.
#دم_پاياني
#امام_حسین
#سبک_میگذرد_کاروان
سلسلۀ کائنات عبد قدیم حسین
روی دل عاشقان سوی حریم حسین
میکند ارض و سما بر حرم او سلام
کعبۀ شش گوشه اش قبلۀ بیت الحرام
ای جان و جانانم یا حسین
حافظ ایمانم یا حسین
با یاد تو مرثیۀ غم می خوانیم
تا به ابد سینه زن تو میمانیم
جانم حسین جانم حسین جانم حسین...
ای پسر فاطمه کن نظری سوی ما
که چو شهیدان شویم زائر کرببلا
مِهر و مَهِ ما که بس روشن و نورانی است
مِهر جمارانی و ماه خراسانی است
دعای قنوت اشکمان
العَجَل یا صاحبَ الزّمان
ای دلها از هجر تو خون ، یابن الحسن
گل پسر نرجس خاتون ، یابن الحسن
یابن الحسن...
#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
✍️#حاج_امیر_عباسی
متن روضه حضرت ابوالفضل
رفته امیر لشکرش را پس بگیرد
از کوفیان آب آورش را پس بگیرد
رفته بگوید تشنگی ها برطرف شد
تا حرف هایِ دخترش را پس بگیرد
یک دستش اکبر بود که کشتند او را
باید که دست دیگرش را پس بگیرد
از مشک باید آبروی رفته اش را
از تیر ها چشم ترش را پس بگیرد
*همه ی نگرانی ها یک طرف نگرانی های زینب یک طرف .. میگه تا عباس دارم غصه ندارم تا عباس بالا سر بچه هاست غم و غصه ندارم .. همین که میدان رفت هول و هراس تو دل زینب اومد .. گفت خدا کنه برگرده ..*
زینب پریشان است بی دستان عباس
حالا چگونه معجرش را پس بگیرد ؟!
حسین آرام جانم …
*اجازه بدید زبان حال بگم .. همین که عباس میدان رفت زینب می اومد معجر های بچه ها رو محکم میکرد .. رقیه بیا معجرت رو محکم ببندم .. سکینه خلخال هارو به من بده عمو داره میره ..
خودش فرمود به اون عالم روضه ی منو اینطور بخوانید :.. مگه تو کربلا بودی چه بلایی سر من آوردن اولین کاری که کردن از پشت یه نخل اون نامرد شمشیرشُ کشید اون دستی که مشک روش بود قطع کرد .. مشکُ به دست چپم گرفتم .. چند قدم جلوتر یه نامرد دیگه دست چپمُ قطع کرد .. نمیخوام مشک رو زمین بیوفته .. مشکُ با دندوناش گرفت .. میدونه اینا الان سراغ مشک میان ، همینطور که با دندون گرفته بود نامرد حرمله چشمهایِ قمر بنی هاشمُ نشونه گرفت ..
چشم نابینا شد دیگه جایی رو نمیبینه ..
کجا بره ؟! .. گفت فقط یه کاری میکنم مشکُ کسی تیر نزنه .. سرشُ پایین آورد مشکُ تو بغلش گرفت کلاه خود از سرش افتاد ..
گفتن اینجوری نمیشه .. این مشکُ رها نمیکنه .. باید یه بلایی سرش بیاریم مشکُ رها کنه .. همه ی بدنش مشک و پوشونده بود .. گفتن الان یه بلایی سرش بیاریم مشکُ رها میکنه .. یه مرتبه یه صدایی بلند شد .. همینجوری که خون از فرقش میرفت مشکُ تیر بارون کردن .. افتاد رو زمین گفتن اینجوری نباید رهاش کنیم ، انتقام علی رو باید از عباسش بگیریم .. کیا شمشیر دارن ؟!.. کیا نیره دارن ؟!.. کیا کعب نی دارن ؟! همه اومدن .. انقدر به بدن عباس زدن …
سقای دشت کربلا اباالفضل
دستش شده از تن جدا ابالفضل
یک گل کنار علقمه فتاده
دستش شده از تن جدا اباالفضل
چهارتا صورتِ قبر کنده بود اول میومد سر بچه ی اولیش می نشست گریه میکرد ، گریه هاش که تموم میشد میرفت سر قبر دومی سومی اما چهارمی که میرسید میگفت عباسم من برا تو گریه نمیکنم .. آخه تو گریه کن داری .. آخه تو مادر داری .. منِ ام البنین مادرتم .. برا حسینی گریه میکنم که مادر نداره ..
آرزوی قمرت نقش بر آب است حسین
بعداز این خیمه ی خورشید خراب است حسین
دست عباس که افتاد حرم ریخت بهم
نگرانی پس از این حفظ حجاب است حسین
مشک ساقی هدف تیرُ کمان ها شده است
گوییا بخت علمدار به خواب است حسین
آب پاکی به روی دست ابالفضل که ریخت
ناله ی اهل حرم وای رباب است حسین
حرف تاراج حرم در دل لشگر پیچید
گوییا غارت این خیمه ثواب است حسین
عاقبت خیمه ی خورشید ستونش افتاد
بعد از این ام بنین خانه خراب است
حسین….
😭توی روضه ی عباس هرچه قدر هم بلند بلند گریه كنی،نمی تونه كسی منع ت كنه،چرا؟آخه میگی اربابم ابی عبدالله اینطوری ناله زده،و فبكاء،بكاءً شدیدا،😭😭
نیم نگاه و گوشه چشمی به ما داشته باش تا لحظات زندگانی مان را با آبِ حیات دین آبیاری کنیم.😭😭
✋سلام بر ابوالفضل عبّاس، فرزند امیرمؤمنان آن کسی که برای برادرش ازجان خود گذشت،
آن کس که از دیروزش برای فردایش گذشت،
آن که فداییِ برادر، مراقب او، تلاشگر برای رساندن آب به او و کسی که دستهایش بُریده شد بود.
