eitaa logo
کانال نوحه وسینه زنی یا زینب(سلام الله علیها)
14.4هزار دنبال‌کننده
1.6هزار عکس
1.4هزار ویدیو
356 فایل
#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها #اللهم_عجل_لولیک_الفرج_والعافیه_والنصر #هدیه_محضر_امام_زمان_عج_صلوات http://eitaa.com/joinchat/2288255007C8509f44f1f
مشاهده در ایتا
دانلود
1. هر گرفتاری.mp3
6.5M
( علیه السلام ) هر گرفتاری سراغ آستانش را گرفت رزق و روزیِ تمام خاندانش را گرفت خوش به‌حالِ سائلی که سائلِ عباس شد خوش به‌حال آن که از عباس نانش را گرفت روزِ محشر ، دست‌هايش دستگيري مي‌كند دستِ خود را داد ، دستِ دوستانش را گرفت هيچ كس اندازه‌ي عباس شرمنده نشد كربلا ، بدجور از او امتحانش را گرفت از خجالت آب شد ، آب آورِ كرب و بلا عصرِ تاسوعا امان‌نامه ، امانش را گرفت چشم‌هايش ، پاسبان‌هايِ بَناتِ خيمه بود حرمله با تير ، چشمِ پاسبانش را گرفت تيرها در پيكرش وقتِ زمين خوردن ، شكست بس كه خون رفت از تنش ، آخر توانش را گرفت « صارَ کَالْقُنْفُذ » برايِ تيرها جايي نماند ناگهان سر نيزه‌اي حجمِ دهانش را گرفت قتل او کار عمود آهن و نیزه نبود تیرهایی که به مشکش خورد جانش را گرفت از بغل ، تا که سرش را بر سرِ نیزه زدند گریه‌های ناتمامی خواهرانش را گرفت ...
شور3.. کلیپ.mp3
13.54M
🎧 🔊 | محفل روضه و توسل در حمایت از رزمنده های جبهه مقاومت 🎤 🎤
|⇦•هر گرفتاری سراغ آستانش... و توسل به باب الحوائج حضرت اباالفضل العباس علیهما سلام اجرا شده شب نهم محرم ۹۹ به نفس حاج مهدی سلحشور •ೋ ●•┄༻↷◈↶༺┄•● 【توجه】: جهت استفاده ، متون حتماً به همراه صوت در اختیار دیگران قرار گیرد. ●•┄༻↷◈↶༺┄•● هر گرفتاری سراغ آستانش را گرفت رزق و روزیِ تمام خاندانش را گرفت خوش به حالِ سائلی که سائلِ عباس شد خوش به حال آن که از عباس نانش را گرفت *امشب راحت دَرِ خونه ي عباس دستت رو دراز كن، بگو: آقا! من گدايِ دَرِ خونه ي شما هستم، گدا مي اومد دَرِ خونه اش، در ميزد، قمر بني هاشم رزقِ سالش رو ميداد از بينِ در، اونم تشكر مي كرد مي رفت، آقاجان! خوب بيا بيرون ببينه شمارو، مي گفت: مي ترسم، چشمش به چشمم بيوفته خجالت بكشه، من نمي تونم خجالتش رو ببينم... تا سالِ بعد از كربلا،گدا اومد دَرِ خونه رو زد، اُم البنين اومد در رو باز كرد، گفت: چيكار داري؟ گفت: من همون گدايِ هر ساله هستم، اومدم رزقِ سالم رو بگيرم، اُم البنين فرمود: صبر كن الان ميام، رفت رزقِ سالش رو آوُرد، گفت: خانوم! پس خودِ عباس كجاست، من ميخوام از دستايِ خودش بگيرم، اُم البنين گفت: دستِ عباس رو ميخواي؟ اين دستارو كنارِ علقمه از تن جدا كردن...* خوش به حالِ سائلی که سائلِ عباس شد خوش به حال آن که از عباس نانش را گرفت روزِ محشر دست هايش دستگيري مي كند دستِ خود را داد دستِ دوستانش را گرفت هيچ كس اندازه ي عباس شرمنده نشد كربلا بدجور از او امتحانش را گرفت از خجالت آب شد، آب آورِ كرب و بلا عصرِ تاسوعا امان نامه امانش را گرفت چشم هايش پاسبان هاي بَناتِ خيمه بود حرمله با تير چشمِ پاسبانش را گرفت تيرها در پيكرش وقتِ زمين خوردن شكست بس كه خون رفت از تنش آخر توانش را گرفت صارَ کَالْقُنْفُذ برايِ تيرها جايي نماند ناگهان سر نيزه اي حجمِ دهانش را گرفت #کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
enc_16982585053073914176894.mp3
3.37M
☀️امید غزه و یمن بیا بیا یا بن الحسن در انتظار تو مدینه و دمشق و کربلاست به هر طرف که رو کنی خروش غربتی به پاست بیا که ذوالفقار حیدری تو گره گشاست
14000923-salahshoor-roze.mp3
1.71M
|⇦•زبی محلی همسایه های... و توسل به حضرت زهرا سلام الله علیها |⇦•زبی محلی همسایه های... و توسل به حضرت زهرا سلام الله علیها اجرا شده در ایام فاطمیه سال۱۴۰۰ به نفس حاج مهدی سلحشور•✾• 🤍🖤🖤🖤🖤 زبی محلی همسایه های این کوچه دلم گرفته شبیه هوای این کوچه حسن بگو پسرم جای امن می بینی؟ کجا پناه بگیرم، کجایِ این کوچه؟ رسید، چشم خودت را ببند دلبندم که پیر می شوی از ماجرای این کوچه بیا عزیز دلم تا به خانه راهی نیست خدا کند برسیم انتهای این کوچه قباله ي فدکم را به من بده نامرد نزن، بترس کمی از خدای این کوچه خدا کند که علی نشنود چه می گوئی که آب می شود از ناسزای این کوچه مصطفی متولی *تمام غصه ي بي بيِ دو عالم فاطمه، غربتِ علي است، اما ببين علي چي داره ميگه:...* نفس به سينه ي من در شماره افتاده به خاك تيره مرا ماه پاره افتاده به روي سنگِ مزارِ منِ غريب بنويسيد كه ماه پاره ي من با ستاره افتاده به وصف غربتم این قصه بس که با سیلی ز گوشِ همسرِ من گوشواره افتاده حاج غلامرضا سازگار # ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═
14000923-salahshoor-roze.mp3
1.71M
