eitaa logo
کانال نوحه وسینه زنی یا زینب(سلام الله علیها)
14.6هزار دنبال‌کننده
1.6هزار عکس
1.4هزار ویدیو
369 فایل
#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها #اللهم_عجل_لولیک_الفرج_والعافیه_والنصر #هدیه_محضر_امام_زمان_عج_صلوات http://eitaa.com/joinchat/2288255007C8509f44f1f
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
➖زیارت قبور مطهر ائمه علیهم السلام 🛑عَنْ مولانا أبی الحسنِ الرِّضا عليه السّلام قالَ ؛ إنَّ لِكُلِّ إمامٍ عَهْدا فى عُنُقِ أوْليائِهِ وَ شيعَتِهِ ، و إنَّ مِنْ تَمامِ الْوَفاء بِالْعَهْدِ زِيارَةُ قُبُورِهِم . 🔰إمام رضا فرمود ؛ براى هر امامى ، عهد و پيمانى بر گردن دوستان و پيروان اوست ، و از نشانه هاى وفاى كامل به اين عهد و پيمان ، زيارت قبور ایشان است . 📚:من لايحضره الفقيه ۲ / حدیث ۳۱۶۰ . ♻️کانال: علم الحدیث
➖ معروف و‌ منکر چیست❓⁉️ 🛑 رَوَی الشَّیْخُ الْمُفِیدُ قَدَّسَ اللَّهُ رُوحَهُ بِإِسْنَادِهِ إِلَی مُحَمَّدِ بْنِ السَّائِبِ الْکَلْبِیِّ قَالَ: لَمَّا قَدِمَ الصَّادِقُ علیه السلام الْعِرَاقَ نَزَلَ الْحِیرَةَ فَدَخَلَ عَلَیْهِ أَبُو حَنِیفَةَ وَ سَأَلَهُ عَنْ مَسَائِلَ وَ کَانَ مِمَّا سَأَلَهُ أَنْ قَالَ لَهُ جُعِلْتُ فِدَاکَ مَا الْأَمْرُ بِالْمَعْرُوفِ فَقَالَ علیه السلام الْمَعْرُوفُ یَا أَبَا حَنِیفَةَ الْمَعْرُوفُ فِی أَهْلِ السَّمَاءِ الْمَعْرُوفُ فِی أَهْلِ الْأَرْضِ وَ ذَاکَ أَمِیرُ الْمُؤْمِنِینَ عَلِیُّ بْنُ أَبِی طَالِبٍ علیهما السلام قَالَ جُعِلْتُ فِدَاکَ فَمَا الْمُنْکَرُ قَالَ اللَّذَانِ ظَلَمَاهُ حَقَّهُ وَ ابْتَزَّاهُ أَمْرَهُ وَ حَمَلَا النَّاسَ عَلَی کَتِفِهِ قَالَ أَلَا مَا هُوَ أَنْ تَرَی الرَّجُلَ عَلَی مَعَاصِی اللَّهِ فَتَنْهَاهُ عَنْهَا فَقَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام لَیْسَ ذَاکَ بِأَمْرٍ بِمَعْرُوفٍ وَ لَا نَهْیٍ عَنْ مُنْکَرٍ إِنَّمَا ذَاکَ خَیْرٌ قَدَّمَهُ 🔰شیخ مفید به سندش از محمّد بن سائب کلینی نقل می کند که وی گفت، وقتی حضرت صادق علیه السّلام به عراق آمد در حیره منزل کرد. ابو حنیفه خدمت امام علیه السّلام رسید و چند سؤال کرد، از آن جمله پرسید، فدایت شوم امر به معروف چیست؟ فرمود: ابو حنیفه! *معروف آن کسی است که در میان اهل آسمان معروف و در میان اهل زمین معروف است و او امیر المؤمنین علی بن ابی طالب است*. عرض کردم: فدایت شوم، منکر چیست؟ فرمود: آن دو نفر (دو خلیفه غاصب)که به او در مورد حقش ستم روا داشتند و مقام او را گرفتند و مردم را بر دوش او سوار کردند. ابو حنیفه گفت: مگر منکر این نیست که ببینی شخصی مشغول معصیت خدا است و او را بازداری؟ امام صادق علیه السّلام فرمود: این امر بمعروف و نهی از منکر نیست، این کار خوبی است که تقدیمش کرده. 📚: بحارالانوار ج ۲۴ ص ۵۸. ♻️کانال: علم الحدیث
AUD-20220508-WA0132.mp3
1.14M
روضه شهادت امام صادق علیه السلام
🏴 🏴 🎤مداح :حجت الاسلام میرزامحمدی ▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️ *دلهامونو روانه کنیم بریم ببینیم مدینه چه خبره ..." ساعت های آخر عمر امام صادق هست" دوباره یکی از گلهای زهرا رو پرپر می کنن،اما الان اگه مدینه باشی،کنار بقیع خبری نیست...." هیچ کسی تو مدینه لباس عزا به تن نکرده ..." آخه این بچه های فاطمه غربت و از مادر به ارث بردن* غروب سرخ نگاهش، به رنگ ماتم بود غریب شهر خودش نه،غریب عالم بود چقدر روضه ی کرببلا به پا میداشت *شعرا و روضه خوان ها رو که دعوت می کرد،انقده برا ابی عبدالله گریه میکرد،این بکاء بر سیدالشهدا رو ما از مدرسه ی امام صادق به عنوان جلسات و هیئات به ارث داریم* چقدر روضه ی کرببلا به پا میداشت به روی سر در خانه همیشه پرچم بود اگر چه زخم جگر تازه میشد اما باز برای داغ دلش روضه مثل مرهم بود ✧✾═════✾🔶✾════ *فرمود گریه ی بر جد غریب ما ابی عبدالله،یه فرح و نشاطی تو دل گریه کن به ارث میزاره،که تا قیامت این شادمانی از دلش بیرون نمیره* همیشه در وسط کوچه ی بنی هاشم پر از تلاطم اشک و مصیبت و غم بود شبی که در تب آتش بهشت او می سوخت *خونشو مثل مادرش فاطمه آتش زدن،آتش به درون خانه سرایت کرد،از این حجره به آن حجره،چقدر اهل و عیال حضرت ترسیدن،اومد مثل مادر وسط آتش ایستاد* چقدر شبی که در تب آتش بهشت او می سوخت شکسته قامت و آشفته حال و در هم بود *وسط آتش ایستاد فرمود:ان ابن ابراهیم خلیل الله* (این یه مصیبت ...) شتاب مرکب و پای برهنه ی آقا میان کوچه زمین خوردنش مسلم بود *اگه یه وقت جوان رشیدالقامتی باشه،دنبال مرکب بدواننش،پابه پای مرکب حرکت میکنه،اما خدا نکنه اینی که پشت مرکب دارن میدوننش یه پیرمرد باشه،مثل امام صادق یا یه بچه ی سه چهار ساله باشه،مثل بچه های ابی عبدالله ...* شتاب مرکب و پای برهنه ی آقا میان کوچه زمین خوردنش مسلم بود کبود زخم طناب و اسارت و غربت چقدر در نظرش کربلا مجسم بود ✧✾═════✾🔶✾═════✾✧ *عجب مصیبت هایی،دونه دونشو یا یاد مدینه می کرد یا یاد کربلا می افتاد* خلاصه لحظه ی آخر زمان تدفینش بساط غسل و بساط کفن فراهم بود در آن زمان به خدا هر دلی پریشان شهید بی کفن وادی محرم بود حسین ..... به زخم پیکر گل بوریا نمی پیچید اگر که پیرهن پاره پاره ای هم بود .... *چندین هزار نفر امروز برا دفنش تو مدینه اومدن" با چه عزت و احترامی دفنش کردن، (درستشم همینه) فرزند پیغمبر احترام داره؛بچه ی فاطمه محترمه؛اینجا چهارهزار نفر برا تشییع جنازه ی عزیز زهرا اومدن،کربلا هم سی هزار نفر اومده بودن،آخ بمیرم ...." عوض گل باران این بدن،چه کردن؟!! فقط یه جمله و زیارتو شروع کنم،کاری کردن که حتی خواهرش بدن برادر رو نشناخت،گفت داداش:* ته گودال فقط پیکر تو مانده و من همه رفتن،فقط مادر تو مانده و من .... حسین ....
4_5771773744687089454.mp3
1M
🎶 بشنـــــوید صوت مسحور ڪنندۂ شهید سید مرتضی آوینی وای از پیچیدگی نفس انسان ! شیطان را از در می‌رانی ، از پنجره باز می‌آید
باب الحرم _ابوذر بیوکافی.mp3
5.93M
|⇦• بیرقِ عزا برپا میشه .. و توسل ویژۀ ۸ شوال سالگرد تخریب قبور ائمه بقیع _ کربلایی ابوذر بیوکافی
. |⇦• بیرقِ عزا برپا میشه .. و توسل ویژۀ ۸ شوال سالگرد تخریب قبور ائمه بقیع _ کربلایی ابوذر بیوکافی ●━━━━━━─────── بیرقِ عزا برپا میشه، روضه چه غوغا میشه گریه مهیا میشه، تو قلب مجنون ما، بابُ الکَرَم وا میشه تویِ خیال و رویا مزارتُ می بینم تصورش قشنگه، رو خاکِ بقیع میشینم گرفتارتم، توئی که مشکل گشایی گرفتارتم، با غریبا آشنایی به دادم برس، دارم می‌میرم کجائی؟ حسن به توسلت کردم منو تحمل کردی من بی مرامم اما، تو خیلی خیلی مردی ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ دشمنِ تو که رسوا میشه، دنیا چه زیبا میشه، قدرِ تو پیدا میشه، به زودی چشمایِ ما، به گنبدت وا میشه صحن و رواق و گنبد یه چیزی مثله مشهد کربلا تا مدینه، شیعه به رفت و آمد تصور کنیم، الان تو صحن و سراشیم تصور کنیم، زائرِ آشفته باشیم تصور کنیم، روبرو ایوون طلاشیم حسن حرم تو پهناور به وسعت دنیاها هرجا که روضه خونا، دم میگیرن یا زهرا حسن .. حسن .. شاعر: جناب آقای مجتبی حاذق ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ 👇
. |⇦• تویِ رویایِ شبِ تار بقیع .. و توسل ویژۀ ۸ شوال سالگرد تخریب قبور ائمه بقیع _ کربلایی مجتبی رمضانی ●━━━━━━─────── تویِ رویایِ شبِ تار بقیع سرم میزارم رویِ دیوار بقیع نه یه مرقدی، نه رفت و آمدی بمیرم چه غربتی داره بقیع تو همون هوای دلگیرِ حرم وسط قابِ دو تا چشم ترم یه کبوتر که پرش خاکی شده بال و پر میزد رو خاکِ مادرم قبری که نشون نداشت حتی سایه بون نداشت حرمِ بی زائری، که یه روضه‌خوان نداشت یا امام مجتبی .. یا امام مجتبی .. یه روز این دلُ هوایی میکنیم رو به ایوونِ طلایی میکنیم بعدِ عمری تو شلوغیِ حرم از ضریحت رونمایی میکنیم تو باید صحن و سرا داشته باشی یه ضریحِ باصفا داشته باشی تو کریمی یا معذالمومنین تو باید برو بیا داشته باشی ــــــــــــــــــــ بعد از این دیگه بقیع پر رفت و آمده حرمت شلوغ تر از کربلا و مشهده .. ــــــــــــــــــــ امام زادۀ آبادی هم حرم دارد ولی برادرِ زینب هنوز بی حرم است ــــــــــــــــــــ کاش آنجا داشت تکه سایه بانی لااقل کاش میدادند بر گریه زمانی لااقل کاشکی می شد بریزی آب بر قبر حسن کاش آنجا داشت شبها روضه خوانی لااقل کاشکی می شد کنار قبر صادق سینه زد کاش می شد تا سحر اینجا بمانی لااقل کاشکی می شد بگویی با نگهبان بقیع زائران را خوب می شد که نرانی لااقل کاش می شد آشکارا ریخت هنگام غروب پشت دیوار بقیع اشک روانی لااقل کاش میدادیم با یک روضه اُم البَنین قلبِ سنگی نگهبان را تکانی لااقل کاش درخاک بقیع اذن زیارت داشتیم کاشکی وقت نماز٬ آنهم جماعت داشتیم قربونِ گنبد و بارگاهِ تخریب شدۀ بقیع .. ای آقام آقام .. عرضِ روضه‌مو از همه التماسِ دعا .. اصلا باب بود تخریب کردن به آتش کشیدن تو مدینه .. اینجا گنبد و گلدسته ها رو خراب کردن .. آی گریه کنا یه روزی هم تو همین مدینه هیزم جمع کردن آمدن درِ خانۀ زهرا سلام الله علیها .. نانجیب صدا زد وَ اَلَّذِی نَفْسُ عُمَرَ بِیدِهِ لَیخْرُجَنَّ أَوْ لَأُحْرِقَنَّهُ عَلَی مَا فِیه ..(1_2) یا اهالی خانه از خانه خارج می شوند یا خانه را با هر چه در آنست به آتش می کشم .. نانجیب چنان با لگد به در زد .. راوی میگه در افتاد رو مادرِ سادات .. این چهل نفر از رو در رد شدن .. منبع: 1)الاحتجاج شیخ طبرسی، ج۱، ص۸۰ 2)بحارالأنوار مجلسی، ج۳۰، ص۳۴۹ ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ 👇
باب الحرم _ مجتبی رمضانی-Segment 1.mp3
13.46M
|⇦• تویِ رویایِ شبِ تار بقیع .. و توسل ویژۀ ۸ شوال سالگرد تخریب قبور ائمه بقیع _ کربلایی مجتبی رمضانی
166.7K
⚘گمنام⚘: چقدر غم انگيزه بقيع تو اين شبا نه گنبدي نه حتي يك صحن و سرا چقدر جاي خاليه زائر حس ميشه پايينِ پاهاي امامِ مجتبىٰ آقام آقام آقام امام مجتبی اگه اين اربعين تو رفتي كربلا اگه كه گم شدي ميون زائرا اگه دلت شكست يه گوشه گريه كن بياد غربتِ امامِ مجتبىٰ آقام آقام آقام امام مجتبی خرابه ي بقيع مثل شام بلاس نداره سايِبون بي صحن و سراس بياد دختري سه ساله افتادم كه خيره به سره بابا رو نيزه هاس بابا خبر داري ميخنديدن به ما خبر داري كه عمه رو زدن بابا تو اون شبيكه تو بيابون افتادم فقط صدا زدم عموجونم بيا شباي جمعه مادري با قد خم با اشك چشم مياد آروم آروم حرم رو دست ميگيره اصغرِ شش ماهه رو با گريه هِي ميگه عليِِه اصغرم مادر بميره تشنه رفتي اصغرم نگفتي كه دق مرگ ميشم من مادرم پاشو كه شير بدم بهت بازم علي لالا لالا لالا عليه پرپرم شاعر: ✍ سبك : هاشم محمدي آرا🎼