خداوند قاتلانش، یزیدبن رُقاد حیتی و حَکیم بن طُفَیل طایی را لعنت کند!
آوازه دلاورمردی هاى حضرت عباس (ع) چنان در گوش عرب آن روزگار طنین افکنده بود که دشمن را بر آن داشت تا با اقدامى جسورانه، وى را از صف لشکریان امام جدا سازد.
به همین منظور، شمر بن ذی الجوشن کلابی که از قبیلهام البنین سلام الله علیها بود، مأموریت یافت که به حضرت عباس (ع) و سه تن از برادرانش امان نامه دهد.
وی، در عصر روز تاسوعا (نهم محرم) به نزدیکی خیمهگاه امام حسین (علیه السلام) رفت و با صدای بلند فریاد زد: «أَیْنَ بَنُوا أُخْتِنَا» خواهر زادگانم کجایند؟
امام حسین (علیه السلام) که منظور شمر را دانسته بود، به برادران خود فرمود: پاسخ شمر را بدهید، اگر چه او فاسق است ولیکن با شما قرابت و رابطه خویشاوندی دارد.
حضرت عباس (ع) به همراه سه تن از برادرانش (عبدالله، جعفر و عثمان) در نزد شمر حضور یافته و از او پرسیدند: حاجت تو چیست؟
شمر گفت: شما خواهر زادگان منید. بدانید تا ساعاتی دیگر شعلههای جنگ برافروخته میگردد و از یاران حسین بن علی (ع) کسی زنده نمیماند. من برای شما امان نامهای از عمر بن سعد آوردم. شما از این ساعت در امان ما هستید، مشروط بر اینکه از یاری برادرتان حسین (ع) دست برداشته و سپاهش را ترک کنید.
حضرت عباس (ع) که کانون غیرت، حمیت و وفاداری بود، بر او بانگ زد و فرمود: بریده باد دستان تو و لعنت خدا بر تو و امان نامه تو.
ای دشمن خدا! ما را فرمان میدهی که از یاری برادر و مولایمان حسین (ع) دست برداریم و سر در طاعت ملعونان و ناپاکان در آوریم. آیا ما را امان میدهی ولی برای فرزند رسول خدا (ص) امانی نیست؟
شمر از پاسخ دندان شکن فرزندانام البنین (س)، ناامید و خشمناک شد و با سرافکندگی به خیمهگاه خویش برگشت.
عصر عاشورا، پس از شهادت اصحاب و ياران، حضرت عباس عليه السلام تنهايي و بي كسي امام را نتوانست تحمل كند. محضر امام(ع) رسيد و رخصت ميدان رفتن و جانفشاني خواست و عرضه داشت : برادر جان! اجازه ميدان مي دهي؟ امام حسين(ع) گريه شديدي كردند و فرمودند: برادر! تو پرچمدار مني.
عباس(ع) عرض كرد: «سينه ام تنگي مي كند و از زندگي سـير گشتـه ام.» امام(ع) فرمودند: مقداري آب براي اين طفلان تهيه نما. جناب قمر بني هاشم(ع) مشك به دوش گرفت و روانه ميدان شد. با سپاه حريف، درباره آوردن آب به خيمه ها سخن گفت.
وقتي از آن ها مأيوس شد، نزد امام(ع) بازگشت و طغيان و سركشي دشمن را به عرض رسانيد. در اين حال صداي العطش كودكان فضاي خيمه ها را پر كرده بود.
سقّا نگاهي به چهره معصوم كودكان انداخت و بدون تأمل سوي شريعه فرات برگشت و به نگهبانان شريعه حمله كرد و جمع كثيري را كشت و وارد شريعه شد
دست زير آب برد تا مقابل صورت آب را بالا آورد. «ذَكَرَ عَطَش الحسين و اهل بيته» به ياد لبان خشكيده حسين و اهل بيتش افتاد و آب را برگرداند به شريعه.
هنگام بازگشت، دشمن راه را بر او بست. حضرت براي محافظت از مشك به سمت نخلستان رفت و دشمن نيز به دنبالش.
از هر طرف تير و نيزه به سمتش پرتاب مي كردند
از هر طرف تير و نيزه به سمتش پرتاب مي كردند، تا اينكه زره از انبوه تيرها همچون خار پشت به نظر مي رسيد. ابرص بن شيبان دست راست حضرت را قطع نمود، حضرت مشك را به دوش چپ انداخت و با دست چپ جنگيد و اين گونه رجز خواند: «وَ اللهِ اِنْ قَطَعْتُموا يَميني، اِنّي اُحامي اَبَداً عَنْ ديني»،به خدا قسم اگر دست راستم را قطع كنيد، من از حمايت از دينم دست بر نمي دارم.
در اين هنگام دست چپ حضرتش را حكيم بن طفيل از مچ قطع كرد. مشك را به دندان هاي مبارك گرفته سعي مي كرد آب را به خيام برساند. لذا خود را به روي مشك انداخت. در اين حال دشمن تيري به چشم و تيري به مشك زد، حكيم بن طفيل با گرزي آهنين فرق مبارك را نشانه گرفت و ضربتي وارد کرد و او را بر زمين انداخت.
عباس(ع) عرضه داشت: «يا ابا عبد الله عليك مني السلام»، اي اباعبد الله بر تو سلام، مرا درياب.
امام خود را به نعش برادر رسانيد، وقتي قمربني هاشم در بالين امام حسين(ع) جان سپرد، حضرت فرمودند: «الان انْكَسَر ظَهري»، عباسم الآن كمرم شكست و چاره ام از هم گسست..
امروزهوای روضه سقاگرفته ام
امروزدل ازاهالی دنیاگرفته ام
یابن الحسن(عج)بهانه دیدارحاضراست
چون روضه عموی شماراگرفته ام
آسیم سربه روضه ی سقارسیده ای
من هم بپای منبرتان جاگرفته ام
یاصاحب الزمان.مجلس مجلسه عموتون ابوالفضل العباسه...مجلس بنام قمرمنیربنی هاشم
ابوالفضل العباس نوجوان بودیروز ازمنزل بیرون اومد.اروم اروم اومدکنارقبرستان بقیع..اومدکنار
قبرای خاکی...شروع کردبه حرفزدن..مادراگه من بودم نمیزاشتم اون نامرددست روی شمابلندکنه
مادراگرمنه عباس بودم نمیزاشتم تازیانه بربدنت بزنند...یوقت امیرالمومنین امدن منزل.دیدن ام البنین مضطربه.چشده خانوم؟یاعلی،عباسم ازصبح ازمنزل بیرون رفته هنوزبرنگشته،فرمودند
یاام البنین عباس بچه نیست.برمیگرده،امادیدن مادره دلنگرانه بچشه.اروم اروم اقااومدبیرون روانه قبرستان بقیع شدند.میدونست پسرش کجاست؟اماهرچی نزدیکترمیشدصدای نجوایی میشنید،اروم اومددیدن ابوالفضل باادب ایستاده
دست به سینه هی میگه مادر..مادراگرمن بودم
انروزچنان سیلی بصورت اون نامردمیزدم.دستشو
میشکستم..چشده عباسم؟روبرگرداند،بابا یاامیرالمومنین.صبح که ازمنزل بیرون اومدم صدایی میومد:هی میگفت:ولدی؟صدایی ازسمت
قبرستان بقیع.میگه خودمورسوندم صداازاینجا میاد.ینفرهی صدامیزد پسرم؟عزیزم؟میوه دلم
امااینوبگم،صدازدمادر،من اومدم به دیدنت .یروزیم شمابیا کربلا؟اومداکجااومد؟
اون لحظه ایکه یوقت شنیدن صدازد:یااخاادرک اخا😢برای اولین بارپسرفاطمه رابرادرخطاب کرد
چه شد؟تعجب کردند؟یک عمری:
تومرا سیدوسرور خواندی؟
چشداین باربرادرخواندی؟
اما میگن هرکی ازبلندی میخواد.به زمین بیفته دستشوجلوصورت میگیره تاصورت ضربه نخور؟
اینوبگم؟پسرام البنین دست
دربدن نداشت.
عباس داره به زمین می افته؟روی اسب بود.دستاشوقطع کردن،مشک به دندان،بدن تیرباران شده/تصورشم سخته ها😢
اما ینفرداره این صحنه رومیبینه؟اونم زینب کبری است.اونم پسرفاطمه حسین بن علی😔
نگاه کردن چخبرشده؟بدن غرقه به تیر.مشک ازش اب میریزه.فرق شکافته.تیربرچشم
آخ/چنان برزمین افتاد.اومدسرعباسوبه دامن گرفت.برادرم چشدعباسم؟چشداینبار مرابرادر خطاب کردی؟درنفسهای اخرش فرمودند:اقاجان
مادرت فاطمه امدبسرم/اومراخواندوصدازدپسرم
تااومدم زمین بیفتم،صدازد:ولدی.عباسم.مادر..
امادیدن نفس بالانمیاد.ههمه دیدن باباداره برمیگرده؟چه برگشتنی؟زینب داره نگاه میکنه؟
چشدبرادرم؟علمدارم کجاست؟
یدست به کمرویدست به قبضه شمشیر.چشدحسینم.فرمودند:زینبم.بریداماده بشیدبرااسیری.دیگه علمدارندارم😢
امامیگن:
وقتی سیلی خوردی بگو یازهرا(س)
وقتی گرفتارشدی.دستاتوبستن بگویاعلی(ع)
وقتی بی یاورشدی بگو یاحسن(ع)
وقتی تشنه شدی بگویاحسین(ع)
وقتی شرمنده شدی بگویااباالفضل(ع)
اما:ینفروسراغ دارم،هم تشنع بود.هم بی یاوربود
هم سیلی خورد.هم شرمندش کردن.هم اسیرش کردن(آخ امان ازدل زینب)😢
💔💚💔💚
#متن_روضه_پیامبر_اکرم
◾️◾️◾️◾️◾️◾️◾️
السلام علیک یا اَبَا الْقاسِمِ یا رَسُولَ اللهِ یا اِمامَ الرَّحْمَهِ یا سَیِّدَنا وَمَوْلانا اِنّا تَوَجَّهْنا وَاسْتَشْفَعْنا وَتَوَسَّلْنا بِکَ اِلَی اللهِ وَ قَدَّمْناکَ بَیْنَ یَدَی حاجاتِنا یا وَجیهاً عِنْدَ اللهِ اِشْفَعْ لَنا عِنْدَ اللهِ.
آرزو دارم شوم سوی مدینه رهسپار
تا بگیرم همچو جان قبر نبی را در کنار
دست امیدم رسد چون بر ضریح اطهرش
سر نهم درخاک پایش با دو چشم اشکبار
با گنه بر آن شفیع المذنبین وارد شوم
بی گنه آیم برون با بخشش پروردگار
🔹لحظات آخر عمر پیامبر حضرت گاهی به هوش می اید و گاهی از هوش میرود. همه نگران مضطرب دارن حال حضرت را پیگیری می کنند. آقا رسول اللّه صلی الله علیه و آله صدا زد: همه از اتاق و حجره بیرون برند، به ام سلمه فرمود: دم دراتاق بایست، نگذار کسی وارد اتاق بشه.
🔸صدا زد: یاعلی نزدیک من بیا، می خوام با تو خدا حافظی کنم، آخه وقت وداع شده، بعد دست میوه دلش، نور دیده اش زهرا علیها السلام را گرفت به سینه اش چسباند، دست برادرش علی علیه السلام را گرفت، همینطور توی صورت علی و زهرا علیهما السلام نگاه می کرد و قطرات اشک از چشمهای مبارکش می ریخت، می خواست حرف بزنه، بعض راه گلویش را میگرفت و نمی توانست صحبت کند. صدای گریه اهلبیت بلند شد. علی علیه السلام سر پیغمبرُ تو دامنش گذاشت، آخه لحظه های آخر عمر پیغمبرِ هست.
▪️بی بی فاطمه علیها السلام صدا زد؛ یا رسول اللّه با گریه ات دلم را پاره پاره کردی، جگرم را سوزاندی، سینه پرحسرتم را آتش زدی، پیغمبر بی بی را به سینه اش چسباند و روی فاطمه علیها السلام را هی می بوسید و هی گریه می کرد.
▪️امام حسن و امام حسین علیهما السلام را توی بغلش گرفت و صدای الوداع الوداع، و گریه و خروش و شیون الوداع از زمین و آسمان بلند بود.(۱)
ای دل بیا که موسم آه فغان رسید
یعنی عزای خاتم پیغمبران رسید
واحسرتا که حضرت زهرا یتیم شد
از ماتم پدرلبش به نیمه جان رسید
▪️اینجا وقتی فاطمه زهرا سلام الله علیها روی بدن پدرش افتاده بود وا ابتاه می گفت کسی بی حرمتی نمی کرد همه با احترام ادب بی بی رو از روی بدن مبارک رسول الله برداشتند تسلیت گفتند: تسلی دادند.
▪️یه سر بریم کربلا، من بمیرم برای آن دختری که عصر عاشورا خواست از بدن باباش حسین خدا حافظی کنه، خودش را انداخت روی بدن پاره پاره باباش حسین علیه السلام، آمد صورت پدرش راببوسه دید باباش سر در بدن ندارد...😭
اما این جا نه تنها ادب نکردند بلکه با تازیانه دختر رو از روی بدن پدر برداشتند.(۲)
حسین جان...
پی نوشت ها:
۱_مقتل المعصومین ج ۱ بخش اول فصل پنجم
۲_مقتل لهوف سیدبن طاوس، ترجمه علیرضارجالی تهرانی
بگو صلوات به پیغمبر
اگرخواهی شوی رهبر ، برودرمسجد و منبر کــلام الله بخوان از بَر ، بگو صلوات به پیغمبر
به حکم خالق داور، گذشت از نه فلک برسر مـحمد شافع مــحشر ، بگو صلوات به پیغمبر
اگر تو مرد هشیاری، به سوزدل کنی زاری زبـانت را بـکن جــاری ، بگو صلوات به پیغمبر
اگرخواهیجمالایدوست،شفاعتبرسرآنکوست نجات اندر حضور اوست، بگو صلوات به پیغمبر
مـحمد شـافع محشر ، به درگاه خـدا رهبر اگر خواهی شوی برتر، بگو صلوات به پیغمبر
اگـر تو مـرد دینداری ، ز راه دیـن خبر داری به هر گــامی که برداری، بگوصلوات به پیفمبر
ازاین دنیا مشو غافل،که پرمکرست و بیحاصل ز من بشنو دمی ای دل، بگو صلوات به پیغمبر
کـجا رفتند عزیزانت ، پدر با اهل و خویشانت ز بــهر نور ایـــــــمانــت ، بگو صلوات به پیغمبر
مشودربندسیم و زر، بکن خوفی تو از محشر بسوز چون عود درمجمر، بگو صلوات به پیغمبر
چه در فصل بهار و گل، بشو مستانه چون بلبل بر آر از سینه ات غلغل ، بگو صلوات به پیغمبر
مـحمد سـید الانـور ، شـفیع الامـتان یک سر دهــانت کن پر از شـکر ، بگو صلوات به پیغمبر
#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
--------------------------------------------------------
❣﷽❣
☑️#روضه_پیامبر_ص 2
🔘#دفتری_پیامبر 2
☑️#کانال_روضه_دفتری
🔘#گریز_به_روضه_حضرت_زهرا س
🔹براحمد و محمود و محمد صلوات
🔹برشافع رهروان عبد خدا روح مؤید صلوات
🔹بر خلق و ملک بر همه رُسُل تاج سر است
🔹بر تاج سر تمام انبیاء عالم محمد صلوات
🔸بر تور جمال پاک احمد صلوات
🔸بر عطر وجود حی سرمد صلوات
🔸بر وَجه نکویُ خُلق نکوی رسول
🔸بر خاتم الانبیاء محمد صلوات
🌿#السلامعلیکیامظلومیارسولاللهیاامامالرحمهیاسیدناومولانااناتوجهنا.
▪️نبی در بسترو زهرا کنارش
▪️عزیزقلب او شد بی قرارش
▪️بگوید دخترم کمتر نوا کن
▪️برای رفتن بابا دعا کن
⬅️ نمی دونم مدینه رفتی یا نه...
گنبد خضرای پیغمبرو دیدی یا نه...
ان شالله روزی هممون باشه مدینه..
گنبد خضرای پیامبر رو زیارت کنیم..
(یارسول الله آقا جان ..)
آقاجان...این دلا برا مدینهات تنگه آقا..
🕊آقا برات کاری نداره...امروز یه نگاه بکنی...برات کاری نداره یه مُهر تأیید بزنی، منم مدینه ای بشم..
آقا....هنوز خیلیا مدینه رو ندیدن...
هنوز خیلیا قبرستان بقیع رو ندیدند...
امروز بگو خدا.... به حق اون پیامبری که میگفت آی مردم من از شما اجر رسالت نمیخوام...
اما دو چیز رو بینتون امانت و یادگار میزارم....یکی کلام خدا قرآنه....یکی اهل بیت منه...
