eitaa logo
کانال نوحه وسینه زنی یا زینب(سلام الله علیها)
13.6هزار دنبال‌کننده
1.5هزار عکس
1.3هزار ویدیو
334 فایل
#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها #اللهم_عجل_لولیک_الفرج_والعافیه_والنصر #هدیه_محضر_امام_زمان_عج_صلوات http://eitaa.com/joinchat/2288255007C8509f44f1f
مشاهده در ایتا
دانلود
﷽؛ 💠 شنبه 20 آبان 1402 🏷 گورهای آراسته 🔅 : ✓ «اى بندگان دنيا! حكايت شما حكايت گورهاى آراسته است كه بيرونشان بيننده را خوش مى‌آيد و درونشان استخوان‌هاى مردگان است؛ و آكنده از خطاها و گناهان». ⁙ «يا عَبيدَ الدُّنيا، مَثَلُكُم كمَثَلِ القُبورِ المُشَيَّدةِ؛ يُعجِبُ النّاظِرَ ظَهرُها، و داخِلُها عِظامُ المَوتى، مَملُوءةً خَطايا». 📚 تحف العقول، ص۵۰۱
. السلام علیک یا بنت ابی عبدالله یا رقیه، یا بنت ابی عبدالله ⚡️ای عمه بیا تا که غریبانه بگرئیم ⚡️دور از وطنُ خانه و کاشانه بگرئیم ⚡️پژمرده گل روی تو از تابش خورشید ⚡️در سایه نشینیم و به جانانه بگرئیم ⚡️لبریز شد ای عمه دگر کاسهٔ صبرم ⚡️بر حال تو و این دل دیوانه بگرئیم ⚡️نومید ز دیدار پدر گشته دل من ⚡️بنشین به کنارم که غریبانه بگرئیم ⚡️این عقده مرا میکُشد ای عمه که باید ⚡️پیش نظر مردم بیگانه بگرئیم امروز متوسلیم در خانه دُردانه ابی عبدالله، همه دست توسل به دامن سوخته خانم رقیه بگیریم، امروز همه با هم بریم یتیم نوازی، یتیم نوازی خیلی ثواب داره، چقدر خدا سفارش یتیمارو به پیغمبرش کرد.. یا رسول الله اگه کسی دست نوازش به سر یتیمی بکشه، به اندازه موهای سرش خدا براش حسنه مینویسه امروز نمیدونم با چه نیتی تو این مجلس نشستی، اما میدونم خوب دری اومدی بزنی، خوب جایی اومدی آخه مبیگن جای خدا تو دلای شکسته است امروز در خونه یه دختر بی بابا اومدی یه دختری که بی برادر شد، یه دختری که عمو نداره، مَحرم و یاور نداره، امروز حاجتت رو به رقیه بگو خانم رقیه درد آشناست 🌾از برای درد بی درمان دوا دارد رقیه (دلتو ببرم خرابه شام ) امان از اون لحظه ای که اسرا رو وارد شهر شام کردن هر روز غروب که میشد خانم رقیه می اومد جلوی پر خرابه می نشست، مردم کوچه و بازار و نظاره میکرد نمیدونم تا حالا تو شهر غریبی مهمون بودی یا نه.... وقتی هوا میخواد تاریک بشه، وقت غروب، هر کیو نگاه میکنی همه میرن خونه هاشون اما آدمی که غریب باشه دلش میگیره خدایا من کجا برم... چی میخوام بگم .. میخوام بگم این حالُ رقیه هم درک کرده یه روز غروب نگاه کرد دید این دخترا دست باباها رو گرفتن دارن میرن صدا زد عمه ..عمه ..عمه عمه این دخترا دست باباهاشونو گرفتن کجا میرن عمه صدا زد عمه جان این دخترا به خونه هاشون میرن به کاشونه هاشون میرن یه وقت صدا زد عمه ...عمه مگر ما خانه نداریم ⚡️مگر ما بلبلان خانه نداریم ⚡️آخ بجز ویرانسرا کاشانه نداریم ⚡️همه رفتن سوی خانهٔ خویش ⚡️مگر ای عمه ما خانه نداریم 🌾هدیه به خانم فاطمه معصومه سلام الله علیها (صلوات)🌾
نوحه سفره حضرت رقیه(س) 🏴 الهی به رقیه ، الهی به رقیه(۲) الهی به رُخ نیلیِ زهرای سه ساله که با شیون و با گریه و ناله الهی به رقیه، الهی به رقیه(۲) هر اهل دلی یافته راهی به رقیه پس رو زده با کوه گناهی به رقیه الهی به رقیه، الهی به رقیه(۲) هر جا سخن از راهِ رسیدن به خدا شد داده دلِ ما زود گواهی به رقیه الهی به رقیه، الهی به رقیه(۲) هرکس که امیدش شده از کُلِ جهان قطع انداخته با گریه نگاهی به رقیه الهی به رقیه، الهی به رقیه(۲) وا شد گره از مشکل ما تا که شبِ قدر ده مرتبه گفتیم الهی به رقیه الهی به رقیه، الهی به رقیه(۲) مدیونِ حسینیم که داده دلِ ما را گاهی به علی اصغر و گاهی به رقیه الهی به رقیه ، الهی به رقیه(۲) تا روزِ ابد در دلِ ما کینه ی شام است وقتی که ندادند پناهی به رقیه الهی به رقیه، الهی به رقیه(۲) هرجا که زمین خورده درآن شب سرِعباس انداخته از نیزه نگاهی به رقیه الهی به رقیه، الهی به رقیه(۲) تو بابِ مُرادی بده حاجت ما را تاهر دم وهر لحظه بگوئیم الهی به رقیه الهی به رقیه، الهی به رقیه(۲ 👈🏻اجرای سبک: استاد پرویزی🎙️ 👈🏻تایپ و ارسال: علیمحمدی✍🏻
سرایی: بِسْمِ اللهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ *این حدیث کساء از جابر بن عبدالله انصاری رسیده، کساء به عبا میگن،عبای یمانی مطرح ِ * عَنْ فاطِمَهَ الزَّهْراَّءِ*حضرت زهرا داره برا ما حرف میزنه،چقدر خوبه امشب بریم پا صحبت حضرت زهرا بشینیم* عَنْ فاطِمَهَ الزَّهْراَّءِ عَلَیْهَا السَّلامُ بِنْتِ رَسُولِ اللَّهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ،وَآلِهِ قالَ سَمِعْتُ فاطِمَهَ اَنَّها قالَتْ دَخَلَ عَلَىَّ اَبى رَسُولُ اللَّهِ فى بَعْضِ الاَْیّامِ فَقالَ السَّلامُ عَلَیْکِ یا فاطِمَهُ*حضرت زهرا سلام الله علیها میگه که: یه روز بابام بر من وارد شد"بعد پیغمبر که داره سلام میده ما داریم سلام پیغمبر رو به حضرت زهرا میدیم،یه نکته بگم:" "رسول مکرم اسلام صل الله علیه و آله و سلم روحی فداه فرمودند: اگر کسی سه روز به من و فاطمه ام سلام کنه اهل بهشته" حالا پیغمبر:* فَقالَ:*بابام فرمود:* السَّلامُ عَلَیْکِ یا فاطِمَهُ، فَقُلْتُ عَلَیْکَ السَّلامُ قالَ اِنّى اَجِدُ فى بَدَنى ضُعْفاً* "فرمود: دخترم من توی بدنم احساس ضعف می کنم" الله اکبر، پیغمبر اسلام وقتی احساس ضعف میکنه میره در خونه ی فاطمه،پیغمبر مسجد میخواست بره اول می رفت دیدن زهرا،از مسجد میومد اول می رفت دیدن زهرا* قالَ اِنّى اَجِدُ فى بَدَنى ضُعْفاً ، فَقُلْتُ لَهُ اُعیذُکَ بِاللَّهِ یا اَبَتاهُ مِنَ الضُّعْفِ*فرمود دخترم تو بدنم احساس ضعف می کنم،فاطمه عرض کرد بابا،از این ضعفی که دارید،پناهت میدم به خدا*فَقَالَ یا فاطِمَهُ ایتینى بِالْکِساَّءِ الْیَمانى فَغَطّینى بِهِ*آقا رسول الله فرمود:اون عبای یمانی رو برام بیار* فَاَتَیْتُهُ بِالْکِساَّءِ الْیَمانى فَغَطَّیْتُهُ بِهِ*عبارو آوردم،کساء رو آوردم انداختم رو بابام* وَصِرْتُ اَنْظُرُ اِلَیْهِ* اون وقت شروع کردم به نگاه کردن به بابام"حضرت زهرا سلام الله علیها فرمود: از همه ی این دنیا سه چیز رو دوست دارم،انفاق کردن،قرآن خواندن،نگاه کردن به صورت بابام" چی میشد امشب ما نگاه می کردیم به صورت امام زمان(عج)؟* وَاِذا وَجْهُهُ یَتَلاَْلَؤُ کَاَنَّهُ الْبَدْرُ فى لَیْلَهِ تَمامِهِ وَکَمالِهِ*نگاه کردم دیدم صورت بابام مثل ماه شب چهارده داره میدرخشه* فَما کانَتْ اِلاّ ساعَهً وَاِذا بِوَلَدِىَ الْحَسَنِ قَدْ اَقْبَلَ وَقالَ السَّلامُ عَلَیْکِ یا اُمّاهُ فَقُلْتُ وَعَلَیْکَ السَّلامُ یا قُرَّهَ عَیْنى وَثَمَرَهَ فُؤ ادى* دیری نگذشت حسنم اومد،سلام کرد،گفتم:سلام نور چشمم،میوه ی دلم* فَقالَ یا اُمّاهُ اِنّى اَشَمُّ عِنْدَکِ راَّئِحَهً طَیِّبَهً کَاَنَّها راَّئِحَهُ جَدّى رَسُولِ اللَّهِ*مادر یه بوی خوشی میاد تو خونه،مثل بوی جدم ِ انگار؟* فَقُلْتُ نَعَمْ*آره پسرم* اِنَّ جَدَّکَ تَحْتَ الْکِساَّءِ فَاَقْبَلَ الْحَسَنُ نَحْوَ الْکِساَّءِ وَقالَ السَّلامُ عَلَیْکَ یا جَدّاهُ یا رَسُولَ اللَّهِ*اومد مقابل پیغمبر مؤدب ایستاد،سلام کرد * اَتَاْذَنُ لى اَنْ اَدْخُلَ مَعَکَ تَحْتَ الْکِساَّءِ* امام حسن میگه:اجازه میدید منم بیام کنار شما زیر عبا؟* فَقالَ وَعَلَیْکَ السَّلامُ یا وَلَدى وَیاصاحِبَ حَوْضى قَدْ اَذِنْتُ لَکَ فَدَخَلَ مَعَهُ تَحْتَ الْکِساَّءِ *اجازه داد حسنم رفت زیر عبا*فَما کانَتْ اِلاّ ساعَهً وَاِذا بِوَلَدِىَ الْحُسَیْنِ قَدْ اَقْبَلَ وَقالَ السَّلامُ عَلَیْکِ یا اُمّاهُ فَقُلْتُ وَعَلَیْکَ السَّلامُ یا وَلَدى وَیا قُرَّهَ عَیْنى وَثَمَرَهَ فُؤ ادى*سلام پسرم،نور چشمم،میوه ی دلم* فَقالَ لى یا اُمّاهُ اِنّىَّ اَشَمُّ عِنْدَکِ راَّئِحَهً طَیِّبَهً کَاَنَّها راَّئِحَهُ جَدّى رَسُولِ اللَّهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَآلِهِ فَقُلْتُ نَعَمْ اِنَّ جَدَّکَ وَاَخاکَ تَحْتَ الْکِساَّءِ فَدَنَى الْحُسَیْنُ نَحْوَ الْکِساَّءِ وَقالَ السَّلامُ عَلَیْکَ یا جَدّاهُ اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا مَنِ اخْتارَهُ اللَّهُ اَتَاْذَنُ لى اَنْ اَکُونَ مَعَکُما تَحْتَ الْکِساَّءِ*حسین اومد، سلام و جواب سلام،همون حرفایی که امام حسن زد،فرمود:آره جدت و برادرت زیر کساء هستند، اومد سلام داد به پیغمبر،اجازه میدید منم بیام؟* فَقالَ وَعَلَیْکَ السَّلامُ یا وَلَدى*یه کارایی می کرد پیغمبر با حسین همه تعجب می کردند،در روایت اومده: از همسران پیغمبر نگاه می کرد دید که پیغمبر دوتا انگشت بزرگ هر دست حسین رو گرفته،امام حسین کم سن و ساله،کوچیک بود،این دوتا انگشت رو گرفته،نگه داشته،خودش رو دو کنده زانو نشسته هی داره دست و بدن و پای حسین رو می بوسه،گلوش رو می بوسه.سئوال کردند:یا رسول الله؟ فرمود: این جای زخم های نیزه و شمشیر و ... بعد فرمود: حسینم شهید میشه،هر کسی حسین مرا زیارت کند،ثواب یک حج من برا اونه،سئوال کردند:یک حج؟ حضرت فرمود: دو حج. باز سئوال کردند:دو حج؟ حضرت فرموند:چهار حج. هی تعجب کردند،تا حضرت فرمودن:تا هفتاد حج"امشب می نویسی ما بریم کربلا؟* گرد حرم دویده ام،صفا و مروه دیده ام
هیچ کجا برای من،کرب و بلا نمی شود *سلام کرد،پیغمبر جوابش رو داد* وَعَلَیْکَ السَّلامُ یا وَلَدى وَیا شافِعَ اُمَّتى* کم سن و ساله امام حسین،اولین روزی است که روزه ی مستحبی گرفته ابی عبدالله،حالا میخواد افطار کنه،حضرت زهرا سلام الله علیها فرمود:پسرم افطار کن،عرض کرد مادر جان به من چی میدید روزه گرفتم؟ فرمود:ثواب نصف عبادت های من مال دوستان تو.افطار نکرد،باباش اومد،فرمود:بابا اولین روزِ که من روزه ی مستحبی گرفتم،چی به من میدید؟فرمود:پسرم! نصف عبادت های من ثوابش مال محبین تو. علی که:" ضَربَةُ عَلِی یَومَ الخَندَقِ اَفضَلُ مِن عِبادَةِ الثّقلین"بازم نخورد، حسن آمد،فرمود:برادر جان افطار کن، فرمود:حسن جان! چی به من میدی من روزه گرفتم؟ هدیه؟ فرمود: نصف عبادت های من ِ حسن." مرحوم سراج یک از وعاظ برجسته ی تهران می فرمود: آی مردم ثواب یه تازیانه ای که حضرت زهرا سلام الله علیها در راه علی خوردن رو بدهند،همه عالم رو بسه" امام حسن فرمود: ثواب نصف عبادتهام مال محبینت، پیغمبر اومد،همین سئوال، همین جواب،بازم نخورد،جبرئیل نازل شد یا رسول الله!،خدا میگه بخور، پرچم شفاعت اُمت رو به تو دادم."گریه کن هات رو می بخشم" "آقا! هیچکی دلش نیومد لب های امام حسین رو خشک ببینه، اما هلال میگه: دیدم این لب ها به هم میخوره به سختی باز میشه،رفتم آب بیارم،سپرم پر بود،دویدم،تا رسیدم بالا دیدم قاتل اومد، دستش رو نگاه کردم، دیدم سر رو گرفته، آب رو دید به من خندید، گفت:سیرابش کردم، گلوش رو ببین* وَعَلَیْکَ السَّلامُ یا وَلَدى وَیا شافِعَ اُمَّتى، قَدْ اَذِنْتُ لَکَ فَدَخَلَ مَعَهُما تَحْتَ الْکِساَّءِ فَاَقْبَلَ عِنْدَ ذلِکَ اَبُوالْحَسَنِ عَلِىُّ بْنُ اَبى طالِبٍ وَقالَ السَّلامُ عَلَیْکِ یا بِنْتَ رَسُولِ اللَّهِ*سلام دختر پیغمبر* فَقُلْتُ وَعَلَیْکَ السَّلامُ یا اَبَاالْحَسَنِ وَ یا اَمیرَ الْمُؤْمِنینَ*تا امیرالمؤمنین سلام کرد،تا وارد شد فاطمه زود جواب داد،آخه یه روز امیرالمؤمنین از در اومد،هی گفت:دختر پیغمبر سلام، مادر بچه هام سلام،پاره ی تن پیغمبر، اومد بالا سرش،دید دیگه هیچی از زهرا نمونده،شروع کرد گریه کردن،این اشکا که ریخت،کم کم چشم های فاطمه باز شد،چشمش به اشک علی افتاد، این دست ها درد می کرد،یواش یواش این دست هارو آورد بالا،شروع کرد اشک امیرالمؤمنین رو پاک کردن،مولا بغضش شکوفا شد، فاطمه جان این چه کاریست؟عرضه داشت:از بابام شنیدم اشک مظلوم عرش رو می لرزونه* ای عروس آسمانی ای خدای مهربانی یک نگاه ِ کاملم کن می توانی،می توانی من چه می بینم خدایا حالا بیمارم خراب است قلبم از غصه کباب است من چه می بینم خدایا جان سپرده یا که خواب است سیل اشکم تا نیامد حال یارم جا نیامد پیش چشمم هر چه می کرد دست او بالا نیامد /
. بگو ای یوسف زهرا« الا یا اهل عالم,,,» را بیا و خوب کن مولا پس از یک عمر حالم را بلا بسیار شد ما را نبودت اعظم آنها بیا پایان بده مولا تو دریای ملالم را منم آن مرغ محزونی که رفت از خاطرش پرواز مگر دست تو بگشاید دوباره پر و بالم را تمام نغمه های من شکایت از جدایی شد بیا و با ظهور خود عوض کن قیل و قالم را منم آن شیعه ی عاصی ولی عاشق، امانی ده ببینم تا که رخسار شه حیدر خصالم را هزاران پرسش بی پاسخ آخر عسکری دارد که دارد پاسخی روشن به جز تو هر سوالم را ✍ ۲۰ آبان ۱۴۰۲ * عسکری تخلص شاعر .
4_6003341828483452281.mp3
137.1K
❣﷽❣ 🍁 🍁 👌👌 🍁 ای همه نیروی لشکرم برادرم دل علی دنیای غمه ، یافاطمه۲ خونه بی تو غرق ماتمه ، یافاطمه۲ رفته ای زیر خاک تیره دعا کن حیدرم  بمیره 🍁به کجایی فاطمه جانم کشتی عمرم به گِل نشست  دلم شکست۲ داغ غمت پُشتمو شکست   دلم شکست۲ تارو پود علی گسسته شد نماز علی نشسته 🍁به کجایی فاطمه جانم زینب تو خیره به دره ، چشماش تره۲ حرف لباش مادر مادره ،چشماش تره۲ واسه تو میگیره بهونه شده خیره به درب خونه 🍁به کجایی فاطمه جانم روز علی بی تو تار شده ، چه زار شده۲ دیگه علی خونه دار شده ،  چه زار شده۲ بی تو من زار و خسته هستم دیگه من ورشکسته هستم 🍁به کجایی فاطمه جانم () ┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈
🌸🍃🌾🌼 💐🌺💐 🍃🌼 🍃 منقبت حضرت ابوالفضل علیه السلام به قلم: استاد الیاس ملک پور امـیـر کشـور دل ها ابوالفضل توئی حلّال مشکل ها ابوالفضل الا ای ساقـی مـیـخـانـۀ عشق اَدِر کَـاسـاً وَنـا ولـهـا ابوالفضل ترکی: ابوالفضل افـتخـار جـدّ و ابدی عـلـیّ الـمـرتـضـایـه مُنتَسبدی ولایـت عـاشـفـی والا نـسـبدی عـلـیـدن کـربـلایـه مـنـتخـبـدی آتا اُعجوبه اوغلی بوالعجبدی ابوالفضل شیر شَجعان عربدی ابوفاضل ابـوالاسـحـار شبـدی اونـا باب الحـوئجـلـیـق لقبدی ولیّ اللهین اوغـلی حق طلبدی ئوزی سـقّـادی امّـا تشنه لبدی دوداقلار تشنه لیقدان ملتهبدی سـوا یـوخ اعـتناسی مُنتَجَبدی قلم یاز صفحۀ تاریخه قالسین ابـوالـفـضـل آیـة الله ادبــدی التماس دعا عدلی تبریزی 💐 🌾🌼 🌸🌾🌼 🌿🌸🍃🌾
397.7K
زمزمه اخر جلسه فاطمیه این شبا حال و هوای خونمون خیلی عجیبه التماست می‌کنم بیشتر بمون علی غریبه من که از فضه شنیدم بهتری الحمدلله در زدم دیدم خودت پشتِ دری الحمدلله حلـالــــــم کــــــن..... این همه دردو طاقت آوردی به خاطر علی زمین خوردی میبینمت به هم می‌ریزم اگه زهــــــرا عَجِّل وفاتی رو نمی‌خوندی اگه دو هفته دیگه می‌موندی نوزده سالت میشد عزیزم منِ تنها، من مظلوم، ازت میخوام، نرو خانم منِ تنها، من مظلوم، ازت میخوام، بمون خانم بند ۲ مردمی که عمری چشم دیدن ما رو ندارن برا خونشون میان از اینجا هیزم بر می‌دارن می‌دونستی بی حیایی که تو رو از من گرفته نامه داده کشتن خانومم رو گردن گرفته توی نــــــامه‌اش، نوشته بین کوچه غوغا شد محکم زدم انقدر که در وا شد امیر، زهرا پشت در بود توی نـــــامه اش نوشته زهرا رو تا شناختم لگد زدم بچه‌اش رو انداختم از کینه قلبم شعله ور بود (نمی‌شم من، دیگه آروم، ازت میخواهم بمون خانوم) ۲
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
28.36M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
داستان های عبرت آموز ۳۹۶(تلنگر آمیز) داستان زیبای یک مسیحی در حرم امام حسین علیه السلام 🎙استاد انصاریان ┈••✾•🌷🕊🌷•✾••┈
عشاق الحسین محب الحسین.رسولی1.mp3
2.78M
تو‌این‌دنیا‌من‌تورودارم 🎙حاج مهدی رسولی ┈••✾•🌷🕊🌷•✾••┈
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
enc_16685546359001886546657.mp3
7.63M
هیچی اندازه گریه تو روضه ثواب نداره انقدر خوبی حسین جان که حساب کتاب نداره 🎙 ┈••✾•🌷🕊🌷•✾••┈
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
➖➖➖➖➖ تنگِ غروبه، تنگِ غروبه از کوچه تا خونه حسن سینه میکوبه ای دادِ بیداد، ای دادِ بیداد گوشواره تو گوشش شکست پیشِ من افتاد وای مادرم... آتیش به جونم میزنه تا از فدک دَم میزنه ببین چه جوری بی حیا سیلیِ مُحکم میزنه وای مادرم... * خدا براتون نیاره مادرتون جلوتون زمین بخوره...* ای قد خمیده، ای قد خمیده تو زیر دست و پا منم رنگم پریده غیرت نداره، غیرت نداره عمداً میاد رو چادرِ تو پا میذاره یه روز شکست پهلویِ تو یه روز شکست بازویِ تو چشمِ بابامو دور دیده که دست بلند کرد رویِ تو مَردکِ پست که عُمری نمکِ حیدر خورد نعره زد بر سرِ مادر به غرورم بر خورد ایستادم به نوکِ پنجه ی پا اما حیف دستش از روی سرم رد شد و بر مادر خورد ┈••✾•🌷🕊🌷•✾••┈