|⇦•ای امید دل بی تاب...
#مناجات و توسل به آقا صاحب الزمان روحی له الفدا اجرا شده فاطمیه۱۴۰۳ به نفسِ حاجمحمد رضا طاهری •✾•
●━━━━━━───────
⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻
ای امید دل بی تاب همه رعیت ها
چشم ما پر شده از اشک پر از حسرت ها
باز از مرحمت یک نظرت جمع شدند
بر سر سفره روضه، همه هیئت ها
ما سیه پوش غم مادر مظلوم توایم
و در این روضه گرفتیم بسی عزت ها
تو حواست به منه نوکر بی لایق هست
دست من را تو گرفتی وسط غفلت ها
* اگه گمان میکنی بی حساب کتاب میای، سر سفره بی بی می نشینی و اشک میریزی؛ نه عزیزم اینطوری نیست. اول مادرش زهرا اسمتو نوشته. بعد دستتو گرفته سپرده به امام زمان ارواحنا فداه. مهدی جان! این نوکر حسین من یادت نره! سر سفره روضه ها تو بیارش، تو بنشونش. اگه غیر این تصور داشته باشی غلط غلطه. بدون اذن حضرت زهرا سلام الله علیها احدی نمیتونه سر سفره شون بنشینه. بدون اینکه امام زمان نشونت کنه اصلا. حالا چیکار کردی که امام زمان هنوز حواسش به شما هست به ما هست، این خیلی مهمه. اینو از دست ندی...*
بارها مرحمتت شامل حالم شده است
بارها داده ام آقا به تو من زحمت ها
* این حرف، حرف همه مظلومان عالمه. حرف مجاهدین و نیروهای مقاومته امشب؛ میگن آقاجان...!*
تا نیایی گره از کار بشر وا نشود
همگان منتظرت، امت ها، دولت ها
تو بیا تا که به زیر قدم فاطمی ات
بشکند سیطرهٔ کل ابر قدرت ها
* آقاجان! تو باید بیای سيطره این ابر قدرت ها شکسته بشه. آخه...*
پسر مادری هستی که به مسجد فرمود
بارها جمله هیهات من الذلة ها
مادرت دست ز دامان امامش نکشید
گرچه زخمی شده در کوچه بی غیرت ها
* بعضی وقتا یه روضه هایی تیر خلاصه. بابا روضه، روضه غیرته. یه عده نانجیب بی غیرت اومدن درِ این خونه. فاطمه ای که از مرد اعما (نابینا) حجاب میکنه؛ ان شاءالله این روایت ها درست نباشه...*
میخ در، روضه ی پر دردسر انشا میکرد
فاطمه سوخت و یک شهر تماشا میکرد
* از امام زمان امشب اجازه بگیریم، بگیم آقاجان! اجازه میدی امشب با شما ما هم بگیم؛ وای مادرم...!*
↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』
.....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ.....
.....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ.....
#اَللّهُمَّ_عَجِّل_لِوَلیِّکَ_الفَرَج
#مناجات_امام_زمان_عجل_الله_تعالی
#حاج_محمد_طاهری
#فاطمیه
#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
|⇦•ماه غم آمده...
#مناجات و توسل به امام زمان روحی له الفدا اجرا شده فاطمیه۱۴۰۳ به نفسِ کربلایی سید جواد عرب •✾•
●━━━━━━───────
⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻
"السلام علیکم یا اهل بیت النبوه
بکُم یُنفس الهَم ویکشفِ الزُوع
بکُم یُنزل الغَم وبکم فُمسک السماء"
"اَللهمَّ کُن لولیَّک الحُجةِ بنِ الحَسَنِ صَلَواتُکَ عَلَیهِ وَ عَلی ابائهِ فی هذهِ السّاعةِ، وَ فی کُلّ ساعَة وَلیّا وَ حافظاً وقائِداً وَ ناصِراً وَ دَلیلاً وَ عَیناً حَتّی تُسکِنَهُ اَرضَکَ طَوعاً وَ تُمَتّعَهُ فیها طَویلاً"
ماه غم آمده در آسمانِ فاطمیه
رسیده باز، صدایِ اذان فاطمیه
سیاهی دلِ ما را به این سیاهِ عزا
بیا ببخش؛ امام زمانِ فاطمه
مرا ببخش برای همه گناهانم
قسم به روی کبودِ جوانِ فاطمه
*تو رو به اون چهره ای که تا آخرین لحظه به علی نشون نداد..تو رو قسم به اون قنوت های پنهانی و نیمه شب مادرت
آقا جانم...*
هنوز شهر مدینه غبارآلود است
بیا و شرح بده داستانِ فاطمیه
بگو، بگو همیشه علی باحقیقت است آقا
بیا بگو که همیشه علی حقیقت ماست
بگو ولایت است همه آرمان فاطمیه
*بی بی جان!ممنونتیم دعا کردی اجازه دادی یبار دیگه اومدیم پیرهن مشکیت رو تن کردیم *
بیا قدم بزن آقا به خاکِ مادریت
برای تولیت آستانِ فاطمیه
نگاه کن که نگاهم به اشک محتاج است
بیا و روضه بخوان، روضه خوانِ فاطمیه
شنیدم نفس مادرت درآتش سوخت
*بی بی جانم اصلا چرا باید به یک مادر هجده ساله بگن بی بی ؟چرا باید قامتش خم باشه؟..*
شنیده ام نفس مادرت در آتش سوخت
شنیده ام ز غمِ بی امانِ فاطمیه
شنیده ام که در آتش نفس نفس میزد
بی بی میگه "والنار تَسهُر ُ" آتیش زبانه میکشید صورت منِ زهرا رو سوزوندآخ بمیرم برات...صورتیکه سوخته باشه سیلی نیاز نداره،آبم بخوره میسوزه لابد هردفعه که وضو گرفته ...*
شنیدم که در آتش ،نفس نفس میزد
گل شکستهٔ چون ارغوان فاطمیه
نقل زَمَخشَری ست که روزی ابولهب
یک سنگ ریزه جانب احمد حواله کرد
*عموی پیامبر بود اما حیا حالیش نبود ادب نداشت..*
ریگی به طول و عرض نخود درکفش گرفت
از روی کین نبیِّ خدا را نشانه رفت
تبت یدا ابی لهب از آسمان رسید
فورا نهیب خشمِ الهی زبانه کرد
فرمود: هر دو دستِ وی از تن بریده باد
نفرین بر آنکه عملِ ظالمانه کرد
*بخاطر یک سنگریزه روایت میگه اندازهٔ یک نخود ،خدا گفت: دستت بریده باشه*
با این حساب کفر اهل سقیفه چیست؟
حق کسی که حمله بر این آستانه کرد
بامصطفی نکرد در آنجا ابولهب
با فاطمه هر آنچه که اهل زمانه کرد
باهر دو دست بست و
شکست وکشید وکشت
دست مولارو گرفت زهرا،
جان بتول را هدف تازیانه کرد
*امام صادق میگه :علت مرگ مادرم ضرباتی بود که اون نانجیب باغلاف سنگین به بازوی زهرا زد...یازهــــــــرا.....*
↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』
.....ـ
.....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ.....
#اَللّهُمَّ_عَجِّل_لِوَلیِّکَ_الفَرَج
#مناجات_امام_زمان_عجل_الله_تعالی
#روضه_حضرت_زهرا_سلام_الله_علیها
#کربلایی_سید_جواد_عرب
#فاطمیه
#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
|⇦•بدون ترک گنه...
#مناجات و توسل به امام زمان روحی له الفدا اجرا شده به نفسِ حاج میثم مطیعی •✾•
●━━━━━━───────
⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻
بدون ترک گنه انتظار بی معناست
امید دیدن روی نگار بی معناست
*تا گناه ترک نشه همه اش شعاره همه اش بازیه پله اول همینه،چطورمیشه بنده هم گناه کنه هم بیاد اباعبدالله بسوزه نمیشه، حالا شاید بگی بعضیا گناهکارند. اما امام حسین انتخابشون میکنه،اوناقصه اشون چیه؟اونا با این اشکایی که برا امام حسین می ریزند مرحله به مرحله قدم به قدم،پله به پله از گناه فاصله می گیرند یه جایی آقا تورشون میکنه*
بدون ترک گنه انتظار بی معناست
امید دیدن روی نگاربی معناست
تمام زنده دلی ها زاشک نیمه شب است
بدون فیض سحر درک یاربی معناست
دگر به دوریت آقا نموده ایم عادت
*یاصاحب الزمان دیگه به نبودنت عادت کردم دیگه به غیبتت عادت کردم نوجوان که بودم. بچه تر که بودم هی میگفتم چرا آقام نیست چرا آقامو نمی بینم؟*
دگر به دوریت آقا نموده ایم عادت
و گرنه به دل مجنون قرار بی معناست
«ای پیرمردا خزان عمررسید وبهارمانرسید
تمام عمر بدون بهاربی معناست »
بهار زندگی ما رضایت یاراست
و گرنه گردش لیل ونهار بی معناست
سلام بر شهدایی که بی نشان رفتند
برای عاشق زهرا مزار بی معناست
بیا خرج زیارت به ما بده آقا
برات دیدن کرب و بلا بده آقا
↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』
.....ـ
.....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ.....
#اَللّهُمَّ_عَجِّل_لِوَلیِّکَ_الفَرَج
#مناجات_امام_زمان_عجل_الله_تعالی
#حاج_میثم_مطیعی
┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅
#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
.
|⇦•دردم مداوا...
#روضه حضرت زهرا سلام الله علیها اجرا شده۱۴۰۳ به نفسِ خاج مهدی سلحشور
●━━━━━━───────
دردم مداوا میکنی مثل همیشه
عقده ز دل وا میکنی مثل همیشه
آیینه زیبا میشود با یک نگاهت
دل را تو شیدا میکنی مثل همیشه
دروازهٔ لطف و کرم را میگشایی
وقتی که لب وامیکنی مثل همیشه
از گوشه ی چشمت کرم میریزد آقا
از بس که غوغا میکنی مثل همیشه
آقای من مولای من
پرونده ی اعمال ما گرچه سیاه است
میدانم امضا میکنی مثل همیشه
دل مُرده ام اما تو با یک گوشه چشمی
کار مسیحا میکنی مثل همیشه
تو مثل بابایت علی غم های خود را
با چاه نجوا میکنی مثل همیشه
تو مثل مادرت از بس که خوبی
با ما مدارا میکنی مثل همیشه
آقا بجان مادرت آن مادرِ غمپرورت
ما را مرانی از درت یابن الحسن یابن الحسن..
*بذار روضه از،زبان خانم حضرت زهرا سلام الله علیها شروع کنم روضه خون فاطمه باشه جلسهٔ رنگ و بوی دیگه پیدا میکنه
بذار فاطمه براتون حرف بزنه گفت:..*
من رفتم از این خاک که دریا باشد
مولای همه همیشه مولا باشد
در پایِ علی موی سپیدم دادم
تا باشد از این پیرشدن ها باشد
*گفت: علی جان این غصه داره منو میکشه*
تو را بی یار میبینم علی جان
تو را غم بار میبینم علی جان
خدا داند ز تو پنهان نباشد
رخت را تار میبینم علی جان
من آن شاخه گل افسرده بودم
که در نشکفتگی پژمرده بودم
نمودم روی خود پنهان ز طفلان
برای آن که سیلی خورده بودم
*لذا لحظه ی غسل دادن علی متوجه شد چشمش افتاد به صورت چشمش افتاد به بازو.. ناله ی آقا بلند شد.*
کمی از غسل ز سر پیراهن ماند
کمی از خون خشکت بر بدن ماند
کفن را در بغل بگرفت و بو کرد
همان طفلی که آخر بی کفن ماند
«حسین.....»
*از یجایی شروع کنم روضه رو بریم کربلا
داره میره سمت خونه بخت زنها دور فاطمه رو گرفتن فقیری اومد خودش رو بفاطمه نزدیک کرد خانم برهنه ام لباس ندارم. سریع خانم گفت زنها دورم حلقه بزنید پیراهن نو عروسی رو در آورد داد ب فقیر خودش لباس کهنه به تن کرد وقتی پیغمبر از قصه باخبر شد سوال کرد فاطمه جان چرا پیرهن کهنه رو ندادی پیروهن شب عروسی رو دادی؟عرضه داشت از شما یادگرفتم.."تنفقوا مما تُحبون" این پیراهن رو دادم پیغمبر گریه کرد برا فاطمه دعا کرد.میگم خانمی که خودش پیراهن رو هدیه میده این از خانم اون هم از آقا تو نماز انگشتر رو به فقیر داد این خانواده اینجورن.. عرضم اینه کربلا اگر فرصت میدادن حسین خودش پیراهن رو میداد
لازم نبود پیراهن رو از تن حسین در بیارید..ارباب ما بی کفن رو زمین گرم کربلا عریان رو زمین کربلا..نانجیب اگه گفته بودی حسین خودش انگشتر رو داده بود.برای انگشتر انگشت ولی خدا رو از بدن جدا کرد.به اینم بسنده نکردن نفس های آخر رو داره میکشه ابی عبدالله، دید نانجیب ها هجوم بردن سمت خیمه ها فرمود: اگه دین ندارید آزاده باشید شما رو با زن وبچه ی من چکار؟..گفتن اول برید کار حسین رو تمومکنید بعد به خیمه ها بیایید..وقتی حمله کردن سمت خیمه ها نانجیب چشمش افتاد به گوشواره ی یکی از بچه ها زبانم لال دنبال بچه که دوید بچه ترسیده هی داره تو این بیابونا میدوه این نانجیب هم دنبال بچه داره میدوه.حالا این دامن عربی هم آتش گرفته..میگه آتش دامن رو دیدم دلم سوختاز خیر گوشواره گذشتم گفتم بزار آتش دامن این بچه رو خاموش کنم تا رسیدم به بچه دیدم بچه کِز کرده زیر چاردست و پای مرکب نشسته مثل بید داره میلرزه اول چیزی که توجهم رو جلب کرد لبا خشکش بود..گفتم تشنته؟ گفت آره..گفتم آب بدم بهت؟ گفت آره.ظرف آب رو پرکردم آورد کنار دهانش تا به این ظرف آب نگاه کرد گفت: علقمه کدوم؟ طرفه
قتلگاه کدوم طرفه؟ گفتم قتلگاه رو میخوای چیکار؟ علقمه رو میخوای چیکار؟گفت :آخه عموم لب تشنه بود.بابام لب تشنه بود..برا بابام آب ببرم برا عموم آب ببرم..*
.....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ.....
اَللّهُمَّ_عَجِّل_لِوَلیِّکَ_الفَرَج
#مناجات_امام_زمان_عجل_الله_تعالی
#روضه_سیدالشهدا_علیه_السلام
#روضه_حضرت_زهرا_سلام_الله_علیها
#حاج_مهدی_سلحشور
#فاطمیه #حضرت_زهرا
┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅
.👇#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
.
|⇦•ماه غم آمده...
#مناجات_با_امام_زمان روحی له الفدا اجرا شده فاطمیه۱۴۰۳ به نفسِ کربلایی #سید_جواد_عرب
●━━━━━━───────
"السلام علیکم یا اهل بیت النبوه
بکُم یُنفس الهَم ویکشفِ الزُوع
بکُم یُنزل الغَم وبکم فُمسک السماء"
"اَللهمَّ کُن لولیَّک الحُجةِ بنِ الحَسَنِ صَلَواتُکَ عَلَیهِ وَ عَلی ابائهِ فی هذهِ السّاعةِ، وَ فی کُلّ ساعَة وَلیّا وَ حافظاً وقائِداً وَ ناصِراً وَ دَلیلاً وَ عَیناً حَتّی تُسکِنَهُ اَرضَکَ طَوعاً وَ تُمَتّعَهُ فیها طَویلاً"
ماه غم آمده در آسمانِ فاطمیه
رسیده باز، صدایِ اذان فاطمیه
سیاهی دلِ ما را به این سیاهِ عزا
بیا ببخش؛ امام زمانِ فاطمه
مرا ببخش برای همه گناهانم
قسم به روی کبودِ جوانِ فاطمه
*تو رو به اون چهره ای که تا آخرین لحظه به علی نشون نداد..تو رو قسم به اون قنوت های پنهانی و نیمه شب مادرت
آقا جانم...*
هنوز شهر مدینه غبارآلود است
بیا و شرح بده داستانِ فاطمیه
بگو، بگو همیشه علی باحقیقت است آقا
بیا بگو که همیشه علی حقیقت ماست
بگو ولایت است همه آرمان فاطمیه
*بی بی جان!ممنونتیم دعا کردی اجازه دادی یبار دیگه اومدیم پیرهن مشکیت رو تن کردیم *
بیا قدم بزن آقا به خاکِ مادریت
برای تولیت آستانِ فاطمیه
نگاه کن که نگاهم به اشک محتاج است
بیا و روضه بخوان، روضه خوانِ فاطمیه
شنیدم نفس مادرت درآتش سوخت
*بی بی جانم اصلا چرا باید به یک مادر هجده ساله بگن بی بی ؟چرا باید قامتش خم باشه؟..*
شنیده ام نفس مادرت در آتش سوخت
شنیده ام ز غمِ بی امانِ فاطمیه
شنیده ام که در آتش نفس نفس میزد
بی بی میگه "والنار تَسهُر ُ" آتیش زبانه میکشید صورت منِ زهرا رو سوزوندآخ بمیرم برات...صورتیکه سوخته باشه سیلی نیاز نداره،آبم بخوره میسوزه لابد هردفعه که وضو گرفته ...*
شنیدم که در آتش ،نفس نفس میزد
گل شکستهٔ چون ارغوان فاطمیه
نقل زَمَخشَری ست که روزی ابولهب
یک سنگ ریزه جانب احمد حواله کرد
*عموی پیامبر بود اما حیا حالیش نبود ادب نداشت..*
ریگی به طول و عرض نخود درکفش گرفت
از روی کین نبیِّ خدا را نشانه رفت
تبت یدا ابی لهب از آسمان رسید
فورا نهیب خشمِ الهی زبانه کرد
فرمود: هر دو دستِ وی از تن بریده باد
نفرین بر آنکه عملِ ظالمانه کرد
*بخاطر یک سنگریزه روایت میگه اندازهٔ یک نخود ،خدا گفت: دستت بریده باشه*
با این حساب کفر اهل سقیفه چیست؟
حق کسی که حمله بر این آستانه کرد
بامصطفی نکرد در آنجا ابولهب
با فاطمه هر آنچه که اهل زمانه کرد
باهر دو دست بست و
شکست وکشید وکشت
دست مولارو گرفت زهرا،
جان بتول را هدف تازیانه کرد
*امام صادق میگه :علت مرگ مادرم ضرباتی بود که اون نانجیب باغلاف سنگین به بازوی زهرا زد...یازهــــــــرا.....*
.....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ.....
اَللّهُمَّ_عَجِّل_لِوَلیِّکَ_الفَرَج
#مناجات_امام_زمان_عجل_الله_تعالی
#روضه_حضرت_زهرا_سلام_الله_علیها
#کربلایی_سید_جواد_عرب
#فاطمیه #امام_زمان
┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅
.👇#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
.
|⇦•بدون ترک گنه...
#مناجات_با_امام_زمان روحی له الفدا اجرا شده به نفسِ حاج #میثم_مطیعی
●━━━━━━───────
بدون ترک گنه انتظار بی معناست
امید دیدن روی نگار بی معناست
*تا گناه ترک نشه همه اش شعاره همه اش بازیه پله اول همینه،چطورمیشه بنده هم گناه کنه هم بیاد اباعبدالله بسوزه نمیشه، حالا شاید بگی بعضیا گناهکارند. اما امام حسین انتخابشون میکنه،اوناقصه اشون چیه؟اونا با این اشکایی که برا امام حسین می ریزند مرحله به مرحله قدم به قدم،پله به پله از گناه فاصله می گیرند یه جایی آقا تورشون میکنه*
بدون ترک گنه انتظار بی معناست
امید دیدن روی نگاربی معناست
تمام زنده دلی ها زاشک نیمه شب است
بدون فیض سحر درک یاربی معناست
دگر به دوریت آقا نموده ایم عادت
*یاصاحب الزمان دیگه به نبودنت عادت کردم دیگه به غیبتت عادت کردم نوجوان که بودم. بچه تر که بودم هی میگفتم چرا آقام نیست چرا آقامو نمی بینم؟*
دگر به دوریت آقا نموده ایم عادت
و گرنه به دل مجنون قرار بی معناست
«ای پیرمردا خزان عمررسید وبهارمانرسید
تمام عمر بدون بهاربی معناست »
بهار زندگی ما رضایت یاراست
و گرنه گردش لیل ونهار بی معناست
سلام بر شهدایی که بی نشان رفتند
برای عاشق زهرا مزار بی معناست
بیا خرج زیارت به ما بده آقا
برات دیدن کرب و بلا بده آقا
.....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ.....
اَللّهُمَّ_عَجِّل_لِوَلیِّکَ_الفَرَج
#مناجات_امام_زمان_عجل_الله_تعالی
#حاج_میثم_مطیعی
#امام_زمان
┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅
.👇#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
.
|⇦•تنها نه درب خانه...
#روضه حضرت زهرا سلام الله علیها اجرا شده۱۴۰۳ به نفسِ حاج عباس حیدرزاده
●━━━━━━───────
«اَللهمَّ کُن لولیَّک الحُجةِ بنِ الحَسَنِ صَلَواتُکَ عَلَیهِ وَ عَلی ابائهِ فی هذهِ السّاعةِ، وَ فی کُلّ ساعَة وَلیّا وَ حافظاً وقائِداً وَ ناصِراً وَ دَلیلاً وَ عَیناً حَتّی تُسکِنَهُ اَرضَکَ طَوعاً وَ تُمَتّعَهُ فیها طَویلاً"
دردیست مرا از تو بهبود نجویم
بهبود من این است که بیمار تو باشم
*خدا نیاره روزی رو که رو تو از من برگردونی...بگی برو دیگه باتو کاری نداریم*
آقاجــــــان....
گر خلوت وصل تو برازنده من نیست
*اگه لایق نیستم ببینمت اگه لایق نیستم مرا به حضور بپذیری اما بخاطر مادرتون به من نگاه کنین آقا..پناه به مجلس مادرتون آوردم آقا...میدونم مادرتونو خیلی دوست دارین.وقتی در مسجد جمکران؛ اومد بالاسر اون سعید چندانی که از زاهدان مادرش آورده بودش فلج بود میگه دیدم در حجره باز شد اول یه خانم مجلله ای وارد شد. پشت سرش یه آقای نورانی وارد شد
اون آقا خیلی به این خانم احترام میگذاشت هی خطاب بهش میگن مادرجان
اومدن بالاسرم نشستن باهم حرف میزدن گفتم بی بی جان...من بیمارم من سرطان دارم.حضرت فرمودن میدونم به پسرم مهدی سفارشتو کردم..بی بی جان یه سفارشیم امشب برای ما بکن..*
گر خلوت وصل تو برآزنده من نیست
بگذار که در سایه ی دیوار تو باشم...
باز آ برای شیعیان خود روضه ی مادر بخوان
از سوز زخم سینه و از آه پشت درب بخوان
تنها نه درب خانه سوخت
شمع و گل و پروانه سوخت
*هم پهلوی مادرشکست هم محسنش شهید شد...هم جگر علی پاره شد...*
دنبال حیدر میدوید ....
از سینه اش خون میچکید...
*تا بهوش اومد گفت اسما علی رو کجا بردن...؟بی بی جان علی بردن مسجد..*
دنبال حیدر میدوید ....
از سینه اش خون میچکید...
شکر خدا زینب ندید واویلتا وا ویلتا
*اون روز چند بار زمین خورد یبار بین در و دیوار زمین خورد بازم بلند شد.یه بار تو کوچه زمین خورد وقتی با غلاف شمشیر زد بازویِ فاطمه.. الهی اگه مادرو میزنن جلو دخترش نزنن..اصلا فکرش آدمُ آزار میده وقتی فکر کنی کسی مادرتو بزنه چه برسه که کسی مادرتو بزنه..*
من ایستاده بودم...
دیدم که مادرم ...
دشمن گهی به کوچه
گاهی به خانه میزد
گردیده بود قُنفُذ همدست با مغیره
او با غلاف شمشیر این تازیانه میزد
*فقط قنفذ و مغیره نبودند خالدبن ولید ملعون آنچنان با تازیانه به سر مادر زد ای وای ای وای..مدینه دست جمعی مادر رو زدن...کربلا هم دست جمعی میزدن هرجا کم میاوردن دست جمعی میزدن.علی اکبرو دسته جمعی میزدن..."فقطعوه بسيوفهم اربا اربا"دور قاسم بن الحسن دست جمعی گرفتن...دور ابالفضل رو گرفتن. اما هر کدوم آقا رو صدا میزدن .قاسم بن الحسن گفت عمو به دادم برس...آقا علی اکبر گفتن بابا ....آقا قمر بنی هاشم گفتم" یا اخا ادرک اخاک" ابی عبدالله اومد بالا سرش شهدا همه بالا سرشون امام حسین آمد اما یه شهید غریب بود تو کربلا وقتی رو زمین افتاد کسی رو نداشت صدا بزنه.."الهی رِضاً بِرِِضِاکَ، تسلیمِ لامرک صََبراً عَلی قَضائِک یا رََبََََّ لا الهَ سِواکَ" خدایا! راضی به رضای تو هستم و در برابر قضای تو صبر می کنم.
یکدفعه احساس کرد سینه اش سنگین شد.چشمشو باز کرد.دید شمر با خنجره برهنه...حسیــــــــن....*
شمر روی سینه اش بنشسته بود
استخوان سینه اش بشکسته بود
*دوتا شباهت داره با مادرش فاطمه زهرا....مدینه داریم با لگد زدن...
کربلا هم داریم این جمله رو...وقتی شمر ملعون وارد قتلگاه شد اول یه لگد زد ...حسیــن...*
ای عزیز فاطمه دادی بزن
آخر ای مظلوم فریادی بزن
یا ز دست شمر خنجر را بگیر
یا ره گودال بر مادر را بگیر
"ألّلهُمَّصَلِّعَلىمُحَمَّدٍوآلِمُحَمَّدٍوَعَجِّلْفَرَجَهُ"
.....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ.....
اَللّهُمَّ_عَجِّل_لِوَلیِّکَ_الفَرَج
#مناجات_امام_زمان_عجل_الله_تعالی
#روضه_حضرت_زهرا_سلام_الله_علیها
#حاج_عباس_حیدرزاده
#فاطمیه #حضرت_زهرا
┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅
.👇#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
.
|⇦•شرمنده ام که خانه ی...
#قسمت_اول #روضه_حضرت_زهرا سلام الله علیها اجرا شده۱۴۰۳ به نفسِ حاجحسن شالبافان
●━━━━━━───────
بیا که خانه ی چشمم شود چراغانی
اگر قدم بگذاری به چشم بارانی
بیا که بی تو نیامد شبی به چشمم خواب
برای تو چه بگویم از این پریشانی؟
چرا کنم گله از روزهای دلتنگی؟
تو حال و روز دلم را نگفته می دانی
نه دل بدون تو طاقت می آورد دیگر
نه تو اگر که بیایی همیشه می مانی
آقا ببین سراغ تو را کوچه کوچه میگیرم
من از تمامی مردمان کنعانی
آقاجان نسیم مژده پیراهن تو را آورد
نسیم آمده با حال و روز بارانی
*قربون اون آقایی بشم که این شبها نمی دونم کجا برا مادرش گریه میکنه.. نمیشه خیلی روضه فاطمیه رو باز کرد نمیتونیم اجازه نداریم. آخه حرف ناموس علیه،آخه وقتی پشت درخورد زمین امر، امر زنانه بود صدا زد فضه تو بیا، قربون این مادر بشم که این شبا بهش پیغام میدادند به عیادت برند. امان از اون بی حیایی که نوشتند اومد در زد خانوم در رو براش باز نکرد آینقدر بی حیا بود اومد رفت مسجد دست علی رو گرفت نشست. امیرالمؤمنین یه نگا بهش کرد گفت دو کلام باهات حرف دارم ما رفتیم درخونه ات فاطمه در رو باز نکرد. گفت برو ازش اجازه بگیر ما بیاییم عیادت فاطمه، فکرکنید ادمو بیچاره میکنه من اینو نمی فهمم با چه رویی اومد دیدن فاطمه؟ الان بهت میگم.. امیرالمؤمنین اومدن منزل خانوم تو بستر افتاده نشست کنار فاطمه اش، گفت خانوم جان ببخشید تو خونه ی من زدنت *
شرمنده ام که خانه ی امنی نداشتم
این غم کجا برم که تو را پیش من زدند
*خانوم آروم این دستشو آورد بالا یه دست روی صورت آقاش کشید علی جان فاطمه قربونت بره، میشناسند همدیگر رو،جانم آقا چی میخوای بگی؟ گفت: فاطمه جان اینا اومدن از من درخواست کردن بیان عیادتت،چی دستور میدی چکار کنم ؟آخ فدای اون مادر بشم، فدای محبت این خانوم بشم، یه نگاه کرد صدا زد علی جان خونه خونه ی توعه فاطمه هم کنیز خونه ی توعه، لذا امیرالمؤمنین بهشون خبر داد بگید بیان اما دقت کنید خانوم میخوادپیامو تا قیامت برسونه. خانوم میخواد پیغام برسونه آی اهل عالم،جواب سلام یه نفر رو میشه نداد، مگه نمیگن سلام مستحبه جوابش واجبه، فاطمه که امر واجب رو میدونه. لذا تا این حرامزاده ها اومدند داخل تا سلام دادند خانوم روشو برگردوند، بی حیاها بلند شدند نشستند اونطرف بستر فاطمه،یا صاحب الزمان یه وقت خانوم هر کاری کرد دید نمیتونه سرشو برگردونه،صدا زد فضه بیا کمکم کن. کمک کن سرمو برگردونم، اینا از درخونه که اومدن بیان بیرون یه نگا بهش کرد زد پشت کمرش گفت دست مریزاد یه جور زدی دیگه نمیتونه گردن بگیره این دیگه کارش تمومه..*
محکم به در خوردی و محکمتر به دیوار
هم در به سر کوبیده شد هم سر به دیوار
به گونه ای به گونه ی تو لطمه خورده
گفتم نگیرد صورت کافر به دیوار
خانوم جان!
از این کبودی دو پهلوی تو پیداست
یک ضربه میخ در زده یک ضربه دیوار
خانومم بگذار فضه زیر بالت را بگیرد
اینگونه زهرا می خوری کمتر به دیوار
خانومم فاطمه جانم!
حال من ازحال تو چیزی کم ندارد
تو دست به دیواری و من سر به دیوار
در خانه بعد از آنکه با تو دشمنی کرد
تکیه نکرده هیچکس دیگر به دیوار
تو جان جان جان اهل بیتی
خوردند با تو آل پیغمبر به دیوار
من کربلا را پشت درب خانه دیدم
تنها نه محسن خورد علی اصغر،اینجا
.....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ.....
اَللّهُمَّ_عَجِّل_لِوَلیِّکَ_الفَرَج
#مناجات_امام_زمان_عجل_الله_تعالی
#روضه_حضرت_زهرا_سلام_الله_علیها
#حاج_حسن_شالبافان
#فاطمیه #امام_زمان
┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅
👇#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
.
|⇦•کجایی ای پسر کشتی...
#مناجات و توسل به #امام_زمان روحی له الفدا اجرا شده فاطمیه۱۴۰۳ به نفسِ حاج #محمدرضا_طاهری
●━━━━━━───────
میان این همه نیرنگ های شیطانی
تویی که وارث انگشتر سلیمانی
کجایی ای پسر کشتی نجات، بیا
نجاتمان بده از موج های طوفانی
به احترام طلوع نگاه تو روزی
کنار میرود این ابرهای بارانی
کدام روز؟ چه ماهی؟ بگو چه تاریخی
کدام نقطه جغرافیای انسانی
* ای آقاجانم! "متی ترانا و نراک" تو که ما رو می بینی دورت بگردم. تو در هر حالی ما رو نظاره کردی. خاک بر سرم اون موقع هایی که مشغول گناه بودم و منو دیدی. اما هیچ موقع دستمو رها نکردی. از گناه زمین هم خوردم اومدی دستمو بلند کردی گرفتی. دوباره منو سر سفره روضه مادرت زهرا نشوندی. عزیز فاطمه...*
علیه این همه طغیان خروج خواهی کرد
به تیغ نور در این روزهای ظلمانی
به تیغ حیدری ات من به چشم خواهم دید
شکسته لشکر شوم و لعین سفیانی
*به دعای شما اتفاق میفته. دعا بکنید! دعاها اثر داره. حضرت خودش فرموده*
قسم به فاطمه که ما بسيجيان توایم
به پشت پرچم این سید خراسانی
تمام لشکر خود را بسیج خواهی کرد
بسیج شیر دلان غیور ایرانی
بسيجيان جلوات مدافعان حرم
همه شبیه به سید رضی، سلیمانی
بیا بیا که خروش قیام نصرالله
وزیده در نفس کودکان لبنانی
بیا که مادر مظلومه تو منتظر است
میان کوچه نشسته، به چشم بارانی
صدای ناله ی زهرا هنوز می آید
میان کوچه چه شد که تو خوب میدانی
* لذا همه حضرات معصومین، تا یاد مادر میفتادن آه میکشیدن، میگفتن آه مادرم! امام صادق علیه السلام فرمود: گویا دارم می بینم؛ هر دو گوشواره در گوش مادرم شکسته. اینو می فهمی یا برات توضیح بدم؟ اینو فقط امام حسن دیده. لذا برا این روضه محاسن امام حسن سفید شد. گویا می بینم هر دو گوشواره؛ یعنی یه سیلی نانجیب زد، از یه طرف به دیوار خورد...*
.....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ.....
اَللّهُمَّ_عَجِّل_لِوَلیِّکَ_الفَرَج
#مناجات_امام_زمان_عجل_الله_تعالی
#حاج_محمد_طاهری
#فاطمیه #مناجات_با_امام_زمان
#مقاومت_اسلامی
┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅
.👇#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
|⇦•دیگر مرا ام البنین...
#روضه و توسل به حضرت عباس علیه السلام اجرا شده به نفسِ حجت الاسلام روح الله صالحی منش •✾•
●━━━━━━───────
⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻
بسم الله الرحمن الرحیم
شبیه چشم شما چشمهای تر دارد
کسی که فیض غم و گریهی سحر دارد
تو گریه کردی و شد سرخ چهره فهمیدم
که وقت روضهی تو اشک هم جگر دارد
خدا به روی من و تو حساب واکرده
که گریه ای بکنیم و حساب برداره
هوای امشب مان فرق می کند انگار
نشسته مادری و دست بر کمر دارد
فقط بر تربت ارباب سجده می چسبد همیشه سجدهی ما مزهی دگر دارد
مرا حواله نمودن خاک پا ببرم
هزار شکر که این صحن رفتگر دارد
میان روضه نشستیم و عاشقی میگفت
بخوان دعای فرج را دعا اثر دارد
* امشب دلامونو ببریم صحن و سرایه با صفای قمر بنی هاشم سلام اللہ علیه با امام زمان بریم از بچگی هر وقت حاجتی داشتیم پدر مادرامون میگفتن یا اباالفضل
هر وقت گره کور داشتند می گفتند یا اباالفضل.. هر وقت مریض داشتند می گفتند یا اباالفضل .. به جان مادرت دست خالی رد مان نکن. آقا جان "یا باب الحوائج یا ابو فاضل دخیلک"عربا رسمه میان کناره ضریح منور قبر بنی هاشم بچه هاشون رو میارن برا شفا میگن یا ابوفاضل بحق امک بحق اون مادر شهیدی که از راه می اومد کنار بقیه رو خاکا می نشست می گفت: پسرم! باور نمی کنم با عمود به فرق سرت زده باشند. مگه این که قبلش دستاتو جدا کرده باشند. جوری گریه می کرد مروان ملعون به گریهی ام البنین گریه اش می گرفت. می گفت:..*
دیگر مرا ام البنین نخوانید
زیرا دگر من پسر ندارم
ام البنین بودم من ای عزیزان
آنوقت که بودم مادر چهار ماهتاب
کسی که داغ برادر کشیده می داند
که روی قوت زانویه او اثر دارد
چقدر روضهی ناگفته در گلو داریم
یاابن الحسن بیا به مجلس ما روضه ی عمو داریم
* آقاجان کجا شما رو پیدا کنیم ؟ فرمود: همون خیمه که روضهی عمو جانم
قمر بنی هاشم میخونن..*
نام سقا دیده ها را خوب گریان میکنم دیدهی پر اشک را سقا چراغان می کند
او بوَد بابُ الحسین
ذخروالحسین، عبدالحسین
عالمی را بر در ارباب مهمان میکنند
خلق میدانند در بهداری قرب حسین
درد ها را بیشتر عباس درمان میکند
*دلاتون آمادست همون روضه ای که فرمودن برا عمو جان ما همینطور روضه بخونید. هر کی از بالا بلندی بخواد زمین بخوره اول دستاشو جلو میاره نکنه با صورت زمین بخوره. اما پسر فاطمه دست در بدن نداشت.. از بالا مرکب با صورت زمین افتاد
اینجا دیگه صدا زد "یا اخا ادرک اخاک" ابی عبدالله اومد یه نگاه کرد صدا زد داداش "انکسر ظهری" کمرم شکست.. بچه ها منتظرن بابا و عمو برگرده دیدن با قد خم داره برمی گرده.. صورت ابی عبدالله هم شکسته شده. هرچی سکینه، رقیه بچه ها صدا زدن. بابا عمو جان ما کجاست؟جوابی نداد اومد عمود خیمه ی عموی بچه ها رو کشید. اینجا دیدم زینب کبری دو دست رو سر گذاشت.. صدا زد.. وای از اسیری زینب عموی بچه ها که رفت این بچه ها انقدر تو اسارت یاد عموشون میکردند. همچین که رقیه سیلی میخورد. میگفت اگه عموم بود نمیذاشت منو سیلی بزنید.خوب که کتک خورد نشست رو خاکا..*
دارد به یاد مجلس نامحرمان صبح
بر روی خاک عکس علمدار میکشد
گیرم برای خانهی تان هم کنیز شد
آیا ز پرشکسته کسی کار میکشد
«صلی الله علیک یا سیدنا العطشان یا رحمت الله الواسعه و یا باب نجات الامه یا ابا عبدالله«
↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』
.....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ.....
#اَللّهُمَّ_عَجِّل_لِوَلیِّکَ_الفَرَج
#مناجات_امام_زمان_عجل_الله_تعالی
#روضه_حضرت_ابوالفضل_علیه_السلام
#حجت_الاسلام_روح_الله_صالحی_منش
#روضه_شب_جمعه
#کانال_نوحه_وروضه_یازینب_سلام_الله_علیها
https://eitaa.com/eetazeinab
|⇦•ما بچه های مادر ...
#روضه و توسل و حضرت زهرا سلام الله علیها اجرا شده۱۴۰۳ به نفسِ کربلایی مجید دلشاد •✾•
●━━━━━━───────
⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻
"السلام علی المهدی و علی آبائه"
ای ماه ترین ماهِ شبِ تار، سلام
ای یوسف زهرای دل افگار سلام
شد خیمه ی فاطمیه، کاشانه ی دل
ای صاحب روضه های غمبار سلام
ای داغدار روضه ی خونبار الامان
ای روضه خوان روضه ی بانوی بی نشان
ای منتقم به غربت و تنهایی علی
عجل علی ظهورک یا صاحب الزمان
فاطمیه یک جهان ماتم سراست
گریه بر هر درد بی درمان دواست
فاطمیه با لگد بر در زدند
مُهر خاموشی لب حیدر زدند
فاطمیه پهلوی زهرا شکست
میخ در بر سینه ی زهرا نشست
مادر برای عمر کمت گریه میکنیم
هر شب برای قد خمت گریه میکنیم
ما بچه های مادر پهلو شکسته ایم
از رفتنِ قدم به قدم گریه میکنیم
هر جا که دود و آتش و مسمار دیده ایم
از غصه های دم به دمت گریه میکنیم
چادر نماز فاطمه حصن حصین ماست
ما زیر سایه ی عَلمت گریه میکنیم
*هر جا جلوی امام صادق علیه السلام اسم مادرش برده میشد اشکش جاری میگشت، وقتی پرسیدن یابن رسول الله! چرا وقتی نام مادرو میشنوی انقدر بیتابی میکنی؟ فرمود: آخه مادر ما هجده سال بیشتر نداشت اونو کشتن، بین در و دیوار*
در خونه امون رو سوزوندن
دل مادرم رو شکوندن
بابام رو تو کوچه کشوندن
دلش رو شکوندن
هیشکی نگفت چه گناهی داره مادر ما
هیشکی نگفت چه پناهی داره مادر ما
هیشکی نگفت که توراهی داره مادر ما
*گفت برا زهرا بلند بلند گریه کنید..*
گریه کنید مادر ما بی پناه بود
گریه کنید مادر ما پا به ماه بود
*اون نامرد نوشت برا معاویه، چنان با لگد به در زدم که صدای زهرا رو شنیدم پشت دره، چنان با لگد به در زدم صدای شکستن استخوان سینه ش روشنیدم.. گریه کنای فاطمیه، این شعر مارو یاد اون لحظه ای میندازه که امیرالمؤمنین ناموسشو بین در و دیوار بود چه حالی داشت، حالا برا غربت علی گریه کن..*
غرور چشم حیدر را شکستند
چنان محکم زدند در را شکستند
درِ خانه ز لولا تا که وا شد
زدند پهلوی کوثر را شکستند
*این روزا امیرالمؤمنین پرستاری فاطمه اش رو میکرد، کنار بستر فاطمه مینشست، یه زبان حال جانسوزی داره..فاطمه جانم!..*
هر روز قدری از بدنت آب میشود
با شدت زیاد تنت آب میشود
تا از زمین بلند شوی طول میکشد
قلب علی ز پا شدنت آب میشود
این گوشه گیری پسرت مشکلی شده
از خاطرات بد حسنت آب میشود
*کدوم خاطره ی بد؟ آخه دستش تو دست مادر بود سیلی زدن..*
وقتی حسین را تو در آغوش میکشی
از شرمِ خونِ پیروهنت آب میشود
با سینه ی شکسته نفس سخت میرسد
زینب از این نفس زدنت آب میشود
*سینه ی مادرو مدینه شکستن، اما سینه ی حسینشو کربلا زیر سمّ ستوران...*
اسب ها پای خود از سینه ی او بردارید
من هم از این تن محنت زده سهمی دارم
با همان دستی که مادر را زدند
کربلا تا شام دختر را زدند
«صلی الله علیک یا مظلوم یا اباعبدالله»
↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』
.....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ.....
#اَللّهُمَّ_عَجِّل_لِوَلیِّکَ_الفَرَج
#مناجات_امام_زمان_عجل_الله_تعالی
#روضه_حضرت_زهرا_سلام_الله_علیها
#کربلایی_مجید_دلشاد
#فاطمیه
#کانال_نوحه_وروضه_یازینب_سلام_الله_علیها
https://eitaa.com/eetazeinab
.
#روضه_امام_زمان
#میرزامحمدی 🎤
مناجات و روضه جانسوز _ #امام_زمان
*اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا بَقِیَّهَ اللَّهِ فی اَرْضِهِ*
از کسانی که سال های سال بی قرار امام زمانش بوده مرحوم سید حیدر حلی ، از علما و شعرای بزرگ شیعه ست .
سالها از این شهر به آن شهر ، از این زیارتگاه به اون زیارتگاه ، دنبال یوسف زهرا میگرده، خسته شد با خودش گفت میرم کربلای معلی ، آگه اونجا زیارتش کردم که می بینمش، اما اگه اونجا هم ندیدمش، دیگه دنبالش نمی گردم.
(بعضی ها عجب نشونی هایی بلد بودن)
یه قصیده ای گفت،گفت این قصیده رو می برم روبروی قبر و حرم ابی عبدالله می خونم ان الله دیگه این تیر آخر به هدف می خوره.
از حله با چه امیدی،پای پیاده آمد کربلا ، ان شاالله وعده ی هممون اربعین ابی عبدالله با پای پیاده بریم زیارت ...
وارد حرم شد قصیده شو مقابل مضجع ملکوتی ابی عبدالله خواند :
"اتری تجی ء فجیعه _ بأمض من تلک الفجیعة؟" *یعنی تو عالم مصیبتی جان گداز تر از فاجعه ی کربلا سراغ نداریم*
"حیث الحسین علی الثری" *اون ساعتی که از مرکبش رو خاک ها افتاد* "خیل العدی طحنت ضلوعه" *اون ساعتی که ده نفر سوار بر اسب بر بدن نازنینش اسب تازوندن ...
دونه دونه ی این ابیات رو داره میخونه، تا رسید به این بیت :
"و رضیعه بدم الورید مخضب فاطلب رضیعه" *یعنی این آقایی که اینجا خوابیده یه بچه ی شیرخواره داشت ، چه جوری سیرابش کردن؟ به خون حلقش اون رو سیرابش کردن ... آقا بیا انتقام شیرخواره ی حسین رو بگیر ...
تا رسید به این بیت،دید یه دستی از پشت سر به شانه اش خورد ،یکی میگه سید حیدر دیگه بسه ... ادامه نده،منه مهدی طاقت ندارم ... (رمز سخن گفتن با امام زمان رو گرفتی ؟!!)
من میخوام بگم آقاجان سید حیدر که چیزی نگفت، فقط گفت این آقا یه بچه ی شیرخواره داشت .. پس چه گذشت بر جد غریبتون حسین ...
اومد این بچه ی شیرخواره رو از خواهرش زینب گرفت ، مرحوم سید ابن طاووس می نویسد ، همه یاراش رو زمین افتادن ، یه نگاه کرد دید دیگه براش یاری باقی نمانده ، یه مرتبه صدا زد : "هَلْ مِنْ ذَابٍّ یَذُبُّ عَنْ حَرَمِ رَسُولِ اللَّه"ِ
همین که اهل حرم استقاثه ی حسین رو شنیدن، انقده این زن و بچه ضجه زدن ... که ابی عبدالله نگران شد ، سراسیمه آمد سمت خیمه ها، اول خواهرش رو صدا زد : "فنادا یا زینب ایتینی وَلَدِیَ الصَّغِیرَ حَتَّى أُوَدِّعَهُ" این بچه ی صغیر و شیرخواره ام رو بده باهاش وداع کنم ...
به به رحمت خدا بر این ناله ها ... روضه ی شیرخواره ی ابی عبدالله از روضه هایی هست که حضرت تو چند تا تشرف سفارش کرده، روضه ،روضه ی باب الحوائجه ... از همه التماس دعا ، برا پیروزی مدافعان حرم زینبی هم دعا کنید ...
همین که خواهرش رو صدا زد ، عقیله ی بنی هاشم این بچه رو بغل گرفت ، عجیبه به خدا این بچه رو مادر به ابی عبدالله نداده ، همه ی مقاتل نوشتن زینب این شیرخواره رو به حسین داد ؛ شاید رباب مادرش خجالت کشید، تا این کودک رو تو بغل برادر قرار داد یه جمله ای رو زینب گفته ، عرضه داشت داداش سه روزه که این بچه آب نخورده" "فأطلب له شربة من الماء فاخذ الحسین علی یدا" ابی عبدالله این شیرخواره رو ، رو دست گرفت ،بعضی ها نوشتن اونقده بالا آورد که زیر بغل حسین نمایان شد"
فرمود :«ان لم ترحمونی فارحموا هذا الطفل الرضیع» آگه به من رحم نمی کنید لااقل به این شیرخواره رحم کنید «اما ترونه کیف یتلظی عطشا» مگه نمی بینید از شدت عطش لب هاشو پشت سر هم باز و بسته می کنه ...
گریه کنا ، ناله زنا ، هنوز حرف ابی عبدالله تمام نشده بود ، حسین هم متوجه نشد تیر حرمله از کدام طرف آمد ... یه وقت دید ... «فَذُبحَ مِنَ الاُذُنِ إلَی الاُذُن ... » چنان گوش تا گوش علی دریده شد ...
ناله بزن یا حسین ...
┄┅═══✼✼═══┅
#حجت_الاسلام_میرزامحمدی
#مناجات_امام_زمان_عجل_الله_تعالی
#روضه_سیدالشهدا_علیه_السلام
.👇
#کانال_اشعار_مناجات_با_امام_زمان_عج
https://eitaa.com/joinchat/1169883173C0eef1e04a6