرورفت هر کاری کردم نتونستم بیارنش بیرون،
امیر قافله گفت اینجا اُتراق میکنیم
اُتراق کردند
زینب کبری میداند که اگر کسی همراهی این قافله رو نکنه کتک میخوره،
از گودال اینا رو دارند میزنند،
تعبیر امام سجاد اینه،
فرمود
اِندَمَعَت مِن اَحَدِنا عَینٌ
فَقُرِعَت رَاسُه بِالرُّبح
اگه یک نفر از ما در این قافله گریه میکرد نیزه دار ها با نیزه به سرش میزدند،
لذا عقیله ی بنی هاشم میداند که اگر زودتر از عمال به این دختر نرسه جان دختر در خطره،
قافله که اتراق کرد زینب تو اون تاریکی شب، دوان دوان ، آمد عقب قافله بلکه بتونه این نازدانه رو پیدا کنه،
آمد به نور مهتاب.
دید یه سایه ای رو زمین افتاده،
خوشحال شد که جلوتر از دیگران این دخترو پیدا کرده
همين طور که به این سایه نزدیکتر میشد خیالش راحتتر میشد آمد دید این همون دختر حسینه،
اما جلوتر از زینب یه بانوی دیگری آمده، ایندختر رو توی این خاک بیابان بغل گرفته،
تعجب کرد همين که نزدیک شد دید اون بانو مادرش فاطمه ست،
جلوتر از زینب کبری آمده
زینب کبری دختر رو فراموش کرد تا مادر رو دید درد دلش تازه شد
مادر کجا بودی علی اکبرم رو اربا اربا کردن ،
مادر کجا بودی علمدار قافله مونو دم علقمه زمینگیر کردن،
دونه دونه گلایه ها رو گفت درد دلا رو گفت
صدیقه ی طاهره فرمودند دخترم،
در تمام این مصائب، من با تو و در کنار تو بودم یه جلوه اش رو گفت بی بی،
بنا به این نقل، فرمود دخترم میخای بگم تو گودال چجوری سرش رو جدا کرد اون لحظه سر حسین تو بغل من بود نا نجیب نشست رو سینه...
#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
====================
✍کانال متن روضه های حجتالاسلام میرزامحمدی
1_1148601108.mp3
35.5M
#شب_جمعه
#مناجات_با_خدا
#روضه_اسارت_اهلبیت_علیهم_السلام
▪️چیزی ندارد آنکه در رزقش سحر نیست
▪️اَلحَق ضرر کرده آنکه چشمش چشمِ تَر نیست
▪️با دست خالی آمده ام دستم بگیری
▪️هر چند سود این گدا ، غیر از ضرر نیست
#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
====================
✍کانال متن روضه های حجتالاسلام میرزامحمدی
#مناجات_با_خدا
#شب_جمعه
#روضه_اسارت_اهلبیت_علیهم_السلام
اللهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد وَعَجِّل فَرَجَهُم
و لاحَوْلَ وَلا قُوَّةَ إِلاّ بِالله العَلي العَظيمِ
حسبُنَا اللّهُ وَنِعْمَ الْوَكِيلُ نِعْمَ الْمَوْلَى وَنِعْمَ النَّصِیرُ
کُنتُ بِئسَ العَبد وَ أَنتَ نِعمَ الرَّب
بدترین بنده ات اومده در خونه ات
ای بهترین خدا
عَظُمَ الذَّنبُ مِنْ عَبدِک
فَلْیَحسُنِ العَفوُ مِن عِندِک
أَسْتَغْفِرُ اللّٰه الَّذِي لَاإِلٰهَ إِلّا هُوَ
به نیابت از همه ی اونایی که فراموش کردند باهاش حرف بزنند، استغفار کن
به نیابت از اونایی که در ابتلائات این دوره ، دچار خدا فراموشی و خود فراموشی شدند ،
تو اسغفار کن
حالا که شب جمعه راهت دادند
به خدا اگه ما هم استغفار نکنیم ، این فیض رو از ما می گیرند
أَسْتَغْفِرُ اللّٰه الَّذِي لَاإِلٰهَ إِلّا هُوَ
الْحَيُّ الْقَيُّوْمُ
الرَّحْمنُ الرَّحِيمُ
ذُوالجَلالِ وَ الاِکرَام
بَدِيعُ السَّماواتِ وَالْأَرْضِ
مِنْ جَمِيعِ ظُلْمِي وَجُرْمِي
وَ إِسْرافِي عَلَىٰ نَفْسِي وَأَتُوبُ إِلَيْهِ
ببین سالی که با ابی عبدالله شروع بشه ، چقدر سال خوبیه
با لباس احرام عزا ، سال قمری رو شروع کردی
ان شاء الله « خِتامُه مِسک» بشه
با ظهور فرزندش...
يَا دَائِمَ الْفَضْلِ عَلَى الْبَرِيَّةِ
يَا بَاسِطَ الْيَدَيْنِ بِالْعَطِيَّةِ
دو تا دستاش رو قطع کردند
يَا صَاحِبَ الْمَوَاهِبِ السَّنِيَّةِ
صلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ
خَيْرِ الْوَرَىٰ سَجِيَّةً
وَ اغْفِرْ لَنَا يَا ذَا الْعُلَىٰ
فِي هَذِهِ الْعَشِيَّة
به لحظه حضور مادرش فاطمه کنار گودال ،
به لحظه ساعت زینب در زندان کوفه ،
به لحظه ساعت سر بریده توی تشت طلا
الهی العفو....
▪️چیزی ندارد آنکه در رزقش سحر نیست
▪️اَلحَق ضرر کرده آنکه چشمش چشمِ تَر نیست
▪️با دست خالی آمده ام دستم بگیری
▪️هر چند سود این گدا ، غیر از ضرر نیست
عبارات دعای عرفه
إِلَهِي مَنْ كَانَتْ مَحَاسِنُهُ مَسَاوِيَ
بنده ای که حتی خوبی هاش بدیه
سودش هم ضرره
حالا ببین بدی هاش چیه کت در خونه ات آوردم
▪️با یک ندامت ....
نه توبه وا
▪️با یک ندامت بنده ات را میخری تو
▪️چون مثل تو بخشنده ای از هر نظر نیست
▪️این روز ها حال مرا ، خود زیر و رو کن...
خیلیا باهات قهر کردند
خیلیا ازت بریده اند
▪️این روز ها حال مرا ، خود زیر و رو کن
▪️حالی که در آن از شما دیگر اثر نیست
من از تو دور شدم که حالم اینقدر بده
▪️ بیچاره آنکس که ز تو دور است مولی
▪️ بیچاره تر آنکه دنبال سحر نیست
▪️از چشم زهرا و علی حتما می افتد
▪️شبهای جمعه ،هر گدایی در به در نیست
ازت ممنونیم
شب های جمعه ، ما رو حواله خودت کردی
▪️شرمنده خیرات و احسان حسینیم...
هر کی هر چی می خواد بگه بگه
▪️شرمنده خیرات و احسان حسینیم
▪️در کسب و کار نوکری اصلا ضرر نیست
همیشه نوکریت پُر رونقه آقا
▪️یک «اَلسّلام ارباب» می گویم ز هیئت
▪️روزی من شش گوشه ی آقا مگر نیست
آقا جان
یه کربلا ما رو روزی کن
نشمه بمیرم و حرمت رو نبینم
▪️از بس که در گودال جسمش جابجا شد...
به خدا تا یک روز باید برای این یه بیت گریه کنیم
▪️از بس که در گودال جسمش جابجا شد
▪️از آن تن بر خاک افتاده ، اثر نیست
حنجره هاتون رو خرج کنید برای ابی عبدالله
هنوز توی عزاشی ها
▪️دنبال نیزه میروند اشرار کوفه
▪️دیگر کسی در کربلا دنبال سر نیست
▪️از بس کریمی ، ساربان هم دست پُر رفت....
تا قیامت ما نمی تونیم روضه ی ساربان رو بخونیم
فقط برو ببین برای چی دستان ابی عبدالله رو بریدند
رد شم....
▪️تنهاست زینب با رباب و با سکینه
▪️یک زن حریف طعنه های صد نفر نیست
همیشه روضه های شام ،
توی ملأ عام ، توی ازدحام ، شلوغیه دروازه ، توی نظر همتون بوده
اما توی کوفه
نمی دونم چه اتفاقی افتاد
یه وقت دید اُمّ کلثوم صدا زد
یا أهلَ الکوفَة
أَما تَستَحیُونَ مِن الله وَ رَسُوله ..
حیا نمیکنید اینجوری خیره خیره دارید نگاه می کنید
▪️از نان و خرما دادنِ مردم بدانید
▪️اصلا مسلمانی در این کوی و گذر نیست
فریاد می زد
اِنَّ الصَّدَقَةَ عَلَینا حَرام
مگه شما کِه هستید که صدقه براتون حرامه؟!
نَحنُ أُساریٰ مِن آلِ مُحَمَّد
تا بی بی خودش رو معرفی کرد
اُمّ حَبیبه پرسید
+از کدوم بلادید؟!
_فرمود اهل مدینه ایم
+از کدوم محله؟!
_ بنی هاشم...
اُمّ حَبیبه گفت اگه اهل محله ی بنی هاشمید ، بانوی من ، زینب رو باید بشناسید
آی روزگار أُف بر تو باد
این اُمّ حَبیبه کنیز زینب بوده
حالا کنیز با خَدَم و حَشمش اومده
دختر علی اینجوری اومده
یه نگاه به خواهرش اُمّ کلثوم کرد
خواهرم میشناسی این زن رو یا نه
این همون کنیز ماست
#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
اگه تو بانوی من زینبی ،
جواب سوال من رو بده