eitaa logo
کانال نوحه وسینه زنی یا زینب(سلام الله علیها)
18.3هزار دنبال‌کننده
2هزار عکس
1.7هزار ویدیو
428 فایل
#کانال_نوحه_وروضه_یازینب_سلام_الله_علیها http://eitaa.com/joinchat/2288255007C8509f44f1f #هدیه_محضر_امام_زمان_عج_صلوات التماس_دعای_فرج_وعاقبت_بخیری ⛔️کپی مطالب بدون نام کانال ممنوع⛔️
مشاهده در ایتا
دانلود
۸..........m4a
زمان: حجم: 3.31M
(سلام الله علیها) شده خاموش دگر آن صوت و نوای فاطمه شده زینب سیه پوش اندر عزای فاطمه شده حیدر بی یاور شده زینب بی مادر گرفته اندر آغوش چادر خاکی مادر همی گوید زیر لب حسین من بیا بنگر شده حیدر بی یاور شده زینب بی مادر 🎤
ای نخل‌های کوفه! امام شما چه شد؟ آن اشک و شور و گریه و حال و دعا چه شد؟ محراب کوفه! سرخی دامان تو ز چیست؟ سجادۀ علی! علی مرتضی چه شد؟ هم صحبت غریب تو ای چاه کوفه کو؟ فریادهای آن دل درد آشنا چه شد؟ ای صحنه‌های بدر و احد کو امیرتان؟ ای ذوالفقار، بازوی شیرخدا چه شد؟ ای کوچه‌های شهر مدینه خبر دهید صاحب عزای حضرت خیرالنسا چه شد؟ ای کودک یتیم که خالی است سفره‌ات آورد آنکه بهر تو هر شب غذا چه شد؟ ای بام کوفه بانگ اذان علی کجاست؟ آن صوت دلنشین و صدای رسا چه شد؟ پیر مریض! یار غریبی که نیمه شب می‌ریخت در دهان تو هر شب دوا چه شد؟ ای کوفه آن امیر غریبی که سال‌ها دیده است از رعیتش آزارها چه شد؟ "میثم" بخوان ز سوز جگر روضۀ علی با ما بگو به آن شه ارض و سما چه شد؟ استاد حاج غلامرضا سازگار.
1_1323630617.mp3
زمان: حجم: 384.8K
بعد تو ای گل حیدر سوزم و گریم به یادت ای گل پرپر ز کینه شد نصیب تو شهادت ای صفای قلب زارم،دل پریشان توأم من یاد غم های تو زهرا،دیده گریان توأم من فاطمه یا فاطمه جان۴ بعد تو ای نور دیده فاطمه ای گل چیده یاد سوز و گریه هایت قامت حیدر خمیده رفتی و خون شد دل من،داغ تو شد مشکل من سوز داغت ای شهیده،زد شرر بر حاصل من فاطمه یا فاطمه جان۴ گشته پژمرده ز داغت همه ی گل های باغت روز و شب آیم کنار قبر بی شمع و چراغت گل حیدر فاطمه جان،غم عالم شد دچارت بعد از این که رفته ای تو،می نشینم بر مزارت فاطمه یا فاطمه جان۴ بعد تو ای فاطمه جان خانه ام ماتمسرا شد خانه ی ماتم گرفته بی شما بزم عزا شد همسر پهلو شکسته،زینبت در غم نشسته ای صفابخش وجودم،بی تو حیدر گشته خسته فاطمه یا فاطمه جان۴
. زهرای من ای که تویی به مصطفی دختر کنار قبر تو منم حیدر داغ تو زد به جان من آذر ای که بودی بر من یار و حبیب بعد از تو من گردیده ام غریب از داغ تو ای نور دیده ام علی گردیده بی صبر و شکیب یا زهرا یا زهرا یا فاطمه (۴) زهرای من دختر ختم مرسلین بودی به مرتضی تو همنشین بودی فدایی قرآن و دین بودی جانت به راه دین فدا شده خون از غم دل مرتضی شده ای غریب مدینه بهر تو خانه ی من بزم عزا شده یا زهرا یا زهرا یا فاطمه زهرای من بی تو دگر ز زندگی سیرم کرده غم هجران تو پیرم بعد تو فاطمه زمینگیرم کبوترم رفتی ز لانه ام زندان من شد آشیانه ام ای نور دیدگان مجتبی رفتی غریبانه ز خانه‌ام یا زهرا یا زهرا یا فاطمه زهرای من ببین پریشان توام زهرا بی سر و سامان توام زهرا همیشه گریان توام زهرا کسی مثل تو رنج و غم ندید از ظلم و کینه گشته ای شهید ای نور چشم زینب و حسین رفتی و بی تو قامتم خمید یا زهرا یا زهرا یا فاطمه شاعر:
حاج محمدرضا بذریBazri_Shahadat_Hazrat-Zahra_1400.mp3
زمان: حجم: 10.49M
🏴 السلام علیکِ یا فاطمة الزهرا 🔊 بدرود امیدم، همه دار و ندارم باید بدنت رو توی تابوت بزارم ... ◼️ 🎤حاج محمد رضا غمناک ترین حادثه زندگی من مهر من و مهتاب شب بندگی من با اشک به دیوار و در کوچه نوشتم این کوچه شده باعث شرمندگی من از ناله من موج گرفت خشک ترین رود از رفتن تو کوچه این شهر مه آلود بدرود بهشتم،نفسم،عشق عزیزم آهسته برو،پشت سرت اشک بریزم... بدرود قرارم،همه دار و ندارم باید تورو به خالق منان بسپارم میگن در جنت دیگه مسمار نداره اونجا کسی با بال ملک کار نداره باید روی گلبرگ شقایق بنویسند گل تاب فشار در و دیوار نداره... انگار گلم اومده بودی که بری زود کز روز تولد به تنت رخت سفر بود بدرود بهشتم،ملکم،روح بلندم بند کفنت رو باید انگار ببندم بدرود امیدم،همه دار و ندارم باید بدنت رو توی تابوت بزارم ... .
حاج محمدرضا بذریBazri_Shahadat_Hazrat-Zahra_1400.mp3
زمان: حجم: 10.49M
🏴 السلام علیکِ یا فاطمة الزهرا 🔊 بدرود امیدم، همه دار و ندارم باید بدنت رو توی تابوت بزارم ... ◼️ 🎤حاج محمد رضا غمناک ترین حادثه زندگی من مهر من و مهتاب شب بندگی من با اشک به دیوار و در کوچه نوشتم این کوچه شده باعث شرمندگی من از ناله من موج گرفت خشک ترین رود از رفتن تو کوچه این شهر مه آلود بدرود بهشتم،نفسم،عشق عزیزم آهسته برو،پشت سرت اشک بریزم... بدرود قرارم،همه دار و ندارم باید تورو به خالق منان بسپارم میگن در جنت دیگه مسمار نداره اونجا کسی با بال ملک کار نداره باید روی گلبرگ شقایق بنویسند گل تاب فشار در و دیوار نداره... انگار گلم اومده بودی که بری زود کز روز تولد به تنت رخت سفر بود بدرود بهشتم،ملکم،روح بلندم بند کفنت رو باید انگار ببندم بدرود امیدم،همه دار و ندارم باید بدنت رو توی تابوت بزارم ... .
_حضرت_زهرا_س می آید از ره منزل به منزل من باغبانی افسرده حالم در هجر یک گل بشکسته بالم نقش گل بین آن در ودیوار تا ابد باشد نقش خیالم مظلومه زهرا، مظلومه زهرا وای از آن میخ وپهلوی زهرا(س) غنچه اش پرپر،آه و واویلا دستان بسته کردم نظاره در اوج غربت،گریان وتنها مظلومه زهرا، مظلومه زهرا از برم رفتی یار جوانم تنها شدم من،ای مهربانم گو چه سازم با ناله ی طفلان ناتوان از این بار گرانم مظلومه زهرا، مظلومه زهرا آه از زمانه، با من چه کردست بعد تو قلبم،محمل دردست گرمی ونور کاشانه بودی بی تو خانه ام تاریک وسردست مظلومه زهرا، مظلومه زهرا غسل ودفن تو بوده شبانه آه از آن تشییعِ مخفیانه درد سنگینی، باشد برحیدر دخت پیمبر،شد بی نشانه مظلومه زهرا، مظلومه زهرا شاعر : اسماعیل تقوایی
_حضرت_زهرا_س می آید از ره منزل به منزل من باغبانی افسرده حالم در هجر یک گل بشکسته بالم نقش گل بین آن در ودیوار تا ابد باشد نقش خیالم مظلومه زهرا، مظلومه زهرا وای از آن میخ وپهلوی زهرا(س) غنچه اش پرپر،آه و واویلا دستان بسته کردم نظاره در اوج غربت،گریان وتنها مظلومه زهرا، مظلومه زهرا از برم رفتی یار جوانم تنها شدم من،ای مهربانم گو چه سازم با ناله ی طفلان ناتوان از این بار گرانم مظلومه زهرا، مظلومه زهرا آه از زمانه، با من چه کردست بعد تو قلبم،محمل دردست گرمی ونور کاشانه بودی بی تو خانه ام تاریک وسردست مظلومه زهرا، مظلومه زهرا غسل ودفن تو بوده شبانه آه از آن تشییعِ مخفیانه درد سنگینی، باشد برحیدر دخت پیمبر،شد بی نشانه مظلومه زهرا، مظلومه زهرا شاعر : اسماعیل تقوایی
. عمّار می‌گوید: به خانه آقا و مولایم امیرالمومنین رفتم و از ایشان اجازه‌ ورود گرفتم. به من اجازه فرمودند و داخل شدم. ایشان را در حالی که محزون و اندوهگین نشسته بودند، یافتم و حسن در سمت راست و حسین در سمت چپ ایشان نشسته بودند. گاهی به حسین علیه‌السلام نگاه می‌کرد و می‌گریست و گاهی به حسن علیه‌السلام. هنگامی‌که به حال او و فرزندانش نظاره کردم از خود بیخود شده، اشک‌هایم جاری شد و به شدت گریستم. هنگامی‌که آرام شدم عرضه داشتم: اجازه سخن به من می دهید فرمود: بگو ای ابا الیقظان! عرضه داشتم: شما امر بر صبر کردن در مصیبت می نمایید. پس این اندوه طولانی (در این مصیبت) چیست؟ در حالی که شیعیان شما به خاطر خانه‌نشینی و غیبت شما آرام ندارند و این امر بر آن‌ها سخت است. می‌گوید حضرت به من نگاه کرده و فرمود: ای عمّار! همانا مصیبت کسی که من از دست داده ام بسیار سخت است. من رسول خدا را با از دست دادن فاطمه از دست دادم. او برای من موجب آرامش و تسلیت بود. هنگامی‌که سخن می‌گفت در گوش من صدای رسول خدا می پیچید و هنگامی‌که راه می رفت مثل رسول خدا راه می‌رفت و من درد فراق را جز با دوری او احساس نکردم و چه بزرگ است مصیبتی که به من رسیده است. هنگامی‌که او را در جایگاه غسل قرار دادم، فهمیدم که استخوانی از پهلوی او شکسته است و پهلویش از ضربه تازیانه ها سیاه شده و او آن را از من مخفی می نمود که می ترسید مبادا اندوه من بیشتر شود و به حسن و حسین نمی نگرم مگر اینکه اشک راه گلویم می گیرد و به زینب گریان نگاه نمی‌کنم مگر اینکه دلم به حال او به رقّت در می آید. سپس حضرت با عمار از منزل خارج شدند و شیعیان به یکدیگر بشارت آن را دادند. 📚منابع: انوار العلومة، ص ۲۱۴ 👈برگرفته از کتاب فاطمیه ماثور، حجه الاسلام شیخ محسن حنیفی، صفحه ۱۳۰