eitaa logo
کانال نوحه وسینه زنی یا زینب(سلام الله علیها)
14.6هزار دنبال‌کننده
1.6هزار عکس
1.4هزار ویدیو
369 فایل
#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها #اللهم_عجل_لولیک_الفرج_والعافیه_والنصر #هدیه_محضر_امام_زمان_عج_صلوات http://eitaa.com/joinchat/2288255007C8509f44f1f
مشاهده در ایتا
دانلود
سبک محمد زنی سینه زنی _ زمینه ###### رفتی کجا  ای علمدار تنها   شدم ای  وفادار آب      آور    کودکانم بی تو شدم من گرفتار ############# سقای طفلان ابالفضل جان.   برادر  ابالفضل ۲ ############# عباس من ای برادر عباس من ای دلاور ای همسفر ای برادر روح و تنم ای برادر #############٬٬ سقای طفلان ابالفضل جان.   برادر  ابالفضل ۲ ############## بی  تو   غریبم  تو یارم جز  تو  کسی  را ندارم بی تو بگو من چه سازم در  سوزم  و  در  گدازم ############## سقای طفلان ابالفضل جان.   برادر  ابالفضل ۲ ############## رفتی کجا ای امیدم خیری ز  دنیا   ندیم تنها   شدم  ای برادر رنج غریبی کشیدم ############ سقای طفلان ابالفضل جان.   برادر  ابالفضل ۲ ############ بعد از تو (بیقرارم) غریب   این  دیارم عباس  من  کجایی بی تو کسی  ندارم ############ سقای طفلان ابالفضل جان.   برادر  ابالفضل بیقرار اصفهانی
حدادیان حلالم‌کن! - yasfatemii.mp3
8.92M
حلالم کن ... 🎙حدادیان ✍ این روز ها زیاد بگویید السلام علیک یا امیر المومنین علیه السلام این روز ها کسی در مدینه سلامش نمی‌کند😭 ◾️ايام شهادت صديقه كبرىٰ ▪️حضرت فاطمه زهرا(سلام الله علیها) ◾️بر همه شيعيان تسليت باد
‍ ‍ بسم الله الرحمان الرحیم روضه شب شام غریبان حضرت زهرا سلام الله علیها گیدیر مزارفاطمه حسن دیر ننه دایان حسین دیر ننه دایان 2 گئجه قرانلوق خلوت ننه هارا گیدیسن ای ننه یاتیپدی ایندی جماعت هاراگیدرسن آی ننه 2 التماس دعا شب شام غریبان بی بی دوعالم توفیق اولدی بوگئجه خدمتوزده اولاخ عرض تسلیت میزاولا امام زمان عج آقایا بیلمیرم آقا قبرستان بقیع ده دولانیر اوگیزلین قبرین دورسنه یا ننه سینن روضه لرینده یا ننه سینن مجلسینده دی یاندی باب خانه دوزدم بوجفای دوزمرم باتدی سینه قانه دوزدوم بوجفایه دوزمرم گلدی زهراجانه دوزدم بوجفایه دوزمرم قبر زهرا کعبه دور اماگرک دیلنمیه کیم دیرکعبه اولا ویران اما علی دیلمیه ئورک اویینن گئدک قبرستان بقیعه ام الا یمن دیر گوردوم پیغبر وارداولدی اووه علی پیغبرین دالسیجان دقایقی پیغمبربووردی ام الایمن منی علینن تنها قویون پیغبر ایلشدی علی ایلشدی وصیت ایلر پیغبر بویوردی ام اوغلی عمرم قوتاریر گیت ملیم نچه وصیتیم وار عم اوغلی منن سورا حقوی غصب ایلیر صبر ایلرسن چشم یا رسول الله علی خانه نشین اولارسان صبرایلیرسن چشم یارسول الله علی قاپو ی یاندرالار صبرایلیرسن چشم یارسول الله صبرایلرم اما پیغبر بیر وصیت ایلدی علی بتر اغلادی عم اوغلی منن سورا گوزون باخا باخا زهرانی دوولر یا رسول الله مگرعلی دوزر زهرانی دوه لرپیغبر اغلادی عم اوغلی صبر ایلیرسن حقی غضب اولدی علی صبر ایلدی قاپی یاندی علی صبر ایلدی محسن شهید اولدی علی صبرایلدی دلیم لال اولا زهرایه سیلی ویردلارعلی صبرایلدی زهرانین قولاریناتازیانه وردیلار علی صبرایلدی اما بوگئجه مولانین صبری قوتاردی امام زمان آقا علی ایلشب اوده زهرانین یاسیدی بیلمرم سلمان یامقداد یااباذر بیری گلدی قاپیا علی ایلشبسن دورایاقا مگرنه خبروار علی دورایاقا غاصبان حکومت ایستیلر زهرانین قبرین آچالار علی دوردی ایاقا اوقهرمان علی دوردی ایاقااوساری دستمال باغلادی باشینا ذولفقاری آلدی الینه مولاگیتدی قبرستانه بقیعه یاندی باب خانه دوزدیم بوجفایه دوزمرم گلدی زهراجانه دوزدوم بوجفایه دوز مرم اووی داغلانارسینه باتدی قانه دوزدم بوجفایه دوزمرم قبرزهراکعبه دی اماگرگ دیللمیم کیم دیر کعبه کرگ ویران اولاعلی دیللمیه اخ مصطفی قول وردیم صبرایدم صبرایلدیم یوخسا من اوحیدرم خندق ده گوردوزنیلدیم عمروبن عبدود اولولدوردم ظلم فسادین پی لدیم قدرتوز واردی اگربیر قبری الان نبش ایدون سینه وزی نبش ایلرم تز گلدگوز یولدان گیدون تکیه دیوار بقیع ایلدی داشلارتیتردی ذولفقارین قبضه سیندن سیخدی باشلارتیتردی سیتترتیندن یرده داشلار گوده قوشلار تیتردی بیلدیلر حیدرغضبلنسه دل آفاق اسر بو علی المرتضی دی دشمنین نسلین کسر (تکراربند) قدرتوزواردی اگربیرقبرالان نبش ایدوز سینه وزی نبش ایلرم تیزگلدوگوز یولدان گیدون گوردی مولا اودستمالی باقلیب باشینا ذولفغارعلینن الینده ابن عباسه دیدی قویما علی تیغ چکه تیغین چکسه بو قبرستانی ایلر مهلکه هامی داغیلدی قلبی رام اولدی امامین منزله استیر گله ایلکی گوردی هامی متفرق اولدی علی بیرباخدی زهرانین قبرینه زهرا بیله آدامسیزقالدیم زهرابیله کمکسیز قالموشام یاندیم ای زهرایاندم ای زهرایاندم ای زهرا دیرم دور یاپش علینن الینن بوگئجه حسن وحسینن یامان گئجه سی دی زینب ام کلثومین آغلار قالان گئجه سی دی قربان اولوم گوزیا شوزا قلب رام اولدی امامین منزله ایستر گله گلدی اماباخماق اولمازدیده سیالینه بیرنفرایستیرکه تایانسین تاعلینن حالینه همیشه مولا جنگ لردن قیدنده زهراگلردی قاپیا عم اوغلی یورولمیسان بوشوادولانیم عم اوغلی امابودفعه مولا ناراحت ایوه یا امام زمان آقا اووه وارداولاندابیر اوزون قویدی یانان قاپیا زهرا زهرازهراگوردی ال باشدان زینب قاشدی بابانین استقبالینه اوبالاجابالا قاچاقاچا گئلدی قاباقاعلی ایلشدی یره زینب اوبالاجاالئرین سالدی علینن بوینینا هردن یواش یواش دیر باباجان بابا مظلوم بابابیکس بابامنزله فاتح قیدون باباقویمادون ننه مین قبرین دشمن آچا بابا بابا بیرایلش یره دولانیم باشوا قویمادون ننه مین قبرینی دشمن آچابابا اما قول وراوقبره منه بیرگئجه گورست سن بابا ای بابا انشااله وعده میز کربلا اولاقبرستان بقیع اولا اورداایلشک خانمن قبره آشکاراولا اوردا باخاخ بیر زهراننه ائن قبرینه زهرادردیمیز وار خانم مریضیمزوارخانم زبانحال حضرت زینب س قول وراوقبره بیر گئجه منه گورسدبابا الله سنی بالا رواچوخ گورمسین باباهج آدامسیز خانواده مادر الدن ورمسین ای بابااوجا دنئنن یا زهرایازهر ایازهرا تنظیم ومداحی استاد طالبی
متن روضه ۲ 🔸آتش زدن به خانه‌ي مولا بهانه بود امشب دلت رو با من همراه کن بریم مدینه... بریم خونه ی امیرالمومنین... 🔸آتش زدن به خانه‌ي مولا بهانه بود 🔸مقصود خصم، كشتن بانوي خانه بود ای وای...ای وای 🔸از آن به باب وحي لگد زد عدو كه ديد 🔸جان علی به پشت در آستانه بود روضه امشب خیلی سنگینه... شیعه تا قیام قیامت، با این مصیبت میسوزه... یه عده نامرد ریختند در خونه حضرت زهرا... (مدینه.. عجب روزایی رو دیدی) یه نامردی اومد جلو... صدازد... علی بیرون بیا... زهرای مرضیه حامی ولایته... اومد پشت درب خونه... شاید اینا ببینند دختر پیغمبره... حیا کنند برگردند... فرمود... أَما تَتَّقِی اللَّهَ؟ تَدْخُلُ عَلی بَیْتی از خدا نمیترسی نانجیب... برا چی اومدید... مگه نمیدونید... ما عزاداریم... نانجیب صدا زد: دختر پیغمبر... در رو باز کن... وگرنه خونه رو آتیش میزنم... خود نامردش نامه نوشت گفت معاویه... میدونی چه کردم... هر چی صدا زدم زهرای مرضیه در رو باز نکرد... تازیانه رو از قنفذ گرفتم واويلا... أَخَذْتُ سَوْطَ قُنْفُذٍ فَضَرَبْتُ اول با تازیانه... دختر پیغمبر رو زدم... گفتم حالا هیزم ها رو بیارید... دیدم زهرای مرضیه بازم استقامت میکنه... فَضَرَبْتُ كَفَّيْهَا بِالسَّوْطِ فَأَلَّمَهَا، فَسَمِعْتُ لَهَا زَفِيراً وَ بُكَائا سادات منو ببخشید... میگه دوباره با تازیانه به دستان مبارک زدم... صدای ناله دختر پیغمبر بلند شد... نزدیک بود دلم بسوزه... اما... یاد کینه هایی که از علی داشتم افتادم و... هر چقدر توان داشتم جمع کردم... با لگد... محکم به در زدم... همینجا بود زهرای مرضیه یه جوری ناله زد... انگار تمام مدینه زیر رو شد... 🔸کاش روز حادثه، در پشت زهرا نبود 🔸شاهد پهلوشکستن، زینب کبری نبود یا صاحب الزمان 🔸کاش وقت در شکستن، پای دشمن میشکست 🔸تا که میخ در، نشان پهلوی زهرا نبود اما معاویه... به اینا اکتفا نکردم... تا زهرا در مقابلم قرار گرفت... فَصَفَقْتُ صَفْقَةً عَلَى خَدَّیْهَا مِنْ ظَاهِر ِ الْخِمَارِ فَانْقَطَعَ قُرْطُهَا وَ تَنَاثَرَتْ إِلَى الْأَرْض آی غیرتی ها... طاقت دارید بگم یا نه... میگه از روي مقنعه... آنچنان سيلي زدم... گوشواره شكست و روی زمين افتاد.. (منبع: بحارالانوار، ج‏30، ص 492) 🔸بابا ببین که مادر 🔸خورده زمین پشت در بابا بیا ببین... مادرم رو کشتند... 🔸پاشیده روی دیوار 🔸خون از پهلوی مادر روضه من تمام... فقط همینو بگم... اگه اینجا خونه امیرالمومنین رو آتیش نمیزدند... کربلا کسی جرات نداشت خیمه ابی عبدالله رو آتیش بزنه... راوى ميگه ديدم... روز عاشورا... يه بى بى مجلله... ميان يه خيمه نيمه سوخته... هی وارد میشه... بيرون مياد... عرضه داشتم بى بى جان... دارید چکار میکنید... خيام حرم آتیش گرفته... فرمود... من داخل اين خيمه يه بيمار دارم... امام سجاد... از شدت بیماری، با صورت به زمین افتاده... میترسم بیمارم در آتش بسوزه... 🔸از آن ترسم که آتش برفروزد 🔸میان خیمه بیمارم بسوزد 🔸از آن ترسم که آتش شعله گیرد 🔸میان خیمه بیمارم بمیرد 🔸درون خیمه زین العابدین است 🔸همه دار و ندار من همین است فایل صوتی👇
متن روضه ۴ 🔸دلم به یاد مدینه بهانه میگیرد 🔸سراغ باغ گلی را شبانه میگیرد 🔸چه حکمت است چون نام فاطمه آید 🔸دلم برای گریه بهانه میگیرد انقدر مادرمون زهرا مظلومه... تا نامش برده میشه... ناخودآگاه آدم اشکش جاری میشه... یا فاطمه... یا زهرا.... (زمزمه) ابن عباس میگه لحظات آخر عمر پیغمبر دیدند... حضرت داره گریه میکنه... عرضه داشتند... چی شده یا رسول الله... چرا دارید گریه میکنید... فرمودند... أَبْكِي لِذُرِّيَّتِي وَ مَا تَصْنَعُ بِهِمْ شِرَارُ أُمَّتِي مِنْ بَعْدِي برا غربت بچه هام گریه میکنم... برا میوه دلم فاطمه گریه میکنم... كَأَنِّي بِفَاطِمَةَ بِنْتِي وَ قَدْ ظُلِمَتْ بَعْدِي میبینم بعد از خودم... امتم به فاطمه ام ظلم میکنند... صداش به ناله بلنده... وَ هِيَ تُنَادِي يَا أَبَتَاهْ هی صدا میزنه...میگه یا ابتاه...یارسول الله... فَلَا يُعِينُهَا أَحَدٌ مِنْ أُمَّتِي اما کسی به داد زهرام نمیرسه... (منبع: الامالی للطوسی ص: 188) ((درصورتیکه خواندن متن عربی برایتان دشوار بود به متن فارسی اکتفا کنید)) عرضه بداریم یا رسول الله... خیلی سفارش زهرای مرضیه رو کردید... اما نبودید ببینید با یادگارتون چه کردند... 🔸در گلشن رسالت، آتش زبانه ميزد 🔸گل گشته بود خاموش، بلبل ترانه ميزد یا رسول الله در خونه اش رو آتیش زدند... 🔸وقتی که باغ می سوخت، صیّاد بی مروّت 🔸مرغ شکسته پر را، در آشیانه می زد تا اون نانجیب با لگد به در زد... زهرای مرضیه بین در و دیوار... دو تا ناله زد... ناله اول صدا زد... یا ابتاه... یا رسول الله... بابا ببین با حبیبه ات چه کردند... هکَذا کانَ یُفْعَلَ بِحَبیبَتِکَ ناله دوم صدا زد... یا فِضَّةُ خُذینی فَقَدْ قُتِلَ وَ اللَّه ما فی اَحْشائی مِن الْحَمْل فضه بیا بدادم برس... بخدا محسنم رو کشتند... 🔸از فضّه، غم مادر و فرزند بپرسيد 🔸کو شاهد حال من و قتل پسرم بود نانجیب ها وارد خونه شدند... دستهای امیرالمومنین رو بستند... تا این صحنه رو زهرای مرضیه دید... طاقت نیاورد... هر طوری بود از جاش بلند شد... حالا میخوام تصور کنید... مادرمون زهرا... یه دست به پهلو گرفته... یه دست به دیوار گرفته... 🔸دنبال حیدر میدوید 🔸از پهلویش خون میچکید اومد کنار امیرالمومنین... دید ریسمان گردن آقاش انداختند... دست هاش رو بستند... دارن کشون کشون به سمت مسجد میبرند... صدا زد نمیزارم آقام رو ببرید... یا صاحب الزمان... همینجا بود دومی نامرد اشاره کرد... قنفذ... چرا آروم نشستی... بزنید زهرا رو...😭 زبانم لال بشه... دختر پیغمبر کجا... تازیانه اون نامرد کجا... دور مادر رو گرفتند... یه نفر با تازیانه میزد... یه نفر با غلاف شمشیر... یه نفر با لگد میزد... انقدر مادر رو زدند... دستهاش رها شد... روی زمین افتاد... 🔸قنفذ و ثانی مغیره هر سه زهرا را زدند 🔸بارها آن عصمت باریتعالی کشته شد یا صاحب الزمان... اگه تو مدینه مادرتون زهرا رو نمیزدند... کربلا کسی جرات نمیکرد... عمه جانتون زینب کبری رو بزنه... دیدند دختر ابی عبدالله کنار بدن بی سر بابا... بی تاب شده... هی صدا میزنه بابا... أُنظُر إلی عَمَّتِیَ المَضروُبَة بابا بلند شو ببین... دارن عمه جانم زینب رو میزنند... 🔸با همان دستی كه زهرا را زدند 🔸در كنار ِ پیكرت ما را زدند ناله بزن یا حسین... (و سَیعلَمُ الّذینَ ظَلَموا أَی مَنقَلَبٍ ینقَلِبونَ) شعراء 227 فایل صوتی👇
متن روضه ۵ 🔸دلم میخواد یه شب مدینه باشم 🔸زائر اون شکسته سینه باشم 🔸دلم میخواد پشت بقیع بشینم 🔸قبر غریب مادر و ببینم ان شاءالله وعده منو و شما مدینه... کنار قبرستان بقیع... ایام عزای زهرای مرضیه... بریم خانه امیرالمومنین... بریم عیادت مادرمون زهرا... مادری که چند ماهه تو بستر بیماریه... ان شاءالله هر كی مادر داره... خدا براش نگه داره... خدا نکنه ببینی مادرت بیمار شده... اگه یه روزی بری خونه... ببینی مادرت حالش خوب نیست... دست و پات رو گم میكنی... اگه یه روز ببینی مادرت... به سختی داره نفس میکشه... دست و پات رو گم میكنی... انگار همه غصه های عالم رو دلت میآد... امروز بعد از چند ماه... بلاخره زهرای مرضیه از بستر بیماری بلند شد... بچه ها تا مادر رو دیدند... خوشحال شدند... الحمدلله... مادر ما خوب شده... 🔸چون روز ِ آخر بود كار ِ خانه كردم 🔸گیسوی ِ فرزندان خود را شانه كردم کمی کارهای خونه رو انجام داد بی بی... فرمود اسماء... من ساعتی استراحت می کنم منو صدا بزن... اگه جواب ندادم اسماء... بدون به بابام پیغمبر ملحق شدم... اسماء میگه... دل نگران شدم... ساعتی بعد صدا زدم... عرضه داشتم... یا بنت رسول الله... دیدم جواب نیومد... خدایا ...چه خبر شده... چرا بی بی جواب نمیده... دوباره صدا زدم: (یَا قُرَّهَ عَیْنِ الرَّسُولِ ) جواب نیومد... وارد حجره شدم... پوشیه صورت رو کنار زدم... دیدم ای وای... بی بی جان به جانان تسلیم کردند... عرضه داشتم بی بی جان... سلام منو به پیغمبر خدا برسونید... خدایا... حالا جواب امیرالمومنین رو چی بگم... جواب بچه ها رو چی بگم... حسنین وارد شدند... تا اومدند فرمودند اسماء... مادرمون زهرا کجاست... دوان دوان وارد حجره شدند... کنار بدن بی جان مادر نشستند... حالا میخوای گریه کنی بسم الله... امشب برا یتیمان زهرای مرضیه گریه کن... این بچه ها خودشون رو انداختند روی جنازه مادر... نميدونم تاحالا بچه یتیم کنار بدن مادر دیدی یا نه... امام حسن خودش رو انداخت روی بدن مادر... صدازد: یَا أُمَّاهُ كَلِّمِينِي قَبْلَ أَنْ تُفَارِقَ رُوحِی بَدَنِی مادرجان من حسنم... با من حرف بزن مادر... الان روح از بدنم جدا میشه مادر... ابی عبدالله اومد... آی کربلایی ها... آقاتون اومد... صورت گذاشت کف پاهای مادر.. هی کف پاهای مادر رو میبوسه... صدا میزنه... يَا أُمَّاهْ أَنَا ابْنُكِ الْحُسَيْنُ كَلِّمِينِي قَبْلَ أَنْ يَتَصَدَّعَ قَلْبِي فَأَمُوتَ مادر... من حسینتم... با من حرف بزن... مادر... اگه با من حرف نزنی میمیرم... مادر... مادر... 🔸اسماء چرا چشم از ما پوشیده مادر 🔸وقت اذان مغرب خوابیده مادر اسماء اومد بچه ها رو با احترام... از روی جنازه مادر بلند کرد... اما‌... لا یوم یومِک یا اباعبدالله خوب شد اسماء تو بودی... بچه ها زهرای مرضیه رو... از کنار جنازه مادر بلند کردی... اما کربلا... فَاجْتَمَعَتْ عِدَّةٌ مِنَ الْأَعْرَابِ حَتَّى جَرُّوهَا عَنْهُ چند نفر مرد اَعرابی با تازیانه... کشان کشان... دختر رو از کنار بدن بابا جدا کردند... 🔸ای خصم بد منش تو مزن تازیانه ام 🔸من از کنار پیکر بابا نميروم فایل صوتی👇