.
نفحِه نابِ نو بهاری تو..
#روضه و توسل به حضرت علی اکبر سلام الله علیه اجرا شده شبِ هشتم محرم ۹۸ به نفس حاج حسن #شالبافان
┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅
لا حول ولا قوة الا بالله العلي العظيم حَسْبُنَا اللَّهُ وَ نِعْمَ الْوَكیلُ نِعْمَ الْمَوْلى وَ نِعْمَ النَّصیرُ خوش بحال اونایی که الان حرم امام رضا هستن .. امام رضا فرمودند *ويحك تعطَّرْ بالاستغفار..* حضرت فرمودند خودتون رو خوش بو کنید ، بویِ بد گناهان ملائکۀ مقرب را از شما دور میکنه لذا حضرت فرمودن خودتون رو با اسغفار خوش بو کنید .. هر شب یه جمله عرض کردم ؛ بگم یا امام رضا من برا اون لحظه ای بمیرم که مامون زهرُ به شما داد .. اباصلت هروی میگه من دل تو دلم نبود هی دست رو دست فشار میدادم .. آقا فرموده بود اگه دیدی من اومدم بیرون عبا رو سرم کشیدم دیگه باهام حرف نزن فقط زود برو درهای حجره رو باز کن ، فرشایِ حجره رو جمع کن اباصلت میگه یه مرتبه دیدم آقا اومد بیرون عبا روسرش کشیده .. میگه هی دیدم دست به پهلو میگیره میشینه .. میگه به هر زحمتی بود امام رضا خودشُ رسوند به حجره .. دیدم صورت رو خاک گذاشته مثه مار گزیده به خودش میپیچه ..
پدر اینطوریه یه بابا هر جا باشه وقتی پسرش از در وارد میشه بابا خوش حال میشه ، توان میگیره .. بعضیا میگن امام رضا تا دید جونش وارد شد بلند شد بغلش کرد .. میخوام بگم هر بابایی نگاش به جونش بیوفته تازه زانوهاش رمق میگیره اما من برای اون بابایی بمیرم تا نگاهش به بدن ارباً اربایِ پسرش افتاد دیدن حسین با دو زانو خورد زمین ..
خدابه لحظه ای که ابی عبدالله هرچی صداش زد دیگه کار از کار گذشته بود .. امشب جواب ناله مارو بده دستتُ بیار بالا ، الهی العفو ..
نفحِه نابِ نو بهاری تو
ما کویریم ، تا بِباری تو
یک بنی هاشمند در طلبت
کشته مُرده زیاد داری تو
اسدالله زاده ای حتماً
یکّه تازی و تک سواری تو
ابرویت ، گیسویت ، لبت ، چشمت
صاحب چند ذوالفقاری تو
اَوَلسنا عَلی الحَقت میگفت
صاحبِ منبر قصاری تو
نوکریِ تو شد نشانی ما
ای به قربانِ تو جوانیِ ما
سلّم الله لطفِ دستانت
کَثّر الله لقمۀ نانت
منو غیر از شما مَعاذ الله
قدَّسَ الله عشق سوزانت
هرچه میخواستم دو چندان داد
نَوَّر الله بِیت احسانت
حضرت مرتبط بذاتُ الله
اشهد انّک صِراطُ الله
وَفَدَینا جُرعه نوشِ دَمت
و اذا الشمس میدهد قسمت
ما به اِنَّ اصطَفا گرفتاریم
مصطفی هم به اَبروانِ خمت
بی جهت نیست جلوۀ حَسنیت
مجتباییست سفرۀ کرمت
خوش اذان حسین ، واله شد
ماذنه زیرِ سایۀ علمت
ما عَرفناک حقَّ معرفتک
هرچه گوییم باز هست کمت
قربون تو آقازاده برم که هر موقعه حسین نگاه به قدو بالات میکرد یاد پیغمبر می افتاد .. أشبهُ النّاس خَلقاً وخُلقاً ومَنطِقاً برسولك .. لحظۀ آخرم که گفت بابا میخوام برم گفت عیبی نداره عزیزم برو تو خیمه با خواهرا و محارم وداع کن .. من نمیدونم چه وداعی داشته علی اکبر .. میگه وقتی رفت تو خیمه ابی عبدالله میگه دیدم نمیاد بیرون .. میگه اومد پردۀ خیمه رو کنار زد دید این زن و بچه دورش حلقه زدن .. هی میگن *یاعلی ارحم بغربتنا ..* ابی عبدالله دید این طوری نمیزارن علی بره میدادن .. دستشو گرفت فرمود : *فإنه ممسوس في ذات الله* علی مُ رهاش کنید بزارید بره میدان .. لذا وقتی سوار اسب شد تا اومد بره گفت بابا صبر کنم .. علی جان پیاده شو بابا یه چند قدم دیگه جلوم راه برو .. میخوام قد و بالاتُ ببینم .. ای وای .. ای وای ..
کربلا نام تو سرتاسر
مست پایین پاست بالاسر
امشب اگه حرمم بودیم باید میرفتیم پایین پا میشستیم .. آخه یه عاشقی میگفت هنوز اگه گوش دلتُ باز کنی ، صدا نالۀ حسین داره میاد .. هی میگه ولدی .. رفت میدان بعضیا میگن دو بار برگشتُ رفت ..
همچین که رفت خانم حضرت سکینه (س) میگه من کنار بابام ایستاده بودم یه وقت نگام افتاد تو چشمایِ بابام .. دیدم حالت احتضار بهش دست داده میگه یهو دیدم صدایِ علی بلند شد .. بابا دیگه به فریادم برس ..
#حاج_حسن_شالبافان
#روضه_حضرت_علی_اکبر_علیه_السلام
#شب_هشتم_محرم
#ویژه_ایام_محرم
👇
|⇦•صحبت از خوان کریم است..
#روضه و توسل ویژۀ ۸ شوال سالگرد تخریب قبور ائمه بقیع _حاج حسن شالبافان •✾•
السَّلامُ عَلَيْكُمْ يا أهلَ بَيْتِ النُّبُوَّةِ
السَّلامُ عَلَیْکَ یَا اَبا مُحَمَّدٍ یاحَسَنَ بنِ عَلِیِ اَیُّهَا المُجتَبی یَابنَ رَسوُلِ اللّهِ یا حُجَّةَ اللّهِ عَلی خَلقِهِ یا سَیِدَنا وَ مَولانا ... یا وَجیهاً عِندَاللّهِ اِشفَع لَنا عِندَاللّه ..
صحبت از خوان کریم است و تهی دستی ما
دستها گرم قنوتند، زحاجت لبریز
گوش این طایفه آوای گدا نشنیده است
قبل گفتن شده کاسه ز اجابت لبریز
دستهایم دم صبحی به ضریحش نرسید
*اونایی که مدینه رفتن بهتر متوجه میشن .. دو نوبت بیشتر درِ بقیع رو باز نمیکنن .. یکی هنوز هوا تاریکه بعد از نمازِ صبح درای بقیع باز میشه باید بیای پشتِ این میله ها بایستی آروم آروم گریه کنی .. نه ضریحی، نه گنبدی، نه رواقی ..*
دستهایم دم صبحی به ضریحش نرسید
مثل شمعی به تمنای حرم آب شدم
بیشتر حرف حسن بود میان سخنم
اربعین نزد حسینش که شرفیاب شدم
*چه شلوغه باب الحسین
ولی حسن یه زائرم نداره ..
چه ضریحی داره حسین
ولی حسن یه سنگِ قبر نداره ..*
خاک گر نام حسن داشت به لب، دُر میشد
نام او را به روی سنگ یمن بنویسید
بی کفن بود حسین، ورنه وصیت می کرد
تا به روی کفنش نام حسن بنویسید
جگر سنگ شود آب اگر گریه کند
شرح وقتی بدهد او جگر سوخته را
روضه اش کوچه تنگی است نمیداند که
میخ را گریه کند یا که در سوخته را
بیت الاحزانِ نگاهش شده راوی غم
قصۀ رَد شدنِ آینه و کینۀ سنگ
با کنایه بنویسید که آیینه شکست
دست سنگین و فدکنامه و یک کوچه تنگ
گرچه لایوم کیومک به روی لب دارد
گرچه او در غم غارت شدن خلخال است
تن غارت زدۀ شاه شهادت بدهد
روزِ هجر حسنش سخت تر از گودال است
شاعر : #محسن_حنیفی
*ایام تخریب بقیعِ .. وقتی نامردا ریختن تو بقیع، بعضی از بزرگان و شیعیان مدینه گفتن به ما دستور دادن گفتن باید خودتون این قبور رو خراب کنید .. الله اکبر .. این بقیع چه روزایی رو به خودش دیده .. یه دونهشُ بگم و از همه التماسِ دعا .. اومدن محضرِ مولا عرضه داشتن علی جان چه نشستی! این نامردا با بیل و کلنگ رفتن تو بقیع!! میگن علی بدون اجازۀ ما بدنِ زهرا رو دفن کرده .. آقا میخوان بدنِ خانم رو نبش کنن .. (1) (الله اکبر .. رحمت خدا بر این ناله ها ..) یه وقت دیدن قهرمان خیبر بلند شد .. ذوالفقار رو برداشت، دستمالِ زرد رو به پیشانی بست .. با غضب واردِ بقیع شد .. اول از همه اون نانجیب رو بلند کرد به زمین زد .. نشست رو سینهش فرمود امروز اگه نیشِ کلنگی به زمین بخوره خونِ همهتون رو میریزم .. اون یکی نامرد صدا زد فلانی بیا بریم! همه رفتن ..