آی مردم فاطمه پاره تن منه..
آخ علی غریبه...(علی مظلومه....2)
آی مردم حسنین میوه دلِ منند...
آخ بمیرم برات یا رسول الله..چه کردند با فاطمه ات...
⬅️هر دختری بابا از دست بده مردم دورش جمع میشن...تَسلاش میدن...دلداریش میدن...تسلیت میگن...دسته های گل میارن...
☑️ آخ دل عالم بسوزه برا اون دختری که داغ بابا دید....اما بجای گُل دسته های هیزم آوردند...درب خونشو آتش زدند...
اون خونه ای که پیغمبر اذن ورود میگرفت وارد میشد....اومدن در خانه فاطمه شو آتش زدند....
فاطمه شو بین در و دیوار قرار دادند...
( بمیرم برات زهرا جان....)
🔹آی حاجت دارا.... ناله دارا ...آی جوون دارا....
🔘خانم فاطمه زهرا بین درو دیوار دوتا ناله زد..میدونی چی بود....
اولین ناله بیبی این بود... صدا زد ..
یا ابتا یارسول الله...
بابا بیا ببین با فاطمت چه کردند...
بابا بیا ببین اون سینه ای که تو میبوسیدی...بین در و دیوار گذاشتند...
یه نالهٔ دیگه ای هم زد فاطمه....
صدا زد
یا فِضه خُزینی..
فضه بیا پهلومو شکستند...
.فضه بیا محسنمو کشتند...
⏪کاری کردند با دختر پیغمبر...
صدازد علی جان شبانه غسلم بده...
شبانه بدنم و کفن کن...
شب بدنم رو بخاک بسپار...
امان از دل امیرالمومنین ع ...
(هااا ناله بزن برا غربت امیرالمومنین ع...)
علی غریبه علی مظلومه....
⏺بدن زهراشو کفن کرد...خدا غریبانه بدن زهرارو تشیع کرد ...همچین که رسید نزدیک قبر فاطمه اش...
(دیدید وقتی مادری از دنیا بره...میگن محارم مادر بیان...کمک کنند بدن نازنین مادرو درون خانه قبر بزارند...)
خدا سلمان محرم نیست...اباذر محرم نیست...محارمش بچه های کوچکشند...
خدا چه کنه علی..
اگه بره درون قبر کسی نبود فاطمه رو به علی بِده...
اگه بیرون قبر باشه چطور فاطمه رو وارد خانه قبر کنه..
آخ بمیرم یه وقت دید دو تا دست شبیه دستای پیغمبر....
💠علی جان اِلَیَّ...اِلَیَّ
علی جان بِده امانتمو... بِده فاطمه مو....
شاید گفته باشه یا رسول الله...آقا جان ...ازت خجالت میکشم آقا ...
(چرا)
چون امانتی که شب عروسی بمن دادی ..سیلی خورده نبود...
آخ تازیانه خورده نبود...
پهلو شکسته نبود...
......
✳️هر چقدر ناله داری به غربت امیرالمومنین ع ..به مظلومی امیرالمومنین... صدای نالتو بلند کن 3 مرتبه ناله بزن یگو...
🍁یا حسـیـــــن
🔸درلحظه هاي آخر،امّيدوارم ارباب
🔸آیی و من ببينم، يك دم رخِ شما را
🔸در لحظه وفاتم، چشم انتظارم ای شاه
🔸آسان كنی زلطفت جان دادنِ گدارا(عاصی)
⬇️صلوات حذف نشه لطفا⬇️
🎋هدیه به خانم فاطمه معصومه سلام الله
┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈
🏴#امام_حسین_علیه_السلام
🏴#سبک_شور_زمینه
✍شاعز:کربلایی امیر حسین سلطانی
▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️
قبله ی دل کرببلای تو
شش گوشه و پایین پای تو
گلدسته و گنبد طلای تو
تو سرمه آقا هوای تو
از کوچیکی زیر لوای تو
بزرگ شدم شدم برای تو
تو پادشاه و من گدای تو
دستمو میگیره دعای تو
دوای من،تربت تو
کشته منو،غربت تو
سیدی مولا یا حسین
▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️
نغمه ی رو لبم نوای تو
خوشم که افتادم به پای تو
منم گدای روضه های تو
آرزومه بشم فدای تو
سایه ی تو رو سرمه ارباب
جون رقیت منو هم دریاب
تو شب تارم بتاب ای مهتاب
واسه زیارت شدم بی تاب
آرزومه،زیارتت
تو محشرم،شفاعتت
سیدی مولا یا حسین
▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️
غمی ندارم تا تورو دارم
آقا تویی همه کس و کارم
مرهمی واسه قلب بیمارم
دوریه از تو میده آزارم
پرچمتو میبوسم این عشقه
خدا میدونه که همین عشقه
دیوونگی برات ببین عشقه
زیارتت تو اربعین عشقه
ای معدن،جود و کرم
بده به من،رزق حرم
#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
سیدی مولا یا حسین
05_14030419_جان_نثاران_امام_زمان_عج_شب_چهارم_محرم_.mp3
9.52M
🏴#امام_حسین_علیه_السلام
🏴#سبک_واحد
🎤مداح :کربلایی وحید شکری
سال ۱۴۰۳
نوحه سینه زنی امام حسین ع :
بسیار زیبا
باصدای کربلایی رمضانی
🏴🎤🏴🎤🏴🎤🏴🎤🏴
دور تو بگردم چقدر آقا گدا داری۲
هیچکی نداره کربلایی که شما داری۲
بین نوکرا من مثل قطره توی دریام
غلام همه بچه های حضرت زهرام۲
اربابم حسین /شاهم حسین نعم الامیرم
کی میشه بیام کرببلا اونجا بمیرم
◇◇◇◇🏴◇◇◇◇
سند حسینیهٔ دل خورده بنامت۲
خودم و پدر مادر من عبد و غلامت
یادمه بابام روزی که داد اسمت و یادم۲
با یه یاحسین این دلمو دست تو دادم
کی میشه بیام کرببلا اونجا بمیرم
اربابم حسین /شاهم حسین نعم الامیرم
کی میشه بیام کرببلا اونجا بمیرم
◇◇◇◇🏴◇◇◇◇
یعنی میشه باز شاه دو عالم کرم تو
اربعین بیام پای پیاده حرم تو۲
من عاشق و دل دادهٔ بین الحرمینم
عبد دره میخونهٔ عباس و حسینم
کی میشه بیام کرببلا اونجا بمیرم
◇◇◇◇🏴◇◇◇◇
#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
گریه برای تو دلامون و جلا میده
امام رضا به سینه زنا کربلا میده۲
ایشاءلله باشه بعد یه ماه جنت العباس
جآن بدیم همه تو حرم حضرت عباس۳
کی میشه بیام ک ببلا اونجا بمیرم
.