|⇦•زبی محلی همسایه های... و توسل به حضرت زهرا سلام الله علیها |⇦•زبی محلی همسایه های... و توسل به حضرت زهرا سلام الله علیها اجرا شده در ایام فاطمیه سال۱۴۰۰ به نفس حاج مهدی سلحشور•✾• 🤍🖤🖤🖤🖤 زبی محلی همسایه های این کوچه دلم گرفته شبیه هوای این کوچه حسن بگو پسرم جای امن می بینی؟ کجا پناه بگیرم، کجایِ این کوچه؟ رسید، چشم خودت را ببند دلبندم که پیر می شوی از ماجرای این کوچه بیا عزیز دلم تا به خانه راهی نیست خدا کند برسیم انتهای این کوچه قباله ي فدکم را به من بده نامرد نزن، بترس کمی از خدای این کوچه خدا کند که علی نشنود چه می گوئی که آب می شود از ناسزای این کوچه مصطفی متولی *تمام غصه ي بي بيِ دو عالم فاطمه، غربتِ علي است، اما ببين علي چي داره ميگه:...* نفس به سينه ي من در شماره افتاده به خاك تيره مرا ماه پاره افتاده به روي سنگِ مزارِ منِ غريب بنويسيد كه ماه پاره ي من با ستاره افتاده به وصف غربتم این قصه بس که با سیلی ز گوشِ همسرِ من گوشواره افتاده حاج غلامرضا سازگار # ═┄⊰༻↭༺⊱┄═
14000923-salahshoor-roze.mp3
1.71M
|⇦•زبی محلی همسایه های... و توسل به حضرت زهرا سلام الله علیها |⇦•زبی محلی همسایه های... و توسل به حضرت زهرا سلام الله علیها اجرا شده در ایام فاطمیه سال۱۴۰۰ به نفس حاج مهدی سلحشور•✾• 🤍🖤🖤🖤🖤 زبی محلی همسایه های این کوچه دلم گرفته شبیه هوای این کوچه حسن بگو پسرم جای امن می بینی؟ کجا پناه بگیرم، کجایِ این کوچه؟ رسید، چشم خودت را ببند دلبندم که پیر می شوی از ماجرای این کوچه بیا عزیز دلم تا به خانه راهی نیست خدا کند برسیم انتهای این کوچه قباله ي فدکم را به من بده نامرد نزن، بترس کمی از خدای این کوچه خدا کند که علی نشنود چه می گوئی که آب می شود از ناسزای این کوچه مصطفی متولی *تمام غصه ي بي بيِ دو عالم فاطمه، غربتِ علي است، اما ببين علي چي داره ميگه:...* نفس به سينه ي من در شماره افتاده به خاك تيره مرا ماه پاره افتاده به روي سنگِ مزارِ منِ غريب بنويسيد كه ماه پاره ي من با ستاره افتاده به وصف غربتم این قصه بس که با سیلی ز گوشِ همسرِ من گوشواره افتاده حاج غلامرضا سازگار #
|⇦•بگذار شبی .... وتوسل به صاحب الزمان روحی له الفدا اجرا شده۱۴۰۲ به نفسِ حاج مهدی سلحشور •✾• ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻ بگذار شبی محرم اسرار تو باشم در پرده‌ی جان راز نگهدار تو باشم ای يوسف بازار ملاحت، من مسكين آن مايه ندارم كه خريدار تو باشم گر خلوت وصل تو برازنده‌ی من نيست بگذار كه در سايه‌ی ديوار تو باشم مرهم نتوان يافت، مگر داغ تو جويم عزّت نتوان جست، مگر خوار تو باشم تا كی به من سوخته دل رخ ننمایی؟ تا چند چنين تشنه‌‌ی‌ ديدار تو باشم؟ دردی ست مرا از تو كه بهبود نجويم بهبود من اين است كه بيمار تو باشم مَپْسند كه از حسرت روی تو، چو (نظمی) رسوا به سر كوچه و بازار تو باشم :علی نظمی تبریزی ↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』 .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ ↜
. حتى اگر نبخشد ، این چشم تر می ارزد این دور هم نشینى وقت سحر می ارزد . جاى گدا نشستن در خانه ى کرم نیست هر وقت می نشیند در پشت در می ارزد . گریه م گرفت و دیدم دست مرا گرفتند پیش کریم خیلى خون جگر می ارزد . من که توقع قرب از هیچ کس ندارم اصلا همین که هستم این دور و بر می ارزد . چون طفل خانه برگشت او را بغل بگیرند پس گم شدن براى مهر پدر می ارزد . هر طور می پسندى بشکن دل گدا را هرچه شکسته تر شد دل بیشتر می ارزد . فرموده اند روزه یعنى على ، یقینا کار علی ست والله روزه اگر می ارزد . چون سنگ ریزه ما را بین نجف بینداز ریگ نجف به قدر صد کوه زر می ارزد . یک یا على به جاى العفو پاکمان کرد این یا على براى ما آنقدر می ارزد . هر چه خراب کردم دیدم درست کردى ویرانه بودن من از این نظر می ارزد . گر تو نمی پسندى تغییر ده قضا را از کوى نیکنامان یک آن گذر می ارزد . حداقل به کار حسین که می آییم این بار را ضرر کن ، ما را بخر … می ارزد .👇
Shab 08 Ramazan 1403 Salahshor [Mohjat_Net] (1).mp3
1.41M
باز رو گرداندم از تو باز رو دادی به من با همه بی آبرویی آبرو دادی به من شرم میکردم دگر در محضرت لب وا کنم باز میبینم مجال گفتگو دادی به من قطره ای بودم به بحرم متصل کردی ز لطف جرعه ای میخواستم دیدم سبو دادی به من خاک بودم آدمم کردی به دست رحمتت خار بودم بهتر از گل رنگ و بو دادی به من چشم خشکم بود خالی رویم از عصیان سیاه اشک بخشیدی و آب شستشو دادی به من از ولادت آرزوی سوز و شوری داشتم بیشتر از آنچه کردم آرزو دادی به من گر نشد قسمت که در خون گلو غسلی کنم از سرشک دیدگان آب وضو دادی به من همچو شمعم قطره قطره آب کردی سوختی در دل شب گریه ی بی های و هو دادی به من با غبار راه زوار علی شُستی مرا در حقیقت آبرو از خاک او دادی به من شاعر: غلامرضا سازگار 1403 .
Shab 10 Ramazan 1403 Salahshor [Mohjat_Net] (1).mp3
1.51M
این موی سفید من این روی سیاه من این ناله ی العفو و این کوه گناه من با این همه ی عمرم هر لحظه گنه کردم بر عفو تو میباشد پیوسته نگاه من عمریست که میبینم دارند بهم الفت لطف تو و عفو تو اشک من و آه من هم تیره شده روزم هم بسته شده چشمم هم خم شده پشت من هم گم شده راه من سر تا به قدم تشویش مرگ از پی و گور از پیش ای خالق من رحمی بر حال تباه من باشد که تو بگشایی راهی به سویم یا رب فریاد که از هر سو بسته شده راه من من عبد گنهکارم من مستحق نارم من سخت گرفتارم العفو اله من 1403 .
Shab 13 Ramazan 1403 Salahshor [Mohjat_Net] (1).mp3
2.28M
چه احساس خوبی دارم این شبا چقدر بیشتر از قبل دلتنگتم چقدر بیشتر از قبل دوست دارم چقدر بیشتر از قبل همرنگتم چقدر از تو ممنونم از مهربون اجازه دادی با تو نجوا کنم من از تو شلوغی شهر اومدم خودم رو کنار تو پیدا کنم حالا که کم آوردم از زندگی همه چیرو دست خودت میسپارم من از هرکی غیر خودت خستمو من از هرکی غیر خودت دلخورم یه جوری بیا دست من رو بگیر که هیچکی نتونه جدامون کنه یه جوری توی آغوشت جام بکن که شیطون با حسرت نگامون کنه قسم میدمت حق اون خواهری که از روی تل ناله از دل میزد همون خواهری که با چشماش میدید داداشش رو با نیزه قاتل میزد 1403 .
. |⇦•امید قلب خسته.. وتوسل به حضرت صاحب الزمان روحی له الفدا اجرا شده ۱۴۰۳ به نفسِ حاج مهدی سلحشور ●━━━━━━─────── امید قلب خسته ؛ در این شب سیاهی در راه مانده‌ ای را دریاب با نگاهی دیگر بیا که بی‌ تو از دست رفته‌ ام من ای وای از تباهی ای وای از تباهی افتاده بودم از پا در جاده‌ ی غم اما دادم به خود تسلا دیگر نمانده راهی در سایه‌ سار لطفت جایی برای ما هست ؟ با دل چه کرده بی‌ تو شب‌ های بی‌ پناهی برگرد ای انیسِ شب گریه‌ ی مدینه عمری‌ ست مانده آقا بر راه تو نگاهی ای التیام سیلی ، با چشم‌ های نیلی مادر تو را صدا زد هر شام و صبحگاهی یک گوشواره گم شد در بین کوچه و رفت یک گوشواره از دست در غارتِ سپاهی انگشتری به دست تو دوخته دمادم چشمان حسرتش را از بین قتلگاهی *این عقده زینب رو‌ رها نمی کرد می گفت حسین! پسر مادری که شب عروسیش پیراهنش رو‌ بخشید..نانجیب! اگه گفته بودی خودِ حسین پیراهنش رو‌ میداد..‌‌اما اومدم دیدم داداشم عریان روی زمین افتاده..یه پیراهن کهنه رو هم براش نذاشتن....حسین پسر اون آقایی که تو‌ نماز انگشترش رو به فقیر داد اگه گفته بودی خودش انگشتر و داده بود...اما اومدم‌ دیدم انگشت برادرم بریده شده....حسین.....* شاعر : ✍ .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ 👇
. |⇦•باز کن آغوش خود... و ویژه ماه مبارک رمضان اجرا شده ماه مبارک رمضان به نفسِ حاج‌مهدی سلحشور ●━━━━━━─────── باز کن آغوش خود را سائل‌ات سر می‌رسد آن گدا که بخشش‌ات را کرده باور، میرسد آنقَدَر فریاد خواهم زد که من را هم ببین! ناله‌های هر شبم از پشت این در می‌رسد تا نَفَس باقی است،نَفْس سرکشم را رام کن! رفته رفته عمر من دارد به آخر می‌رسد در شب قَدرَت، به قَدرِ گریه‌ام رونق بده! هر که به جایی رسید، از دیده‌ی تر می رسد گرچه بد کردم، بیا با این بدت تندی مکن! ای که لطفِ بی‌حدت حتی به کافر می‌رسد! از دل هر معصیت زهرا مرا بیرون کشید طفل بازیگوش دل گرم است، مادر می‌رسد زیرِ قرآن زیر و رویم کن! الهی بِالعَلی! دلشکسته گیر می افتد، به دلبر میرسد نخل حیدر خرج افطاری ما را می‌دهد از نجف ظرف رطب هر شب به نوکر می‌رسد دفن نوکر احتیاطاً گردن ارباب‌هاست بعد مُردن کفن‌ و‌ دفن ما به حیدر می رسد در سراشیبی قبرم، بعد تلقین خواندنم حتم دارم مرتضی آنجاست که سر می‌رسد با مظلومیت آقای مظلومانِ خاک جمع می‌گردد تمام آن به دختر می‌رسد سر به چوب محمل خود زد، در آن ساعت که دید نیزه‌داری مست با رأس برادر می رسد در کنار خانه‌ی باباش سنگش می‌زنند زخم مهلک بر پر و بال کبوتر می رسد کاش زینب خاطرش در کوچه ها آسوده بود کاش بر هر دختری می‌دید معجر میرسد ✍ .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ .👇
علمی که امروز.mp3
4.29M
علمی که امروز می بینی تو دستمونه رسیده به ما از عاشقای بی نشونه جونمونو می ذاریم تا بازم تو اوج بمونه حالا وقتشه که شما نوجوونا ‏ علمو بگیرید تا ظهور آقا حالا نوبت ماست فداکاری کنیم حالا نوبت ماست دینو یاری کنیم الهی زیر سایه ی نور تو باشیم آقا همه شاهد روز ظهور تو باشیم آقا ‏ سربازای پر از شوق و شور تو باشیم آقا بیا مهدی زهرا بیا امید دنیا جدال میون حق و باطل ناتمومه کلاهتو قاضی کن ببین راهت کدومه نفسی که خرج غیر حق بشه حرومه از حالا دلتو بده دست حسین که پر از نور حق باشی تو عالمین از حالا دلمو می سپارم به آقا از مسیر حسین نمی شیم ما جدا الگو کم نداریم توی این راه پر پیچ و خم از شهیدای کربلا تا شهدای حرم سمت آغوش مولا میریم یه قدم یه قدم بیا مهدی زهرا بیا امید دنیا از همین الان شروع کنید به جای فردا امید یه ملت به شماست برای فردا قاسمای امروز علی اکبرای فردا چشمتون پر عزم، دلا طوفانیه هریک از شماها یه سلیمانیه علم انتظار دست رهبر ماست سربازای ظهور اسم لشکر ماست ما با مشت گره شده عشقتو داد می زنیم پشت پا به کسی که شما رو نخواد می زنیم ما همیشه قدم توی راه جهاد می زنیم بیا مهدی زهرا بیا امید دنیا محمدجواد الهی‌پور
چهل-ساله-خیس-از-اشک-این-سجاده.mp3
3.76M
چهل ساله خیس از اشک این سجاده
لبم خشکه چون یاد لبات افتاده

چهل ساله میسوزم نم نم
شرمنده سه سالت هستم
مونده رد غل و زنجیرا به روی دستم

هنوز یه بغض تازه تو گلومه
سر تو روی نیزه روبرومه
بابا حسین جان

هنوز تو گوشم ناله ربابه
هنوز میمیرم از غم خرابه
بابا حسین جان

حسین جانم حسین ...

الهی بابا جونم بلا نبینی
الهی هیچ وقت تشت طلا نبینی

خدا نخواهد برا هیچ مردی
که ناموسش بره اسارت
دستاش بسته باشه ببینه میشه جسارت

اگرچه غرق ناله و تب بودم
ولی به فکر همه زینب بودم
بابا حسین جان

گوشام به طعن و خنده و دشنام بود
چشمام به سنگ پرونای رو بام بود
بابا حسین جان

حسین جانم حسین ...
.
Shab 24 Ramazan 1403 Salahshor [Mohjat_Net] (1).mp3
3.22M
رود سرگردانم و سر در گریبان زیستم حیف دیگر بنده ی خوبی که بودم نیستم در به رویم باز کن عبد فراری آمده در ضیافت با لباسِ شرمساری آمده رزق من را سفره ی رنگین شیطان کور کرد دام های او مدام از تو دلم را دور کرد چشم هایم میشود از حال و روز خویش تر نزد تو هرکس که اشکش بیش عفوش بیشتر من که لایق نیستم تو لایق بخشیدنی از گدا رو بر مگردان گرچه دلگیر از منی هرچه را که هست غیر یاد خود از من بگیر اصلا امشب کار سائل را خودت گردن بگیر میشود آیا گدا را غرق آغوشش کنی آن همه کوه گناهم را فراموشش کنی من که با آن کوه عصیان باز مهمان تو ام بعد مرگم بیشتر محتاج احسان تو ام در سرازیری قبرم کیست در دور و برم ضامن آهو بیاید کاش بالای سرم کاش زهرا مادرم آغوش خود را وا کند کاش حیدر برگه ی عفو مرا امضا کند قبر تاریک مرا روشن کن از نور نجف باز شیرین کن دهانم را به انگور نجف هرچه باشم هرکه باشم ریزه خوار حیدرم نیست جز عشق امیرالمومنین در باورم خانه ی دل را مصفا کن برای مرتضی جان من قربان نام بچه های مرتضی بارها گرچه فتادم من ز چشمانت ولی بر گدایت رحم کن جان حسین ابن علی جان آنکه در تنور نان سرش میسوخته جان آنکه پیش چشم مادرش میسوخته ای خدا آسان بگیر این بار برما با حسین یا حسین و یا حسین و یا حسین و یا حسین شعر: 1403
|⇦•هر گرفتاری سراغ آستانش... و توسل به باب الحوائج حضرت اباالفضل العباس علیهما سلام اجرا شده شب نهم محرم ۹۹ به نفس حاج مهدی سلحشور •ೋ ●•┄༻↷◈↶༺┄•● 【توجه】: جهت استفاده ، متون حتماً به همراه صوت در اختیار دیگران قرار گیرد. ●•┄༻↷◈↶༺┄•● هر گرفتاری سراغ آستانش را گرفت رزق و روزیِ تمام خاندانش را گرفت خوش به حالِ سائلی که سائلِ عباس شد خوش به حال آن که از عباس نانش را گرفت *امشب راحت دَرِ خونه ي عباس دستت رو دراز كن، بگو: آقا! من گدايِ دَرِ خونه ي شما هستم، گدا مي اومد دَرِ خونه اش، در ميزد، قمر بني هاشم رزقِ سالش رو ميداد از بينِ در، اونم تشكر مي كرد مي رفت، آقاجان! خوب بيا بيرون ببينه شمارو، مي گفت: مي ترسم، چشمش به چشمم بيوفته خجالت بكشه، من نمي تونم خجالتش رو ببينم... تا سالِ بعد از كربلا،گدا اومد دَرِ خونه رو زد، اُم البنين اومد در رو باز كرد، گفت: چيكار داري؟ گفت: من همون گدايِ هر ساله هستم، اومدم رزقِ سالم رو بگيرم، اُم البنين فرمود: صبر كن الان ميام، رفت رزقِ سالش رو آوُرد، گفت: خانوم! پس خودِ عباس كجاست، من ميخوام از دستايِ خودش بگيرم، اُم البنين گفت: دستِ عباس رو ميخواي؟ اين دستارو كنارِ علقمه از تن جدا كردن...* خوش به حالِ سائلی که سائلِ عباس شد خوش به حال آن که از عباس نانش را گرفت روزِ محشر دست هايش دستگيري مي كند دستِ خود را داد دستِ دوستانش را گرفت هيچ كس اندازه ي عباس شرمنده نشد كربلا بدجور از او امتحانش را گرفت از خجالت آب شد، آب آورِ كرب و بلا عصرِ تاسوعا امان نامه امانش را گرفت چشم هايش پاسبان هاي بَناتِ خيمه بود حرمله با تير چشمِ پاسبانش را گرفت تيرها در پيكرش وقتِ زمين خوردن شكست بس كه خون رفت از تنش آخر توانش را گرفت صارَ کَالْقُنْفُذ برايِ تيرها جايي نماند ناگهان سر نيزه اي حجمِ دهانش را گرفت
|⇦•بیا و درد هجرانِ محبان را .. و توسل به امام زمان روحی له الفدا به نفس حاج مهدی سلحشور •✾• ∞═┄༻↷↭↶༺┄═∞ 【توجه】: جهت استفاده ، متون حتماً به همراه صوت در اختیار دیگران قرار گیرد. ∞═┄༻↷↭↶༺┄═∞ بیا و درد هجرانِ محبان را مداوا کن نگاهی از کرم بر چشم هایِ خستۀ ما کن بیا از غربت جدّت بگو با مردم عالم بیا و چشم ما را از سِرشک سرخ دریا کن *عزیزِ زهرا .. کاشکی الان پرده ها کنار میرفت من میدیدم الان کجایی عالمی آقا .. لَيْتَ شِعْرِي أَيْنَ اسْتَقَرَّتْ بِكَ النَّوىٰ ؟..* کنارِ علقمه با مادر مظلومه‌ات زهرا دو چشم خویش را دریا، به یادِ چشم سقا کن من و شما یه چیزی از چشم های عباس میگیم .. اما آقا دیده .. شنیدن کی بود مانندِ دیدن .. قربونِ چشمایِ تیر خوردۀ عموجانت برم ..* بیا و تیر را بیرون بکش از حنجر اصغر پسر که ذبح شد از تیرِ قاتل فکر بابا کن بیا دستِ یداللهی برون از آستین آور طناب خصم را از دست‌هایِ عمّه‌ات وا کن سر بالای نی، آوای قرآن، خندۀ شادی بیا دروازۀ ساعات و زینب را تماشا کن *التماسِ چشماتُ کن .. فردا قیامت باید حسرت بخوریم .. به چشمات بگو آی چشم ها، به زینب خندیدن شما جبران کن .. عرض روضه ام و از همه التماسِ دعا .. نان و خرما داشت میداد به بچه ها .. یه وقت زینب یه نگاه کرد گفت دارید چه کار میکنید؟.. صدقه بر ما حرامه .. ما اهل و بچه های پیغمبریم .. من زینب دخترِ علی ام .. یه جمله ای گفته مرحوم جزایری تو خصائص الزینبیه ، اگه یه عمری برا این یه جمله گریه کنیم جا داره .. صدا زد شما میگید ما خارجی نیستیم ، من به این حرفا کاری ندارم ، برا این اهل و دیار هستید یا نه با اینم کاری ندارم؛ اما حال و روزِ شما رو که میبینم از خدا میخوام زن و بچۀ منو به حال و روزِ شما نندازه .. این چه اوضاعیِ برا شما درست کردن .. همه صورت ها زخمی ، پاها آبله زدن ، با این معجرهایِ پاره بچه ها دارن سرها رو میپوشونن .. ای حسین ... ↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』 ــــــــــــــــــ ‼️هرگونه کپی برداری از متونِ روضه در سایت و کانال هایِ مرتبط با فضایِ روضه بدونِ ذکر منبع و درج آدرس سایت و کانال نبوده و مصداق بارز می باشد. .
|⇦•بیا و درد هجرانِ محبان را .. و توسل به امام زمان روحی له الفدا به نفس حاج مهدی سلحشور •✾• ∞═┄༻↷↭↶༺┄═∞ 【توجه】: جهت استفاده ، متون حتماً به همراه صوت در اختیار دیگران قرار گیرد. ∞═┄༻↷↭↶༺┄═∞ بیا و درد هجرانِ محبان را مداوا کن نگاهی از کرم بر چشم هایِ خستۀ ما کن بیا از غربت جدّت بگو با مردم عالم بیا و چشم ما را از سِرشک سرخ دریا کن *عزیزِ زهرا .. کاشکی الان پرده ها کنار میرفت من میدیدم الان کجایی عالمی آقا .. لَيْتَ شِعْرِي أَيْنَ اسْتَقَرَّتْ بِكَ النَّوىٰ ؟..* کنارِ علقمه با مادر مظلومه‌ات زهرا دو چشم خویش را دریا، به یادِ چشم سقا کن من و شما یه چیزی از چشم های عباس میگیم .. اما آقا دیده .. شنیدن کی بود مانندِ دیدن .. قربونِ چشمایِ تیر خوردۀ عموجانت برم ..* بیا و تیر را بیرون بکش از حنجر اصغر پسر که ذبح شد از تیرِ قاتل فکر بابا کن بیا دستِ یداللهی برون از آستین آور طناب خصم را از دست‌هایِ عمّه‌ات وا کن سر بالای نی، آوای قرآن، خندۀ شادی بیا دروازۀ ساعات و زینب را تماشا کن *التماسِ چشماتُ کن .. فردا قیامت باید حسرت بخوریم .. به چشمات بگو آی چشم ها، به زینب خندیدن شما جبران کن .. عرض روضه ام و از همه التماسِ دعا .. نان و خرما داشت میداد به بچه ها .. یه وقت زینب یه نگاه کرد گفت دارید چه کار میکنید؟.. صدقه بر ما حرامه .. ما اهل و بچه های پیغمبریم .. من زینب دخترِ علی ام .. یه جمله ای گفته مرحوم جزایری تو خصائص الزینبیه ، اگه یه عمری برا این یه جمله گریه کنیم جا داره .. صدا زد شما میگید ما خارجی نیستیم ، من به این حرفا کاری ندارم ، برا این اهل و دیار هستید یا نه با اینم کاری ندارم؛ اما حال و روزِ شما رو که میبینم از خدا میخوام زن و بچۀ منو به حال و روزِ شما نندازه .. این چه اوضاعیِ برا شما درست کردن .. همه صورت ها زخمی ، پاها آبله زدن ، با این معجرهایِ پاره بچه ها دارن سرها رو میپوشونن .. ای حسین ... ↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』 ــــــــــــــــــ ‼️هرگونه کپی برداری از متونِ روضه در سایت و کانال هایِ مرتبط با فضایِ روضه بدونِ ذکر منبع و درج آدرس سایت و کانال نبوده و مصداق بارز می باشد.
|⇦•صد بحر کرم از تو.... و توسل به امام رضا علیه السلام ویژهٔ ایام زیارت مخصوص اجرا شده به نفسِ حاج مهدی سلحشور •✾• ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻ " بِسْمِ ٱللَّٰهِ ٱلرَّحْمٰنِ ٱلرَّحِيمِ اللّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد وَعَجِّل فَرَجَهُم..لاحَوْلَ وَ لَا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ الْعَلِیِّ الْعَظِیمِ حسبُنَا اللّهُ وَنِعْمَ الْوَكِيلُ نِعْمَ الْمَوْلَى‏ وَنِعْمَ النَّصِیرُ.. أَسْتَغْفِرُ اللَّهَ الَّذِي لاَ إِلَهَ إِلاَّ هُوَ الْحَيُّ الْقَيُّومُ الرَّحْمَنُ الرَّحِيمُ ذُوالْجَلاَلِ وَ الْإِكْرَامِ‏. وَأَسْأَلُهُ أَنْ يَتُوبَ عَلَيَّ تَوْبَةَ عَبْدٍ ذَلِيلٍ خاضِعٍ فَقِيرٍ بائِسٍ مِسْكِينٍ مُسْتَكِينٍ مُسْتَجِيرٍ ، لايَمْلِكُ لِنَفْسِهِ نَفْعاً وَلا ضَرّاً وَلا مَوْتاً وَلا حَياةً وَلانُشُوراً.اِلهى ضَيْفُكَ بِبابِكَ يا مُحْسِنُ قَدْ أَتاكَ المُسِى ء،فَتَجاوَزْ عَنْ قَبيحِ ما عِنْدي بَجَميلِ ما عِنْدَكَ ياكَريمُ." به امام رضا قسم الهی العفو ....* صد بحر کرم از تو و یک چشم تَر از من لطفی کن و این خون جگر را بخر از من خاموشی آتش بوَد از مرحمت عبد بارانِ کرم از تو و کوه شرر از من در کوی تو زوّار گنهکار زیاد است اما نبود هیچ کس آواره تر از من من عبد گنه کار و تو مولای رئوفی رافت ز تو زیبنده بوَد چشم تر از من من از نظر افتاده و تو چشم خدائی ای چشم خداوند نپوشان نظر از من تن خسته و کوه گنه بر سر دوشم این کوه گنه سخت شکسته کمر از من آقایی و زوّار نوازی همه از تو بار گنه و خِجلت و اشک بَصر از من در یاب مرا ای پسر موسی جعفر آن روز که در حشر گریزد پدر از من من غیر عطا از تو دگر هیچ ندیدم تو غیر خطا هیچ ندیدی دگر از من آسمان زیر پرت بود زمین افتادی یک عبا روی سرت بود زمین افتادی نه صدای تو به گوش کسی آن‌ روز رسید نه کسی دور و برت بود، زمین افتادی صورتت خاکی و دستار و عبایت خاکی مادرت در نظرت بود زمین افتادی ناله می کرد جوادت، به سرش میزد اشک در چشم ترت بود زمین افتادی مثل یک مار گزیده به خودت پیچیدی خوب شد که پسرت بود زمین افتادی ولی افسوس به میدان دل خون برد حسین نیزه از پشت زدند و به زمین خورد حسین تیر از بس که خورده بود حسین بر تنش مثل پیراهن شده بود نیزه هاشان تمام شد کم کم موقع سنگ ریختن شده بود نفسش بین راه بر می گشت موقع دست و پا زدن شده بود هر چه کردن رو به قبله نشد یعنی آن قدر پاره تن شده بود زیر انداز خانه های دهات کفن شاه بی کفن شده بود ↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』 .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... ‼️هزینه استفاده از مطالب کانال دعای خیر شماست... به ساحت مقدس روحی له الفداء و ارواح اهلبیت، پیامبران، شهدا، اؤلیای الهی، و محبین امیرالمؤمنین، بد وارث و بی وارثها و كه سر به سینه تراب نهاده اند، در تمامی عوالم .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ ↜
6_144226240712839355.mp3
4.47M
🏴 🎤•| |• چهل ساله خیس از اشک این سجاده لبم خشکه چون یاد لبات افتاده چهل ساله میسوزم نم نم شرمنده سه سالت هستم مونده رد غل و زنجیرا به روی دستم هنوز یه بغض تازه تو گلومه سر تو روی نیزه روبرومه بابا حسین جان هنوز تو گوشم ناله ربابه هنوز میمیرم از غم خرابه بابا حسین جان حسین جانم حسین الهی بابا جونم بلا نبینی الهی هیچ وقت تشت طلا نبینی خدا نخواهد برا هیچ مردی که ناموسش بره اسارت دستاش بسته باشه ببینه میشه جسارت اگرچه غرق ناله و تب بودم ولی به فکر همه زینب بودم بابا حسین جان گوشام به طعن و خنده و دشنام بود چشمام به سنگ پرونای رو بام بود بابا حسین جان حسین جانم حسین.
|⇦•وابسته ام به نان و نوایت... و توسل ویژه شهادت امام رضا علیه السلام اجرا شده به نفسِ حاج مهدی سلحشور •✾• ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻ "لَا حَوْلَ وَ لَا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ الْعَلِیِّ الْعَظِیمِ حَسْبُنَا اللَّهُ وَ نِعْمَ الْوَکیلُ نِعْمَ الْمَوْلى‌ وَ نِعْمَ النَّصیرُ" وابسته ام به نان و نوایت هنوز هم میمیرم عاشقانه برایت هنوز هم سلطان تویی و شاعر درباریت منم هستم در آرزوی عبایت هنوز هم دعبل که نیستم ولی افتاده ام ببین از عجز و التماس به پایت هنوز هم بر گوشِ آهوانک به صیاد مبتلا میپیچد انعکاس صدایت هنوز هم هفت آسمان مجاور بابُ الجواد تو خورشید محو آینه هایت هنوز هم نقاره خانه، پنجره فولاد، خادمان شاهانه است صحن و سرایت هنوز هم شکر خدا که میشود از عشق منقلب در صحن انقلاب گدایت هنوز هم محتاجم و کنارِ ضریحت نشسته ام در انتظار خیر دعایت هنوز هم با سردی و گلایه و با دلخوری که نه با رأفت است لطف و عطایت هنوز هم از راه دور عرض سلام و دو قطره اشک پر میکشد دلم به هوایت هنوز هم از تبِ زهر نفسگیر، تنت می لرزد همچنان مار گزیده بدنت می لرزد *وقتی حضرت رفت و با اون هیبت برگشت.به اباصلت گفت: اباصلت! اگه دیدی عبا رو سرم هست بدون کارِ من تمامه..میگه دیدم آقام داره میاد عبا به سر کشیده. حال آقام خرابه.. قربون حالت برم آقا.. میگه سفره ای پهن کرد غلامها همه سر سفره نشستن حضرت دید هیچکدوم لب به غذا نمیزنن ،فرمود: چرا اینها غذا نمیخورن؟ عرضه داشت آقا جان میدونن حال شما خرابه گفتن لب به غذا نمیزنیم.حضرت با اون حالش برای اینکه غلامان غذا بخورن لقمه درست کرد تو دهانش گذاشت اما لقمه پایین نرفته دیدن حضرت با پشت افتاد زمین مثل مار گزیده داره به خودش میپیچه..* چه کنم ناله ز دل وقت تردد نکشی چه کنم تا که عبا را به سر خود نکشی رنگ در چهره نداری و رخت زرد شده مهربان! دست رئوفت چقدر سرد شده شمس نورانی افلاک زمین افتادی باز هم پا شدی از خاک زمین افتادی آقا جان! بر زمین پیکر خود را مکش اینقدر بس است تا به حجره پر خود را مکش اینقدر بس است به در حجره رسیدی به غمت چیره شدی یاد مادر، به در حُجرهٔ خود خیره شدی *گفت: اباصلت فرشهای حجره را جمع کن بذار رو خاکها جون بدم.* خاطرت باز سوی کرب و بلا جمع شده فرشهای کف این حجره چرا جمع شده یاد کربلا بودی اما... خواهرت نیست کنارت به عیادت برسد اندکی صبر کن آقا جوادت برسد بین این حجره کسی سنگ به سویت نزند پنجهٔ شمر لعین شانه به مویت نزند حرمله نیست، سنان نیست، خیالت راحت خواهرت دل نگران نیست، خیالت راحت اگه اون لحظه میدید سرت رو دامن جوادت داری پا رو زمین میکشی...اما زینب نگاه کرد سر علی اکبر رو زانوی حسینه دید یه عده دارن کف میزنن..یه عده دارن هلهله میکنن.. میدونی چرا زینب بهم ریخت؟ از تحیُّر حسین...هرجای بدن که نگاه میکرد.. یه وقت صدا زد ..جوانان بنی هاشم بیایید علی را بر در خیمه رسانید... ↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』 .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... ‼️هزینه استفاده از مطالب کانال دعای خیر شماست... به ساحت مقدس روحی له الفداء و ارواح اهلبیت، پیامبران، شهدا، اؤلیای الهی، و محبین امیرالمؤمنین، بد وارث و بی وارثها و كه سر به سینه تراب نهاده اند، در تمامی عوالم .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ.....
|⇦•وابسته ام به نان و نوایت... و توسل ویژه شهادت امام رضا علیه السلام اجرا شده به نفسِ حاج مهدی سلحشور •✾• ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻ "لَا حَوْلَ وَ لَا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ الْعَلِیِّ الْعَظِیمِ حَسْبُنَا اللَّهُ وَ نِعْمَ الْوَکیلُ نِعْمَ الْمَوْلى‌ وَ نِعْمَ النَّصیرُ" وابسته ام به نان و نوایت هنوز هم میمیرم عاشقانه برایت هنوز هم سلطان تویی و شاعر درباریت منم هستم در آرزوی عبایت هنوز هم دعبل که نیستم ولی افتاده ام ببین از عجز و التماس به پایت هنوز هم بر گوشِ آهوانک به صیاد مبتلا میپیچد انعکاس صدایت هنوز هم هفت آسمان مجاور بابُ الجواد تو خورشید محو آینه هایت هنوز هم نقاره خانه، پنجره فولاد، خادمان شاهانه است صحن و سرایت هنوز هم شکر خدا که میشود از عشق منقلب در صحن انقلاب گدایت هنوز هم محتاجم و کنارِ ضریحت نشسته ام در انتظار خیر دعایت هنوز هم با سردی و گلایه و با دلخوری که نه با رأفت است لطف و عطایت هنوز هم از راه دور عرض سلام و دو قطره اشک پر میکشد دلم به هوایت هنوز هم از تبِ زهر نفسگیر، تنت می لرزد همچنان مار گزیده بدنت می لرزد *وقتی حضرت رفت و با اون هیبت برگشت.به اباصلت گفت: اباصلت! اگه دیدی عبا رو سرم هست بدون کارِ من تمامه..میگه دیدم آقام داره میاد عبا به سر کشیده. حال آقام خرابه.. قربون حالت برم آقا.. میگه سفره ای پهن کرد غلامها همه سر سفره نشستن حضرت دید هیچکدوم لب به غذا نمیزنن ،فرمود: چرا اینها غذا نمیخورن؟ عرضه داشت آقا جان میدونن حال شما خرابه گفتن لب به غذا نمیزنیم.حضرت با اون حالش برای اینکه غلامان غذا بخورن لقمه درست کرد تو دهانش گذاشت اما لقمه پایین نرفته دیدن حضرت با پشت افتاد زمین مثل مار گزیده داره به خودش میپیچه..* چه کنم ناله ز دل وقت تردد نکشی چه کنم تا که عبا را به سر خود نکشی رنگ در چهره نداری و رخت زرد شده مهربان! دست رئوفت چقدر سرد شده شمس نورانی افلاک زمین افتادی باز هم پا شدی از خاک زمین افتادی آقا جان! بر زمین پیکر خود را مکش اینقدر بس است تا به حجره پر خود را مکش اینقدر بس است به در حجره رسیدی به غمت چیره شدی یاد مادر، به در حُجرهٔ خود خیره شدی *گفت: اباصلت فرشهای حجره را جمع کن بذار رو خاکها جون بدم.* خاطرت باز سوی کرب و بلا جمع شده فرشهای کف این حجره چرا جمع شده یاد کربلا بودی اما... خواهرت نیست کنارت به عیادت برسد اندکی صبر کن آقا جوادت برسد بین این حجره کسی سنگ به سویت نزند پنجهٔ شمر لعین شانه به مویت نزند حرمله نیست، سنان نیست، خیالت راحت خواهرت دل نگران نیست، خیالت راحت اگه اون لحظه میدید سرت رو دامن جوادت داری پا رو زمین میکشی...اما زینب نگاه کرد سر علی اکبر رو زانوی حسینه دید یه عده دارن کف میزنن..یه عده دارن هلهله میکنن.. میدونی چرا زینب بهم ریخت؟ از تحیُّر حسین...هرجای بدن که نگاه میکرد.. یه وقت صدا زد ..جوانان بنی هاشم بیایید علی را بر در خیمه رسانید... ↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』 .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... ‼️هزینه استفاده از مطالب کانال دعای خیر شماست... به ساحت مقدس روحی له الفداء و ارواح اهلبیت، پیامبران، شهدا، اؤلیای الهی، و محبین امیرالمؤمنین، بد وارث و بی وارثها و كه سر به سینه تراب نهاده اند، در تمامی عوالم .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ.....
|⇦•وابسته ام به نان و نوایت... و توسل ویژه شهادت امام رضا علیه السلام اجرا شده به نفسِ حاج مهدی سلحشور •✾• ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻ "لَا حَوْلَ وَ لَا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ الْعَلِیِّ الْعَظِیمِ حَسْبُنَا اللَّهُ وَ نِعْمَ الْوَکیلُ نِعْمَ الْمَوْلى‌ وَ نِعْمَ النَّصیرُ" وابسته ام به نان و نوایت هنوز هم میمیرم عاشقانه برایت هنوز هم سلطان تویی و شاعر درباریت منم هستم در آرزوی عبایت هنوز هم دعبل که نیستم ولی افتاده ام ببین از عجز و التماس به پایت هنوز هم بر گوشِ آهوانک به صیاد مبتلا میپیچد انعکاس صدایت هنوز هم هفت آسمان مجاور بابُ الجواد تو خورشید محو آینه هایت هنوز هم نقاره خانه، پنجره فولاد، خادمان شاهانه است صحن و سرایت هنوز هم شکر خدا که میشود از عشق منقلب در صحن انقلاب گدایت هنوز هم محتاجم و کنارِ ضریحت نشسته ام در انتظار خیر دعایت هنوز هم با سردی و گلایه و با دلخوری که نه با رأفت است لطف و عطایت هنوز هم از راه دور عرض سلام و دو قطره اشک پر میکشد دلم به هوایت هنوز هم از تبِ زهر نفسگیر، تنت می لرزد همچنان مار گزیده بدنت می لرزد *وقتی حضرت رفت و با اون هیبت برگشت.به اباصلت گفت: اباصلت! اگه دیدی عبا رو سرم هست بدون کارِ من تمامه..میگه دیدم آقام داره میاد عبا به سر کشیده. حال آقام خرابه.. قربون حالت برم آقا.. میگه سفره ای پهن کرد غلامها همه سر سفره نشستن حضرت دید هیچکدوم لب به غذا نمیزنن ،فرمود: چرا اینها غذا نمیخورن؟ عرضه داشت آقا جان میدونن حال شما خرابه گفتن لب به غذا نمیزنیم.حضرت با اون حالش برای اینکه غلامان غذا بخورن لقمه درست کرد تو دهانش گذاشت اما لقمه پایین نرفته دیدن حضرت با پشت افتاد زمین مثل مار گزیده داره به خودش میپیچه..* چه کنم ناله ز دل وقت تردد نکشی چه کنم تا که عبا را به سر خود نکشی رنگ در چهره نداری و رخت زرد شده مهربان! دست رئوفت چقدر سرد شده شمس نورانی افلاک زمین افتادی باز هم پا شدی از خاک زمین افتادی آقا جان! بر زمین پیکر خود را مکش اینقدر بس است تا به حجره پر خود را مکش اینقدر بس است به در حجره رسیدی به غمت چیره شدی یاد مادر، به در حُجرهٔ خود خیره شدی *گفت: اباصلت فرشهای حجره را جمع کن بذار رو خاکها جون بدم.* خاطرت باز سوی کرب و بلا جمع شده فرشهای کف این حجره چرا جمع شده یاد کربلا بودی اما... خواهرت نیست کنارت به عیادت برسد اندکی صبر کن آقا جوادت برسد بین این حجره کسی سنگ به سویت نزند پنجهٔ شمر لعین شانه به مویت نزند حرمله نیست، سنان نیست، خیالت راحت خواهرت دل نگران نیست، خیالت راحت اگه اون لحظه میدید سرت رو دامن جوادت داری پا رو زمین میکشی...اما زینب نگاه کرد سر علی اکبر رو زانوی حسینه دید یه عده دارن کف میزنن..یه عده دارن هلهله میکنن.. میدونی چرا زینب بهم ریخت؟ از تحیُّر حسین...هرجای بدن که نگاه میکرد.. یه وقت صدا زد ..جوانان بنی هاشم بیایید علی را بر در خیمه رسانید... ↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』 .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... ‼️هزینه استفاده از مطالب کانال دعای خیر شماست... به ساحت مقدس روحی له الفداء و ارواح اهلبیت، پیامبران، شهدا، اؤلیای الهی، و محبین امیرالمؤمنین، بد وارث و بی وارثها و كه سر به سینه تراب نهاده اند، در تمامی عوالم .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ.....