eitaa logo
کانال نوحه وسینه زنی یا زینب(سلام الله علیها)
14.4هزار دنبال‌کننده
1.6هزار عکس
1.4هزار ویدیو
358 فایل
#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها #اللهم_عجل_لولیک_الفرج_والعافیه_والنصر #هدیه_محضر_امام_زمان_عج_صلوات http://eitaa.com/joinchat/2288255007C8509f44f1f
مشاهده در ایتا
دانلود
. (ع) نه فقط ما ، عالَمی مجنون و پابَست حُسِینَن انبیا و اولیا و اوصیا مَست حُسِینَن توی قلب هرکسی که عشق ناب تو نفوذ کرد هاله ی نور خدا هرجای زندگیش بُروز کرد حسین جانم - تویی که بهترین سرانجامی تو باعثِ دَوام اسلامی - تو بهترین راه نجاتی حسین جانم - بهشته بی شک تَهِ این جاده خدا خدائی شو بهت داده - منشأ خیر و برکاتی کنارت خوبه این ایام حسین آقام حسین آقام حسین آقام حسین آقام تا تو شاه عالَمی در محضرت هستم رعیت نوکریت داره به هر کارم توو دنیا ارجحیت توی مکتبت نمیشه هیچ کسی یه لحظه گمراه بهترین مسیره تا خدا همین راهه به والله حسین جانم - تویی همه باور و ایمانم تویی شهنشاهم و سلطانم - منم گدای بارگاهت حسین جانم - باید که جون به پای باور داد بدون شک فقط باید سر داد - مثل شهیدا توی راهت غمِ تو شادیِ دنیام! حسین آقام حسین آقام حسین آقام حسین آقام ای که گریونت شدن تمام ذیروح و جمادات!!! گریه بر مُصیبتای توئه افضلِ عبادات انقدَر کرببلای تو دِلارو بُرده غارت... که همه پیغمبرام توو نوبتن برا زیارت! حسین جانم - فدای نام تو کس و کارم من تا ابد بهت بدهکارم - مُردن براتو آرزومه حسین جانم - کَلبِ تو بودن فخر هر انسان غمت چقد شیرینه آقا جان  - بهشت به دشمنت حرومه علاجِ غصه و دَردام... حسین آقام حسین آقام حسین آقام حسین آقام ✍ بهمن عظیمی .👇
‍ روضه بسیار سوزناک امام رضا( ع) وامام جواد( ع ) 😔😔 😭😭😭 پشتِ درِ حرم که میام ، خجالتی ام اما برا وارد شدن میخونم : ءَأَدْخُلُ یازهرا با یه نگاه فاطمه ، زائر رضارو میخره حس میکنم اباالفضل دستم و می گیره و میبَره ... یا امام رضا ! ... روضه هارو از تو دارم گریه هارو ازتو دارم یا امام رضا ! ... به حسین ، کربلا رو از تو دارم ناله یِ شعله ورم شعله زده پرها را زده آتش جگرم بالِ کبوترها را ما این روضه هارو هدیه می کنیم به مادرمون فاطمه سلام الله علیها ، امام رضا همون اولش که توی کوچه نشت گفت : آخ مادر... امام حسن همچین که گفت : تشت رو بیارید ، حالش که بد شد ، گفت : آخ مادر..... بلند مرتبه شاهی زصدر زین افتاد ، صورتش رو خاک گفت :آخ مادر .... یکی بی دست افتاد گفت : مادر ...... زینب اومد تو مجلس یزید دید خیلی شلوغِ گفت : وای مادر .... بچه جون داد تو خرابه، گفتن : وای مادر .... ناله یِ شعله ورم شعله زده پرها را 🌴😭🌴 زده آتش جگرم بالِ کبوترها را خواهری نیست به بالای سرم گریه کند دیده ام در عوضش داغِ برادر ها را روزگاریست که از دوریشان میچینم از سرِ شاخه ی غم تلخی نوبرها را تا فقط رویِ جگر گوشه یِ خود را بینم بسته ام، آه جوادم ، همه یِ درها را بسکه پیچیده ام از درد توانم رفته زهر سوزانده دلِ وارث حیدرها را عطش افتاده به جانم که بخوانم این بار روضه یِ تشنگی و خشکی حنجرها را روضه یِ کرب و بلا و رُخِ تاول زده را روضه یِ بی کسی و غارت پیکرها را خیمه در آتش و گلها همه سرگردانند ┅┅🍁✿❀🌺❀✿🍁┅┅
❣﷽❣ 🥀 🍁 🥀 🍁 🚩به شاه قبّه طلاحضرت رضا صلوات 🚩به نور چشم پیمبر گل ولا صلوات 🚩به خواهرش که بود فاطمه بوصف و کمال 🚩بگوبلند تو براین دو جدا جدا صلوات (دعای فرج) 🔆السَّلَامُ علیک یا ابالحسن یا علی ابْنِ موسی ایها الرِّضَا یابن رَسُولَ اللَّه یا حجه الله علی خلقه یا سیدنا و .... ♨️پشتِ درِحرم که میام ♨️خجالتی ام اما ♨️برا واردشدن میخونم ♨️اأَدْخُلُ یازهرا ♨️با یه نگاه ، فاطمه ♨️زائر رضا رو میخره ♨️حس میکنم اباالفضل ♨️دستم و میگیره و میبَره ♨️یا امام رضا.. ♨️روضه ها مو ازتو دارم ♨️یاامام رضا.. ♨️گریه هامو ازتو دارم ♨️یا امام رضا.. ♨️به حسین ♨️کربلامو از تو دارم (حرف دل همه مون اینه) 🔅یا امام رضا به درد من دوا بده 🔅یا امام رضا مریضمو شفا بده 🔅با امام رضا برات کربلا بده ⬅️از همین جا دلتو پر بده ..