#وداع_با_محرم
میگه دمِ هیئتامون فاطمه
قبول باشه عزاداریِ همه
میگه تموم عالمِ هستی و
پای شما اگه بریزم کمِه
آهای اونی که بانی غذایی
آهای تویی که از میوندارایی
آهای اونی که چایی دم میکردی
آهای تویی که مثل نوکرایی
آهای اونی که حرص و جوش میخوردی
آهای تویی که پرچم و آوردی
آهای اونی که زیر بارون یه شب
سخنران و تا در خونه بردی
آهای اونی که جارو میکشیدی
آهای تویی که حرف میشنیدی
آهای اونی که جلوی دسته ها
گوسفندارو با گریه سر بریدی
یادم میمونه شبای محرم
میترسیدی که بیادش غذا کم
الهی کم نیاری تو زندگی
غصه میخوردی تو برای بچهام(بَچَم)
دیدم که پول تو جیبیتو گذاشتی
دیدم که تو روضه ها کم نذاشتی
دیدم همه سرمایتو دادی و
پول سفر به کربلا نداشتی
خیر ببینید خیر ببینید جوونا
خیر ببنید الهی پهلوونا
خیر ببنید به حق پهلوی من
خیر ببینید الهی نوحه خونا
دونه دونه نوکری هارو دیدم
صدای گریه هاتونو شنیدم
رو به خدا زدم برا شما ها
یِکَم براتون آبرو خریدم
حالا منم دست به دعا میارم
دست شکستم و بالا میارم
یه روز اگه مونده باشه از عمرت
با مادرت تا کربلا میارم
الهی از وسوسه ها جداشید
الهی زیر سایه ی ما باشید
هر وقت دلاتون هوای حرم کرد
الهی که راهی کربلاشید
✅ #حسین_زارع_زاده ✍
#شب_جمعه
#شب_زیارتی_اباعبدالله
#کربلا
#زمزمه#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
Meisam Motiee - Moharram 1402 Shabe 3-3 (320).mp3
12.97M
(زیر بار ستم، نمیرود یک دم) ۲
هر کسی آید، به زیر این پرچم
(خیمۀ آزادی و آزادگی اینجاست) ۲
غیرت شمشیر ما میراث عاشوراست
(تا قیامت از قیامت در جهان غوغاست) ۲
جان به قربانت حسین جان پرچمت بالاست
(بانگ هل من معین، آید از آن صحرا) ۲
یا أباالأحرار، لبیکَ یا مولا
(خون تو سرچشمۀ بیداری دنیاست
تا قیامت در رگ عشّاق تو غوغاست) ۲
(تا قیامت از قیامت در جهان غوغاست) ۲
جان به قربانت حسین جان پرچمت بالاست
(راه و رسم حسین، قیام لله است) ۲
نقش این پرچم، نصرُ مِن الله است
(حرف حق را میزند هر کس حسینی شد) ۲
شیعۀ تو بتشکن مثل خمینی شد
تا قیامت از قیامت در جهان غوغاست
جان به قربانت حسین جان پرچمت بالاست
#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
#زمزمه_واحد
#فراق_امام_زمان(عج)
#سبک_آقا_بیا_که_بی_تو
#بند_اول
آقا بیا که بی تو،صفا نداره دنیا
بیا و با ظهورت،پایان بده به غمها
من آرزویی غیر از،دیدنه تو ندارم
از پشت ابر غیبت،بیرون بیا نگارا
درمون دردم یا اباصالح
دورت بگردم یا اباصالح
ماهه منیرم یا اباصالح
برات بمیرم یا اباصالح
#یا اباصالح بیا آقاجون💚
#بند_دوم
آقا بیا که حالم،بدون تو خرابه
هر لحظه هر دقیقه،بی تو برام عذابه
امید زندگیمه،آخر هفته جمعه
دعا فرج میخونم،ایشالله مستجابه
تویی امیدم یا اباصالح
صبح سپیدم یا اباصالح
فصل بهارم یا اباصالح
دارو ندارم یا اباصالح
#یا اباصالح بیا آقاجون💚
#بند_سوم
آقا بیا فداتشم،اگر که میشه زودتر
غصه ی دوری از تو،میکُشته مارو آخر
میدم قسم تورو به،پهلو شکسته مادر
دیگه ظهور کن آقا،به حق شاه بی سر
مراد دل ها یا اباصالح
العجل آقا یا اباصالح
تویی قرارم یا اباصالح
دارو ندارم یا اباصالح
#یا اباصالح بیا آقاجون
💚💚💚💚
#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
4_5789459479414181179.mp3
8.18M
یا فاطمه؛ من عقده ی دل وا نکردم
گشتم… ولی قبرِ تو را پیدا نکردم ♫♪♭
چشم انتظارم مهدی بیاید؛ تا تربتت را پیدا نماید…
در کودکی شد قسمتِ من؛ خانه داری
هم خانه داری میکنم هم سوگواری ♫♪♭
گریم برای نورِ دو عینت
هرشب دهم آب؛ دستِ حسینت ♫♪♭
مادر چرا رنگ از رخ ماهت پریده؟ مادر چرا خون از گریبانت چکیده؟!
گاه دعا و راز و نیاز است؛ سجاده بگشا وقتِ نماز است…
دیشب نشستی گیسویت را شانه کردی ♫♪♭

امشب در آغوشِ لحد کاشانه کردی ♫♪♭
دیشب گرفتی، اشکم ز دیده
امشب ز داغت رنگم پریده ♫♪♭
دیشب دعا کردی؛ اجل جانت بگیرد!
امشب دعا کن دخترت زینب بمیرد… ♫♪♭
دیشب تو بودی مادر کنارم؛ امشب به دیوار سر میگذارم…
دادی به دستِ زینبت با آه و زاری…
پیراهن خونینِ خود را یادگاری ♫♪♭
───┤ ♩♬♫♪♭ ├───
#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
نوحه یا فاطمه من عقده ی دل وا نکردم
AUD-20220809-WA0033(1).mp3
7.9M
نوحه مادر😭😭 حضرت زهرا س برا مراسم مادر
🎙با صدای سید مهدی میرداماد
نوحه ی خدا مادرم را کجا میبرن 🔷🔷🔷🔷
🔷🔷🔷🔷🔷
خدا مادرم را کجا می برن
گمانم برا ی شفا میبرن
کجا میبرن میبرن
یه تابوت رو دوشه یه مرده غریب
یه مردی که بی فاطمه ست بی حبیب
یه دختر که باور نداره هنوز.هنوزداره می خونه ام یجیب
واویلا از غم کبابه علی
واویلا بی صبر تاب علی
واویلا شد خونه بی فاطمه
واویلا خونه خرابه علی
🔷🔷🔷🔷🔷🔷🔷🔷🔷🔷🔷
خدا مادرم را کجا میبرن
گمانم برای شفا میبرن
کجا میبرن کجا می برن
🔷🔷🔷🔷🔷🔷🔷
قرار ی نبود زود بری از خونه
شبونه غریبونه مخفیونه
من از حالا باید یه مادر بشم
تو چهار سالگی کی میگه آسونه
واویلا بی مادرم بی کسم
واویلا تا اوج غم می رسم
واویلا بی جونم و بی رمق
واویلا به اشک بابا قسم
🔷🔷🔷🔷🔷
خدا مادرم را کجا میبرن
گمانم برای شفا میبرن
کجا می برن کجا می برن
🔷🔷🔷🔷
شب آخری گفتی تو گوش من
بشم مادر هم حسین هم حسن
یکیشون مدینه میشه بی حرم
یکی کربلا یی و بی کفن
واویلا عصر عطش کربلا
واویلا غوغا میشه قتلگاه
واویلا زینب داره می بینه
واویلا سر میره رو نیزها
🔷🔷🔷🔷🔷🔷تایپ سجادیان مهر#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
188.6K
زمزمه امام حسن مجتبی ع
ســلــام آقــا بــه قــــبــر خــاڪــے وویــرونــ
ســلــام آقــا بــرات امــشــب شــدم گــریــونــ
ســلــام آقــا دلــت ازغــمــهاســنــگــیــنــه
بــیــاد مــادرت چــنــدســال زدے ســیــنــه
ســلــام آقــا نــداره قــبــرتــوزائر
غــریــب مــونــدے مــدیــنــه تــوبــه ایــن خــاطــر
ســلــام آقــاڪــه خــونــدے روضــه ے مــادر
ڪــتــڪ خــورده تــواون ڪــوچــه شــدے
ســلــام آقــا بــمــیــرم خــیــلــے مــظــلــومــے
تــوروڪــشــتــن بــازهرڪــیــنــه مــســمــومــیــ
ســلــام اقانــشــدغــمــخــوارتــویــارتــ
شــده زیــنــب بــجــاش امــشــب پــرســتــارتــ
دیــگــه راحــت شــدے ازقــصــه مــســمــار
مــیــشــے مــهمــون مــادربــادلــے خــونــبــار
بــبــخــش آقــا نــشــدتــامــهمــونــت بــاشــمــ
نــظــر ڪــن امــشــبــے روگــریــونــت بــاشــم
#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
بــه قــلــم 📝 ڪــربــلــایــے جــواد عــلــیــجــانــپــور بــابــل
الــتــمــاس دعا
4_5947260181346784129.mp3
2.94M
🏴#شهادت_امام_رضا_علیه_السلام
🏴#سبک_شور_احساسی
✍شاعز:علی علی بیگی
▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️
هر بار اومدم
توی همون نگاه اول
رو گونه هام اشکامو دیدم
موهای سرم
سفیدتر از دفعه ی قبل شد
هر دفعه که دوری کشیدم
چه هوایی
برا دل خستم
داره حرم تو
نیام که مریضم
تو رئوفی
گره توی کاره
بده حاجتامو
یه جوری عزیزم
▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️
احساس میکنم
با این همه گناهم آقا
لطف تو از سرم زیاده
تووی مشهدت
هر دفعه کربلا رو خواستم
پنجره فولاد تو داده
می بینی که
تو غربت دنیام
من و بغلم کن
خودت وطنم باش
مثل آهو
ضمانتمو کن
تا آخر عمرم
پناه منم باش
#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
#رضااا_ابوالحسنی
زمینه مناجات امام حسین(ع)...mp3
6.91M
سبک زمینه امام حسین علیه السلام
ای حرم تو همه یِ رؤیای من
عشقِ توئه تمومیِ دنیای من
آرامش، یعنی کرببلا..
ای که شدی تمومیِ عشقِ دلم
با تو که باشم یه دنیائه حاصلم
خوشبختی، یعنی عشقت آقا
تو عشقِ دل منی.. ای آرامش دلم
عشقِ توئه از خدا.. تنها خواهش دلم
از این دنیا فارقم.. تا با تو باشه دلم...
آرزو، دارم برات
جون بدم،بایک نگات
عشقمه، صحن و سرات
یاحسین..
رو سیام، یاکه بدم
تو نَکن، آقا رَدَم..
پیش تو، باز اومدم
یاحسین..
یاحسین، جانم حسین..
یادمه دمِ باب القبله اومدم
رو به روی حرمه تو زانو زدم
گفتم که، تویی ارباب من
میدونی که بی شما میمیرم حسین
دامنِ رقیه تو می گیرم حسین
دستِ رَد، به سینم تو نَزَن
چند وقته که دورم از.. گنبدِ طلای تو
خیلی دلتنگم آقا.. این شبها برای تو
میمیرم اگه نیام.. تا پایینِ پای تو
عشقِ من، دنیای من
قابِ تو..، چشمای من
گنبدت، رؤیای من
یاحسین..
با مرام، ختم کلام
من حرم، از تو میخوام
پس بگو..، من کی میام؟!
یاحسین..
یاحسین، جانم حسین..
#مجتبی_دسترنج_ملتمس
#زمینه_امام_حسین_ع
#شب_جمعه_است_بیا_حال_مرا_بهتر_کن#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
4_5985701727783880096.mp3
4.36M
🎤استاد حاج مهدی توکلی
#شهادت_امام_حسن
voice-changer-۲۰۲۴-۰۸-۲۶-۲۱-۵۲.mp3
772.1K
◾نوحهشهادت امام حسن(ع)
◾با ملودی و سبکجدید
◾بنداول
سردار بی سپاه
مسند نشین آه
آن کوچه و نگاه
آنکسکهشدگواه
برق نگاه قنفذ و ضرب لگد به مادرش
میانکوچهدیدهامپای بهرویمعجرش
وای.....
مادر مادر(۴)
◾بنددوم
زهر جفا زده
آتش به جان من
میسوزد از جفا
گل در خزان من
زینب غمدیده بیا حال مرا نظاره کن
دامن خواهرانه را ز اشک پر ستاره کن
وای....
مادر مادر(۴)
◾بندسوم
یارب ببین که چه
آورده بر سرم
در کوچه دیدهام
سیلی به مادرم
نفس میان سینهاش حبس شد و به لب رسید
ز ضرب سیلی مادرم میان کوچهها خمید
وای....
مادر مادر(۴)
#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
#مرتضی_محمودپور
20230821_085716-AudioConverter.mp3
1.08M
▪️نوحه شهادت امام حسن مجتبی علیه السلام
ای غریب مدینه سوزم از غصه هایت
میزنم هر شب و روز از محبت صدایت
من گدای تو هستم
در کنارت نشستم(۲)
واغریبا غریبا(۳)
بین کوچه شنیدم شاهد مادری تو
حافظ جان مادرحافظ معجری تو
از جگر ناله داری
سر به زانو گذاری(۲)
واغریبا غریبا(۳)
زهر کین تا شرر زد بر تن خسته تو
میرسد بر دوعالم آه پیوسته تو
پیکرت غرق خون شد
این کفن لالهگون شد(۲)
واغریبا غریبا(۳)
تسلیت گویم امشب من به ابن الکریمم
بر ولی نعمت خود شاه عبدالعظیمم
غرق در عزتم کن
کربلا قسمتم کن
واغریبا غریبا(۳)
#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
✍مرتضی محمودپور
20230821_090312-AudioConverter.mp3
1M
▪️نوحه شهادت امام حسن مجتبی علیه السلام
#تک_ضرب #سه_ضرب
در عزای تو نوحه می خوانم
ای حسن جانم ای حسن جانم
ای حسن جانم...
با دل ما شد داغَت آغشته
((ای تو را یارِ بی وفا کشته))
ای حسن جانم...
در غمت بی حد سوز و آه من
لخته های خون شد گواه من
ای حسن جانم...
نالم از جسمِ بر روی خاکَت
تیر باران شد پیکر پاکت
ای حسن جانم...
عشق روی تو سرنوشت ما
قبرِ خاکیِ تو بهشت ما
ای حسن جانم...
داری ای مولا دیدگانِ تر
شده ای پیرِ روضه مادر
ای حسن جانم...
بر دلت روزی غم شده حاکی
قاتل تو بود چادر خاکی
ای حسن جانم...
دیده ای اشک و صورت نیلی
کوچه تنگ و ضربه سیلی
ای حسن جانم...
#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
✍امیر عباسی
20230821_085443-AudioConverter.mp3
1.07M
▪️نوحه شهادت امام حسن مجتبی علیه السلام
#تک_ضرب #سه_ضرب
در خانه اش مولا حسن خونین جگر شد
خون از گلو، اشکش روانه از بصر شد
مسموم گردید، با دست همسر
غریب دوران، فرزند حیدر
مظلوم حسن جان...
زینب چو از حال برادر باخبر شد
گفتا خدا، بار دگر خاکم بسر شد
عزیز مادر، جانم فدایت
بی تو چه سازم، با بچه هایت
مظلوم حسن جان...
امشب عزیز فاطمه در احتضار است
حسین کنار بستر او بیقرار است
قاسم نهاده، سرش به دیوار
دستش به دست، عمو علمدار
مظلوم حسن جان...
کریم آل مصطفی رفته زدنیا
شد تیرباران نعش او از سوی اعدا
عزیز زهرا، خونین کفن شد
نصیب زینب، رنج و محن شد
مظلوم حسن جان...
#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
✍اسماعیل تقوایی