eitaa logo
کانال نوحه وسینه زنی یا زینب(سلام الله علیها)
14.5هزار دنبال‌کننده
1.6هزار عکس
1.4هزار ویدیو
364 فایل
#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها #اللهم_عجل_لولیک_الفرج_والعافیه_والنصر #هدیه_محضر_امام_زمان_عج_صلوات http://eitaa.com/joinchat/2288255007C8509f44f1f
مشاهده در ایتا
دانلود
. حتى اگر نبخشد ، این چشم تر می ارزد این دور هم نشینى وقت سحر می ارزد . جاى گدا نشستن در خانه ى کرم نیست هر وقت می نشیند در پشت در می ارزد . گریه م گرفت و دیدم دست مرا گرفتند پیش کریم خیلى خون جگر می ارزد . من که توقع قرب از هیچ کس ندارم اصلا همین که هستم این دور و بر می ارزد . چون طفل خانه برگشت او را بغل بگیرند پس گم شدن براى مهر پدر می ارزد . هر طور می پسندى بشکن دل گدا را هرچه شکسته تر شد دل بیشتر می ارزد . فرموده اند روزه یعنى على ، یقینا کار علی ست والله روزه اگر می ارزد . چون سنگ ریزه ما را بین نجف بینداز ریگ نجف به قدر صد کوه زر می ارزد . یک یا على به جاى العفو پاکمان کرد این یا على براى ما آنقدر می ارزد . هر چه خراب کردم دیدم درست کردى ویرانه بودن من از این نظر می ارزد . گر تو نمی پسندى تغییر ده قضا را از کوى نیکنامان یک آن گذر می ارزد . حداقل به کار حسین که می آییم این بار را ضرر کن ، ما را بخر … می ارزد .👇
Shab5_Razaman1403_Salahshour_a.mp3
6.44M
🔉السلام علیک یا اباعبدالله حداقل به کار حسین که می آییم این بار را ضرر کن ، ما را بخر، می ارزد... ◼️ به همراه توسل به علیه السلام 🎤حاج مهدی
. : عقلم توان نداشت از او سر درآورد مضمون به شان و منزلتش در سر آورد غیر از خدیجه (س) هیچ زنی ظرفیت نداشت از بهترین زنان جهان،بهتر آورد هرگز توان مادر هستی نبود و نیست دیگر شبیه دختر او دختر آورد دختر،چه دختری که پدر دستبوس اوست حتی خدا بخاطر او محشر آورد شعری که هست منقبت ام مومنین مضمون ز آیه قرآن در آورد دنبال عشق بود نه دنبال سیم و زر گوهر شناس روی سوی گوهر آورد چشمان خویش را به روی هرچه داشت بست تا در دلش محبت پیغمبر آورد این بیت های من سخن درخورش نبود عقلم توان نداشت از او سر در آورد آن بانویی که فاطمه را مادری کند آید به آسمان و زمین سروری کند ای سایه سار سید لولاک موی تو خورشید و ماه آینه گردان روی تو صف میکشند زیر دو دستت فرشتگان بر جستن تبرک آب وضوی تو هر مادری که مادر زهرا نمیشود الله و اکبر از تو و از آبروی تو غمگین نباش مادر زهرا دگر بخند زیرا کند بهشت خدا آرزوی تو راهش جدا ز راه رسول خدا نشد چون او کسی به حال نبی آشنا نشد وقتی که اهل مکه به او سنگ میزدند چون او کسی به غیر نبی هم صدا نشد میخواست در عبای پیامبر کفن شود اما برای او به عبا اکتفا نشد وقتی که پنج تا کفن از آسمان رسید چیزی نصیب خامس آل عبا نشد تاریخ شاهد است در عالم بجز حسین هیچ آفریده ای کفنش بوریا نشد هنگام دفن او پسرش آه میکشید شمشیر و نیزه از بدن شاه میکشید هر چه کردند رو به قبله نشد بس که او پاره پاره تن شده بود نیزه هاشان تمام شد اما نوبت سنگ ریختن شده بود پشت و روی تنش یکی شده بود زینب از دیدن تنش جا خورد ... 👇
Shab10_Razaman1402_Karami_a.mp3
33.41M
🏴السَّلامُ عَلَیْکِ یا اُمَّ الْمُؤْمِنِینَ اَلسَّلامُ عَلَیْکِ یا اُمَّ فاطِمَةَ الزَّهْراءِ 🔊 وصیتی به تو دارم در این دم آخر بیا برای خدا خواهری کن ای اسما شب عروسی زهرا به جای من تو بمان برای دختر من مادری کن ای اسما ... ◼️ کبری سلام الله علیها توسل به سلام الله علیها 🎤حاج علی
. یک سال دیگر باز از تو شرمگینم قسمت نبود امسال رویت را ببینم چون طفل سردرگم به بازار شب عید میگیرم اشک دیده را با آستینم امسال را با حسرت از بس دوره کردم تقویم را سوزاند آه آتشینم در روضه ات حالا که مهمانیم بگذار در محضر تو پهن باشد هفتسینم توفیق از این بهتر که وقت سال تحویل دارم سر یک سفره با تو مینشینم چشمم به سیب افتاد از حالا بگویم چشم انتظار کربلای اربعینم مناجات با آغاز (نوروز 1403) .
. در این هوای بهاری شدم دوباره هوایی بهار میرسد اما بهار من تو کجایی چه برکتی چه نویدی چه سبزه ای و چه عیدی به سال نو چه امیدی اگر دوباره نیایی مقلبانه به قلبم هوای تازه بنوشان محولانه به حالم اشاره کن به دعایی مقدر است به فالم مدبرانه بتابی خوش است لیل و نهارم اگر نظر بنمایی اگر قرار چنین شد تو را بهار نبیند چنین نکو ز چه رویی چنین خجسته چرایی اگرچه حُسن فروشان به جلوه آمده باشند تو آبروی جهانی تو روی ماه خدایی دل از امیر سواران گرفته است بشارت از آسمان خراسان شنیده است ندایی خودت مگر که به زهرا توسلی کنی امشب نمیرسد گل نرگس دعای ما که به جایی مناجات با آغاز سال نو (نوروز 1403) .
. علیهاالسلام شعر را باید دوصد دیوان و دفتر داشتن تا از آن بانو مگر یک واژه در بر داشتن من به فهم ناقص خود اینقدَر دانسته‌ام می‌توان در وصف او یک عمر منبر داشتن دست رد بر سینه‌ی جاه و مقام خود زدن خواستگاری از یتیم مکه در سر داشتن طعنه‌ی اغیار را با جان خریدن، در عوض جایگاه ویژه در قلب پیمبر داشتن روزگاری که در آن فرزند دختر ننگ بود سربلند و مفتخر بودن به کوثر داشتن پاسداری کردن از دین با تمام مال خود همترازی اینچنین با تیغ حیدر داشتن مادری کردن برای مادر آیینه‌ها شأنی از آسیّه و مریم فراتر داشتن "من به جای کل این عالم مسلمان توام" با همین جمله‌ غم از دوش نبی برداشتن سال اندوه پیمبر بود سال رفتنش او که لبخندش بری بود از برابر داشتن هیچکس مانند او شایسته‌ی این نام نیست مومنین را می‌سزد اینگونه مادر داشتن ✍ .
4_5870532703727650842.mp3
5.01M
شد آتش دل ما سوز مصیبت تو با نوای شد آتش دل ما،سوز مصیبت تو ، یومُ العَزای ما شد،روز مصیبت تو ای بانوی بهشتی،ای نور حیّ سرمد ، شد جاری از غم تو،اشک از دو چشم احمد یک حُجره از حریمت،دارُالشفای ایمان ، با ثروتت نمودی،یاری ّ دین و قرآن مأنوس اشک و آه است،در ماتم تو طاها ، رفتی و در فراقت،گشته یتیمه زهرا در هجر روی دلبر،غمپروری چه سخت است ، گوید به اشک و ناله،بی مادری چه سخت است امّا امان ز دنیا،از درد و غصه هایش ، از بی مُروّتی ها،از مکر و فتنه هایش پیچیده در گلستان،صوت حزین بلبل ، روزی رسد که زهرا،پرپر شود چو یک گل دلها به یاد داغش،محزون و خسته گردد ، که در ره ولایت،پهلو شکسته گردد در پیش چشم دشمن،ذکر علی کلامش ، با قدّ خم نموده،همراهی ِ امامش شاعر:
enc_17097561568138926863443.mp3
2.95M
بندگی بی بلا نمیچسبد
عاشقی بی خدا نمیچسبد
به همان مهربانی اش به خدا
زندگی بی رضا نمیچسبد
این شلوغی خودش صفا دارد
حرمش بی گدا نمیچسبد

روزی ام کن بلا کشیدن را
با رضا تا خدا رسیدن را

تو کریم کریم ها هستی
شاه ما از قدیم ها هستی
نه به فکر کبوتران تنها
یاد این یاکریم ها هستی

تو امام رئوف دنیایی
تو امام رحیم ها هستی
راه دادی به راه گم کرده
تو به فکر رجیم ها هستی

ما یتیمان آل طاهاییم
تو که یار یتیم ها هستی
دست ما را بگیر آقا جان
تو کریم کریم ها هستی

در جوار شما چه غم داریم
دین و دنیا کنار هم داریم

ما کنار تو دلخوشیم آقا
با تو ای مهربان چه کم داریم

لذتی از بهشت بالاتر
حس و حالی که در حرم داریم
سر این سفره میهمان توییم
بابی از برکت و کرم داریم

سمت باب الجواد می آییم
قدی از احترام خم داریم

پدر و مادرم فدای شما
ای امامم سرم فدای شما
🎤 .
. مثنوی (س) تنها تو ام المومنین هستی خدیجه تنها تو زهرا آفرین هستی خدیجه افسوس که هرگز نکردند احترامت شعب ابیطالب نبوده در مقامت دارایی ات را داده ای پای محمد تو سنگ خوردی بارها جای محمد تو خون دل‌ها در رهِ اسلام خوردی تو طعنه و دشنام از اقوام خوردی دین خودت را کرده‌ای بر احمد اعلام السابقون السابقون‌ آوردی اسلام تو حیدری بودی به احمد راست گفتی قبل از غدیر خم علی‌مولاست گفتی با تو دل پیغمبر آسوده است مادر تو ذوالفقارت ثروت ات بوده است مادر سرمایه‌ات سود اش همش خیرات باشد دارو ندار تو فقط زهرات باشد وقتی امین مکّه تنها شد تو ماندی در بدترین اوقات او خود را رساندی مرهم شدی بر جای زخم سنگ باران تو شیر زن بودی میان خیل مردان نسل تو نورانی است و داده نتیجه مادر بزرگ اهلبیتی تو خدیجه مارا ببخش از اینکه کم یاد تو هستیم در سال یک بار است بر داغت نشستیم ما یک دهه مانند عاشورا بگرییم تا که شبِ دَه، بر غمت حالا بگرییم رفتی پیمبر بی تو تنها گشت مادر سال عروجت سال غمها گشت مادر بعد از تو روز خوش ندیده همسر تو بی تو همیشه غصه خورده دختر تو وقتی عبای همسرت بر تو کفن شد اشک پیمبر هم بر آن دور از وطن شد مادر خدارا شکر تو آنجا نبودی بین اسیران بین آن زنها نبودی 🖍️ ✍ .
. یا ام المؤمنین (س) سلام مادر حضرت فاطمه به غمهای احمد تویی خاتمه سلام مادر مؤمنین زمین ارادت به تو در رگ و ذاتمه تو هستی صدف فاطمه گوهرت نگاه تو همواره مرآتمه اصالت ، سخاوت خصایای تو گدای در بیت تو حاتمه و ساعات بی تو برای نبی چه سخت و غریب و پر از ماتمه خدیجه شدی تا قیامت کنی ز دین محمد حمایت کنی ببخشی همه مال خود را که دین درخشد به گیتی شبیه نگین به جز ثروتت جان دهی در ره رسول خدا رحمت العالمین به چشمان کفار مکه شدی تو تیری چنان میله ی آتشین شنیدند زمان و زمین که به تو هزار آفرین گفت جهان آفرین در این ماه مهمانی ایزدی شده دل ز داغ تو زار و حزین سکوتم شکست بغض من وا شده شب قدر من با تو احیا شده تو رفتی و بعد از تو آمد خزان به چشم نبی تیره شد این جهان تو رفتی و زهرا گرفته دلش به تنگ آمده سینه ی آسمان بگرید برایت چو ابر بهار همان دختری که شده بی نشان همان پاره ی قلب احمد که شد به دست ستم قامت او کمان الهی به حق خدیجه بگیر خودت انتقامی از آن ظالمان بزن شعله بر ریشه ی نحسشان به دست توانای صاحب زمان شاعر : -قم✍ .
. ای مهربان بانوی پیغمبر خدیجه ای محو خلق و خوی پیغمبر خدیجه ای قدرت بازوی پیغمبر خدیجه ای قوت زانوی پیغمبر خدیجه مداح تو پیغمبر و زهرا و حیدر تو کیستی بانو!؟ هزار الله اکبر در اول وصفت زبان از پای افتاد در مدح تو عقلم به جایی قد نمی‌داد مثل تو در اسلام الهی بیشتر باد سلمان، ابوذر، مالک و عمار و مقداد مدیون تو هستند دینداری‌ِّشان را از نان تو دارند نام جاودان را مدح تو را باید که پیغمبر بگوید یا غیر او صدیقۀ اطهر بگوید شاعر چرا گوید؟ چرا ابتر بگوید؟ شاعر دگر خاموش تا حیدر بگوید ای مادر حوریۀ دنیا! خدیجه! زهرا در آغوش تو شد زهرا؛ خدیجه! وقتی رسول‌الله در میدان جنگ است، در پشت جبهه یاوریِّ تو قشنگ است گفتی به ما دنیای بی اسلام، ننگ است دل بی علی دل نیست آری تکه‌سنگ است ثروت اگر که خرج دین باشد می‌ارزد وقف امیرالمؤمنین باشد می‌ارزد اسلام اگر بعد از هزار و چارصد سال امروز بیش از هر زمان دارد پر و بال امروز اگر داریم حبّ احمد و آل امروز اگر از ترس، کافر می‌شود لال امروز اگر تدبیر دشمن بی‌نتیجه‌ست از لطف نام حیدر و نان خدیجه‌ست درد رسول‌الله را تسکین تو بودی در عاشقی هم قابل تحسین تو بودی بیداری اسلام را تضمین تو بودی الگوی زهرا در دفاع از دین تو بودی ایثار کردی فاطمه ایثارگر شد وقتی برای جان مولایش سپر شد زهرا در آتش سوخت تا حیدر بماند تا فتنه‌های دشمنان ابتر بماند در شعله‌ور شد، محسن و مادر... بماند مرثیۀ مکشوف میخ در بماند اف بر تو ای دنیا که هستم از تو خسته دستان حیدر بسته شد، زهرا شکسته زهرا به زینب داد درس استقامت تا او شود الگوی صبرِ در مصیبت اما امان از لحظه‌های تلخ غارت زینب تک و تنهاست؛ آن هم در اسارت یک دست بر سر داشت تا معجر نیفتد دست دگر بر ناقه تا دختر نیفتد ✍ .