کنار پنجره فولادی که ..الان مریضا دخیل بستن.. نمی دونم امروز با چه حاجتی اومدی.. (نمیدونم با چه نیتی اومدی) اما خود امام رضا فرمود ..هر کسی منه امام رضا رو بجان جوادم قسم بده ،، دست خالی از در خونه منه امام رضا برنمیگرده.. ⏺آی جوون دارا... گرفتارا... مریض دارا 🔸پنجره فولادرضا مریضارو شفا میده 🔸پنجره فولاد رضا برات کربلا میده 🔸قربون کبوترای حرمت امام رضا (یا امام رضا..از هر جا نا امید میشیم ، خسته میشیم ، میاییم کنار حرم شما) آقا جان 🔸قربون کبوترای حرمت امام رضا 🔸قربون این همه لطف وکرمت امام رضا ⬅️آقا جون خودت از دردای دل همه مون خبر داری... آقا جان خیلیا نمیتونن سفره دلشونو هر کجایی باز کنند... اما امروز شما رو قسم میدم بجان جوادت... به اون لحظه ای که میان حجره در بسته هی صدا میزد آی ام الفضل ،، بخدا جگرم از تشنگی داره آتش میگیره... (جوون داری خدا جوونت رو برات نگه داره ان شاالله شادیشو ببینی) اخ بمیرم چه کرد گفت کنیزا بیایین دور حجره هلهله کنید کف بزنید ..نگذارید کسی صدای جوادالائمه رو بشنوه.. آخ بمیرم یکی از کنیزا میگه ،،خیلی دلم بحال امام جواد سوخت،، میگه یه مقدار آب برداشتم رفتم به طرف حجره ،، اما همین که از روزنه در نگاه کردم.. دیدم جگر گوشه امام رضا رو به قبله خوابیده ،، ◾️آخ من از بیگانگان هرگز ننالم ◾️که هر چه کرد و بامن آشنا کرد ◀️خدا لعنتش کنه به اینم اکتفا نکرد.. گفت بدن رو ببرید بالای پشت بام...سه روز این بدن بالای پشت بام.. ◼️آخ ناله داری دلتو ببرم کربلا.. میخوام بگم این بدن یه فرقی با بدن شهید کربلا داره.. اینجا کبوترها اومدن بالهاشونو باز کردن نگذاشتن آفتاب به بدن امام جواد بتابه.. اما من بمیرم برا جگر گوشه زهرا... بدنش سه روز مقابل آفتاب گرم کربلا.. ♦️اما بعد از سه روز شیعه ها اومدن بدن امام جوادو گلباران کردند.. بدن امام جوادو از زیر گلها بیرون آوردند.. اما دل عالمی بسوزه برا اون آقایی که... خواهرش اومد گودی قتلگاه... دیدن شمشیر شکسته هارو کنار میزنه.. نیزه شکسته هارو کنار میزنه.. (چی میگه زینب) آخ 🔺گلی گم کرده ام میجویم او را اخ 🔺به هر گل میرسم میبویم او را وای 🔺گل من یک نشانی در بدن داشت 🔺گلم کهنه پیراهن در بدن داشت 🔺ندا امد ز حلقوم بریده 🔺گل گم کرده ات خواهر منم من 🔺سرور سینه ات خواهر منم من ⬅️تا بی بی نگاهش به بدن بی سر برادر افتاد .. از روی تعجب صدا زد: ای کشته آیا تو عزیز مادر منی.. آیا تو برادر زینبی.. دیدن خم شد لبهارو گذاشت به رگهای بریده 🍁الهی خواهرت زینب بمیرد😭 🍁ای برادر😭 🍁نماند بعد تو ماتم بگیرد😭 🍁ای برادر😭 🥀هر کجا نشستی به سوز دل زینب کبری سه مرتبه صدا بزن 🥀 3 (موقع نشرصلوات حذف نشه لطفا👇) 🌹هدیه به حضرت معصومه سلام الله علیها (صلوات)🌹
‍ روضه بسیار سوزناک امام رضا( ع) وامام جواد( ع ) 😔😔 😭😭😭 پشتِ درِ حرم که میام ، خجالتی ام اما برا وارد شدن میخونم : ءَأَدْخُلُ یازهرا با یه نگاه فاطمه ، زائر رضارو میخره حس میکنم اباالفضل دستم و می گیره و میبَره ... یا امام رضا ! ... روضه هارو از تو دارم گریه هارو ازتو دارم یا امام رضا ! ... به حسین ، کربلا رو از تو دارم ناله یِ شعله ورم شعله زده پرها را زده آتش جگرم بالِ کبوترها را ما این روضه هارو هدیه می کنیم به مادرمون فاطمه سلام الله علیها ، امام رضا همون اولش که توی کوچه نشت گفت : آخ مادر... امام حسن همچین که گفت : تشت رو بیارید ، حالش که بد شد ، گفت : آخ مادر..... بلند مرتبه شاهی زصدر زین افتاد ، صورتش رو خاک گفت :آخ مادر .... یکی بی دست افتاد گفت : مادر ...... زینب اومد تو مجلس یزید دید خیلی شلوغِ گفت : وای مادر .... بچه جون داد تو خرابه، گفتن : وای مادر .... ناله یِ شعله ورم شعله زده پرها را 🌴😭🌴 زده آتش جگرم بالِ کبوترها را خواهری نیست به بالای سرم گریه کند دیده ام در عوضش داغِ برادر ها را روزگاریست که از دوریشان میچینم از سرِ شاخه ی غم تلخی نوبرها را تا فقط رویِ جگر گوشه یِ خود را بینم بسته ام، آه جوادم ، همه یِ درها را بسکه پیچیده ام از درد توانم رفته زهر سوزانده دلِ وارث حیدرها را عطش افتاده به جانم که بخوانم این بار روضه یِ تشنگی و خشکی حنجرها را روضه یِ کرب و بلا و رُخِ تاول زده را روضه یِ بی کسی و غارت پیکرها را خیمه در آتش و گلها همه سرگردانند ┅┅🍁✿❀🌺❀✿🍁┅┅
🔴 متن زيارت اربعين 🔵 السَّلامُ عَلَى وَلِيِّ اللَّهِ وَ حَبِيبِهِ السَّلامُ عَلَى خَلِيلِ اللَّهِ وَ نَجِيبِهِ السَّلامُ عَلَى صَفِيِّ اللَّهِ وَ ابْنِ صَفِيِّهِ السَّلامُ عَلَى الْحُسَيْنِ الْمَظْلُومِ الشَّهِيدِ السَّلامُ عَلَى أَسِيرِ الْكُرُبَاتِ وَ قَتِيلِ الْعَبَرَاتِ اللَّهُمَّ إِنِّي أَشْهَدُ أَنَّهُ وَلِيُّكَ وَ ابْنُ وَلِيِّكَ وَ صَفِيُّكَ وَ ابْنُ صَفِيِّكَ الْفَائِزُ بِكَرَامَتِكَ أَكْرَمْتَهُ بِالشَّهَادَةِ وَ حَبَوْتَهُ بِالسَّعَادَةِ وَ اجْتَبَيْتَهُ بِطِيبِ الْوِلادَةِ وَ جَعَلْتَهُ سَيِّداً مِنَ السَّادَةِ وَ قَائِداً مِنَ الْقَادَةِ وَ ذَائِداً مِنَ الذَّادَةِ وَ أَعْطَيْتَهُ مَوَارِيثَ الْأَنْبِيَاءِ وَ جَعَلْتَهُ حُجَّةً عَلَى خَلْقِكَ مِنَ الْأَوْصِيَاءِ فَأَعْذَرَ فِي الدُّعَاءِ وَ مَنَحَ النُّصْحَ وَ بَذَلَ مُهْجَتَهُ فِيكَ لِيَسْتَنْقِذَ عِبَادَكَ مِنَ الْجَهَالَةِ وَ حَيْرَةِ الضَّلالَةِ وَ قَدْ تَوَازَرَ عَلَيْهِ مَنْ غَرَّتْهُ الدُّنْيَا وَ بَاعَ حَظَّهُ بِالْأَرْذَلِ الْأَدْنَى وَ شَرَى آخِرَتَهُ بِالثَّمَنِ الْأَوْكَسِ وَ تَغَطْرَسَ وَ تَرَدَّى فِي هَوَاهُ وَ أَسْخَطَكَ وَ أَسْخَطَ نَبِيَّكَ ، وَ أَطَاعَ مِنْ عِبَادِكَ أَهْلَ الشِّقَاقِ وَ النِّفَاقِ وَ حَمَلَةَ الْأَوْزَارِ الْمُسْتَوْجِبِينَ النَّارَ [لِلنَّارِ] فَجَاهَدَهُمْ فِيكَ صَابِراً مُحْتَسِباً حَتَّى سُفِكَ فِي طَاعَتِكَ دَمُهُ وَ اسْتُبِيحَ حَرِيمُهُ اللَّهُمَّ فَالْعَنْهُمْ لَعْناً وَبِيلاً وَ عَذِّبْهُمْ عَذَاباً أَلِيماً السَّلامُ عَلَيْكَ يَا ابْنَ رَسُولِ اللَّهِ السَّلامُ عَلَيْكَ يَا ابْنَ سَيِّدِ الْأَوْصِيَاءِ أَشْهَدُ أَنَّكَ أَمِينُ اللَّهِ وَ ابْنُ أَمِينِهِ عِشْتَ سَعِيداً وَ مَضَيْتَ حَمِيداً وَ مُتَّ فَقِيداً مَظْلُوماً شَهِيداً وَ أَشْهَدُ أَنَّ اللَّهَ مُنْجِزٌ مَا وَعَدَكَ وَ مُهْلِكٌ مَنْ خَذَلَكَ وَ مُعَذِّبٌ مَنْ قَتَلَكَ وَ أَشْهَدُ أَنَّكَ وَفَيْتَ بِعَهْدِ اللَّهِ وَ جَاهَدْتَ فِي سَبِيلِهِ حَتَّى أَتَاكَ الْيَقِينُ فَلَعَنَ اللَّهُ مَنْ قَتَلَكَ وَ لَعَنَ اللَّهُ مَنْ ظَلَمَكَ وَ لَعَنَ اللَّهُ أُمَّةً سَمِعَتْ بِذَلِكَ فَرَضِيَتْ بِهِ، اللَّهُمَّ إِنِّي أُشْهِدُكَ أَنِّي وَلِيٌّ لِمَنْ وَالاهُ وَ عَدُوٌّ لِمَنْ عَادَاهُ بِأَبِي أَنْتَ وَ أُمِّي يَا ابْنَ رَسُولِ اللَّهِ أَشْهَدُ أَنَّكَ كُنْتَ نُورا فِي الْأَصْلابِ الشَّامِخَةِ وَ الْأَرْحَامِ الْمُطَهَّرَةِ [الطَّاهِرَةِ] لَمْ تُنَجِّسْكَ الْجَاهِلِيَّةُ بِأَنْجَاسِهَا وَ لَمْ تُلْبِسْكَ الْمُدْلَهِمَّاتُ مِنْ ثِيَابِهَا وَ أَشْهَدُ أَنَّكَ مِنْ دَعَائِمِ الدِّينِ وَ أَرْكَانِ الْمُسْلِمِينَ وَ مَعْقِلِ الْمُؤْمِنِينَ وَ أَشْهَدُ أَنَّكَ الْإِمَامُ الْبَرُّ التَّقِيُّ الرَّضِيُّ الزَّكِيُّ الْهَادِي الْمَهْدِيُّ وَ أَشْهَدُ أَنَّ الْأَئِمَّةَ مِنْ وُلْدِكَ كَلِمَةُ التَّقْوَى وَ أَعْلامُ الْهُدَى وَ الْعُرْوَةُ الْوُثْقَى وَ الْحُجَّةُ عَلَى أَهْلِ الدُّنْيَا وَ أَشْهَدُ أَنِّي بِكُمْ مُؤْمِنٌ وَ بِإِيَابِكُمْ مُوقِنٌ بِشَرَائِعِ دِينِي وَ خَوَاتِيمِ عَمَلِي وَ قَلْبِي لِقَلْبِكُمْ سِلْمٌ وَ أَمْرِي لِأَمْرِكُمْ مُتَّبِعٌ وَ نُصْرَتِي لَكُمْ مُعَدَّةٌ حَتَّى يَأْذَنَ اللَّهُ لَكُمْ فَمَعَكُمْ مَعَكُمْ لا مَعَ عَدُوِّكُمْ صَلَوَاتُ اللَّهِ عَلَيْكُمْ وَ عَلَى أَرْوَاحِكُمْ وَ أَجْسَادِكُمْ [أَجْسَامِكُمْ ] وَ شَاهِدِكُمْ وَ غَائِبِكُمْ وَ ظَاهِرِكُمْ وَ بَاطِنِكُمْ آمِينَ رَبَّ الْعَالَمِينَ. کانال ادعیه وگریزهای مجمع الذاکرین (علیه السلام)👇👇👇👇 برای استفاده از دعاها و گریزهای ودسترسی آسان به آن دعا برای مادحین و ذاکرین محترم
3.2M
سخنرانی از مکاشفه آیت الله حسن زاده عاملی
تا میبینم یه زائری راهی کربلا میشه با زیارت نرفته ها دل من هم نوا میشه اگـه رفتـی زیر قبه حـسین یادم کن اگـه رفتـی توی بین الحـرمین یادم کن میون سینه زنی و شورو شن یادم کن یادم کن تو دلمه غم اربابم یادم کن کنار حرم اربابم التـماس دعا زائـر کربـلا زائر کربلا بی خیال دنیا فقط غصه من شده همین نمیشه انگار امسالم کربلا باشم اربعین رسیدی به موکب امام رضا یادم کن شب جمعه رسیدی به قتلگاه یادم کن تل زینبیه و پایین پا یادم کن باز روی لبمه قسم اربابم یادم کن کنار حرم اربابم التماس دعا زائر کربلا
❣﷽❣ 🔘 🥀 🔘 دلتنگی یعنی کربلا بارون گرفته چند ساله نوکر درد بی درمون گرفته دلتنگیاشو پای این پرچم آورده لیلا خبر داری دل مجنون گرفته تویی فقط پناه من ای روشنی راه من تورو ازم گرفته بود یه مدتی گناه من مثه خودت غریبمو از شما بی نصیبمو کاشکی بیای ببینمت بغل کنم حبیبمو 🥀 آقام آقام آقام حسین من که خراب کردم درستش کن یجوری بی طاقتم اصلا بگوتاکی صبوری دور از تو و دور از حرم این وضعه حالم پیر کرده دیگه نوکرو چند ساله دوری من تو روضت ولی دلم کربلاست زائر حرم من که رفتم ولی حرم ندیده طفلی مادرم به خدا شال من گواست زندگیم وقف روضه هاست شروع زندگیم نجف تهش که ختم به کربلاست 🥀آقام آقام آقام حسین امسال برای اربعین دلشوره دارم کِی میشه آقا سرروی تربت بذارم من نه خودت بهتر میدونی یا حسین تا کرب و بلات حتی جنازم رو میارم با یه سلام حرم بیام با رفیقام حرم بیام جون دلم ازت فقط فقط میخوام حرم بیام دورم ازت چیکار کنم باز باید رو به یار کنم یعنی باید به سمتِ کربلای تو فرار کنم 🥀آقام آقام آقام حسین 🌹هدیه به حضرت معصومه سلام الله علیها (صلوات)🌹
✨﷽✨ 🔴گزینش دوست ✍در اين كه هزار كم است و يك بسيار، حرفى نيست. در اين هم كه انتخاب دوست، هنر است و هنر بزرگتر، نگهداشتن دوست است، سخنى نيست. مهمتر از همه، داشتن «معيار» در انتخاب دوست است. نيازى به توضيح نيست كه همنشينى، تا چه حد در افكار و رفتار انسان مؤثر است. گاهى صالحترين افراد، قربانى معاشرت با دوستان ناباب مى شوند. گاهى هم انسانهاى خطاكار و آلوده، در اثر همجوارى با افرادى خودساخته و پاك، از عطر دلاويز صداقت و پاكى و ديندارى آنان، معطر مى شوند و راهى نو در پيش مى گيرند. به تعبير مولايمان عليه السلام، گزينش دوست، مثل وصله زدن بر جامه اى است كه پاره شده است. عاقلانه آن است كه وصله را از جنس و نوع و رنگ پارچه اى انتخاب كنيم كه به هم بخورند و تركيب ناهماهنگى پديد نياورند طبق فرهنگ «كبوتر با كبوتر باز با باز»، زيبنده دوستى با يك مسلمان متعهّد، كسى است كه شايستگى اخلاقى و پاكى و عفاف داشته باشد. دوستانى انتخاب كنيد كه با فكر و فرهنگ و باورهاى دينى و سنتهاى ارزشمند مكتبى و ملى شما متناسب باشد، وگرنه چهره زندگى و اخلاق اجتماعى شما زشت و ناهماهنگ خواهد شد. 💢كسى كه به ايمان و اخلاق و تعهد شما آسيب برساند، «وصله ناجور» بر اندام شماست. ┄┄┅┅┅❅🌷❅┅┅┅┄┄
مدح و مناجات با امام زمان )عج( زمزمه 🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃 🎤🎤🎤🎤🎤🎤🎤🎤🎤 ای عزیز قلب زهرا ، آرزو دارم ببینم روی ماهت بر سر راهت نشستم ، تا بیفتد بر دل من یک نگاهت تو امیر ماسوایی ، یابن الزهرا یابن الزهرا دردمندان را دوایی ، یابن الزهرا یابن الزهرا شوق دیدار تو دارم ، یابن الزهرا یابن الزهرا دل شده امشب هوایی ، یابن الزهرا یابن الزهرا یابن الزهرا یابن الزهرا ماه من تا کی به پشت ابر غیبت در نهانی در نهانی بی پناهم ده پناهم تو پناه بی کسانی بی کسانی درد عالم را طبیبی ، یابن الزهرا یابن الزهرا حیف باشد که غریبی ، یابن الزهرا یابن الزهرا مضطرم من بر در تو ، یابن الزهرا یابن الزهرا تو ولی امن یجیبی ، یابن الزهرا یابن الزهرا یابن الزهرا یابن الزهرا آرزو دارم ببینم کربلا را ای امیر دلربایم کن عنایت بر گدایت ده برات کربلایم کربلایم کربلا درمان دردم ، یابن الزهرا یابن الزهرا از فراقش گریه کردم ، یابن الزهرا یابن الزهرا کن عنایت با تو مولا ، یابن الزهرا یابن الزهرا دور شش گوشه بگردم ، یا یابن الزهرا یابن الزهرا یابن الزهرا یابن الزهرا ** جمعه ها در انتظار ، روی ماهت مینشینم یابن الزهرا منتظر با این امیدم ، تا که رویت را ببینم یابن الزهرا من گدای دل غمینم ، یابن الزهرا یابن الزهرا عاشق آن مه جبینم، یابن الزهرا یابن الزهرا یادعا کن که بمیرم ، یابن الزهرا یابن الزهرا یا که رویت را ببینم ، یابن الزهرا یابن الزهرا یابن الزهرا یابن الزهرا
ای زینت دوش نبی تو روح و جان زینبی تو آبروی عرشیان در زیر سُم مرکبی تو ناحیه مقدسه، امام زمان میفرمایند! 🔺تَطَؤف_الخُيول_بِحَوافِرِها🔺 🔸تورو لگدکوب کردن اسب ها🔸 🔺وَتعْلُوكَ_الطُّغاةُ_بِبَواتِرِها🔺 🔸یه عده وحشی با شمشیراشون بتو ضربه میزدن🔸 قلب مرا آتش نزن اینقد دست و پا نزن ای بی حیا بر پیکر مجروح او با پا نزن اینجاس طور مصطفی چکمه بپا کردی چرا از بوسه گاه فاطمه برخیز خصم بی حیا فرمود: 🔺 ِالي' مَصْرَعِكَ مُبادرات🔺 🔸اهل بیت به قتلگاه،میشتافتند🔸 🔺وَالشِّمْر_جالِسٌ_عَلى_صَدْرِکَ🔺 🔸درحالیکه شمر،رو سینه تو بوده🔸 🔺وَ مُولِـعٌ سَیْفَهُ عَلى نَحْرِک َ🔺 🔸شمشیرشو به گلوی تو گذاشته🔸 🔺قابِضٌ عَلى شَیْبَتِک َ بِیَدِهِ🔺 🔸با دستاش گلوی تورو گرفته بودن🔸 🔺 ذابِـحٌ لَک َ بِمُهَنَّدِهِ🔺 🔸با شمشیر تیزش،گلوی تورو برید🔸 بلند مرتبه شاهی و پیکرت افتاد همینکه پیکرت افتاد،خواهرت افتاد تو نیزه خوردی و یکمرتبه زمین خوردی هزار مرتبه خواهرت، برابرت افتاد همینکه از طرف جمعیت دوتا چکمه رسید اول گودال ،مادرت افتاد 😭😭😭😭😭
1.09M
سلام علیکم اینکه میگویند بعد از شهادت امام حسین تمام موجودات حتی ماهی های در عزای امام حسین گریستند .وقتی امام حسین امام جن و انس و حیوانات هست،چطور اسبها بر بدن امام حسین تاختند؟ السلام علیک یاابا عبدالله کانال ویژه مقتل امام حسین ع با متن عربی و ترجمه از منابع معتبر و پاسخ به شبهات مقتل است ایتا تلگرام باب الحسین ع ، کلاس های غیر حضوری
869.6K
فایل صوتی بسیار مهم در مورد ارز اربعین، حتما تمام زائران عزیز گوش کنید . حتما گوش بدهید و حتما برای همه زائران و تمام گروه ها بفرستید ، اجرتان با حضرت زهرا (س )
حسین جان آقای عالم حسین جان ذکر مدامم 🎙 #️⃣ #️⃣ #️⃣ #️⃣ حسین جان جانم حسین جان ... حسین جان آقای عالم حسین جان ذکر مدامم حسین جان بر تو سلامم حسین جان ... ای پسر ام ابیها ای حرمت کعبه دلها پناه تمام بی پناهان ای حسین جان به دین تو هستم من مسلمان ای حسین جان تویی زیباترین آیه داری روی سرم سایه ندارم جز تو سرمایه اباعبدالله ایشاالله باز تو مشایه میشم من با تو همسایه میمونم تا ابد پای اباعبدالله حسین جان جانم حسین جان ... شاه تمام عالمینی قبله عرشیان حسینی سلام خدا بر زائران اربعینت به جوش و خروش بی کران اربعینت تو سالار شهیدانی تمام وصف قرآنی به پا کردی چه طوفانی اباعبدالله تو آغازی و پایانی تو پیدایی و پنهانی تو جان نه بهتر از جانی اباعبدالله حسین جان جانم حسین جان 
‍ سینه زنی امام حسن.امام رضا و پیغمبر 🌴🌾🌴 حضرت فاطمه عزا به پا می‌کند گریه در ماتم سه مقتدا می‌کند ریزد از دیدۀ، شیعه اشک عزا یا نَبی یا حسن، یا رضا یا رضا یا نبی یا حسن، یا رضا یا رضا (2)___ _ درمدینه عیان نشانۀ محشر است آسمان تیره درماتم پیغمبر است بسته شد دیدۀ، خاتم الانبیا یا نَبی یا حسن، یا رضا یا رضا یا نبی یا حسن، یا رضا یا رضا (2) _ _ شیعه دست اَلم به سینه و سر بزن تیرباران شده پیکر پاک حسن گریه کن گریه کن، در غم مجتبی یا نبی یا حسن، یا رضا یا رضا یا نبی یا حسن، یا رضا یا رضا (2) _ _ فاطمه ناله از غم پسر می‌کند قاسم بن الحسن پدر پدر می‌کند گشته از گریه‌اش،خون دل مصطفی یا نبی یا حسن، یا رضا یا رضا یا نبی یا حسن، یا رضا یا رضا (2) وامصیبت که در آخر مـاه صفر کُشته گردد رضا زادۀ خیرالبَشر قلب او می‌شود، خون ز زهر جفا یا نبی یا حسن، یا رضا یا رضا یا نبی یا حسن، یا رضا یا رضا (2)___ __ _ در خراسان به پا محشر کبری شده تازه داغ دل حضرت زهرا شده کشته شد کشته شد،نجل خیرالنّساء یا نبی یا حسن، یارضایا رضا یا نبی یا حسن، یا رضا یا رضا هدیه به اهلبیت صلوات
شور محشر در عزای رحمةللعالمین شد اوّل تنهـــایی مـــولا امیـــرالمــؤمنین شد شد خزان باغ مدینه           می‌زند زهرا به سینه(۲) دست حیــدر مخفیانه جسم پیغمبر کفن کرد با سرشک دیدۀ خود شستشوی آن بدن کرد شد خزان باغ مدینه           می‌زند زهرا به سینه(۲) اشـک تنهایـی شده از دیـدۀ زهـرا روانه تسلیت؛ سیلیِّ امّت، شاخۀ گل؛ تازیانه شد خزان باغ مدینه           می‌زند زهرا به سینه(۲) آنکـه بـوده خصـم دین و خصـم آیات شریفه کشتن خیرالنّساء را کرده امضا در سقیفه  شد خزان باغ مدینه          می‌زند زهرا به سینه(۲) بـــــر در بیـــت ولایــــت حـــقّ پیغـمبـــر ادا شــد فاطمه نقش زمین شد، محسن از مادر جدا شد  شد خزان باغ مدینه          می‌زند زهرا به سینه(۲)   پیکــر پـاک محمّد تا سه شب روی زمین بود آب غسلش اشک چشمان امیرالمؤمنین بود شد خزان باغ مدینه           می‌زند زهرا به سینه(۲) شاعر: غلامرضا سازگار 
( صلی الله علیه وآله ) مداح: •-----🖤═✾🌺✾═🖤-----• مدینه ای ، شهر پیغمبر، ای شهر غربت و غم مدینه ای ، حسرت و غربت ای قبله گاهِ عالَم تو شهر دلتنگی زهرا، به سوگ مصطفایی تو در داغ دوری زهرا انیسِ مرتضایی عزادار بی قراری بر مزار مجتبایی آآآآی ... مدینه بگو راز پنهان را مپوشان ز ما ، آتش جان را بپا کن ز نو ، بیت الحزان را آآآآی ... تو و صادق و باقر و سجاد تو و مجتبی ، خلوتت خوش باد مرا میدهد غربتت بر باد ( مدینه ای ، شهر پیغمبر) تکرار بقیعم من ، تربتِ عشقم همزادِ کربلایم بیا و از این همه غربت روضه بخوان برایم منم آنکه از مصیبت ها همیشه رفته از هوش مزار خوبان عالَم را گرفته ام در آغوش سراپا صبر و سکوت تویی حماسه های خاموش آآآآی ... نه خاکم ، که من آسمان هستم که با عرشیان ، همزبان هستم زیارتگهِ عاشقان هستم آآآآی ... چراغانی از ، اشک و آهم من شبستانِ خورشید و ماهم من اگر بی پناهی ، پناهم من ( بقیعم ، خاک غریبم من ) تکرار •-----🖤═✾🌺✾═🖤-----•
(ص) به مناسب ایام سوگواری رحلت پیامبر اسلام (ص) 🍁🍁🍁🍁🍁🍁🍁🍁🍁🍁🍁 باز دوباره ام سفر سوی مدینه آرزوست تا که ز کام دل زنم بوسه به خاک پای دوست کی ها تا حالا نرفته اند مدینه... از سراپای مدینه گِل غم می ریزد اشک از دیده غم بار حرم می ریزد از نگاه نگران غم به دلم می ریزد خوب پیداست که باران ستم می ریزد آه آرامش زهراست به هم می ریزد ... ای امان امان ... آه دیگه غمهای فاطمه(س) شروع شد... گریه های شبانه فاطمه(س) کم کم شروع میشه... روزهای خوش فاطمه(س) دیگه تموم شد... فاطمیه کم کم شروع میشه... سایه خنده از این گلکده کم کم برود یا قرار است که پیغمبر اکرم برود نور از خنده لبهای تَرَش می بارید از گرفتاری امت به جزا می ترسید پیغمبر رحمة للعالمین چقدر  به فکر امتش بود ... با اینکه فرمود بیشترین آزار و اذیت در میان همه پیمبران به من رسید اما حتی یک بار هم نفرین نکرد... در حالی که پیمبران سلف نفرین کردند... با این حال فرمود در مقابل این زحمت و رنج پیامبری  چیزی از شما نمی خواهم ... «قل لا اسئلکم علیه اجرا الا المودة فی القربی» اما بعد از پیغمبر چه کردند... در به در  در پی ارشاد بشر می گردید مثل او هیچ رسولی غم و اندوه ندید اما حال فاطمه زهرا(س) این شبها چگونه است... در دلم شور عجیبی است نمی دانم چیست در گلو بغض غریبی است نمی دانم چیست دل بریدن ز تو بابا بخدا آسان نیست بعد تو واسطه وحی خدا با ما کیست؟... دخترت زار به سر می زند ای وای دلم در دلم غصه شرر می زند ای وای دلم پدرم حرف سفر می زند ای وای دلم حرف از داغ پسر می زند ای وای دلم یک نفر آمده در می زند ای وای دلم... ای وای... فاطمه زهرا(س) با دیدن حال پیغمبر خیلی بی تابی می کرد گریه می کرد... دختر علاقه عجیبی به پدر داره... بخصوص فاطمه زهرا(س) که از سه سالگی مادرش رو از داده و همه زندگیش پیغمبره ... اما اون لحظه ای که خیلی ناآرامی می کرد پیغمبر فاطمه(س) رو صدا کرد... دخترم بیا... یه چیزی در گوش فاطمه(س) گفت، دیدند حال فاطمه زهرا(س) تغیر کرد... گریه اش تمام شد... چهره خوشحال... بعدا که سوال کردند... فرمود پدرم به من گفت؛ اولین کسی که از اهل بیت من به من ملحق میشه تویی دخترم... آه بمیرم... پدرم حرف سفر می زند ای وای دلم حرف از داغ پسر می زند ای وای دلم یک نفر آمده در می زند ای وای دلم... خوب گوش بده... یک جوانی آمده در می زنه... این جوان کیست که از دیدن رویش در دل  غصه داخل شده و خنده زلب شد زائل جوان رعنا و زیبا رویی پشت در بود... «فاطمه زهرا(س) صدا زد کیستی... گفت با رسول خدا کار دارم... حضرت فاطمه(س) فرمود؛ حال پیغمبر مساعد نیست برو بعدا... (روایت میگه چند بار قضیه تکرار شد) پیغمبر فرمود فاطمه جان در را باز کن ... برادرم عزرائیل است» حضرت قابض الارواحِ ... در را باز کرد... آمد کنار پیغمبر نشست... عزرائیل درب این خانه رو در میزنه بی اذن وارد نمیشه... «ملک الموت» این جوان کیست که از دیدن رویش در دل غصه داخل شده و خنده زلب شد زائل آه یا رب، شده انگار صبوری مشکل گفت با لحن غریبانه ولی چون سائل با اجازه بگذارید بیایم داخل با ادب آمد و در پیش پدر زانو زد پرده از چهره پوشیده خود یک سو زد مژده ای رحمت رحمان که سحر نزدیک است      ای رسول مدنی وقت سفر نزدیک است شب بیچارگی نسل بشر نزدیک است به علی هم برسان روز خطر نزدیک است وقت آتش زدن یاس، تبر نزدیک است پدر آماده رفتن به سماوات ولی نگران است برای غم فردای علی تکیه بر دست علی زد گل باغ ایجاد نظری کرد به زهرا و دوباره افتاد آه از سینه افلاک برآمد هیهات به علی فاطمه را باز امانت می داد داشت اما خبر از قصه زهرا ای داد این همه بی کسی ای وای ای وای... او زفردای حسین و حسنش داشت خبر از  خزان گشتن باغ و چمنش داشت خبر از به آتش زدن یاسمنش داشت خبر  از غم حیدر خیبر شکنش داشت خبر از حسین و بدن بی سر او داشت خبر اشک از دیده فرو ریخت و روحش پر زد پر زد و دختر مظلومه او بر سر زد ادامه روضه: درب خانه وحی .. خانه رسول خدا... فرشته های خدا حضرت عزرائیلل بدون اجازه وارد نمی شدند «این خونه خیلی حرمت داشت» اما هنوز امام علی (ع) مشغول کفن و دفن پیغمبر بود که عده ای بی دین آمدند به قول خودشون خلیفه مسلمین رو تعین کردند... هنوز کفن پیغمبر  خشک نشده بود که آمدند درب همون خونه، هیزم آوردند، آتش زدند... درب نیم سوخته شد . اون نامرد با لگد چنان به در زد که در شکست و به پهلوی فاطمه خورد پهلوی دختر پیغمبر رو شکستند... محسن شش ماهش شهید شد... میخ در به سینه فاطمه وارد شد... علی رو کشان کشان برای بیعت به مسجد بردند. 🍁🍁🍁🍁🍁🍁🍁🍁🍁🍁
اَلسَّلامُ عَلَیْكِ اَیَّتُهَا الصِّدّیقَةُ الشَّهیدَه،اَلسَّلامُ عَلَیْكِ اَیَّتُهَا الْمُضْطَهَدَةُ الْمَقْهُورَه" کیستی تو بهشتِ بابایی کوثر و قدر و نور و طاهایی دو جهان ذره و تو خورشیدی همگان قطـره و تـو دریایی هم صدا با تمامی سادات شیعه گوید تو مادرِ مایی مَطلعُ الفجرِ بامدادِ ازل لیلةُ القدرِ حق‌تعالایی برتر از درک و دانشِ همه ای چه بخوانم تو را که فاطمه ای ای مَقامت ز وَهم‌ها برتر قدر و جاهت ز وصفِ ما برتر مدح تو بر لبِ رسولِ خدا ذکر نابی ا‌ست از دُعا برتر رتبه ی توست از زنانِ بهشت به خداوندیِ خدا برتر جز محمد که دست‌بوسِ تو بود تویی از کلِّ انبیا برتر حجره‌ات کعبه ی دلِ حیدر بیتت از بیت کِبریا برتر (پیغبر فرموده بود:" إِنَّ فَاطِمَهَ بَابُهَا بَابِی وَ بَیْتُهَا بَیْتِی فَمَنْ هَتَکَهُ فَقَدْ هَتَکَ حِجَابَ اللَّه" دَرِ خونه ی فاطمه،دَرِ خونه ی مَنِ، خانه ی فاطمه،خانه ی منِ...) دیگه اهل روضه بخونن حدیث مفصل رو...چه کردن با این خانه؟...* خانه ای روشن از کلامُ الله سر زد از آن،دو آفتاب و دو ماه ______ ای بهشتِ خدا گُلِ رویَت ای رسولِ خدا ثنا گویت سورۀ نور، خطِ پیشانی لیلۀ قدر، تارِ گیسویت شبِ معراج مصطفی می دید باغِ جنت پُر است از بویت روحِ بینِ دو پهلویِ احمد! به چه جرمی شکست پهلویت؟ گر جسارت نبود می‌گفتم هُرمِ آتش چه کرد با رویت *حالا بزن تو سینه و تو صورتت،بگو: آخ مادر!...به چه جُرمی زدن مادرِ مارو...* از علی‌دوستی نشان مانده هم به رخسار هم به بازویت شاعر:حاج غلامرضاسازگار *این روزها خبر دادن به بلال،مؤذنِ پیامبر،گفتن: زهرا ازت گِله کرده،گفته: همه ی مدینه به من پشت کردن،از بعضی ها توقع نداشتم،چرا بلال نمیآد یه سری به ما بزنه؟...بلال متوجه شد زهرا ناراحتِ،اومد مدینه،اومد ملاقاتِ بی بی،اجازه گرفت از امیرالمؤمنین برم زهرا رو ببینم،همچین که اومد تو خانه،اول نگاش به دَرِ خانه افتاد...چرا در سوخته؟ چرا دیوار خونی شده؟ چرا بچه ها اینجوری زرد و لاغر شدن؟چی شده،من چند سال مگه نبودم؟من دو ماه مدینه نبودم... اومد محضر بی بی شرفیاب شد،دو زانو با ادب نشست،خانوم یه گِله ی مادرانه کرد،صدا زد: بلال تو چرا زهرا و علی رو تنها گذاشتی؟صدا زد:خانوم جان!من بعد از پیغمبر دیگه دلم نیومد مدینه بمونم...وقتی فهمیدم حقِّ علی رو غصب کردن،به نشانه اعتراض گفتم دیگه اذان نگم،جایی که پیغمبر و علی نباشن دیگه نمیخوام اذان بگم...اذان واسه کی بگم؟ بی بی فرمود:می دونم بلال،اما حالا که دختر پیغمبر دلش برا صدایِ اذانِ تو تنگ شده،دلم میخواد یه بار دیگه بری بالای مأذنِ،تا بی بی فرمود: یه بار دیگه صدایِ اذانت رو بشنوم،مکث نکرد،بلند شد،گفت: چشم،از تو به یک اشاره/از ما به سر دویدن...من چقدر خوشبختم که فاطمه دلتنگِ صدایِ منِ... رفت بالای مأذنِ،مدینه ساکتِ،یکدفعه دیدن یک صدایِ آشنا داره میاد.."الله اکبر" یهو مدینه لرزید... "الله اکبر" همه از خونه هاشون بیرون اومدن،صدای بلالِ،از کجا داره صدا میآد...از پشت بامِ خانه ی فاطمه...این صدا چند وقتِ تو مدینه نمیآد"أشهد أن لا إله إلا الله" یک مرتبه بچه ها دیدن مادر بلند شد،اسماء بیا زیر بغل هام رو بگیر،فضه بیا جانمازم رو پهن کن،زینب آبِ وضو بیار... "أشهد أن لا إله إلا الله" سجاده رو پهن کردن،زینب خوشحال شد،حسنین خوشحال شدن،مادرِ ما میخواد ایستاده نماز بخونه،یه مرتبه صدای بلال بلند شد" اَشهدُ انَّ محمّداً رسولُ الله" تا اسم پیغمبر رو شنید،تا اسم پدر رو شنید،با صورت خورد زمین،فاطمه بیهوش شد،بچه ها تو صورت هاشون میزدن،بلال دیگه بس کن،بلال اذون نگو... یه دختر اسمِ باباشو بالا مأذنِ شنید بی هوش شد،اسمِ باباش رو فقط شنید،اما یه دختر سَرِ بُریده بغل کرد،رگ هایِ بریده بغل کرد...* بابا! دخترت از دنیا بُریده بِدونِ تو خوشی ندیده ببین همه موهام سفیده بابا!خوشی به قلبم دستِ رَد زد یه بی حیا بهم لگد زد *مدینه...فضه و اسماء اومدن،آب ریختن تو صورتِ فاطمه،بی بی، بهوش اومد،اما خرابه ی شام،هر چی زینب رقیه رو تکون داد...پاشو دختر! پاشو عمه!...پاشو چشات رو باز کن...حسین...* فراق یار و سنگ اهل شام و خنده ی دشمن من آخر کودکم، این بار سنگین است بر دوشم *به نیتِ فرج سه مرتبه بگو: یازهرا...