-1924456702_-301786583.mp3
زمان:
حجم:
2.3M
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم
نوحهیِ زمینه حضرت زینب سلام اللّه علیها روضههایِ بعد از عاشورا ( شام )
بویِ روضه میرسه از کوچه و پسکوچهها
ذکرِ حیدر ذکرِ مادر ذکرِ ما واویلتا
زینب کجا و بیکسی ؟!
زینب کجا و شهرِ شام ؟!
زینب کجا و دیدنِ .....
هلهله و بزمِ حرام
به لبهایی که مصطفی
بوسه زده چوب کوبیدن
مست بودن و با دیدنِ ....
اشکِ حرم میخندیدن
قبلهیِ قلبِ اولیا
یوسفِ بی پیرُهَنه
بارونیه چشمایِ ما
آخه حسین بیکفنه
یاحسینُ یاحسینُ یاحسینُ یاحسین /۴/
پرچمِ دین بعد از عبّاس رویِ شونهَش جا گرفت
خطبه خوند و عرشِ اعلی ذکرِ یازهرا گرفت
اگر چه تازیانه خورد
اگه خمیده قامته
مثلِ علیِ مرتضی
قَدقاٰمتش قیامته
زندگیِ بیبیِ ما
نفس نفس زهراییه
دست و پا زدنِ گلش
در راهِ حق زیباییه
پرچمِ زینبیه تا ....
روزِ محشر رو قلّههاست
هر کسی زینبی شده
پیشِ ارباب سرش بالاست
یاحسینُ یاحسینُ یاحسینُ یاحسین /۴/
#حسین_ایمانی
#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
-1541726464_90531831.mp3
زمان:
حجم:
2.94M
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم
نوحهیِ زمینه ( شور ) کوفه روضههایِ بعد از عاشورا سبکِ سینهزنتم وَاللّهِه ....
پایِ سرِ رویِ نیزه
با روضه دلم میسوزه
نیستی و حرامی چشم به .....
ناموسِ خدا میدوزه
سهمِ خولی شد سر ُو ....
ساربان انگشتر وُ ....
روم نمیشه که بگم
ماجرایِ معجر وُ ....
کوفه دستامونو بست
همسفرم خصمِ پست
سرتو دید زینبُو ....
از غمِ تو سر شکست
یا قتیلَ العبرات /۴/
بازیچهیِ این نامردا
آیههایِ کلامُاللّه
نونِ خشکی انداخت و گفت
که فَتَصَدَّق علیناٰ
پیشِ پایِ خواهرت
میچکه خونِ سرت
خُرد شده زیرِ لگد
دندههایِ دخترت
قافلهَت آواره وای
گمشده گهواره وای
سرِ تو نیزهسوار
خونیه گوشواره وای
یا قتیلَ العبرات /۴/
هر چی بگم از غمهایِ .....
این شب و روزا کم گفتم
خم شده قدَم امّا باز ....
از عَلمِ عشقم گفتم
زینب و قدّی دو تا
لبِ یار و ضربهها
یکسره زیباییه
وقتی باشه حق رضا
بندگی یعنی حسین
زندگی یعنی حسین
دریا بودن امّا لب ....
تشنگی یعنی حسین
یا قتیلَ العبرات /۴/
#حسین_ایمانی
#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
1558499070421573379_61029486679268.mp3
زمان:
حجم:
2.75M
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم
نوحهیِ زمینه آخر دهه (محرم)
امام حسین علیه السلام
سبک دوباره اومدم ....
دوباره اومدم
اگه خوب یا بدم
من فقط درِ این ....
خونه رو بلدم
من غلام تویی مولا
جانِ مادرت زهرا
رد مکن مرا آقا
یاحسینِ مظلوم
یاحسینِ مظلوم /۴/
شبِ آخرمه
دلِ من حرمه
اشکِ چشمِ گدا
خیلی محترمه
با چشایِ بارونی
از غمِ تو میخونم
کاش میشد یه شب بیشتر
کربلا بمونم
یاحسینِ مظلوم /۴/
به خدا نمیخوام
مزدی از مادرت
مزدِ من همینه
که شدم نوکرت
اربعین کن حال و ....
روزِ سینهزنها رو
انشاءاللّه میبینم
کربلا آقا رو
یاحسینِ مظلوم /۴/
از حرم میرسه
ندایِ اَلرَّحیل
میسوزه ریشهیِ ....
داعش و اسرائیل
کاروانِ ثاراللّه
آمادهیِ پیکاره
هر کی کربلایی شد
سربازِ نگاره
یا بقیةاللّه /۴/
#حسین_ایمانی
#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم
چهارپاره اربعین امام حسین علیه السلام
از سفر آمدند سوتهدلان
خسته و نیمهجان و آزرده
از سفر آمدند خستهدلان
لالهها آمدند پژمرده
لالههایی که قدِّشان خَم بود
رنگشان ارغوان چو نیلوفر
دلِ این لالهها پر از غم بود
رویِ گلبرگ ردِّ خاکستر
ساربان سرو لیک بِشکسته
کاروان در تحیّر و مبهوت
ساربان مرغ لیک پَر بسته
کاروان دلپَریش و جان فرتوت
قافله آمده زِ کوفه و شام
وَ علمدار بانویی غمگین
تُحفههایِ سفر غم و دشنام
بر رویِ قلب ماتمی سنگین
یارب اِنگار فصلِ پاییز است
برگِ زردند کودکان و زنان
اشکِ غم از دو چشم لبریز است
اهلِ بیت و فرود از شتران
قسمتِ اهلِ بیت درد و بلاست
روزیِ قافلهَست صبر و شکیب
نامِ این دشتِ عشق کربوبلاست
سرزمینِ غریب و شَیبِ خَضیب
هر کسی یک طرف گرفت زبان
یک به یک زخمها دَهن وا کرد
آن یکی آستین گرفت دهان
وین یکی آه و ضجّه برپا کرد
کودکی رفت سویِ قربانگاه
گفت عمّه کجاست گمشدهام
هر دو چشمم شدهست تار و سیاه
کودکم لیک قدکمان شدهام
خردسالی که داشت مَشک به دشت
ناله میکرد از سرِ احساس
مَشکِ من سالم است آبم هست
نوشِ جانت بِنوش عمو عبّاس
طفلِ خُردی زِ سینه آه کشید
نالهای زد که برد طاقت و هوش
بعدِ تو اِی پدر سپاه کشید
گوشوار وُ نمود پاره دو گوش
بعدِ تو گشت جایِ من ویران
تازیانه نشست بر تنِ من
شد به کنجِ خرابه جا مهمان
آب دیگر گذشت از سرِ من
آتشِ دشمنی زبانه کشید
دامن و گیسوانِ من سوزاند
خصمِ ظالم چه وحشیانه کشید
روسری از سر وُ مرا رَنجاند
همه ما را به هم نشان دادند
با تمسخر به طعنه و خنده
ضربِ سیلی به ارمغان دادند
دشمنت خواند دخترت بنده
گفته بودی به کوفه مهمانیست
آری اِی بابِ من چراغان بود
صحبت از عهد و قول و پیمانیست
وَه که کوفی چه نیک پیمان بود
بانویی استوار و غمدیده
عزمِ میدان نِمود با غصّه
گفت اِی روشناییِ دیده
اِی حسینم به گوش اَلقصّه
یاد داری غروبِ عاشورا
خواهرِ مضطرت تو را نَشناخت
حال اگر وا کنی دو چشمت را
نَشِناسی که نیست راهِ شناخت
خواهرت آمده چنان مادر
دستی از درد بر کمر دارد
به تمامِ بدن به صورت و سر
یادگاری از این سفر دارد
بودهام باغبان به باغِ گلت
کردهام حفظ از اُمیّه همه
تو مَگیری زِ من سراغِ گلت
ناردانه رقیّه جا مانده
جان سپردهَست بینِ ویرانه
گوییا تابِ انتظار نداشت
شد به دورت حسین پروانه
دخترت بعدِ تو قرار نداشت
شیونی کرد قلبِ دشت کباب
که بیا در بَرم گلِ پرپر
پُر شد از شیر سینههایِ رباب
کاش میخوردی اِی علیاصغر
کامِ تو خشک بود و آب نبود
قسمتِ مادرت خجالت شد
پسرم حال وقتِ خواب نبود
گریه کُن در دلم قیامت شد
بینِ این عاشقان علیست امیر
من بنازم اُبهّتِ علویش
مانده جا رویِ گردن از زنجیر
دلِ زهرا از این مِحن شد ریش
من کجا؟! غصّههایِ ثاراللّه
روضهخوانیِ من کجا مَردیست
راویِ این سفر رسولاللّه
اشکریزانِ این حرم مهدیست
#حسین_ایمانی
#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم
بحرِ طویل اربعینِ حسینی امام حسین علیه السلام
قافله برگشته از شامِ بلا و کوفه سویِ کربلا
یا مُعِزُّالاولیاءِ
برگهایِ باغِ زهرا ریخت از ناقه خدا
هر کسی یک گوشهیِ صحرایِ غمها روضه خواند
روضههایِ کربلا
یا مُعِزُّالاولیاءِ
زخمهایِ کهنهیِ دلهایِ خون سر باز کرد
وای از نایِ نوا وُ هایهایِ کربلا
خاطراتِ تلخِ شِین و شور میگردد مرور
عقدههایِ سینه شد آه و فغان و نالهها
پر شد از صوت و صدایِ ضجّههایِ بیکسی
ای خدا این سو و آن سویِ فضایِ کربلا
یا مُعِزُّالاولیاءِ
زینب آمد با سکینه بیرقیّه با رباب
با حریمِ اضطرار و اضطراب
میرود طفلی به سویِ علقمه با مشکِ آب
تا کند سیراب ساقیِ غم و قحط و سراب
دختری پوشیده رو وُ میرود سویِ عمو
تا ببیند بر رُخش آن پهلوان جایِ عذاب
خواهری قدَّش خمیده دختری رنگش پریده
نوزده منزل نموده پیر دختِ بوتراب
گفت از دردِ جدایی از سر و تشتِ طلایی
قاریِ نیزه کجایِ خاکهایِ نینوایی ؟!
یاد داری شامِ هجران شد صدایت رهنمایم
حال از یارت نمانده نَه جمالی نَه صدایی
مانده جایِ تازیانه بر تمامِ پیکرِ من
رفته با پایِ برهنه شام و کوفه لشکرِ من
باغِ تو پژمرده اِی وای
چند کودک مرده اِی وای
خواهرت را شام در بزمِ سر وُ مِی برده اِی وای
کام و دندانِ تو ضربِ کینه از نِی خورده اِی وای
غصّه و زخمِ زبان این کاروان آزرده اِی وای
وای از دردِ فراق وُ ....
شهرِ آذین بستهیِ شام و کف و دف اشتیاق وُ
بامِ شام و بارشِ خاکستر و بارانِ داغ وُ
دخترِ ویراننشین دلتنگیِ یار و سراغ وُ
روضهیِ دردانه و جانانه و دق در کنارِ آن طبق وای
غنچهات کنجِ خرابه یاحسین پژمرده اِی وای
بی تو من تنها چگونه پا گذارم در مدینه
میشود ابرِ بهاری چشمِ من چشمِ سکینه
نقشهیِ اُمُّالبنینِ بیپسر بر خاکها را
دیدهام میبیند و میسوزد از این قصّه سینه
عمرِ زینب بی تو کوتاه است و آهِ بیکسیام
بر لبم با یادِ صحرایِ فراق و داغ و کینه
بی تو قلبم از سرِ پرخونِ تو خونینتر است
روضهام یا لَیتَناٰ کُنّا مَعَک میباشد و
بر لبِ من روضههایِ خنجر و آن حنجر است
وای یارم بیسر است
دردِ این عاشق چو زینب دردِ دوری و فراقت
مُردم از هجرانِ تو آه
یوسفِ زهرا کجا دیگر بیایم من سراغت
#حسین_ایمانی
#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم
چهارپاره اربعین امام حسین علیه السلام
از سفر آمدند سوتهدلان
خسته و نیمهجان و آزرده
از سفر آمدند خستهدلان
لالهها آمدند پژمرده
لالههایی که قدِّشان خَم بود
رنگشان ارغوان چو نیلوفر
دلِ این لالهها پر از غم بود
رویِ گلبرگ ردِّ خاکستر
ساربان سرو لیک بِشکسته
کاروان در تحیّر و مبهوت
ساربان مرغ لیک پَر بسته
کاروان دلپَریش و جان فرتوت
قافله آمده زِ کوفه و شام
وَ علمدار بانویی غمگین
تُحفههایِ سفر غم و دشنام
بر رویِ قلب ماتمی سنگین
یارب اِنگار فصلِ پاییز است
برگِ زردند کودکان و زنان
اشکِ غم از دو چشم لبریز است
اهلِ بیت و فرود از شتران
قسمتِ اهلِ بیت درد و بلاست
روزیِ قافلهَست صبر و شکیب
نامِ این دشتِ عشق کربوبلاست
سرزمینِ غریب و شَیبِ خَضیب
هر کسی یک طرف گرفت زبان
یک به یک زخمها دَهن وا کرد
آن یکی آستین گرفت دهان
وین یکی آه و ضجّه برپا کرد
کودکی رفت سویِ قربانگاه
گفت عمّه کجاست گمشدهام
هر دو چشمم شدهست تار و سیاه
کودکم لیک قدکمان شدهام
خردسالی که داشت مَشک به دشت
ناله میکرد از سرِ احساس
مَشکِ من سالم است آبم هست
نوشِ جانت بِنوش عمو عبّاس
طفلِ خُردی زِ سینه آه کشید
نالهای زد که برد طاقت و هوش
بعدِ تو اِی پدر سپاه کشید
گوشوار وُ نمود پاره دو گوش
بعدِ تو گشت جایِ من ویران
تازیانه نشست بر تنِ من
شد به کنجِ خرابه جا مهمان
آب دیگر گذشت از سرِ من
آتشِ دشمنی زبانه کشید
دامن و گیسوانِ من سوزاند
خصمِ ظالم چه وحشیانه کشید
روسری از سر وُ مرا رَنجاند
همه ما را به هم نشان دادند
با تمسخر به طعنه و خنده
ضربِ سیلی به ارمغان دادند
دشمنت خواند دخترت بنده
گفته بودی به کوفه مهمانیست
آری اِی بابِ من چراغان بود
صحبت از عهد و قول و پیمانیست
وَه که کوفی چه نیک پیمان بود
بانویی استوار و غمدیده
عزمِ میدان نِمود با غصّه
گفت اِی روشناییِ دیده
اِی حسینم به گوش اَلقصّه
یاد داری غروبِ عاشورا
خواهرِ مضطرت تو را نَشناخت
حال اگر وا کنی دو چشمت را
نَشِناسی که نیست راهِ شناخت
خواهرت آمده چنان مادر
دستی از درد بر کمر دارد
به تمامِ بدن به صورت و سر
یادگاری از این سفر دارد
بودهام باغبان به باغِ گلت
کردهام حفظ از اُمیّه همه
تو مَگیری زِ من سراغِ گلت
ناردانه رقیّه جا مانده
جان سپردهَست بینِ ویرانه
گوییا تابِ انتظار نداشت
شد به دورت حسین پروانه
دخترت بعدِ تو قرار نداشت
شیونی کرد قلبِ دشت کباب
که بیا در بَرم گلِ پرپر
پُر شد از شیر سینههایِ رباب
کاش میخوردی اِی علیاصغر
کامِ تو خشک بود و آب نبود
قسمتِ مادرت خجالت شد
پسرم حال وقتِ خواب نبود
گریه کُن در دلم قیامت شد
بینِ این عاشقان علیست امیر
من بنازم اُبهّتِ علویش
مانده جا رویِ گردن از زنجیر
دلِ زهرا از این مِحن شد ریش
من کجا؟! غصّههایِ ثاراللّه
روضهخوانیِ من کجا مَردیست
راویِ این سفر رسولاللّه
اشکریزانِ این حرم مهدیست
#حسین_ایمانی
#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم
بحرِ طویل اربعینِ حسینی امام حسین علیه السلام
قافله برگشته از شامِ بلا و کوفه سویِ کربلا
یا مُعِزُّالاولیاءِ
برگهایِ باغِ زهرا ریخت از ناقه خدا
هر کسی یک گوشهیِ صحرایِ غمها روضه خواند
روضههایِ کربلا
یا مُعِزُّالاولیاءِ
زخمهایِ کهنهیِ دلهایِ خون سر باز کرد
وای از نایِ نوا وُ هایهایِ کربلا
خاطراتِ تلخِ شِین و شور میگردد مرور
عقدههایِ سینه شد آه و فغان و نالهها
پر شد از صوت و صدایِ ضجّههایِ بیکسی
ای خدا این سو و آن سویِ فضایِ کربلا
یا مُعِزُّالاولیاءِ
زینب آمد با سکینه بیرقیّه با رباب
با حریمِ اضطرار و اضطراب
میرود طفلی به سویِ علقمه با مشکِ آب
تا کند سیراب ساقیِ غم و قحط و سراب
دختری پوشیده رو وُ میرود سویِ عمو
تا ببیند بر رُخش آن پهلوان جایِ عذاب
خواهری قدَّش خمیده دختری رنگش پریده
نوزده منزل نموده پیر دختِ بوتراب
گفت از دردِ جدایی از سر و تشتِ طلایی
قاریِ نیزه کجایِ خاکهایِ نینوایی ؟!
یاد داری شامِ هجران شد صدایت رهنمایم
حال از یارت نمانده نَه جمالی نَه صدایی
مانده جایِ تازیانه بر تمامِ پیکرِ من
رفته با پایِ برهنه شام و کوفه لشکرِ من
باغِ تو پژمرده اِی وای
چند کودک مرده اِی وای
خواهرت را شام در بزمِ سر وُ مِی برده اِی وای
کام و دندانِ تو ضربِ کینه از نِی خورده اِی وای
غصّه و زخمِ زبان این کاروان آزرده اِی وای
وای از دردِ فراق وُ ....
شهرِ آذین بستهیِ شام و کف و دف اشتیاق وُ
بامِ شام و بارشِ خاکستر و بارانِ داغ وُ
دخترِ ویراننشین دلتنگیِ یار و سراغ وُ
روضهیِ دردانه و جانانه و دق در کنارِ آن طبق وای
غنچهات کنجِ خرابه یاحسین پژمرده اِی وای
بی تو من تنها چگونه پا گذارم در مدینه
میشود ابرِ بهاری چشمِ من چشمِ سکینه
نقشهیِ اُمُّالبنینِ بیپسر بر خاکها را
دیدهام میبیند و میسوزد از این قصّه سینه
عمرِ زینب بی تو کوتاه است و آهِ بیکسیام
بر لبم با یادِ صحرایِ فراق و داغ و کینه
بی تو قلبم از سرِ پرخونِ تو خونینتر است
روضهام یا لَیتَناٰ کُنّا مَعَک میباشد و
بر لبِ من روضههایِ خنجر و آن حنجر است
وای یارم بیسر است
دردِ این عاشق چو زینب دردِ دوری و فراقت
مُردم از هجرانِ تو آه
یوسفِ زهرا کجا دیگر بیایم من سراغت
#حسین_ایمانی
#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم
غزل مصیبت شهادت حضرت رسول اکرم صلی اللّه علیه و آله و سلم
امانتیِ مرا حفظ کن علی جانم
اگر چه روضهیِ او را ندیده میدانم
همان که گفت به طعنه که میگویم هذیان
کشیده نقشه برایِ من و عزیزانم
کنارِ این گلِ یاس و چهار غنچه بمان
که کینه را به دو چشمِ مدینه میخوانم
جزایِ زحمت و اَجرِ رسالتم اینجا
جسارت است پس از رفتنم به جانانم
تمامِ دَغدغهام حال و روزِ افرادیست
که دستْبسته تو را میبَرند قرآنم
شکسته شد اگر از کینهیِ اُحد دندان
سقیفه میشکند استخوانِ دُردانهَم
برایِ فاطمهام گریه کن که بعد از من
کبود و سرخ و خمیده رِسد به دستانم
کنارِ بسترِ من اَلعجل بگو حیدر
که دلشکستهترین شعرِ صبر و هجرانم
#حسین_ایمانی
#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم
غزل مصیبت شهادت حضرت محمد صلی اللّه علیه و آله و سلم
با قطرههایِ اشک بِشو بسترِ مرا
آرام کن علی تو فقط دخترِ مرا
من میروم تو وارثِ من در مدینهای
پُر کن به جایِ رهبرِ خود سنگرِ مرا
جهلِ مدینه تا خودِ امروز سهمِ من
فردا تو میخری به جگر اَخگرِ مرا
هر چند رازِ فاطمهام نیک روشن است
سعیَت بُکن که حفظ کنی کوثرِ مرا
دندانِ من شکسته که دین قد کند عَلم
با دستِ بسته باز نَما دفترِ مرا
روزی به حالِ یاسِ نبی گریه میکنی
شب دفن میکنی همهِ برگ وُ بَرِ مرا
من حُرمتِ سرایِ تو را داشتم ولی ....
هرگز ندارد آتشِ در باورِ مرا
این عاشق و عنایتِ تو ختمالانبیا
پُر کن زِ جامِ عشقِ علی ساغرِ مرا
#حسین_ایمانی
#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
-5441406656543711487_49765555543618.mp3
زمان:
حجم:
3.08M
اللهم صل علی محمد وآل محمد وعجل فرجهم
زمزمه شهادت حضرت رسول اکرم صلیاللهعلیهوآله وسلم
سبک لالا لالا .....
خدا دیگه لحظههایِ آخرمه
میرم ولی فکری که تویِ سَرمه
غصّههایِ این علی و دخترمه
خوب میدونم که سقیفه منتظره
من بمیرم حقِّ علیو ببره
سهمِ گلم شعلهها و میخِ دره
مزدِ پیمبروُ میده مدینه
رنگ میکنه میخ وُ با خونِ سینه
وای از غم و غصّههایِ فاطمه /۲/
همونا که الان کنایه میزنن
یادگارِ منو تو کوچه میزنن
یه مادروُ جلویِ بچّه میزنن
حرفِ منو ندید میگیره مدینه
میسوزه در تو آتیشِ بغض و کینه
میخ با لگد فرو میره تویِ سینه
آئینه با سنگِ ستم میشْکنه
دندههایِ دخترکم میشکنه
وای از غم و غصّههایِ فاطمه /۲/
جوابِ هر خوبیِ ختمالمرسلین
شد آتیشی تویِ دلایِ مسلمین
سقیفه شد باعثِ تفرقه تو دین
اگه غدیر از یادِ اُمّت نمیرفت
هرگز امیر به کنجِ عزلت نمیرفت
فاطمه به بقیعِ غربت نمیرفت
از یاد که رفت سفارشِ رسالت
دست بسته رفت تویِ خونه ولایت
علی علی علی علیِ مظلوم /۲/
#حسین_ایمانی
#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم
زمزمه شهادت امام حسن و حضرت رسول علیهم السلام سبک مرهم واسه چشمِ ....
یه بغضِ سنگینه تویِ سینهَم
زائری تو حرم نمیبینم
فرشِ حرم گرد و غبار شمع و چراغ ستارهها
صحنِ کرم چه خلوته چه سوت وُ کوره این شبا
باز به سرم زده بگم غریب شمایی یا رضا
جانمحسن جانمحسن جانمحسن غریبِ مادر/۴/
خوب یادمه آقام کجا پیر شد
روزی که روضهها نفسگیر شد
یادم میاد کوچه رو بست به رویِ ما یه بیحیا ای وای
پیشِ چشام سیلی زد و گذاشت رویِ چادری پا ای وای
یه تیکّه گوشوارهیِ یاس مونده روخاکِ کوچهها ای وای
جانمحسن جانمحسن جانمحسن غریبِ مادر/۴/
(حضرت رسول)
مزد رسالتو میدن مَردم
چند روز دیگه با آتیش و هیزم
پشت درِ بیتِ ولا گُر میگیره شعلههایِ کینه
میخِ در وُ ضربِ لگد چه میکنه با پهلو وُ سینه
دستِ علی بسته میشه غلافی رویِ بازو میشینه
وای مادرم وای مادرم وای مادرم آه و واویلا/۴/
#زمزمه #شهادت #حضرت_محمد_صلی_الله_علیه_وآله_وسلم #امام_حسن_علیه_السلام #مدینه
#حسین_ایمانی
#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم
نوحهیِ زمینه (شور) شهادت امام رضا علیه السلام سبک یه عالمه گریه ....
مثلِ کبوترها بال وُ پرم رو واٰ کُن
دلم هوائیه براتمو امضا کن
بدم ولی آقا خیلی هوامو داری
در حقِّ این نوکر شما کم نمیذاری
دوماهه میزنم به سر وُ سینه یارضا
نذار که دق کنم بده براتِ کربلا
شاه
رویِ لبهامه دوباره آه
ندارم به جز حرم پناه
یا امام رضا ببرم کربلا
عزیزم حسین عزیزم عزیزم عزیزم حسین /۴/
دوباره با روضه حالِ منو بهتر کن
خادمِ دربارُو گریهکنِ دلبر کن
خودِ تو فرمودی گریه خاصِ گوداله
پایِ همین روضه مادرِ تو بدحاله
گفتی یابنَالشّبیب سرِشو از قفا برید
آتیش اومد حرم رنگ سهسالهَمون پرید
آه
رویِ خاکا مونده بدنت
دست به دست میشه پیراهنت
یا نعمَالامیر زینب شد اسیر
عزیزم حسین عزیزم عزیزم عزیزم حسین /۴/
یه عالمه گریه ...
#نوحه_زمینه #شهادت #امام_رضا_علیه_السلام
#حسین_ایمانی
#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها