#قسمت_پایانی #روضه و توسل به حضرت معصومه سلام الله علیها اجرا شده به نفس حاج حسن شالبافان •
*امام زمان منو ببخشه.. سادات حلالم کنید..*
در ازدحام خیمه زینب ناتوان افتاد
روبندهٔ زنها به دست این و آن افتاد
«ای وای ای وای ای وای»
*هفده روز این فاطمه تو شهر ما بود. آنقدر احترامش کردند.. چند روز قبل یه اهل دلی میگفت نه اینکه بزرگ شهر گفته باشه اینقدر فهمیده بودند زنها اومدن به شوهراشون گفتند ببینید این چند روزه نباید از اینجا عبور کنید. گفتن چرا؟ گفتن یه فاطمه تو این خونه است..
آخ برات بمیرم مادر.. که تا دید نامرد داره میاد اول روش رو برگردون.. این نامرد بیهوا زد تو صورتش. بعد از هفده روز هم که بی بی از دنیا رفت قمی ها چه تشییع جنازهای کردن. اون قسمتی که الان خانم حرمش هست باغی بوده تو تاریخ به نام باغ بابِلان. این باغ را آماده کردند قبر آماده شد آخه دختر امامه احترام داره لذا میگن تابوت را که گذاشتن رو زمین هیچکس جرات نمیکرد به این بدن دست بزنه، همه رفتند. عقب خدایا چه کار کنیم؟خِبرههای روضه فهمیدند کجا رفتیم یه وقت دیدن دو تا سوار دارن از سمت قبله میان.. ان شاالله هیچ موقع داغ نبینی اونهایی که داغ مادر دیدند میفهمند. رفقا! اگر بخواهند یه خانمی را دفن کنند اول از همه یکی میگه نامحرمها برن کنار. باید دوتا محرم باشند. لذا میگن امام رضا آمد، جوادالائمه آمد، بدن را با احترام نماز خوندن و دفن کردند.. چرا میگن دو تا محرم. چون باید یکی بره تو قبر یکی دیگه اون بالا بدن رو بده دستش.. چی میخوای بگی اگه این روایت چهل وپنج روز شهادت بی بی را بخوام بگم مثل این شبا هی علی رفت تو قبر بیرون اومد هی نگاه به قبر میکرد یه نگاه به فاطمه میکرد، قهرمان خیبر به چه کنم چه کنم افتاد. یه وقتی دید دو تا دست شبیه دستای پیغمبر هی میگفت الیّ. این دوتا بدن.. یه جای دیگه هم برات بگم.. بنی اسد هی به این بدنها نگاه کردند یه وقت دیدن یه سوار از سمت قبله آمد بنی اسد کنار برید من این بدنها را خوب میشناسم برید یه قطعه بوریا بیاورید. ای بی کفن...
#رضااا_ابوالحسنی
27.49M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎙حاج نادر جوادی
#رضااا_ابوالحسنی
◼️حرم مطهر حضرت معصومه(س)
|⇦•از آنچه در دو جهان هست ..
#روضه و توسل به حضرت زهرا سلام الله علیها ویژه ایام فاطمیه به نفس آقا سید محمد جوادی
از آنچه در دو جهان هست بیشتر دارد
فقط خداست که از کار او خبر دارد
یکی برای علی ماند و آن یکی همه بود
اگر چه لشکر دشمن چهل نفر دارد
خدا خیر بده به مستمعی که زمزمه داره این کمتر کاریه که ما به ناله برا مادرمون فاطمه بزنیم .. خانمی که داغدارِ و تو بستر افتاده ..
عقیقِ سرخ از آتش نداشت واهمه ای
کسی که کفو علی می شود جگر دارد
کمر به یاری تنهایی علی بسته
میان کوچه اگر دست بر کمر دارد
[این گوشه کار نشستی ، برا فاطمه مثه شمع بسوزیم .. اگر مادر داری خدا برات نگه داره اگه مادر نداری ان شاالله امشب سر سفرهی فاطمه باشه .. با بچه های علی هم صدا شو ..]
سر علی به سلامت چه باک از این سردرد
محبت ولی الله درد سر دارد
کسی که شهر سر سفره ی قنوتش بود
چگونه دست به نفرین قوم بردارد ؟!
.
صدا زد : ” اَشهد انّ علی ولی الله “
ولی دریغ که این شهر گوش کر دارد
اگرچه باغ فدک نعمت فراوان داشت
ولی ولایت او بیشتر ثمر دارد
دلای آماده ، اونایی دقیقه ها و ساعت ها رو شمردن فاطمیه بیاد .. نکنه نام بی بی رو ببرن آرام بشینی .. به خدا مدینه یه ختم براش نگرفتن .. یکی نیمد به بچه هاش سرسلامتی بده .. بچه هاش نتونستن بلند بگن مادر .. نفس داری برا خانم نفس بزن .. آخه این شبا به سختی نفس میکشید فاطمه .. برا خانمی داری نفس میزنی که همه عمرش هجده بهار دیده
هجده بهار داشتُ صد ساله مینمود ..
دست اجل گرفت از او خشت بعد خشت
یه موقعی دست به دیوار می گرفت یه موقعی هم دست رو شونهی حسن میزاشت قدم میزد .. طوری شد بعد از شهادت بی بی میگفت مادر :
تو که شربت ز دست مرگ خوردی
چرا مادر عصایت را نبردی ..
قربون قبر گم شدت مادر ..
گرفت راه زنی را به کوچه راه زنی
در آن محله که بسیار رهگذر دارد
فدای محسن شش ماهاش که زد فریاد
سپرد ندارد اگر مادرم، پسر دارد ..
کشید و بُرد، زد و رفت، من نمیدانم
حسن دقیقتر از این ماجرا خبر دارد
قربونت برم که روز به روز آب شدی ..
دور بسترش نشستن مادر یه دعا کن .. شب تا صبح برا همسایه ها دعا میکنی ، یه دعا هم برای خودت کن حسین آمین بگه حسن آمین بگه .. دستاشون رو بالا آوردن (خدا بهتون خیر بده مجلس بی بی رو دارید گرم میکنید .. مگه هر چشمی میتونه برا فاطمه گریه کنه ..) یه وقت صدا زد : اَجل وَفاتی سَریعا .. آی نَنَه .. علامه طباطبایی فرمود فقط سادات نمیتونن بگه مادر ، گفت هر دلی که برا فاطمه بِتَپه میتونه بگه مادر .. آی خانم .. آی خانم ..
عمریست دل به چشم تو بستم نگاه کن
زهرایِ من، علیُ تو هستم نگاه کن
ای دل بریده تا نبریدم بلند شو
ای پر شکسته تا نشکستم بلند شو
زانوی بوتراب به خاک آشنا شده
بر خاک التماس نشستم نگاه کن
یک دستِ من ز پیکر خیبر توان گرفت
حالا به لرزه های دو دستم نگاه کن ..
من علی ام .. حرف بزن با من .. از روزی که از کوچه برگشتی دیگه صورتت رو ندیدم ..
زدنت ، کبود شده همه بدنت ..
زدنت ، جلوی چشمایِ حسنت ..
زدنت .. زدنت ..
دلم رو بردی ، دستُ بالا آوردی
قنوت بهونهتِ میخوای بگی سیلی نخوردی
چه سر به زیری ، نکنه داری میری
دستِ شکسته سختته بخوای که رو بگیری
اونا که مَردن، تو روضه کوهِ دردن
پیرای ما واسه جوونیه تو گریه کردن
دلم آتیشِ، که میگفتم همیشه
حسن باهات باشه کسب مزاحمت نمیشه ..
جلو حسن زدنت ، خجالت از حسن میکشی
جلو حسن زدنت ، که منت کفن میکشی
زدنت ، کبود شده همه بدنت ..
زدنت ، جلوی چشمایِ حسنت ..
زدنت .. زدنت ..
خوش به حال اونایی که برا بی بی داد میزنن.. نامرد بی هوا تو صورت مادرِ ما زد ..
خدا کند که زنی بی هوا زمین نخورد ..
دم غروبِ، گلایه هام زِ چوبِ
دیدم یزید با خیزران روی لبت میکوبه
یه شب نمیشه که راحتم بزارن
شده بابا بخوای سر بریدهشو بیارن؟!
زدنت، بهونه دخترت رو گرفت
زدنت ، رباب دویدو سرت رو گرفت
حسین ....
گوشه خرابه رفتیم همه فیض ببرن ، مظلومین غزه رو یادت نره ، دخترایی که بین آوارها موندن .. یارالی بابا .. گفت بابا :
#رضااا_ابوالحسنی
خواب دیدم که برایم گل سر آوردی
خار از این پای پر از آبله در آوردی
#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
حاج محمدرضا بذریBazri_Shahadat_Hazrat-Zahra_1400.mp3
زمان:
حجم:
10.49M
🏴 السلام علیکِ یا فاطمة الزهرا
🔊 بدرود امیدم، همه دار و ندارم
باید بدنت رو توی تابوت بزارم ...
◼️ #روضه_حضرت_زهرا
🎤حاج محمد رضا #بذری
غمناک ترین حادثه زندگی من
مهر من و مهتاب شب بندگی من
با اشک به دیوار و در کوچه نوشتم
این کوچه شده باعث شرمندگی من
از ناله من موج گرفت خشک ترین رود
از رفتن تو کوچه این شهر مه آلود
بدرود بهشتم،نفسم،عشق عزیزم
آهسته برو،پشت سرت اشک بریزم...
بدرود قرارم،همه دار و ندارم
باید تورو به خالق منان بسپارم
میگن در جنت دیگه مسمار نداره
اونجا کسی با بال ملک کار نداره
باید روی گلبرگ شقایق بنویسند
گل تاب فشار در و دیوار نداره...
انگار گلم اومده بودی که بری زود
کز روز تولد به تنت رخت سفر بود
بدرود بهشتم،ملکم،روح بلندم
بند کفنت رو باید انگار ببندم
بدرود امیدم،همه دار و ندارم
باید بدنت رو توی تابوت بزارم ...
#فاطمیه
#شام_غریبان_حضرت_زهرا
#بعد_از_شهادت
.
#رضااا_ابوالحسنی
#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
نوحه پر تب و تابه دل بی قرارم از محمود کریمی
پر تب و تابه دل بی قرارم ◯◗◦
اگه تو بری زهرا جان کسی رو ندارم ◯◗◦
گل چادر گلدارت ، تب دستای تب دارت ◯◗◦
آتیشم زده ◯◗◦
نفست که خراب میشه ◯◗◦
مثل شمعی که آب میشه ◯◗◦
حال من بده ◯◗◦
نه تو حرف میزنی نه حسین نه حسن ◯◗◦
چی شد اون خنده هات آخه یه حرفی بزن ◯◗◦
تو که پریشونی دلخوشی کدومه ◯◗◦
برای علی بعد از تو همه چی تمومه ◯◗◦
شبا ساکت و بیداری ، ولی معلومه درد داری ◯◗◦
بین هر نفس ◯◗◦
پر اشک سکوت تو پر گریه قنوت تو ◯◗◦
کنج این قفس ◯◗◦
بیا امشب بذار خودتو جای من ◯◗◦
چه کنم فاطمه پاشو یه حرفی بزن ◯◗◦
بار غمت افتاد روی دوش زینب ◯◗◦
داری میگی اون اسرارو توی گوش زینب ◯◗◦
شب آخره و حالا ◯◗◦
بی امون میشه گریه ت با ◯◗◦
دیدن حسین ◯◗◦
با این اشکای خاموشت ◯◗◦
می گیری توی آغوشت ◯◗◦
پیرهن حسین ◯◗◦
نفسات میگه این دم آخر حسین ◯◗◦
شده ورد لبت غریب مادر حسین ◯◗◦
محمود کریمی پر تب و تابه دل بی قرارام
#رضااا_ابوالحسنی
#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
سبک زمینه احساسی حضرت زهرا سلام الله علیها
آرومِ جونم فاطمه
ای مهربونم فاطمه
خانوم خونم فاطمه
قامت کمونم فاطمه
دنیایِ من، با رفتنت عوض میشه
قلبِ زارم، اگه بِری تو آتیشه
بعدت زهرا، دنیا میخواد تَهِش چی شه
ای سایه ی سرم رفتی
ای یاس پرپرم رفتی
با بازویِ وَرَم رفتی
دلم می سوزه
دلم می سوزه برات
فدای اون خنده هات
نثارِ راهِ تو اَند..
اشکِ چشم بچه هات
ای جان من فاطمه
جانان من فاطمه(۴)
نورِ نگاهم فاطمه
ای تکیه گاهم فاطمه
پشت و پناهم فاطمه
زخمیِ راهم فاطمه
زخمِ پهلوت، کارِ نوکِ غلاف بوده
بازوی تو، چرا همش خون آلوده
توی خونه، هنوز پُر از بوی دوده
ای ماهِ من چه زود رفتی
راستی گنات چی بود؟ رفتی
با صورت کبود رفتی
دلم می سوزه
می سوزمو می سازم
به در نگاه می ندازم
دست تو بسته نشد..
خدارو شُکرِش بازم
ای جان من فاطمه
جانان من فاطمه(۴)
#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
#رضااا_ابوالحسنی
#مجتبی_دسترنج_ملتمس
#سبک_زمینه_حضرت_زهرا_س
هیئت جوانان سبط النبی علیه السلامزمینه ا آروم جونم.mp3
زمان:
حجم:
9.58M
﷽
🎶 زمينه | آروم جونم فاطمه
كربلايی مجتبی دسترنج
#رضااا_ابوالحسنی
#فاطميه
4_5969663508151797138.ogg
زمان:
حجم:
177.1K
با نفس آقا مهدی حق پرست
#رضااا_ابوالحسنی
#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
نماهنگ روزگار بی کسی.mp3
زمان:
حجم:
4.48M
کی بی اجازه اومده تو خونه مون قدم زده
🎙 #مازیار_طاولی
#️⃣ #شهادت_حضرت_زهرا
#️⃣ #فاطمیه
#️⃣ #استودیویی
کی بی اجازه اومده تو خونه مون قدم زده
خیر نبینه اونی که زندگیمونو به هم زده
تو روزگار بی کسی کسی مثل من نمیشه
این خونه زندگی دیگه شبیه قبلا نمیشه
یادته شب اولی که اومدی توی خونه من
اشک شوق تو بود که میریخت روی شونه من
حالا پاشو نگاه کن دارم اشک میریزم
تنهام عزیزم عزیزم عزیزم
چی اومد سر محسن تو آغوش تو میسوخت
دنیام عزیزم عزیزم عزیزم
حلالم کن حلالم کن
خودت فکری به حالم کن
تو با وفا بودی ولی دنیا بهت وفا نکرد
دعاگوی همه بودی کسی برات دعا نکرد
خودم میخواهم جای همه برا شفات دعات کنم
برا یه بارم که شده صورتتو نگاه کنم
واسه خاطر بچه هامون جون من اگه میشه نرو
ندیده کسی تا به حالا التماس منو
بالا سرت نشستم رو صورتت میریزه
اشکام عزیزم عزیزم عزیزم
کسی برام نمونده تو هم که داری میری
تنهام عزیزم عزیزم عزیزم
حلالم کن حلالم کن
خودت فکری به حالم کن
.
#رضااا_ابوالحسنی
#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها