eitaa logo
کانال نوحه وسینه زنی یا زینب(سلام الله علیها)
18.4هزار دنبال‌کننده
2هزار عکس
1.7هزار ویدیو
428 فایل
#کانال_نوحه_وروضه_یازینب_سلام_الله_علیها http://eitaa.com/joinchat/2288255007C8509f44f1f #هدیه_محضر_امام_زمان_عج_صلوات التماس_دعای_فرج_وعاقبت_بخیری ⛔️کپی مطالب بدون نام کانال ممنوع⛔️
مشاهده در ایتا
دانلود
@rozeh_daftari - کانال روضه دفتری.mp3
زمان: حجم: 828.1K
❣﷽❣ ◾️ ◾️ ◾️ رفته در کوفه و شام کاروان عزا دار برسر نیزه باشد راس شاه و علمدار کاروان رفته منزل به منزل زینب از غم زند سر به محمل ◾️یاحسین یاحسین یابن الزهرا در ره کوفه و شام شد بلند آه طفلان بس کتک خورده بودند بچه های شهیدان بازوی زینب و تاریانه سپر بچه ها عاشقانه ◾️یاحسین یاحسین یابن الزهرا سید الساجدین شد روی ناقه ی عریان با غل و کند و زنحیر وای از این ظلم دوران داغ او تازه شد شام ویران خارجی خوانده شد اصل قرآن ◾️یاحسین یاحسین یابن الزهرا زینب و خطبه هایش کرده رسوا عدو را گفته پیش ستمگر "ما رایت الا جمیلا" گر چه داغش به دلها اثر کرد عاقبت خون پاکش ثمر کرد ◾️یاحسین یاحسین یابن الزهرا زنده گردیده اسلام از قیام حسینی شور نهضت بپا شد از پیام خمینی خون ماشد بجوش از محرم امتی در خروش از محرم ◾️یاحسین یاحسین یابن الزهرا زنده ایم با ولایت این بود یک سعادت رهرو کربلا و خط سرخ شهادت در دفاع از حرم بی امانیم منتظر بهر صاحب زمانیم ◾️یاحسین یاحسین یابن الزهرا 🌹هدیه به حضرت معصومه سلام الله علیها (صلوات)🌹 ┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈
کانال روضه دفتری - @rozeh_daftari.mp3
زمان: حجم: 978.3K
❣﷽❣ ◾️ ◾️ زنوک نی برادر نگاهی کن بخواهر تکلم کن عزیزم ببین ـ حال دخــتر هلال زینب ـ نظر کن امشب که هستم در تب حسینا ◾️آه و واویلا ۳ حسینـــــا سرت شد سایه بانم تو نور دیده گانــــم بخوان قرآن حسینم تو ای ــ مهربانـــــم ببین چشمانم ـ عزیـــز جانـــــم به تـــــو گریانم حسینا ◾️آه و واویلا ۳ حسینـــــا زحال من عیان اســـــت دو چشمم خونفشـانست میان سیــــــنه مـــــن چه قلبــی ـــ نهان است سرت خونین است دلم غمگین است نوایم اینست حسینا ◾️آه و واویلا ۳ حسینـــــا (عیسی دین محمدی) ┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈
🍂‍ 🍂 ✍زلفی تبریزی •-----🖤═✾🌺✾═🖤-----• باتدی سراسر بو گون عالمیان ماتمه آغلوری عرش برین شور دوشوب عالمه سسلوری ایوای اوغول فاطمه جناتیده غصه و درد و بکا یوز گتیروب خاتمه بو غمده آغلور نه آسمان عاشقلر قلبی بیت الحزان آه و واویلا وا صادقا ... شرح بیان ایلورم درد و غم و محنتون اهل جفا پوزدولار حالینی اول حضرتون داد و امان جوریدن مظلم منصوریدن ایلوب امامه روا برهم ایدوب حالتون بو غمده آغلور نه آسمان عاشقلر قلبی بیت الحزان آه و واویلا وا صادقا ... ایلوب اثر زهر کین الدن آلوب اختیار صادق آل عبا قلبینه دوشدی شرار حجت خالق نئجه حسرتیله جان ویروب شهد شهادت ایچوب اولوی عجب کامکار بو غمده آغلور نه آسمان عاشقلر قلبی بیت الحزان آه و واویلا وا صادقا ... عاقبت اولدی شهید صابر و فاضل امام جدینه ملحق اولوب سید والا مقام اهل و عیالی گلوب همت ایدوب دفنینه خاک بقیعده یاتوب اولسون او قبره سلام بو غمده آغلور نه آسمان عاشقلر قلبی بیت الحزان آه و واویلا وا صادقا ... به جسمی نه مجروح اولوب نه سویولوب جامه سی نه بویانوب قانینه باشداکی عمامه سی گونلر ایوینده قالوب جسم حسین شهید خیمه سی غارت اولوب سخت اولوب هنگامه سی ایستی قوملار اوستونده یاتوب اهل و عیالین گوزدن آتوب آه و واویلا وا حسرتا یا حسین مظلوم کربلا موعد هجر اولدی تا کوچ ایلسون کاروان جمله عیال حسین مضطر و ناله کنان بیر نچه عریان دوه حاضر ایدوب اهل کین میندیلر اطفالیلر ناقیه آغلوللا قان کاروان کوفیه یوللانوب زینبون قوللاری باغلانوب آه و واویلا وا حسرتا یا حسین مظلوم کربلا سسلدی زینب حسین دور بیزی پیشواز ایله باشسیز عیالین یول اوستونده سرافراز ایله سسلیورم بس ندن زینبه سس ویرموسن دور یارالی ویر اذان شوریله اعجاز ایله کاروان کوفیه یوللانوب زینبون قوللاری باغلانوب آه و واویلا وا حسرتا یا حسین مظلوم کربلا هر نقدر عمری وار (زلفی) اولار نوحه گر سینه ده تا وار نفس شوریله روضه دییر روحی اولوبدور عجین آل علی بزمینه ورد ایلییر بو سوزی اشکین عذاره الر کاروان کوفیه یوللانوب زینبون قوللاری باغلانوب آه و واویلا وا حسرتا یا حسین مظلوم کربلا
هشتم ماه ذیحجه سال ۶۰ هجری قمری (علیه‌السلام) و و ، پس از چهار ماه اقامت در به طرف حرکت کرده و راهی عراق شدند، (علیه‌السلام) در یوم الترویه یعنی هشتم ذیحجه، روزی که حاجیان عازم مناسک حج هستند به همراه اهل‌بیت خود را به قصد ترک کردند، عمرو بن سعید بن عاص خبیث با کثیری به یزید ملعون به قصد امام حسین (علیه‌السلام) وارد شدند، و در زیر احرامشان در کعبه آماده داشتند، (علیه‌السلام) که از قصد آنها مطلع بودند قبل از هتک حرمت حرم الهی و ریختن هر خونی در مسجدالحرام تصمیم گرفتند که شهر را کنند، قبل از حرکت کاروان (علیه‌السلام) بر بام رفته و آتشین انشاء فرمودند: سپاس خدایی که این را به پدر امام حسین (علیه‌السلام) مشرف كرد، جایی كه دیروز خانه بود، و به قدم امیرالمؤمنین (علیه‌السلام) صبحش گردید، ای کافران فاجر آیا بیت خدا را بر نیكوكاران می‌بندید؟ چه كسی به این بیت است از دیگر موجودات؟ و چه كسی نزدیكترین به این خانه است؟ و اگر حكمت‌های خداوند بلند مرتبه نبود و اسرار بالا و امتحانات موجودات نبود، همانا خانه کعبه به سوی امام حسین (علیه‌السلام) پرواز می‌كرد و قبل از اینكه مردم را لمس كنند، دستان (علیه‌السلام) را استلام می‌كند و می‌بوسد، آیا قومی كه مرگ را در كودكی به بازی می‌گرفتند از کشته شدن می‌ترسانید؟ در حالی كه الان در سن مردان قرار دارند، جانم فدای و آقای همه موجودات، بیایید تا به امام حسین (علیه‌السلام) كنم، اگر خواهید او را به قتل رسانید پس بیایید مرا بکشید و گردنم را بزنید تا به برسید، خدا شما را به نرساند و عمرتان و فرزندانتان را كوتاه كند، بر شما و پدرانتان باد. منابع: ارشاد ج ۲ ص ۶۶ ، بحارالانوار ج ۴۴ ص ۳۶۳ ، مناقب سادةالكرام ج ۳ ص ۲۷۰ اللهم عجل لولیک الفرج ( صلوات)
کوفه زبانحال حضرت زینب سلام الله علیها حاج ولی الله کلامی زنجانی ای باشی سرنیزده معراج ایدن کچن گجه خولیه مهمان گیدن سن اوخی قرآن حسین منده دیوم جان حسین آی یری مظلوم آنامین سینه سی معرفتین سینه سی گنجینه سی توزلودی قارداش یوزون آئینه سی ویر سیلیم الان حسین حالی پریشان حسین اُفّ اولا بو کوفه نون اشرارینه ویردیلار اوت فاطمه گلزارینه گوللر اولوب توش ستم خوارینه ای گل رضوان حسین زیب گلستان حسین ای یوزینون جلوه سی نور آیه سی نه فلکی پرچمی پیرایه سی وار باشیم اوسته باشیوون سایه سی سن اوخی قرآن حسین منده دیوم جان حسین اللری ای کاش اولا شل دشمنین خواریله دولدوردولا گول دامنین یوسفیمین سویدولا پیراهنین پیکری عریان حسین سینه سی شان شان حسین ꧁꧁꧁♕꧂꧂꧂
-1610539264_2016379520.mp3
زمان: حجم: 1.62M
معلّمِ قرآنِ کوفه . سلام اللّه علیها معلّمِ قرآنِ کوفه داره می‌ره زندانِ کوفه زینب و خُرده‌نانِ کوفه داداش دلم خیلی پُرِه قرآن نخون برایِ این شهر می‌ترسم از سنگایِ این شهر سر جایِ سکّه‌هایِ این شهر داداش دلم خیلی پُرِه بازار می‌رم با دستِ بسته بغضی تویِ گَلوم نشسته ببین سرِ منم شکسته داداش دلم خیلی پُرِه خبر داری کجاها رفتم پابه‌پایِ نیزه‌ها رفتم خوردم تازیانه‌ها رفتم داداش دلم خیلی پُرِه دلایِ سنگی نمی‌سوزه نبودی و این دو سه روزه کوفه دیده به ما می‌دوزه داداش دلم خیلی پُرِه پایِ سرِ نیزه‌سوارم ندبه‌خونِ فراقِ یارم با ذکرِ یامهدی می‌بارم داداش دلم خیلی پُرِه سلام_الله_علیها ✍ 👇
. چراغ نیزه دارانی حسینم گل سرخ بهارانی حسینم بخوان قرآن برایم ، که دنبالت بیایم (2) بخوان بر نی الا ای ماه زینب که نیزه شد زیارتگاه زینب بخوان قرآن برایم ، که دنبالت بیایم (2) سرت بالای نی همچون ستاره تنت مانند قرآن پاره پاره بخوان قرآن برایم ، که دنبالت بیایم (2) نگاهم کن نگاهم کن نگاهم که من زوار تو در قتلگاهم بخوان قرآن برایم ، که دنبالت بیایم (2) حسین جانم حسین جان ۲ ............ .👇
. چراغ نیزه دارانی حسینم گل سرخ بهارانی حسینم بخوان قرآن برایم ، که دنبالت بیایم (2) بخوان بر نی الا ای ماه زینب که نیزه شد زیارتگاه زینب بخوان قرآن برایم ، که دنبالت بیایم (2) سرت بالای نی همچون ستاره تنت مانند قرآن پاره پاره بخوان قرآن برایم ، که دنبالت بیایم (2) نگاهم کن نگاهم کن نگاهم که من زوار تو در قتلگاهم بخوان قرآن برایم ، که دنبالت بیایم (2) حسین جانم حسین جان ۲ ............ .👇
. مقابل تو نشستم هلال نيمه من به حال من نظرى ، نظرة رحيمه من ز بى قرارى خواهر ، سه روز ميگذرد از آن دو بوسه آخر سه روز ميگذرد دلم شكست ترا روى نيزه ها ديدم سه روز ميگذرد كه ترا نبوسيدم زمانه بر دل زينب چقدر تنگ گرفت محل بوسه من را چگونه سنگ گرفت ؟ همان دو آيه كه خواندى دل مرا خوش كرد ولى به روى دهان تو سنگ جا خوش كرد تو از بلندى نيزه كجا نيفتادى ؟!؟! به روى دامن زينب چرا نيفتادى چه داشت خانه خولى كه آشيان كردي ؟ چه داشت صندوق اخنس درآن مكان كردى؟ چه داشت گوشه خورجين كه بين آن رفتى؟ مگر عقيله ندارى كه با سنان رفتى؟ بيا دو جمله گلايه بگويمت اي سر به اشك ديده بيا تا بشويمت اي سر بيا دو آيه بخوان غم شود فراموشم به جاى خانه خولى بيا در آغوشم براى ديدن من آمدى؟ چرا اينجا؟ چرا ميانه بازار ؟ بين اين غوغا دلم شکست که دیدی مرا سربازار معذبم جلوی تو میان این اشرار دلم شکست که با نیزه تو رقصیدند دلم شکست سرت را به بام کوبیدند ميان كوفه ملاقات بى مصائب نيست ببخش وضعيت خواهرت مناسب نيست تبرکا‌ همه جا نعل تازه می بردند مرا به مجلسشان بی اجازه می بردند نفس بریده به اطفال تو نفس دادم به دلقکان حرامی جواب پس دادم زمانه بعد تو با ما چه کرده ، یا الله که ما مکالمه کردیم با عبیدالله ✍ .
. برادر رنج بی حد را تو هم دیدی منم دیدم به دل ؛داغ پیمبر را تو هم دیدی منم دیدم زبعد داغ جانسوز پیمبر نیلی از سیلی رخ زیبای مادر را تو هم دیدی منم دیدم چو مادر بود پشت در تو هم بودی منم بودم فشار ضربت در را تو هم دیدی منم دیدم ز تیغِ زاده ی ملجم به خون آغشته در بستر سر ساقی کوثر را تو هم دیدی منم دیدم حسن را پاره پاره شد جگر از سوده الماس رخ سبز برادر را تو هم دیدی منم دیدم در این صحرای ماتم خیز و عالم سوز در یک روز شکوه نخل باور را تو هم دیدی منم دیدم الا ای باغبان باغ از باد خزان پرپر گل و سرو و سنوبر را تو هم دیدی منم دیدم تو خواندی سوره انا فتحنا را منم خواندم تن گلگون اکبر را تو هم دیدی منم دیدم کنار نعش قاسم گریه ها کردی منم کردم شکسته لعل و گوهر را تو هم دیدی منم دیدم کنار علقمه لب تشنه غلطان در میان خون اگر جسم برادر را تو هم دیدی منم دیدم ز تیغ حرمله ای زینت دوش نبی از کین دریده حلق اصغررا تو هم دیدی منم دیدم ولی اینک میان ما و تو فرقی است در سودا وگرنه رنج بی حد را تو هم دیدی منم دیدم به سودای تو سر را میزنم بر چوبه محمل که گویی غرق خون سر را تو هم دیدی منم دیدم ‌ .