اینجا مولا شنید اینا میخوان بیان بدنِ زهرا رو از زیرِ خاک بیرون بیارن، فهمید میخواد به بدنِ فاطمه جسارت بشه علی طاقت نیاورد .. اما امان از اون ساعتی که زینب نگاه کرد، ده نفر اسب هاشون رو نعلِ تازه زدن .. انقدر بر بدنِ حسین .. اینجا گذشت اما یه جا دیگه زینب دید یه عده نیزه دار دارن میرن پشتِ خیمه .. گفتن دارید دنبالِ چی میگردید؟! .. گفتن یه سر از بنی هاشم کمه .. گفتن ما دیدیم حسین رفت پشتِ خیمه ها .. انقدر این نیزه ها رو به زمین زدن .. ای حسین ..
دو تا سرُ رو به نیزه بسته بود .. شاید یکیش سرِ این شیرخواره بوده ..یکی دیگه شم بگم صدا ناله تون بلند بشه .. دیدن یه سری رو هر کاری میکنن رو نیزه نمی ایسته .. میدونید سرِ کی بود؟ سرِ علمدارِ کربلا .. آخه نامرد چنان با عمود آهن به سر زده بود .. صلی الله علیک یا مظلوم یا اباعبدالله ..
منبع:
1) طبری آملی، ص۱۳۶-۱۳۷،
مجلسی، بحار الانوار، ج۴۳، ص۱۷۱–۱۷۲،
کتاب سلیم بن قیس الهلالی، ج۲، ص۸۷۱–۸۷۲
#انتقام_سخت
#مرگ_بر_آمریکا
#حاج_حسن_شالبافان
#روضه_امام_حسن_ع
|⇦•صحبت از خوان کریم است..
#روضه و توسل ویژۀ ۸ شوال سالگرد تخریب قبور ائمه بقیع _حاج حسن شالبافان •✾•
السَّلامُ عَلَيْكُمْ يا أهلَ بَيْتِ النُّبُوَّةِ
السَّلامُ عَلَیْکَ یَا اَبا مُحَمَّدٍ یاحَسَنَ بنِ عَلِیِ اَیُّهَا المُجتَبی یَابنَ رَسوُلِ اللّهِ یا حُجَّةَ اللّهِ عَلی خَلقِهِ یا سَیِدَنا وَ مَولانا ... یا وَجیهاً عِندَاللّهِ اِشفَع لَنا عِندَاللّه ..
#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج والعافیه والنصر
#هدیه_محضر_امام_زمان_عج_صلوات
http://eitaa.com/joinchat/2288255007C8509f44f1f
1. کربلای تو.mp3
7.92M
#سینه_زنی_کربلا
#حاج_حسن_شالبافان
شب چهارم محرم 96
#واحد_چکشی
کربلای تو ، تموم رویای منه
کربلای تو ، جنون شبهای منه
کربلای تو ، آقا بزار ساده بگم
همه ی دنیای منه
دلم میخاد ، عاشقونه
بارم رو ببندم شبونه
شب جمعه با رفیقام
کربلا باشم ، بی بهونه
آقا ، از شما به ما رسیده
آقا ، کربلا میدی ، ندیده
شما ، که جای خودت ، رقیه
خرج زندگیمو میده
( حسین جانم ، ای حسین جان
جانِ جانانم ، ای حسین جان ) تکرار
ارباب منی
تو شاهِ هر سینه زنی
ارباب منی
منو آقا ، پس نزنی
ارباب منی
از وطنم دورم نکن
خودت که دور از وطنی
نگفته هارو میدونی
مثل مادرت مهربونی
جوونیم نذرِ جوونت
کربلا میخام ، توو جوونی
آقا ، این دلی که بیقراره
آقا ، مگه راحتم میزاره ؟
بگو ، کی حرمتو می بینم
دنیا وفا نداره
( حسین جانم ، ای حسین جان
جانِ جانانم ، ای حسین جان ) تکرار
من کجا برم ،
اگه که کربلا نرم ؟
من کجا برم ،
مگه چی میخام ، یه حرم
من کجا برم ،
منت بزار روی سرم
سلام رسونده مادرم
تو دریایی ، من کویرم
تو بگو بمیر ، من می میرم
جواز کربُ بلاتو
از امام رضا ، من میگیرم
آقا ، عشقِ شما آبرمومه
آقا ، ضریحِ تو روبرومه
آقا ، اربعین پای پیاده
حرمِ تو آرزومه
( حسین جانم ، ای حسین جان
جانِ جانانم ، ای حسین جان ) تکرار
#زائر_کربلا
1. کربلای تو.mp3
7.92M
#سینه_زنی_کربلا
#حاج_حسن_شالبافان
شب چهارم محرم 96
#واحد_چکشی
کربلای تو ، تموم رویای منه
کربلای تو ، جنون شبهای منه
کربلای تو ، آقا بزار ساده بگم
همه ی دنیای منه
دلم میخاد ، عاشقونه
بارم رو ببندم شبونه
شب جمعه با رفیقام
کربلا باشم ، بی بهونه
آقا ، از شما به ما رسیده
آقا ، کربلا میدی ، ندیده
شما ، که جای خودت ، رقیه
خرج زندگیمو میده
( حسین جانم ، ای حسین جان
جانِ جانانم ، ای حسین جان ) تکرار
ارباب منی
تو شاهِ هر سینه زنی
ارباب منی
منو آقا ، پس نزنی
ارباب منی
از وطنم دورم نکن
خودت که دور از وطنی
نگفته هارو میدونی
مثل مادرت مهربونی
جوونیم نذرِ جوونت
کربلا میخام ، توو جوونی
آقا ، این دلی که بیقراره
آقا ، مگه راحتم میزاره ؟
بگو ، کی حرمتو می بینم
دنیا وفا نداره
( حسین جانم ، ای حسین جان
جانِ جانانم ، ای حسین جان ) تکرار
من کجا برم ،
اگه که کربلا نرم ؟
من کجا برم ،
مگه چی میخام ، یه حرم
من کجا برم ،
منت بزار روی سرم
سلام رسونده مادرم
تو دریایی ، من کویرم
تو بگو بمیر ، من می میرم
جواز کربُ بلاتو
از امام رضا ، من میگیرم
آقا ، عشقِ شما آبرمومه
آقا ، ضریحِ تو روبرومه
آقا ، اربعین پای پیاده
حرمِ تو آرزومه
( حسین جانم ، ای حسین جان
جانِ جانانم ، ای حسین جان ) تکرار
1. کربلای تو.mp3
7.92M
#سینه_زنی_کربلا
#حاج_حسن_شالبافان
شب چهارم محرم 96
#واحد_چکشی
کربلای تو ، تموم رویای منه
کربلای تو ، جنون شبهای منه
کربلای تو ، آقا بزار ساده بگم
همه ی دنیای منه
دلم میخاد ، عاشقونه
بارم رو ببندم شبونه
شب جمعه با رفیقام
کربلا باشم ، بی بهونه
آقا ، از شما به ما رسیده
آقا ، کربلا میدی ، ندیده
شما ، که جای خودت ، رقیه
خرج زندگیمو میده
( حسین جانم ، ای حسین جان
جانِ جانانم ، ای حسین جان ) تکرار
ارباب منی
تو شاهِ هر سینه زنی
ارباب منی
منو آقا ، پس نزنی
ارباب منی
از وطنم دورم نکن
خودت که دور از وطنی
نگفته هارو میدونی
مثل مادرت مهربونی
جوونیم نذرِ جوونت
کربلا میخام ، توو جوونی
آقا ، این دلی که بیقراره
آقا ، مگه راحتم میزاره ؟
بگو ، کی حرمتو می بینم
دنیا وفا نداره
( حسین جانم ، ای حسین جان
جانِ جانانم ، ای حسین جان ) تکرار
من کجا برم ،
اگه که کربلا نرم ؟
من کجا برم ،
مگه چی میخام ، یه حرم
من کجا برم ،
منت بزار روی سرم
سلام رسونده مادرم
تو دریایی ، من کویرم
تو بگو بمیر ، من می میرم
جواز کربُ بلاتو
از امام رضا ، من میگیرم
آقا ، عشقِ شما آبرمومه
آقا ، ضریحِ تو روبرومه
آقا ، اربعین پای پیاده
حرمِ تو آرزومه
( حسین جانم ، ای حسین جان
جانِ جانانم ، ای حسین جان ) تکرار
#زائر_کربلا
1. کربلای تو.mp3
7.92M
#سینه_زنی_کربلا
#حاج_حسن_شالبافان
شب چهارم محرم 96
#واحد_چکشی
کربلای تو ، تموم رویای منه
کربلای تو ، جنون شبهای منه
کربلای تو ، آقا بزار ساده بگم
همه ی دنیای منه
دلم میخاد ، عاشقونه
بارم رو ببندم شبونه
شب جمعه با رفیقام
کربلا باشم ، بی بهونه
آقا ، از شما به ما رسیده
آقا ، کربلا میدی ، ندیده
شما ، که جای خودت ، رقیه
خرج زندگیمو میده
( حسین جانم ، ای حسین جان
جانِ جانانم ، ای حسین جان ) تکرار
ارباب منی
تو شاهِ هر سینه زنی
ارباب منی
منو آقا ، پس نزنی
ارباب منی
از وطنم دورم نکن
خودت که دور از وطنی
نگفته هارو میدونی
مثل مادرت مهربونی
جوونیم نذرِ جوونت
کربلا میخام ، توو جوونی
آقا ، این دلی که بیقراره
آقا ، مگه راحتم میزاره ؟
بگو ، کی حرمتو می بینم
دنیا وفا نداره
( حسین جانم ، ای حسین جان
جانِ جانانم ، ای حسین جان ) تکرار
من کجا برم ،
اگه که کربلا نرم ؟
من کجا برم ،
مگه چی میخام ، یه حرم
من کجا برم ،
منت بزار روی سرم
سلام رسونده مادرم
تو دریایی ، من کویرم
تو بگو بمیر ، من می میرم
جواز کربُ بلاتو
از امام رضا ، من میگیرم
آقا ، عشقِ شما آبرمومه
آقا ، ضریحِ تو روبرومه
آقا ، اربعین پای پیاده
حرمِ تو آرزومه
( حسین جانم ، ای حسین جان
جانِ جانانم ، ای حسین جان ) تکرار
#زائر_کربلا#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
.
|⇦•معصومه یعنی...
#قسمت_اول #روضه_حضرت_معصومه سلام الله علیها اجرا شده به نفس حاج حسن شالبافان
●━━━━━━───────
"لا حول ولا قوه الا بالله العلی العظیم حسبنا الله و نعم الوکیل نعم المولی و نعم النصیر"
معصومه یعنی نور یعنی عصمت زهرا
پیداست در صحن و سرایش، جنّت زهرا
مانند زهرا روشنای خانه این بانوست
راضیه و انسیه و حنانه این باشد
کوثر شده زهرای اطهر میشود بیشک
انسیةـ الحورا دیگر میشود بیشک
معراج را معنا و مظهر میشود بی شک
بند دل موسی بن جعفر میشود بیشک
* یه عدهای اومدن دم خونه آقا در زدن با حضرت کار داشتند.بی بی معصومه فرمود: پدرم نیستند بیرون شهر هستند. چه کار دارید؟ گفتن سوال داشتیم محضر امام کاظم. سوالاتون چیه؟ سوالها را گرفتند و جواب دادند. برمیگشتند تو راه برخوردند به آقا امام کاظم علیه السلام. آقا پرسیدن کجا بودید؟ گفتن دم منزل شما بودیم سوال داشتیم خب چه خبر؟ گفتن سوالها رو دخترتون فاطمه معصومه همه رو جواب دادن حضرت فرمودند: ببینم جواب سوالها را. تا نگاه حضرت افتاد دیدند هی میفرماید:" فداها ابوها.. "به خدا بچهها ساده نمیشه گذشت از این جمله.امام معصوم هست داره به دخترش میگوید "فداها ابوها" این جمله را دیگه کدام بابا به کار برد؟ اینجا اگر اینها شنیدند میگه بابا به قربونت بره همه دوست بودند محب بودند. اما یه جای دیگه سراغ دارم یه بابا فرمود: فاطمه جان! "فداها ابوها" کاری کردند بین در و دیوار هی گفت بابا...*
دست کریم برکتش مثل کریمان است
قم ظاهرا خشک است در باطن گلستان است
باران نمیخواهد همیشه نور باران است
هر زائر قم تو بگو زائر شاه شهیدان است
*وقتی این خانم را دفن کردند یه عدهای رفتن طوس محضر امام رضا حضرت یه نگاه بهشون کرد فرمود: ما یه امانتی تو شهر شما داریم یه فاطمه از ما تو این شهر دفن شده حواستون به خواهر ما هست زیارتش میروید یا نه؟ لذا اونجا حضرت فرمود: هر کس خواهرم را زیارت کند انگار منِ امام رضا را زیارت کرده..*
چون فاطمه نور است تو شرحی در بیانش نیست
چون زینب است و جز رضا ورد زبانش نیست
گرچه شکسته، حرفی از قد کمانش نیست
بر آسمان نیزه، ماه کاروانش نیست
بی کس نشد یک لحظه هم در این مسیر اصلاً
خانم بیمار شد اما نشد اینجا اسیر
باید از آقا گفت یا خواهر که تنها شد
او را زدند اشرار بالا سر که تنها شد
گودال شد عرش خدا مادر که تنها شد
غارت شد از هر گوشهای پیکر که تنها شد
.....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ.....
