eitaa logo
کانال نوحه وسینه زنی یا زینب(سلام الله علیها)
13.6هزار دنبال‌کننده
1.5هزار عکس
1.3هزار ویدیو
334 فایل
#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها #اللهم_عجل_لولیک_الفرج_والعافیه_والنصر #هدیه_محضر_امام_زمان_عج_صلوات http://eitaa.com/joinchat/2288255007C8509f44f1f
مشاهده در ایتا
دانلود
. 🏴سبک شهادت بی بی خاتون سلام الله علیها 🏴بند اول رقیه ی مظلومه از پدرش محرومه گوشهٔ ویرونه نشسته،بهونه گیره گرفته قلب زارش پریشونه احوالش شده از این زمونه خسته،بهونه گیره کجایی نور چشم تارم نیستی کنارم بیقرارم سر روی پای کی بذارم۲  بابا خسته شدم دیگه بیا منو ببر پیشت بابا میگن بگو بابات کجاس جواب بدم چی به اینا بابای خوبم،ای مهربونم 🏴بند دوم واویلا از اون لحظه سری رو از رو نیزه توی طبق میذارن و،براش میارن میشه نگاهش خیره سر و بغل میگیره بازم یه داغ تازه رو،داغش میذارن درد دلش رو میگه با سر به آرزوش میرسه دختر میزنه پر مثل کبوتر۲    بابا راحت میشه از شامیا از زجر پست و بی حیا دیگه نمیشه روبرو با دخترا تو کوچه ها بابای خوبم،ای مهربونم 🎤با نوای زیبای کربلایی طاهر باقری ✍️کربلایی امیرحسین سلطانی 👇
. خدایا چنان کن سرانجام کار.. که دیگر رهایم کند نیزه دار شبیه اسیران جنگی شدم رخم سوخته صورتم پرغبار به یک سمت زجر و به یک سمت شمر برایم نمانده ست راه فرار روی صورتم‌ چنگ محکم زدند همین پیرزنهای گوشه کنار دویدند روی تنت ده سوار دویدند دنبال من صد سوار گذر کردن از کوچه های شلوغ.. چه سخت است بر دختر با وقار! سرم روی گردن نمی ایستد تنم روی ناقه نشد استوار اگرچه نخورده لب من به آب.. ولی خورده ام سیلی آبدار فقط چوب خوردی به صبح و غروب فقط فحش خوردیم لیل و نهار عزیزم خداوند صبرت دهد! که دیدی مرا با دوصد می گسار! ملک بود خدمتگزارم ولی به من گفت آن مست خدمتگزار ✅سید پوریا هاشمی-محرم ۱۴۰۲ .
. خورشيدِ من‌ آمدی شبانه قدری بغلم کن عاشقانه نشناختمت در اول‌ کار نفرین خدا به این زمانه کی زیر گلوت را عزیزم اینطور بریده ناشیانه تقصیر حرارت تنور است این سوختگی‌ زیر چانه امروز شبیه موی تو سوخت آن موی بلند دخترانه اوضاع مناسبی ندارم چه خوب که آمدی شبانه من که همه عمر رفته بودم تنها به مجالس زنانه رفتم وسط شرابخواران کَت بسته، به زورِ تازیانه "بَر" خورده به من، چرا نبوده؟! برخوردِ کسی مودبانه من دختر شاه عالمینم دادند ولی به من‌ اعانه در راه، شتر تکان نمیخورد خوردم کتکی به این بهانه هر بار طناب را کشیدند خوردیم‌ زمین دانه دانه من‌ سیر غذا نخوردم اما خوردم‌ دل سیر تازیانه افتاد سرت ز روی شاخه افتاد سرم به روی شانه هر سنگ که بر سر تو میخورد میکرد به سمت ما کمانه از خاطر من نمیرود... نه... آن ضربه ی چوب وحشیانه سالم لب من ، لب تو زخمی؟! واللهِ که نیست عادلانه دیگر ز سفر بدم میاید کِی می بری ام پدر به خانه دیدی که ز شب هراس دارم خورشیدِ من آمدی شبانه ✅شعر از گروه "یا مظلوم"✍ .👇 اجرای #کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
یا حسین ع: *🏴نوحه حضرت رقـــیه(س)* *آی بخداجان حسین نزنیدرقیه را۲*ذ *اوزاده پیغمبراست نزنید رقیه را* *ای بخداجان حسین نزنید رقیه را* *سربریده دیده است نزنید رقیه را* *آی بخدا جان حسین نزنیدرقیه را* *شام وخرابه دیده است نزنیدرقیه را* *آی بخداجان حسین نزنیدرقیه را* *پاهای اوتاول زده نزنیدرقیه را* *آی بخداجان حسین نزنید رقیه را* *اوتازیانه خورده است نزنیدرقیه را* *آی بخداجان حسین نزنید رقیه‌را* *ای شامیان بی حیا نزنیدرقیه را* *آی بخداجان حسین نزنیدرقیه را* *خارمغیلان دیده است نزنیدرقیه را* *آی بخداجان حسین نزنیدرقیه را* *داغ پدررادیده است نزنیدرقیه را* *آی بخداجان حسین نزنیدرقیه را* *داغ برادردیده است نزنید رقیه را* *آی بخدا جان حسین نزنیدرقیه را* *رقیه بی باباشده نزنید رقیه را* *آی بخداجان حسین نزنیدرقیه را* *ای کافران بی خدا نزنیدرقیه را* *آی بخداجان حسین نزنیدرقیه را۲* ◼️◼️◼️◼️◼️◼️◼️
🍁بسم الله الرحمن الرحیم 🍁 به ياد لب تشنه پدر آب نخورد! عصر عاشورا كه دشمنان براى غارت به خيمه ها ريختند، در درون خيمه ها مجموعا 23 كودك از اهل بيت عليه السلام را يافتند. به عمر سعد گزارش دادند كه اين 23 كودك ، بر اثر شدت تشنگى در خطر مرگ هستند. عمر سعد اجازه داد به آنها آب بدهند. وقتى كه نوبت به حضرت رقيه عليه السلام رسيد آن حضرت ظرف آب را گرفت و دوان دوان به سوى قتلگاه حركت كرد. يكى از سپاهيان دشمن پرسيد: كجا مى روى ؟ حضرت رقيه عليه السلام فرمود: (سلام الله علیها) بابايم تشنه بود. مى خواهم او را پيدا كنم و برايش آب ببرم (سلام الله علیها) او گفت : آب را خودت بخور. پدرت را با لب تشنه شهيد كردند! حضرت رقيه عليها السلام در حالي كه گريه مى كرد، فرمود: پس من هم آب نمى آشامم نيز در كتاب مفاتيح الغيب ابن جوزى آمده است كه ، صالح بن عبدالله مى گويد: موقعى كه خيمه ها را آتش زدند و اهل بيت عليهم السلام رو به فرار نهادند، دخترى كوچك به نظرم آمد كه گوشه جامه اش آتش گرفته ، سراسيمه مى گريست و به اطراف مى دويد و اشك مى ريخت . مرا به حالت او رحم آمد. به نزد او تاختم تا آتش جامه اش را فرو نشانم . همين كه صداى سم اسب مرا شنيد اضطرابش بيشتر شد. گفتم : اى دختر، قصد آزارت ندارم . بناچار با ترس ايستاد. از اسب پياده شدم و آتش جامه اش را خاموش ‍ نمودم و او را دلدارى دادم . يكمرتبه فرمود: اى مرد، لبهايم از شدت عطش ‍ كبود شده ، يك جرعه آب به من بده . از شنيدن اين كلام رقتى تمام به من دست داده ظرفى پر از آب به او دادم . آب را گرفت و آهى كشيد و آهسته رو به راه نهاد. پرسيدم : عزم كجا دارى ؟ فرمود: خواهر كوچكترى دارم كه از من تشنه تر است . گفتم مترس ، زمان منع آب گذشت ، شما بنوشيد گفت : اى مرد سوالى دارم ، بابايم حسين عليه السلام تشنه بود ، آيا آبش دادند يا نه ! گفتم : اى دختر نه والله ، تا دم آخر مى فرمود: (اسقونى شربه من الماء) مى فرمود: يك شربت آب به من بدهيد، ولى كسى او را آبش نداد بلكه جوابش را هم ندادند. وقتى كه آن دختر اين سخن را از من شنيد، آب را نياشاميد، بعضى از بزرگان مى گويند اسم او حضرت رقيه خاتون عليه السلام بوده است (حضرت رقيه عليها السلام شيخ على فلسفى ص 13) التماس دعا... ✨اَللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَ الفَرَج✨
|⇦•به کهکشان هدایت ... و توسل به کریم اهل بیت امام‌حسن مجتبی علیه السلام اجرا شده به نفس حاج‌ حسن خلج 🖤🖤🖤 به کهکشان هدایت ستاره ای دارد  هر آنكه مِهر حَسَن را چراغ راه کند   اگر که عکس جمالش به آب چاه افتد دوباره یوسف مصری هوای چاه کند   سلام بر حَسن ابن علی که از حُسنش همان كه خدا تمام وقت به رويِ مَهَش نگاه كند   *يه آقايي با اين همه جلال و زيبايي اما اينقدر غريب، اينقدر مظلوم، امام صادق مي فرمايند: فرداي قيامت انبياء و اوليايِ الهي رو خدا يكي يكي صدا ميزنه، مي فرمايد: با انصارتون با يارانتون با هوادارانتون بلند شيد بياييد، عيسي يه عده اي باهاش بلند ميشن، موسي! يه عده اي باهاش بلند ميشن، ابراهيم همينطور، تا ميرسن به پيغمبر خاتم يه عده ي زيادي بلند ميشن، تا خدا صدا ميزنه: حسين جان! بلند شو يه عده اي توي محشر بلند ميشن، محشر رو محشر ميكنن، اون وقت امام صادق مي فرمايند: وقتي نوبتِ عمو جانم حسن ميشه، سه چهار نفر با امام حسن بلند ميشن، اينقدر اين آقا غريبه... اما اون سه چهار نفر هر كدومشون به يه لشكر توي عالم مي ارزن، يكيشون حسينِ، يكيشون عباسِ، يكيش علي اكبرِ... امام حسن خيلي غريبِ، چند دهه براي امام حسين گريه مي كنيم،امشب رو هم برا امام حسن اشك بريزيم، ناله بزنيم، يه گوشه اي امام حسن مي نشست، هي به در و ديوار نگاه مي كرد، عاقبت زينب بي تاب شد، يه روز اومد نشست كنارش، حالش رو پرسيد، گفت: داداش! بي مادر شدي، بي مادر شدم، منم داغ ديدم، داداش! سينه ي خون آلود ديدي منم ديدم، داداش! مادرِ هجده سالمون توي خونه دست به ديوار مي گرفت راه مي رفت، تو ديدي منم ديدم، چي شده هي يه گوشه ميشيني گريه مي كني؟ مگه نمي بيني بابام داره از دست ميره؟ صدا زد: زينب جان! اوني كه داره من رو ميكُشه اينه، مادرم وقتي ميخواست بره سراغِ فدك، رويِ من حساب كرد و رفت، گفت: حسنم! پاشو بريم، يه مرد همراه من باشه... زينب! جلو مادرم خيلي بد شد، نتونستم كاري بارش بكنم، جلو چشام مادرم رو سيلي زدن...*   در پیچ کوچه بود که ولگردِ  لعنتی سد كرد راهِ فاطمه، بی درد ِ لعنتی    دیدم به جنگ مادرِ رنجورم آمده فریاد می زدم : برو نامرد ِ لعنتی   *زينب! سينه ام رو سپر كردم رفتم جلو... گفتم: چي ميگي بي ادب؟ برو كنار، اما زينب نبودي ببيني، هر چي مادرم عقب مي رفت، اون يه قدم جلو مي اومد، مادرم چسبيد به ديوار، چنان سيلي زد به مادرم، مادرم يه سيلي از اون نانجيب خورد، يه سيلي از ديوار... واي مادرم...*    خط و نشان برای زنی خسته می کشی !؟ لعنت به هرکه گفته به تو مرد، لعنتی!   *امام صادق فرمود: ما يه پرده اي روي دلهاي شما مي كِشيم كه شما مصيبت هاي مارو درك نكنيد، وَ اِلا در دَم جون ميداديد... زينب جان! نبودي من رفتم جلو، گفتم: برو عقب، مگه نمي بيني دختر پيغمبر اينجا ايستاده...*    خونت حلالِ خشم حسن می شود، برو خونم به جوش آمده ، خون سردِ لعنتی   *زينب جان! با كمال خونسردي، مي دونست قد من بهش نميرسه، دستش رو بلند كرد، جلو چشماي من...*   دیوارهای سنگی آن کوچه شاهدند  با مادرم چه کرد بي دردِ لعنتی   *يا امام حسن! ميدونم ناموست بوده، مي دونم بي ادبي كرده، اما هر چي بوده يه زن بوده، كجا بودي كربلا، حسين از بالاي نيزه نگاه مي كرد، هر كدوم از دخترا از يه طرف فرار مي كردن، اين دامن ها آتش گرفته بود، با تازيانه و كعب ني...*   كودكِ بي تاب را هم مي زدن طفلكِ در خواب را هم مي زدن ↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』
حاج حسن خلج_شب 29صفر 95_روضه_به کهکشان هدایت .....-1483775741.mp3
6.26M
|⇦به کهکشان هدایت ... و توسل به کریم اهل بیت امام حسن مجتبی علیه السلام اجرا شده به نفس حاج حسن خلج•✾• 🖤🖤🖤 چیزی که امام حسن مجتبی علیه‌السلام را شکست داد، نبودن تحلیل سیاسی در مردم بود. مردم، تحلیل سیاسی نداشتند. چیزی که فتنه‌ی خوارج را به‌وجود آورد و امیرالمومنین علیه‌السلام را آن‌طور زیر فشار قرار داد و قدرتمندترین آدم تاریخ را آن‌گونه مظلوم کرد، نبودن تحلیل سیاسی در مردم بود.
. 🏴سبک یا بی بی خاتون سلام الله علیها 🏴بند اول ای مشکل گشا خاتون کرب و بلا دختر سلطان عشق(رقیه جان)۴ ای زهرا نما هستی الگوی حیا عشقِ بانوی دمشق(رقیه جان)۴ چه اسم زیبایی داری بی بی (اسم تو قلبمو میلرزونه) هر چی دارم تو زندگیم قطعاً (از کرم رقیه خاتونه) ضربان قلبمی،هیجان قلبمی جاری مثه خون توی شَرَیان قلبمی (سیدتی،یا رقیه) 🏴بند دوم اعجازه خدا به دردم تویی دوا ای داروی تب عشق(رقیه جان)۴ شور روضه ها ای زیباترین نوا زمزمهٔ بر لب عشق(رقیه جان)۴ تو انتها و آخر عشقی (عشق تو واسم دین و ایمونه) به کوریه منکر تو میگم (دلبر من رقیه خاتونه) ضربان قلبمی،هیجان قلبمی جاری مثه خون توی شَرَیان قلبمی (سیدتی،یا رقیه) 🏴بند سوم عشقِ نوکرا دلها بر تو مبتلا قلبمه تسلیم تو(رقیه جان)۴ محشر محشری به زینب تو دلبری واجبه تعظیم تو(رقیه جان)۴ ارادتم بی بی به تو خاصه (چشام برات همیشه گریونه) غصه ندارم روز محشر من (که شافعم رقیه خاتونه) ضربان قلبمی،هیجان قلبمی جاری مثه خون توی شَرَیان قلبمی (سیدتی،یا رقیه) 🎤با نوای زیبای کربلایی مصطفی بابایی ✍️🎵کربلایی امیرحسین سلطانی .👇
2.39M
سلام علیکم تذکرات بسیار مهم درباره ی روضه های انحرافی و بی سند 🌴🌴 از اهداف دشمن بی اعتبار کردن مقاتل است که فرد جاهل به این افراد کمک می کند 🌴🌴 از ظرفیت های بزرگ جهانی شدن عاشورا اربعین ، علی اصغر ، حضرت رقیه س...است باید روضه و مرثیه مطابق با قرآن ،کتب معتبر ، وعقل و با بیان زیبا و شیوا باشد. 🌴🌴 زمانی که روضه ای بی سند یا شبهه دار می شنویم باید از همان فرد در بیرون جلسه یا تلفنی بخواهیم نه اینکه روضه اثر خودش را بگذارد و ما بعد از چند روز از فرد دیگری سوال کنیم 🌴🌴 حتما پست را گوش کنیم و نشر دهیم السلام علیک یاابا عبدالله کانال ویژه مقتل امام حسین ع با متن عربی و ترجمه از منابع معتبر و پاسخ به شبهات مقتل است استاد تابع منش ...
1.34M
سلام علیکم سئوال مگر در مقاتل نیومده که بدن امام حسین علیه السلام هزار و نهصد و پنجاه زخم تیر و و نیزه و شمشیر خورده بوده و تو بدن آقا این تیر و نیزه و شمشیر و خنجر فرو رفته بود پس چجوری لباس مولا رو غارت کردند؟ اصلا میشه مگه؟ چون لباس پاره پاره میشه مگر اینکه ارباب تو اون لحظه غارت و برهنه شدن زنده باشند 😭😭😭😭😭 لطفا توضیح بفرمایید؟ این سئوال رو روبروی ضریح امام حسین علیه السلام در کربلای معلی به ذهنم اومد و از شما کمک خواستم. جزاک الله خیرا السلام علیک یاابا عبدالله کانال ویژه مقتل امام حسین ع با متن عربی و ترجمه از منابع معتبر و پاسخ به شبهات مقتل است استاد تابع منش ...
AUD-20220901-WA0044.mp3
3.66M
نوحۂ جانسوز حضرت رقیه(س) به سبک: شبانگاهان😭😭😭 شبانه یک دختر کوچک خسته و نالان کنج ویرونه خدایا آنجا شده بوده از برای او یک عزا خونه سرم امشب روی دامانت کمک کن با لطف و احسانت(2) چهل منزل ، سر به روی نی ، در جلوی من بار غم بردم نگاه کردی، برسر نی تو ، دیده بودی من هی کتک خوردم سرم امشب روی دامانت کمک کن با لطف و احسانت(2) پدر جانم ، خیر مقدم بر تو بگویم من ، با دل غمگین بدیدم راس قشنگت را لاله گون و با صورت خونین سرم امشب روی دامانت کمک کن با لطف و احسانت(2) پدر جانم ، گوش من خونی ، پای من زخمی ، با دل بی تاب امان امان ، از جدایی و از لب تشنه ، من بگویم آب سرم امشب روی دامانت کمک کن با لطف و احسانت(2) که (هستی) را ،شافعه باشم ، عاقبت من هم در صف عقبا که(پرویزی) خادم تو و نوحه خوان گشته از برای ما سرم امشب روی دامانت کمک کن با لطف و احسانت(2) التماس دعای فرج🤲🏻 اجرای سبک: استاد پرویزی🎙️شاعر علیمحمدی
..امان نامه ..😭😭🏴🖤 تویی که شیر خداوندِ اکبری عباس تو دست و بازوی شمشیرِ حیدری عباس 🔹اگه کار داری امشب هر جا صدا منو می شنوی عباسشُ با همه وجودت بگو ..یه سال صبر کردی تا شبِ تاسوعا بیاد .. رفیق از ارمنیِ جا نمونی .. ان شاءالله بریم علقمه ، ان شاءالله آقامون نگاه کنه ان شاءالله قیامت بگن اینا غلام عباسن ان شاءالله ما رو به اسم عباس صدا بزنن .. حسین را همه جا سیدی صدا کردی مگر نه اینکه تو او را برادری عباس نبی ست شهر علوم و درش علی آری تو شهر خونِ خداوند را دری عباس ▪️به دست هایِ اباالفضلی ات قسم آقا خوشبحالِ اون دلی که اسم اباالفضل میاد می لرزه .. هنوز روضه نگفته داد میزنه ؛ بابا قیامت این دستای قلم شده میخواد دست بگیره .. ان شاءالله دستش بیاد تو دستت .. بگه یادته دنیا برای من داد میزدی .. ظ ▪️نبودی علقمه چه جوری به من خندیدن همچین که از روی اسب افتادم لشکر شادی کرد گفتن دیگه کار حسین تمومه عباس زمین خورد .. رفقا ؛ آقایِ ما خیلی مظلوم کشته شده کم نذارید .. اباالفضل .. به دست هایِ اباالفضلی ات قسم آقا که تو همیشه اباالفضل پروری عباس چگونه با چه زبان منقبت سرات شوم؟ حسین گفت که عباسِ من فدات شوم به خُلق احمدِ مختار بر تو مینازد به رزم حیدر کرار بر تو مینازد غلط نگفته ام این نکته را اگر گویم که ذاتِ خالق دانا برتو مینازد فقط نه دوست به رزم تو آفرین گوید که خصم در صف پیکار بر تو مینازد ▪️دستتُ بیار بالا بگو دستمُ بگیر اباالفضل نذار منو از تو جدا کنن .. خیلیا میخوان یه کاری کنن من دیگه عباس نگم .. خیلیا میخوان منو از تو جدا کنن .. امشب همه اباالفضلی ها رو مهمان کن .. ان شاءالله همین امشب امضا کنه بریم علقمه .. اومد نزدیکِ خیمه ها هی صداشُ بالا میبره ، هر چی صداش بالاتر میره تو خیمه اباالفضل سرش پایین میره.. ▪️ (بعضیا فهمیدن من چیو میگم) گفتن عباس ، شمر برات امان نامه آورده .. عباسم هی خجالت می کشه سرشُ پایین میندازه .. میگه جلو آقام آبروم رفت .. بعد یه عمری بگو سیدی یکی اینجوری بیاد آبروتو ببره خرابت کنه .. ابی‌عبدالله دست روی شونش گذاشت گفت پاشو گفت آقا معلومه این کیه معلومه چیکار داره گفت عباس شدی دوست و دشمن صدات کرد جواب بدی .. اومد آروم آروم از یه گوشۀ خیمه بیرون بره ، (فدا اون چشمایی که امشب برای اون چشم تیر خورده داره اشک میریزه .. ان شالله قیامت اشک نمیریزه .. نکنه امشب ، شبِ تاسوعا آروم باشی ..) بچه ها آروم آروم راه افتادن ، سکینه آروم آروم راه افتاد گوشه خیمه رو بالا زد ، دید امان نامه رو داد دست عمو اما این عموی عالمه .. دیدن امان نامه رو ریز ریز کرد .. گفت من امان نامه داشته باشم ،حسین بی امان باشه .. من امان نامه داشته باشم فردا دستا زینبُ با طناب ببندند... 😭 آاای حسین...
. 🏴سبک یا هفتم ماه صفر شهادت مجتبی علیه السلام 🏴بند اول با خاطرات کوچه ها،جون میدم با زهر همسر ای خدا،جون میدم هستم غریب خونه من،مادر جان بیا به بالینه حسن،مادر جان بیا ببین تو حال زارم سبز شده مادر بدنه من توو طشتی که آورده زینب میریزه خون از دهنه من مادر بیا ببین میسوزه قلب من تا روی پای تو باشه سر حسن ای غریب وطن جانم آقا حسن 🏴بند دوم یه عمره که میسوزم و،میمیرم به کوچه چش میدوزم و،میمیرم من بودم و نامرد اومد،وای مادر دیدم به مادر سیلی زد،وای مادر باعث راحتیم به والله نوشیدنه این زهر کین شد مرگه من اونجا بود که دیدم مادر من نقش زمین شد نامرد گذاشته بود رو چادر تو پا میخندید اون همش به حال و روز ما ای غریب وطن جانم آقا حسن 🏴بند سوم من با دو چشمای ترم،جون میدم میشه نبینی خواهرم،جون میدم من واسه تو دلواپسم،خواهر جان به کربلا نمیرسم،خواهر جان جون حسن قسم عزیزم گریه نکن زینب آروم باش نگهدار این اشکاتو واسه کرب و بلا عزیز داداش میبینی جسم بی سر توی قتلگاه لا یوم کیومک یا اباعبدالله بی حرم یا حسن بی کفن یا حسین ✍️🎵کربلایی امیرحسین سلطانی 👇👇👇
. 🏴سبک یا روضه ای شهادت مجتبی علیه السلام ویژه هفتم ماه صفر 🏴بند اول به حال من ماهیِ دریا خون گریه میکنه واویلا به سر رسیده دیگه عمرم میرم پیشه مادرم حالا یادم نمیره کوچه ی تنگ من بودم و مادر و سیلی یه جوری زد که مادر افتاد یادم نمیره روی نیلی چشاش جایی رو که نمیدید ازم راهه خونه رو پرسید تا خونه دستش رو گرفتم خداروشکر بابام نفهمید جلو چشَم مادرم افتاد... 🏴بند دوم خودم دیدم چهل تا نامرد به خونمون هجوم آوردن پهلوی مادرو شکستن بابامو دسته بسته بردن خودم دیدم سینه و مسمار رد خونش رو در و دیوار خودم دیدم که مادرم سوخت تو شعله ی آتیش اغیار خودم دیدم کاش نمیدیدم ناله ی مادرو شنیدم بعد همون واقعه ی تلخ یه عمره روز خوش ندیدم جلو چشَم مادرم افتاد... 🏴بند سوم این منو طشت و لخته ی خون زجه نزن زینب کنارم اگر که آب بخوام میاری غصه ی آب و من ندارم یه روز میاد میبینی خواهر برادرم حسین و تشنه بین دو نهر آب میبُرن سرش رو از قفا با دشنه چیزی نمیگذره میبینی سر جداشو روی نیزه میبینی که زمین داره از کوبش مرکبا میلرزه گریه نکن خواهر مضطر... 📕مناسبت: مجتبی علیه السلام 🎤به نفس زیبای حاج غلام حسین مردانی 🎪هیئت محترم قتلگاه امام حسین ع تهران_محلاتی ✍️کربلایی امیرحسین سلطانی 👇
‍ کاروان حسینی به مدینه ای مدینه من زارم زینب عزادارم من همان گل یاسم بی حسین عباسم ای مدینه می دانی کربلا چهادیدم لاله های زهراراسرزتن جدا دیدم ای مدینه دردیده اشک ما تمی دارم گرنظر کنی برمن قامت خمی دارم ای مدینه من زارم زینب عزا دارم. من همان گل یاسم بی حسین عباسم ای مدینه برحالم مادرم نظر دارد یک دل پرازخون ودیده های تر دارد ای مدینه غمهای بی شماردیدم من پیکر برادررا پاره پاره دیدم من از سفر رسیدم وای خون جگر رسیدم وای ای مدینه من زارم زینب عزادارم من همان گل یاسم بی حسین عباسم باغ گل دراتش بود هم تودیده ای هم من لاله در کشاکش بود هم تو دیده ای هم من روی ماه نیلی را هم تو دیده ای هم من جای ضرب سیلی را هم تودیده ای هم من ازسفر رسیدم وای خون جگر رسیدم وای ای مدینه من زارم زینب عزادارم من همان گل یاسم بی حسین عباسم شد حسین من بی سر توندیدی من دیدم پیش دیده ی مادر تو ندیدی من دیدم سینه ی حسین وتیر توندیدی من دیدم سنگ و نیزه وشمشیر تو ندی دی من دیدم ازسفر رسیدم وای خوان جگر رسیدم وای ای مدینه من زارم زینب عزادارم من همان گل یاسم بی حسین وعباسم ساقی بدون دست توندیدی من دیدم تشنه لب یه خون بنشست توندیدی من دیدم ان دل پر احساس را توندیدی من دیدم تیرو چشم عباس را توندیدی من دیدم ازسفر رسیدم وای خون جگررسیدم وای ای مدینه من زا رم زینب عزادارم من همان گل یاسم بی حسین وعبا سم دل خسته با شورو شین امدم مناز کربلای حسین امدم من از سرزمین بلاامدم من ازوادی نینوا امدم بابی انت وامی یا ابا عبدالله بازم التماس دعا🔳🔳🔳ارسال خادم اهلبیت کمالی 🦋🦋