#اسارت #امام_سجاد_علیه_السلام
#حضرت_زینب_علیهاالسلام
◾️شتری که دلش به حال اسراءِ آل الله سوخت و به شترهای دیگر میگفت: دختران علی علیهالسلام را آرام سوار بر محملها کنید...
در نقلی آمده است:
علیا مخدره زینب کبری سلاماللّهعلیها فرمودند:
سر امام سجاد علیهالسلام بر روی زانوی من بود که دیدم شتران برهنه و بیجهاز را برای ما آوردند؛ امام زین العابدین علیهالسلام به من فرمود:
عمهجان! این شترها را میبینید که میآورند؟ و آن شتر خاکستریرنگ را که از جلوی شتران میرود و اشک میریزد، مشاهده میکنید؟
من گفتم: بله؛ ای نور دیدهام.
امام فرمود: عمهجان! میدانید این شتر چرا گریه میکند و به شتران دیگه چه میگوید؟
من گفتم:ای پسر برادرم! حجت خدا توئی! زبان حیوانات را تو میدانی!
إمام فرمود:
ایعمهجان! این شتر دلش به حال ما سوخته است؛ میرود و به شتران دیگر میگوید: دختران علی علیهالسلام را آرام سوار کنید و آهسته راه بروید؛ مبادا بچهها را به زمین بزنید و زنها را زجر بدهید.
📚ریاض القدس(نسخه خطی) ج۲ص۲۱۰
💥بابا..من ذَالذی قَطَعَ وریدک بابا..
(اولین حرفی که زد)
بابا کی رگای گردنتو بریده بابا..
💥من ذَالذی خَضبَ بِدِماعک..بابا..کی محاسنت رو با خون رنگین کرد بابا..
💥من ذَالذی ایتمنی علی صِغَرِ سِنی..بابا کی تو کوچیکی یتیمم کرد بابا..
امان امان
صدا زد بابا .. بابا.. بابا
🥀آخ بابا گلوم زخمی شده
🥀آب مینوشم درد میکنه
🥀گوشواره هامو کشیدن
🥀بابا گوشم درد میکنه
(یه آرزو کرده رقیه کنج خرابه شام)
صدا زد بابا
🥀بابا پاشو یه بار دیگه
🥀با همدیگه بریم خونه
🥀من روی زانوت بشینم
🥀موهامو تو شونه بزن بابا
(یه ناله ای هم داره همه بلدن)
(دشتی)
🍂آخ یتیمی درد بی درمان یتیمی
🍂یتیمی خاریِّ دوران یتیمی
🍂اگر دست پدر بودی به دستم
🍂چرا کنج خرابه می نشستم
🍂اگر می بود بابای نِکویم
🍂نمی زد شمر دون سیلی به رویم
هر کجای مجلس نشستی..به سوز دل سه ساله ابی عبدالله..به اون لحظه ای که سر بابا رو بغل گرفت ناله کرد گریه کرد..به حق اون لحظه حاجتتو مد نظر بیار رأس همه حوائج فرج مولامون آقامون صاحب الزمان...صدای نالتو بلندکن 3 مرتبه ناله بزن بگو یا حسین..
💔️زندگی بی تو در این قافله سخت است پدر
💔️گذر عمر ازاین مرحله سخت است پدر
💔️دخترت تشنه اشک است ولی باور کن
💔️گریه کردن وسط هلهله سخت است پدر
هدیه به خانم فاطمه معصومه سلام الله علیها صلوات
#روضه_امام_سجاد
( علیه السلام )
#حاج_میثم_مطیعی
اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا اَباعَبْدِاللهِ وَ عَلَى الاْرْواحِ الَّتى حَلَّتْ بِفِنائِکَ عَلَیْکَ مِنّى سَلامُ اللهِ اَبَداً ما بَقیتُ وَ بَقِىَ اللَّیْلُ وَ النَّهارُ وَ لاجَعَلَهُ اللهُ آخِرَ الْعَهْدِ مِنّى لِزِیارَتِکُمْ ...چی میشه من بیام پایین پات دست به سینه بگذارم و بگم : اَلسَّلامُ عَلَى الْحُسَیْنِ وَ عَلى عَلِىِّ بْنِ الْحُسَیْنِ وَ عَلى اَوْلادِ الْحُسَیْنِ وَ عَلى اَصْحابِ الْحُسَیْنِ ...
دریا به دیده ی تر من
گریه می کند
آتش ز سوز حنجر من
گریه می کند
سنگی که میزنند به فرقم
ز روی بام
بر زخم تازه ی سرِ من
گریه می کند
توو هر شهری وقتی یه بزرگی وارد میشه یه آقایی وارد میشه مردم شهر گل میریزند روی سرش میگن خوش آمدی ؛ وقتی کوفه رفت با کاروان زن ها و بی بی ها همه سنگ میزدند ... وقتی رسید شهر شام هم هلهله میکنند هم دخترها رو کتک میزنند ، شاید زبون حال آقامون این باشه : مردم کوفه و شام ، به من علی بن الحسین سنگ بزنید ولی دیگه به سرِ بابای مظلوم من ، سنگ پرتاب نکنید ... حسین ... حسین ...
از حلقه های سلسله
خون می چکد چو اشک
زنجیر هم ، به پیکر من
گریه می کند
#شاعر_استاد_سازگار
آخه مقاتل میگن وقتی امام باقر بدن نازنین باباش رو غسل میداد ، راوی میگه بدن نازنین زین العابدین رو روی سنگ غسل گذاشت ، پرده ای زدند که آقا زاده بابای نازنینش رو راحت غسل بده ؛ میگه یه وقت شروع کرد های های گریه کردن ؛ میگه روم نشد اونجا سوال کنم ، زین العابدین رو دفن کرد ، بعد از مدتی خدمتش رسیدم آقاجان وقتی پدر نازنینت رو غسل میدادی ،گریه میکردی ! میگه فرمود : وقتی بابام رو غسل میدادم اثر غل و زنجیر جامعه به گردن و پاها و ران مبارکش باقی بود ، میخوام بگم یا باقرالعلوم ! بابای مظلومت رو غسل دادی یه وقت شروع کردی گریه کردن ، یه شبی هم وقتی مردم مدینه خوابیده بودند جد مظلومم امیرالمومنین عزیزدلش رو غسل میداد ، به بچه هاش گفته بود آروم گریه کنید صدامونو کسی نشنوه یه وقت دیدند علی دست از غسل کشید ، سر به دیوار گذاشت ، علی جونم مگه نگفتی آروم گریه کنند ...
چرا بلند بلند گریه میکنی ؟ نمیدونستم بازوش ... پهلوش ... میگه یه وقت صدا زد یا حسن یا حسین یا زینب یا ام کلثوم ! هَلُمّوا ! هَلُمّوا ! تَزَوَّدوا اُمّکُم بیاید از مادر توشه برگیرید ! فَهَذَا الْفِرَاقُ وَ اللِّقَاءُ فِی الْجَنَّةِ بچه ها امشب شب خداحافظیه ، دیدار دیگه به قیامت و بهشت ، امیرالمومنین میفرمایند :حسنین خودشون رو به روی سینه ی مادر انداختند ، همون سینه ای که ، علی فرمود : اُشهِدالله اَنَّها قد حَنَّتزهرا چنان صیحه ای زد وَ مَدَّتْ یَدَیْهَا دست ها رو از کفن بیرون آوردوَ ضَمَّتْهُمَا إِلَى صَدْرِهَا مَلِیّاًحسنین را به سینه چسبانید ، یه وقت منادی صدازد علی بچه ها رو بردار، ملائکه به گریه شدند؛گذشت ، گذشت عصر عاشورا شد؛یه وقت نازدانه ی امام حسین آمد کربلا ، سکینه خاتون خودش رو روی بدن پاره پاره انداخت ... شروع کرد با پدر حرف زدن ... یه وقت عربای بیابانی آمدند ؛ فَاجتَمِعَ عدّة ... با یه اهانتی این نازدانه رو به گوشه ای پرتاب کردند ... حسین ...
1. دریا به دیده.mp3
11.23M
#روضه_امام_سجاد
( علیه السلام )
#حاج_میثم_مطیعی
دریا به دیده ی تر من
گریه می کند ...
#کانال_متن_روضه_مجمع_الذاکرین
از حرم تا قتلگه
زینب صدا میزد حسین
دست و پا میزد حسین
زینب صدا میزد حسین
اومده بالای تل زینبیه داره نگاه میکنه، هر کی سنگ داره با سنگ میزنه، هر کی نیزه داره با نیزه میزنه، بدن عزیز زهرا. دستاشو رو سرش گذاشت زینب صدا زد، اَلسلامُ علیکَ یا مُرَمِّلٍ بِالدِماء، اَلسلامُ علیکَ یا ذَبیحَ العطشان، وا محمدا وا علیا.
رسانه آهنگ
اما یه وقت دیدن زینب داره تو صورت خودش میزنه صدا زد، اَلسلامُ علیکَ یا ذَبیحاً بِلقَفا. چی دید زینب، دید بدن آقامونو برگردوند.
میون نیزه و خنجر ، یه تنی افتاده بی سر
ناله ی غریبی میگه یا حسین غریب مادر
┅┅┅┅┄❅💠❅┄┅┅┅┅┄
🇮🇷#اللّٰهمَّ_عَجِّلْ_لِوَلِیِّكَ_ٱلْفَرَجَ🇮🇷
4_5926737972908004358.mp3
3.21M
از حرم تا قتلگه
زینب صدا میزد حس
زمزمه دفن امام حسین علیه السلام
اشک غم جاری از هر دو عین است
روضه ی دفن امام حسین است
خواهر غمدیده ی او
جز دلی مضطر ندارد
جان فدای پیکری که
بین مقتل سر ندارد
وا حسینا...
با ناله ی غم از جور و بیداد
آمد از کوفه امامِ سجاد
جسمِ بابایش حسین را
دیده بین خاک و خون و
خواست آندم بوریا و
داغ قلبش شد فزون و
وا حسینا...
پیکرِ بی کفن بابا را
نهاده در میانِ بوریا
لیکن از دل ناله دارد
با دو چشمی خونفشان و
گریه دارد بین مقتل
از جفای ساربان و
وا حسینا...
*روضۂ دفتری امام حسن مجتبی(ع)*
*«السلام علیکَ یا حسن ابن علی ایها المجتبی یابن رسول الله»*
*بنال ای دل پُر از ناله ودردُم*
*که در شهر مدینه کوچه گردُم*
*دلُم خونه،دلم خونه، دلم خون*
*که این درد دلُم نداره درمون*
*الهی درد بی درمون دوا کن*
*نظر بر سوز و حالِ مجتبی کن*
*همی نالُم زِ دردِ سینه سوزُم*
*بیا زینب ببین تو حال و روزُم*
*همی نالُم که مادر در بَرم نیست*
*طبیب درد مو جز مردنُم نیست*
*غریب شهر و خانه مجتبایم*
*بنال ای ماهی دریا برایم*
*بنال ای دل بحال غربت مو*
*بریزید اشک بهرِ تربت مو*
*◾آی عاشقان غریب مدینه ، الان بقیع یه دونه زائر نداره ، الان یه نفر نیست تو بقیع به امام حسن سلام بده ، آی حاجتمند مجلس هر جا برید واعظا و مداحا همه میگن حسین غریبه اما همین الان کربلا باشی امام حسین چقدر زائر داره ، آقا امام حسن در بستر مرگه و مادری بر بالین نداره که سرشو به زانو بگیره شما* *امشب(امروز) بیاین برا امام حسن مجتبی مادری کنید . بی بی فاطمه ی زهرا به خواب یکی از علما اومد فرمودن : چرا روضه ی حسنم رو نمی خونید ، مگه حسن پسر من نیست حسنم غریبه.... بگم از روزی که حسن و حسین با هم زور آزمایی کردن ، پیغمبر نشسته بود، امیرالمومنین هم بود ، بی بی فاطمه زهرا هم بود، همه دارن حسین رو تشویق میکنن دیدن پیغمبر هی داره میگه جانم حسن ، بی بی سوال کرد بابا جان حسین کوچکتر از حسنه چرا حسینو تشویق نمی کنی؟ چرا هی میگی جانم حسن! پیغمبر صدا زد دخترم مگه نمیشنوی همه ی عالم دارن میگن حسین ، من دیدم کسی نمیگه حسن ، خیلی پسرم غریبه ، فرمود هر کسی به اندازه ی بال مگسی برا حسنم گریه کند فردای قیامت که همه ی چشمها گریانند چشمی که بر حسنم اشک ریخته باشد گریان نمیشه ، امشب(امروز) هم شما بگید جانم حسن ، قربون غربتت برم آقا جان ، روزه بود ، افطار کرد همچی که آب نوشید صدا زد : آه جگرم داره میسوزه آی چه کرد زهر جُعده با آقا همچی که دید آقا داره دست و پا میزنه گفت چه غلطی کردم ، کَرَمشو ببین یه نگاه به قاتلش کرد فرمود از اون در فرار کن دست زینب بهت نرسه میکُشت، راه فرار را به قاتلش نشون داد، فردای قیامت مگه میزاره ما رو جهنم ببرند ، صدا زد کنیزا برید بگید خواهرم بیاد زینبم بیاد زینب آمد الهی هیچ خواهری همچون زینب داغ برادر نبینه الهی هیچ خواهری برادرشو در بستر بیماری نبینه ، بر سر و صورت زد دوید تو کوچه های بنی هاشم ، حسینم بیا که حسن داره جون میده همه اومدن کنار بستر امام مجتبی ، حسین اومد با سرعت بالای سر برادر ، سر مبارک برادر رو به دامن گرفت اشک چشمش به صورت امام حسن میچکید آقا به هوش آمد فرمود حسین جان تو برای من گریه نکن ، لحظات آخرم تو کنار بسترم آمدی اما تو لحظه آخرت دشمنان دورت حلقه میزنن ، آی بمیرم صدا زد : زینب برو طشتی بیاور ، طشت مقابل برادر قرار داد زینب دلش خوش بود برادر زهر و برمی گردونه اما بمیرم دید پاره های جگر برادر درون طشت ریخت.ای روزگار دو طشت نشون زینب دادی*
*ازدوطشت آمد صدای شوروشین*
*گاه از طشت حسن گاه از حسین*
*هر چقد ناله داری به سوز جگر اباعبدالله سه مرتبه ناله بزن یا حسین(3)*
*لاحول ولاقوة الابالله العلی العظیم*
روضه امام حسن مجتبی علیه السلام حاج مهدی سماواتی
مهرت به کائنات برابر نمی شود
داغی ز ماتم تو فزون تر نمی شود
از داغ جانگداز تو ای گوهر وجود
سنگ است هر دلی که مکدر نمی شود
ظلمی که بر تو رفت ز بیداد اهل کین
بر صفحه ی خیال مصوّر نمی شود
ای آنکه شد جنازه ات آماج تیر کین
اینگونه ظلم با گل پرپر نمی شود
بی بهره از فروغ ولای تو یا حسن
مشمول این حدیث پیمبر نمی شود
فرمود دیده ای که کند گریه بر حسن
آن دیده کور وارد محشر نمی شود
((خوش به حال چشمی که گریان امام حسن علیه السلامه فداتون بشم که تا نام امام حسن رو شنیدید اشک چشمتون جاری شد - چقدر مظلوم که رسول خدا اینگونه فرموده روز محشر که همه گریانن اشک ریزان حسن خندان))
دارم امید بوسه ی قبر تو در بقیع
افسوس می خورم که میسر نمی شود
با این ستم که بر تو و بر مدفنت رسد
ویران چرا بنای ستمگر نمی شود؟
((میدونستن سبط اکبره میدونستن میوه دل علی مرتضا و فاطمه زهراست گاهی به خودش بد میگفتن گاهی باباش و سب میکردند گاهی سجاده از زیر پاش میکشیدن خدا کنه این روایت صحیح نبوده باشه با صورت به زمین خورد - روزه بود زهرش دادن نالش بلند شد اما فرمود جگر من وقتی پاره پاره شد که راه را بر مادرم گرفتن بعد شهادت مادرش هم اونی که آرام نمیگرفت حسن بود - آقا چرا اینقدر بی تابی فرمود من دیدم تو کوچه به مادرم چه گذشت (وای مادرم)
لحظات آخر چشماشو باز کرد دید عزیز برادرش داره گریه میکنه فرمود حسین جان درسته از بین شما میرم اما برادرا و خواهرام دورم هستند غریب نیستم لایوم کیومک یا اباعبدالله غربت برادرشو میبینه))
۞﴿﷽﴾۞
🎼 سبک زمزمه آرام و زیبا 💯
#مناجات_امام_زمان_عج
بهسبک:خدایاعاشقانراباغمآشناکن
✍️ #علی_حاجیان_فر
#کانال_نوحه_مجمع_الذاکرین
#بنداول 🎶💯
فـراقودوریازتـوباعـثایناشکوآهــه
بدونِدیــدنِرویِشمـاعُمـرمتَـبـــاهــه
بیاامشــــبنگاهیکنبهحالوروزمآقـا
کهمنعمریبرایدیدنتچشمامبراهه
میــخونـم با دلِ خـون
با اشک و آهِ محــزون
بِهـــِــت روو میزنم مـن
ازم رو بـــــرنــگـــــــــردون
داره میگذره/دیگه عمر من
ولی غرق در گناهم
ازامشب بهبعد/کنارخودت
بیـا و بـده پناهـــــم
ـــــــــــــــــــــــــ
#بنددوم 🎶💯
بهدنبالنشونیازتومیگردم؛ کجایی؟
مدینهیانجفیا کاظمین یا کربلایی؟
شنیدم که توازحاتمکریمترهستیآقا
بادستخالیامشباومدماینجاگدایی
چـقدرطعنهشنیـدم
بهایـنوادیرسیـــدم
چقدجمـــعهگذشـتو
ولـــــیتـــورونــدیـــــدم
برا دیدنت/همیشه آقا
دعای فرج رو میخونم
کدومجمعهاز/کدومراهمیای
بگو که منم بدونم
#بندسوم 🎶💯
الهی بشنوی آقای خوبم این صدامو
الهیکههمینامشباجابتشهدعامو
تمومحاجتمبعد ازوصالت ؛تنها اینه
بیا امضا بزن امشب برات کربلامو
تموم باورم شد
دلم تنگ حرم شد
زیارت ؛ اربعین که
دعای مادرم شد
الهی همین/روز اربعین
ببینم ضریح دلبر
به یاد مسیر جاده میگم
حسین ای غریب مادر
✍️شعر از : #علی_حاجیان_فر
دوشنبه ۹ فروردین ۱۴۰۰
4_5985465946964232793.m4a
3.95M
سبک زمزمه مناجات امام زمان*عج*
مناسب اجرا مناجات در مجالس مختلف
شعر از ؛ ✍ #علی_حاجیان_فر
Hossein Sharifi - Ghafele Salare Man (320).mp3
14.92M
متن نوحه قافله سالار من حسین شریفی