#اَللّهُمَّ_عَجِّل_لِوَلیِّکَ_الفَرَج
#روضه_حضرت_معصومه_سلام_الله_علیها
#حاج_حسن_شالبافان
┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅
.👇#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
.
#قسمت_پایانی #روضه و توسل به #حضرت_معصومه سلام الله علیها اجرا شده به نفس حاج حسن شالبافان
●━━━━━━───────
*امام زمان منو ببخشه.. سادات حلالم کنید..*
در ازدحام خیمه زینب ناتوان افتاد
روبندهٔ زنها به دست این و آن افتاد
«ای وای ای وای ای وای»
*هفده روز این فاطمه تو شهر ما بود. آنقدر احترامش کردند.. چند روز قبل یه اهل دلی میگفت نه اینکه بزرگ شهر گفته باشه اینقدر فهمیده بودند زنها اومدن به شوهراشون گفتند ببینید این چند روزه نباید از اینجا عبور کنید. گفتن چرا؟ گفتن یه فاطمه تو این خونه است..
آخ برات بمیرم مادر.. که تا دید نامرد داره میاد اول روش رو برگردون.. این نامرد بیهوا زد تو صورتش. بعد از هفده روز هم که بی بی از دنیا رفت قمی ها چه تشییع جنازهای کردن. اون قسمتی که الان خانم حرمش هست باغی بوده تو تاریخ به نام باغ بابِلان. این باغ را آماده کردند قبر آماده شد آخه دختر امامه احترام داره لذا میگن تابوت را که گذاشتن رو زمین هیچکس جرات نمیکرد به این بدن دست بزنه، همه رفتند. عقب خدایا چه کار کنیم؟خِبرههای روضه فهمیدند کجا رفتیم یه وقت دیدن دو تا سوار دارن از سمت قبله میان.. ان شاالله هیچ موقع داغ نبینی اونهایی که داغ مادر دیدند میفهمند. رفقا! اگر بخواهند یه خانمی را دفن کنند اول از همه یکی میگه نامحرمها برن کنار. باید دوتا محرم باشند. لذا میگن امام رضا آمد، جوادالائمه آمد، بدن را با احترام نماز خوندن و دفن کردند.. چرا میگن دو تا محرم. چون باید یکی بره تو قبر یکی دیگه اون بالا بدن رو بده دستش.. چی میخوای بگی اگه این روایت چهل وپنج روز شهادت بی بی را بخوام بگم مثل این شبا هی علی رفت تو قبر بیرون اومد هی نگاه به قبر میکرد یه نگاه به فاطمه میکرد، قهرمان خیبر به چه کنم چه کنم افتاد. یه وقتی دید دو تا دست شبیه دستای پیغمبر هی میگفت الیّ. این دوتا بدن.. یه جای دیگه هم برات بگم.. بنی اسد هی به این بدنها نگاه کردند یه وقت دیدن یه سوار از سمت قبله آمد بنی اسد کنار برید من این بدنها را خوب میشناسم برید یه قطعه بوریا بیاورید. ای بی کفن...
.....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ.....
#اَللّهُمَّ_عَجِّل_لِوَلیِّکَ_الفَرَج
#روضه_حضرت_معصومه_سلام_الله_علیها
#حاج_حسن_شالبافان
┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅
.👇
#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها